رفتن به مطلب

kavehhh

کاربر سایت
  • پست

    407
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط kavehhh

  1. آقای حسینی به نظر بنده دیگه بیش از حد رو موضوع حساس شدین و دارین مته رو خشخاش میزارین یه مسابقه ؛ با یک ایده خوب برگزار شد و عده ای انتخاب شدن! شاید اگه اونا انتخاب نمی شدن و ما انتخاب می شدیم الان اونا معترض بودن مهم اینه که یه هیجان و تکونی به خودمون دادیم و لذتشو بردیم من بعد از مدت ها دست به قلم شدم و مهم اینه که خودم راضیم و کسانی که خوندن خوششون اومده. کساییم که انتخاب شدن و کسانیم که برنده می شن؛ نوش جونشون باشه و امیدوارم تشویقی باشه براشون موفق و موید باشید...
  2. گاهی سیستم اصلا بوت نمیشه و overclocking faild میده و من دوباره پیشفرض میکنمشون. داداش یه سری به بایوس بزن و دیفالتش کن
  3. درود دوست عزیز مادر برد در اورکلاک کارت گرافیک هیچ تاثیری نداره؛ چون کارت گرافیک خودش یه برد جداست مادربرد در میزان اورکلاک و پایداری سی پی یو و رم تاثیر دازه چیپست X و Z حرفه ای هستن ولی بازم بستگی به سری مادربورد داره . یعنی ممکنه یه مادربرد سری z هشت فاز باشه یکی مثلا 12 فاز. 12 فاز بهتره. برخی مدل ها هم برای رم فاز جداگانه دارن که باعث پایداری بیشتر رم میشن. کلا هر بورد رو باید جداگانه در بارش تحقیق کنی . حتی اگه چیپست های مشابهی داشته باشن
  4. خیلی مواظب باشید خمیر سیلیکون چی زدید؟ چقدر زدید؟ احتمال کج شدن پین هم خیلی بالاست(کج شدن پین در برخی مواقع منجر به افزایش دما میشه) پین هارو چک کنید
  5. شنیدن این نظر از شما که عضو تیم ترجمه لیون هستید؛ بسیار مسرت بخش بود :Peace Sign:
  6. سیستم قدیمیه ولی با پردازنده q9550 تبدیل میشه به یک شیر پیر یکی از دوستان پردازنده های 775 رو با قیمت فوق العاده پایین آورده. بگردید تاپیکشو پیدا می کنید
  7. ممنون از نظر خوبتون :)
  8. شارپنس S2 خیلی خیلی بهتره در مقابل نویز لومیا کمتره (البته به نظرم این نویز کمتر با کم کردن سرعت شاتر دوربین به دست اومده؛ چون کمی لرزش در عکس ثبت شده توسط لومیا مشهوده)
  9. خیلی ممنون اگر نکته ای به ذهنتون میرسه که جاش خالیه بفرمایید @};- @};-
  10. عکس به کنار اگه 1% احتمال خم شدگی باشه؛ چکش کنی بهره. خیالتم راحت میشه
  11. حالا شما سی پی یو رو در بیار یه نگاه دقیق بکن خیالت راحت شه به نظر من ضخامتش که کم شده هیچ. جنس فیبر هم فرق میکنه. واسه همین
  12. دوست عزیز اگه عکس رو نگاه کنید؛ متوجه میشید پردازنده ایشون هم 6700k هست :)
  13. شما باید پردازنده رو در بیاری و از این زاویه بهش نگاه کنی عکسشو برای ما هم بفرست
  14. خیلی ممنون اگر نکته ای به ذهنتون میرسه که جاش خالیه بفرمایید @};- @};- @};-
  15. دوست گلم منم احساس می کردم که انتخاب میشم. ولی اصلا ناراحت نیستم. چون لذتی که هنگام نوشتن بردم؛ از بردن GTX 980Ti هم بیشتر بود. @};- @};- @};-
  16. خیلی ممنون @};- برنده شدن یک عبارت نسبیه. بستگی داره از چه زاویه ای به قضیه نگاه کنی منم احساس می کردم که انتخاب میشم. ولی اصلا ناراحت نیستم. چون لذتی که هنگام نوشتن بردم؛ از بردن GTX 980Ti هم بیشتر بود. @};- @};- بنده هدفم بیشتر دونستن نظر دوستان در مورد این نوشته است. چه خوب چه بد @};- خیلی ممنون @};-
  17. خسته نباشید دوستان همونطور که می دونید؛ امروز 10 نفر انشای برتر انتخاب شدن. انشاها هم خوب بودن گفتم انشامو اینجا بزارم تا دوستان بخونن و نظرشونو بگن. پیشاپیش از نظراتتون ممنونم. @};- ================================================================================= به نام یزدان پاک زندگی یک مادربورد اثری از کاوه غیرتمند حقیقی وقتی چشم به جهان گشودم که دستگاه بالای سرم، مشغول کشیدن خطوطی منظم روی تنم بود. از آینده ام خبری نداشتم و نمی‌دانستم که تن ساده‌ام، میزبان مهمانانی ناخوانده خواهد بود. با کشیده شدن خطوط، حس عجیبی همراه با کمی قلقک را در وجودم احساس می‌کردم. غرق این احساس ها بودم که متوجه شدم زیر دستگاه دیگری هستم که کمی خشن به نظر می رسید و قطعه ای نوک تیز روی آن قرار داشت و با سرعت تمام آن را روی تنم می‌کوبید. پس از لحظاتی کوتاه، دستگاهی دیگر که صدای بلندی نیز داشت، قطعات کوچکی را لابه‌لای بدنم و بین سوراخ‌هایی که همان دستگاه عصبانی رویم ایجاد کرده بود، قرارداد. یکی از آن‌ها که از بقیه بزرگتر بود و رنگ طلایی زیبایی دورتادورش را احاطه کرده بود، به همراه دوستانش به من چسبیدند. در ابتدا کمی ترسیده بودم. از آن‌ها پرسیدم، شما که هستید و دلیل حضور شما در این‌جا چیست؟ آن‌ها گفتند نام ما خازن است، آمده ایم تا تو را به همراه قطعات دیگر، به یک محصول خاص تبدیل کنیم! تو یک فیبر بی‌ارزش بودی ولی اگر صبور باشی می توانی به محصول با ارزشی تبدیل شوی! لحن مهربان و توام با اطمینان آن‌ّها کمی به من آرامش داد. ولی این آرامش دیری نپایید، قطعات درشت‌تر و سنگین‌تری رویم فرود آمدند، یکی از آن‌ها غرولند‌کنان شروع به تعریف از خود کرد، او می گفت، پردازنده اصلی را در خود جای خواهد داد و به همراه چوک‌ها و خازن‌های دور و برش به کمک پردازنده خواهد شتافت. قضیه داشت برایم جالب‌تر می‌شد. وقتی به او نگاه کردم با کمال تعجب دیدم چندین سوزن در بدنش فرو کرده اند! وقتی دلیلش را پرسیدم، گفت: این ها دقیقا ۱۱۵۱ عدد سوزن هستند که بر تن من فرورفته اند و وظیفه ارتباط با پردازنده را بر عهده دارند. انسان ها به آن پین می گویند. به نظر می رسید این قطعه تازه وارد اطلاعات زیادی دارد. طی بحث‌هایی که با او کردم، فهمیدم که یکی از جدید ترین مادربوردها هستم. وظیفه دارم قطعات لازم برای یک کامپیوتر را یکجا گرد هم بیاورم. آن چهار صف سیاه و قرمز، جای قرار گرفتن رم ها است، و پایین آن چیپ اصلی قرار دارد. آن قطعات بزرگ فلزی، وظیفه خنک کردنم را بر عهده دارند. حالا که به خودم نگاه می کردم، بیش‌تر از پیش به ارزش خودم پی‌می‌بردم. دیگر نام خود را نیز می‌دانستم! گیگابایت با چیپ Z170X ! مرا داخل جعبه زیبایی قرار دادند، خشکی‌ها و دریاهای زیادی را پیمودم، تا این‌که خود را در ویترین مغازه ای دیدم. مغازه لوگوی هلال مانندی داشت که در کنارش نام لیون‌کامپیوتر هک شده بود. کنار چندین مادربرد دیگر بودم، ولی انسان‌هایی که از جلوی ویترین می گذشتند، بیشتر من را نشان می دادند و از زیباییم سخن می گفتند. لا‌به‌لای صحبت‌ّهایشان فهمیدم که ۳ شیار PCI-express نیز دارم که برای اتصال کارت گرافیکی بر رویم تعبیه شده اند. مغرورانه بر جایگاهم تکیه داده بودم و بینندگانی که زبان به تحسینم می گشودند را تماشا می کردم. روزی مرد جوانی وارد مغازه شد و پیش فروشنده رفت. نام مرا به همراه قطعات دیگری روی کاغذ نوشتند. خوب که به حرف‌هایشان گوش دادم، متوجه شدم که من را به همراه پردازنده‌ای مدل بالا، ۴ ماژول رم، کارت گرافیکی گیگابایت GTX950extreme، کیس و منبع تغذیه و خنک کننده کولرمستر سفارش داده است. در مدت کمی که در مغازه بودم، این قطعات را شناخته بودم، همگی قطعات برگزیده و زیبایی بودند. پس از سفارش، مرد دیگری آمد و مرا به همراه قطعات دیگری روی میز چید. مرا روی کیس پیچ کرد. پردازنده، رم‌ها و کارت گرافیکی را رویم قرارداد. چند سیم را نیز از منبع تغذیه به من و کارت گرافیکی وصل کرد. کارت گرافیکی بزرگ و با هیبت به نظر می‌رسید. وقتی با او صحبت کردم، فهمیدم از خیلی جهات شبیه من است. دو گیگابایت رم GDDR5 دارد و پردازنده ای به نام GPU دارد که کارهای گرافیکی را انجام می دهد. پس از اتمام صحبت هایم با او، به نظر می‌رسید کار آن مرد نیز تمام شده و ما را کنار هم، در داخل کیس چیده است. داخل کیس بودم و آن‌ را ورانداز می‌کردم که صدای خفیف کلیک مانندی آمد. برق در درون سیم ها و قطعاتم جریان پیدا کرد و فن ها شروع به چرخیدن کردند. احساس می کردم قدرتم چندین برابر شده است. منبع تغذیه، جریان برق را بدون هیچ نوسانی به رگ‌هایم تزریق می کرد. کیس پس از روشن شدن زیباییش چندین برابر شده بود. با این‌که قطعات پس از روشن شدن شروع به کار کردند و گرما تولید می کردند، ولی فن ها و خنک کننده آبی که روی پردازنده وصل شده بود، به سرعت گرما را دفع می کردند. حس خوبی داشتم، حس خاص بودن، حس مفید بودن... . دوستانم نیز با من هماهنگ و هم‌کلام بودند. حالا که چند ماه از با هم بودنمان گذشته است، هنوز هم مثل قبل، با صدای کلیک دکمه پاور، یک صدا و بی نقص شروع به کار می کنیم. کاری که از آن لذت می بریم.
  18. Inno3D iChill GTX 970 OC HerculeZ X4 AirBoss DHS
  19. این مورد حتمیه چون اکثرا میفروشن که برن سری جدید بخرن. بازار پر میشه. قیمتا میاد پایین
  20. kavehhh

    اورکلاک هزول (موبایل)

    داداش کارت خیلی عالیه. ولی دمای پردازنده خیلی رفته بالا. واقعا خطرناکه اگه امکانش هست؛ مراحلشو توضیح بدید تا هممون استفاده کنیم
  21. 50 نگهش میدارم واسه خودم ممنون از پیشنهادتون
  22. سریال روی اکانت استفاده شده ولی ایمیل و حتی نام کاربریش قابل تغییره انگار بازی ۱۴۰ تومنی رو ۹۹ تومن می خرید با تشکر
  23. ولی زمانی که اتلون و سمپرون های ۶۴ بیتی وارد بازار شدن، در ایران خوب جایی برای خودشون باز کردن. اگه پردازنده های جدید ای ام دی واقعا خوب باشن، حتما توی مغازه ها و کیس های مردم می بینیمشون...
×
×
  • اضافه کردن...