رفتن به مطلب

پدر(ای جان من)


hk1377
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

همه شما میدانید یک هفته دیگه تولد امام علی(ع) و روز پدر گفتم یک تاپیک بزنم تا حول این موضوع بحث کنیم فلسفه این روز برسی کنیم بگیم چی میخواهیم بگیریم چگونه از پدری که این همه برایمان زحمت کشیده تا الان به این مرحله از زندگی رسیدیم  تشکر کنیم 

اوست که رنج ها رو تحمل کرده که تو در راحتی باشی  ایا حقش نیست دستش روببوسیم و بگیم بابا ممنون یک کادو نا قابل با یک شاخه گل که چیزی از ما کم نمیکنه چه بزرگ باشیم چه کوچک چه پدرمان زنده یا مرده باشه ولی تشکر لازمه اگه زنده قدرش بدونید اگه مرده گل رو سر خاکش ببرید تا با پدرتون دو کلمه تنها صحبت کنید تشکر کنید به خاطر رفتار ناپسندی (که انشاالله با پدر ومادر نداشته باشید) طلب بخششش کنید 

 

 

در قران امده به پدر و مادر حتی اف هم نگویید چه برسه ناراحتشان کنید 

این تاپیک زدم تا از همه پدران تشکر و روز مرد تبریک بگوییم 

ویرایش شده توسط hk1377
لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود

تاپیک زیباییه

منم این روز عزیز رو پیشاپیش به پدرهای گرامی وعزیز لیون تبریک میگم.ان شاا... همیشه شاد وتندرست باشند :x @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

یک سوال دارم فقط یک روز را در سال به پدر خود هدیه بدهیم و دستش را ببوسیم یا همیشه؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

یک سوال دارم فقط یک روز را در سال به پدر خود هدیه بدهیم و دستش را ببوسیم یا همیشه؟

تا عمر داریم 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

این روز عزیز رو به تمامی پدران بچه های لیون تبریک عرض می کنم و همینطور به پدر خودم :D انشاالله همشون سالم و سلامت باشنند همیشه :x

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ای تکیه گاه محکم من ، ای پدر جان


ای ابر بارنده ی مهر و لطف و احسان


ای نام زیبایت همیشه اعتبارم


خدمت به تو در همه حال ، هست افتخارم


@};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

دوستان عزیزم

قدر پدر و مادر رو بدونید.هر کدوم که نباشن به نحوی زندگی سخت میشه.

تا هستن باید قدرشون رو دونست و دستاشون رو بوسید. . . . . .

هم بودن پدر رو تجربه کردم و هم جند سالی میشه که نبودش رو تجربه میکنم و هر روز بیشتر از قبل کمبودش رو احساس میکنم.

خدا همه پدر و مادر ها رو حفظ کنه و همیشه سایشون بالای سر ما باشه. . . . . .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

واقعا پدر ومادر گنجی که هیچ معادلی نداره

پس حواستان باشه که ناراحتشان نکنید 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

حیف که باید آبروداری کنم. فقط برای این که صدای اقلیت ( شاید هم اکثریت خاموش، کسی چه می‌دونه؟) شنیده بشه بگم که همه‌ی پدرها و نیز مادرها شایسته‌ی این عواطف غلیظ و رقیق نیستند.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

حیف که باید آبروداری کنم. فقط برای این که صدای اقلیت ( شاید هم اکثریت خاموش، کسی چه می‌دونه؟) شنیده بشه بگم که همه‌ی پدرها و نیز مادرها شایسته‌ی این عواطف غلیظ و رقیق نیستند.

:-? :( :-? :-?

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

حیف که باید آبروداری کنم. فقط برای این که صدای اقلیت ( شاید هم اکثریت خاموش، کسی چه می‌دونه؟) شنیده بشه بگم که همه‌ی پدرها و نیز مادرها شایسته‌ی این عواطف غلیظ و رقیق نیستند.

 

ماذا فازا ؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

حیف که باید آبروداری کنم. فقط برای این که صدای اقلیت ( شاید هم اکثریت خاموش، کسی چه می‌دونه؟) شنیده بشه بگم که همه‌ی پدرها و نیز مادرها شایسته‌ی این عواطف غلیظ و رقیق نیستند.

 

تا آخرش رفتم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ماذا فازا ؟

شعر از سیمین بهبهانی هست. زمان دبیرستان که خواندمش فهمیدم تنها نیستم. البته شرح حال من نیست و قصدم این بود که یادآوری کنم واقعیت همه‌جا یک شکل نیست.

" بچه ها صبحتان بخیر ، سلام !

درس امروز ، فعل مجهول است 

فعل مجهول چیست می دانید ؟

نسبت فعل ما به مفعول است ... "

در دهانم زبان چو آویزی 

در تهیگاه زنگ ، می لغزید . 

صوت ناسازام آنچنان که مگر 

شیشه بر روی سنگ می لغزید . 

ساعتی داد آن سخن دادم 

حق گقتار را ادا کردم 

تا ز اعجاز خود شوم آگاه 

ژاله را زان میان صدا کردم :

" ژاله از درس من چه فهمیدی ؟"

پاسخ من سکوت بود سکوت ...

" د جواب بده ! کجا بودی ؟

رفته بودی به عالم هپروت ؟..."

خنده دختران و غرش من 

ریخت بر فرق ژاله ، چون باران 

لیک او بود غرق حیرت خویش 

غافل از اوستاد و از یاران . 

خشمگین ، انتقام جو ، گفتم :

" بچه ها گوش ژاله سنگین است !"

دختری طعنه زد که :" نه خانم !

درس در گوش ژاله یاسین است "

باز هم خنده ها و همهمه ها 

تند و پیگیر می رسید به گوش 

زیر آتشفشان دیده من 

ژاله آرام بود و سرد و خموش .

رفته تا عمق چشم حیرانم ، 

آن دو میخ نگاه خیره او 

موج زن ، در دو چشم بی گنهش 

رازی از روزگار تیره او 

آنچه در آن نگاه می خواندم 

قصه غصه بود و حرمان بود 

ناله ای کرد و در سخن آمد 

با صدایی که سخت لرزان بود :

" فعل مجهول ، فعل آن پدری است 

که دلم را ز درد پر خون کرد 

خواهرم را به مشت و سیلی کوفت 

مادرم را ز خانه بیرون کرد 

شب دوش از گرسنگی تا صبح 

خواهر شیر خوار من نالید 

سوخت در تاب تب ، برادر من 

تا سحر در کنار من نالید 

در غم آن دو تن ، دو دیده من 

این یکی اشک بود و آن دگر خون بود 

مادرم را دگر نمی دانم 

که کجا رفت و حال او چون بود ... "

گفت و نالید و آنچه باقی ماند 

هق هق گریه بود و ناله او 

شسته می شد به قطره های سرشک 

چهره همچو برگ لاله او 

ناله من به ناله اش آمیخت 

که : " غلط بود آنچه من گفتم 

درس امروز ، قصه غم توست 

تو بگو ! من چرا سخن گفتم ؟

فعل مجهول فعل آن پدری است 

که تو را بی گناه می سوزد 

آن حریق هوس بود که در او 

مادری بی پناه ، می سوزد ... "

لینک به دیدگاه
Share on other sites

پدر!

نامی زیبا و روزی زیباتراست ولی!!

اصلا دوست ندارم عرفانی و فریبنده برخورد کنم!

هر پدری پدر نمیشه!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

پدر هر جور که باشه باشه هم پدره احترامش واجبه 

بله زمانی هم که به خاطر هوس بازی با لگد انداخت بیرون و با فالاکت زندگی کردی اونم تو خرابه ها اون وقتا باید بگی (پدر هر جور که باشه باشه هم پدره احترامش واجبه)

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اطلاع دارین که سمیه چند وقت پیش مرد؟ می دونین که رعنا هنوز زنده است؟ می دونین که یک پدر این سرنوشت رو برای رعنا رقم زد؟ شما که می گین پدر در هر حال شایسته ی احترامه شریک جرم هستید.http://www.mashreghnews.ir/fa/news/405867/عکس-مراسم-تشییع-سمیه-مهری-قربانی-اسید-پاشی

http://fararu.com/fa/news/187933/تصاویر-مادر-و-دختر-قربانی-اسیدپاشی

ویرایش شده توسط سعید بهمنیان
لینک به دیدگاه
Share on other sites

دوستان لطفا این بحث های ناراحت کننده رو نکنید.این موارد بسیار کم و اجتناب ناپذیرن

لینک به دیدگاه
Share on other sites

دوستان لطفا این بحث های ناراحت کننده رو نکنید.این موارد بسیار کم و اجتناب ناپذیرن

آفرین آقا حمید کاملا درست میفرمایید همه جا خوب و بد هست ...

forget & forgive ... @};-  :x

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...