از لیون کامپیوتر قســـــــــــــــــــــــــــــــــــطی خرید کنید فروش اقساطی برای سراسر ایران
اخبار سخت افزار ، نرم افزار ، بازی و دنیای آیتی در مجله لیون کامپیوتر 🤩
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'مولانا'.
2 نتیجه پیدا شد
-
آنفولانزای نیویورکی ، از شاهزاده ایرانی تا Assassin's Creed Odyssey . همراه با نظرسنجی
big VULTURE پاسخی ارسال کرد برای یک تاپیک در مقالات و مطالب عمومی
به نام خدا سلام دوستان خوب لیونی . در تاپیک اخبار مختصر بازی ها و ... بحث کوتاهی در مورد تحریف تاریخ انجام شد . از اونجایی که این بحث جذابه ولی به موضوع تاپیک اصلی ربطی نداره این تاپیک رو ایجاد کردم تا کسانی که به این بحث علاقه دارند اینجا نظراتشون رو منعکس کنند . اما بپردازیم به محتوای این تاپیک ! همون طور که در اسم تاپیک هم می بینید از آنفولانزای نیویورکی اسم برده شد . اما آنفولانزا چه ربطی به تحریف تاریخ یا بازی هایی مثل شاهزاده ایرانی و نسخه جدید اساسین داره ؟؟؟؟ پاسخ منتقدان داخلی ( از اینجا به بعد نظر منتقدان داخلیه و نویسنده فقط این نظر رو منعکس می کنه ) اینه که این آنفولانزای نیویورکی یه بیماری نیست ( نه حداقل از نوعی که سراغ داریم مثل سرماخوردگی ) این آنفولانزای نیویورکی در واقع اسم دکترین جدید آمریکا ( استکبار جهانی !!!! ) علیه ایرانه . منتقدان ( داخلی ) موضوعات سیاسی معتقدن پس از ناکامی های آمریکا در پلن هایی مثل پلیس خوب و پلیس بد در نهایت سراغ یک روش جدید رفتند . این روش که گفته میشه از سال 1386 و پس از مطرح شدن نام کشورمون به همراه عراق و کره شمالی به عنوان محور شرارت وارد بعد عملیاتی ( به صورت جدی ) شد قرار تا چند تا کار انجام بده اما مهمترینش ایجاد نفرت عمومیه . برای این کار لازمه تا تمام پشتیبانی فکر ایرانی ها ازشون گرفته بشه ( هویت ایرانی اسلام ) ، در پروژه ی قبلی تلاش آمریکا قرار دادن هویت ایرانی در برابر هویت اسلامی بود . نتیجه این کار این شد که بعضی از کسانی که از هخامنشیان به خوبی یاد می کنند از اسلام دل خوشی ندارند و بلعکس !!! اما این روش یک نقص کلی و مهم داشت . حتی اگر ایرانی ها هویت اسلامی خودشون رو کنار میگذاشتند بازهم هویت ایرانیشون مانع از تسلط آمریکا به وطنشون می شد . بی هیچ تردیدی کسی که به هزاران سال تمدن و ابرقدرتی حکومت هایی مثل هخامنشیان افتخار می کنه هیچ وقت زیردست آمریکا بودن رو تحمل نمی کنه ( شبیه چیزی که عربستان سعودی هست ) ! بنابر این این پروژه کنار گذاشته شد و از این به بعد سعی شد با حمله به هر دو هویت ایرانی اسلامی مردم ایران و ایجاد کینه نسبت به هم در بین مردم ایران موجبات فروپاشی ایران رو فراهم کنند . به همین دلیله که دیگه خبری از بازیهایی مثل Prince of Persia نیست و این بازی ها آروم آروم جای خودشون رو به Assassin's Creed Odyssey داده اند . به همین دلیله که فیلم هایی نظیر 300 ساخته میشن و به همین دلیله که مشاهیر ایرانی مثل مولانا و ... رو غیر ایرانی جا می زنن یا ابوعلی سینا رو یه دستیار پزشک نشون میدن ! ( پایان دیدگاه منتقدان داخلی ) خب نظر منتقدین موضوعات سیاسی رو مرور کردیم . نظر شما چیه ؟ آیا شرکتهایی مثل یوبی سافت بر اساس پلن آمریکا عمل می کنند ؟ آیا بازی هایی که حاوی تحریف تاریخ به منظور ضربه زدن به هویت ایرانی هاست بر اساس یک اندیشه ساخته میشن و از این به بعد هم باید منتظر این مدل بازی ها باشیم یا اینها همه حاصل توهم توطئه هستش ؟؟؟؟ این هم لینک تاپیک اخبار مختصر بازی ها و .... : لطفا این بحث در تاپیک فعلی بمونه و به تاپیک اخبار مختصر بازی ها کشیده نشه .- 100 ارسال
-
- 4
-
- هويج و چماق
- هخامنشیان
-
(و 23 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
سلامی گرم خدمت همه دوست داران شعر و هنر ایرانی . این تاپیک تعلق داره به همه کسانی که شعر و هنر ایرانی رو دوست دارن . هدف از این تاپیک قرار دادن بهترین شعرهای هست که مایه مباهات هر ایرانی در هرکجای دنیاس . قرار دادن شعرها در این تاپیک برای همه آزاده اما شعر نو و ترانه و ... رو در این تاپیک قرار ندید . ممنون از همه دوستان اما بی مقدمه میرم سراغ اولین شعر . از در درآمدی و من از خود به درشدم --- گفتی کز این جهان به جهان دگر شدم گوشم به راه تا که خبر میدهد ز دوست --- صاحب خبر بیامد و من بیخبر شدم چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب --- مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق --- ساکن شود بدیدم و مشتاقتر شدم دستم نداد قوت رفتن به پیش یار --- چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم --- از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم من چشم از او چگونه توانم نگاه داشت --- کاول نظر به دیدن او دیده ور شدم بیزارم از وفای تو یک روز و یک زمان --- مجموع اگر نشستم و خرسند اگر شدم او را خود التفات نبودش به صید من --- من خویشتن اسیر کمند نظر شدم گویند روی سرخ تو سعدی چه زرد کرد اکسیر عشق بر مسم افتاد و زر شدم استاد سخن سعدی فهرست شعرها صفحه اول شعر شماره 1 : از در درآمدی و من از خود به درشدم شعر شماره 2 : مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم شعر شماره 3 : ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد شعر شماره 4 : شمس و قمرم آمد سمع و بصرم آمد شعر شماره 5 : بیا ساقی آن می که حال آورد شعر شماره 6 : مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم شعر شماره 7 : ای سرو بلند قامت دوست شعر شماره 8 : برزگری پند به فرزند داد شعر شماره 9 : بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد شعر شماره 10 : به نام خداوند جان و خرد شعر شماره 11 : ای نوش کرده نیش را بیخویش کن باخویش را شعر شماره 12 : رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن شعر شماره 13 : روزی گذشت پادشهی از گذرگهی شعر شماره 14 : محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت شعر شماره 15 : علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را شعر شماره 16 : اینکه خاک سیهش بالین است شعر شماره 17 : فاش میگویم و از گفته خود دلشادم شعر شماره 18 : کنون خورد باید می خوشگوار شعر شماره 19 : دریاب که از روح جدا خواهی رفت شعر شماره 20 : درد عشقی کشیدهام که مپرس شعر شماره 21 : هر آن که جانب اهل خدا نگه دارد شعر شماره 22 : برد دزدی را سوی قاضی عسس شعر شماره 23 : حکایت کرد سرهنگی به کسری شعر شماره 24 : کودکی کوزهای شکست و گریست شعر شماره 25 : راهیست راه عشق که هیچش کناره نیست صفحه دوم شعر شماره 26 : یاد باد آن که ز ما وقت سفر یاد نکرد شعر شماره 27 : سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی شعر شماره 28 : نازنین آمد و دستی به دل ما زد و رفت شعر شماره 29 : حسب حالی ننوشتی و شد ایامی چند شعر شماره 30 : طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف شعر شماره 31 : آمدهام که سر نهم عشق تو را به سر برم شعر شماره 32 : زلف آشفته و خوی کرده و خندان لب و مست شعر شماره 33 : هر که شد محرم دل در حرم یار بماند شعر شماره 34 : شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنان شعر شماره 35 : مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم شعر شماره 36 : ساقیا! بده جامی، زان شراب روحانی شعر شماره 37 : به کدام مذهب است این؟ به کدام ملت است این؟ شعر شماره 38 : مطرب عشق عجب ساز و نوایی دارد شعر شماره 39 : در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم شعر شماره 40 : آن لحضه که از نیاز انسان شعر شماره 41 : تو پری زاده ندانم ز کجا میآیی شعر شماره 42 : آن یار کز و خانه ی ما جای پری بود شعر شماره 43 : دیدی که یار جز سر جور و ستم نداشت شعر شماره 44 : چون شوم خاک رهش دامن بیفشاند ز من شعر شماره 45 : ساقی به نور باده برافروز جام ما شعر شماره 46 : آب زنید راه را هین که نگار میرسد شعر شماره 47 : ندانم کان مه نامهربان، يادم کند يا نه؟ صفحه سوم شعر شماره 48 : .