رفتن به مطلب

مطالب شنیدنی و آموزنده


MoHaMaD
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

اهميت كمك به ديگران ....

یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"

خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد!

افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.

مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!"

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت!

افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"

خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!"

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • ارسال 1.3k
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

اگه تکراریه ببخشین :

خدا همیشه با توست.

شبي‌ مردي‌ خوابي‌ عجيب‌ ديد. در خواب‌ ديد كه‌ در ساحلي‌ راه‌ مي‌رود. و حضور خدا را نزد خودبيش‌ از پيش‌ حس‌ كرد. او مي‌توانست‌ با نگاهي‌ به‌ آسمان‌، صحنه‌هايي‌ از زندگي‌اش‌ را ببيند. او با هرصحنه‌، دو رد پا را روي‌ ماسه‌هاي‌ ساحل‌ مي‌ديد، يكي‌ متعلق‌ به‌ خود و ديگري‌ ردپايي‌ كه‌ نشانگر حضورخدا بود. وقتي‌ آخرين‌ صحنه‌ زندگي‌اش‌ در برابرش‌ نمايان‌ گشت‌، او به‌ ماسه‌هاي‌ ساحل‌ نگاهي‌ انداخت‌و متوجه‌ شد كه‌ در بسياري‌ از مواقع‌ در طول‌ راه‌ زندگي‌اش‌، فقط يك‌ رد پا روي‌ ماسه‌ها ديده‌ مي‌شود.همچنين‌ متوجه‌ شد كه‌ در اوقاتي‌ فقط يك‌ رد پا ديده‌ مي‌شود كه‌ ناهموارترين‌ و بحراني‌ترين‌ اوقات‌زندگي‌اش‌ محسوب‌ مي‌شدند. او كه‌ به‌ شدت‌ غمگين‌ شده‌ بود، از خدا پرسيد: “باريتعالي‌، خودت‌فرمودي‌ كه‌ وقتي‌ تصميم‌ بگيرم‌ از تو دنباله‌روي‌ كنم‌ و مطيعت‌ باشم‌، در تمام‌ طول‌ همراهم‌ خواهي‌ بود.ولي‌ متوجه‌ شده‌ام‌ كه‌ در طول‌ بدترين‌ و بحراني‌ترين‌ اوقات‌ زندگي‌ام‌، فقط يك‌ رد پا وجود دارد.نمي‌فهمم‌ چرا زماني‌ كه‌ بيشتر از هميشه‌ به‌ تو نياز داشتم‌، مرا به‌ حال‌ خود رها كردي‌ و تنهايم‌ گذاشتي‌”.

خداوند يكتا پاسخ‌ داد: “اي‌ بنده‌ عزيز و ارزشمندم‌، من‌ به‌ تو عشق‌ مي‌ورزم‌ و هرگز تو را به‌ خود رهانمي‌كنم‌ و تنهايت‌ نگذاشته‌ام‌. در مواقعي‌ كه‌ با رنج‌ و دشواري‌ زياد دست‌ و پنجه‌ نرم‌ مي‌كردي‌، يعني‌زماني‌ كه‌ فقط يك‌ رد پا ديده‌اي‌، من‌ تو را روي‌ شانه‌هاي‌ همراهي‌ خود حمل‌ مي‌كردم‌”.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

روزی رسول خدا (صل الله علیه و آله) نشسته بود، عزراییل به زیارت آن حضرت آمد

پیامبر(صل الله علیه و آله) از او پرسید:

ای برادر! چندین هزار سال است که تو مأمور قبض روح انسان ها هستی

آیا در هنگام جان کندن آنها دلت برای کسی سوخته است؟

عزارییل گفت در این مدت دلم برای دو نفر سوخت:

- روزی دریایی طوفانی شد و امواج سهمگین آن یک کشتی را در هم شکست همه سر نشینان کشتی غرق شدند، تنها یک زن حامله نجات یافت او سوار بر پاره تخته کشتی شد و امواج ملایم دریا او را به ساحل آورد و در جزیره ای افکند و در همین هنگام فارغ شد و پسری از وی متولد شد، من مأمور شدم که جان آن زن را بگیرم، دلم به حال آن پسر سوخت.

۲- هنگامی که شداد بن عاد سالها به ساختن باغ بزرگ و بی نظیر خود پرداخت و همه توان و امکانات و ثروت خود را در ساختن آن صرف کرد و خروارها طلا و جواهرات برای ستونها و سایر زرق و برق آن خرج نمود تا تکمیل نمود. وقتی خواست به دیدن باغ برود همین که خواست از اسب پیاده شود و پای راست از رکاب به زمین نهد، هنوز پای چپش بر رکاب بود که فرمان از سوی خدا آمد که جان او را بگیرم، آن تیره بخت از پشت اسب بین زمین و رکاب اسب گیر کرد و مرد، دلم به حال او سوخت بدین جهت که او عمری را به امید دیدار باغی که ساخته بود سپری کرد اما هنوز چشمش به باغ نیفتاده بود اسیر مرگ شد.

در این هنگام جبرئیل به محضر پیامبر (صل الله علیه و آله) رسید و گفت ای محمد! خدایت سلام می رساند و می فرماید: به عظمت و جلالم سوگند شداد بن عاد همان کودکی بود که او را از دریای بیکران به لطف خود گرفتیم و از آن جزیره دور افتاده نجاتش دادیم و او را بی مادر تربیت کردیم و به پادشاهی رساندیم، در عین حال کفران نعمت کرد و خود بینی و تکبر نمود و پرچم مخالفت با ما بر افراشت، سر انجام عذاب سخت ما او را فرا گرفت، تا جهانیان بدانند که ما به آدمیان مهلت می دهیم و لی آنها را رها نمی کنیم.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اهميت كمك به ديگران ....

یک مردِ روحانی، روزی با خداوند مکالمه ای داشت: "خداوندا! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شکلی هستند؟"

خداوند آن مرد روحانی را به سمت دو در هدایت کرد و یکی از آنها را باز کرد؛ مرد نگاهی به داخل انداخت. درست در وسط اتاق یک میز گرد بزرگ وجود داشت که روی آن یک ظرف خورش بود؛ و آنقدر بوی خوبی داشت که دهانش آب افتاد!

افرادی که دور میز نشسته بودند بسیار لاغر مردنی و مریض حال بودند. به نظر قحطی زده می آمدند. آنها در دست خود قاشق هایی با دسته بسیار بلند داشتند که این دسته ها به بالای بازوهایشان وصل شده بود و هر کدام از آنها به راحتی می توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پُر کنند. اما از آن جایی که این دسته ها از بازوهایشان بلند تر بود، نمی توانستند دستشان را برگردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند.

مرد روحانی با دیدن صحنه بدبختی و عذاب آنها غمگین شد. خداوند گفت: "تو جهنم را دیدی!"

آنها به سمت اتاق بعدی رفتند و خدا در را باز کرد. آنجا هم دقیقا مثل اتاق قبلی بود. یک میز گرد با یک ظرف خورش روی آن، که دهان مرد را آب انداخت!

افرادِ دور میز، مثل جای قبل همان قاشق های دسته بلند را داشتند، ولی به اندازه کافی قوی و تپل بوده، می گفتند و می خندیدند. مرد روحانی گفت: "نمی فهمم!"

خداوند جواب داد: "ساده است! فقط احتیاج به یک مهارت دارد! می بینی؟ اینها یاد گرفته اند که به همدیگر غذا بدهند، در حالی که آدم های طمع کار تنها به خودشان فکر می کنند!"

اين واقعا عالي بود و م به تن ادم سيخ ميكنه . اينو ياد بگيريم كه به هم كمك كنيم و ارزش زدنگيه خوب به همينه @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ديد شخصي من :

از اين جمله " كاشكي از خدا چيز ديگه اي ميخواستم " كاملا متنفرم

واسه اينكه از خدا چيزي خواستيم ، حالا بهمون داده ، و باز داريم نا شكري ميكنيم . بس كنيم اين ناسپاسي رو و خدا رو شكر كنيم بابت همه چيزهايي كه بهمون داده و باز بخوايم ازش تا براي بدست اوردن چيزهاي بيشتر بهمون كمك كنه و بي عرضه گي خودمون رو به دوش تقدير و خواست خدا نگذاريم .

بخواه تا به تو داده شود و بكوب تا درها به روي تو باز شود " انجيل مسيح "

لینک به دیدگاه
Share on other sites

راه آشتی را کسی باید بیابد که خود سبب جدایی شده است . ارد بزرگ

کسی که از ابتدا نا بینا به دنیا آمده است معنی تاریکی را نمی فهمد زیرا هرگز روشنایی را تجربه نکرده است. خردمند بودایی

نبوغ یعنی یک درصد الهام گرفتن و نودونه درصد عرق ریختن . ادیسون

دانش پزشکی در عرض چند سال گذشته چنان پیشرفت حیرت انگیزی کرده است که امروز برای یک پزشک غیر ممکن است در بیمار خود عضو سالم پیدا کند . اریل وینسون

لینک به دیدگاه
Share on other sites

روز را خورشید میسازد. روزگارش را ما.

زندگی یعنی هر روز و هر ساعت زیستن.

موفقیت پیش رفتن است نه به نقطه پایان رسیدن.

معمولا از شکست بیشتر می آموزیم تا از موفقیت.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

دو فرشته

دو فرشته ، برای گذراندن شب ، در خانۀ یک ثروتمند فرود آمدند . این خانواده رفتار نامناسبی داشتند و دو فرشته را به مهمانخانه مجلل خود راه ندادند ، بلکه زیر زمین سردخانه را در اختیار آنها گذاشتند . فرشتۀ پیر در دیوار زیرزمین شکافی دید و آن را تعمیر کرد .

وقتی که فرشتۀ جوان از او پرسید چرا چنین کاری کردی ، او پاسخ داد : (( همۀ امور بدان گونه که می نمایند نیستند )).

شب بعد این دو فرشته به منزل یک خانواده فقیر ولی بسیار مهمان نواز رفتند ، بعد از خوردن غذایی مختصر ، زن و مرد فقیر ، رختخواب خود را در اختیار دو فرشته گذاشتند .

صبح روز بعد ، فرشتگان ، زن ومرد فقیر را گریان دیدند ، گاو آنها که شیرش تنها وسیلۀ گذران زندگیشان بود ، در مزرعه مرده بود.

فرشتۀ جوان عصبانی شد و از فرشتۀ پیر پرسید : (( چرا گذاشتی چنین اتفاقی بیفتد ؟ خانوادۀ قبلی همه چیز داشتند و با این حال تو کمکشان کردی ، اما این خانواده دارایی اندکی دارند و تو گذاشتی که گاوشان هم بمیرد )).

فرشتۀ پیر پاسخ داد : (( وقتی در زیرزمین آن خانواده ثروتمند بودیم ، دیدم که در شکاف دیوار کیسه ای طلا وجود دارد ، از آنجا که آنان بسیار حریص و بد دل بودند ، شکاف را بستم و طلاها را از دیدشان مخفی کردم . دیشب وقتی در رختخواب زن و مرد فقیر خوابیده بودیم ، فرشتۀ مرگ برای گرفتن جان زن فقیر آمد و من به جایش آن گاو را به او دادم )).

همۀ امور بدان گونه که می نمایند نیستند و ما گاهی اوقات ، خیلی دیر به این نکته پی می بریم.

______________________________________

دوستان عزیز ، سری به کلاب خودتان ، CPU Intel بزنید ، تا با نظرات شما آشنا شویم.

از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....A7%DB%8C-intel/

______________________________________

آیا کیبورد شما جان سخت است ؟ کیبورد شما چیست ؟

به لینک زیر تشریف آورده ، و در بحث مورد نظر شرکت کنید.

http://lioncomputer....9287#entry59287

______________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

هزار کاکلی شاد

در چشمان توست

هزار قناری خاموش

در گلوی من

عشق را

ای کاش زبان سخن بود

Shamloo.jpg

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان ، اما به قدر فهم تو کوچک می شود و به نیاز تو فرود می آید و به قدر آرزوی تو گسترده و به قدر ایمان تو کارگشا می شود. ( ملاصدرا )

شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار کسان ، در آن نباشد. ( زرتشت )

آدم ها را از آنچه دربارۀ دیگران می گویند بهتر می توان شناخت ، تا از آنچه دربارۀ آنها می گویند.

____________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

کوچه را سکوتی مبهم فرا گرفته!

سکوتی که گاه بر زيبايی اش می نازد

وگاه بر تنهايی اش رهروی می تازد

و من هنوز بعد از ماهها نمی دانم

چه جادويی اين کوچه دارد

که مرا هر دم به سوی خود می خواند

نه! نمی دانم چون تمام سوالهای بی جواب جدول زندگی.

نمی دانم برای چه هستم

چرا چون ديوانگان قلم را بر صحن کاغذ می رقصانم

من حتی نميدانم بهانه ی زندگيم برای چه رفت

اما شايد تنها نا آگاه اين بازی ،من نباشم

چه خوب به ياد دارم

که اونيز راز نگاه خاموشم را درک نکرد

او از سنگ است و مرا رنگ می خواند

او مرا ديوانه می خواند در پس چهره معصوم

او مرا شکست و حتی قابل ندانست تا دمی بايستد

وفکر مرحمی برای شکستگی ام باشد

او مرا جام خطاب کرد

جامی که دمی می خندد و چون به واقعيت بر می گردد

می گريد

لینک به دیدگاه
Share on other sites

خواجه عبدالله انصاری :

بدانکه ، نماز زیاده خواندن ، کار پیرزنان است ، و روزه فزون داشتن ، صرفه ی نان است ، و حج نمودن ، تماشای جهان است.

اما نان دادن ، کار مردان است.

------------------------

آنکس که بداند و بداند که بداند

اسب خرد از گنبد گردون بجهاند

آنکس که بداند و نداند که بداند

بیدارش نمایید که بس خفته نماند

آنکس که نداند و بداند که نداند

لنگان خرک خویش به منزل برساند

آنکس که نداند و نداند که نداند

در جهل مرکب ابدالدهر بماند

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

دنیا تن است و ایران دل

نیست گوینده زین کلام خجل

چون که ایران دل زمین باشد

دل ز تن به بود یقین باشد

نظامی گنجوی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آيا ميدانستيد كه ...

مقاوم‌ترين ماهيچه در بدن، زبان است.

چشمك زدن زنان، تقريباً دوبرابر مردان است.

وقتي كه عطسه ميكنيد مردم به شما «عافيت باش» ميگويند، چرا كه وقتي عطسه مي‌كنيد قلب شما به اندازه يك ميليونيم ثانيه مي‌ايستد.

خوك‌ها به لحاظ فيزيك بدني، قادر به ديدن آسمان نيستند.

وقتي كه به شدت عطسه مي‌كنيد، ممكن است يك دنده شما بشكند و اگر عطسه خود را حبس كنيد، ممكن است يك رگ خوني در سر و يا گردن شما پاره شود و بميريد.

حلزون مي‌تواند سه سال بخوابد.(حسودیم شد Oh%20Go%20On.gif)

در سال 1987 خطوط هوايي «امريكن ايرلاينز» توانست با حذف يك دانه زيتون از هر سالاد سرو شده در پروازهاي درجه يك خود، چهل هزار دلار صرفه‌جويي كند.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

نام شرکتها و ریشه آنها

Adobe:

اسم رودخانه اي كه از پشت منزل مؤسس آن جان وارناك عبور مي كند.

Apple:

ميوه مورد علاقه استيو جابز مؤسس و بنيانگذار شركت اپل سيب بود و بنابراين اسم شركتش را نيز اپل (به معني سيب ) گذاشت.

Cisco:

مخفف شده كلمه سان فرانسيسكو ( San Francisco ) است كه يكي از

بزرگترين شهرهاي امريكا است.

Google: گوگل در رياضي نام عدد بزرگي است كه تشكيل شده است از عدد يك با

صد تا صفر جلوي آن . مؤسسين سايت و موتور جستجوي گوگل به شوخي

ادعا مي كنند كه اين موتور جستجو مي تواند اين تعداد اطلاعات(يعني يك گوگل اطلاعات ) را مورد پردازش قرار دهد.

Hotmail:

اين سايت يكي از سرويس دهندگان پست الكترونيكي به وسيله صفحات

وب است. هنگامي كه مدير پروژه برنامه مي خواست نامي براي اين سايت

انتخاب كند علاقه مند بود تا نام انتخاب شده اولاً مانند ساير سرويس دهندگان

پست الكترونيك به mail ختم شده و دوماً برروي وبي بودن آن نيز تأكيد شود.

بنابراين نام Hotmail را انتخاب كرد. در كلمه Hotmail حروف Html به ترتيب پشت سر هم قرار گرفته اند.

HP:

شركت معظم HP توسط دو نفر بنام هاي بيل هيولت و ديو پاكارد تأسيس شد.

اين دو نفر براي اينكه شركت هيولد پاكارد يا پاكارد هيولت ناميده شود مجبور به استفاده از روش قديمي شير – خط شدند و نتيجه هيولد پاكارد از آب در آمد.

Intel:

از آنجاييكه اين شركت از بدو تأسيس با تأكيد روي ساخت مدارات مجتمع ايجاد

شد. نام آن را INTegrated Electronics يا به طور مختصر INTEL نهادند.

Lotus:

ميچ كاپور مؤسس شركت كه هندي الاصل بود از حالت لوتوس كه يك اصطلاح مديتيشن متعالي (T.M.) مي باشد براي نامگذازي شركتش استفاده كرد.

Mirosoft:

نام شركت ابتدا به صورت Micro-soft نوشته مي شد ولي به مرور زمان به

صورت فعلي در آمد. Microsoftمخفف MICROcomputer SOFTware است.و دليل نامگذاري شركت به اين اسم نيز آن است كه بيل گيتس مؤسس شركت آن را با هدف نوشتن و توسعه نرم افزارهاي ميكروكامپيوتر ها تأسيس كرد.

Motorola:

شركت موتورولا با هدف درست كردن بي سيم و راديوي خودرو كار خود

را آغاز كرد. از آنجاييكه مشهورترين سازنده بي سيم و راديو هاي اتومبيل در آن زمان شركت Victrola بود. مؤسس اين شركت يعني آقاي پال كالوين نيز اسم شركتش را موتورولا گذاشت تا علاوه بر داشتن مشابهت اسمي كلمه موتور نيز به نوعي در اسم شركتش وجود داشته باشد.

Oracle:

مؤسس شركت اوراكل يعني لري اليسون و باب اوتس قبل از تأسيس شركت روي پروژه اي براي CIA كارمي كردند . اين پروژه كه اوراكل نام داشت بنا بود تا با داشتن مقادير زيادي اطلاعات بتواند تا جواب تمام سؤال هاي پرسيده شده توسط اپراتور را با مراجعه به مخزن اطلاعات

بدهد. ( اوراكل در اساطير يوناني الهه الهام است. ) اين دو نفر پس از پايان اين پروژه شركتي تأسيس كرده و آن را به همين اسم نامگذاري كردند.

Red Hat:

مؤسس شركت آقاي مارك اوينگ در دوران جواني از پدربزرگش كلاهي با نوارهاي قرمز و سفيد دريافت كرده بود ولي در دوران دانشگاه آن را گم كرد . زماني كه اولين نسخة اين سيستم عامل آماده شد مارك اوينگ آن را همراه با راهنماي كاربري نرم افزار در اختيار دوستان و هم دانشگاهيش قرار دارد. اولين جمله اين راهنماي كاربري< درخواست براي تحويل كلاه قرمز گم شده > بود.

Sony:

Sony از كلمه لاتين Sonus به معناي صدا مشتق شده است .

SUN:

اين شركت معظم توسط چهار تن از فارغ التحصيلان دانشگاه استانفورد تأسيس شد.Sun مخفف عبارت Standford Univercity Network مي باشد .

Xerox:

كلمه Xer در زبان يوناني به معناي خشك است و اين براي تكنولوژي كپي كردن خشك در زماني كه اكترا كپي كردن به روشهاي فتوشيميايي انجام مي گرفت فوق العاده حائز اهميت بود.

Yahoo:

اين كلمه براي اولين بار در كتاب سفر هاي گاليور مورد استفاده قرار گرفته و به معني شخصي است كه داراي ظاهر و رفتاري زننده است .

مؤسسين سايت Yahoo جري يانگ و ديويد فيلو نام سايتشان را Yahoo گذاشتند چون فكر مي كردند خودشان هم Yahoo هستند

ویرایش شده توسط maxel134
لینک به دیدگاه
Share on other sites

زمانی که من بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام ساده ای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویت های بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت. یادم می آید منتظر شدم ببینم آیا او هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است!

در آن وقت، همه ی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود. خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا می کردم که داشت کره و ژله روی آن بیسکویتهای سوخته می مالید و لقمه لقمه آنها را می خورد.

یادم هست آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم، شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویت ها از پدرم عذر خواهی می کرد

و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم.

همان شب، کمی بعد که رفتم بابام را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهاش سوخته باشد.

او مرا در آغوش کشید و گفت :مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمی کشد!

زندگی مملو از چیزهای ناقص... و انسان هایی است که پر از کم و کاستی هستند.

خود من در بعضی موارد، بهترین نیستم، مثلاً مانند خیلی از مردم، روزهای تولد و سالگردها را فراموش می کنم.

اما در طول این سالها فهمیده ام که یکی از مهمترین راه حل ها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار:

درک و پذیرش عیب های همدیگر– و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران– است

و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمت های خوب، بد، و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسان ها رابطه ای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نخواهد شد.

این موضوع را می توان به هر رابطه ای تعمیم داد. در واقع، تفاهم، اساس هر روابطی است،

هر رابطه ای با همسر یا والدین، فرزند یا برادر،خواهر یا دوستی!

کلید دستیابی به شادی خود را در جیب کسی دیگر نگذارید- آن را پیش خودتان نگهدارید

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آيا ميدانستيد كه ...

مقاوم‌ترين ماهيچه در بدن، زبان است.

چشمك زدن زنان، تقريباً دوبرابر مردان است.

وقتي كه عطسه ميكنيد مردم به شما «عافيت باش» ميگويند، چرا كه وقتي عطسه مي‌كنيد قلب شما به اندازه يك ميليونيم ثانيه مي‌ايستد.

خوك‌ها به لحاظ فيزيك بدني، قادر به ديدن آسمان نيستند.

وقتي كه به شدت عطسه مي‌كنيد، ممكن است يك دنده شما بشكند و اگر عطسه خود را حبس كنيد، ممكن است يك رگ خوني در سر و يا گردن شما پاره شود و بميريد.

حلزون مي‌تواند سه سال بخوابد.(حسودیم شد Oh%20Go%20On.gif)

در سال 1987 خطوط هوايي «امريكن ايرلاينز» توانست با حذف يك دانه زيتون از هر سالاد سرو شده در پروازهاي درجه يك خود، چهل هزار دلار صرفه‌جويي كند.

رفيق يه اشتباهي شد صفحه قبل اومدم امتياز مثبت بدم . اشتباها منفي شد . مخلصيم @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ترس از اشتباه دری است که ما را در قلعه " میانه روی " حبس می کند . اگر بتوانیم بر این ترس غلبه کنیم گام بزرگی به سوی آزادیمان برداشته ایم .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

رفيق يه اشتباهي شد صفحه قبل اومدم امتياز مثبت بدم . اشتباها منفي شد . مخلصيم @};-

مخلصیم *2 @};-

ویرایش شده توسط maxel134
لینک به دیدگاه
Share on other sites

بودا:زندگی انسان مانند شبنمی است که از برگ گلی می لغزد و فرو می چکد

بزرگمهر:چون دانستی که خدا از خاکت آفریده کردنکشی و خود رایی مکن

كاش مي شد سه چيز را از كودكان ياد بگيريم: بي دليل شاد بودن و پاي كوبيدن* هميشه سرگرم كار بودن و بيهوده ننشستن* حق و خواسته خود را با تمام وجود خواستن و فرياد زدن

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من نه اینکه مرا شعر تازه نیست

من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

_______________________________________

کشورهای پرتغال ، فرانسه ، انگلیس و هلند ، تفنگداران دریایی خود را در قرن 17 تاسیس کردند.

هواپیمای ترابری نظامی سی 130 در بیش از 60 نیروی هوایی جهان استفاده می شود.

در جولای سال 1943 و در اثر بمباران بندر " هامبورگ " توسط متفقین تعداد 53000 نفر کشته و 160000 نفر زخمی شدند.

منبع ( ماهنامه جنگ افزار )

_______________________________________

مسابقۀ ( رمز را پیدا کن ، جایزه را بگیر .)

برای شرکت در مسابقه از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....9586#entry59586

_______________________________________

لینک به دیدگاه
Share on other sites

قطار

از کودکی همیشه این سوال برایم مطرح بود که

چرا قطار تا وقتی ایستاده است کسی به او سنگ نمی زند...

اما وقتی قطار به راه افتاد سنگباران می شود...

این معما برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم دیدم این‏

قانون کلی زندگی ما این است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن‏

است مورد احترام است .

تا ساکت است مورد تعظیم است

اما همینکه به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏کند ،

بلکه‏ سنگ است که بطرف او پرتاب می‏شود

و این نشانه یک جامعه مرده است

ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که :

متکلم هستند نه‏ ساکت ، متحرکند نه ساکن ، باخبرترند نه بی‏خبرتر .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سخنانی کوتاه اما جاودانه

بیل گیتس:

اگر فقیر به دنیا آمده‌اید، این اشتباه شما نیست اما اگر فقیر بمیرید،

این اشتباه

شما است.

سوآمی ویوکاناندن :

در یک روز، اگر شما با هیچ مشکلی مواجه نمی‌شوید، می توانید مطمئن باشید

که در مسیر

اشتباه حرکت می‌کنید.

ویلیام شکسپیر :

سه جمله برای کسب موفقیت:

الف) بیشتر از دیگران بدانید.

ب) بیشتر از دیگران کار کنید.

ج) کمتر انتظار داشته باشید.

آدولف هیتلر :

اگر تو برنده باشی، نیازی نیست به کسی توضیحی دهی، اما اگر بازنده باشی،

نیازی نیست

آنجا باشی تا به کسی توضیحی دهی.

آلن استرایک :

در این دنیا، خود را با کسی مقایسه نکنید، در این صورت به خودتان توهین

کرده‌اید.

ویرایش شده توسط MoHaMaD
لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری


×
  • اضافه کردن...