رفتن به مطلب

مطالب شنیدنی و آموزنده


MoHaMaD
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

سخنانی کوتاه اما جاودانه (2)

بونی بلر :

برنده شدن همیشه به معنی اولین بودن نیست. برنده شدن به معنی انجام کار،

بهتر از

دفعات قبل است.

توماس ادیسون :

من نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام. من می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود

دارد که

می‌تواند باعث شکست شود.

لئو تولستوی :

هر کس به فکر تغییر جهان است. اما هیچ کس به فکر تغییر خویش نیست.

آبراهام لینکلن :

همه را باور کردن، خطرناک است. اما هیچکس را باور نکردن، خیلی خطرناک

است.

انشتین :

اگر کسی احساس کند که در زندگیش هیچ اشتباهی را نکردهاست، به این معنی

است که هیچ تلاشی در زندگی خود نکرده.

چارلز :

در زندگی خود هیچوقت چهار چیز را نشکنید.

اعتماد، قول، ارتباط و قلب. شکسته شدن آنها صدائی ندازد ولیدردناک است.

مادر ترزا :

اگر شروع به قضاوت مردم کنید، وقتی برای دوست داشتن آنهانخواهید داشت.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • ارسال 1.3k
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

یارم به وفا وعده بسی داد و جفا کرد

هر وعده که آنم به جفا داد، وفا کرد

هر جور که دیدم ز جهان، جمله جفا بود

این بود جفایش که مرا از تو جدا کرد

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

باد مخالف و عقاب

عقاب وقتی می خواهد به ارتفاع بالاتری صعود کند ، در لبه یک صخره به انتظار یک اتفاق می نشیند !

می دانید اتفاق چیست ؟! باد شدیدی که از رو به رو بیاید !

عقاب به محض اینکه آمدن طوفان را حس کرد بالهای خود را می گشاید و اجازه می دهد تا باد او را با خود بلند کند.

او آن قدر با کمک باد مخالف اوج می گیرد تا به ارتفاع مورد نظر برسد و آنگاه به سوی قله مورد نظر در بالاترین نقطه کوهستان می رود.

خوب به شیوه عقاب برای بالا رفتن دقت کنید.

او منتظر باد می نشیند تا از انرژی پنهان در آن به نفع خود استفاده کند ، او نه تنها از نیروی مخالف نمی هراسد ، بلکه منتظر آن نیز می نشیند ، چرا که می داند این انرژی پنهان در نیروی مخالف است که می تواند او را به فضای بالاتر پرتاب کند.

انرژی اوج ، به رایگان به کسی داده نمی شود ، پس اگر قرار است نیروی کمکی برای صعود شما حاصل گردد ، قاعدتا باید این نیرو از سوی مخالفین شما تامین شود .

بنابراین وقتی اتفاقی خلاف میل شما رخ می دهد ، به جای عقب نشینی و سرخوردگی و واگذار کردن میدان ، بلافاصله عقاب گونه جشن بگیرید و این رخداد نا خوشایند را به فال نیک بگیرید.

نیروئی که قرار است باعث صعود شما در زندگی شود توسط همان کسانی فراهم می شود که الان مخالف جدی هستند و قصد نابودی شما را دارند.

این شما هستید که باید منتظر فرصت باشید و با تامل و آمادگی و صبر و تدبیر به موقع از این نیرو برای بالا رفتن و اوج گرفتن استفاده کنید.

پس هرگز از وجود سختی و زحمت و نیروی مخالف در زندگی و کار و تحصیل و ... خود گله مند نباشید ، اینها مخازن انرژی پرواز شما هستند و اگر نباشند ، شاید هرگز صعودی در زندگی شما حاصل نگردد.

به جای دست روی دست گذاشتن و از وجود مشکلات و مخالفت ها گله کردن ، کمی چشم دل خود را باز کنید و به حکمت پنهان در مصیبت ها و سختی های زندگی بیاندیشید.

__________________________________________

آیا کیبورد شما جان سخت است ؟ کیبورد شما چیست ؟

به لینک زیر تشریف آورده ، و در بحث مورد نظر شرکت کنید.

http://lioncomputer....9287#entry59287

__________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

_____________________________________________

بر اساس تحقیقات موسسه بین المللی صلح استکهلم بودجه نظامی عربستان سعودی در سال 2005 از کشورهایی چون روسیه ، هند ، اسرائیل و اسپانیا بیشتر بوده است.

در سال 1963 ماهواره ای به فضا فرستاده شد که از انرژی هسته ای برای تولید انرژی استفاده می کرد ، توان راکتور این ماهواره 25 وات بود.

زیر دریایی های آمریکایی در طی جنگ جهانی دوم توانستند 1300 فروند کشتی ژاپنی را غرق کنند ، در حالیکه تلفات آنها 52 فروند زیردریایی بود.

منبع ( ماهنامه جنگ افزار )

_____________________________________________

لینک به دیدگاه
Share on other sites

با درود:

باد مخالف و عقاب

عقاب وقتی می خواهد به ارتفاع بالاتری صعود کند ، در لبه یک صخره به انتظار یک اتفاق می نشیند !

می دانید اتفاق چیست ؟! باد شدیدی که از رو به رو بیاید !

عقاب به محض اینکه آمدن طوفان را حس کرد بالهای خود را می گشاید و اجازه می دهد تا باد او را با خود بلند کند.

او آن قدر با کمک باد مخالف اوج می گیرد تا به ارتفاع مورد نظر برسد و آنگاه به سوی قله مورد نظر در بالاترین نقطه کوهستان می رود.

خوب به شیوه عقاب برای بالا رفتن دقت کنید.

او منتظر باد می نشیند تا از انرژی پنهان در آن به نفع خود استفاده کند ، او نه تنها از نیروی مخالف نمی هراسد ، بلکه منتظر آن نیز می نشیند ، چرا که می داند این انرژی پنهان در نیروی مخالف است که می تواند او را به فضای بالاتر پرتاب کند.

انرژی اوج ، به رایگان به کسی داده نمی شود ، پس اگر قرار است نیروی کمکی برای صعود شما حاصل گردد ، قاعدتا باید این نیرو از سوی مخالفین شما تامین شود .

بنابراین وقتی اتفاقی خلاف میل شما رخ می دهد ، به جای عقب نشینی و سرخوردگی و واگذار کردن میدان ، بلافاصله عقاب گونه جشن بگیرید و این رخداد نا خوشایند را به فال نیک بگیرید.

نیروئی که قرار است باعث صعود شما در زندگی شود توسط همان کسانی فراهم می شود که الان مخالف جدی هستند و قصد نابودی شما را دارند.

این شما هستید که باید منتظر فرصت باشید و با تامل و آمادگی و صبر و تدبیر به موقع از این نیرو برای بالا رفتن و اوج گرفتن استفاده کنید.

پس هرگز از وجود سختی و زحمت و نیروی مخالف در زندگی و کار و تحصیل و ... خود گله مند نباشید ، اینها مخازن انرژی پرواز شما هستند و اگر نباشند ، شاید هرگز صعودی در زندگی شما حاصل نگردد.

به جای دست روی دست گذاشتن و از وجود مشکلات و مخالفت ها گله کردن ، کمی چشم دل خود را باز کنید و به حکمت پنهان در مصیبت ها و سختی های زندگی بیاندیشید.

__________________________________________

آیا کیبورد شما جان سخت است ؟ کیبورد شما چیست ؟

به لینک زیر تشریف آورده ، و در بحث مورد نظر شرکت کنید.

http://lioncomputer....9287#entry59287

__________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

يا به زباني ديگر :

با اجرهايي كه به سمتت پرت ميشه براي خودت خانه اي بساز

لینک به دیدگاه
Share on other sites

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.

جواب داد:....

اگر زن یا مرد دارای ( اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم =10....

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =100

اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم =1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست ، پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت.

لینک به دیدگاه
Share on other sites



آرامش

یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد.

پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و ..

بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینیاشو به پسرک داد.

همون شب دختر کوچولو با ارامش تمام خوابیدو خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینیهاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

پیامک زد شبی لیلی به مجنون

که هر وقت آمدی از خانه بیرون

بیاور مدرک تحصیلی ات را

گواهی نامه ی پی اچ دی ات را

پدر باید ببیند دکترایت

زمانه بد شده جانم فدایت

دعا کن ...

دعا کن مدرکت جعلی نباشد

زدانشگاه هاوایی نباشد

وگرنه وای بر احوالت ای مرد

که بابایم بگیرد حالت ای مرد

چو مجنون این پیامک خواند وارفت

به سوی دشت و صحرا کله پا رفت

اس ام اس زد ز آنجا سوی لیلی

که می خواهم تورا قد تریلی

دلم در دام عشقت بی قرار است

ولیکن مدرکم بی اعتبار است

شده از فاکسفورد این دکترا فاکس

مقصر است در این ماجرا فاکس

چه سنگین است بار این جدایی

امان از دست این مدرک گرایی

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

> مردی داشت در خيابان حركت مي

> كرد كه ناگهان صدايي از پشت گفت:

> اگر يك قدم ديگه جلو بروي كشته مي

> شوي.

> مرد ايستاد و در همان لحظه آجري از

> بالا افتاد جلوي پایش.

>

> مرد نفس راحتي كشيد و با تعجب

> دوروبرش را نگاه كرد اما كسي را

> نديد.

> بهر حال نجات پيدا كرده بود.

>

> به راهش ادامه داد.

> به محض اينكه مي خواست از خيابان

> رد بشود باز همان صدا گفت : بايست

> مرد ايستاد و در همان لحظه ماشيني

> با سرعتی عجيب از کنارش رد شد.

>

> بازهم نجات پيدا كرده بود.

>

> مرد پرسيد تو كي هستي و صدا جواب

> داد : من فرشته نگهبان تو هستم .

> مرد فكري كرد و گفت :

> -

> اون موقعي كه من داشتم ازدواج ميكردم کدام گوری بودی ؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مردی می‌خواست زنش را طلاق دهد.

دوستش علت را جویا شد و او گفت: این زن از روز اول همیشه می خواست من را عوض کند.

مرا وادار کرد سیگار و مشروب را ترک کنم..

لباس بهتر بپوشم، قماربازی نکنم، در سهام سرمایه‌گذاری کنم و حتی ...

مرا عادت داده که به موسیقی کلاسیک گوش کنم و لذت ببرم!

دوستش گفت: اینها که می‌گویی که چیز بدی نیست!

مرد گفت: ولی حالا حس می‌کنم که دیگر این زن در شان من نیست!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

ارزش دارد

جنگ جهانی اول مثل بیماری وحشتناکی ، تمام دنیا را گرفته بود .

یکی از سربازان به محض اینکه دید دوست تمام دوران زندگی اش در باتلاق افتاده و در حال دست و پنجه نرم کردن با مرگ است ، از مافوقش اجازه خواست تا برای نجات دوستش برود و او را از باتلاق خارج کند.

مافوق به سرباز گفت : اگر می خواهی می توانی بروی ، اما هیچ فکر کردی این کار ارزشش را دارد یا نه ؟

دوستت احتمالا مرده و ممکن است تو حتی زندگی خودت را هم به خطر بیندازی.

حرفهای مافوق اثری نداشت ، سرباز به نجات دوستش رفت و به شکل معجزه آسایی توانست به دوستش برسد ، او را روی شانه هایش کشید و به پادگان رساند.

افسر مافوق به سراغ آنها رفت ، سربازی که در باتلاق افتاده بود را معاینه کرد و با مهربانی و دلسوزی به دوستش نگاه کرد و گفت : من به تو گفتم ممکن است ارزشش را نداشته باشد ، دوستت مرده ! خود تو هم زخمهای زیادی برداشتی.

سرباز در جواب گفت : قربان ارزشش را داشت !؟

افسر مافوق پرسید : منظورت چیست که ارزشش را داشت !؟

سرباز جواب داد : بله ارزشش را داشت ، چون زمانی که به او رسیدم هنوز زنده بود ، و من از شنیدن چیزی که او گفت احساس رضایت قلبی می کنم.

او گفت : "" جیم ..... می دانستم که تو به کمکم می آیی ""

(( خیلی وقت ها در زندگی ارزش کاری که می خواهی انجام بدهی بستگی به این دارد که چگونه به مسئله نگاه کنی . جسارت داشته باش و هر آنچه را قلبت می گوید انجام بده . اگر به پیام قلبت گوش نکنی ، ممکن است بعد ها در زندگی دچار پشیمانی شوی.

_________________________________________

مسابقۀ ( رمز را پیدا کن ، جایزه را بگیر .) ( جایزه FLASH 8GB )

برای شرکت در مسابقه از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....9586#entry59586

_________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مردم چه می گویند !!!! ...

می خواستم به دنیا بیایم، در زایشگاه عمومی، پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.

مادرم گفت: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم به مدرسه بروم، مدرسه ی سر کوچه ی مان. مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی!

پدرم گفت: چرا؟...مادرم گفت: مردم چه می گویند؟

به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی

گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟

با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم.

گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی.

گفتم: چرا؟...گفتند: مردم چه می گویند؟

می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من.

گفتم: چرا؟...گفت: مردم چه می گویند؟

اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!

فتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. زنم گفت: خدا مرگم دهد.

گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟

بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی.

گفتم: چرا؟... گفت: مردم چه می گویند؟

می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید.

دخترم گفت: چه شده؟... گفت: مردم چه می گویند؟

مُردم، برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت.

خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟

از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند.

اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟

خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند.

حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه کرده ام و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نیست: مردم چه می گویند؟

مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، لحظه ای نگران من نیستند!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

نظر جالب یک ریاضیدان درباره زن و مرد !!!! ...

روزی از دانشمندی ریاضیدان نظرش را درباره زن و مرد پرسیدند.

جواب داد:.... اگر زن یا مرد دارای (اخلاق) باشند پس مساوی هستند با عدد یک =1

اگر دارای (زیبایی) هم باشند پس یک صفر جلوی عدد یک میگذاریم = 10

اگر (پول) هم داشته باشند دوتا صفر جلوی عدد یک میگذاریم = 100

اگر دارای (اصل و نصب) هم باشند پس سه تا صفر جلوی عدد یک میگذاریم = 1000

ولی اگر زمانی عدد یک رفت (اخلاق) چیزی به جز صفر باقی نمی ماند و صفر هم به تنهایی هیچ نیست،

پس آن انسان هیچ ارزشی نخواهد داشت !!!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

كسي كه به جلوي رويش نگاه نمي كند عقب مي ماند. (مثل اسپانيولي)

همه كساني كه با تو مي خندند دوستان تو نيستند. (مثل آلماني)

گرز برزگ زندگي ممكن است سرم را بشكند اما گردنم را خرد نمي كند. (مثل چيني)

كسي كه حرف مي زند مي كارد و آنكه گوش مي دهد درو مي كند. (مثل آرژانتيني)

ویرایش شده توسط maxel134
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

________________________________________________

در روز 23 آگوست 1944 یک فروند بمب افکن بی 24 آمریکایی در حال تقرب به فرودگاهی در خاک بریتانیا در یک مدرسه سقوط کرد. این حادثه منجر به کشته شدن 61 نفر و از جمله 38 دانش آموز شد.

در روز 25 جولای 1945 یک فروند بمب افکن بی 25 به طبقه هفتادو نهم آسمان خراش " امپایر استیت " برخورد کرد . تلفات حادثه 14 نفر کشته و خسارات وارده یک میلیون دلار بود.

اولین تجربه در ساخت هواپیماهای نامرئی ، یاک 4 روسی بود که در سال 1935 ساخته شد.

منبع ( ماهنامه جنگ افزار )

________________________________________________

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

زندگی پر از فرصت های دست یافتنی است

مرد جوانی در آرزوی ازدواج با دختر زیبای کشاورزی بود.

به نزد کشاورز رفت تا از او اجازه بگیرد ، کشاورز براندازش کرد و گفت : پسر جان ، برو در آن قطعه زمین بایست ، من سه گاو نر را یک به یک آزاد می کنم ، اگر توانستی دم یکی از این سه گاو را بگیری ، می توانی با دخترم ازدواج کنی.

مرد جوان در مرتع ، به انتظار اولین گاو ایستاد ، در طویله باز شد و بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در عمرش دیده بود به بیرون دوید. فکر کرد یکی از گاوهای بعدی گزینه بهتری باشد ، پس به کناری دوید و گذاشت گاو از مرتع بگذرد و از در پشتی خارج شود.

دوباره در طویله باز شد ، باورنکردنی بود ! گاو با سم به زمین می کوبید ، خرخر می کرد.

مرد جوان وقتی او را دید ، آب دهانش جاری شد . پیش خودش گفت : گاو بعدی هر چیزی باشد ، باید از این بهتر باشد ، به سمت حصارها دوید و گذاشت گاو از مرتع عبور کند.

برای بار سوم در طویله باز شد. لبخند بر لبان مرد جوان ظاهر شد ، این ضعیف ترین ، کوچک ترین و لاغرترین گاوی بود که در عمرش دیده بود .

در جای مناسب قرار گرفت و درست به موقع بر روی گاو پرید ، دستش را دراز کرد .... اما گاو ، دم نداشت!!

زمانی که در زندگی به فرصتها اجازۀ رد شدن می دهیم ( معمولا به امید فرصت های بهتر در آینده ) ، این موقعیت ها شاید دیگر هیچ وقت پیش نیاید . برای همین ، همیشه اولین شانس را دریاب.

با تشکر...

________________________________________

مسابقۀ ( رمز را پیدا کن ، جایزه را بگیر ) ( جایزه FLASH 8GB )

برای شرکت در مسابقه از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....9586#entry59586

________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

جملاتی زیبا از دکتر علی شریعتی !!!! ...

برای شنا کردن به سمت مخالف رودخانه، قدرت و جرات لازم است.

وگرنه هر ماهی مرده ای هم می تواند از طرف موافق جریان آب حرکت کند.

وقتی که دیگر نبود

من به بودنش نیازمند شدم

وقتی که دیگر رفت

من به انتظار آمدنش نشستم

وقتی که دیگر نمی‌توانست مرا دوست بدارد

من او را دوست داشتم

وقتی که او تمام کرد

من شروع کردم

وقتی که او تمام شد

من آغاز کردم

چه سخت است تنها متولد شدن

مثل تنها زندگی کردن است

مثل تنها مردند.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

رفت حلبی‎آباد برای همایش فقر و غنا عکس بگیرد. عصر دوربینش را فروخت. رفت حلبی‎آباد.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

دکتر به زن گفت : شما به کلیه نیاز دارید و در حال حاضر تنها گروه خونی موافق، گروه خونی همسرتان است.

مرد بعد از این که شنید گفت : من این کار را انجام نمی دهم.

- اما بابا ما پولی برای خریدن کلیه نداریم. یعنی نمی خوای یکی از کلیه هاتو به مامان بدی؟

مرد چطور می توانست بگوید که یکی از کلیه هایش را چند سال پیش فروخته است ...

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

درد

وقتی جسم شما آسیب می بیند ، درد در گوشتان نجوا می کند که استراحتی بکنید ، راهی مناسبتر بیابید و یا شاید اینکه کفش خود را عوض کنید . و آن هنگام که ذهن شما آسیب می بیند درد در گوشتان زمزمه می کند که نگرانی ها را دور بریزید ، به گونه ای دیگر بیندیشید و بخشنده تر باشید.

درد را دشمن مپندارید. درد دوست شماست.

با تشکر...

________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

Jaleb bood

.

با درود:

درد

وقتی جسم شما آسیب می بیند ، درد در گوشتان نجوا می کند که استراحتی بکنید ، راهی مناسبتر بیابید و یا شاید اینکه کفش خود را عوض کنید . و آن هنگام که ذهن شما آسیب می بیند درد در گوشتان زمزمه می کند که نگرانی ها را دور بریزید ، به گونه ای دیگر بیندیشید و بخشنده تر باشید.

درد را دشمن مپندارید. درد دوست شماست.

با تشکر...

________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مارها قورباغه ها را می خوردند و قورباغه ها غمگین بودند

قورباغه ها به لک لک ها شکایت کردند

لک لک ها مارها را خوردند و قورباغه ها شادمان شدند

لک لک ها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغه ها

قورباغه ها دچار اختلاف دیدگاه شدند

عده ای از آنها ...

با لک لک ها کنار آمدند و عده ای دیگر خواهان باز گشت مارها شدند

مارها باز گشتند و همپای لک لک ها شروع به خوردن قورباغه ها کردند

حالا دیگر قورباغه ها متقاعد شده اند که برای خورده شدن به دنیا می آیند

تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است

اینکه نمی دانند توسط دوستانشان خورده می شوند یا دشمنانشان

لینک به دیدگاه
Share on other sites

زن وشوهری بیش از 60 سال بایکدیگر زندگی مشترک داشتند. آنها همه چیز را به طورمساوی بین خود تقسیم کرده بودند. در مورد همه چیز باهم صحبت می کردند وهیچ چیز را از یکدیگر پنهان نمی کردند مگر یک چیز: یک جعبه کفش در بالای کمد پیرزن بود که از شوهرش خواسته بود هرگز آن را باز نکند ودر مورد آن هم چیزی نپرسد.

در همه این سالها پیرمرد آن را نادیده گرفته بود اما بالاخره یک روز پیرزن به بستر بیماری افتاد وپزشکان از او قطع امید کردند. در حالی که با یکدیگر امور باقی را رفع ورجوع می کردند پیر مرد جعبه کفش را آوردونزد همسرش برد.

پیرزن تصدیق کرد که وقت آن رسیده است که همه چیز را در مورد جعبه به شوهرش بگوید. پس از او خواست تا در جعبه را باز کند . وقتی پیرمرد در جعبه را باز کرد دو عروسک بافتنی ومقداری پول به مبلغ 95 هزار دلار پیدا کرد پیرمرد دراین باره از همسرش سوال نمود.

پیرزن گفت :هنگامی که ما قول وقرار ازدواج گذاشتیم مادربزرگم به من گفت که راز خوشبختی زندگی مشترک در این است که هیچ وقت مشاجره نکنید او به من گفت که هروقت از دست توعصبانی شدم ساکت بمانم ویک عروسک ببافم.

پیرمرد به شدت تحت تاثیر قرار گرفت وسعی کرد اشک هایش سرازیر نشود فقط دو عروسک در جعبه بود پس همسرش فقط دو بار در طول زندگی مشترکشان از دست او رنجیده بود از این بابت در دلش شادمان شد پس رو به همسرش کرد وگفت این همه پول چطور؟پس اینها ازکجا آمده؟

پیرزن در پاسخ گفت :آه عزیزم این پولی است که از فروش عروسک ها به دست اورده ام.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آرتور اش قهرمان افسانه ای تنیس هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد. طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند.

یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"

آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:

در سر تا سر دنیا بیش از پنجاه میلیون کودک به انجام بازی تنیس علاقه مند شده و شروع به آموزش می کنند.

حدود پنج میلیون از آن ها بازی را به خوبی فرا می گیرند. از آن میان قریب پانصد هزار نفر تنیس حرفه ای را می آموزند

و شاید پنجاه هزار نفر در مسابقات شرکت می کنند

پنج هزار نفر به مسابقات تخصصی تر راه می یابند.

پنجاه نفر اجازه شرکت در مسابقات بین المللی ویمبلدون را می یابند.

چهار نفر به مسابقات نیمه نهایی راه می یابند.

و دو نفر به مسابقات نهایی.

وقتی که من جام جهانی تنیس را در دست هایم می فشردم هرگز نپرسیدم که "خدایا چرا من؟"

و امروز وقتی که درد می کشم، باز هم اجازه ندارم که از خدا بپرسم :"چرا من؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

داستان نیش عقرب نه از ره کین است

روزی مردی ، عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند . او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد ، اما عقرب انگشت او را نیش زد .

مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد ، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد .

رهگذری او را دید و پرسید : " برای چه عقربی را که نیش می زند ، نجات می دهی ؟ "

مرد پاسخ داد : " این طبیعت عقرب است که نیش بزید ولی طبیعت من این است که عشق بورزم . "

چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل که عقرب طبیعتا نیش می زند ؟

عشق ورزی را متوقف نساز . لطف و مهربانی خود را دریغ نکن حتی اگر دیگران تو را بیازارند .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری


×
  • اضافه کردن...