رفتن به مطلب

نحوه‌ شکل‌گیری لطیفه‌های «پـَـ نـَـ پـَـ»


Hamed
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

مطمئن باشین تا چند وقت دیگه کتاب پ ن پ هم منتشر میشه !

من توی تلتکست هم پ ن پ رو دیدم !!!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود

جالبه آنتی پ ن پ هم اومده که وقتی با زبون درازی جواب میدی طرف مقابل میزنه تو برجکت.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود

مامانم میگه بپوشید بریم مهمونی فلان جا.

میگم منم بپوشم ؟

میگه پ ن پ وایسا مثل بچگیات بیام لباس تنت کنم.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با دوستم رفتیم فروشگاه که کروات بخره.

فروشنده خانم میگه کروات رو با چی ست میکنید.دوستم میگه باکت و شلوار.

من بهش میگم پ ن پ با پیژامه و سویی شرت ست کن.منظورش رنگ کت و شلوار و پیراهنته.

هههههههههههههههههههههه

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

www.panapa.ir

سلام

آقا ایول / راستی دوستان + های من امروز تمون شدن . انشاال.. فردا + میزنم clapping.gif @};- clapping.gif

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

ماهیه تو آکواریوم یه ور رو آب داره میره.

برگشته میگه داره میمیره؟

میگم پ ن پ داره کرال پشت تمرین میکنه.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

لپ تاپم رو بردم نمایندگیش می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!!

پـَـَـ نــه پـَـَـــ بی محلی کردم یکم، ضربه روحـــی خورده!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

^حتما بخونید از تبیان دون زدم گذاشتم برای اوقات فراقت دوستان لیونی^biggrin.gif

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

میخونید

panapa_6295.rar

پ ن پ

اکثرا همونایی بود که عطا جان لطف کردند قرار دادند ولی خیلی شیکتر@};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ستاد مبازه با فتنه پ نه پ

به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم (ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)

رفتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه (گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم...اگه شما صلاح بدونین(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد احترام به بزرگتر)

به مامانم میگم پول بده!!!میگه اونایی که دو روز پیش گرفتی چی شد؟؟نکنه همشو خرج کردی؟؟؟ تا اومدم بگم پـَـ ....زد تو دهنم,نذاشت حرف بزنمن فقط میخواستم بگم پـَـَـس اندازشون کردم

ماه رمضونی 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته میپرسم مامان شام چی داریم؟میگه گشنته ؟ چند ثانیه سکوت میکنم، چشامو میبندم و یه نفس عمیق میکشم . آروم و با طمانینه میگم : بله گشنمه (ستاد مبارزه با فتنه پــَ نــَ پــَ - واحد کظم غیظ)

نوزاده تو بغل مامانش گریه میکرده مامانه میگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند میگه پَ نَ پَ دارم برای گرسنگان و زلزله زدگان سومالی گریه میکنم (واحد نفوذی پ نه پ)

رفتم سوپری گفتم یک نوشابه زرد بدید فروشنده گفت: منظورتون نوشابه پرتقالی که نارنجی رنگه؟ گفتم: بله، منظورم همون بود. ببخشید (ستاد مبارزه با فتنه پـ نـ پـ واحد فرهنگ‌سازی به جای حاضر جوابی )

رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخریم مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین (کمیته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)

تو اتوبان داشتم لایی میکشیدم،یه زانتیا اومد گفت داری لایی بازی میکنی؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربی میرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس ، بزن بغل(ستاد مبارزه با پ نه پ واحد اتوبان)

ویرایش شده توسط sator
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 2 هفته بعد...
  • کاربر ویژه

شعری از خیام

بگذار قلم را به غزل بسپارم/

شاید گره ای باز شود از کــــارم/

پرسید: مگر تو هم غزل می گویی؟/

گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَــــ !! فقط رباعـــی دارم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

سلام / تکراری بود/ ببخشید @};-

رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!!

پـَـَـ نــه پـَـَــــ سه راه آذری، دربست

نصفه شب یکی از بالا درمون پرید تو حیاط داداشم گفت علی دزده؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ "زوروِ " داره از دست گروهبان گارسیا در میره

پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم می گه یعنی چند سال دیگه می خوای ازدواج کنی؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه

یارو نشسته کنار خیابون نوک دماغش چسبیده به زمین. دوستم میگه : معتاده؟!

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواد انعطاف بدنشو به رخ بکشه

کارتمو دادم به بلیط فروش مترو میگه شارژش کنم؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم از شارژ خورشیدی استفاده می کنم

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخایم همین جوری ولش کنیم اسمش بشه نیـــــو فولدر

دارم با تلفن حرف میزنم. بابام میگه دوستت بود؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاک شیراک بود در مورد مناقشات اخیر خاورمیانه نظرمو میخواست

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم

پسر همسایمون تو پارک داشت بریک دنس می کرد یکی اومده بعد نیم ساعت تماشا میگه ایشون داره میرقصه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ شربت خاکشیر خورده می خواد ته نشین نشه

با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم آمبولانس بیاد؟

میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم

صدای خروپفش کشتمون ! تکونش دادم از خواب پریده، میگه سر صدام اذیتت می‌کنه؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ جنس صداتو دوست دارم می‌خواستم بت بگم سعی‌ کن تو اوج که میری رو تحریرات بیشتر کار کنی‌!

تو تاکسی تنها نشستم میخوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر؟!

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست

حالا از تاکسی پیدا شدم به راننده نیگا میکنم، میگه باقی پولتو میخوای؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام یه دل سیر نیگات کنم که میری دلتنگت نشم!

داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک می‌خوای؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت می‌کنم

تو حیاط دانشگاه تو انگلیس دارم با دوستم فارسی حرف میزنم، یارو اومده میگه خانوم شما ایرانی هستین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ انگلیسی هستیم فارسی یاد گرفتیم بتونیم شماعی زاده گوش بدیم!

آهنگ اندی تو ماشین گذاشتیم دوستم میگه اندیه؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ داریوشه، داره خودشه لوس میکنه یه کم تا دور همیم بخندیم

دختره "با کلی عشوه و ناز" میگه کلی پسر با تک تک نفس های من مردن !

پسره با اعتماد نفس میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخواستی نمیرن ازون بوی بد دهنت

تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟

مبگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند

از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم

میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟

سرخ پوسته گفت پـَـَـ نــه پـَـَــــ ژاپنه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم

رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام !

جلو توالت عمومی… آقاهه میگه ببخشید شما هم تو صف توالت وایسادین؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما سوسکیم اومدیم عید دیدنی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

مثبت های من باز تموم شدن

رفتم گیلاس بخرم. یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم !!!

رفتم دستشویی عمومی در میزنم میگم یکم سریع تر. میگه شمام دستشویی داری؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم شما کم و کسری نداری ؟!

به دوستم میگم وی .. ان داری؟ میگه واسه رد شدن از ف..ل...ی...گ میخوای؟

پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه رد شدن از تنگه ابو غُریب میخوام. هم سنگرام منتظرن!!!

سوسکه را کشتم جنازشو ورداشتم ببرم بندازم بیرون. مامانم بین راه نگاه میکنه میگه کشتیش؟

میگم : پـَـَـ نــه پـَـَــــ تو دستشویی خوابش برده بود دارم میبرمش تو رختخوابش بخو ابه

رفتم واسه ثبت نام رانندگی زَنه میگه واسه آموزش اومدین ؟؟!!

گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ پول میدم که منو سوار ماشینتون کُنین بشینم رو پای راننده غان غان کُنم

سر کلاس آیین نامه رانندگی پلیسه یه تابلو را از من پرسیده. میگم عبور دوچرخه ممنوع. میگه این دوچرخه است؟

میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ تانکه. میگه پـَـَـ نــه پـَـَـــ و مرض! هنوز فرق دوچرخه با موتورگازی را نمیدونی؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 7 ماه بعد...
  • کاربر ویژه

اومده بود به ایمیلم یه چندتاش بامزه بود گفتم بذارم اینجا حالشو ببرید :

واسه دوستم عکس ایمیل کردم زنگ زدم میگم فرستادمش واست . میگه یعنی الان تو ایمیلمه؟ پـَـ نه پـَـ الان دم در خونتونه برو درو روش باز کن!

به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟میگه:پسرم زن میخوای؟گفتم : پـَـ نه پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره!

تو اتوبان گشت نا محسوس یه ماشینو گرفته بود.راننده ماشینه به پلیسه میگه :می خای جریمم کنی؟ پلیسه میگه: پـَـ نه پـَـ بادو تا همکارام میخاستیم گل کوچیک بازی کنیم یه یار کم داشتیم گفتیم مزاحم شما بشیم!

یکی تو دانشگاه ازم پرسید ورودی چندی؟ گفتم۸۵ همچین با تعجب گفت پس ترم اخری گفتم پـَـ نه پـَـ ترم اولم ولی از آخر اومدم شروع کنم!

یکی از این سوسک کوچیکا از جلو پام رد شده یه دستمال از جیبم درآوردم

.

دوستم میگه میخوای بکشیش ؟ پـَـ نه پـَـ آبریزش بینی داره میخوام نریزه رو قالی(قالی آرمین اینا معروف شده :دی)

تو باغ وحش یه مار پیتون دیده میگه این مار ه؟

میگم پـَـ نه پـَـ نخ دندون رستمه!

زنه دوقلو زایده.پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش.زنه میپرسه:اون یکی هم میارین؟؟؟پرستاره گفت: پـَـ نه پـَـ فعلا اینو ببرین استفاده کنین! ده روز بعد از فعال سازی اون یکی هم پست میکنیم درِ خونتون!؟

به یارو میگم آفتابه داری؟ میگه برا خونه می خوای؟ گفتم پـَـ نه پـَـ برا قالب کیک جشن تولد بابام می خوام، آخه سنتی دوست داره.

ویرایش شده توسط HeX
لینک به دیدگاه
Share on other sites

اومده بود به ایمیلم یه چندتاش بامزه بود گفتم بذارم اینجا حالشو ببرید :

واسه دوستم عکس ایمیل کردم زنگ زدم میگم فرستادمش واست . میگه یعنی الان تو ایمیلمه؟ پـَـ نه پـَـ الان دم در خونتونه برو درو روش باز کن!

به مامانم میگم:نمیخای واسه ما آستین بالا بزنی؟میگه:پسرم زن میخوای؟گفتم : پـَـ نه پـَـ گفتم آستیناتو بالا بزنی با هم مچ بندازیم ببینیم کی قوی تره!

تو اتوبان گشت نا محسوس یه ماشینو گرفته بود.راننده ماشینه به پلیسه میگه :می خای جریمم کنی؟ پلیسه میگه: پـَـ نه پـَـ بادو تا همکارام میخاستیم گل کوچیک بازی کنیم یه یار کم داشتیم گفتیم مزاحم شما بشیم!

یکی تو دانشگاه ازم پرسید ورودی چندی؟ گفتم۸۵ همچین با تعجب گفت پس ترم اخری گفتم پـَـ نه پـَـ ترم اولم ولی از آخر اومدم شروع کنم!

یکی از این سوسک کوچیکا از جلو پام رد شده یه دستمال از جیبم درآوردم

.

دوستم میگه میخوای بکشیش ؟ پـَـ نه پـَـ آبریزش بینی داره میخوام نریزه رو قالی(قالی آرمین اینا معروف شده :دی)

تو باغ وحش یه مار پیتون دیده میگه این مار ه؟

میگم پـَـ نه پـَـ نخ دندون رستمه!

زنه دوقلو زایده.پرستاره یکی از بچه هارو میبره براش.زنه میپرسه:اون یکی هم میارین؟؟؟پرستاره گفت: پـَـ نه پـَـ فعلا اینو ببرین استفاده کنین! ده روز بعد از فعال سازی اون یکی هم پست میکنیم درِ خونتون!؟

به یارو میگم آفتابه داری؟ میگه برا خونه می خوای؟ گفتم پـَـ نه پـَـ برا قالب کیک جشن تولد بابام می خوام، آخه سنتی دوست داره.

:D :D :D =)) =))

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...