رفتن به مطلب

157 اثر از مسابقه " زنگ انشا " را در اینجا بخوانید


Recommended Posts

درود دوستان عزیزم

در این تاپیک هر روز یک یا چند انشا از 157 انشا دوستان که در این مسابقه شرکت کردن رو میگذاریم و امیدواریم لذت ببرید @};- @};- @};-

 

بعضا بعضی از اموشنها نمایش داده نمیشن به دلیل عدم تعریف اون اموشنها در این فروم هستش @};-

 

دوستان عزیزم تمام مطالب و انشا ها به ترتیب تاریخ و زمان ارسال داره ارسال میشه و حالا امکان داره چند ساعت اینور و اونور شده باشه @};-

 

در ضمن برای بحث و گفتگو در مورد این مطالب فقط به لینک زیر مراجعه کنید :

http://forum.lioncomputer.ir/index.php?showtopic=55039

 

===============================================================================

 

 

نویسنده : MEHDI-GTX

 

من ميگم بنام خدا خدايي که اين جهان پر از زيبايي را افريد

 

مادربورد ميگه بنام گيگا بايت  ***از زبان مادربورد دیگه  ***

 

شروع انشاء:

 

یه روزی که از گرمای حاکم در پاساژی از خود بیخود شده بودم زمزه

چشم چشم دو ابرو دماغ و دهن يه گردو به گوشم خورد

زل زدم بهش وارد افکارش شدم

باخودش میگفت

 

ولي من که چشم ندارم .کو دماغ . دهن که ندارم پس چجوري باهات صحبت کنم
ولي گیگابایتا (همون خدایا خودمون  ) يه چيز خوب بهم دادی جذابيت , زیبایی

زیبایی که  گیگابایتا تو در من قرار دادی

و میدونستی چجوری میتونم هوش از سر انسانها ببرم
 

یهو متوجه من شد نمیدونم اسمم رو از کجا میدونست

گفت سلام mehdi-gtx

اسمم جی وانه (g1)

 

 

گیگابایتی (همون الله وکیلی خودمون   ) ميبيني چه رنگ و رويي دارم

اسلتهای من رو میبینی چه ترکیب زیبایی از رنگها داره
ال ای دی هایی که جلوه خاصی به من داده رو نمیبینی 
خنک کننده های من رو ببین گیگابایتیش ( همون خداییش ما ادما) چجور من رو ارام کرده
نمیبینی من با چه سرعتی میتونم اگاهی تون  رو بالا ببرم


ولی هرموقع هنگ و کم کاری در من دیدی بدون غمگینم
چون گیابایت داره یکی بهتر از من رو میسازه و تو دیگه منو دوست نخواهی داشت    و تمام ان زیبایی های من رو فراموش خواهی کرد

 

ولی میدونم تو هنوزم منو دوست داری چون دور دور منه

هنوز بچه خلف خودمم

عزیز گیگا منم من

 

 

 

راستی دوست دارم اقوامم رو بهت معرفی کنم

اقای کولرمستر-خانم بنکیو

اونا هم مثل خودم دوست داشتنی هستن برو حتما تحقیق کن درموردشون ببین عجب کارشون درسته

 

از زبان mehdi-gtx

یکی تو اون شلوغی پاساژهولم داد خواست این آقا g1 رو به دوستش نشون بده

این شد که یهو به خودم اومدم دیدم جلوی ویترین مغازه لیون کامپیوتر وایستادم

نگاه به ساعت کردم گفتم اَ پسر نیم ساعته اینجا ایستادی

نگو این گیگابایت رفته تو ذهنم و هیپنوتیزمم کرده ول کن هم نیست

 

 

منم که انقدر مستقیم رو نگاه کردم بودم گردنم خشک شده بود یه نگاه اینور و اونور انداختم کسی نه ایستاده باشه بهم بخنده

این بود انشاء از زبان مادربورد

اقا اجازه میتونم بنشینم

 

=====================================================================================

نویسنده : MEHDI-GTX

 

بنام آفریدگار زیبایی ها

 

موضوع انشاء از زبان کیس Cooler  Master Case Pro 5 

 

یک روز پدرم اومد خونه و گفت بیا بریم خونه دوستم و منو باخودش برد

رفتیم منزل دوست پدرم من که عاشق کامپیوتر هستم رفتم پای سیستم (از سیستم که بخوام بگم باید 4 تا صفحه بنویسم) هر دوتاشون نشستن سر پروژه ای که داشتن شروع به صحبت کردن.

 

من که غرق در سیستم بودم و گذر زمان رو اصلا متوجه نبودم

غروب شده بود خورشید پایین آمده بود از تاریکی اتاق میشد اینو متوجه شد

 

یهو آقا رضا(دوست پدرم ) گفت ما میریم پشت بام. نیم ساعتی گذشت فکر اینکه یه موقع خدایی نکرده زبونم لال کار بدی نکن  سریع سیستم رو رها کردم دویدم به سمت پشت بام.

در پشت بام رو که باز کردم دنیا رو سرم خراب شد

آخ چشمتون روز بد نبینه.  

وای خدا

فکربد نکنید اعتیادی در کار نیست

یعنی کیس, کیس کولر مستر  Pro 5 شده باشه گنجه دوتا کفتر  (به محل نگهداری کبوتر گنجه میگن)

oh my god

من که ارزش این کیس رو میدونستم چه فشاری عصبی داشتم از دیدن این صحنه

 

پیش خودم اول گفتم خجالت نمیکشه مثلا مهندسه , کفتر بازی میکنه

بعد گفتم آدم بی عقل کیس به این خوبی رو کرده محل نگهداری کبوتر

 

آخه بچه ها شما بگید کیس زبون داره که بخوام از زبون کیس بگم  اون لحظه باید خودمون رو بزاریم جای کیس

ولی تصور کنید حرف بزنه چی میگه   

میگه:

دستم به دامنت منو نجات بده

من لیاقتم بیستر از اینهاست

آبروم داره میره پیش هم نوعانم

به چه خاری و ذلتی افتادم

چه آرزوهایی داشتم که پناهگاه  Z170X-Gaming 3 باشم

آخ کجایی GTX 950 XTREME

چقدر دوست داشتم کولر مستر Nepton 240M بهراه من خنکی و ارامش رو به دوستانم بده

تورو خدا یه کاری بکن ببین  چقدر کثیف شدم

من باید پناهگاه و حافظ دوستانی که بالا نام بردم باشم نه ذخیرگاه کود حیوانی

حاضر بودم تبدیل به کتابخانه بشم ولی آخه بی انصاف گنجه کفتر!    

 

منم که از این همه بی فکری به جوش اومده بودم خودم رو کفتر باز جا زدم و هزار عیب رو محل نگهداری کبوتر گذاشتم

از جا تنگی بگیر تا فلز بیماری حیوون رو بیشتر میکنه

خلاصه کار به جایی رسید که همون لحظه جاشون رو عوض کرد. به آقا رضا گفتم کیس رو بده به من و براحتی گفت مال تو

نمیدونم این کیس چجوری به دستش رسیده بوده یا انقدر پول داشته پیش خودش گفته برای کبوترهام کاخ تهیه میکنم

بخشش چیز خوبیه ولی من نمیتونم تو این قضیه گذشت کنم و کوته فکری ایشون رو از یاد ببرم

 

 

دوستان کیس رو دادم سرویس بشه به دستم برسه حتما عکسهاش رو نشون میدم

از قبل سرویس ازش عکس دارم ولی خجالت میکشم نشونتون بدم که اون آدم چه کرده

 

 

نتیجه اخلاقی از زبان کیس:

موارد این چنینی توسط شما انسانها بدون تفکر اتفاق میافته ولی باید قدر اموال خودتون رو بدونید و استفاده به جا و مناسب ازشون ببرید

 

نتیجه اخلاقی از زبان خودم:

دنیا پر از لحظات تلخ و شیرینی هست که حتی فکرش رو هم نمیتونید بکنید و یهو باهاش روبرو میشید

 

سخن پایانی :

آقا رضا آخه بی انصاف کیس و محل نگهداری کبوتر!

 

============================================

نویسنده : MEHDI-GTX

 

بنام آفریدگار زیبایی ها

 

واینک حضور مانیتور benQ را تا پشت تریبون با دست زدن همراهی بفرمایید      

 

از زبان مانیتور:

سلام بنده مانیتور BENQ هستم شما میتونید بن صدام کنید

هه هه راستش اسمم یکم غلط اندازه فکر کنم شما رو یاد گانکسترها میندازه. جان من بن کیو خوفناک نیست

هر کی ندونه فکر میکنه موسس کارخونه , بازیگر فیلم خوب بد زشته

بگذریم

اینجا تهرانه یعنی شهری که  هه هه  نه شوخی کردم این جا جهانه یعنی جایی که خیلی ها در حسرت خرید من موندن

 

حضار محترم نمیخوام خیلی  وقتتون رو بگیرم

 

3 تا آرزو دارم

اول سلامتی همه بیماران

دوم بی نیازی همه نیازمندان

 

کاش من تولید کشور ایران بودم با کیفیت بیشتر قربون این کشور برم که ادبیات ش به این زیباییه

بیماران-نیازمندان-عزیزان   هه هه چه باحال

عزیزان از کجا اومد خودم نمیدونم هه هه

 

آقای بن سومین آررزوتون رو نگفتید

بن کیو: هه هه   خب بیام خونه هاتون دیگه

قربونتون

سلامت باشید به امید دست دادن حضوری

 

 بدرود

 

 

از زبان خودم:

چقدر بدبخت شدیم مانیتور هم برای بقیه خوبی میخواد اونوقت ما انسانها افتادیم به جون همدیگه

.

.

.

آقای بن کیو

هه هه

 

چه باحاله

آقای حسینی چه مانیتور خوشرویی بود

لینک به دیدگاه
Share on other sites

نویسنده : آرین سرتیپ پور

 

 

7300 GT GIGABYTE  رنج دیده

سلام من یک کارت گرافیک 7300 GT GIGABYTE  هستم با هیت سینک ساده و هشت سال سن دارم در این سال ها  سختی زیادی رو تحمل کرده ام دوست من Intel Pentium Dual core نیز این روزا حال خوشی ندارد از رم ها نمی گویم که کل شان سر اورکلاکینگ سوختند علاوه بر این در این سال ها روزانه ده ها ساعت مشغول کار بودیم از کانتر بگیر تا جی تی ای آی وی و کپچر هزاران ساعت فیلم گرفته تا اورکلاکینگ و تماشای صد ها فیلم و.... رنج تمام این ها را با یک هیت سینک به دوش کشیده ام همیشه از خودم می پرسیدم چرا دوستانم که برد ASUS  و MSI  هستند فن های بزرگ دارند و من فقط یک هیت سینک ساده دارم گویی گیگابایت با ما دشمنی داشته و فقط یک هیت سینک برای ما گذاشته این ها به کنار غم اصلی من زمانی شروع شد که صاحب من تصمیم به ارتقا سیستم گرفت من را کنار گذاست و جای من را با یک hd 4770  پر کرد گویی فن های قرمز رنگ این کارت چشمان آرین را گرفنه بود اما خبر نداشت که NVIDIA از ATI  قدرتمند تر است بعد از سه سال تصمیم گرفت PENTIUM  پیر را هم کنار بگذارد و با CORE 2 QUAD جایگزینش کند این ها به کنار هنوز چهار سال نشده بود که GPU  HD 4770  سوخت آن جا بود که آرین فهمید NVIDIA  قدرتمند ترین است ولی کار از کار گذشته بود او دیگر تمایلی به تعویض قطعه نداشت و می خواست PC  را بفروشد پس من را بار دیگر نصب کرد دوباره به PCI 16X خویش باز گشتم اما چه فایده ای داشت او مصمم به فروش PC  بود و تصمیم به خرید لپ تاپ ACER E1 داشت وی PC  را دو تومان به یک وکیل کچل فروخت یا بهتر است بگویم انداخت آخر کدام آدم عاقلی دو ملیون برای سیستم ده ساله میدهد به هر حال امروزه جای من را کارت GT 710M  لپ تاپ پر کرده است امیدوارم از پس GAME  های آرین بر بیاید و آرین قصد اورکلاک آن را نداشته باشد و خسته نباشید بگویم به همه کارت های گیگابایت خصوصا GTX 980 TI با آن led  های زیبایش امیدوارم روزی برسد که هیچ کارت گرافیکی بدون فن نماند


=================================================================

 

نویسنده : amin8speed

 

Gigabyte m68mt-s2    انشاء از زبان مادربرد

نام نویسنده : امین میرزاپور


*********************************آغاز******************************
                                           به نام خدا
اوهم اوهم  سلام خدمت خوانندگان خوب و عزیز انشاء ما از سال 2008 شروع میشه یعنی وقتی تازه من به دنیا اومده بودم من تو خونواده گیگابایت به دنیا اومدم و اواژنگ من رو اورد تو ایران از اونجا یه مغازه ای تو کرمان ما رو خرید خوب الان چند ماه تو این مغازم زیاد شلوغ نیست ولی خوبه چند تا از خونواده خودمون (گیگابایت) اینجا هستن تنها نیستم خوب یه روز صبح یه شخصی  اومد و گفت مادربوردم اتصالی کرده و چیپش سوخته مغازه دار گفت کیس رو بیار تا سیستم جدید ببندیم خوب چند ساعت بعد هم.ن شخص اومد با یه کیس 4 سال بزرگتر از من که سوکت   775 هم بود و مارک گیگا اینجوری میگفت برق سه فاز رسیده بهش و سوخته صاحب مغازه بازی کرد و انداختش برا اسقاط خوب مغازه دار گفتم سیستم جدید چی میخوای ببندی شخص اصرار به ام دی داشت من خوشحال شدم گفت چقد بودجه داری گفت با پردازنده 160 دوباره من خوشحالتر شدم بالاخره دیدم داره مغازه دار میاد به سمتم وای یعنی من رو میخره من رو برداشت اره باورم نمیشد خخخخ ولی من رو برداشت با یه پردازنده سمپران 145 اره ما دوتامون جنسای شاخی نبودیم ولی صاحبمون بودجه اش کم بود دیگه خوب حالا برم خودمو معرفی کنم من یکی از ضعفای شرکت گیگا بایتم که سوکتم ام تریه خوب من مدلم (ام68ام تی –اس2) اینه که توسط اواژنگ اومدم تو ایران مادربرد معمولی بودم تو دوره خودم و جز شاخای بازار که هیت سینکای خفن و رنگ بندی قشنگ داشتن من نبودم ولی از همینی بودم راضی بودم  خوب سمپران هم نسبت به نسل خودش پایین بود ما با هم  با یه رم کینگ استون 2 تحویل صاحبم دادن رفتیم خونه و بله صاحبمون با این که جیب خالی داشت ولی خواسته های سنگینی داشت من که خیلی فشاری بهم نمیومد ولی سمپران همیشه لود 80 درصد بود و گرماش رو منم حس میکردم دلم یکم براش میسوخت  ولی در عوض صاحبمون خوش سلیقه بود دمش گرم دو ماهی یک بار ما رو یه حموم حسابی میبرد  تا 5 6 سال با هم بودیم و همین  وضعمون بود به جز یک بار که صاحبم داشت با من درایو  ایکس باکسش رو ابدیت میکرد ساتام  کشیده شد و سوکت از روی من از بیخ در اومد مشکلی نبود ولی ناقص شدم از 4 تا ساتام 1 یش رفت خوب بریم 6 سال بعد  یک روز  شنیدم از کینگ(رم سیستم) که صاحبمون داره درباره نسل جدید  ام دی مطلب میگیره  حدس زدم شاید ما رو بفروشه  ولی  از یه جا هم میگفتم که پولش کجا بوده  خوب چند هفته گذشت من تقریبا 7 ساله بودم و بزرگ شده بودم از گارانتی اواژنگ هم اومده بودم بیرون خوب صاحبمون وضعش بهتر شده بود یه چیزایی میشنیدم که میگفتن سمپران و کینگ رو بفروشیم پول دستمون بیاد 8350 بخریم من که نمیفهمیدم چی میگن خوب شب شد و من خوابیدم فردا دیدم که کینگ و سمپران نیستن صدا زدم دیدم سمپران رو میزه کینگ خبری ازش نبود حتما فروخته بودنش نمیدونم شاید خوب 2 هفته گذشت  دیدم سمپران رو کردن تو یه پاکت گفتم کجا میبرنت گفت نمیدونم ولی دیدم روی پاکت نوشته آمل حالا من خارجی بودم نمیدونم امل کجاست خودتون بهتر میدونین من مونده بودم تنها تا 3 هفته بعد دیدم صاحبم اومد من رو تمیز کرد و گفت مهمون داریم ببینم چکار میکنی  یه کارتن بزرگ بود بازش کرد یه 8350 اومد حالا فهمیدم 8350 چی بود میخواستن بخرن یه پردازنده بود یه مهمون دیگه اسمش کورسیر بود 4گیگ (ایکس ام تری) صاحبم مارو وصل کرد به هم خوب ماشالله 8350 همین حالت عادیش از سمپران تو لود 80 داغ تر بود ولی اصلا انگار نه انگار نهایتش لودش میشد 20 خوب سرتون رو درد نیارم امروز روز دوم  برج دوم سال 93 بود حالا میگین من از کجا فهمیدم رو فاکتور 8350 خوندم از لیون هم خریده بودن  این 8350 برا من زیاد بود من زورم رو میزدم  که مشکلی برام پیش نیاد دل صاحبم رو نشکنم صاحبم بنده خدا اهل اوور کلاک و این کارا نبود ما هم باهاش راه میومدیم اون هوای مارو داشت ما هم هواش رو داشتیم خوب چند ماه با هم بودیم بایوسمم ابدیت کرد یه حالی بهم داد صاحب عزیزم  چند روز بعد ابدیت  دیدم داره باز میکنه ولی این بار هم گفتم من موندنی ام چون دفعه قبل من تنها موندم رفقام رفتن این بار نه انگار روز من رسیده بود هی اره من رو باز کرد گزاشت تو جعبم  بعد گزاشتم تو کیف راه افتاد رفت یه جایی صدای ماشین سنگین اتوبوس اینا میومد  و یک نفر میگفت تهران جا نمونی صاحبم دوید رفت سوار شد من رو هم گذاشت بالای سرش خوب سکوت بود صاحبم هم حرف نمیزد فک کنم خوابیده بود منم خوابیدم  فک کنم ده دوازده ساعتی خوابیده بودم  یه باره همون مرده گفت ترمینال جنوب پایین شین صاحبم رفت پایین و رفتیم خونه یه نفر طبقه 4 ام بد اس سوراخ کیف تو اسانسور دیدم  چند ساعت اونجا بود بعد دوباره من رو برداشت  و حرکت کرد نزاشت یه استراحت بکنیما :دی خوب دوباره صدای ماشینسنگین  سوار شدیم صاحبم گفت بازار کامپیوتر کجاست  بقلیش گفت همین ایستگاه ولیعصر پایین شدی همینجور برو پایین میرسی اقا ما هر چی میرفتیم نمیرسیدیم بالاخره رسیدیم  خیلی شلوغ بود صاحبم بردم اولین مغازه گفتن سوکتش چیه گفت ام تری گفتن ام دی به درد نمیخوره قلبم شکست ولی صاحب من مگه نا امید میشد کل مغازه ها رفت شب شده بود  گفت این مغازه اخره نشد نگهش میدارم مغازه اخر گفت فردا بیا  امتحانش کنم ببینم چی میشه  دوباره فردا اومدیم  مغازه دار من رو گرفت گفت  شما برو 1 ساعت دیگه بیا  صاحبم رفت در جعبه رو باز کرد من تو یه فضای جدید پر از اشناهای خودم  از همه جا بودن سوکتای مختلف ولی هممون مثل هم پیرمرد بودیم یکی از یکی پیر تر ولی قلبمون جوون بودا :دی خوب من رو با یه پردازنده التهون فک کنم با یه رم 4 کینگ استون امتحان کردن بدون خمیر سیلیکون دلم به اون پردازنده میسوخت نه خودم نه از اون صاحبمون که اینقد رو ما وسواس داشت نه از این اقا خوب صاحبم اومد پول رو گرفت 70 تومن نقد چیزی نبود براش ولی از هیچی بهتر بود یه نگاهی هم به من کرد و رفت خوب دیگه وقت خداحافظی بود اون رفت که رفت من رو گزاشت تو ویترین کنار دو نفر دیگه یکیشون ایسوس بود یکی هم مثل من گیگابایت هر سه تامون هم ای ام تری خوب 2 ماه هم تو این مغازه بودم    حسابی کثیف شده بودم  تا یه روز یه مرد پیر اومد گفت اقا یه سیستم ارزون واسه حسابداری میخوام اون بنده خدا هم من رو برداشت و با همون رم و پردازنده که روم بود  وصل کرد تو یه کیس داد به مرده ایشون صاحب دوم من بود و پردازنده هم پردازنده سوم من  الان من 1 ساله دست ایشونم اصلا هفته ای یک بار هم من رو روشن نمیکنه حسابی کثیف شدم دیگه همون قلب جوون میگفتم همون رو هم ندارم فک کنم وقت مرگمه دیگه نمیدونم  خوب چند هفته گذشت دیدم صدای امبولانس داره میا د صاحب جدیدم  بیدار نشد نمیدونم چی شد ولی امبولانس بردش و خونوادش گریه میکردن فک کنم اون زود تر از من مرد خوب دیگه  اره با این که دست ایشون خیلی نبودم ولی دلم براش سوخت هی اهی کشیدم و خوابیدم  هیچکس ئدیگه سراغم نیومد فک کنم دیگه بی صحاب شدم نه کسی روشنم میکرد نه کسی سراغم میومد الان 1 سال و 6 ماه صاحب اولم و 2 ماه صاحب دومم رو ندیدم  دیگه من موندم و بقیه الان که دارم اینا رو به شما میگم من 8 سالمه تو این مدت  خیلی وقته روشن نشدم نمیدونم چه سرنوشتی در انتظارمه ولی عاقبت هممون اسقاطه چه من چه مین هایی که الان جوونن ومغرورن  یادی هم از صاحبم بکنم که الان اون 18 سال فک کنم داشته باشه اون موقع من رو خرید 10 11 سال داشت ولی دل پر ارزویی داشت ولی جیب خالی : دی امیدوارم صاحبم الان دیگه یه سیستم غول داشته باشه  هیچ وقت  فراموشش نمیکنم هر جا هست سالم و سرحال باشه امیدوارم اون هم منو یادش نره بقیه دوستام سمپران. کینگ. 8350 .اونا هم امیدوارم الان سر حال و پر کار باشن و هیچ وقت بیکار و افسرده مثل من نشن
 دیگه دوستان  خیلی ممنون  حرفای یه پیرمرد ساده و بی الایش از خونواده گیگابایت رو گوش دادین  
 خوب
*****************************پایان**********************************
دوستان متن منم تموم شد صاحب اولش من بودم  و تا اونجایی که 70 تومن رو گرفتم و رفتم داستان واقعی از اونجا به بعدش تخیلات نویسنده بود :دی
*****************************بدرود*********************************

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 1 ماه بعد...

نویسنده : آرین سرتیپ پور

 

7300 GT GIGABYTE  رنج دیده

سلام من یک کارت گرافیک 7300 GT GIGABYTE  هستم با هیت سینک ساده و هشت سال سن دارم در این سال ها  سختی زیادی رو تحمل کرده ام دوست من Intel Pentium Dual core نیز این روزا حال خوشی ندارد از رم ها نمی گویم که کل شان سر اورکلاکینگ سوختند علاوه بر این در این سال ها روزانه ده ها ساعت مشغول کار بودیم از کانتر بگیر تا جی تی ای آی وی و کپچر هزاران ساعت فیلم گرفته تا اورکلاکینگ و تماشای صد ها فیلم و.... رنج تمام این ها را با یک هیت سینک به دوش کشیده ام همیشه از خودم می پرسیدم چرا دوستانم که برد ASUS  و MSI  هستند فن های بزرگ دارند و من فقط یک هیت سینک ساده دارم گویی گیگابایت با ما دشمنی داشته و فقط یک هیت سینک برای ما گذاشته این ها به کنار غم اصلی من زمانی شروع شد که صاحب من تصمیم به ارتقا سیستم گرفت من را کنار گذاست و جای من را با یک hd 4770  پر کرد گویی فن های قرمز رنگ این کارت چشمان آرین را گرفنه بود اما خبر نداشت که NVIDIA از ATI  قدرتمند تر است بعد از سه سال تصمیم گرفت PENTIUM  پیر را هم کنار بگذارد و با CORE 2 QUAD جایگزینش کند این ها به کنار هنوز چهار سال نشده بود که GPU  HD 4770  سوخت آن جا بود که آرین فهمید NVIDIA  قدرتمند ترین است ولی کار از کار گذشته بود او دیگر تمایلی به تعویض قطعه نداشت و می خواست PC  را بفروشد پس من را بار دیگر نصب کرد دوباره به PCI 16X خویش باز گشتم اما چه فایده ای داشت او مصمم به فروش PC  بود و تصمیم به خرید لپ تاپ ACER E1 داشت وی PC  را دو تومان به یک وکیل کچل فروخت یا بهتر است بگویم انداخت آخر کدام آدم عاقلی دو ملیون برای سیستم ده ساله میدهد به هر حال امروزه جای من را کارت GT 710M  لپ تاپ پر کرده است امیدوارم از پس GAME  های آرین بر بیاید و آرین قصد اورکلاک آن را نداشته باشد و خسته نباشید بگویم به همه کارت های گیگابایت خصوصا GTX 980 TI با آن led  های زیبایش امیدوارم روزی برسد که هیچ کارت گرافیکی بدون فن نماند

 

 

------------------------

نویسنده : 1369823

 

یادش بخیر موقعی که منو خرید داشت خر کیف میکرد همش سشوارم میگرفت...
ولی الان که یه970G1 گرفته نامرد منو با دغاداش کوچیکش میزاره تا باهام انگری بیردس بازی کنه و این خیلی بهم بر میخوره و بیشتر از این زورم میاد که داداشش که 5 سالشه میگه داداش کارتت لگنه یه انگری بیرد هم نمیکشه و اشکم در میاد اون لحظه.
الانم بعضا چشام به جمال رقیب(970)میفته میبینم که مثه بچه نداشتش نامرد داره ازش مراقبت میکنه و همین چن روز پیش خمیرشو با لیکویید اولترا عوض کرد و یادمه پارسال یه بار فقط از اون خمیرای سورنگی آشغال زد بهم...خلاصه حرفم اینه نکنین این کارو راسی یادم رف خودمو معرفی کنم کوچیک شم"Gigabyte GT630"هستم.

 

 

------------------------------

نویسنده : سجاد نوتاش

 

 

Graphic

سلام حالتون چطوره؟ بزارین من اول خودمو معرفی کنم.. من GTX 980TI هستم که به تازگی اومدم تو بازار و دل خیییلیارو بردم.. من از برادرم G1 حرفه ای ترمو از رقیبا خودم مثل STRIX خوشگل تر ^_^ بزارین بگم ک چرا این حرفو میزنم.. وقتی صحبت به کار کردنو سرعت بالا میرسه من میتونم با BOOST 1317 از همه پیشی بگیرم.. اینقدم فن های قوی دارم که همیشه پشتم هستنو نمیزارن گرمم بشه.. ولی با این حال غذای زیادی نمیخورم.. میخورماااا اما نسبت به کاری که میکنمو اندامم کمه.. یه پاور 600 وات بخور نمیری بزاری جلوم من کار خودمو میکنم.. 2 تا سیم 8 پین باید بم وصل کنی تا بدرخشم.. صاحب من قبل از من G1 داشت که تا منو دید دلشو بردم.. با اینکه 1 هفته بود خریده بود اونو اما با کلی ضرر فروختشو منو خرید.. الان گاهی اوقات دستشو میزاره زیر چونشو کللللی نگام میکنه.. راستشو بخواین اینجور مواقع خجالت زده میشم.. آخه فن های من وقتی که نیاز باشه میچرخه و وقتی میچرخه چراغای خوشگلم فن هارو باحال تر میکننو آدم دلش میخواد فقط نگاش کنه..

یه برادر هم دارم که همش آب تو دلش تکون میخوره.. عین من کار میکنه ولی خوب با آب.. اگر به من یه 6 پین دیگه وصل کنی کللللی میتونی منو OVER کنی درحدی که اون موقع دیگه فن هام همش میچرخنو دیگه FAN STOP ندارم.. خلاصه هرچی بخوای از من بت میدمو میتونیم با همدیگه ساعتتتت ها خوش بگذرونیم.. البته من که صاحاب دارم اما مثل من زیاده.. میتونی بری از آواژنگ یدونه دیگه بخری.. خلاصه که پشیمون نمیشی.. زیاد ح زدم ببخشید.. راستی شمایی که تو شمال کشور زندگی میکنی، سری XTREME بخر حتما.. چون خونتون رطوبت زیاده ما هم با تکنولوژی های خفنمون نمیزاریم برد زنگ بزنه.. من دیگه حرفی ندارمو خدا نگهدارتون

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مهمان
This topic is now closed to further replies.
 اشتراک گذاری

×
×
  • اضافه کردن...