از لیون کامپیوتر قســـــــــــــــــــــــــــــــــــطی خرید کنید فروش اقساطی برای سراسر ایران
اخبار سخت افزار ، نرم افزار ، بازی و دنیای آیتی در مجله لیون کامپیوتر 🤩
جستجو در تالارهای گفتگو
در حال نمایش نتایج برای برچسب های 'the evil whitin 2'.
1 نتیجه پیدا شد
-
چگونه Evil whitin 2 من را بیاد بهترین بازیهایSurvival Horror انداخت. شرکت های بازی سازی و ناشران از این که ما بترسیم، می ترسند! یکی از دلایلی که دیگر Dead space ندیدیم ولی بتلفیلید و استاروارز می بینیم همین است. Survival Horror مرده است !بازیبازان دیگر حوصله ترسیدن ندارند، این در حالی است که من گیمر با بازی های این سبک بازیباز شدم. از سری رزیدنت اویل و سایلنت هیلز تا Doom 3 و Dead space این ژانر مورد علاقه من است.( doom3 هم ژانر این بازی ها نیست فقط بخاطر وحشتش به ان اشاره شده است) خوب چند هفته پیش بازی Evil Within 2عرضه شد که من به دلیل گرفتاری فرصت نکردم بر آن نقدی داشته باشم . روز گذشته بعد از تمام کردن بازی برای بار سوم در سخت ترین درجه سختی و آنلاک کردن تمام توانایی ها و آیتم ها و مجسمه ها، آنقدر تحت تاثیر بازی قرار گرفته ام که ناخود آگاه word را باز کرده وشروع به نگارش نمودم. این شما و این دلایلی که به من میگوید شیطان درون 2 به یک بازی کلاسیک در تاریخ ژانر بدل خواهد شد. اگر بازی اویل ویتین 2 رو بازی نکرده اید پیشنهاد من این است، همین الان بازی رو شروع کنید و از خواندن این متن اجتناب کنید. شیطان درون دو در درون خود یک شاهکار کلاسیک مخفی دارد، جواهری خوش تراش، یادآور کلاسیک هایی چون رزیدنت اویل 2 یا سایلنت هیل 2. سکانس هایی نهایی شیطان دو چنان هیجان انگیزند و چنان تاثیر گذار و سریع که شما را روی نوک پنجه پا نگاه خواهد داشت. نماهایی مبارزه کیدمن با گارد امنیتی در موبیوس و کات شدن ناگهانی آنها به سکانس های ورد سباستین به درون خانه اش در لیمبو، موسیقی در حد شاهکار، کارگردانی قوی و هیجان حاکم براستی نمایشی درخشان از شینجی میکامی و تیمش است. تیمی که اینبار با کارگردانی جدید اثری بشدت شسته و رفته ارائه داده است. شیطان درون دو هرآنچه از بازی های وحشت و بقا می خواهم به من هدیه کرد، هراسناک و حیرت انگیز. کابوسی در کابوس دیگر . گمشده در تیره ترین بخش های STEM. شیطان درون دو از آن دسته دنباله هایی است که بسیار برتر از قسمت های اول خود ظاهر می شوندو این به این دلیل است که تیم سازنده میداند چه میخواهد. ستینگ اینجا آماده است: قهرمان خسته ، محیط هایی رعب آورو ناشناخته، گیم پلی بسیار سرگرم کننده، مدیریت آیتم ها و مهمات و باسهای سرسخت و هراسناک. من موفق شدم طی زمان 19 ساعت بازی در جه سختی کابوس بازی کنم و باید اقرار کنم جاهایی بدون مهمات فقط فرار میکردم ولی آنقدر مکانیزم های مخفی کاری بازی عالی و دقیق کار شده که من 70 درصد راه را با مخفی کاری رقتم! حتی زنان چاقو بدست یا نگهبانان سرسخت با پمپ آتش! آنها نیز با3 و 6 بار حمله مخفی با چاقو کشته می شوند. کشتن هرکدام از آنها با مهمات دردرجه سختی کابوس به تمام مهمات جمع شده در طی بازی تا آن لحظه رودریی با آنها نیاز دارد! پس تنها راه نبرد مخفی کاری است. لیلی دختر گمشده سبسشن کلید ماجراست. خلق یک بازی هراسناک و در حین حال نگه داشتن ریتم داستان و حفظ اتمسفر و در عین حال به کارگیری گیم پلی هیجان انگیز کاری است دشوار که سری رزیدنت اویل و سایلنت هیل به عنوان نمونه های درخشان این سبک توانستند به شکلی عالی به نمایش بگذارند. حالا شیطان درون 2 به پاخواسته! بازی که تک تک عناصر گیم پلی اش در خدمت خلق گیم پلی استفاده شده است. هر آیتم چنان دقیق در ساختار بازی به کار رفته که بعد از کمی فرک کردن و دقت ، میتوان استاد استفاده کردن از آن آیتم شد. تبر یک سلاح سرد مرگبار است که در بازی معمولا درسطل های زباله یافت می شود و قادر است با یک ضربه در حالت نرمال با قدرتی برابر هد شات سدمنان را نابود کند . دردرجه سختی هارد ضربه تبر خسارتی بسیار بالا دارد ولی مرگبار نیست. استفاده دقیق از این آیتم کلیدی در بازی فقط یکی از عناصر عالی بکار رفته در گیم پلی است که به بازیباز اجازه میدهد در مهمات صرفه جویی کند. برخلاف بازی های دیگر هراسناک که شما اکثرا نقش شکار را دارید و براحتی شکار می شوید، در شیطان دو با ارتقا زود هنگام بخش مخفی کاری شما تبدیل به شکارچی خواهید شد و حتی قادرید قویترین دشمنان را باضربات چاقو از پای دربیاورید و مهمات ارزشمند تر از طلا را برای بخش های سخت تر بازی ذخیره کنید. به لطف داستان شخصی و صدا گذاری قوی ،سبسشن کاستیانو کاراگاه سابق و قهرمان ما اینبار بشدت ملموس تر و انسانی تر است سیستم خلق مهمات و مدیریت آیتم ها و یکی از بهترین سیستم های ارتقا و مدیریت در بازیهای این سبک بشمار میرود و با قرار دادن آیتم های پیش نیاز برای خلق مهمات در گوشه کنار محیط نه تنها به شما اجازه می دهد هر نوع مهماتی دوست دارید خلق کنید و هر طور باب میلتان است بازی کنید، بلکه شما را وادار به جستجو در محیطهای تقریبا بزرگ خواهد کرد. اگر چه بازی سال 2014 ،قسمت اول سری، عنوانی قابل توجه بود ولی مشکلات زیادی داشت. مشکلات تکنیکی و باگ ها به کنار فریم ریت آذار دهنده در کنار دوربین ضعیف وFOV بد و صدا گذاری ها و شخصیت های چوبی از نکات بد این بازی بودند اما جوهره ساختاری بازی توانسته بود عناصری کلیدی سبک Survival Horror رابه خوبی پیاده سازی کند، چیزی که بسیاری از بازی های قبل ازآن جزء معدودی عنوان همانند سری Dead space از انجام آن باز مانده بودند. به جای تمرکز روی اکشن شلوغ همانند بازی بسیار بد رزیدنت اویل 6، تانگو گیم ورکز به ریشه ها برگشته بود، به ریشه های هراس و پرهیز از ترس های ناگهانی بی مووی، و بازگشت به ترس آهسته سوز وتاثیر گذار روانی. حالا سه سال گذشته و تیم مشکلات بازی یک را کاملا شناسایی و حل نموده است. حذف بلک بار های سینمایی(نفرین بازی Order) یکی از اقدامات مثبت بوده است. با حذف این بارها و بکارگیری دوربین عالی با قابلیت تنظیم FOV، این بار احتیاجی نیست همانند روز یک بازی اصلی برای حل مشکلات دوربین تاپیک ایجاد کنم! تانگو سعی داشته یک survival Horror مدرن خلق کند که در عین حال به ریشه ها وفادار باشد این نکته کلیدی درک بازی شیطان دو می باشد. ترکیب عناصر مدرن این بازی ها، درگیری های Melee با مخفی کاری قوی و شوتر جذاب و سیستم ارتقا سلاح پیچیده و ساختار شبه Open-world بازی در کنار عناصر هراسناک کلاسیک برگرفته ازبازیهایی چون رزیدنت اویل 4 و سایلنت هیلز به خوبی جواب پس داده است.بازی حکم نفس تازه ای را دارد که به کالبد ژانر تقریبا فراموش شده سری دمیده شده است. بازی Evil Within 2 یک گام به جلو برای ژانر به حساب میرود، گامی که از زمان عرضه رزیدنت اویل 4 برداشته شد و با سری Dead Space پیشرفت های بزرگی داشت. این بازی به من ثابت کرد حتی در سال اونلاین زده 2017 که داستان و اتمسفر در مرحله آخر لیست قرار دارند، وحشت و بقا هنوز می درخشد. کیدمن و سبسشن درطول بازی زیاد با هم رودرو نمی شوند بجز آغاز و پایان بازی ولی از نگاه کیدمن مشخص است که دلش برای سبسشن و این همه بلایی که سراو آمده میسوزد. بازی همانند قسمت اول خود سکانس های اکشن زیادی دارد، مخصوصا اگر بازی را در درجه سختی آسان یا نرمال بازی کنید زیرا مهمات بیشتر یافت میشود و میتوان بازی را در حالت بیشتر اکشن بازی کرد.اما طراحی مراحل هوشمندانه و استفاده به جا از عناصر مخفی کاری اینبار به ما اجازه میدهد نسخه هراسناک Gears راه نیندازیم! و درگیری ها را کم تر کوتاه تر و کنترل شده تر هدایت کنیم. همین عنصر ساده باعث شده گیم پلی حقیقی Survival Horror در شیطان درون دو پیاده سازی شود. دشمنان بازی حتی به تنهایی نیز می توانند چالش برانگیز باشند. تک تک دشمنان بازی هراسناک و مرگبارند حتی دشمنان ساده بازی که نقش سربازان پیاده نظام را دارند، نیز قادرند مرگبارو پایان دهنده باشند. دستکم گرفتن دشمنان در بازی بزرگ ترین اشتباه شما است حتی هنگامی که در حالت مخفی به زنان هراسناک چاقو بدست حمله ور میشوید و از ضربه فینیشر را به آنها وارد میکنید آنها ناگهان برمیگردند وضربه ای مهلک را به شما وارد می کنند که مقدار زیادی از سلامتی شما را نابود خواهد کرد. از آنجایی که دشمنان حتی ساده بازی قادرند براحتی شما را شکست دهند و شما باید دائم حواستان به درگیری ها و محیطی که قصد درگیری در آن را دارید باشد، سکانس های درگیری با دشمنان سخت تر بازی یا دسته ای از دشمنان عادی نا خودآگاه خیره کننده و هیجان انگیزاند. شوتر بازی چنان قوی و جذاب است که هیچ وقت تکرای نمی شود. تانگو استودیو سعی داشته که شما را هرگز در این نبردها قدرتمند جلوه ندهد زیرا درپایان اکثر این نبردها شما کلی از منابع خود را از دست داده، زخمی فرار می کنید. برخلاف بازی یک، دنباله یادگرفته که دشمنان باید هرچه بازی پیشرفت میکند تهدید آمیز تر و مرگبار تر باشند و فقط یکسری هدف برای تمرین تیر اندازی نباشند. بازی برپایه مکانیزم های شاهکار های کلاسیک این سبک ساخته شده است. هرکسی که چند بازی شاخص سبک Survival Horror را بازی کرده باشد براحتی متوجه خواهد شد چه برسد به نگارنده که بازی های مورد علاقه اش را با دقتی بالا رصد میکند. در حالی که مهمات کم، سلامتی نه چندان بالا و مدیریت آیتم ها از عناصر کلیدی این سبک به شما رمیرود و بازی شیطان دو بخوبی از آنها استفاده نموده است، این عناصر تنها نکاتی نیستند که بازی بر آنها تکیه میکند. بازی شیطان دو بخوبی مرزهای سبک را از هر جهت شناسایی و گسترش میدهد. جستجو در محیط ها بسیار مهم است. برای مثال مدیریت منابع به شکلی قوی حضور دارد ولی در اینجا چنان هوشمندانه پیاده سازی شده که تقریبا شکلی جدید به خود گرفته است. شما در اینجا با یک سیستم خطر کن /پاداش بگیر روبرو هستید. به دلیل وجود ساختار مراحل غیر خطی و حضور عناصر مخفی کاری بازی به شما اجازه میدهد برای هر درگیری را به خوبی وزن کنید به خوبی بررسی کنید ببنید آیا ارزش دارد که این دشمن را از پای درآورید ؟ آیا پاداشی که بازی به شما میدهد حالا با به شکل ژل سبز ارتقاء یا اسکرپ برای ارتقا سلاح ها و باروت برای خلق مهمات، کافی است که خود را وارد این درگیری کنید؟ و مهمات ذخیره شده را مصرف کنید؟ یا به دلیل وجود ماموریت های جانبی فراوان در بازی که در بیسیم سبسشن به شکل امواج سفید رنگ ( ماموریت های اصلی با رنگ نارنجی و تجهیزات با رنگ سبز) جستجو و کامل کردن این ماموریت هاهم پاداش دهنده است هم خطرناک زیرا در راه کامل سازی این عملیات ها، بازیباز با دشمنانی چالش برانگیز روبرو می شود و شاید تمام مهمات ذخیره سازی شده را از دست بدهد. کشتن دشمنان به شما Green Gel پاداش میدهد که به شما اجازه میدهد در نزد پرستار مرموز و دوست داشتنی بازی توانایی های خود را ارتقاء دهید. پرستارمرموز در هاب بازی - در اینجا شما توانایی ها را ارتقا میدهید. یکی از این تواناهایی ها،رها سازی بازیباز با بطری های پیدا شده در محیط از دست دشمنان است که بسیار کاربردی است. یکی دیگر لگدی قدرتمند است که در درگیری های شلوغ باعث میشود شما کنترل جمعیت بهتری داشته باشید و دشمنان را بسته به توانایی و ضعف هایشان که تا اینجای کار شناسایی کرده اید یکی یکی از پای در آورید. هر دشمنی که زمین می افتد باید سریعا برای نابودی اش به سبک Dead Space اقدام کنید زیرا قوی ترین دشمنان نیز با یک ضربه لگد به سر در حالت افتاده کشته خواهند شد و شما به مصرف مهمات احتیاجی نخواهید داشت. مپ بازی راهنمایی های خوبی به شما میدهد ولی فقط نباید سراغ نقاط علامت زده شده بروید . در کل محیط جوایز ارزشمندی وجود دارد. بازی رزیدنت اویل 7 دیگر بازی برجسته و هراسناک امسال بود که به ریشه ها بازگشت . هرچند تغییر نمای بازی من را خیلی راضی نکرد. حضوری بازی مثل Evil within 2 درست چند ماه بعد از عرضه رزیدنت 7 یک چیز را خیلی خوب مشخص میکند: حتما نباید نمای بازی اول شخص باشد تا بازی ترسناک جلوه کند در واقع ترسناک ترین بازی تاریخ سایلنت هلیز دو از نمای دوربین شناور استفاده میکرد. اویل ویتین دو مسیر شاهکار کلاسیک را دنبال میکند و ترسی آهسته سوز و و خزنده را به نمایش میگذارد که کم کم به سراغ شما می آید و شما را به جهان کابوس می برد. البته اویل 7 با معرفی مکانیزم های کلاسیک دوباره رجعتی به بازیهای قدیمی داشت و بازی درخشانی بود اما شیطان درون 2 درست است که به گذشته وفادار است ولی گرفتار آن نیست و قصد ندارد همان مکانیزم ها را تکرار کند بلکه سعی دارد Survival Horror را پیش براند. بدست اوردن ژل سبز بسیار حیاتی است بازی اصلی قسمت اول، بازی خوبی بود. اما آن هراسی که من به دنبالش بودم را در خود نداشت، حرفم را بد برداشت نکنید قسمت اول هراسناک بود اما به کارگیری همان ساختار برای مثال او نگاه کن طرف با اره برقی دنبالم میکند! را زیاد نمی پسندیدم. چیزی که مخاطبان در رزیدنت اویل 4 و 5 به آن عادت کرده بودند. تمرکز اصلی بازی شیطان دو روی بدنه هراس است، ترس Psychological؛خوشبختانه بازی قسمت دوم در دام کلیشه ها نمی افتد و تروری مرگبار و روانشناسانه در دل خود مخفی دارد. در حالی که تیم سازنده آزاد بوده که در خلق بازی در حد نهایت خود دیوانه وار و سورئال باشد، نگاه کنید به سکانس های درگیر شدن در ذهن قاتل عکاس خانم های مدل که با آنها قصد خلق آثار هنری را دارد؛ جهان بازی چنان تویست دار و سنگین خلق شده که علاوه بر اینکه با روان سبسشن به عنوان قهرمان بازی بازی می کند، روان مخاطب اصلی یعنی بازیباز را نیز در لحظاتی به خوبی به چالش می کشد. سکانس رودرویی با آبسکیورر آن کله دوربینی که خلق شده تا لحظات مرگ را به بهترین شکل ممکن ثبت کند از آن لحظات است. در نهایت بازی فقط مرتب هیولا های گروتسک به سمت شما پرتاب نمیکند تا تصویر پر از خون و دل وروده شود! هرچند این عناصر به وفور در بازی یافت می شوند، بلکه بازی تکه هایی از وحشت روانی را به آرامی به سمت بازیباز پرتاب می کند وقتی این لحظات به من میخورند کم کم من را ناآرام میکنند و هرچه پیشروی میکنم بی قرار تر میشوم. ترس های روانی که بر مخاطب به آرامی تاثیر میگذارند و اعصابش را به بازی می گیرند ابزار قدرتمند شیطان درون 2 هستندو از ترس های بی مووی در اینجا خبری نیست مبارزات بازی هم در بخش اکشن هم در بخش Survival Horror در خدمت عناصر کلیدی بازی هستند. برخلاف بازی های دیگر ژانر که یک چراغ قوه و یک کمد را برای مخفی شدن به شما هدیه میدهد ، اویل دو اصلا از اینکه شما را به یکسری تجهیزات قوی مجهز کند، نمی ترسد. بعد از چند ساعت بازی من هم شاتگان هم چند مدل اسلحه کمری، یک اسنایپر فوق العاده قوی و کمان نظامی فوق العاده کاربردی در واقع مفید ترین سلاح بازی، با کلی مهمات مرگبار یخ زننده و انفجاری و آتش زا و ... همراه خود حمل می کردم. البته در درجه سختی Hard بازی اصلا دست و دلبازی درجه سختی نرمال را ندارد و شما به سختی مهمات پیدا میکنید ولی اگر همانند من درست پیشروی کنید و هوشمندانه بجنگید و تبدیل به یک شکارچی ماهر شوید می توانید بازی را در درجه سختی بالا تمام کنید. شوتر بازی بشدت پالیش شده است. یک هد شات دقیق کلی وقت برای شما میخرد. به نظر خیلی سلاح های قدرتمند جسته ام درست است؟ اما این دنباله درخشان هیچ وقت مبارزات هوشمند رو با اکشن محض جایگزین نمیکند و دلیل اش هم چینش خوب دشمنان در محیط و استفاده از عناصر مخفی کاری قوی و عناصر محیطی است. لوله های آب آتشنشانی یا بشکه های سوخت جز کلیدی ترین عناصر نابودی دشمنان در درجه سختی بالا به حساب می آیند. وقتی بشکه سوخت چپ شد یک محیط چند متری قابل اشتعال مرگبار خلق میکند که با یک شلیک به آن آتش گرفته و آسیب زیادی به تعدادزیادی از دشمنان گرفتار درشعله ها میزند. از طرفی حوضچه های آب پدید آمده را میتوان با یک تیر برق زا تبدیل به یک زندان موقت نمود که دشمنان گیر کرده در آن براحتی برای چند لحظه دچار برق گرفتگی شده و بی تحرک می شوند و آماده اجرای ضربات پایان دهنده و مرگبار. مخفی کاری قدرتمند ترین راه جنگیدن دردرجه سختی بالا. اینها فقط جزیی از سیستم مبارزاتی هوشمند بازی است، سیستمی که به شما و هوش شما احترام می گذارد و به خوبی در نبردها همراهی تان می کند. یک تیر انفجاری که درست به یک هدف برخورد کرده قادر است تعداد زیادی دشمن را بدون پا بر روی زمین باقی گذارد و میتوان راحت کار آنها را ساخت. نه تنها مبارزات بسیار هوشمند طراحی شده بلکه در حین پویایی وشلیک حسی خیره کننده و عالی دارند. صدای شاتگان و کیک آن موقع شلیک و منفجر شدن کله دشمنان با گوری خیره کننده و جزییات بالا نه تنها حسی بسیار ارضا کننده دارد،بلکه در بخش مبارزات نیز استاندارد سبک Survival Horror را یک پله به بالا میبرد. از این به بعد من برای مقایسه اکشن بازی ها در این سبک و مبارزات در کنار اویل 4 یک تاچ استون دیگر برای مقایسه سراغ دارم. طراحی هنری بازی استادانه است بالا شبیه راهررو هتل فیلم-شاهکار کوبریک The Shining نیست؟ خلق توازن در ساختار بازی کاری است که استادانه انجام گردیده است. بازی هراسناک است و جهان کابوس وار شهر یونیون محل حادثه، پراست از محیط های رعب آور ولی بازی از این نمی ترسد که گهگاهی تکه ای بی اندازد یا شوخی تلخ و سیاهی با مخاطب داشته باشد. نوشیدن قهوه وسط درگیری یا تکه های سبسشن درباره لیوان قهوه خوری، یا دشمنانی چاق و غول پیکر که بعد از دیدن شما به شکلی خنده دار به سمتتان می آیند و منفجر می شوند گوشه هایی از این پاگرد تنفسی بازی هستند تا بازیباز را از فضای هراسناک و خفقان آور جهان بازی برای لحظاتی دور کرده ،نور امیدی به قلبش بتابانند. محیط های یونیون شروع به شکست می کنند و ساختار شهر ها رابه شدت سورئال میکنند.یاد سایلنت هلیز به خیر وقتی بازی میخواهد هراسناک باشد براحتی پرده نمایش عوض می شود وترس اصیل بر صحنه جاری می شود. من فکر میکنم همین ترکیب هوشمندانه عناصر کمتر جدی با بخش های بشدت هراسناک و روانی است که بازی را تبدیل به یک تجربه غیر قابل پیش بینی نموده است. طراحی دشمنان بازی یک کلام خیره کننده است، گروتسک به معنای واقعی کلمه؛ براستی یاد سایلنت هلیز افتادم. دشمنایی در بازی حضور دارند که برای همیشه در ذهن شما خواهند ماند. هر دشمنی متفاوت است و انیمیشن های خاص خود را دارد. بعد از مدتی بازی کردن حتی از صدای آنها از پشت اجسام یا دیوارها می توان نوع آنها را تشخیص داد. درست است که هیولا های زیادی در بازیهای شاخص این سبک معرفی گشته است، شیطان درون دو بخوبی مهر خود رو میزند و مخلوقاتی کابوس وار به بازی ارائه میکندو همانند کابوس آیزاک در Dead space 2، اینبار مخلوقی گروتسک با چند کله قطع شده زن و متصل شده به بدنی چندش آور و دستانی با اره های غول پیکر و هیبتی هراسناک و خنده هایی اعصاب خورد کن براستی کابوس سبسشن خواهد بود. فلش بک ها به گذشته سبسشن و بازی اول نیز خاطره انگیزند. به کمک جهان سورئال خلق شده توسط STEM ماشین خلق شده توسط یکی ازسازمان های قدرتمند جهان با نام موبیوس برای خلق یک ذهن واحد،در اینجا شاهد پرده های زیبای نمایشی سورئال هستیم. جهان بازی در قسمت دوم بدلیل نقص در هسته STEM دچار ناپداری و شکست شده و واقعیت و رویا در این جهان در هم پیچیده اند. به همین دلیل بازی براحتی میتواند بین ژانر های مختلف هراس سوییچ کند بدون اینکه برای ما توضیح دهد چرا؟ چرا واقعیت مرتب شیفت می شود یا شکست های زندگی سبسشن در اینجا مانیفستی برای بدترین ترس های اوست. شما هرگز نخواهید فهمید سر پیچ بعدی جهان یونیون که توسط STEM برای تست خلق شد و حالا دچار گسست گردیده چه چیزی در انتظارتان خواهد بود.شهر عادی خراب شده و خالی از سکنه برای مثال یاد آور رزیدنت اویل است در حالی که راهرو های پوشیده از پرده های بلند قرمز رنگ و طراحی محیط های داخلی براستی پیچیده و تاثیر گذار از بعد روانی، یادآور سایلنت هلیز و Twin Peaks می باشد. در Marrow شما باید بدنبال مهمات و منابع و ارتقاء خود باشید. ترس زمانی در بهترین شکلش نمود پیدا میکند که تکراری نباشد و پیدا کردن راهی برای سوییچ کردن دائم بین سبک های مختلف هراس و استایل بازی به این معنی است که بازی شیطان دو به سختی در دام کلیشه می افتد و الگوهای قابل پیش بینی ندارد، همیشه ترسناک باقی می ماند و هر لحظه بازیبازرا برای بقاء در نبردی سهمناک آماده نگه می دارد. تمرکز روی Survival اصیل یکی از دیگر بخش های درخشان شیطان درون قسمت دوم است. برخلاف نام Survival Horror بازی های کمی در این سبک توانسته اند تمرکز خود رابه شکلی مناسب بر این بخش مهم قرار دهند. بله اکثرا، بازیباز را مجبور میکنند کمی عاقلانه از مهمات و منابع استفاده کند اما بسیاری از آنها نه طراحی مراحل نه در مبارزات چنان طراحی شده اند که شما حس یک Survivor را داشته باشید. فردی که هر لحظه ممکن است کشته شود یا خستگی مفرط ناشی از بار روایی یا روانی زندگی او را در آستانه فروپاشی روحی و روانی قرار داده است. شیطان دو با ترکیب بخش داستانی و جهان open world و ترکیب عناصر کلیدی سری بازیها توانسته شما را واقعا به یک Survivor تبدیل کند. سکانس های درگیری Melee با مشت یا چاقوو نگاه شما به کادر استامینا و سلامتی، لحظاتی درخشان در بازی پدید می آورند که بندرت در بازی های ژانر دیده شده است. شما دائما در حال جستجو برای مهمات و دیگر منابع هستید تا بایافتن این منابع و ارتقاء سلاح ها و توانایی های جسمانی به جنگجویی قابل تبدیل شوید. فرایند ارتقاء سبسشن ازآن مرد شکست خورده مست در بار اول بازی به جنگجوی خسته با صورتی خونین و پر از زخم ولی مصمم در لحظات پایانی بازی یکی از بهترین نمایش های Survival Horror تاریخ سری بازیهای سبک را در بررسی کاراکتر و ارتقاء آن به نمایش میگذارد. سیستم مدیرت منابع و ساخت ایتم ها بهترین در کلاس خود است با جستجو در محیط و یافتن لوت در بازی و گوش کردن به پیغام های دیگران چه زنده یا مرده ، دیگر ساکنان این جهان آفت زده، و درس گرفتن از اشتباه های آنها شما پیروز می شوید. با گوش کردن به اکو های باقی مانده از سیگنال های تیم متخصص موبیوس که قبل از شما برای بررسی محیط و بدست گرفتن کنترل اوضاع از طریق STEM وارد شهر یونیون پلی گراند موبیوس، شده اند کلی مهمات و تجهیزاتی چون کیفهای بزرگ تر حمل مهمات می یابید. درکل جستجو در محیط های بازی بشدت جذاب و پاداش دهنده است وحس پیشرفت عالی به مخاطب هدیه می کند. حتی زیرخودر و ها نیز جایزه مخفی شده است. بازی شیطان درون 2 فقط در دموها وسکانس های کارگردانی شده و به اصطلاح اسکریپت شده ترسناک نیست. بازی احتیاجی به ست –پیس های خاص ندارد تا هراسناک باشد. در یکی از خانه های بازی با شبحی هراسناک روبرو می شوید یک زن عجیب و غریب که درواقع محرک کابوس های سبسشن است و او را به گذشته میبرد به بازی قسمت اول تا سبسشن با ترسها و شکست های خود ربرو شود . آن زن با خنده هایی هراسناک طوری سبسشن را صدا می زند انگار یک مادر به بچه خود در حال بازی کردن است و دلیل اش هم این است که از زمان حادثه قسمت اول تا کنون بخشی از روان سبسشن در STEM به دام افتاده و مرتب سعی دارد از دست این هیولا بگریزد. این مخلوق آسیب نمی بیند و مستقیم از جهان رویا بیرون آمده و ضد ضربه است! مخفی کاری تنها راه فرار سبسشن از دست اوست. این سکانس های اسکریپ نشده و رندوم برخورد با این لولو خورخوره و براستی هراسناک، لحظاتی درخشان از نمایش شیطان درون 2 را به اجرا میگذارد. رو ح نامیرا که از کابوس های گذشته سبسشن شکل گرفته است ، مخفی کاری در اینجا تنها راه ممکن است. بزرگترین تغییر بازی بجزاجرای بی نقص هراس اصیل و مکانیزم های عالی گیم پلی، طراحی گهگاه ساختار جهان-باز بازی است. بخش هایی از مراحل بازی از طراحی Open world بهره میبرند و با بوست حس کاووش در محیطی ناشناخته اجازه میدهند بازیباز بر ترس هایش غلبه کرده و با کاووش در همه نقاط محیط اقدام به پر کردن ذخیره تجهیزات خود کند، چه میخواهد گیاهان دارویی باشد یا اسکرپ های فلزی برای ارتقا سلاح یا باروت و یا ژل سبز یا ژل های بسیار کمیاب تر قرمز برای باز کردن نقاط کلیدی ارتقاء توانایی های سبسشن. سیستم ارتقا فوق العاده کار آمد، تک تک قدرت ها به کار می آیند. در قسمت دوم با ساختاری Sand-Box گونه روبرو هستیم. بازی به من اجازه میدهد بی پروا باشم و در محیط های در حال نابوی یونیون به کاووش بپردازم. بازی درباره ریسک چنین جستجویی با من صحبت کرده است حالا این انتخاب به عهده من است که دنبالش کنم یا نه. این محیط ها فقط برای جمع آوری لوت بزرگ نشده اند و در گوشه و کنارشان داستان های کوچک بزرگ زیادی وجود دارد. در همین کاووش هاست که اعضای گم شده تیم موبیوس را میابید چه زنده چه مرده. مامورسیاه پوستی که کمکش میکنید تا از طریق یک پاد عملیاتی از STEM خارج شودو برای شما آرزوی موفقیت میکند و یک شاتگان قدرتمند را به شما هدیه میدهد هر چند شانس موفقتیش براساس صدای ضبط شده مامور موبیوس در رایانه همان اتاق فقط 25 درصد است زیرا از هر چهار بازگشت از STEM فقط یکی موفقیت آمیز است و سه نفر دیگر دست از بازگشتن برمیدارند گویی هرگز وجود نداشته اند و در ساختارهای بزرخ گونه جهان STEM گم می شوند انگار رویایی در یک رویای دیگربوده اند. اعضای تیم مدیریت بحران خود اساسی در بحران به سر میبرند. خوب مطالب زیاد بود! در این هفته های اخیر درباره بازی زیاد فکر کردم و پس از سه بار اتمام بازی با مجموع زمانی حدود 50 ساعت تصمیم گرفتم با شما در اینباره صحبت کنم. وقت جمع آوری نقد بازی است: جایی ازبازی در سکانس آغازین ورود سبسشن به اولین آینه بازی او میگوید: "بگیر که رفتیم! ذل بزن به آینه" گویی آلیس وارد حفره خرگوش می شود. بازی کردن با قوانین سبک وحشت و بقاء و استفاده صحیح از عناصر قدرتمند آن و خلق اثری بیادماندنی کاری است سخت و نیازمند توانایی بالا. خوب شینجی میکامی و تیمش در اینجا با متانت و دقت بالا با این عناصر روبرو شده اند، قوانینی که میکامی خودش مقدار زیادی آنها را طی عرضه رزیدنت یک و 4 خلق کرد. تنگو گیم ورکز موفق شده این عناصر الد اسکول رو با یک جهان شبه Open -world ترکیب کند و نتیجه چیزی است شگفت انگیز وسفری هراسناک و درگیر کننده به درون روان انسان و جهان کابوس های او. بازی چند سال بعد از قسمت یک را دنبال میکند جایی که سبسشن کاستیانو کاراگاه سابق، حالا درمانده و ناخوش از روزگار بد و روح بیمار خودش؛در تنهایی زندگی میکند و بخاطر از دست دادن خانواده همسر و دخترش بشدت افسرده است و هنوز هم روحش در تسخیر کابوس هایی است که او در اولین ورودش به جهان شبیه سازی شده توسط STEM خلق شده توسط سازمان موبیوس، تجربه کرد. وقتی دوست و همکار قدیمی کیدمن دوباره از طرف سازمان مخفی موبیوس مامور می شود تا سبسشن رو از حقیقت موجود آگاه کند، سبسشن به خود می آید. حقیقتی که بسیار پیچیده است. دخترش لیلی نمرده بلکه به دلیل توانایی های سایکیک مادرش و همچنین روح پاکش به عنوان هسته STEM انتخاب شده تا دوباره یک جهان تازه خلق کند ، جهان مجازی یونیون، یک شهر که توسط ذهن واحد کنترل میشود و و زمین بازی موبیوس در بررسی روح وروان انسان است. موبیوس تصور مرگ لیلی را در ذهن سبسشن کار گذاشته بود تا کاراگاه سابق بیخیال جستجو برای خانوادش شود. حالا که سبسشن میداند لیلی زنده است و به عنوان هسته به STEM متصل شده باید برای نجاتش وارد جهان رویا شود. زیرا چند روزی است که جهان یونیون ارتباط خود را با مرکز کنترل موبیوس ازدست داده و یک اختلال گسترده STEM را فرا گرفته است. یک اثر هنری زیبا! موبیوس یک تیم مدیریت بحران به یونیون میفرستد. انسان ها با خوابیدن در پادهایی به ذهن مرکزی مستقر در هسته STEM در اینجا لیلی متصل میشوند و یک جهان شبیه سازی شده را با هم تجربه میکنند . مرگ در جهان شبیه سازی شده به دلیل نابودی ضمیرناخود آگاه انسان مساوی است با مرگ در جهان واقعی و آنهایی که در STEM بمیرند در لیمبو یا برزخ STEM برای همیشه گم میشوند و در جهان واقعی نیز در پاد به کما می روند. حالا سبسشن باید وارد جهان یونیون شود! حتی با اینکه از اولین ورودش این همه آسیب روحی به همراه دارد ولی برای لیلی شجاعانه وارد یونیون، جهان جدید خلق شده در ورژن جدید STEM می شود. او با خواست خود وارد جهان رویا و کابوس می شود تا دخترش را نجات دهد. جستجو در جهان یونیون یک حس دژاوو به همراه دارد. جهانی پر شده از تله های مرگبار و ساکنینی که بر اثر شکست ساختار STEM به مخلوقاتی دیوانه تبدیل شده اندکه هر چیزی را سر راهشان تکه تکه می کنند. شاید تا اینجا بگوییم بازی شبیه قسمت اول است ولی کاملا این موضوع اشتباه است. اویل ویتین دو تک تک لحظاتش ریفایند شده پالیش شده و همانند یک پرده عظیم نمایش فقط برای خلق یک تجربه نوین Survival Horror به نمایش در آمده است و از قسمت اول خود از هر جنبه ای بازی برتری است . جستجو در محیط های جذاب بازی نه تنها پاداش دهنده است بلکه خط داستانی را نیز کامل می کند. آن شخصیت پردازی ضعیف بازی اول را فراموش کنید. با تغییر صدا پیشگان و اجرای بهتر شخصت پردازی و توسعه کاراکتر، سبسشن حالا انسان خاکی تری است. وسط نبرد با هیولا های نشناخته از یک دایمنشن دیگر سیگار نمی کشد !و نقش پلیس بزن و بکش رابازی نمیکند. بشدت انسانی شده و ملموس است. یک پدر در جستجوی کودک گمشده خود در جهان کابوس. شخصیت عالی سبسشن به نظر من به بازی وزنه خاصی میدهد زیرا تمرکزروی شخصیت پردازی در بازی های Survival Horror بسیار حیاتی است و یک شخصیت پردازی قوی مارا با بار روانی ایجاد شده براین شخصیت ها همراه کرده و به ایمرژن خلق شده شدت می بخشد. جایی از دیالوگ های بازی ، سبسشن در تماس رادیویی با کیدمن به او میگوید دوباره لیلی را گم کردم! اون باید خیلی ترسیده باشه! باید خیلی حس تنهایی کنه! حس سبسشن در بیان این دیالوگ ها بسیار واقعی و تاثر برانگیز است. شخصیت های منفی هم نقش بسیار فعال تری در روایت داستان دارند. مخصوصا قاتل سریال کیلری که هنرمند است و از لحظه مرگ قربانی ها عکس میگیرد. اتمسفر بازی خیره کننده است چه در دل یونیون یا درمیانبر های اتصالی بین بخش های مختلف یونیون که به Marrowمعروف است .STEM به معنای ریشه، ساقه با بخش اصلی یک جسم است و Marrow در اینجا مغز استخوان هردو اشاره به شکل ماشین STEM دارند یک بخش گرد مغز مانند و ستون مهره ها که به مغز متصل است در اینجا Marrow دالان هایی هستند که برای اپراتور های موبیوس خلق شده اند یک نوع Back door با راه میانبر برای سفر به بخش های مختلف STEM. بهرحال کاووش بسیاردر اویل ویتین دو جذاب است و احترام من را به عنوان مخاطب بر می انگیزد. سکانس های فلش بک به بازی قبلی نیز جذاب ند و ما را بیاد ماجراجویی قبلی سبسشن می اندازند. با تمرکز روی عاصر Survival بازی مدیریت منابع خیلی قویی دارد. در درجه سختی بالا حتی یک گلوله هم بر نتیجه کار تاثیر دارد.در حالی که تعداد دشمنان بسیار بیشتر ازبازی قبلی است آنها بشدت تهدید کننده ترنیز به نظر می رسند. این دفعه بازی به شما آزادی بیشتری در اینکه چگونه به یک نبرد نزدیک شوید داده می شود. این که شما باید دقیق فکر کنید آیا به این گروه دشمنان حمله ور شوید یا نه؟ به دنبال اکو های سیگنال بی سیم ها بگردید، تاکوئست های جدید کشف شوند. برخلاف محیط های خطی وبسته بازی قبلی، محیط های قسمت دوم برتری خود را از جنبه طراحی ساختاری در همان دقایق اولیه به رخ می کشند. محیط هایی وابسته به هم از طرق مختلف با بخش های تقریبا بزرگ امکان جستجوی گسترده را فراهم میکنند و در همین کاووش هاست که بخش قدرتمند مدیریت منابع اویل ویتین 2 خود نمایی میکند این محیط های بزرگ یا چندین Point of interest برای جستجو کم کم به دلیل پاشش از هم بیشتر ساختار STEM در هم میشکند و پیچیده تر و ترسناک تر می شود. خیابان هایی که در آسمان شناور شده اند و خون و آتش از جاهایی عجیب و غریب فوران می کند. طراحی هنری مراحل بازی خیره کننده است وبه خوبی با ساختار روایی عجیب و غریبش مچ می شود و ذات غیر قابل پیش بینی اش را بیشتر به رخ می کشد. در طول داستان سبسشن با دستگاه بیسیم اش قادر است عملیات های اصلی و فرعی را رد گیری کند ، روشی جذاب برای پیگیری این بخش از بازی یعنی کوئست ها بدون اینکه به اتسمفر بازی با کلی علامت و مارکر در محیط آسیب وارد شود.این که با شخصیت های جانبی داستان چگونه رابطه برقرار کنیم دست خودمان است. میتوان به این شخصیت های در مانده کمک کرد تا به شکلی ازجهان کابوس رها شوند یا نه رهایشان کرد تا همانطور در دنیای یونیون باقی بمانند. اویل ویتین دو هم بخش اکشن قوی دارد هم مخفی کاری. باز دست شما ست که چگونه پیش روی کنید. مبارزات شوتر برخلاف قسمت قبل عالی از کار درامده اندو مکانیزم های شلیک و کریتکال هیت ها و ریلودد و صدای سلاح ها همه و همه بر سکانس های درگیری جذاب و هیجان انگیز بازی افزوده اند.شیطان درون 2 بشدت به ژانر وحشت احترام میگذارد و این احترام رابه شکل رفرنس هایی به بازی ها و آثار سینمایی شاخص نشان میدهد. کمبات خشن و ناب است و مخفی کاری دقیق و کاربردی .حمله از زاویهای کنار دیوار یا از پشت سر یا استفاده از تیر دودزا و حمله در دود همه کاربردی هستند. باسهای بازی نیز هراسناک وناراحت کننده. کمپین 15 ساعته تا 18 ساعته بازی نیز از نظر طول و ارزش تکرار بسیار ارزشمند است. سه بخش مبارزه و مخفی کاری و چالاکی سه بخش اصلی ارتقا شخصتی بازی است وبا قوی کردن هرکدام الگوی خاص مد نظر شما تقویت خواهد شد. میخواهید دقت بالای هدف گیری داشته باشید تا مهمات کمتری مصرف کنید؟ بخش سلاح گرم را ارتقا دهید. یک شکارچی مخفی؟ بخش مخفی کاری! میخواهید با Melee با دشمنان درگیر شوید ؟ بخش چالاکی . سیستم خلق مهمات و بسته سلامتی نیز دگرگون شده و شما به مواد خام اولیه برای خلق این ایتم ها احتیاج دارید این مواد در محیط پراکنده بوده و یا بعد از شکست دشمنان از آنها به جای می ماند . خوب شاید فکر کنید این خلق مهمات بازی را آسان میکند باید بگویم که خلق این ایتم ها فقط پای میز های کار مخصوص در چند نقطه از جهان بازی باصرفه است و ساختن این ایتم ها در حین بازی به مواد اولیه بیشتری نیاز دارد. مثلا پای میز کار یک گلوله با یک باروت ساخته می شود ولی در جهان بازی در حین بازی کردن به چهار باروت برای خلق همان یک گلوله نیاز است این بخش هوشمند شما را وادار به برنامه ریزی دقیق می کند تا مسیر یک میز کار تا میز بعدی را با برنامه ریزی پیش ببرید. در گوشه و کنار بازی و زیر خودرو ها شما مواد اولیه را پیدا خواهید کرد که میزان نامحدود روی هم استک می شوند یعنی شما میتوانید هر چقدر که میخواهید گیاه دارویی پیدا کنید ولی همزمان با نهایت ارتقا فقط 6 عدد بسته سلامتی همراه داشته باشید.در حالی که بازی ست پیس های هراسناکی را نمایش میگذارد این کاووش ها هستند که می درخشند. گویی که در یک پارک سرگرمی وحشت گیر افتاده باشید و مجبورباشید از کنار هیولا هایی کابوس وار گذر کنید. جستجوکردن در جاهایی که روی مپ بازی علامت گذاری نشده اند اکثرا به پیدا کردن کلی جایزه باارزش ختم می شوند به همین دلیل است که باید تمام گوشه و کنار بازی را جستجو کرد.در همین جستجو هاست که با آن روح هراسناک روبرو می شوید. در جاهایی از بازی با این شبح به صورت رندوم برخورد می کنید. فقط فرار نظر من را بخواهید شیطان درون دو از هر جنبه ای Survival horror را ارتقاء می بخشد. بازی یاد آور دوران خوش کلاسیک های شاخص این سبک است. اویل ویتین دو بشدت به ما احترام میگذارد وراهکارهای آن تازه و هیجان انگیز هستند، بازی روی عناصری که یک بازی Survival horror را ناب میکنند، تمرکز بالایی میکند وهمین آن را به یک عنوان شاخص تبدیل میکند و با تمرکز بالا روی خلق موانع برای بازیباز و بعد با قرار دادن آیتم های مورد نیاز برای گذر از این موانع به او به شکلی دقیق و مدیریت شده، حس پیروزی و گذر از این موانع و بقاء را که عامل اصلی جذابیت این ژانر است تقویت میکند. شاید کاری که اویل ویتین دو میکند خیلی تازگی نداشته باشد ولی بازی چنان انجام می شود که گویی این مکانیزم ها برای اولین بار اختراع شده اند. بازی همه کارهایش را دقت انجام میدهد، میترساند، امیدوار میکند، درگیری ایجاد میکند مدیریت منابع ایجاد میکند و اتمسفر هراسناک خلق می کند و... بالانس کردن این عناصر بسیار سخت است ولی شیطان درون دو چنان کارش را با مهارت انجام میدهد که بعد از آن پایان غمناک و تاثیر گذار، برای همیشه در ذهن مخاطب این سبک خواهد ماند. براستی Evil Within 2 یکی از بهترین Survival Horror های دهه اخیر است. رضا قاسمی