تخته امتیازات

خرید قطعه جدید: Corsair RM750 80Plus Gold Full Modular PSU

سرزمین های مرزی؟؟؟نه !بگذار پرواز کنم به قمر پاندورا!به ماه! بگذار میان ستارگان ،درجاذبه صفر دشمنان را تکه تکه کنم! بخشی از وصیت نامه یک والت هانتر ناشناس(لقب شکارچی های گنج در پاندورا) قطعا کنار گذاشتن خاطراتمون از سریBorderlands استودیو GearBox سخته و طاقت فرسا –همین یکساعت پیش بود که داشتم بوردر 2 رو بازی میکردم –با اینکه همین یک ساعت پیش بود که نسخه جدید بازی یعنی The Pre-Sequel عرضه شده !!!یعنی الان دو ساله خورده ای است که من با خود بازی نسخه 2 و DLC های شاهکارش تجربه لذت بخشی دارم و یکی از قدرتمند ترین شخصیت های کلاس سیرن رو برای خودم ساخته ام-ارتقاء صحیح و انتخاب های درست باعث میشوند که کلاستون همچون یک تانک قوی باشه و چه در Co-op وو یا تک نفره که مبارزات واقعا د رمکان هایی چالش برانگیز میشوند ،قدرت نمایی کند. بوردرلندز چیست؟دیابلو اول شخص !تمام!شما اگر دیابلو را اول شخص کنید میشود بوردرلندز اگر آن را سوم شخص کنید میشود سری Dark Souls.منبع ناشناس! الگوی جمع آوری بینهایت لوت که با سیستم تصادفی ایجاد میشوند و حتی اون کپه های استخوان و آشغال که وقتی بهشون ضربه میزنید لوت های رنگارنگ رو به اطراف پخش میکنند همه مستقیم از دل بازی دیابلو شاهکار بلیزارد بیرون ریخته اند.خوب بوردرلندز نسخه جدید که نامش هست the pre-Sequel! همین چند ساعت پیش عرضه شد و ما هم نسخه Reloaded رو به حجم 4.55 دانلود کردیم!این همه محتوا در این حجم؟احتمالا 100 تا DLC هم توی راه باشه!در این نسخه داستان جک روایت میشه جک خوشتیپ ،رئیس شرکت مولتی بیلیون دلاری هایپریون که در قسمت دوم به پاندورا میان تا نظم و قانون رو بر سرزمین های مرزی حاکم کنند.خود پاندورا هم که در افسانه ها همیشه صحبت از وجود والت ها یا انبار های پر شده از تکنولوژی بیگانگان باستانی درآن است برجذابیت کار اضافه میکند.خوب با شروع قسمت جدید اولا احساس کردم دارم بازی نسخه دو رو بازی میکنم!چون اصول اساسی این بازی رو نمیشه تغییر داد!ولی نسخه جدید سعی کرده یک امکانات جدیدی رو د ربازی ایجاد کنه ،مثل پرواز در فضای بدون جاذبه ماه سیاره پاندورا یعنی Elpis.اگرچه یک سری مشکلات جدید هم ایجاد شده اند! داستان بازی روایت گرتغییر ماهیت جک و به قدرت رسیدنش از یک مامور دون پایه در این جا به اون هیولای خبیث در بوردرلندز دو رو روایت میکنه.اما خود داستان جک خیلی به اندازه شخصیتش جالب توجه نیست.در بوردر 2 جک یک اعجوبه نقش منفی بود که همه چیز و همه شخص رو دست میانداخت و با چنگال چشم بچه کوچکی رو در آورده بود!!! و کار آب خوردنش هدشات کردن انسانهای بیگناه بود و دسته دسته قتل عام های دسته جمعی انجام داده بود!در واقع تمام داستان اینکه چطور جک در بوردر 2 به چنین قدرت عظیمی دست یافته در این قسمت معلوم میشه و من نمیخوام در اینجا چیزی رو تباه کنم!چون میدونم و اطمینان دارم بوردرلندز باز زیاد داریم! چشم انداز های Elpis خارق العاده هستند. یک سری شخصیت های تازه والبته NPC به بازی اضاف شده اند که در سفر دیوانه وارتان همراهی تان میکنند!Janey برای مثال مکانیک و مهندس جدید است و شخصیت خیلی خوبی داره و لی به اندازه اسکوتر در بازی های قبلی کوبنده نیست!یک بچه مخوف جدید هم به بازی اضاف شده و جای تاینی تینای دوست داشتنی و مرگبار ترین دختر 13 ساله کهکشان رو گرفته!پرستار نینا هم جای دکتر Z رو گرفته و البته این دفعه برخلاف دکتر Z مجوز و سواد لازم رو داره!!!!!!!!لهجه روسی عالی اون واقعا خنده داره و عشقش داروها هستند.شخصیت های مهم قسمت یک و دو یعنی لیلیث و رولند هم در بازی حضور دارند ولی حضورشون کمه و در بار و رستوران مواکسی بیشتر وقتشون رو میگذارنند! اما وقت معرفی قهرمانان: هر کدام از شخصیت های جدید بازی با قدرت های خارق العاده ای مجهز شده اند تا د رمقابل هیولاها-انسانها-روبات ها و ....!کم نیارند.Athena شوالیه بازی می تونه با سپرش ضربات و مواد منفجره و تیرها رو بگیره و جذب کنه و بعد به شکل انرژی جنبشی برگردونه به دشمنان.Wilhelm که در قسمت دو در شکل روبات قدرتمند جک ملاقاتش کردیم در اینجا یک Enforcer که دوروبات پرنده دوست داره به نامهای Wolf و Saint - گرگ دشمنان رو موشک باران میکنه د رحالی که قدیس دور ویندهلم میچرخه و زخمهاش رو درمان میکنه-درهنگام عقب نشینی این دو یار عالی عمل میکنند و حسابی دشمن رو سرگرم میکنن تا شما در برید! قهرمانان جدید آسیاب آشغالها روتبدیل میکنه به چیز های جدید ،البته نه همیشه با ارزش Nishaهفت تیر کشه واهداف رو به صورت اتوماتیک هدف میگیره د رحالی که هدف گیری و قدرتش و سرعت شلیکش و ...تقویت میشوند.البته کمی سیستم هدف گیریش مشکل داره و بعضی وقتها درست تشخیص نمیده کی هدفه و چه چیزی یک شی!Claptrap هم به نام fragtrap که حضوری مستمر داره و د رواقع بهترین اکشن اسکیل بازی رو داره !بله شما در نقش CLP4P بازی میکنید!آنطور که دوستاش بهش میگن کلپ ترپ یا اگر زنده بودند بهش میگفتند یا اصلا اگر دوستی برای او وجود داشت از اول!اینجور صداش میکرد!اون میتونه با برنامه VaultHunter.exe محیط رو اسکن کنه و بهترین مهارت ممکن رو برای مبارزه انتخاب کنه-شاید این عجیب باشه و لی اون میتونه با اسکن یکی از قدرت های دوستانش رو انتخاب کنه! مثلا ناگهان تبدیل بشه به یک بمب!یا ناگهان دو تا هفت تیر بکشه یا پرتال ایجاد کنه و .... در واقع اکشن اسکیل کلپ ترپ میتونه برهمه تیم اثر بگذاره بر قدرتهاشون اضافه کنه ،بهرحال کلپ ترپ یا فرگ ترپ خیلی کارش درسته! بعضی مواقع کلپ ترپ یکدفعه یک نسخه مینیاتوری از خودش رو ایجاد میکنه که کلی قدرت آتش داره و قویه .تازه دشمنان رو دست میاندازه و به مبارزهم دعوتشون میکنه!خود کلپ ترپ و نوکر کوچولوش بعضی مواقع به هم جک های خنده داری میگن و حسابی عالی هستند. مثل بوردر 2 هر قهرمان سه بخش نمودار قدرت درختی داره و اجازه میده شما هر طور میخواهید شخصیتتون رو بسازید .آتینا می تونه کم کم سپرش رو قوی کنه و یا مثل کاپیتان آمریکا چندین دشمن رو با سپرش بزنه و بقیه هم همینطور-هفت تیر کش هم میتونه دقت شلیکش رو زیاد کنه و......خلاصه هر کدوم داستانی دارند عالی. خود قمر Elpis مکانی مرگباره! پر از صخره های مرگبار با چالش های گوناگون برای غلبه کردن .بدون هوا شما زنده نمی مونید وباید از Kit های O2 استفاده کنید یا از بسته های OZ !این بسته ها البته نامحدود نیستند و باید حواستون به میزانشون باشه که خفه نشید.اکسیژن خیلی کمیاب نیست و میشه مخازن تون رومرتب پر کنید.با کمک کیت OZ هم میتونید دابل جامپ کنید و به ساختمانهای بلند برسید یا از روی دره های عمیق بپرید. جاذه کم و اسلحه های جدید فرمول جدیدی رو به موتور محرکه سری تزریق کرده اند.مبارزات در عدم حضور جاذبه اصلا کند نشده اند و درواقع هیجان انگیز تر هم شده اند.با خیز در هوا میتونید ناگهان به سمت زمین و چندین هدف زیر پاتون بوست کنید و کلی ضربه بهشون بزنید!احساس یک ابرقهرمان رو دارید –د رحالی که اسلو موشن دارید پرواز میکنید و بعد از هوا برسر دشمنتان آتش میبارید .بسته های OZهم کمی به شما بوست وضعیتی میدن ،مثلا دفاع د رمقابل حمله های عنصری یا افزایش دقت،یا بوست حمله هوایی. آگاهی از مبارزه کلید پیروزیه و دشمنان هم میتونن شما رو از بالا له کنند!البته اونها هم نیاز به هوا دارند وشلیک به ماسک هاشون باعث آسیب هایی میشه مثل خفگی یا فرار برای جستجوی ماسک سالم یا منبع هوا. Scave ها بیشترین حضور رو در سیاره دارند و دشمنان دیگه ای هممثل کراگون های ذره پوش که وقتی میکشیدشان دو تا میشوند حضور دارند.دو راه مبارزه اینجا داریم –یک:لیزر گانها که به شکل های متنوعی حضور دارند و قوی هستند و یکی دیگر هم یک منبع کرایوژنیکه که جای اسلگهای قبلی رو گرفته-همان ماده بنفشی که به مبارزات عمق میداد و وقتی دشمن به اون آلوده میشد ،شدت خسارت حمله های عنصری به اون افزایش داشت-این منبع جدید اجازه میده به شما که دشمنان رو کند کنید یا کاملا متوقف کنید(اصلا این حالت تکراری نمیشه) و بعد آنها رو با یک حمله برق آسا بشکنید.وقتی از اسنایپر کرایوژنیک استفاده میکنید و میبنید چطور صورت دشمن متلاشی میشه خارق العاده است! مبارزات در خلا -عالی و هیجان انگیز قمر جای زیباییه ولی با دره های عمیق و محیط های ترسناک و دشمنان چند چشم واقعا حس یک سیاره بیگانه رو داره –برخلاف خود پاندورا که خیلی محیط هاش بیگانه نبودند.نور خورشید وسیستم نورپردازی عالی بازی در زمانهای مشخصی روی سطح سیاره می تابه و الگوی های نوری پیچیده ای رو ایجاد میکنه.آسمان سیاره همیشه شبه ولی ستاره ها واقعا درخشش زیبایی دارند وخود پاندورا هم در پس زمینه معلومه-ایستگاه فضایی عظیم هیلوس هم سایه ایی عظیم بر سیاره اندخته است.بعضی جاها رنگ قرمز حاکمه بخاطر ماگما-بعضی جاها هم آبی بخاطروجود آب و یخ-البته تنوع محیطی بوردر 2 خیلی بالاتر بود دراینجاممکنه بعد از چند ساعت یک حالت تکراری رو در ذهنتون ایجاد کنه. حرکت در سطح سیاره هم با پای پیاده ممکنه هم با دو وسیله جدید سری:یکی از آنها متاسفانه اصلا خوب نیست،باگی ماه که هدایتش خوب نیست وبا کمترین اشتباهی به هوا پرتاب میشه و کوچکترین بامپی باعث از کنترل خارج شدنش میشه!The Stingray هاورکرافت جدیده که انتخاب مناسب تریه و مجهز به راکت های کرایو یا فلاک کنون ،استینگری کنده ولی راحت در هدایت و لذت بخش.با یک دکمه میتونه به ارتفاع پرواز کنه واز بالای موانع بپره –همچنین قادره همون حرکت stomp یا له کردن از بالا رو انجام بده البته با ورژن خودش!و در واقع خیلی کاربردی خواهد بود. بدون لوت های زیاد و عالی این بازی قطعا بوردرلندز نخواهد بود! و این نسخه هم اصلا کم نیاورده!سلاح ،سپر،نارنجک،کیت های OZ و....با استات های مختلف و سفارشی و کولاک!از دشمن و جعبه ها و همه چیز در بازی لوت سرازیر میشه!برند های جیکوب،هایپریون و مالیوان و همه برند های مورد علاقه ابزار های کشتار دسته جمعی تون در اینجا حضوری عالی دارند!! فقط برند bandit اینجا تبدیل به Scave شده،دزد های جدید سیاره!انتخاب سلاح درست و به جا جز لحظلات مهم و عالی بازی The Pre-sequel ومثل همیشه تازه و نفس گیر!حمله به گله دشمنان با شاتگان یا مخفی شدن در گوشه ای تاریک با اسنایپر دقت بالا،هر روشی که انتخاب کنید براتون جالب و هیجان انگیز خواهد بود.شک نکنید.ترکیب قدرت ها و سلاح ها میتونه هانتر هایی عالی و مرگبار خلق کنه که قادرند از تمام سناریوهای مبارزاتی پیروز بیرون بیانند.سفارشی کردن لباس و صورت هممثل نسخه قبل حضور دارند. متاسفانه به دنبال عملیات های جانبی رفتن کمی از گام بازی کم میکنه-مثل رفتن به فلان جا کشتن فلان چیز-یا رفتن به فلان جا آوردن فلان چیز-کمی الگوی تکراری خواهد بود و بعضی مواقع اونقدر باید به یک مکان تکراری سر بزنید که عملا حوصله تون روسر میبره.عملیات های لانچ پد هم اصلا جالب نیستند و احساس میکنید بازی بخاطر کمبود محتوی اینها رو اضافه کرده ! باگهایی هم وجود دارند که ممکنه مشکل ساز بشند، البته احتمالا با آپدیت های راحت فیکس خواهند شد. بعد از تمام کردن داستان اصلی ،کلی کار برای انجام دادن باقی میمونه ،مثل عملیات های تازه ایی که با تمام کردن بازی آزاد میشن و یا Raid boss ها.این باسها نسخه های قوی تر شده باس های بازی هستند و در واقع حسابی چالش برانگیز اند.مد والت هانتر اجازه میده تا کمپین رو کاملا از اول با دشمن های سر سخت تر انجام بدید و جایزه های بهتری بگیرید و یا به Level Cap 50 برسید.داستان بازی این دفعه اول توسط آتینا روایت میشه ولی در درو دوم تانی تینای بامزه و بریک داستان رو حسابی با جوکها و تیکه های بامزه جالب میکنند. تکرار و عدم خلاقیت بزرگترین مشکلات دنباله ها هستند ولی Borderlands :the Pre-sequel به اندازه کافی متفاوت است که خود را از زیرسایه قسمت های قبلی دربیارد.مناظر قمر زیبا هستند و عدم حضور جاذبه عالی و بی نظیره-مبارزات و جستجو هم در عدم حضور جاذبه جذاب شدند اساسی ،شاید این نسخه خیلی تفاوت ایجاد نکنه ولی Pre-Sequel بهترین عناصر سری رو ارائه میده-لوت خوب- خنده زیاد و ساعت های زیادی سرگرمی و بازی و سرگرمی! موفق باشید رضا

زمانی علاقه ی عموم برای خریداری نت بوک netbook یک مرتبه زیاد شد، صبح که از خواب بیدار می شدید یکی از برند ها یک مدل نت بوک جدید به بازار عرضه می کرد. حال اگر به پشت شیشه ی فروشگاه های کامپیوتری نگاه کنید اثری از نت بوکها نیست. نهایت آنها جای خود را به بازار نه چندان پر رونق کروم بوکها دادند. شاید سرنوشت مشابهی در انتظار تبلت ها باشد. بنابر گزارش موسسه ی Gartner بازار تبلت ها اشباع شده است و روند سعودی خریداری تبلت ها به اوج خود رسیده است و از این به بعد این روند نزولی خواهد بود. در همین بین خریداری کامپیوتر های شخصی افزایش داشته است که بدین معناست علاقه ی عموم به داشتن کامپیوتر شخصی دوباره بازگشته است. به گفته ی Mikako Kitagawa یکی از آمارگران برجسته ی موسسه ی Gartner توجه خریداران کم کم دوباره به سمت بازار کامپیوتر برگشته است این در حالی است که جذابیت تبلت ها رو به افول میرود. آمار Gartner بسیار مشابه نتیجه گیری های موسسه ی IDC می باشد. به گزارش Gartner فروش جهانی کامپیوتر های شخصی به 79.4 میلیون دستگاه در سه ماهه ی سوم سال 2014 رسید که این میزان 0.5 درصد کاهش را نسبت به سال قبل نشان می دهد. طبق آمار این موسسه شرکت Lenovo با در اختیار داشتن 19.8 درصد از سهم بازار کامپیوتر های شخصی (لپ تاپ/دسکتاپ برند) سردمدار تامیین کنندگان کامپیوتر های شخصی در جهان است، و پس از آن HP با 17.9 درصد، Dell با 12.8، شرکت Acer با 8.6 و Asus با 7.3 درصد به ترتیب رتبه های اول تا پنجم بازار کامپیوتر را دارند. به گفته ی Gartner برای اولین بار این 5 شرکت توانسته اند مجموعا" دو سوم بازار جهانی کامپیوتر را به خود اختصاص دهند. منبع: MaximumPC مترجم: آرمین ابیشی

کارت گرافیک Zotac GTX 980 AMP! Extreme با داشتن فرکانس هسته پایه 1293مگاهرتز و فرکانس تقویت شده1393 مگاهرتز یکی از سریعترین کارتهای GTX 980 است. دیس اسمبل کارت Zotac GTX 980 AMP! Extreme صرفا برای لذت! این کار نه تنها بخاطر سرعت ساعت نبوده، بلکه به دلیل خنک کننده بزرگ و حرارت گیر حجیم آن با 5 لوله منتقل کننده حرارت و 3 فن هم محور است. این کولر عظیم الجثه زوتاک 3 اسلات PCIE را اشغال میکند،مشخصات این کارت بدین شرح است:4 گیگابایت حافظه GDDR5 با رابط256 بیتی،فرکانس هسته،تقویت شده و حافظه به ترتیب 129/1393/7200مگاهرتز. این کارت دارای دو کانکتور 8پینی PCIE و بک پلیت با طرح فیبر کربنی است که اغلب اجزای پشت برد PCB کارت را میپوشاند. منبع:http://wccftech.com/nvidia-geforce-gtx-980-amp-extreme-zotac-dismantled/

دوران هنرستان با یه شیطنت چند هفته فقط به مربی های بیچاره می خندیدیم،از دسکتاپ شات میگرفتیم،شات رو تصویر زمینه میکردیم و آیکن ها رو هم مخفی ،بعد به سرپرست سایت یا مربی می گفتیم سیستم هنگ کرده و اگه resetکنیم کارمون میپره،بیچاره4ساعت ور میرفت......

بذارید خودم هم در مورد یه سوتی که تقریبا 13 سال پیش دادیم بگم بهتون @};- اون زمان مثل الان نبود و کالاها اینقدر تنوع نداشتن . ما یه CPU خریدیم و اومدیم سیستم که ببندیم دیدیم کار نمیکنه و روی 5 تا مادربورد گیگابایت تست کردیم . خلاصه به این نتیجه رسیدیم که پردازنده خرابه . پردازنده رو دادیم به همکارمون که بره برای تعویض ولی با اردنگی انداختنش بیرون و گفتن که CPU اینتل گارانتی نداره :D خلاصه عموم بلند شد رفت تا مشکل رو حل کنه و دعواش شد و کار به کلانتری کشید و ............. همه این ماجرا تموم شد هر دو طرف رضایت دادن برگشتن . پردازنده رو با یک مدل دیگه مادربورد تست کردیم دیدیم کار میکنه !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! هر پنج تا مادربوردی که روش اول تست کرده بودیم پردازنده رو خراب بودن دوستان :laughing: نتیجه اخلاقی توی قطعات الکترونیک و کامپیوتر هیچ چیز غیر ممکن نیست ^_^

شرکت سرشناس DeepCool کیس جدید خود Pangu SW-RD ATX mid-tower را معرفی کرد. از جنبه های جالب کیس Pangu سیستم نورافشانی آن است،این کیس 2نوار LED با رنگهای مختلف و یک آداپتور 4 پینی molex و کنترل از راه دور با خود دارد که که امکان انتخاب رنگ را برای دوستداران جلوه های زیبا ممکن می سازد. قیمت و زمان عرضه این کیس هنوز مشخص نشده است. منبع:http://www.aerocool.us/ ترجمه: خبات کریمی

شیطان را بِران! ترس..... ترس کلمه عجیبی است ،حتما تکرارش هم حسی عجیب در ذهن ما بوجود میاورد.یک حالت روانی پیچیده که در ذهن همه مخلوقات وجود دارد. ترس یک احساس است که به وسیله یک عامل محرک چه درونی یا بیرونی با نام تهدید بوجود میآید،که باعث ایجاد تغییراتی در عملکرد مغز شده و هورمون های خاصی را در بدن فرد ترشح میکند،همین باعث رفتار های ضد ترس گونه ایی مثل فرار کردن،خشک شدن،مخفی شدن و یا حتی در تقابل با حمله پاسخ دادن میشود. احساس خطر کردن قدیمی ترین احساس بشر است زیرا از روز اول آفرینش او با دشمنان درونی و یا بیرونی خود درکشمکش و تقلا بوده است.ترس ممکن است در ابتدا به شکل استرس و اضطراب بوجود آمده و بعد ناگهان به اوج حمله روحی روانی برسد. خود کلمه Fear یا ترس از کلمه زبان انگلیسی باستانی با نام feer /fere مشتق شده که به معنی danger یا همان خطر است.ذهن انسان امروز بدلیل پر شدن از دانش وآگاهی کمتر و کمتر ترس زده میشود-نگاهی به گذشته های نه چندان دور این موضوع را براحتی ثابت خواهد کرد:در گذشته سری فیلم های دراکولا یا سری فیلم های مردگان جرج رومرو ،مخاطبان خود را تا سرحد مرگ می ترساندند،اما امروزه تاثیر خیلی ناچیزی بر مخاطبان میگذارند چه بسا مخاطب نا آشنا به سینما به خنده هم بیافتد؛خوب این آثار ارزش کلاسیک بودن را در خود دارند و همچنین اصل بودن را و همین آنها را مهم میکند .در گذشته برای مثال سوژه زامبی یا Undead چیز ترسناکی بود ولی امروزه کودکان در گوشی های هوشمند گله گله زامبی را با انگشتان خود له میکنند و یا در باغ گیاهان علیه زامبی ها با مشت های کاکتوسی دمار از روزگار این مخلوقات درمیاورند و اگر آثار برجسته ای چون سریال Walking dead نبود شاید فاتحه این مخلوقات را باید تا الان میخواندیم!گاهی اوقات برای سرگرم شدن انسان ترجیح میدهد بترسد و برای مثال فیلم ترسناک ببیند و خوب این آماده بودن برای ترس و بعد روبرو شدن با آن حسی تقریبا خوش آیند وسرگرم کننده ایجاد میکند .تعامل با ترس در بازی های رایانه ایی که تعاملی ترین شکل سرگرمی هستند رنگ و بویی تازه به خود می گیرد و برای همین بسیاری از عناونی مطرح بازی های رایانه ای در ژانر ترس /بقا /کاوش قرار دارند و محبوبیاتشان سر به فلک می کشد. مدتی است که نمیترسم!بوی ترس اصیل نمی آید! از زمان دیدن اولین بار شاهکار ویلیام فریدکین یعنی The Exorcist تولید سال 73 میلادی ،فیلم های ترسناک زیادی ساخته شده است ،بازی های زیادی هم در این ژانر تولید شده اند ولی به غیر از خود سری رزیدنت و سری سایلنت هیل و این چند ساله شاهکاری به نام Dead Space که البته به شکلی هوشمندانه توانسته بود المان های سری رزیدنت اویل را با فیلم های چون Thing جان کارپنتر ،سری بیگانه،و بازی Doom III ترکیب کند و معجونی خوشمزه باب دهان ترس باز ها ایجاد کند ،عنوان خاص دیگری ساخته نشده و یک سری بازی هایی مستقل و پارانرمال اکتیویتی زده و تحت تاثیر دو گانه خوش ساخت اسپانیایی REC ،مثل Outlast-daying light-slender man و ...یک بازی خیلی عالی بانام Amnesia: The Dark Descent ،چیز خاص دیگری نظرم را جلب نکرد البته باید بگویم از این ژانر تازه بودجود آمده خیلی لذت نمیبرم و هنوز ترجیح میدم چون Doom و رزیدنت اویل و سایلنت هیل با آن روبرو شده و با سلاح سرد یا گرم با آن بجنگم تا اینکه فقط با یک دوربین فیلم برداری و یا موبایل نظاره گر باشم و گهگاهی شوک های آنچنانی مرا بترساند. در بازی های رایانه ای روبرو شدن با ترس و شکست دادن مخلوقات وحشتناک حسی عجیب توام با پیروزیی خاص دارد ،سری بازی های ترسناک Resident Evil ار آن جمله هستند و و احساسی که بعد از شکست باس های این سری به بازیباز دست میدهد از جمله همین احساس هاست.سری رزیدنت اویل بازی مشهور شرکت ژاپنی کپکام که اشتباها بعضی مواقع اقامتگاه شیطان هم ترجمه شده از محبوب ترین های این ژانر است .ترجمه صحیح فارسی آن شیطان مقیم اشاره به مقیم شدن ویروس در بدن میزبان دارد . و نام آن در ژاپن به Biohazard معروف است و بازیی با تم اکشن و کاوش و حل معما است کاری از شینجی میکامی استاد سبک دلهر و وحشت –اگر سینمای آمریکا جرج رومرو و جان کارپنتر را دارد، و سینمای اروپا داریو آرجنتو را ،عالم بازی بدون شک برای نشان دادن خود به عنوان یکی از بهترین جایگاه های نمایش دلهر آوری از ترس مدیون شینجی بزرگ است،بازیساز خوش سلیقه و با سواد که با درک درستی که از المان های ژانر داشت رزیدنت اویل یک را در سال 1996 خلق کرد –داستان گروهی از نیروهای زبده S.T.A.R.S که از طرف پلیس راکون سیتی به دنبال کشف راز قتل های مرتبط با کانیبالیزم در اطراف شهر به انجا فرستاده میشوند و در دو تیم آلفا و براوا وارد عمل میشوند و کم کم پایشان به قصری در حومه شهر کشیده میشود.رازهای شرکت غول داروز سازی آمبرلا و خانواده اشفورد نیز از اینجا به بعد وارد داستان میشود و داستان های آلبرت وسکر هم در نوع خود جذاب و بیاد ماندنی هستند. خوشبختانه کپکام نسخه یک این بازی را با کیفیتی خیلی خوب ریمستر کرده و برای تعطیلات این نسخه برای Pc در دسترس خواهد بود.با HD شدن اویل 4 و عرضه آن برای Pc چند ماه پیش ،حالا فقط برای بازسازی اویل 2 و 3 مانده اند ، که جز بهترین های سری هم هستند و همچنین جز بهترین بازی های تاریخ ژانر و کپکام گویی قصد کرده آنها را نیز بازسازی کند البته هنوز چیزی دقیق معلوم نیست. یک بازی عالی هم از سری رزیدنت توسط تیمی جدا برای کنسول دستی نینتندو سال 2012 با نام Resident Evil Revelation عرضه شد که فوق العاده به نظر میرسید و سال 2013 برای pc پورت شد و جالب اینجاست که خیلی ها بعد از عرضه نسخه ششم که بازی خوبی نبود این را نسخه 6 میدانند!در واقع تا اویل 5 که همه بازی های خوب و جذابی بودند و د رخور نام رزیدنت اویل بازی زیبای Revelation فوق العاده به نظر میرسد و من به شخصه بعد از تجربه بارها و بارهای آن هنوز هم آن را یکی از بهترین اویل های عرضه شده میدانم .مخصوصا نسخه Pc آن که یک پورت ساده نبود و واقعا به دلیل تفاوت های سخت افزاری 3ds با pc ،نسخه کامپیوتر کاملا یک بازی مدرن به نظر میرسید و از گرافیکی خیلی خوب بهره میبرد و بازی درنقش جیل ولنتاین هم بی نظیر بود.این نسخه که از لحاظ زمانی بین رزیدنت اویل 4 و 5 اتفاق میافتاد داستان جیل و کریس را روایت میکرد که در مناطق مختلف دنیا با تروریسم بیو شیمیایی د رجنگ بودند و خود نیز جز تیم ضد تروریسم BSAA بودند.بازگشت این نسخه به ترس اصیل و سیستم کلاسیک اسلحه ها و ارتقا و هیجان مبارزات و محیط های رعب آور همه همه دست به هم داده اند تا رزیدنت اویل :مکاشفه یکی از بهترین های سری در سال های اخیر باشد. یکی از سرزمین های عجیبی که دربازی به ان سفر میکنید! خوب میکامی که از کپکام سالهاست جدا شده و باز یهای خودش را می سازد ولی در این چند سال ژانری که در آن استاد است را تنها گذاشته بود .بله ژانر وحشت باز هم میخواد حسابی زنده شود و حسابی بترساند و حسابی محبوب شود-چه کسی بهتر از شینجی میکامی و چه چیزی بهتر از اسمی که در آن کلمه شیطان به کار فته است؟! نگاهی جامع به بازی شاخص ژانر وحشت سال 2015 که بزودی عرضه خواهد شد: Evil within The جدید ترین ساخته شینجی میکامی تمام این ژانر بر پایه سری رزیدنت اویل شینجی شکل گرفت،از Dead space و Cold fear تا همین بازی مشهوری که قرار است امروز بررسی کنیم –عده ای ازدوستان از من خواستند تا بازی Evil witin جدید ترین کار شینجی میکامی را برایشان نقد و بررسی کنم،خوب من هم تمام بررسی ها را طبق روال انجام دادم و از آنجایی که شینجی را خیلی دوست دارم خودم از مدتها پیش درباره این بازی مطالب زیادی میدانستم و اکنون وقتش است که با شما دوستان خوب در میان بگذارم. بوی ترس اصیل می آید بازی شیطان درون که با نام شکست روانی در ژاپن شناخته میشود یک بازی Survival horror در حال مراحل پایانی ساخت توسط استودیو Tango Gameworks زیر شاخه استودیوی بزرگ بتسزدا bethesda و مجموعه زینه مکس مدیا سازندگان و ناشران سری الدر اسکرول و عنوان ولفنشتاین 2014 بوده و از کمک های شینجی میکامی بهره میگیرد.بازی از نمای سوم شخص انجام میشود و عناصر نام اشنای ژانر را چون جستجو در محیط های ترسناک و مدیریت منابع به سبک رزیدنت اویل 4 و سیستم عقب نشینی و فرار یا مبارزه را درمواقع رویارویی با باس های فوق قوی در خود دارد. قهرمان داستان sebastian castllanos باید با محیط های اطراف خود برای بقاء تعامل داشته باشد وگرنه شکست خواهد خورد. محیط بازی در حین روایت داستان عوض شده و حالتی رویایی به خود میگیرد.مسیرهای جدید و محیط های تازه در مقابل بازیباز ایجاد خواهد شد و بسته به درجه سختی بازی حدود 15 تا 20 ساعت اتمام آن طول خواهد کشید.قهرمان باید از بسته های سلامتی برای رفع اسیب ها استفاده کند و بعضی از این مواد اثری توهم زا خواهند داشت و با جمع آوری ماده ای به نام ژل سبز بازیباز میتواند ویژگی های قهرمان را که شامل استقامت دردویدن ،میزان قدرت ضربات دست و میزان کادرسلامتی هستند را ارتقا دهد . اسلحه هایی مثل رولور و شات گان ،چاقو و کراسبو و نارنجک را با مهمات یخی ،اسیدی و برقی ،کور کردن و انفجاری در اختیار خواهند بود.مهمات دربازی کمیاب است اما میتوان با پیدا کردن کامپوننت های لازم آنها را کرفت کرد و هر کسی که بازی های میکامی را بازی کرده است میداند Item management راهی اصلی مبارزه وبقا است. هدشات راهی برای ذخیره مهمات یکی از منابع این مواد بمب ها هستند که میتوان آنها را توسط مینی گیم خاصی خنثی نمود و در مکان های دیگر به کاربرد یا آنها را برای دست یابی به مواد جدید از بین برد.سیستم melee combat فقط برای ایجاد فاصله بین دشمنان و سباستین ایجاد شده البته سباستین می تواند در حالت مخفی کاری از پشت دشمنانی را که متوجه حضورش نشده اند با یک ضربه چاقو بکشد.دشمنان افتاده بر زمین یا آنهایی که حتی سرشان قطع شده است باید کاملا کشته شوند زیرا بعضی از آنها حالت Revive دارند یعنی می توانند دوباره زنده شوند پس باید آنها را با منابع محدود کبریت و سوخت سوزاند تا به طور کامل نابود شوند.از عناصر محیطی نیز میتوان در نابودی دشمنان استفاده کرد. شخصیت اصلی بازی سباستین یک کاراگاه حرفه ایی پلیس است و یک دستیار به نام جولی کیدمن و یکی دیگر هم به نام جوزف دارد که در مقابل دشمن مرگبار بازی ،Ruvik شبح،اورا همیاری میکنند. سباستین در حال پیگیری یک سری قتل های وحشیانه دسته جمعی است با نیرویی مرگبار و قدرتمند روبرو میشود.بعد از اینکه دوستانش به دست این نیروها کشته می شوند خود سباسیتن هم براثر ضربه ای بی هوش میشود،بعد از بیدار شدن متوجه میشود در مکانی پر از نیروهای شیطانی و مردگانی که زنده شده اند قرار دارد ،در حالی که وحشت عظیمی سرتاپایش را فرا گرفته است باید زنده بماند تا رازهای این نیروی شیطانی عظیم را کشف کند. اسم اولیه این پروژه Project zwei بود و از سال 2010 تولیدش آغاز شد.کارگردان بازی هم شینجی میکامی بود و بازی در استودیو او Tango در حال توسعه بود.کمی بعد از شوع توسعه بازی استودیو توسط بتسزدا خریداری شد .خود میکامی بارها اعلام کرده بود که میخواهد بازی ترسناکی بسازد که کمتر روی اکشن و بیشتر روی بقا تمرکز داشته باشد زیرا از دید او بازی های ترسناک سالهای اخیر خیلی اکشن شده اند. به گفته او عناصر مورد نیاز برای ساخت یک بازی سبک وحشت /بقا ،محیط های ترسناک –حس تنهایی-مهمات کم ولی اسلحه های خوب و قابل اتکا-شخصیت های پیچیده ولی کم حرف ،تحت فشار گذاشتن بازیباز، و حضور دشمنانی تقریبا شکت ناپذیر که حتی بعضی مواقع بازیباز را مجبور به فرار یا مخفی شدن میکنند ،از المان های مهم ساختن یک بازی خوب در این ژانر هستند و درواقع همین جمله ها یک کلاس درس کامل برای ساختن عناوینی شبیه Resident 4 است. فرار و سکانس های تعلیق گونه لازمه ساخت بازی این سبک هستند خوب این بازی قرار است یک تجربه وحشت /بقای ناب باشد باید دید تیم تانگو و شینجی تا الان که کمتر از 15 روز تا عرضه بازی باقی مانده چه کرده اند.میکامی اعتقاد دارد دنباله سازی یک مشکل بزرگ برای سبک هراس است .او معتقد است در بازی جدید همه چیز از نو ایجاد شده ولی اینقدر بازی در این سبک ساخته شده که دیگر خلق نوآوری واقعا سخت است."با ساخت نسخه جدیدی از یک بازی شما مجبورید دشمنان و سلاح های تازه هم به محیط اضافه کنید خوب همین باعث میشود که شما میزان اکشن را دربازی جدید بالاتر ببرید و در نتیجه از المان های وحشت /هراس کم کنید"این چیزی است که شینجی اعتقاد دارد البته خود ما هم چنین چیزی را را در سری بازی های Dead space تجربه کردیم-نسخه یک از همه نسخه ها ترسناک تر بود ولی هرچه جلوتر رفتیم اکشن تر شد تاجایی که در نسخه 3 co-op شوتر داشتیم!برای همین میکامی یک پروژه جدید را شروع کرد تا همه چیز ناشناخته باشد و احساس هراس هم در دل داستان بیداد کند.میکامی میگوید برای او جالب است که دیگران را با آثارش بترساند و اعتقاد دارد با همین ترس هاست که ریشه های سبک survivial Horror زنده خواهد ماند.او میگوید میخواهیم ترس را بار دیگر در دنیای مجازی تجربه کنیم و با تجربه بر ترس مخوف بازی ،احساس شیرین پیروزی را چند برابر ارزشمند تر جلوه دهیم. چه نوع هراسی در دل بازی نهفته است؟ آنچه نهان است...... اگر کسی بتواند باز هم به ریشه سبک برگردد آن شخصی هیچ کسی نیست جز خالقش که سری رزیدنت اویل را برای کپکام ساخت .سری رزیدنت برای اولین بار توانست فرمول هراس را در باز یها پایگذاری کند.مکتب کلاس قدیمی هراس که همه مان در رزیدنت و سایلنت هیل و یا در تنها د رتاریکی تجربه کردیم-صحنه های هراسناک و یا سکانس های فرار از دست مخلوقات غیرقابل شکست دادن و یا لحظاتی که برای جانمان به سختی میجنگیدیم.خوب بعد ها سبکی را به نام ماشه کشی تجربه کردیم !!این نام را خودم برای این سبک گذاشته ام مثل ترسی که در بازی Doom III بود و شما حتی برای لحظه ای نمیتوانسیتد فکر کنید و فقط کشیدن ماشه یا همان فشردن کلیک چپ موس راهکار گذر از درون گرفتاری بود!در حالی که درسری رزیدنت یا سایلنت هیل ما فقط و فقط باید میزان مهمات و تعداد بسته های سلامتی را میشمردیم چون تنها موضوع مهم بقا بود بله بقا .سبک هراس در بازی های جدید شامل صحنه های سریع و پخ کردن های ناگهانی و نگه داشتن موبایل یا دوربین دید شب برای دیدن چیزی است که شما را بترساند ولی در سبک کلاسیک ترس آرام آرام رخنه میکرد موسیقی همچون رودخانه ای آرام و گاهی خروشان بر روانتان جاری بود و و صدای باز شدن در ها هم حتی هراسناک جلوه میکرد.انگار که دیگر بازی واقعی سبک survival horro نداریم! واقع فکرش را که بکنید متوجه خواهید شد .برای کسانی که زمانی با سایلنت هیل و رزیدنت اویل حسابی روزگار میگذراندند دیگر بازی های امروزه آن تجربه را نمی توانند ایجاد کنند.بعد از اویل 4 که نمونه نادری در سبک هم هراسناک هم اکشن بود و در واقع بازی های کمی هستند که بتوانند همزمان شما را بترسانند هم به فکر فرو ببرند هم اکشن نفس گیرشان عالی باشد ،رزیدنت 4 یک شاهکار به تمام معنی است و خوشبختانه نسخه ریمستر شده آخری که برای Pc عرضه شد یک نسخه خوب و کامل و بدون مشکل بود تا کسانی که در زمان عرضه بازی 10 سال پیش آنرا نمیتوانستند تجربه کنند اکنون مزه بازی survival horror را بچشند.آخرین کار شینجی روی سری اویل همین نسخه 4 بود –این سری با نسخه6 عملا رو به نابودی رفته و شاید همین Resident Evil Revelation نسخه یک که عرضه شد و نسخه 2 آن تا ماهی دیگر عرضه میشود بتوانند نام رزیدنت اویل را زنده نگه دارند –در آخر مقاله یا د ربخش دیگری از همین تاپیک کمی درباره آنها نیز بحث خواهیم کرد چون به اعتقاد من بهترین اویل های ساخته شده این چند سال هستند که خیلی ها از حضورشان غافل ماندند زیرا نسخه یک Resident Evil Revelation بازسازی نسخه نینتندو 3DS بود خیلی ها جدی اش نگرفتند در حالی که نسخه Pc ان عالی بود و واقعا به ریشه ها برگشته بود. Resident Evil 4 قهرمان محبوب اویل 4 ،یعنی لئون کندی ویژگی های اشتراکی زیادی با سباستئن در شیطان درون دارد.هردو در شرایط سخت میدانند چگونه از خود دفاع کنند و هردو ناگهان با نیرویی مخوف وشیطانی روبرو میشوند .هر دو چاقو حمل میکنند که می تواند برای آسیب زدن به دشمنان و یا شکستن جعبه ها از آن استفاده کرد.در اویل 4 هدف گیری دقیق کمی وقت گیر بود ولی هد شات کردن راهی برای کاهش مصرف مهمات بشمار میرفت که خود راهی برای بقا بود البته هدف گیری و شلیک برای سباستین خیلی روان تر است و انیمیشن های مدرن سیستم حرکتی بازی را دگرگون کرده اند و در اینجاسیستم حرکتی لئون را نداریم.حتی بعضی از صحنه های اسکریپت شده بازی شیطان درون شباهت زیادی به اویل 4 دارند ،مثل مواقعی که سباسیتن وارد یک محیط میشود و کمی اوضاع عادی ولی ذات محیط عجیب است و بعد ناگهان همه چیز خراب میشود و دشمنان از زمین و زمان روی سر قهرمان خراب میشوند –روستای اول اویل 4 را درنظر بگیرید-دشمنان در هر دو بازی زیادند و متنوع و راهکار های شکست شان کاملا متفاوت- Resident evil remake نسخه گیم کیوب- دقت کنید که همین رزیدنت اویل یکی که در حال بازسازی برای کنسول های نسل جدید و و Pc است و ماه آینده عرضه میشود در واقع خود بازسازی نسخه بازسازی شده گیم کیوبی است که از روی نسخه اصلی ps1 ایجاد شده است درواقع اول نسخه ps1 را داشتیم بعد سال 2003 برای کنسول نینتندو بازسازی شد و همین نسخه باز سازی شده برای گیم کیوب هم توسط شبیه ساز دلفین نینتندو روی pc اجرا میشد و برای همین کپکام تصمیم گرفت که چرا کاربران با شبیه ساز و به شکل غیر قانونی بازی کنند چرا خود شرکت نسخه ای مخصوص Pc ایجاد نکند؟برای همین نسخه یک بازی هم ریمستر شده و با کیفیتی خوب و پشتیبانی از سیستم عامل های جدید و کنترلر 360 و ایکس وان و تنظیمات گرافیکی و درایور های جدید بزودی عرضه خواهد شد که در این تاپیک به معرفی اش پرداختیم.مخفی شدن و خارج از دید بودن و ماندن خارج از درگیری یکی از راه های بقا در بازی های این ژانر است که در بازی شیطان درون شاهدش هستیم -تعداد کم کبریت راهی است که شما را برای نابودی فقط دشمنان درون مسیرتان محدود میکند زیرا سوزاندن بعد از کشتن تنها راه نابودی کامل این مخلوقات است.الگوی برگشت بعضی از مخلوقات در بعضی از محیط ها به سبک رزیدنت اویل ریمیک نسخه گیم کیوب هم روشی است برای خالی نشدن بیش از حد محیط ها –بنابراین اگر محیطی را از دشمن خالی کردید و بعد برای حل معمایی و یا گذر از آن منطقه به انجا برگشتید باید حواستان باشد زیرا ممکن است بازهم با مخلوقاتی روبرو شوید.بعضی از مخلوقات بازی به نام Crimson Heads خیلی خطرناکند و اگر یکبار شکستشان دادید ولی آنها را نسوزاندید و باز بلند شدند اینبار قوی تر خواهند بود و شکست دادنشان سخت تر است . بازی Out last فرار کردن ازدشمنان هم خود راهی است-سباستین میتواند زیر تخت ها یا زیر میزها و درون کمد ها مخفی شود تا دشمنان بگذرند و محیط کمی امن شود و این متد در بازی خوب سبک بقا یعنی Outlast به خوبی به کار رفته بود-سباستین میتواند ازمخفی گاهش محیط بیرون را با گوشه چشمی نگاه کند و مواظب حرکات دشمن بودن در بازی خیلی مهم است زیرا حرکت سریع و وارد شدن ناگهانی به محیط مساوی است با گیر کردن بین چندین دشمن وحشی و مرگ. در Outlast دشمنان بیشتر شما را از مخفی گاهها پیدا میکردند در حالیکه در شیطان درون این موضع کمی بخشیدنی تر است و کمتر د رمخفی گاهها پیدا میشوید. اتمسفر تاریک بازی شیطان درون عالی است و کافی است نگاهی به دموی نمایشگاه E3 امسال بی اندازید تا محیط ورودی ویلای بزرگ را از بعد بصری خیره کننده و هراسناک بیابید.دموی امسال نمایشگاه شباهت زیادی به یک بای ریبوت کننده ژانر هراس داشت .دمو از درون یک حیاط تاریک و و مه الود که از طراحی هنری خیره کننده ایی بهره میبرد شروع شد که خود سرما را زیر پوست بازیباز تزریق میکرد و نور چراغ دستی سباسیتن در دل تاریکی سوسوزنان گاه گرد زرد رنگی برمحیط میپاشید تا با خیال راحت آماده نابودی وزوال باشیم !–همین جا یک حق انتخاب داشتیم: به سمت درختی که در زیرش آتشی برپا برویم تا ببنیم چه خبر است و چه جوایزی برای ما آنجا نهفته است البته آن چهار Undead وحشی را هم باید از پا در میاوردیم –یا نه !از سایه ها استفاده کرده و به آرامی وارد عمارت میشدیم.چند تا تیر در اینجا اضافه تر برای مان میماند تا مرهمی باشد بر وجود خسته مان در نبرد با هیولاهای کابوس وار و خون آلود بازی- خوب دمو راه مخفی کاری را پیمود و بعد وارد کابینی شد در گوشه عمارت- و در همان جا صدایی از داخل آن به گوش می رسید.به آرامی شخصیت شروع به گشتن کمد ها و کشو ها برای لوازم کرد تا شاید چیز بدرد بخوری پیدا کند و از یک اتاق ترسناک به درون اتاقی دیگر میرفت ولی وقتی شخصیت به سمت زیرمین رفت منبع صدای هراسناک را پیداکرد .ناگهان پله ها شروع به ناپدید شدن کردند و و ناگهان به یک راهروی صاف و بزرگ تبدیل شدند که جسم شبح گونه ایی در انتهایش ظاهر شد و گویی قصد شکار سباستین را داشت –شخصیت شروع به دویدن کرد و ناگهان کف محیط راهرو تماما خون شد و انگاردر رودخانه ای از خون راه میرفتیم! یاد صحنه یورش خون بدرون ساختمان عمارت هتل اورلوک در شاهکار کوبریک –درخشان یا درخشش به خیر!!ناگهان سباستین به هوش آمد و خود را در محیطی شبیه مجراهای فاضلاب گونه جست- محیط های بازی شیطان درون فوق العاده هستند و همین که در یک محیط احساس ارامش و یا امنیت را یافتید کافی است یک چشم بهم زدن محیط را برای شما تبدیل به جهنمی کابوس وار کند.کافی است مهماتان کم باشد و ناگهان از طریق پرتالی بدرون شهر جهنمی مرگ زده بازی بروید –زیرا در آن شهر خرابه که بی شباهت به روستای نفرین شده اویل 4 هم نیست فقط و فقط دشمنان مخوف و نامیرا در انتظارتان هستند –تله های مرگ بار و تارهای نامرئی عنکبوت های شکارچی نیز جزیی از روش های شکار شما هستند که ممکن است در دل تاریکی یا گوشه های دیوار ناگهان عنکبوت های غول پیکری شما را شکار کنند.تله های زیادی در محیط هستند که باید خیلی مراقب باشید تا به آرامی خنثی یشان بکنید و بتوانید از اجزا تله ها برای خود مهمات و چیز های دیگر بسازید. لارا بانوی خونین نیز یکی دیگر از دشمنان هراسناک بازی است –زنی شبیه عنکبوت که ناگهان از حوزچه های خون بالا میاید و حمله میکند و بسیار وحشتناک است –درواقع گاهی شما بی اعتنا یک حوزچه خون میبینید و از کنارش میگذرید در حالی که لارا در داخل آن د رکمین است و جالب اینجاست که کف اکثر محیط های بازی پر است از خون -!! پس مراقب باشید. باکس من با مرد کله جعبه ای نیز آدم را یاد کله هرمی های هراسناک سایلنت هیل میاندازد و ملاقات با او هم نتیجه خوش آیندی نخواهد داشت. موتور گرافیکی بازی نسخه بهینه شده ایی از ID TECH 5 است موتور بازی هایی چون RAGE و WOLF 2014 -این نسخه ویژه از نورپردازی ولومتریک سنگین و افکت های خاص که برای این بازی در موتور گنجانده شده است بهره میبرد و بافت های بکار رفته هم خیلی خوب به نظر میرسند.سیستم مورد نیاز برای اجرای بازی هم به شرح زیر اعلام شده است : در مرحله عمارت نیز شبح ruvik باز هم ظاهر میشود که به گفته کارگردان این مخلوق کاملا نامیرا است و هر وقت ظاهر شد فقط فرار راه نجات است و اگر شما هم مثل بازیکن دمو در نمایشگاه e3 به سمتش شلیک کنید شبح مرگبار به سرعت به سمت شما تلپورت میشود و شما را با یک ضربه میکشد.فرار از دست رویک تنها راه مبارزه با آن است ضمنا شما نمیتوانید از دستش مخفی شوید زیرا شما را پیدا خواهد کرد. شینجی میکامی : شینجی 49 ساله در سال 90 به کپکام پیوست و روی پروژه های بزرگی چون رزیدنت اویل و داینو کرایسس کار کرد.از 1994 تا 1999 مهمترین بازی های شرکت کپکام را برایشان ساخت یا خود کارگردانی کرد یا ناظر فنی بود و یا تهیه کننده اجرایی-دقت و وسواس او در ساخت بازی شهره خاص و عام است -اینقدر سخت گیری در ساخت بازی شیطان درون به کار رفته است که کارمندانش از دوران ساخت بازی با نام کابوسی شیرین یاد میبرند!سال 2002 تا 2004 رزیدنت اویل 4 را ساخت بعد از فروش خیره کننده و دریافت نقد های مثبت بینهایت! از کپکام جدا شده و در حال حاضر هم استودیو خود را در زیر مجموعه بتسزدا داردواسم استودیوی او Tango games است. حرف درباره بازی زیاد است ولی نمیخواهم بیشتر از این بازی را اسپویل کنم! اتمسفر عالی درکنار مبارزات خوفناک و نفس گیر و سیستم مخفی کاری هیجان انگیز و سیستم مدیریت منابع و دشمنان بیاد ماندنی و .......همه نشانه های یک بازی ترسناک سبک بقای عالی هستند –سکانس فرار از دست نمسیس دشمن مخوف بازی اویل 3 را حتما گیمر ها به یاد دارند-وقتی نمیسس ظاهر میشد چه کلمه ای بر زبان می آورد؟؟و بعد تنها کاری که ما میکردیم رفتن به صفحه لوازم و نگاه انداختن به رنگ آبی عدد میزان مهمات نوشته شده زیر مگنوم 44 بازی بود!!! چون تنها این بود که آن غول را نقش زمین میکرد-این صحنه ها در اویل یک تا 4 زیاد هستند و بی نظیر و همه را شینجی خلق کرده است امیدوارم با شیطان درون موفق باشد و ما هم یک بازی خوب را درژانر وحشت تجربه کنیم. The EVIL Within برای همه کنسول های نسل 7 و 8 و pc در15 اکتبر 2014 عرضه خواهد شد . رضا قاسمی

سری خاویار دیسک های سخت(HDD) شرکت وسترن دیجیتال (western digital caviar) محصولات جدیدی نیستند اما نکاتی اساسی در انتخاب میان آنها وجود دارد،سری سبز بدلیل قیمت کمتر بیشتر مورد استفاده قرار می گیرد اما این سری به منظور مصرف برق کمتر طراحی شده و اصلا بازدهی مناسبی در مقایسه با سایر مدلها ندارد.البته وجود SSDاین مسئله را کمرنگ تر میکند. نگاهی کلی بر اساس رنگ: 1-سری خاویار سبزWD Green:این سری دارای نویز و مصرف برق بسیار کم و پارامتر های زیادی به منظور مصرف بهینه انرژی است. کاربری:به عنوان دیسک ثانویه به منظور آرشیو یا پشتیبانگیری.بدلیل بازدهی بسیار پایین به عنوان دیسک اصلی(سیستم عامل و بازی و برنامه )اصلا توصیه نمیشه 2-سری خاویار آبی WD Blue:این سری را دیسکهایی همه منظوره با بازدهی و سرعت مناسب تشکیل می دهد. کاربری:به عنوان دیسک اصلی و همه منظوره.مناسب برای سیستم عامل و برنامه ها(گزینه 1 برای دسکتاپ) 3-سری خاویار سیاه WD Black:این سری را دیسکهایی باکیفیت و عملکرد بالا به منظور کاربری های خاص که نیازمند سرعت مناسب اند،تشکیل می دهد. کاربری:گیمینگ و سیستم های قدرتمند..مناسب گیمرها و سیستم های چندرسانه ای 4k & fullHD 4-سری خاویار سرخ WD Red:این سری را دیسکهایی با دوام و مقاوم تشکیل می دهد. کاربری:شبکه NAS و سیستم های اداری و Raid .کاربردی برای کاربران دسکتاپ نداره اما بسیار با دوام و مطمئن اند. 5-سری خاویار ارغوانی WD Purple :این سری مخصوص سیستم های امنیتی و دوربین های مدار بسته است،در کنار کَش بهینه سازی شده، الگوریتم های خاصی به منظور دستیابی سریع به آدرس مورد تقاضا در این دیسک ها پیاده شده است،،همزمان 32 دوربین میتوانند به دیسک دستیابی پیدا کنند. کاربری:سیستم های امنیتی و نظارتی.مخصوص دوربین مداربسته وDVR جمع بندی: شاید بسیاری از ما دست کم یک دیسک سبز در کیس هایمان داشته باشیم،اما مدل های خاویار سبزWD Green به هیچ عنوان مناسب سیستم عامل ، برنامه ها و بازی نیستند.این سری در کنار مصرف بهینه انرژی ،نویز بسیار کمی تولید می کنند اما برای اغلب ما کارایی و بازدهی اهمیت خواهد داشت. سری خاویار سیاه WD Black :کاملا حرفه ای و مناسب سیستم های گیمینگ و High End ،اما طبعا قیمت بالایی نیز خواهد داشت. و اما سری آبی:دیسک های خاویار آبی WD Blueشرکت وسترن دیجیتال ترکیبی از بازدهی مناسب و قیمت پایین هستند،برای اکثر سیستم های دسکتاپ خانگی مناسب خواهد بود و توصیه نامبر 1 به اغلب افراد است. مقایسه سری Black با سری Green توسط alireza_6345 : WD Caviar Black 3TB WD Caviar Green 3TB مقایسه : http://www.wdc.com/en/products/internal/desktop/ نگارنده: خبات کریمی

سایه سیاه موردور از برجی بلند بالا رفتم و سرزمین روبرو را که درزیر نور آفتاب میدرخشید نظاره گر شدم،کارهایی برای انجام دادن در دوردست ها و ماجراجویی خطیر برای کامل کردن.به پایین برج بلند پریدم و فرودی ایمن داشتم .دربوته های کنار جاده مخفی شدم و منتظر نگهبانی شمشیر بدست بودم که داشت به سمتم میامد،همین که نزدیک شد او را شکار کردم بعد به سمت مخفی گاهی در نزدیکی دویدم واز دیواری بلند بالا رفتم و درست جایی ایستادم که کمانداری در بالای سرم در حال نگهبانی بود ،از زیر شمشیر را در درشکمش فرو بردم و خونش بر روی دستان و سرم جاری شد و جنازه بی جانش از لبه بلند به پایین غلتید و محکم با سنگ های زیرین برخورد کرد. احتمالا فکر میکنید دارم Assassin creed بازی میکنم ؟نه خیر ماجراجویی در "زمین میانه"رخ میدهد و سایه موردور بر سرم سنگینی میکند ،دشمنان هم سربازان یوبی سافتی نیستند بلکه اورک های خونخوار ومزدوران شیطان هستند.شباهت های این دو بازی خیلی زیادند،هر دو قهرمان یا قهرمانان پارکور باز هستند ،کمبات ریتمی بوده و برای بررسی سرزمین باید از بلندی ها بالا رفت،از دید مخصوصی برای بررسی محیط استفاده میکنید تا اهداف را ببنید و هرکسی ماجرا های Etzio auditore ,Edward kenway را دیده باشد سریع تشخیص میدهد منبع الهام استودیو کهنه کار مونولیث از چه بوده است . قهرمان یا قهرمانان بازی سایه موردور البته شباهت های رفتاری و گفتاری خیلی کمی با تیم آدمکشان دارند،شما رنجری هستید به نام تالیون اما درهمین حال جسمتان در تسخیر یک wraith میباشد وهردو جسم و شبح شکارچی توسط نیرو هایی ناشناخته نفرین شده اند و هردو به دنبال گشودن راز نفرین خود هستند تا شاید به آرامش برسند.تالیون باید در حادثه ایی میمرد اما سفر روحش به جهان دیگر به خاطر این مهمان نامقدس که در جسم تالیون فرو رفته تاخیر داشته است. سفر مکاشفه این دو از موردور و سرزمین های اطرافش آغاز میشود وجاهایی را می بینند که در آنها رنج و محنت و برده داری به اوج خود رسیده است و مرگ در اینجا بیشتر عمومیت دارد تا آن گیاهان دارویی که گهگاهی از روح های در حال زوال و کشته شده میرویند. این شخصیت ها اجازه میدهند متخصصان ادبی-علمی جهان میانه و اثر تالکین بتوانند صلاحیت این رنجر-وارث هیبردی را در جهان میدل ارث مورد بحث و گفتگو قرار دهند.تالیون قطعا یک نمونه خوب برای جهان میدل ارث تالکین است با موهای ژولیده و بلند تا روی شانه هایش ,ورفتاری رواقی گونه و فیلسوف مابانه و اسم سه سیلابیش که یاد آور اسم های مثل آراگون و یا فارامیر است.هویت آن وارث مخوف هم قبلا فاش شده است ،فلاش بک های تیره و تار که تصویری از اعمال گذشته اورا نشان میدهند برای ما راهگشا هستند.در هر حال دوگانگی شخصیتی تالیون/وارث جز بهترین لحظات سایه موردور هستند , و وارث شبح گونه گهگاهی از بدن تالیون خارج شده با او گفتگویی میکند و بعد در مه ای د رکالبد تالیون فرو میرد. وقتی خشم وارث فزونی میگیرد چهره تالیون محو شده و آتش درونش نمایان میشود و وقتی وارث هدایت جسم را در دست میگیرد نجواهایی گنگ و پچ پچ های شیطانی که سوزی وهم آور بر این جهان آفتاب سوخته می اندازد بر گوشتان حاکم میشود، گویی خطر یخ زدن از سرما در این چشم انداز جهنمی را با خود دارد و همین بر پیکره مخوف ترین اورک ها نیز ترس را میافکند. این لحظات تاثیر برانگیز به سایه موردور آن رنگ و لعاب اندود کاری شده ایی را که ساختار روایی اش نیاز دارد به آن هدیه میکند.نرخ فریمی که گهگاهی فرو می افتد نشان زیادی از توانایی های کنسول های نسل بعدی ندارد ولی صخره های آفتاب سوخته نارنجی -قهوه ایی و ابرهای آسمان کار خود را به شایستگی انجام میدهند.برای ماندن در این سرزمین با ید غم و اندوه جانکاهی را به جان خرید.گوشتان از صدای خرناس و نعره های بی رحمانه اورک-های بدترکیبی که سرزمین را در سیطره خود دارند به ستوه می آید و چشمانتان از دیدن خرابه هایی بیشمار که زمانی در رزوگاران گذشته برای خود برج و بارو های بزرگ بودند در رنج خواهد بود. این چشم انداز ها برای مدتی در جلوی رویتان خواهد بود اما آن تغییر چشم انداز از اواسط بازی چون نفسی تازه بر روحتان است و هنوز با رایحه نامطبوع فاسد حضور لرد شیاطین سایرون ،به تباهی نرفته است.میگویند شیطان را درجزییاتش میتوان توصیف کرد ولی در این سرزمین به سادگی و آشکارا قابل مشاهده است او در همه چیز است دردشت ها درختان در آن تششع نورها ......... و گرچه میدانید که پایان خوش نزدیک نیست ولی هنوز هم در خنده های آن دوارفی که شریک شکارتان میشود امیدواری است وشاید هم در سخنان مودبانه مادری جادوگر و نگاهبان دخترش. اگر کمی درباره عواقب پایانی بازی آگاهی داشتم شاید قدر آن سوسوهای نور را کمی بیشتر میدانستم.سایه موردور در حالیکه هم به گذشته ها و هم به آینده اشاره دارد ،داستان خودش را خلق میکند , وبدرون بخش هایی روایی از داستان که نه در کتاب نه در فیلم ها پوشش داده است رخنه میکند .گالوم اینبار از همیشه بی قرار تر است و صداپیشه گی خارق العاده لیام اوبراین چنان بی نظیر است که گویی اندی سرکیس در اینجا نیز صداگذاری کرده است.اما در برابر هر شخصیت معروف و شناخته شده در این جهان یک شخصیت کمتر شناخته شده نیز وجود دارد و گهگاهی موجی از این شخصیت ها به درون بازی تزریق شده یا از آن خارج میشوند ،ناگهان به قلب داستان یورش برده و قبل از اینکه شما بشناسیدشان در دل تپه ماهور های موردور ناپدید میشوند.،قطب منفی داستان کمی زودتر از آنچه که باید بردستی معرفی شوند ظاهر شده و طرفداران دیوانه وار تالکین شاید فریب خورده و شیفته شوند و لی خود بازی نیز کار چندان زیادی برای بیشتر نشان دادن شان جز شخصیت هایی خاص در زره های آنچنانی انجام نمی دهد.کمی مشکلات داستان و برخورد های ناگهانی پایانی کمی از آن تلخی و گزنده بودن پایان کار کاسته است. البته در اینجا تالکین را داریم ،کسی که داستانهایش درباره سفر های غیره منتظره است ،نه مقاصد مشخص.سایه موردور یک ماجراجوایی زمخت و نامرتب است ،دکمه دویدون را در حالی که گرفته اید به سمت یک لبه با ارتفاعی نامعلوم خیز برمیدارید،و پرش از ارتفاع احساس خاص و جالبی به شما میدهد.شاید در بلندای برجی یک اورک کمان دار منتظر باشد خوب مهم نیست با فشار یک دکمه میتواند روی سرش فرودآیید و یا از زیر پایش مخفیانه شکم بزرگش را سفره کنید و یا به راحتی از پشت سر نزدیک شده و چاقوی پنهان خود را بدرون گوشتش فرو کنید. سایه موردور بخش بزرگی از اجزای این سبک و فرمول اثبات شده را پالایش میکند ،مبارزات روانند و چالیش برانگیز تر از آنچه که شما فکر میکنید.گله های اورک -های شمارا محاصره میکنند و تجربه تان از بازی هایی چون بتمن و یا سری آدمکشان شاید گولتان بزند که بله از پس جماعت برمی آیم!ولی این یک دروغ است و اینها سربازان کت سرخ نیستند و یا دزدان خیابان گرد که بتمن تار مار میکرد !اینها مبارزانی باهوش و خونخوار هستند و بارها و بارها باید چه در ابتدا چه در انتها پا به فرار بگذارید.شاید بتوانید در بوته های چند صد متر دورتر مخفی شوید و شاید خود را به بلندی برسانید تا بتوانید جماعت وحشی و گرسنه را پشت سر بگذارید.روبروشدن با گله اورک ها حتی اگر همه ضد حملات خود را هم درست وسر موقع انجام دهید برابراست با مرگ شما و احیای مردگان! افزودنی های چالش برانگیز دیگری هم به این معجون اضافه خواهند شد ،برای مثال مخفی کاری یک ابزار حیاتی خواهد بود حتی اگر ماموریتتان برآن تکیه ندارد.اورک ها شاید کمی حواس پرت باشند مخصوصا وقتی دوستانشان را با مخفی کاری از پشت سر از پا در می آورید ولی سیستم مخفی کاری هیجان انگیز و سود آور است .ضعیف کردن یک گله با مخفی کاری و کاهش جمعیت آن حرکتی عاقلانه است و شکار دشمنان از دور و نزدیک یادآور بتمن تیمارستان آرخام است ،منبع الهام بزرگ دیگر بازی سایه موردور.کشتن یک اورک -های از بلندی یا شلیک تیر خشم وارث به سرهایشان قطعا شما را در زمانی خوشحال خواهد کرد که گله متوجه حضورتان شود و یا وارچیف محلی دستور حمله به شما را صادر کند. رسیدن کاپیتان به دل نبرداتفاقی بزرگ است ،وسایه موردور اطمینان حاصل میکند که شما آنرا یاد بگیرید.شمشیرتان به محض اینکه جسم فرماندهان را لمس کرد دوربین زوم میکند و اورک ها شمارا با نعره وزوزه دست میاندازد و دعوت به مبارزه میکند.در اولین دیدار با شما اورک ها به شما وعده قطع عضو شدن وحشتناکی را میدهند زیرا میدانند شما یک بار مرده اید و اینکه چگونه مرگ را فریب داده اید راز مانده است و بعضی هم فکر میکنند که شما برادردوقلوی رنجرمرحوم و بد فرجام هستید.کاپیتان های اورک بی نظیرند و به ندرت سخنی تکراری به زبان میآوردند و شخصیت هایی جالب و باید ماندنی دارند وچنان از پیروزی خود مطمئن اند که اعتماد به نفس شان آدم رابه تعجب میاندازد. تنها مشکل شکار فرمانده هان همین گام تکراری شدن است ،گهگاهی ا سیستم شکار و تعقیب کمی خسته کننده میشود ولی لذت خود را هم دارد.مهم نیست وسط نبرد هستید و یا ناگهانی به سمت کمپ دشمن یورش میبریداورک ها راباید بهشان احترام گذاشت حتی اگر به این معنی باشد که باید ازهدف اصلی دور شد یا کارهایی دیگر را انجام داد ،شکار هر کاپیتان حدود 15 دقیقه زمان طلب میکند و به برنامه ریزی دقیق احتیاج دارد.کاپیتان ها غیرقابل شکست دادن نیستند،اما شما باید به خوبی تجهیز باشید و مهارت های خوبی را هم فرا گرفته باشیدکه از طریق به قتل رساندن دشمنان و یا انجام ماموریت های جانبی بدست میایند.سیستم عالی نمسیس واقعا از نیمه دوم بازی میدرخشد جایی که شما حرکات و مهارتهای زیادی را فرا گفته اید و در شکار اورکها اعتماد به نفس بالایی دارید. میدانید ،اورک مرده داستانی را نقل نمیکند ولی همیشه یک پرحرف کثیف است که جایش را بگیرد،شما در سیستم نمسیس میتوانید سیستم گزارش دهی و فرماندهی اورک ها را در یک مجموعه ببنید و اگرچه نمیتوانید هویت هر کاپیتان را یا ضعف مبارزاتیش را بدرستی ببنید و باید آنرا کشف کنید.برای دست یابی به این اطلاعات فقط کشتن دشمنان فایده ندارد ،شما باید آنها را تحت کنترل خود بگیرید یک سیستم جاسوسی عالی و بی نظیر در دل بازی نهفته که قلب سیستم نمسیس است .حرکات فینشر سایه موردور براستی خونین هستند ولی تسلط یافتن بر روح روان اورک های، خود یک پروسه ترسناک دیگر است .گوشت تالون ناپدید شده و وارث ظاهر میشود و در حالی که جمجمه اورک ها را میفشارد نعره میزند ،تو مال من هستی و صدای گوشخراش نعره وارث تا مغز استخوان اورک میرود!خشونت و قدرت جسم اورک را تسخیر میکنند و بعد باید سازمان خبررسانی اورک ها را بررسی کنید تا نقاط نفوذ و ضربه زنی به ساختار زندگی قبلیه ای را شناسایی کرده و کایپتان قبیله را بیرون بکشید.میتوانید سر قربانی خود را با خشونت قطع کرده یا نه بگذارید برود و خبر قدرت شما را پراکنده کرده و وحشت بر اردوگاه های اطراف پخش کند و یا حتی مامور قتل کاپیتان به صورت مخفییانه باشد.! داشتن این اطلاعات حیاتی است و شکار وارچیف یا کاپیتان گشت و گذار در پارک نیست ،دانستن اینکه دشمن نسبت به تیرهای شبح شما آسیب ناپذیراست یا نمیتوان مخفیانه شکارش کرد تفاوت های زیادی در سیستم مبارازتی فوق العاده بازی ایجاد میکند درواقع پیدا کردن راه دیگری برای شکار وارچیف خود عالمی خلاقیت میخواهد برای همین است که این سیستم مبارزاتی وشکار دشمننان خیلی بهتر از سیستم مبرازتی بتمن ویا کیش شآدمکشان درآمده است.ترساندن اورک ها با حمله در شب و منفجر کردن بشکه های سوخت و یا آتش زدن اورکهای نگهبان و بلند شدن فریادشان به آسمان باعث ایجاد ترس و وحشت د ردل کایپتان ها میشود و این ها جز لحظلاتی هستند که براستی در دل بازسی احساس قدرت میکنید.سوار شدن بر مخلوقات رث گونه و سگ های وحشی دشت نیز بی نظیرند و حتی میتوان با این مخلوقات و برپشتشان از دیوارها بالا رفت ،اگر میتوانی این را امتحان کن آلطیر! نیمه دوم بازی حتی راهکار های بیشتری را برای دستکاری و نفوذ به ذهن اورک ها باز میکند و در نهایت حتی میتوانید کنترل کاپیتان ها را نیز بدست گرفته و د رنبرد همراهی شان کنید تا یاران و زیر دست تان خود را قطعه قطعه کنند چون براستی کاپیتان ها هیولاهای وحشی هستند.داستان به سیستم نمسیس هدف و جهت میدهد و شکست ساختار سیاسی جامعه اورک ها خیره کنندده است سیستم نمسیس بسیار جذاب به نظر میرسدو بازی درنقشی شبه کویس اسپسی گونه در House of cards د رجامعه اورک ها عالی است !!من عروسک گردانم و این اورک های همه عروسک های خیمه شب بازی من هستند! دو نقشه عظیم بازی که شما را از یک نقطه انجام کار به نقطه ای دیگر می رساند ،قتل کاپیتان ها،نفوذ به مراسم شام و ناهار خوردن اورک ها!!و جمع آوری ارتیفکت هایی که رازهای گذشته سرزمین و راز گذشته وارث خشمگین وجود تان را فاش میکنند درسهایی یاد میدهند که حتی سری کیش آدمکشان هم میتواند از ان چیز یاد بگیرد، بحث شباهت و یا الهام گیری به جدا،سایه موردور خود بازی بزرگی است مکانیزم های بازی تقریبا همه خیلی خوب از کار درآمده اندو راهکارهای گیم پلی بینظیرند .اکنون میدانم سرنوشت من در جهان موردور و میدل ارث چه خواهد بود ولی آرزو میکنم بار دیگر ماجراجویی در جهان میدل ارث به خوبی این داشته باشم. رضا قاسمی گردآوری و برگردان با کمی تغییر از نقد عالی کوین ونورد ،منتقد سایت گیم اسپات بر بازی Middle-earth:shadow of Mordor

نسخه بلک باکس با حجم ۱۲ گیگ منتشر شده: http://blackboxrepack.com/the-evil-within-black-box/

سلام برادرم نه اتاقمه خخخخ این هم مربوط به قبل از این مانیتور جدیده :D اون سمت راستی هم مادربرد سیستم قبلیم بود.بایواستار مدل 945PL-A78 سوکت 775.یادش بخیر.پاور از برند متفرقه نابودش کرد

:D

بفرما برادر.این هم از اینتل سوکت PGA370 که بصورت اسلاتی هست.فرکانسش 800 مگاهرتز بود اگه اشتباه نکنم. با مین گیگابایت +BX2000 و 128 مگ رم اس دیو یه کارت صدای کریتیو مدل CT4810 که خداییش خیلی کیفیت خوبی داشت با یه کارت گرافیک 16 مگ Inno Vision با رابط AGP که فیله ها رو نمیتونست باز کنه اون اواخر.رنگاش قاطی بود خخخخ . خیلی وقته دیگه رفته روی دیوار :دی اگه بدونید من چقد اون اواخر عمرش آهنگ و آلبوم با مودم دیال آپ باهاش دانلود میکردم.لامذهب خودش که نفتی بود تن هم زغالی .....

Colorful GeForce GTX 980 iGame

درود. خدا از دهنت بشنوه عزیز.هزار تا لایک.ایشالا این موضوع اینجا هم صدق کنه.شرکت داره با بحران مواجه میشه.همین روزاس که طلبکارا...

با سلام دوستان این بازی اومده روی سایتها برای دانلود کسی خواست دانلود کنه این میتونه از لینک زیر استفاه کنه http://mihandownload.com/2014/10/final-fantasy-xiii.php حجم ناقابل حدود 56 گیگ میباشید :wacko: :wacko: :wacko: :wacko:

بازی Ryse: Son Of Rome با نسخه چهارم از موتور گرافیکی فوق العاده CryEngine ساخته شد و برترین گرافیک نسل بعدی را ارائه داده عنوان Ryse: Son Of Rome تا قبل از معرفی نسخه PC آن در انحصار کنسول نسل هشتمی Xbox One بود و با رزولوشن ۹۰۰p و ۳۰ فریم بر ثانیه بر روی این کنسول اجرا می شد.بعد چند وقت از معرفی نسخه PC این عنوان از انحصار کنسول Xbox One در آمد. این عنوان در سبک Hack And Slash هست و یکی از عناوین لانچ کنسول نسل هشتمی Xbox One نیز میباشد مایکروسافت و کرایتک حساب زیادی روی این عنوان باز کرده بودند، اما متاسفانه Ryse: Son Of Rome از نظر منتقدان یک شکست کامل بود و نتونست در فروش نیز آن طور که باید عمل کنه من هم وقتی لیست نمرات رو دیدم از خرید بازی منصرف شدم مطمعنا فقط به رخ کشیدن موتور بازی برای به بحت و حیرت کشیدن گیمر هست دیگه بازیها هم داره به سمت تبلیغات و تجارت و پر کردن جیب استودیو و کمپانی سازنده میرن چون دیگه خبری از سناریوهای چند سال پیش و به چالش کشیدن فکر گیمر نیست که حس خیال انگیز بودن بازی درون گیمر برانگیخته بشه

زمانی تصور می شد مردم عاشق نت بوک ها هستن و برای خریدش صف میکشن که البته اینطور هم بود. اما امروزه کمتر کسی به این گجت علاقه نشان می ده نت بوک های خریداری شده اکثرا بلا استفاده باقی ماندن اما ایده ای که در پشت نت بوک ها بود، در دنیای امروز نیز همچنان وجود دارد.یعنی تب لت ها مردم نسبت به تکنولوژی خیلی سریع وواکنش نشون میدن سریع تر از ورود خود صنعت اون پلتفرم همین قد که سریع هستن خیلی زود هم وابستگی خود رو از دست میدهن دیگه کسی براش صبر وحوصله مفهوم کاربردی نداره همین سرعت به روز شدن این کنسولها قدرت تصمیم گیری رو از طرف میگیره و تا بیاد خودش رو با گجت جدید آداپته کنه فوری گجت بعدی در راه هست به همین جهت حالا همه فکر کردن که همه این گجت ها یه مسیر رو دنبال میکنن و همین باعث شده تا شاید به سمت کامپیوترهای شخصی سوق پیدا کنن

ممنونم . فکر کنم اشتباه متوجه شدین دو رادیات رو پشت سر هم قرار ندین . یک بار دیگه به طور کامل کولانت با دمای پایین در مخزن هست پمپ اون رو از مخزن میگیره و در اینجا فشار برای گردش رو ایجاد میکنه . در اینجا کمی افزایش دما داریم که ناشی از گرمای موتور پمپ هست ... خروجی پمپ به ورودی رادیات کف میره تا کاهش دما رو ایجاد کنیم . کولانت خنک از خروجی رادیات کف به وردی بلاک CPU میره و گرما سی پی یو رو جذب میکنه و از خروجی بلاک به سمت ورودی مین میره . بعد از جذب گرمای مین بازهم کولانت گرم تر میشه و از خروجی مین به سمت ورودی رادیات سقف میره . در رادیات سقف کولانت گرماش رو دفع میکنه و از خروجی رادیات سقف به سمت وروی مخزن میره . حالا کولانت به نقطه اول برگشته و این چرخه دوباره تکرار میشه . کل فلسفه کار همینه ...

سلام نحوه اتصال بدین صورت هست: به ترتیب : از مخزن به رادیات کف > سی پی یو > مادربرد > رادیات سقف > مخزن البته یه اشکالی که هست اینه که طول لوپ خیلی زیاده و ترجیحا از دو پمپ استفاده کنید قبل از پمپ سقف هم یه پمپ قرار بگیره خیلی بهتر هست ... عکس توی امضام رو ببینید

پردازنده Pentium Pro فرکانس کاری 150،166،180 و 200مگاهرتز قابل اوورکلاک تا233 بدون نیاز به فن باس 60/66 مگاهرتز مادر برد Abit AB-PS6 ATX format, ATX power supply, Intel 440FX chipset; 3x ISA, 4x PCI; 4x SIMM; Award flash BIOS; cache on CPU card (socket 7) or on CPU (P6); external frequencies: 60, 66 MHz; multipliers: up to x3.5; I/O chip: Winbond; PIO 4 onboard ; FDC onboard; 2x serial 16550; 1x EPP/ECP parallel; 1x PS/2 mouse; USB onboard (without connector) ; IrDA support (without connector); SDMS support. مادربرد Asus P65UP5 W/ C/P6ND Baby AT format, AT power supply, chipset on CPU card; 3x ISA, 5x PCI, 1x Asus Media Bus extension; 8x SIMM; Award flash BIOS; cache on CPU card (socket 7) or on CPU (P6); external frequencies: 60, 66 MHz; I/O chip: Winbond; PIO 4 onboard; FDC onboard 2x serial 16550; 1x EPP/ECP parallel; 1x PS/2 mouse (without connector); 1x USB (without connector); IrDA support; SDMS support ver. 3.07. P6ND CPU Card, Rev. 1.1 Dual processor socket 8 CPU card; Intel 440FX chipset ; external frequencies: 60, 66 MHz; multipliers: up to x4.0.پ مادربرد MSI MS6107 MSI MS6107, Rev. 1.0 ATX format, ATX power supply, Intel 440FX chipset; 3x ISA, 5x PCI; 6x SIMM; AMI flash BIOS; external frequencies: 60, 66 MHz; multipliers: up to x3.5; I/O chip: Winbond; PIO 4 onboard; FDC onboard; 2x serial 16550; 1x EPP/ECP parallel; 1x PS/2 mouse; 2x USB (without connector); IrDA support (without connector). مادربرد Tyan S1668 Tyan S1668, Rev. ? ATX format, ATX power supply, Intel 440FX chipset; 3x ISA, 5x PCI; 8x SIMM; Award flash BIOS; external frequencies: 60, 66 MHz; multipliers: up to x4.0; I/O chip: SMC; PIO 4 onboard; FDC onboard; 2x serial 16550; 1x EPP/ECP parallel; 1x PS/2 mouse; 1x USB (without connector); IrDA support (without connector). بنچمارک CPU: Pentium Pro at 200 MHz (66 MHz x 3) OS: Windows NT 4.0 Main memory: 64 MB EDO (4x 16 MB, Micron, 50 ns, 8-chip) Harddisk: Quantum Fireball ST 3.2, DMA mode 2 Graphics card: Matrox Millennium 4 MB Benchmark: Business Winstone 97

این روزها مد شده است هر شرکتی برای خود یک ساعت هوشمند تولید کند؛ اما اینکه آیا واقعا" تبدیل کردن یک ساعت به گجت هوشمند بازاری هم خواهد داشت یا خیر، سوالی است که هنوز پاسخی برای آن وجود ندارد. این گجت های لوکس تا به این لحظه هیچ استفاده ی چشمگیری در زندگی ما ندارند. به هر صورت، اگر شما هم یک ساعت هوشمند خریداری کرده اید و در به در دنبال راهی برای استفاده کردن از "هوشمندی" ساعت خود می گردید، این خبر مخصوص شماست. در یک حرکت هوشمندانه، یک طراح وب 16 ساله از جرجیا، توانسته است ویندوز 95 را بر روی ساعت هوشمند Samsung Gear با سیستم عامل Android 4.4W اجرا کند. وی یک ویدیو از این کار خارق العاده ی خود منتشر کرده است که در آن ویندوز 95 دوباره از پس قرنها در این ساعت هوشمند زنده می شود. این هکر 16 ساله با استفاده از شبیه ساز aDosBox x86 که از Play Store گوگل دانلود کرده بود، این سیستم عامل را بر روی ساعت خود نصب کرد. هرچند این ساعت 512 مگابایت رم دارد و این میزان بیش از نیاز ویندوز 95 است، اما تجربه ی استفاده از ویندوز 95 بر روی این ساعت هوشمند آنطور که انتظار می رفت خیلی راحت نبوده، چرا که به دلیل محدودیت های شبیه ساز، ویندوز دائم ارور کمبود رم را به کاربر می دهد. برای مشاهده ی ویدیو: Windows 95 on Android Wear.part1.rar Windows 95 on Android Wear.part2.rar منبع: MaximumPC مترجم: آرمین ابیشی

سلام دوستان کیس زیر رو برای یکی از اشنایان اسمبل کردم: green x1

درود دوستان لطفا روی تصاویر کلیک کنید تا با اندازه واقعی نمایش داده شوند . انرژی مورد نیاز برای روشن نگه داشتن یک لامپ 100 واتی به مدت یک ساعت 360000 ژول میباشد . این مقدار انرژی برابر است با : بردن یک وزنه 1000 کیلوگرمی به ارتفاع 36 متری : این بخاریه 70 ثانیه روی حداکثر توان روشن باشه : سوختن 8.5 گرم از پارافین شمع : سوختن 10.3 میلی لیتر از بنزین : 45000 فنجان چای (بدون قند) : 8000 فنجان چای با قند : 90000 فنجان کافه : 1000 فنجان کافه لاته : 631 بتری کوکاکولا : یک خانوم 70 کیلوگرمی با قد 170 سانتی متر و 20 سال سن مسافت 965 کیلومتری را طی 5 روز بدود : 67 روز فکر کردن : 925 تا سیب : 133 باتری قلمی 1.5 ولت (AA) : 105 ثانیه تابش خورشید یه یک مترمربع واحد سطح تو کاشون و تابستون : یک 1000000000000000000000 ام انرژی تولید شده توست خورشید در یک ثانیه : منبع : نوشته شده توسط کاربران فروم لیون کامپیوتر

درود و تشکر-کل تاپیکهای مربوط به من: http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=29509 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=30330 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=29714 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=29638 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=29300 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=29371 http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=25373

ممنونم @};- @};- :x @};- @};-

هنوز نمره نگرفته بگذارید ببنیم گیم اسپات چند میده -باید خوب باشه که حجمش بیاارزه من خرید کردم برای اینکه باید بررسی کنم پس فردا دستمه-میتونید کمی صبر کنید ببنیم چی میشه

خرابکارا همیشه نخبگان ترد شده جامعه اند! فقط یادت نره باید مکان نمای ماوس رو سمت راست پایین صفحه ببری بعد شات بگیری که معلوم نباشه.

silent hill 3 resident evil 3.4.5 god of war all collect kill zone 2 and etc

بازم یه دوستی میگفت یادمه بانکها دستی ثبت میکردن.

3 4 سال قبل یه آموزشگاهی مربی بودم که مدیر آموزشگاه ازم خواست کابل شبکه یکی از سایت هارو درست کنم و یه آچار شبکه(Crimping Tool) بهم داد خودش رفت-منم آشنایی با آچار شبکه نداشتم، توی اینترنت Pin-out یا رنگبندی رو پیدا کردم و روی کاغذ نوشتم،آقا روز بد نبینی انقد ضایعات کابل دادم که ریختم توی یه نایلون مشکی بزرگ شب ساعت8 دادم ماشین زباله برد!

بنابه گفته تهیه کننده ی ارشد بازی جناب Vincent Pontbriand بازی ACU بروی کنسولهای XONE/PS4 در رزولوشن پیش پا افتاده 900P و از اون بدتر در 30FPS اجرا خواهد شد. کاملا هم پیشبینی میشد بازی از موتور گرافیکی جدید استفاده میکنه و گرافیک بسیار چشم نوازی در PC HIGH END خواهد داشت ضمن اینکه این بازی بروی کنسولها فاقد هرگونه تکنیک HBAO+, TXAA, PCSS, Tessellation خواهد بود. پس بیصبرانه منتظر تجربه ACU بروی PC باشید تا از نهایت گرافیک بازی لذت ببرید Assassin's Creed Unity is 900p/30fps on both PS4 & Xbox One - Assassin's Creed Unity for PS4 News

تاپیک ویرایش شد-کمی اشکلات نگارشی در متن بودند-با عرض پوزش از دوستان-چون جمع آوری و ترجمه و نگارش بخش ها و دست نوشته های خودم بعد ترکیب با بخش های ترجمه شده و بعد هم تایپ همه کار خودمه!کمی بر سختی کار اضاف میکنه! موفق باشید

به نظرم بهترین انتخاب کامپیوتر در کنار یک گوشی هوشمند همه کاره هست یکی برای خونه یکی برای بیرون ...

فیزیک بوردور 2 خارق العاده بود بهترین فیزیک انویدیا رو همین نسخه 2 داشت این هم عالیه صحنه های شکستن وخورد شدن خیلی خوب درآمده -در کل بوردرلندز همیشه دوست داشتنی بوده

درود تا سالی دیگه صبر!! نه آقا من دارم بازی میکنم عالیه-ببنید شاید شبیه بوردر2 باشه ولی خوب 2 هم شبیه یک بود!اینها همه از یک الگوی گیم پلی پیروی میکنند که نمیشه توش تغییر ایجاد کرد در واقع برگ برنده همین جذابیت ذاتی است !شبیه DLC نیست خیلی بزرگه و با کلی امکانات جدید به نظر من -چون من همین الان دارم بوردور 2 رو فول کامل میکنم این خیلی متفاوته مخصوصا مبارزاتش توی جاذبه صفر عالین-گرافیک هم نرم و روان

cpu رو بفروشم بعد فروش مادربرد خیلی سخت میشه

سلام و تقدیر از هر سه عزیز (حضرت عالی،استاد عطای عزیز و جناب GTX295) نمیخوام بحث ادامه پیدا کنه اما جناب حسینی ماجرای این تاپیک به قوانین یا هنجارها ربطی نداشت،بدون شک همه ما از قوانین نانوشته ای که حاکمه اطلاع داریم،فقط استاد عطای عزیز گفتن شوخی نشه و تجربه هاتون رو بنویسید،حتما پستهای حذف شده برای شما قابل روئیته.البته برای همه واضحه که استاد عطا فقط طبق قوانین انجمن رفتار میکنن .همینجا هم از جناب عطا بخاطر رسیدگی سریع تشکر میکنم. @};-

درود به شما و تمام دوستانیکه مثل شما فکر میکنن اینجا ایرانه و ما موظف به اجرای قوانینی هستیم که در جایی که زندگی میکنیم حاکمه . هر جای دنیا قوانین خودش رو داره . اونجا هم قوانین خودش رو داره و اونها هم موظف به اجرای قوانین در محیطی هستن که دارن زندگی میکنن . با خیلی از ابزارها در خیلی از سایتها میتونید به راحتی مطالبتون رو بنویسید @};-

موافقم

بله راصی هستم بله فن بزرگه هم هست ولی من همیشه درش رو باز میزارم :D جنسش هم خوبه 140 خریدم 100 خوبه به نظر من که در کیس رو هم نزارید مشکلی نیست البته من اینجوری دوست دارم مخصوصا الان که زمستان میاد هوا هم سرد میشه به مشکلی بر نمیخورید

حیف که قدرش رو نمیدونیم.

سلام آقا رضا خوبی ؟ اول اینکه نقد عالی بود داداش... و دوم اینکه یه سوال داشتم این آیتم هایی که تو بازی مخفی هستن و باید پیداشون کرد مثل اون گلدونه دقیقا به چه دردی میخورن ؟

استفاده از دیگران به عنوان نردبان ترقی خودت !!!!! :-w :-w :-w شده اشتباهی کاری کردم کل خسارتشم دادم مشتری باید حرف بزنه ؛ نزنه نمیشه عزیز . میره دکتر می ناله و داد میزنه و اینجام و اونجام و .... باید دکتر هم کاری اشتباه کنه بزنه شل و شیلش کنه و خل و چل تحویل جامعه بده بعدش بگه بابا زیاد ناله میکرد و حوصلم رو سر برد از حقت گذشتی یا منت گذاشتی

تائید میشه اتفاقا خیلی هم خوب هست هر چند وقت یکبار تاپیک های اینطوری بیان بالا

Thermaltake Level 10 Titanium Limited Edition http://www.thermaltake.com/products-model.aspx?id=C_00002458 Thermaltake Water 3.0 Performer C http://www.thermaltake.com/products-model.aspx?id=C_00002470

برا شرکت های سونی و مایکروسافت بحث بیشتر سر هزینه بود تا قدرت و گرنه اون ها میدونست حتی یه پردازنده در حد I5 2500K چند سال پیش هم از این پردازنده ی Jaguar قوی تره.

Gainward Phantom GeForce GTX 970 4GB