رفتن به مطلب

مطالب شنیدنی و آموزنده


MoHaMaD
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

  • کاربر ویژه

مسافر تاکسی آهسته روی شانة راننده زد و گفت همین بغل پیاده می شوم. راننده جیغ زد، کنترل ماشین را از دست داد و نزدیک بود که بزنه به یک اتوبوس. از جدول کنار خیابان رفت بالا. نزدیک بود که چپ کنه. اما کنار یک مغازه توی پیاده رو متوقف شد. برای چند ثانیه هیچ حرفی بین راننده و مسافر رد و بدل نشد. سکوت سنگینی حکم فرما شد تا این که راننده رو به مسافر کرد و گفت: "هی مرد! دیگه هیچ وقت این کار رو تکرار نکن. من را تا سر حد مرگ ترساندی!"

مسافر عذرخواهی کرد و گفت: "من نمی‌دونستم که یک ضربة کوچولو آنقدر تو را می‌ترساند"

راننده جواب داد: "واقعآ تقصیر تو نیست. امروز اولین روزیه که

به عنوان یه راننده تاکسی دارم کار می‌کنم. آخه من 25 سال راننده ماشین بهشت زهرا بودمOh%20Go%20On.gif

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • ارسال 1.3k
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

  • کاربر ویژه

لئوناردو داوینچی موقع کشیدن تابلو "شام آخر" دچار مشکل بزرگی شد: می بایست "نیکی" را به شکل عیسی" و "بدی" را به شکل "یهودا" یکی از یاران عیسی که هنگام شام تصمیم گرفت به او خیانت کند ، تصویر می کرد. کار را نیمه تمام رها کرد تا مدل های آرمانی اش را پیدا کند.

روزی دریک مراسم همسرایی، تصویر کامل مسیح را در چهره یکی از جوانان همسرا یافت. جوان را به کارگاهش دعوت کرد و از چهره اش اتودها و طرح هایی برداشت.سه سال گذشت. تابلو شام آخر تقریباً تمام شده بود ؛ اما داوینچی هنوز برای یهودا مدل مناسبی پیدا نکرده بود.

کاردینال مسئول کلیسا کم کم به او فشار می آورد که نقاشی دیواری را زودتر تمام کند. نقاش پس از روزها جست و جو، جوان شکسته و ژنده پوش مستی را در جوی آبی یافت. به زحمت از دستیارانش خواست او را تا کلیسا بیاورند، چون دیگر فرصتی برای طرح برداشتن از او نداشت. گدا را که درست نمی فهمید چه خبر است به کلیسا آوردند، دستیاران سرپا نگه اش داشتند و در همان وضع داوینچی از خطوط بی تقوایی، گناه و خودپرستی که به خوبی بر آن چهره نقش بسته بودند، نسخه برداری کرد.

وقتی کارش تمام شد گدا، که دیگر مستی کمی از سرش پریده بود، چشمهایش را باز کرد و نقاشی پیش رویش را دید، و با آمیزه ای از شگفتی و اندوه گفت: "من این تابلو را قبلاً دیده ام!" داوینچی شگفت زده پرسید: کی؟! گدا گفت: سه سال قبل، پیش از آنکه همه چیزم را از دست بدهم. موقعی که در یک گروه همسرایی آواز می خواندم ، زندگی پراز رویایی داشتم، هنرمندی از من دعوت کرد تا مدل نقاشی چهره عیسی بشوم!"

لینک به دیدگاه
Share on other sites

نمی دونم شما تا حالا در مورد واژه "خالی بندی" فكر كردین كه ممكنه سابقه دیرینه ای هم واسه خودش داشته باشه؟

این روزها عبارت خالی بندی به معنی دروغ گفتن و لاف زدن رایج شده است اما پیشینه این واژه به دهها سال پیش یعنی زمان سلطنت رضا شاه بر می گردد! نقل می کنند که در زمان رضاشاه به دلیل کمبود اسلحه، بعضی از پاسبانهایی که گشت می دادند فقط غلاف خالی اسلحه یعنی همان جلدی که اسلحه در آن قرار می گیرد را روی کمرشان می بستند و در واقع اسلحه ای در کار نبود. دزدها و شبگردها وقتی متوجه این قضیه شدند برای این كه همدیگر را مطلع كنند به هم می گفتند که طرف "خالی بسته" و منظورشون این بود که فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالی اسلحه را دور کمرش بسته به این معنی كه در واقع برای ترساندن ما بلوف می زند که اسلحه دارد و روی همین اصل بود که واژه خالی بندی رواج پیدا کرد.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

_________________________________________

ناو هواپیمابر ژاپنی شینانو در 11 نوامبر 1944 به آب انداخته شد و 18 روز بعد توسط 1 فروند زیردریایی آمریکایی غرق شد.

در دهۀ هشتاد ، دولت ریگان برای کسی که بتواند یک فروند هلیکوپتر میل می 24 را از نیکاراگوئه بدزدد و به دست آمریکا یی ها برساند 1 میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود.

اولین پرواز عملیاتی جنگنده نامرئی اف 117 در دسامبر سال 1987 و در جریان تهاجم آمریکا به پاناما انجام شد.

منبع ( ماهنامه جنگ افزار )

_________________________________________

توضیح : هلیکوپتر میل 24 ، توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق ساخته شده بود.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سخنان آلبرت انیشتین

* «اگر انسان‌ها در طول عمر خویش فعالیت مغزشان به اندازه یک میلیونیوم معده‌شان بود، اکنون کره زمین تعریف دیگری داشت.»

* «اگر واقعیات با نظریات هماهنگی ندارند، واقعیت‌ها را تغییر بده.»

* «تا زمانی که حتی یک کودک ناخرسند روی زمین وجود دارد، هیچ کشف و پیشرفت جدی برای بشر وجود نخواهد داشت.»

* «تخیل مهمتر از دانش است.علم محدود است اما تخیل دنیا را دربر می‌گیرد.»

* «سعی نکن انسان موفقی باشی، بلکه سعی کن انسان ارزشمندی باشی.»

* «سخت‌ترین کار در دنیا درک [فلسفهٔ] مالیات بر درآمد است.»

* «سه قدرت بر جهان حکومت می‌کند:۱-ترس ۲-حرص ۳-حماقت.»

* «علم زیباست وقتی هزینهٔ گذران زندگی از آن تامین نشود.»

* «متوجه هستید که تلگراف سیمی به‌نوعی یک گربهٔ بسیار بسیار درازی است که وقتی دم‌اش را در نیویورک می‌کشید، سرش در لوس‌آنجلس میومیو می‌کند. این را می‌فهمید؟ و رادیو هم دقیقاً به همین شکل کار می‌کند؛ شما پیام‌هایی را از اینجا می‌فرستید و آنها در جایی دیگر دریافتشان می‌کنند. تنها تفاوت در این است که دیگر گربه‌ای وجود ندارد.»

* «مسائلی که بدلیل سطح فعلی تفکر ما بوجود می‌آیند، نمی‌توانند با همان سطح تفکر حل گردند.»

* «من با شهرت بیشتر و بیشتر احمق شدم.البته این یک پدیدهٔ نسبی است.»

* «مهم آن است که هرگز از پرسش باز نه‌ایستیم.»

* «هیچ کاری برای انسان سخت‌تر از فکرکردن نیست.»

* «دین بدون علم کور است و علم بدون دین لنگ است.»

* «در دنیا خط مستقیم وجود ندارد و تمام خطوط بدون استثنا منحنی و دایره وار است و اگر این خط کوچکی که در نظرما مستقیم جلوه میکند در فضا امتداد یابد خواهیم دید که منحنی است.»

* «به آینده نمی‌اندیشم چون به زودی فرا خواهد رسید.»

* «به‌سختی میتوان در بین مغزهای متفکر جهان کسی را یافت که دارای یک‌نوع احساس مذهبی مخصوص به‌خود نباشد، این مذهب با مذهب یک شخص عادی فرق دارد.»

* «خدا، شیر یا خط نمی‌کند»

* «خداوند زیرک است اما بدخواه نیست.»

* «نگران مشکلاتی که در ریاضی دارید نباشید. به شما اطمینان می‌دهم که مشکلات من در این زمینه عظیم‌تر است.»

* «همزمان با گسترش دایرهٔ دانش ما، تاریکی‌ای که این دایره را احاطه می‌کند نیز گسترده می‌شود.»

* «یک فرد باهوش یک مسئله را حل می‌کند اما یک فرد خردمند از رودررو شدن با آن دوری می‌کند.»

* «اگه نمرهٔ تستت تک شد ناراحت نشو!»

* «در دنیایی که دیوارها و دروازه‌ها وجود ندارند چه احتیاجی به پنجره و نرده است؟»

* «از وقتی که ریاضی‌دانان از سرو کول «نظریه نسبیت» بالارفته‌اند، دیگر خودم هم از آن سر در نمی‌آورم.»

* «دوچیز بی‌پایان هستند: اول «منظومه شمسی»، دوم «نادانی بشر»، در مورد اول زیاد مطمئن نیستم.»

* «من نمیدانم انسان‌ها با چه اسلحه‌ای در جنگ جهانی سوم با یک‌دیگر خواهند جنگید، اما در جنگ جهانی چهارم، سلاح آنها سنگ و چوب و چماق خواهد بود

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آرزوهاي بزرگ

ته دل هرکس يه آرزوي بزرگ بود که در عين سادگي هرگز برآورده نشده بود... جارو مي‌خواست يک‌بار هم که شده خودشو تميز کنه... آينه مي‌خواست خودشو ببينه... دوربين عکاسي آرزو داشت کسي يک‌بار از اون هم عکس بندازه... لغتنامه مي‌خواست معني خودش رو بفهمه...

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اتاقک زير شيرواني

زيرزمين از اول بهش حسودي مي‌کرد چون اون خيلي بالاتر بود و حتماً خوشبخت‌تر...غافل از اين‌که اتاقک زير شيرواني هم در واقع زيرزميني بيش نبود...

تقدير

در زندگيش بي‌نهايت زحمت کشيده بود و بي‌نهايت هم پيشرفت کرده بود... اما هنوز ناراضي بود... حق هم داشت... تقدير، سرنوشت او را از منفي بي‌نهايت کليد زده بود...

آفتابگردان

آفتابگردان هرگز راز اين معما را نفهميد... که چرا رسوايي اين عشق بر گردن او افتاد... مگر اين آفتاب نبود که هر روز شرق تا غرب آسمان را مي‌پيمود تا نور را به او هديه بدهد...

گرما

ليوان آبِ يخ از گرما عرق کرده بود و تشنة يک جرعه آب بود...

پاك‌كن

مدادپاک‌کن تمام شده بود... نمي‌دانست بايد خوش‌حال باشد يا ناراحت... خوشحال از پاک کردن اون‌همه اشتباه يا ناراحت از زياد بودن آن‌ها...

مداد رنگي

قهوه‌اي پررنگ، قهوه‌اي کم‌رنگ، سرمه‌اي، آبي، سبز پررنگ و سبز کم‌رنگ، ارغواني، قرمز، نارنجي و زرد همه ميانجيگري کردند تا مداد سياه و سفيد از بي‌عدالتي غصه نخورند...

تقويم

چاپخانه همه تقويم‌ها را مثل هم چاپ کرد ولي تقويم روزهاي هرکس با بقيه فرق داشت...

لینک به دیدگاه
Share on other sites

پیوند مغز - آموزنده

پشت درب اطاق عمل نگرانی موج میزد.

بالاخره دکتر وارد شد، با نگاهی خسته، ناراحت و جدی …

پزشک جراح در حالی که قیافه نگرانی به خودش گرفته بود گفت :

“متاسفم که باید حامل خبر بدی براتون باشم

تنها امیدی که در حال حاضر برای عزیزتون باقی مونده، پیوند مغزه.”

“این عمل، کاملا در مرحله أزمایش، ریسکی و خطرناکه

ولی در عین حال راه دیگه ای هم وجود نداره

بیمه کل هزینه عمل را پرداخت میکنه ولی هزینه مغز رو خودتون باید پرداخت کنین.”

اعضاء خانواده در سکوت مطلق به گفته های دکتر گوش می کردند

بعد از مدتی بالاخره یکیشون پرسید :”خب، قیمت یه مغز چنده؟”

دکتر بلافاصله جواب داد :”۵۰۰۰$ برای مغز یک زن و ۲۰۰$ برای مغز یک مرد.”

موقعیت ناجوری بود، خانمهای داخل اتاق سعی می کردند نخندند

و نگاهشون با آقایان داخل اتاق تلاقی نکنه، بعضی ها هم با خودشون پوزخند می زدند !

بالاخره یکی طاقت نیاورد و سوالی که پرسیدنش آرزوی همه بود از دهنش پرید که

: “چرا مغز خانمها گرونتره؟”

دکتر با معصومیت بچه گانه ای برای حضار داخل اتاق توضیح داد که :

“این قیمت استاندارد مغزه!”

ولی مغز آقایان چون استفاده میشه، خب دست دومه و طبیعتا ارزونتر !!

نتیجه اخلاقی : اینکه تا کامل از چیزی مطمئن نشدید به خودتون مغرور نشید !

Oh%20Go%20On.gif :o

لینک به دیدگاه
Share on other sites

خيلي عالي بود . من هر چي داستان ازتون خوندم توي داتانتون زياد به خانمها گير دادينا و واقعا طنزهاي جالبي هستش :o ;)

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

آرزو كردن شرط نيست، شرط تحقق آرزو است. ( لئوناردو داوینچی )

اميد سرابي است كه اگر ناپديد شود همه از تشنگي خواهيم سوخت. (محمدحجازي)

هركس در جهان آرزويي دارد : يكي مال مي خواهد، يكي افتخار و يكي زيبايي. اما به نظر من، يك دوست حقيقي از تمام اينها بهتر است.

_____________________________________

برای مشاهدۀ گل های عجیب و زیبا ! ( از لینک زیر استفاده نماید. )

http://lioncomputer....1031#entry61031

_____________________________________

آیا دربارۀ SSD سوال دارید ؟

به لینک زیر تشریف ببرید .

http://lioncomputer....s-d/#entry58868

_____________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

خيلي عالي بود . من هر چي داستان ازتون خوندم توي داتانتون زياد به خانمها گير دادينا و واقعا طنزهاي جالبي هستش ;) ;)

آقای حسینی . از قرار معلوم من و شما در دل های مشترکی در این زمینه داریم. :o :(

لینک به دیدگاه
Share on other sites

خيلي عالي بود . من هر چي داستان ازتون خوندم توي داتانتون زياد به خانمها گير دادينا و واقعا طنزهاي جالبي هستش :o ;)

رزرو

ویرایش شده توسط maxel134
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

روزي كه ترس و ترديد را از خود برانيد، ميوه شهامت خود را نيز خواهيد چيد. ( جان هنري نيومن )

وقتي كه در چاله افتاديد از كندن آن دست برداريد. (مالي آيونيز)

زندگي براي هيچ كس آسان نيست. اما كه چه؟ بايد پشتكار و از همه مهمتر اعتماد به نفس داشته باشيم. بايد باور كنيم كه هر يك براي انجام كاري استعداد داريم و آن كار بايد انجام شود. ( ماری کوری )

_____________________________________________

دوستان عزیز ، سری به کلاب خودتان ، CPU Intel بزنید . ( Sandy Bridge )

از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....el/page__st__10

_____________________________________________

برای مشاهدۀ گل های عجیب و زیبا ! ( از لینک زیر استفاده نماید. )

http://lioncomputer....1031#entry61031

_____________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

ویرایش شده توسط LEE
لینک به دیدگاه
Share on other sites

در ایام صدارت میرزاتقی خان امیرکبیر روزی احتشام الدوله ( خانلر میرزا ) عموی ناصرالدین شاه که والی بروجرد بود به تهران آمد و به حضور میرزاتقی خان رسید. امیر از احتشام الدوله پرسید: خانلر میرزا وضع بروجرد چطور است؟

حاکم لرستان جواب داد: قربان اوضاع به قدری امن و امان است که گرگ و میش از یک جوی آب میخورند.

امیر برآشفت و گفت: من میخواهم مملکتی که من صدراعظمش هستم آنقدر امن و امان باشد که گرگی وجود نداشته باشد که در کنار میش آب بخورد. تو میگویی گرگ و میش از یک جوی آب میخورند؟

خانلر میرزا که در قبال این منطق امیرکبیر جوابی نداشت بدهد سرش را پائین انداخت و چیزی نگفت

------------

با فلان گفتم ای پسر ، پدرت جز به تاریکی از چه نان نخورد؟

گفت ترسد ز روشنی که مباد سایه اش دست سوی کاسه برد !

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

مرد در اتاق بود و زن هم.

زن سرش را از پنجره بيرون برده در سكوت شب خيره بود و مرد، نشسته بود و روزنامه مي‌خواند و هيچ‌يك، به آن چه مي‌ديد نمي‌انديشيد.

آسمان، ابري بود و سياه. و ناگاه باران، نم‌نم باريد. بوي خاك جارو نشده‌ی حياط در اتاق پيچيد و اتاق را دلتنگي گرفت.

زن پنجره را بست. با شنيدن صداي پنجره، هر دو از آن‌چه همزمان حس كردند، مات ماندند: چه‌قدر از او متنفرم!

زن، با تمام وجود از مرد متنفر بود.

مرد با تمام وجود از زن متنفر بود.

اتاق ساكت بود. مرد روزنامه مي‌خواند و زن، خيره‌ی قطره‌هاي بارانِ نشسته بر شيشه بود؛ و هيچ‌يك به ديگري نگاه نكرد.

زن انديشيد: نكند فهميده باشد كه دوستش ندارم؟

مرد انديشيد: نكند فهميده باشد كه دوستش ندارم؟

زن، برگشت. مرد سر بلند كرد. زن لبخند زد و مرد، فهميد! و به دروغ گفت: عزيزم!

و به حقيقت ادامه داد: برو بخواب! دير وقت است!

زن هم فهميد!... و به حقيقت گفت: خوابم نمي‌آيد!

و به دروغ ادامه داد: مگر اين كه تو هم بيايي!

مرد برخاست...

لامپ را خاموش كرده بودند و در بيرون حتا باران هم نمي‌باريد.

در آغوش هم، مرد به آن چه در روزنامه خوانده بود مي‌انديشيد، و زن، به آن‌چه در شبِ حياطِ پيش از باران ديده بود...

--------------------

عشق

دختر همسايه‌مان روسری ِ آبي به سر مي‌بندد.

چند روز پيش كه از خانه بيرون مي‌رفتم، پشتِ شيشه‌ی مات ِ پنجره‌ی رو به كوچه‌شان، سايه‌ی آبي بزرگي ديدم كه تكان مي‌خورد.

دختر همسايه بود كه سرش را به شيشه چسبانده بود و نگاهم مي‌كرد.

به خانه كه برگشتم، امتحان كردم و ديدم از پشت شيشه‌ی مات، نمي‌شود چيزي ديد.

پنجره‌ی رو به كوچه‌ی اتاق من، شيشه‌ی مات ندارد.

ديروز دخترك را دم ِ در ديدم. زيبا بود. ايستادم و خيره‌اش شدم. بي‌كه نگاهم كند برگشت و در را محكم پشت سرش بست.

بعد از چند لحظه، باز هم، پشتِ شيشه‌ی مات، سايه‌ی آبي را ديدم.

امروز صبح، باز دخترك را ديدم، دم درشان. برايش دست تكان دادم. با غيظ نگاهم كرد، برگشت و در را محكم، پشتِ سرش بست. باز، بعد از چند لحظه، سايه‌ی آبي را ديدم كه پشت شيشه‌ی مات پيدا شد و طرح نامشخص ِ لب‌هايش را، كه به شيشه چسبانده بود و برايم بوسه مي‌فرستاد.

عاشقش شده ام.

*

براي پنجره‌ی رو به كوچه‌ی اتاقم، شيشه‌ی مات خريده‌ام.

چند ساعتي است كه هر دو - من و او - از پشتِ شيشه‌هاي ماتمان، به سفيديِ مات كوچه خيره شده‌‌ايم و هر دو با خود مي‌گوييم: همين حالا، حتمن، او هم پشتِ شيشه‌ی ماتش ايستاده و من را نگاه مي‌كند.

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

Somebody needs you

Somebody dreams about you every single night

Somebody can't breath without you, it's lonely

Somebody hopes someday you will see

That Somebody's Me

سالهاپیش دوستی اینوبرام نوشت ومن بارهابهش فکرکرده بودم ...

آیاواقعادوست داشتن کفایت میکندبودن را؟

دوستای زیادی دارم همراهان زیادی هم .ولی آیاهیچ وقت میتونم یکی را دلیل بودنم بدانم ؟

اگرنه؟

پس یامن اوراآنقدردوست نداشتم یادوست داشتن کفایت نمیکندبودن را ...

ماآدمهاخیلی عجیبیم ...عجیبترازهمه مخلوقات

خیلی مواقع هستیم امانیستیم ...

نیستیم اما باتمام وجودهستیم ...

عاشقیم اماپرازنفرت ...

فارغیم امادنبال یک بهونه کوچک برای عشق ورزیدن

ماآدمهاهمه کارمیکنیم اما به هیچ کس اجازه تخطی ازعرف وباورخودمونونمیدیم

خارج ازباورهامون به هیچ کس اجازه زندگی وانتخابونمیدیم ...

ماآدمهابه زبان ابرازمیکنیم اما قلبامون پرازانکارند ... قلبمون فریادمیکشه اما زبان که نه ...حتی به چشمهامون هم اجازه بیان نمیدیم ...

ماآدمهادراوج خوبی بدمیشیم وبعضی مواقع بدی میکنیم تاخوب بودن وعشقمونوثابت کنیم ...

ماآدمها هستیم اما نیستیم ...

باهمیم امابی خبرازهمیم ...

عاشقیم امافارغ ازهمیم ...

فارغیم و.....

ویرایش شده توسط AMD>INTEL
لینک به دیدگاه
Share on other sites

افسانه خارپشتها

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند.

خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب

همدیگررا حفظ کنند.

وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد بخاطر همین

تصمیم گرفتند ازهم دور شوند ‫ولی بهمین دلیل از سرما یخ زده میمردند.

ازاینرو مجبور بودند برگزینند یا خارهای دوستان را تحمل کنند، یا نسلشان از روی

زمین بر کنده شود.

دریافتند که باز گردند و گردهم آیند. آموختند که، با زخم های کوچکی که همزیستی

با کسی بسیار نزدیک بوجود می آورد، زندگی کنند چون گرمای وجود دیگری مهمتراست.

و این چنین توانستند زنده بمانند.

درس اخلاقی :

بهترین رابطه این نیست که اشخاص بی عیب و نقص را گردهم می آورد بلکه

آن است هر فرد بیاموزد با معایب دیگران کنارآید و محاسن آنانرا تحسین نماید.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

مغز بشر در مواقع خاص قادر است بهشت را به جهنم و جهنم را به بهشت تبديل كند. (ميلتون )

ما تنها به وسيله گرفتن تصميم قادر به تغيير احساسات خود نيستيم، بلكه اگر در عين حال كه تصميم مي گيريم قادر به دگرگون كردن اعمال خود باشيم، نتيجه خواهيم گرفت. ( ویلیام جیمز )

انسان همان اندازه شاد خواهد بود كه فكرش را براي پذيرش آن مقدار از شادي آماده كرده است. ( آبراهام لینکلن )

_____________________________________

برای مشاهدۀ گل های عجیب و زیبا ! ( از لینک زیر استفاده نماید. )

http://lioncomputer....1031#entry61031

_____________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

بازیگر

مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد ، وقتی می گفتند چرا دیر می آیی ؟ جواب می داد : یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم ، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم!

یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید...

مرد هر وقت مطلب آماده برای تدریس نداشت به رئیس آموزشگاه زنگ می زد تا شاگردها آن روز برای کلاس نیایند و وقتشان تلف نشود.

یک روز از پچ پچ های همکارانش فهمید ممکن است برای ترم بعد دعوت به کار نشود...

مرد هر زمان نمی توانست کار مشتری را با دقت و کیفیت ، در زمانی که آنها می خواهند تحویل دهد ، سفارش را قبول نمی کرد و عذر می خواست.

یک روز فهمید مشتریانش بسیار کمتر شده اند...

مرد نشسته بود و فکر می کرد. باید کاری می کرد.باید خودش را اصلاح می کرد !

ناگهان فکری به ذهنش رسید. او می توانست بازیگر باشد!

از فردا صبح ، مرد هر روز به موقع سر کارش حاضر می شد ، کلاس هایش را مرتب تشکیل می داد و همۀ سفارش های مشتریانش را قبول می کرد !

او هر روز دو ساعت سر کار چرت می زد !

وقتی برای تدریس آماده نبود در کلاس راه می رفت ، دست هایش را به هم می مالید و با اعتماد به نفس بالا می گفت : خب بچه ها ، درس جلسۀ قبل را مرور می کنیم !

سفارش های مشتریانش را قبول می کرد ، اما زمان تحویل بهانه های مختلفی می آورد تا کار را دیرتر تحویل دهد.

تا حالا چند بار مادرش مرده بود ، دو سه بار پدرش را به خاک سپرده بود و ده ها بار به خواستگاری رفته بود...

حالا رئیس او خوشحال است که او را آدم کرده ، مدیر آموزشگاه راضی است که استاد کلاسش منظم شده و مشتریانش مثل روزهای اول زیاد شده اند!

اما او دیگر با خودش صادق نیست.

او الان بازیگر شده ، همانند خیلی های دیگر !

________________________________________

برای مشاهدۀ گل های عجیب و زیبا ! ( از لینک زیر استفاده نماید. )

http://lioncomputer....1031#entry61031

________________________________________

مسابقۀ ( رمز را پیدا کن ، جایزه را بگیر .) ( جایزه FLASH 8GB )

( امروز آخرین روز مسابقه است )

برای شرکت در مسابقه از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....__60#entry61534

________________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

راستي نخستين چيزي است كه انسان بايد به جستجوي آن بپردازد. ابزار شناخت راستي همان قدر ساده است كه سخت به نظر مي رسد. ( گاندي )

دروغ شكوفه مي آورد، اما ميوه ندارد. ( مثل آفريقايي )

كسي كه به خودش دروغ مي گويد و به دروغ خودش گوش مي دهد، كارش به جايي خواهد رسيد كه هيچ حقيقتي را نه از خودش و نه از ديگران تشخيص نخواهد داد. ( داستایوسکی )

______________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

آدمهای آرمانگرا زمانی كه به نادرست بودن آرزويی پی مي برند، برای ادامه آن پافشاری نمی كنند.

فرمانروايانی كه يك شبه توانمند می شوند با تلنگری فرو می ريزند.

ريشه كارمند نابكار در نهاد سرپرست و مدير ناتوان است.

( ارد بزرگ )

_______________________________________

دوستان عزیز ، سری به کلاب خودتان ، CPU Intel بزنید تا با نظرات شما آشنا شویم.

از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....A7%DB%8C-intel/

_______________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

سبب اندوه است كه اشخاص در حد ميانه نيز به حواس خود توجه نمی‌كنند. نگاه می‌كنند، ولی نمی‌بينند، گوش می‌دهند، ولی نمی‌شنوند، لمس می‌كنند، ولی احساس نمی‌كنند، غذا می‌خورند، ولی مزه ی آن را حس نمی‌كنند. ( لئوناردو داوینچی )

پيش از رفتن به جنگ، يک يا دو بار و پيش از رفتن به خواستگاری، سه بار برای خودت دعا كن. ( يكی از دانشمندان لهستانی )

هرچه دانش بيشتر و تجربه زيادتر شود، نياز به پند گرفتن كمتر می‌شود. ( میکل آنژ)

______________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با درود:

نداشتن انعطاف يكی از بدترين نقطه ضعف ها است. می توانيد بياموزيد كه شتابزدگی را كنار بگذاريد، ترس را با اعتماد به نفس و تنبلی را با نظم و انظباط جايگزين كنيد. اما برای سرسختی و انعطاف ناپذيری ذهن ، پادزهری وجود ندارد. اين خصلتی است كه باعث می شود شخص با دست خويش گور خود را بكند.

هر كس به روشی مي تواند با اشخاص رابطه برقرار كند و من با هر كس به شكل خاص خودش رابطه برقرار می كنم. (كوينسی جونز)

بدانيد كه اگر هنگام بازی همه توان خود را به كار نگيريد، كسی ديگر پيدا خواهد شد كه اين كار را بكند و روزی شما در ميدان بازی با يكديگر رو به رو خواهيد شد و او از شما خواهد برد. (ماكولی)

____________________________________

دوستان عزیز ، سری به کلاب خودتان ، CPU Intel بزنید تا با نظرات شما آشنا شویم.

از لینک زیر استفاده کنید.

http://lioncomputer....el/page__st__30

____________________________________

CPU => Intel Corei7 980X

MB => GIGABYTE x58A-UD7 Rev: 1.0

RAM => CORSAIR Dominator GT + FAN 6GB (3 X 2GB) 2000 MHz CL 8-8-8-24

VGA => 2x GIGABYTE GTX 460OC 1GB SLI Rev: 1.0

SSD => A-DATA S596 128GB - Buffer 128MB ( Internal-External )( SATA 2 & USB 2 )

ODD => SONY BLU-RAY COMBO BC-5100S

CASE => GREEN Infinity

Power=> GREEN 885 Watt

FAN => 1x ENERMAX EVEREST

Monitor => LG L1980Q Ultra Slim * Pivot

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

چرخهای سنگین و زنگ زدۀ زندگی با دستهای نامرئی امید می چرخد .

آدم درستکار به خاطر یک قطعه استخوان خود را به سگ تبدیل نمیکند .ضرب المثل دانمارکی

آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است

کمک به همگان ، عشقی است که به برجستگان کمک می کند راه های سرفرازی را بیابند .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آدمی ساخته ی افکار خویش است فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است

كاملا قبولش دارم . پس فردا اگر بد بود نبايد گله كرد چون خودمون خواستيم و بهش فكر كرديم :-?

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری


×
  • اضافه کردن...