رفتن به مطلب

Nima2007

کاربر ویژه
  • پست

    3315
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    12
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط Nima2007

  1. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    اقا این 7990 ایسوس رو دیدین چه ابهتی داره ما که پول نداریم خودشو بخریم قوطی خالیش نمی دونید چنده ؟؟؟ :daydreaming:
  2. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    درود فردی جان خیلی دوسش داشتی نه منم خرگوشمو خیلی دوست داشتم می دونم چه حالی داری! ................. عطا جان عکس تو امضات مشکل داره سکانس پنجمش چون معمولا زن میشینه سر قبر شوهرش ...
  3. درود فکر کنم یه همچین موردی رو قبلا دوستان بحث کرده بودند و اگر تو تاپیک ها بگردی پیدا کنید... :D
  4. درود نه مشکلی ایجاد نمی شه برو بخر حالشو ببر بعدا یه سی پی یو بهتر بگیر... :D
  5. درود مجدد الان دیدم کلیپ رو یبار دیگه دیدم مشکل شما برای من هم اتفاق افتاده و این حرکت عادی هست و فکر کنم مربوط به ویندوز هست و فقط در همین نقطه یهو یه سکته میزنه ویندوز چرا نمی دونم برای من هم اتفاق افتاده بود اما من جدی نگرفتمش چون اهمیتی نداشت برام، و اون توضیحی که دادم فکر کنم بیشتر راست کار پوریا جان هست :D ...................... خب پس مشکل شما هم حل شد و مربوط به همون بوده... :blink: :D ...................... البته یه مسئله ی دیگه ای هم هست و اون اینکه چون اوایل همچین مشکلی نبود هم برای من هم برای شما من احتمال دادم شاید مانیتور عیب کرده باشه و با این تکنولوژی مشکل پیدا کرده! برای اطمینان ببین از دوستان دیگه که این مانیتور رو دارن چجوری هست... :D
  6. درود بنظر من تو تنظیمات نورپردازی مانیتورتون رو یه بررسی انجام بدین شاید مشکل رفع بشه... من هم مانیتورم تو تصویرهای مختلف با حالت DCR فعال هی نور کمو زیاد و در مواقعی تقریبا به حالتی که پوریاجان اشاره کردن می رفت و در یک فیلم تماشا کردن بسیار نور رو کمو زیاد می کرد که چشمم شدیدا اذیت می شد که با غیر فعال نمودنش الان مشکلی ندارم (ایسوز کجاو aoc کجا)...با اینحال شما هم یه نگاه بندازین ببینین همچین تکنولوژی یا مشابهش رو احتمالا داره که باعث این حرکت میشه. :D
  7. بیا بالا بقیه هم فیض ببرند... :D
  8. Nima2007

    تماشای طلوع قرص تقریبا کامل ماه

    با درود و تشکر خدمت شما عزیزان هستیم با کلیپ دیگری بسیار زیبا برگرفته از خارج مانیتورهاتون... با ما همراه باشید! :D فکر کنم طلوع و غروب خورشید رو دیده باشید اما طلوع ماه رو نه... بشخصه بسیار زیبا بود و لذت بردم ایشاله قسمت بشه با هم ببینیم مثل دوستان تو کلیپ! :x .................................. آیا تاکنون طلوع ماه و برخاستن آن از پشت افق را تماشا کرده اید؟ بالا آمدنِ آرامِ قرص تقریبا کامل ماه بر فراز یک افق صاف می تواند چشم اندازی زیبا و فراموش نشدنی باشد. یک چنین طلوع تماشایی و چشمگیری در 28 ژانویه 2013 از دورنمای کوه ویکتوریا در ولینگتون زلاند نو(نیوزیلند) مورد تصویربرداری قرار گرفت. یک عکاس نجومی زبردست، با یک برنامه ریزی دقیق، دوربینش را در فاصله ی حدود دو کیلومتری چشم انداز جای داد و آن را رو به نقطه ای در دورنما که مطمئن بود ماه از آن جا بر خواهد خاست و نمایش شبانه‌اش را آغاز خواهد کرد تنظیم نمود. ویدیویی که اینجا می بینید، تک ویدیوی “ویرایش نشده” ایست که وی بدون توقف ضبط کرده. توجه کنید که این یک ویدیوی دور تند نیست. مردمی که در دورنمای کوه ویکتوریا به تماشای طلوع بزرگ ترین ماهواره ی سیاره ی زمین آمده اند، در برابر قرص ماه به حالت ضدنور و تمام تیره دیده می شوند. خود شما هم به سادگی می توانید سر زدن ماه را ببینید: این چیزیست که هر شبانه روز روی می دهد، گرچه تنها نیمی از طلوع های ماه در ساعت های شب رخ می دهد. ماه در هر شبانه روز، حدود پنجاه دقیقه دیرتر از شبانه روز پیش طلوع می کند، ولی طلوع قرص کامل ماه همیشه درست همزمان با غروب آفتاب انجام می شود. ساند ترک این فیلم شگفت انگیز توسط "دن فیلیپسن" جوان اهل بریتانیا ساخته شده. با احترام لینک دانلود : http://www.uploadbaz.com/5ifrsscb4cdx
  9. درود xperia p دارم قبل عید گرفتم خیلی عالیه فقط باتریش ضعیفه همونطور که دوستمون گفت هر روز شارژش می کنم شبا به سیستمم چسبیده! :D از هر نظر دیگه عالی هست تو این رنج... بگیری ضرر نکردی.
  10. درود و تشکر حامد جان اگه مجاب شد که ایسوز خیلی توپه دمت گرم، اگه نه که مجبورلپتاپ بگیره، چی پیشنهاد می دی با اون توضیحات ... :D
  11. درود حامد جان لپتاپ از اولترابوک ها در اولویت چی پیدا میشه در حال حاضر بازار واسه استادم می خوام کاربردشم فقط افیس و اینترنت هست با کارای سبک نرم افزار های مهندسی عمران و گرافیک قوی لازم نداره مشخصاتش معمولی باشه و قیمتم حدود 2- 2.5 بیشتر نشه که کمتر باشه کیفتی هم سرش بتنش بیارزه! ( من خودم نظرم محصولات asus,hp بیشتر هست ) ممنون
  12. درود فردی جان یه همچین توضیحی داده چون از من همچین قابلیتی نداره بلد نیستم اما همچین چیزی گفته تو کاتالوگش : Screen+ Welcome to "Screen+" software by AOC, Screen+ software is a desktop screen splitting tool, it splits the desktop into different panes, each pane displays a different window. You only need to drag the window to a corresponding pane, when you want to access it. It supports multiple monitor display to make your task easier. Please follow the installation software to install it.
  13. درود برای مدل من باید مانیتور رو خاموش کنی بعد سمت چپ رو بگیری مانیتور رو روشن کنی تا قفلش از بین بره... و بر عکس ! برای مدل مشابه شما فکر کنم باید مانیتور رو خاموش کنید ، منو رو نگه دارید بعد مانیتور رو روشن کنید ... و بر عکس !
  14. درود وسلام خدارو شکر که فعلا بخیر گذشته و زمان رخ دادش تو روز بوده، منم چون تو زابل یمدت تحصیل می کردم همه ی اون مناطق رو با دوستان گشتم و خاطرات زیادی دارم، امیدوارم که مشکل جدی پیدا نکرده باشند و برای سلامتیشون دعا می کنم! :(
  15. درود پوریا جان هر وقت اراده کنی واسه ما اونروز شنبه هست! @};- با تشکر از شما و همه ی دوستانی که در این راه پشتیبان شما هستند... همیشه موفق و پیروز باشید :clapping:
  16. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    درود نیم ساعته می خوام اسپم بدم مثلا، اخرشم هیچ. :D
  17. درود اگه رامین جان همینطوری پیش بره اوضاع، برای گیم یه کنسول می گیرم و این سیستم رو حداقل تا 8 سال دیگه برای اینترنت و کارای دیگه استفاده میکنم.... :-j
  18. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    HELP درود از دوستان گیمر اگه که رزیدنت اویل رو دارند بازیشو یه فایل هست به اسم steam_api.dll که انتی ویروسم ناقافل زد پاکش کرد... الان بالا نمیاد بدونش... اگه می تونید تو یه فایل وینرری یا زیپ قرار بدین برام آپ کنید... پیشاپیش دمتون گرم. :D (واسه من نسخه بلک باکس هست) ................................................... حل شد، از فایل بازی نامرایدرم برداشتم کار کرد... :D
  19. ماشین خوبی بنظر میاد، اگه بیاد شاید جای 206 رو بگیره از قورباغه که بهتره این ماره حداقل... ! :D
  20. درود آرمین جان اینقدر خرج و هزینه ریخته سرم که هر چی در میاد نذاشته تو جیب باید بدی بره... :D ............................ شدن که میشه اما نمی کنم چون چیزهای با اولیت تری دارم :-S ، اما شاید یه قطعه خراب رو جایگزین کنم با یدست دوم اما اینکه کلا از نو بخرم نه و اگه مجبور باشم(چون همه ی تفریحمه) میرم یتبلت ویندوزی می گیرم... پس در این لحظه نه :blink: ...........................
  21. Nima2007

    نقطه‌ آبي كم ‌رنگ

    با سلام و شب بخیر امشب هم مثل دیشب خوابمون نبرد یه مطلب باحال دیگه می گذارم امید به لذت و استفاده مفید دوستان علاقمند به این موضوعات ! :D ................................................. نقطه‌ آبي كم ‌رنگ در سال 1990 فضاپيماي ويجر1 از فاصله 6 ميليارد كيلومتري عكسي از زمين گرفت. در اين عكس كره ي زمين به صورت يك نقطه بسيار كوچك ( 12/0 پيكسل) در فضاي بيكران ظاهر شده بود. كارل سگن، ستاره‌شناسي كه تقاضاي گرفتن اين عكس را مطرح نموده بود،‌ در سال 1994 اين عكس را به عنوان محور اصلي كتاب خود تحت عنوان "نقطه‌ي آبي كم رنگ: چشم‌انداز آينده بشر در فضا" مورد استفاده قرار داد. آقاي سگن در مقدمه‌ي اين كتاب متن بسيار زيبايي در مورد اين عكس ارائه كرده كه در كليپ پيوست به همراه زير نويس فارسي ارائه شده است. ( ويدئو با حجم 10 مگابايت، ضميمه شده است.) شحصاً دهها بار اين كليپ را نگاه كردم و توصيه مي‌كنم شما نيز در ابتداي سال نو اين كليپ را مشاهده كنيد!‌ (حرفای منبع هست نه من، خودم 2-3 بار دیدم!) سالي پر از محبت، آرامش، همدلي، هم‌افزايي و موفقيت را برايتان آرزومندم! Pale Blue DOT From this distant vantage point, the Earth might not seem of any particular interest. But for us, it's different. Consider again that dot. That's here. That's home. That's us. On it everyone you love, everyone you know, everyone you ever heard of, every human being who ever was, lived out their lives. The aggregate of our joy and suffering, thousands of confident religions, ideologies, and economic doctrines, every hunter and forager, every hero and coward, every creator and destroyer of civilization, every king and peasant, every young couple in love, every mother and father, hopeful child, inventor and explorer, every teacher of morals, every corrupt politician, every "superstar," every "supreme leader," every saint and sinner in the history of our species lived there – on a mote of dust suspended in a sunbeam. The Earth is a very small stage in a vast cosmic arena. Think of the rivers of blood spilled by all those generals and emperors so that in glory and triumph they could become the momentary masters of a fraction of a dot. Think of the endless cruelties visited by the inhabitants of one corner of this pixel on the scarcely distinguishable inhabitants of some other corner. How frequent their misunderstandings, how eager they are to kill one another, how fervent their hatreds. Our posturings, our imagined self-importance, the delusion that we have some privileged position in the universe, are challenged by this point of pale light. Our planet is a lonely speck in the great enveloping cosmic dark. In our obscurity – in all this vastness – there is no hint that help will come from elsewhere to save us from ourselves. The Earth is the only world known, so far, to harbor life. There is nowhere else, at least in the near future, to which our species could migrate. Visit, yes. Settle, not yet. Like it or not, for the moment, the Earth is where we make our stand. It has been said that astronomy is a humbling and character-building experience. There is perhaps no better demonstration of the folly of human conceits than this distant image of our tiny world. To me, it underscores our responsibility to deal more kindly with one another and to preserve and cherish the pale blue dot, the only home we've ever know. —Carl Sagan, Pale Blue Dot: A Vision of the Human Future in Space, 1997 reprint, pp. xv–xvi لینک دانلود 10مگی: ( دوستانی که از اینجا نمی توانند دانلود کنند ایمیل بدن براشون ایمیل کنم ) http://www.uploadbaz.com/crli02wmu7qb منبع: ایمیل دریافتی از گروه خبری مهندسی ارزش - مهندسان مشاور کُـریت کارآ
  22. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    درود لطف و توجه شما رو میرسونه... ممنون ^_^ حرفه‌اي به اين ميگن تصویر متحرک ............... چرا نشون نمی ده؟؟؟ از دوستان می دونند چرا و چطوری میشه عکس متحرک گذاشت که کار بکنه!!! :D
  23. Nima2007

    کلاب بهترین اسپم 2

    سلام احوال دوستان ... تاپیکم رو بستن ! :D بازم خوبه حذف نشد... :D
  24. Nima2007

    آدم های نیویورک در ایران

    با سلام و درود داشتم ایمیلامو چک می کردم یکی از دوستان یه ایمیل جالبی فرستاده بود گفتم خالی از لطف نیست براتون بزارم ... ^_^ (لطفا جنبه همه جانبه رو رعایت کنید در مطلبی که به ذهنتون رسید خواستید بیان کنید) ................................ کامنت های زیر بعضی از عکسها واقعا خوندن داره "براندن" عکاس/بلاگر آمریکایی مدت هاست تحت عنوان Humans of New York روایت های تصویری/نوشتاری اش از زندگی مردم را منتشر میکند. او که در ماه دسامبر به ایران سفر کرد میگوید: "علیرغم هشدارهای دولت آمریکا برای سفر به ایران و به ویژه عکاسی در آنجا، من به ایران آمدم. کشوری زیبا با تاریخچه ای غنی و مردمانی مهمان نواز. آنها مردم آمریکا را به طور ویژه ای دوست دارند. به ما لبخند میزنند، برایمان دست تکان میدهند، به صرف غذا دعوتمان میکنند و میخواهند پیغام های شخصیشان را به جنیفر لوپز برسانیم. استفاده از تکنولوژی، موزیک ها و فیلم های آمریکایی در اینجا عمومیت دارد. در ایران هم مانند بقیه کشورها، مردم عقاید و دیدگاه های متفاوتی دارند اما اکثریتشان با احترام و حسن نیت با شما برخورد میکنند. تنها نکته تاسف آور، رابطه خصومت آمیز بین دولت های این دو کشور است. اخیرا به دلیل کاهش ارزش ریال، سفر به ایران نیز بسیار ارزان تمام میشود." برای مترجمم توضیح دادم که میخوام مردم عادی رو سوژه عکاسی ام قرار بدم. ولی فکر کنم اون منظورم رو دقیق متوجه نشد. یکی از خانم های جوان که در حال عبور بود رو نگه داشتم. مترجمم عجولانه به اون گفت که ایشون میخوان از واقعیت های جامعه عکسبرداری کنن. سپس اون خانم خندید و به فارسی یه چیزی گفت. از مترجمم پرسیدم چی گفت؟ اون گفته: البته واقعیت تلخ ! کن اسکارتر: آمریکایی ها الان دارن به خودشون میگن: چی؟ عمرا این یه شهروند ایرانی باشه! و احتمالا بیشترشون میگن: تهران تو کدوم یک از ایالت های آمریکاس؟ دوتا کامنتی که الان میزارم با نکوهش اکثر بازدیدکنندگان آمریکایی مواجه شدن که به اینا میگفتن شما باید آگاهیتون رو بالاتر ببرید! یاکوب: احتمالا یکی دو هفته دیگه جسدش رو پیدا میکنن که به خاطر عدم رعایت حجاب به قتل رسیده مالتر: عجیبه! مگه نباید موهاشون رو بپوشونن؟ موهای این که به وضوح مشخصه! امیدوارم یه موقع اسید رو صورتش نپاشن ماریا: چه خانم باوقار و زیبایی آماندا: متشکرم از خانم های تهرانی که اجازه دادید براندن ازتون عکس بندازه و برای ما منتشر کنه. اگر کامنت من رو میخونید میخوام بگم که کامنت های نفرت انگیز بعضی ها رو(که خلاف چیزی هست که اکثر ماها فکر میکنیم) نادیده بگیرید و افتخار کنید به اینکه باعث شدید چیزی هرچند کوچک به آگاهی ما اضافه بشه. فیلیپ: من سال 2009 به ایران سفر کردم و عاشق این کشور شدم. اصفهان، شیراز و بقیه شهرهایی که رفتم رو واقعا دوست دارم. جذابترین قسمتش هم خوده مردم ایران بودن. در تمام سفرهایی که تا به حال داشته ام هرگز با اینچنین مهمان نوازی و صمیمیتی از طرف مردم مواجه نشده بودم. اینها آتش نشانان ایستگاه 64 شمال تهران هستن. وقتی فهمیدن من از نیویورک اومدم ازم پرسیدن تو هم یه آتش نشان هستی؟ لنا: چرا آتشنشانا همیشه خوشتیپ به نظر میان؟ کدی مای: عکسات واقعا نظر منو نسبت به ایران عوض کرد. ازت ممنونم جولی: من عاشق اون آقاهه هستم که داره زیرچشمی از پنجره نگاه میکنه برایان: مادربزرگ من به عنوان مادری که یکی از پسرهاش رو در جنگ ویتنام از دست داد یه بار بهم گفت که معتقده اگر مردم فقط به چهره های دشمنان احتمالیشان نگاهی بیندازند و اینو درک کنن که اونا هم واقعا انسان هستن، تب جنگ ها فروکش میکنه. اون همچنین میگه اگر مادران زمامدار امور بودن هیچوقت هیچ جنگی اتفاق نمیفتاد. سامانتا: چیزی که برام جالبه اینه که همه این عکس هایی که از ایران برامون آپلود کردی به نظر میان تو همین نیویورک گرفته شده باشن. واقعا جالب و زیبا هستن وقتی ازشون خواستم یه عکس از اونا بندازم، لبخند زدن و جوابی ندادن. برداشتم این بود که اونا مایل به این کار نیستن. مترجمم گفت فکر کنم اونا موافق باشن. به خاطر تواضعشون جوابی ندادن. رفتاری که خیلی از ایرانی ها دارن. یه بار دیگه ازشون درخواست کنی قبول میکنن آدریانا: ایرانی ها مردم شگفت انگیزی هستن. من خیلی از ایرانی هایی که به آمریکا مهاجرت کردن رو میشناسم. اونا واقعا شهروندان فوق العاده ای هستن. شانون: فکر کنم اسم این سنت ایرانی ها "تعارف" باشه. امیدوارم درست نوشته باشم. شما سه بار یه چیزی رو میخواید یا میپرسید. اگر در بار سوم اون شخص همچنان بگه نه، این یعنی واقعا نه. دو بار اول اگر بگن نه این نشونه ادب و تواضعشونه. http://en.wikipedia.org/wiki/Taarof ایوان: این منو یاد مردم اروپای شرقی میندازه وقتی برای اولین بار اومده بودن آمریکا. همون شب به مهمونی شام دعوت شدن. وقتی میزبان که آمریکایی بود بهشون پیشنهاد غذای اضافه و بیشتر رو داد اونا گفتن نمیخوریم. به هوای اینکه میزبان آمریکایی مثل تشریفات سنتی اونا بهشون اصرار کنه: -"لطفا یه تیکه دیگه بردارید" -"نه ممنون. همین کافیه" -"خواهش میکنم بردارید. غذا که زیاده" -"نه حقیقتا نمیتونم. سیر شدم مرسی" -"دست منو رد نکنید دیگه. فقط یه تیکه" -"حالا که اصرار میکنید چشم..." ! ولی نمیدونستن برای آمریکایی ها "نه" یعنی "نه" و بلافاصله بعد از اولین و تنها "نه"ای که گفته میشه، غذا رو جمع میکنن میبرن و اروپایی ها همینجور شگفت زده مونده بودن و شاید کامل هم سیر نشدن ! امیر: کاش ما هم خارجی بودیم تا هم این جماعت جلوی لنز ما با رضایت و لبخند به صف میشدند و هم هفت هزار تا لایک نوش جان میکردیم (فارسی نوشتم چون روی سخنم با دوستان همزبان اجنبی پرست بود). یه خارجی دوربین به دست و سرمایه دار که کیفیت کارهاش هم بسیار پایینه راه افتاده تو کوچه و خیابون و عکس میگیره. عکسهایی که نه رویکرد خاصی دارند نه جلوه و نکته ای. حالا این تبلیغ ایران محسوب میشه؟ یک عکس صرفا یادگاری از چند دختر ؟! کاوه: ماشالله ما ايرانيا از بس **** هستيم و عقده اي حتي كاري كه به نفعمونه رو تخريب مي كنيم!! اين آقا در اصل دقيقا همين كارو تو نيويورك مي كنه از ادم ها تو خيابونا عكس مي گيره و زيرش يه داستان درباره عكس مي نويسه، خيلي هم كار جالبيه چون آدم اينجوري حس نزديكي مي كنه با يه سري آدم هاي ديكه كه نمي شناسه. حالا بخاطر شرايط سياسي و اينكه خيلي از اونجايي ها فكر مي كنند غارنشين هستيم اومده ايران كه نشون بده مردم ايران هم انسانن، اين كار براي افكار عمومي امريكا فوق العادس، كامنت هارو بخون همه استقبال كردن و خيلي ها دلشون خواسته حتي به ايران سفر كنند. اونوقت تويي كه از همه بيشتر بايد از اين كار حمايت كني اينجوري ميگي!؟ واقعا كه! میگفت تصمیم داره بازیگر بشه وسط جمعیت داشت میومد سمت ما و فریاد میزد: برید کنار، /اح-مدی- نژ-اد/ داره میاد ! نگهش داشتم ازش عکس بگیرم. میگفت برنامه روزانه اش اینجوریه که قلیون میکشه بعد میره سرکار. بعد دوباره قلیون میکشه با طعم دوسیب ! جولیا: عجب برنامه فشرده و شلوغی داره ! مارتا: و سرانجام ما همه به راز واقعی زندگی پی بردیم ! اریک: به نظر میاد واقعا داره از زندگیش در عین سادگی لذت میبره و میدونه چجوری شاد باشه اصفهان کتی: شبیه Liv Tyler هست قبل از انقلاب اینجا یه دیسکوی معروف بود. الان تبدیل به رستوران شده مادر و دختر، در حال خرید در یک مجتمع تجاری، شمال تهران ربکا: کدوم مادره کدوم دختر؟ کریسی: من همیشه فکر میکردم زنان ایرانی لباسای معمولی میپوشن. متشکرم ازت براندن که به ما نشون دادی بدون دانستن واقعیت ها در مورد چیزی قضاوت نکنیم شاون: من منتظر بودم یکی کامنت بزاره بگه: اوه مای گاد! مگه تو ایران مرکز تجاری هم وجود داره؟! جنی: من عاشق این عکسهایی هستم که توی این مدت از مردم ایران گذاشتی. چون به طرز عجیبی روی شناخت ما از مردم دوست داشتنی ایران تاثیرگذار بود و به ما آمریکایی ها اجازه داد تصاویر واقعی اونا رو ببینیم نه تصاویر کاریکاتورگونه و اغراق آمیز فاکس نیوز رو! گیلبرتو: رسانه ها ! ما باید در مورد چیزهایی که شما تا به حال در مورد ایران به خوردمون دادید به طور جدی باهم صحبت کنیم الیسون: شبیه مرکز تجاری نزدیک خونه ما در همین نیویورک هست. خوشحالم از اینکه دارم بُعد پیشرفته و نرمال ایران رو میبینم. خیلی متفاوت نسبت به اون چیزی که توی تلویزیون دیده بودم برندا: چرا ما اینقدر ذوق زده شدیم از دیدن این دو خانم؟ چون مثل ما غربی ها راحت لباس پوشیدن؟ چون با این تیپ و لباسا خوش استیل به نظر میان و شبیه ماها شدن؟ اون ها بازم میتونن شیک و خوشتیپ باشن حتی اگه چادر یا برقع سر کنن و یا لباسی بپوشن که مطابق فرهنگ و عرف جامعشون باشه. انسان های خوب همه جا میتونن باشن حتی اگه تیپ و لباسشون شبیه ماها نباشه پاملا: براندا، من ندیدم کسی اینجا گفته باشه اونا زیبان چون شبیه ما غربی ها تیپ زدن. همه ی کامنت هایی که من دیدم خیلی با حسن نیت در مورد شیک بودن اون ها صحبت کرده بودن. حالا کاری به اون چند نفری ندارم که نوشته بودن اینا هیچ نشانی از یک زن ایرانی ندارن چون برقع نپوشیدن اینجا شیرازه. عکسبرداری من تازه تموم شده بود. یه تاکسی گرفتیم و سوارش شدیم. میخواستم شروع کنم به مرور و تماشای عکس هایی که گرفتم ، یهو نفهمیدیم از کجا سر و کله پلیس پیدا شد! یکیشون سرشو کرد داخل ماشین و شروع کرد با فریاد یه چیزی رو به زبان فارسی گفتن. با خودم گفتم یا خدا ! فقط اون لحظه امیدم به این بود که /او-با-ما/ بتونه منو از زندان در بیاره! به مترجمم گفتم چی میخواد این؟ گفت: میخواد از اونا هم عکس بندازی... زهرا: ایرانی ها همیشه با دیدن توریست ها ذوق زده میشن! فرقی نمیکنه بازاری باشن یا مامور پلیس! آلکساندرا: من تابستون یه سفر به ایران داشتم. ما به تهران ، اصفهان ، شیراز و چنتا شهر دیگه رفتیم. من برام جالب بود که چقدر این مردم مهربونن. حقیقتا اون ها بهترین مردمی بودند که در تمام سفرهای دور دنیام دیده بودم. اونا عاشق آمریکایی ها بودن. حتی کسانی که ما اصلا نمیشناختیمشون مارو تو خیابون نگه میداشتن تا باهامون صحبت کنن و بعدش هم به صرف چایی و سوپ دعوت میکردن. هیچ چیز برای من غم انگیزتر از دیدن تصورهای غلط آمریکایی ها نسبت به این مردم نازنین نیست. سو جونز: با دیدن این تصاویر خیلی دلم میخواد یه سفر به ایران برم. مردمشون به نظر خیلی خونگرم میان حافظیه شیراز بام تهران نیکول: هرکی رو تو ایران میبینی فتوژنیکه و آماده اس برای عکسبرداری ! هاولی: اگه لیز بخوره... :دی ادموند: من عاشق کتش هستم. چه فشن شویی. ای کاش میتونستم اینو به خودش هم بگم کریس: عجب منظره زیبایی. عکس هایی که گرفتی من رو ترغیب میکنه یه سفر به ایران برم. علیرغم بی ثباتی سیاسیش کارولین: میخوام ازت تشکر کنم به خاطر این تصاویر. تو یک نمای بسیار زیبا و کاملا متفاوت نسبت به اون چیزی که رسانه ها پخش میکنند رو از ایران و مردمش به ما نشون دادی تنا: با این عکسا من دارم به این فکر میکنم که احتمالا نیمی از دخترای ایرانی مدل های فشن هستن شرمین آشا: چرا دخترای ایرانی اینقدر خوشگلن؟ من مطمئنم جهش های ژنتیکی باعث شده اونا با ویژگی های مثبت ظاهری متولد بشن به نظر میرسه همه مردها احساسشون در مورد خرید کردن یکسانه ! (منظور: اون نینی رو کول مادرست که خوابه) کاترین: در پاسخ به کامنت مگان که گفته مثل اینکه زنان ایرانی هم بدشون نمیاد تحث سلطه شوهرشون مجبور به پوشیدن چادر باشن. میخوام بگم این تعمیم دادن اشتباست. تو از کجا میدونی اونا مجبور به این کار هستن؟ شاید به انتخاب خودشون بوده و این قسمتی از فرهنگ، مذهب و عقاید زندگیشونه. با این حساب اگه یکی بگه زنان آمریکایی توسط شوهراشون مجبور به پوشیدن شلوارک و دامن کوتاه میشن پس اونم درست میگه! چون خیلی از زن ها به خاطر احساس فشار از طرف جامعه و شوهرانشون مجبور به همچین پوششی میشن. اما از طرفی هم هزاران نفر معتقد هستن این به انتخاب خودشون بوده. پس همه چیز نسبیه این مرد راننده تاکسی ما بود توی تهران. میگفت 8 سال تو آمریکا زندگی کرده و تصادفاً در همان خیابانی که من در جورجیا زندگی می کردم، اقامت داشته. او با پرداخت 1500 دلار از طریق مرز مکزیک وارد آمریکا شده. می خواسته در آمریکا به دانشگاه بره و دندانپزشک بشه اما خیلی زود میفهمه که آمریکای خیالیش از آمریکای واقعی خیلی سخاوتمندتره! علیرغم اینکه 8 سال توی یه کارخونه مشغول به کار بود ولی باز هم نتونست در اجتماع برای خودش جای پایی باز کنه. میگفت: "بعد از حادثه یازده سپتامبر زندگی برای مهاجرین خاورمیانه ای خیلی سخت شد. یه مدتی هیچ پولی نداشتم تا حدی که مجبور شدم خون خودم رو بفروشم". حتی یک شب هم به خاطر رانندگی بدون داشتن گواهینامه توی زندان بوده. خیلی به این در و اون در زده تا بتونه گرین کارت آمریکا رو بگیره و به صورت قانونی و دائمی اونجا ساکن بشه اما نتونسته و در نهایت به ایران برگشته. من از اینجور آدما خوشم میاد و همیشه تحسینشون میکنم. آدمایی که همیشه در تکاپو هستن و ریسک میکنن برای اینکه به چیزی که براشون بهترین هست برسن. هرچند اون به چیزی که میخواست نرسید و من از این بابت متاسفم اما اراده اش قابل ستایشه. با این وجود، اون خودش میگفت: "قسمتم همین بوده". اما به نظر نمی رسید خودش به حرفی که می زنه اعتقاد داشته باشه کرایه اش برای 45 دقیقه سواری در سطح شهر تنها 6 دلار شد. اما من همون پولی که تو آمریکا برای این مقدار سواری می پردازم رو بهش دادم. ازش پرسیدم ازدواج کردی؟ گفت آره. وقتی برگشتم ایران با همسرم آشنا شدم خواستم ازش عکس بندازم. قبول کرد اما خواست که کنار تاکسی ازش عکس نندازم. میگفت راننده تاکسی بودن شغل کلاس پایینیه ولی بهش گفتم نه کلاس این شغل اصلا پایین نیست. این شغل مردای سختکوشی هست که کار میکنن تا بچه هاشون بتونن در آینده بهترین شغل ها رو داشته باشند. لیزا: با خوندنش اشک ریختم آدریانا: قسمت آخرش من رو به گریه انداخت :( خیلی از مردم نمیفهمن اینو. شغل هایی که ازش به عنوان بی کلاس یا سطح پایین یاد میشه چیزی هست که والدین من انجامش دادن تا من رو به جایی برسونن که امروز هستم. ازت ممنونم به خاطر این نگاهی که به مسائل داری و همچنین متشکرم از پدر و مادرم. سونیا: جمله آخرت خیلی دلگرم کننده بود زهرا: پدر من در شیراز راننده تاکسی بود و من الان استاد دانشگاه هستم در آمریکا. حق با توئه. این شغل کلاسش پایین نیست. بلکه این شغل مردانیست که به سختی کار میکنند تا آینده خوبی برای بچه هاشون بسازن رادولف: قسمت آخر باعث شد چشمانم اشک آلود بشن. من این موضوع رو خوب درک میکنم به عنوان پسر یک مادر مهاجری که از همه چیزش گذشت تا بتونه زندگی که آرزوش رو داشت برای خودش و بچه هاش بسازه. او به سختی ساعت های طولانی رو به عنوان پیشخدمت رستوران کار میکرد و توی کارخونه های مختلف هم کارای کمرشکن رو انجام میداد. و من الان در حال استخدام برای کارآموزی پزشکی هستم. با این امید که بتونم زحمات مادرم رو به نحو احسن جبران کنم. آلکس: مردم هرگز نباید از داشتن یه شغل شرافتمندانه ای که دستمزدش پایینه شرمنده باشن. اونایی باید شرمنده باشن که شغل هایی دارن که درآمدهای نجومی داره و کارشون هم قانونی نیست و یا به مردم آسیب میرسونه یا به محیط. ولی متاسفانه برعکسه. ای کاش توی طرز فکرمون یه تجدید نظری بکنیم. رانیا: من همیشه میگم خدا این جهان رو خلق کرده ولی مردم ورداشتن اونو مرزبندی کردن و سیم خاردار کشیدن به اسم کشور خودشون! ما چه حقی داریم که اجازه بدیم یا ندیم به کسی تا هرجایی از این سرزمین خدادادی که دوست داره زندگی کنه؟ کیسی: به این مرد احترام میزارم. از دست دادن همچین آدمی برای آمریکا ضرر و به سود ایران شد. برات بهترین ها رو آرزو میکنم برادر پاشا: آقا 6 دلار میشه تقریبا 19000 تومن! بعد زده که کم گرفته ازم!! خوب معلومه با این ارزش پول مملکت ما 50 هزار تومنم ازت میگرفت به دلار تبدیل کنی میشه پول یه ساندویچتون! مونا: پاشا از کل این مطلب زیبا به همین نتیجه رسیدی فقط؟! ضمناً 19 تومن هم پول زیادی نیست برای مدت طولانی که این آقا رانندگی کرده. خیلی ها تا می بینن طرف خارجیه دولا پهنا حساب می کنن. ولی گذشته از این مسائل بهتره کمی عمیق تر به چنین ماجراهای نگاه کنی /رو-حانیو-ن/ ایران - چه خوب یا چه بد، اونا همسو با حکومتشون هستن. خط مشی اونا شبیه همتایان غربی شان است. او میگفت: مردم آمریکا آدمای خوبی هستن. مشکل ما با دولت آمریکاست جنی: بهش بگو خوده ما مردم آمریکا هم با دولت آمریکا مشکل داریم ! ناتالیا: شبیه بابانوئله اون اصرار داشت که بگه خوش عکس نیست! ولی به نظرم خیلی زیبا افتاده پولاک: ایرانی های چشم آبی دنیل: ای کاش منم به اندازه او بدعکس بودم ! جکس: من عاشق دیدن این خانم هایی هستم که پوششی زیبا ولی با حجب و حیا دارند. با برهنگی هایی که این روزا شاهد هستیم مخصوصا در آمریکا، تماشای این تصاویر مثل تنفس یه هوای تازه میمونه لورن: من تا به حال سه بار به تهران سفر کرده ام. اونا مردمانی مهمان نواز، خونگرم، با فرهنگ، باهوش، خوش مشرب و شوخ طبع هستن. مطلع باشید که رسانه ها چیزی رو نشون میدن که باب طبع سران قدرت باشه. دولت آمریکا میخواد مارو از ایران و ایرانی ها متنفر کنه تا برای حمله به این کشور رضایتمون رو جلب کنه. این مردم، دشمن ما نیستند. اینا هم مثل ما انسانن که دارن توی یه کشور دیگه ای زندگی میکنند تریسی: 90 درصد ایرانی ها اعتقادی به پوشش اسلامی ندارن. اونا دلشون نمیخواد از فرق سر تا نوک پاشون رو بپوشونن. من اینجا دوستای ایرانی زیادی دارم که شبیه خوده ما لباس میپوشن. ولی وقتی برمیگردن ایران روسری سر میکنن و حجاب دارن. چون قانون کشورشونه. ضمن اینکه کشورشون در اختیار 10 درصدشونه که چون ثروتمند هستن دارن بهترین زندگی رو توی ایران میکنن. اگر همه مردمشون همین وضعیت رو داشتن الان با کشورهای غربی چندان تفاوتی نداشتن. بنابراین چیزی که در رسانه ها نشان میدن، واقعیت های ایران نیست باربارا: تبلیغات رسانه ها واقعا قدرتمند هستن. من از دیدن این تصاویر شوکه شدم. این تصاویر باعث شدن من متوجه این موضوع بشم که تا قبل از دیدن این آلبوم حتی یک تصویر مثبت هم از ایران ندیده بودم آرزو: دوستان ايراني صميمانه پيشنهاد مي كنم بحث هاي سياسي نكنيد زير عكس ها. فكر مي كنم آدمهايي كه اينجا ميان سواد ايننرنتي كافي دارن كه بتونن راجع به شرايط سياسي ايران اطلاعات مورد نياز خودشونو به راحتي بدست بيارن. بهم پريدن شما دوست گرامي چه به ايراني ها و چه به غير ايراني ها كمكي نمي كنه. از زيبايي اين كار هنري لذت ببريد، اگه هم لذت نمي بريد، فضا رو متشنج نكنين كه ديگران لذت ببرن حداقل. چه خوب مي شد اين صفحه از گزند بحث ها و دعواهاي ما در امان مي موند روسلین: من همیشه این برام جالب بوده که با وجود حجاب روسری و.. چجوری اینا میتونن اینقدر فشن و خوشتیپ باشن ریچل: اینکه اون میتونه زیبایی های زنانگی خودش رو بدون نمایش قسمت های برهنه بدنش نشون بده زیباست... محسن: هموطنان عزیز صميمانه ازتون میخوام زیر این عکس کامنت بازی نکنید و ترجیحاً مسیج بدین! بذاریم برای یه بار بقیه آرامش رو در ما ببینن! بحث این که اسلام ویروس است یا آب حیات فعلا اینجا ضرورت نداره! بیایید یه کم ما هم زرنگ باشیم لااقل در حفظ ظاهر! تهرانی: عادت داريم توى هر جا با منطق كجمون بحث سياسى راه بندازيم گند بزنيم به جمع. حالا ميخواد زير آهنگ شهرام شپره باشه يا زير يه عكس كه مردم اومدن لذت ببرن. اه. از دست بي جنبه بودن ما. ول كنم نيستيم. گروهی از پسرهای نوجوان در یکی از دبیرستان های تهران. یکیشون ازم پرسید که آیا من فکر میکنم در روز 21 دسامبر، دنیا به پایان میرسه؟ بهش گفتم اگه در اون روز دنیا به پایان برسه من به همتون یه میلیون دلار میدم! همشون خندیدن جسی: اون پسره سمت راستیه باحاله! فیگور گرفته داره بازوشو نشون میده ! میشل: اون پسره سمت چپ ردیف بالا نفر دوم میتونه یه روزی یه مدل بشه! گونه های استخونی اش عالی ان رایان: با توجه به این عکس و عکسای دیگه ای که انداختی به نظر میاد ایران سرزمین مدل های زیبا باشه نینا: براندن جدی میپرسم، تو ایران هیچ آدم زشتی وجود نداره؟ اگه اینطوره که باید قبل از رفتن به این کشور حسابی به خودم برسم دیانا: ازت ممنونم که نشون دادی زنان مسلمان مظلوم واقع نشدن و اونا هم دارن زندگیشونو میکنن. لزوما نباید به شیوه ی ما زندگی کنن که اینا فال فروش بودن. فال من این دراومد: با آدمای حسود مشورت نکن ! اینجا ابیانه - یکی یه حرف خنده دار زده ! سینجیا: من عاشق عکساتم. آدم حس میکنم خودش اونجاس و داره باهاشون میگه و میخنده ملانی: خدا حفظشون کنه. اون سمت راستی که از بس خندید دمپاییش دراومد راینا: لبخندهای زیباشون منو یاد وقتی میندازه که مادرم حالش خوب بود و آلزایمر نداشت. اون موقع ها زندگیه واقعا شادی داشت. اما الان حتی نمیتونه یه لبخند بزنه :( قلب من به درد میاد از این غصه جان: من حتی نمیدونستم تو ایران هم برف میاد ! فکر میکردم خشک و بیابونیه جنیلین: عکسایی که از ایران گذاشتی منو متقاعد کرد که تمام این کشور پر شده از سوپر مدل ها ! چریل: رو حساب نادونی من نزارید. ولی منم واقعا نمیدونستم تو ایران برف میاد. فکر میکردم ایران یه جای خشک و بایره و هواش هم گرم! آگاتا: با خوندن کامنتا به این نتیجه رسیدم که مردم آمریکا نه مطالعه میکنن، نه در مورد چیزی تحقیق میکنن و فقط جذب چیزایی که از تلویزیون پخش میشه هستن. این روزا دیگه دنیا کوچیک شده، اطلاعات تو اینترنت جاری شده، مردم فرای از مرزها دارن باهم دوست میشن، صحبت میکنن، همدیگه رو ملاقات میکنن و به افکار و عقاید شخصی خودشون شکل میدن. اگه کسی بخواد چیزی رو بفهمه و یاد بگیره، راهش رو پیدا میکنه. مگر اینکه شما بشینید و صبر کنید تا اطلاعات رو بیارن تقدیمتون کنن و دربارش براتون شرح بدن. بعد شما سوپرایز بشید از اینکه مردم ایران دوتا سر با دستای قلاب مانند ندارن و شبیه بقیه انسان ها هستن ! یک خانواده افغانی با چهره های شاد در بازار شیراز داشتم رد میشدم که منو صدا زد. از من خواست که برم باهاش ناهار بخورم. و همه غذایی که داشت تنها یه بشقاب برنج بود آدام: حس انسان دوستی در بهترین حالتش تریسی: انگار روی قالی جادویی نشسته ! آلتاگراسیا: اونایی که کمتر دارن، سخاوتمندتر هستن. همیشه اینجور بوده رولا: شما ایرانی هایی که میگید به داشتن آزادی ما حسودیتون میشه، ما هم به مهمان نوازی و مهربانی و سخاوتمندی شما حسودیمون میشه و اینم آخرین عکس من در ایران جیمز: من نمیدونستم ایران اینقدر رنگارنگ هست. حتی نمیدونستم اونجا برف هم میاد. ممنونم ازت به خاطر همه عکس ها آمبر: مطمئنا دل ایران برای تو تنگ میشه ولی نیویورک از بازگشتت خوشحال خواهد شد قبل از اینکه بیام ایران میدونستم موفقیت کارم کاملا بستگی به یه چیز داره: راهنما و مترجمم! مثل همه آمریکایی ها برای من یک راهنمای تمام وقت اختصاص داده شد. تمام چیزی که ازش میدونستم این بود که اسمش محمده(نفر سمت راست در تصویر زیر) و دولت ایران گواهی همراهی و راهنمایی آمریکایی ها رو بهش داده. این مرد چه کسی بود؟ و جوابش به این خواسته من چی میتونست باشه؟: "موزه ها جالبن، اما بیا به جای اون، بریم تو سطح شهر قدم بزنیم و سوژه های جالب و مردمی رو برای عکاسی پیدا کنیم" محمد واقعا یه نعمت خدادادی بود. او نه تنها به من اجازه این عکاسی ها رو داد بلکه خودش هم با این کار موافق بود و برای انجامش با من همراه شد. اینکه از مردم و غریبه ها درخواست کنیم که ازشون عکس بندازیم کار راحتی نبود، اما او هرگز با رد درخواست از طرف کسی مواجه نشد و تقریبا همیشه در کسب اجازه از مردم برای عکاسی موفق بود. بنابراین کلکسیون عکس هایی که از دل این سفر بیرون اومد نتیجه یک تلاش مشترک بود. من با کمک چشم هایم و محمد با کلامش! بدون اون هیچکدوم از این عکس ها وجود نداشت و من ازش ممنونم به خاطر همکاری و کمکش. در طول مدتی که در شیراز بودیم، محمود(سمت چپ) راننده ما بود. شاید بگم بامرام ترین مردی که در طول عمرم دیدم. انگلیسی رو در حد ساده و محاوره ای صحبت میکرد که همیشه تو جمله هاش اسم خودش هم میاورد. مثلا محمود خوشحال است، محمود اینجا است و...! بعضی وقتا فقط اسم خودش رو میگفت بعد با انگشت به من اشاره میکرد بعد دستشو میزاشت رو قلبش. اون مهمون نواز ترین آدمی بود تاحالا دیدم. هرموقع میخواستم از خیابون رد شم، میومد کنار من و هوامو داشت تا از خیابون رد بشم. نمیزاشت خودم در ماشین رو باز کنم. یا حتی در بطری آب رو. یکی دوبار هم یه جوری بهم تعارف زد که یعنی هرچی من دارم برای تو هم هست. یه بار من حواسم نبود که ادکلنی که داره نشونم میده رو میخواد هدیه بده به من و اشتباها درخواستش رو رد کردم! اون 8 بار برام اسپری کرد ادکلن رو تا من بالاخره دوزاریم افتاد. و جالب ترین خاطره ای هم که از محمود دارم وقتی بود که بعد از ناهار توی باغ دراز کشیده بود و مشغول قیلوله بود. قبلش هم با دقت و سلیقه دوتا رختخواب برای من و خودش آماده کرده بود. ولی من خوابم نمیومد و تصمیم گرفتم محمود رو بیدار نکنم و خودم بلند شدم رفتم یکمی قدم بزنم کنار رودخونه. برگشتم پست سرم رو نیگا کردم دیدم محمود رختخوابارو جمع کرده داره میدوئه میاد پیش من :)) آماندا: چه مرد نازنینی. ای کاش میتونستم دوست محمود باشم سورن: به طور کلی اکثر مسلمونا خیلی خونگرم و صمیمی و مهمان نواز هستن. همه اونایی که نژادپرست و اسلام هراس هستن باید برن انسانیتی که پشت دین هست رو ببینن ایوان: من میخوام یه اعترافی بکنم. سالهاست در آمریکا زندگی میکنم. تقریبا عاشق همه چیزه این کشور هستم. اما یکی از چیزهایی که همیشه فقدانش رو در فرهنگ غرب حس میکنم، آدمایی مثه محمود هستن. مخصوصا در بین نسل قدیمی تر جو: اینا اون مردمی هستن که کشورمون به ما یاد داده ازشون متنفر باشیم؟ براندن: الان زنگ زدم به محمود گفتم توی اینترنت بین مردم آمریکا معروف شدی. یهو گوشیو گذاشت زمین با فریاد به زنش گفت. من دارم میرم آمریکا.... مژده: بعله همینطوره. محمود***نژاد تنها محمودی نیس که ما برای شما داریم. محمودهای دیگه ای هم هستن :)) ..................................
×
×
  • اضافه کردن...