رفتن به مطلب

یه داستان جالب بین منو یکی از کاربران فروم :D


سعید حسینی
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

اقا حسیسن کمی برگردیم به عقب تر(دوره جد بزرگ حضرت ادم)منو شما هم فامیلیما گفته باشم :rolleyes:

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود بر جناب حسینی عزیز 

من خودمو گذاشتم جای اون فامیل عزیزتون که لحظه ایست بی نظیر و خوشحال کننده که یه هو با یکی از 

مدیرانی که خیلی دوستش داری و باهاش مکالمه و چتم میکنی روبرو شی و فامیلم باشی و خبر نداشته باشی تا اون لحظه واقعا لحظه ایست به یاد ماندنی 

به این میگن فامیلیه دوطرفه ( هم از این ور و هم از اون ور ) واقعا جالب بود 

_______________________

 

سلام بعدی هم خدمت فامیل جناب حسینی که متاسفانه هنوز اسم شریفشونو نمیدونیم 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

جالب بود  :D

ظاهرا فامیل جدید هم تو کار کامپیوتر و سخت افزاره  ^_^  ^_^

اقای حسینی یه شعبه هم تو رشت بزنین

لینک به دیدگاه
Share on other sites

جالبه من فکر میکردم خودم اصلا از خونه بیرون نمیرم در بدترین شرایط بازم پسردایی دختر خاله همسراشون سالی یه بار میبینم! البته چون رشت بوده شاید دلیلش اینم بوده!

یه موردی شاید بد نباشه بگم خیلیا همچین موقعیتی خوشحال میشن اما من ترجیح میدم اتفاق نیفته! نمیدونم چرا ولی حس خوبی بهم دست نمیده که دوباره تو اون سایت فعالیت عادی داشته باشم یه اخلاقی دارم مثلا فلان پست بدم پیش خودم فکر میکنم نکنه چیز بد و خلاف قوانینی گفته باشم حالا با من بمونه تو رودربایسی :( (شاید یه مواقعی آدم دوست داشته باشه یکم ریسک پذیر تر فعالیت بکنه تو سایت ولی وقتی فامیلی نمیشه) یا اینکه راحت نیستم خیلی حرفا و کارها بکنم چون شاید فکر کنم تو فامیل کسای دیگه هم بفهمن :-? (البته اینارو کل مربوط به خودم گفتم و منظورم جناب مدیرسایت و فامیلشون نیست) یا یه چیز دیگه مثلا میام تو سایت میمونم تو آمپاس که الان باهاش حال و احوال بکنم؟! نکنم؟! چند وقته چیزی نگفته نکنه خوشش نمیاد؟!!و... =))

لینک به دیدگاه
Share on other sites

جالب بود  :D

ظاهرا فامیل جدید هم تو کار کامپیوتر و سخت افزاره  ^_^  ^_^

اقای حسینی یه شعبه هم تو رشت بزنین

 

یه شعبه دارند اونجا.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

قدیم با چاپار نامه می دادن حالا با ایمیل! :D  حالا قدیم با همون چاپار تو فاصله 20 کیلومتر همو میشناسیدن!حالا هیجکی هیچ کس رو نمیشناسه!!!! =))

آقا کوه به کوه نمیرسه اما آدم به آدم میرسیه!!! :D :D :D :D :D

ویرایش شده توسط Abolfazl-like
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود @};-

دوستان قسمت اول داستان آقای حسینی رو متوجه شدید ؟

کل عروسی با سوالات مشغول بوده اگر جاش بود که ویندوز پی سی و لب تاپ هم می آوردن که عوض کنه

خدایی برای من که خیلی درد آوره و شاکیم از روابط عمومی و دید و بازدید این حرفا عقب می مونی

می ری خونه دایی... پسر دایی میکشه که بیا ویندوز عوض کن یا گوشیم خراب شده و ....

میری مراسم تدفین هم باید موبایل تنظیم کنی و ماجرا ها

اگر نکنی هم که واویلا ...  :(

 

اما ماجراش کلا جالب بود  :D

لینک به دیدگاه
Share on other sites

بله بنده نيز تو كار سخت افزار هستم

آقاي حسيني نماينده دارن تو رشت

اسم من هم محمد رضا هست

با تشكر از شما دوستان عزيز

‏(واي جقد سخت بود كتابي حرف زدن) :دي

لینک به دیدگاه
Share on other sites

تمام اعضای سایت بخشی از خانواده لیون هستن @};- @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

بله بنده نيز تو كار سخت افزار هستم

آقاي حسيني نماينده دارن تو رشت

اسم من هم محمد رضا هست

با تشكر از شما دوستان عزيز

‏(واي جقد سخت بود كتابي حرف زدن) :دي

اتفاقا به نظرم لازم نیست با آقا سعید لفظ قلم صحبت کرد چون من دفعه ی اول هم که رفتم توی فروشگاه و باهاشون صحبت کردم آدم خوش رو و خوش مشربی هستن و من احساس راحتی در صحبتم با ایشون میکردم ...در کل باهاشون راحتم ... :D :D :D :D

ویرایش شده توسط MAHDI_VAMPIRE
لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...