وااااي!!!اين متن عالي بود!!!!!لايك يادتون نره!!!!!!.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.زن و مردي چند سال بعد از ازدواجشون صاحب پسري ميشن و چند روز بعد از تولد بچه متوجه ميشن که اون يه نابغه اس
بچه در يک سالگي مثل يک آدم بزرگ شروع به حرف زدن ميکنه و در دوسالگي به اکثر زبانها حرف ميزنه
در سه سالگي با اساتيد دانشگاه به بحث و تبادل نظر ميپردازه و در چهار سالگي پيش بيني هاي باور نکردني راجع به علم و پيشرفت اون ميکنه
در جشن تولد 5 ساليگش در حضور همه فاميل اعلام ميکنه :
من دقيقا يک سال ديگه ميميرم ، مادرم 18 ماه بعد از من ميميره و پدرم يک سال بعد از مرگ مادرم ميميره !!
پسر بچه همون طور که گفته بود در شش سالگي ميميره و مرد بلافاصله در چندين شرکت بيمه همسرش رو بيمه عمر ميکنه
طبق پيش بيني بچه مادرش هم در تاريخي که گفته بود ميميره و ثروت هنگفتي بخاطر بيمه عمر زن نصيب مرد ميشه !
مرد تصميم ميگيره يک سال باقي مانده از عمرش رو به خوشي بگذرونه ، پس به سفرهاي تفريحي زيادي ميره ، در بهترين هتلهاي جهان اقامت ميکنه ، گران ترين خودروهاي دنيا رو براي خودش ميخره و در آخرين روز عمرش تمام دوستان و آشنايانش رو دعوت ميکنه ، مهموني مفصلي ميگيره و آخرين شب زندگيش رو با يک دختر زيبا مشغول خوشگذروني ميشه ...
صبح با صداي جيغ دختره از خواب پا ميشه و در حالي که تعجب کرده بود که چرا هنوز زنده اس ميپرسه چي شده ؟
دختره جواب ميده : وکيل خانوادگي شما تو راهرو افتاده و هيچ حرکتي نميکنه ، فکر کنم مرده!!!!!