رفتن به مطلب

تخته امتیازات

  1. Poorya_Lion

    Poorya_Lion

    کاربر سایت


    • امتیاز

      9

    • پست

      1361


  2. DOMINATOR

    DOMINATOR

    کاربر سایت


    • امتیاز

      6

    • پست

      1821


  3. MR PC

    MR PC

    مدیر بازنشسته


    • امتیاز

      4

    • پست

      2812


  4. Hami™

    Hami™

    کاربر سایت


    • امتیاز

      3

    • پست

      4


مطالب محبوب

در حال نمایش مطالب دارای بیشترین امتیاز در 10/19/10 در همه بخش ها

  1. اولین بنچمارک توسط چینیها: منبع: http://www.hexus.net
    2 امتیاز
  2. ساقه شکستن ، قانون طوفان است . تو نسیم باش و نوازش کن .
    1 امتیاز
  3. آخرین کلام که از بزرگان نیست و از تجربه است ما فقط یک بار زندگی میکنیم پس نمی تونیم بگیم که اگه این کار رو نکرده بودم یا اگه اون کار رو کرده بودم...از کجا می دونی تا وقتی امتحان نکنی نمیشه چیزی گفت بهترین انتخاب ، همین انتخاب هست شک نکن.
    1 امتیاز
  4. تصاویر و مشخصات کارتهای 6870 و 6850 کمپانی ساپفایر The Radeon HD 6870 card is compliant with the reference design, and uses reference clock speeds of 900/1050(4200) MHz (core/memory(effective memory)). It features DirectX 11 support, 1120 enhanced stream processors, 1 GB of GDDR5 memory over a 256-bit wide memory interface The Radeon HD 6850 card sticks to reference clock speeds of 775/1000(4000) MHz, and features 960 stream processors, and 1 GB of GDDR5 memory over a 256-bit wide interface
    1 امتیاز
  5. مرد گمشده در جزیره کشتی مردی در یک طوفان عظیم غرق شد اما این مرد به طرز معجزه آسایی نجات یافت و توانست خود را به جزیره ای برساند. این مرد با هزاران زحمت برای خود یک کلبه ساخت ... روزی برای تهیه آب به جنگل رفته بود ؛ وقتی به کلبه برگشت در کمال ناباوری دید که کلبه در حال سوختن است. به بخت بد خود لعنت فرستاد و بعد شروع به گله کردن از خدا کرد که : خدایا تو مرا در این جزیره زندانی کرده ای و حالا که من با این بدبختی توانسته ام این کلبه را برای خودم درست کنم باید اینگونه بسوزد! مرد با همین افکار به خواب عمیقی فرو رفت ... . صبح روز بعد با صدای بوق یک کشتی از خواب پرید ؛ او نجات یافته بود! وقتی سور کشتی شد ، از ناخدا پرسید چگونه فهمیدید که من در این جزیره هستم؟ ناخدا پاسخ داد : ما علایمی را که با دود نشان می دادید دیدیم!
    1 امتیاز
  6. جكهاي تلخ در یک مهمانی دو نفر کنار هم نشسته بودند و یک کلمه هم با هم حرف نزدند. بعد از دو ساعت یکی از آنها به دیگری گفت : پیشنهاد می کنم حالا در مورد موضوع دیگری سکوت کنیم ! ياد اون روزها بخير. وقتى من بچه بودم، مادرم يک تومن به من مى‌داد و مرا به فروشگاه مى‌فرستاد و من با ٣ کيلو سيب‌زمينى، دو بسته نان، سه پاکت شير،يک کيلو پنير، يک بسته چاى و دوازده تا تخم‌مرغ به خانه برمى‌گشتم. اما الان ديگه از اين خبرها نيست. همه جا توى فروشگاه‌ها دوربين گذاشته‌اند دیوارهای دانشگاه را بلندتر از دیوارهای زندان ساخته بودند، حق داشتند! نگهبانی از فکرها خیلی دشوارتر از نگهبانی از جرم است. هميشه براي خودكشي زود است…صبر كنيد…شاهد اوضاع بدتر هم خواهيد بود. در نسل شما دزد عروسکها بود در نسل ما دزد ممه ها. حسودی نداره نسل ما سکسی تره! جهان سوم جایی‌ست که آدم‌ها اگر دل‌شان بگیرد، مجبورند بروند قبرستان، بیمارستان، تیمارستان یا آسایشگاه سالمندان، تا بفهمند غم‌های بزرگ‌تری هم هست، نکند که دل‌شان هوای شادی کند.
    1 امتیاز
  7. مجازات طرف شدن با خَر ! ... يکي بود يکي نبود، غير از خدا هيچکس نبود. در يک چمنزاري خرها و زنبورها زندگي ميکردند. روزي از روزها خري براي خوردن علف به چمنزار ميآيد و مشغول خوردن ميشود. از قضا گل کوچکي را که زنبوري در بين گلهاي کوچکش مشغول مکيدن شيره بود، ميکند و زنبور بيچاره که خود را بين دندانهاي خر اسير و مردني ميبيند، زبان خر را نيش ميزند و تا خر دهان باز ميکند او نيز از لاي دندانهايش بيرون ميپرد. خر که زبانش باد کرده و سرخ شده و درد ميکرد، عرعر کنان و عربده کشان زنبور را دنبال ميکند. زنبور به کندويشان پناه ميبرد. به صداي عربده خر، ملکه زنبورها از کندو بيرون مي آيد و حال و قضيه را ميپرسد. خر ميگويد: زنبور خاطي شما زبانم را نيش زده است بايد او را بکشم. ملکه زنبورها به سربازهايش دستور ميدهد که زنبور خاطي را گرفته و پيش او بياورند. سربازها زنبور خاطي را پيش ملکه زنبورها ميبرند و طفلکي زنبور شرح ميدهد که براي نجات جانش از زير دندانهاي خر مجبور به نيش زدن زبانش شده است و کارش از روي دشمني و عمد نبوده است. ملکه زنبورها وقتي حقيقت را ميفهمد، از خر عذر خواهي ميکند و ميگويد: شما بفرماييد من اين زنبور را مجازات ميکنم. خر قبول نميکند و عربده و عرعرش گوش فلک را کر ميکند که نه خير اين زنبور زبانم را نيش زده است و بايد او را بکشم. ملکه زنبورها ناچار حکم اعدام زنبور را صادر ميکند. زنبور با آه و زاري ميگويد: قربان من براي دفاع از جان خودم زبان خر را نيش زدم، آيا حکم اعدام برايم عادلانه است؟ ملکه با تاسف فراوان ميگويد: ميدانم که مرگ حق تو نيست. اما گناه تو اين است كه با خر جماعت طرف شدي که زبان نميفهمد و سزاي کسي که با خر طرف شود همين است.
    1 امتیاز
  8. ردپا ... یک شب مردی خواب عجیبی دید.او خواب دید دارد در کنار ساحل همراه با خدا قدم میزند. روی اسمان صحنه هایی از زندگی او صف کشیده بودند. در همه ان صحنه ها دو ردیف رد پا روی شن ها دیده می شد که یکی از انها به او تعلق داشت و دیگری متعلق به خدا بود. هنگامی که اخرین صحنه جلوی چشمانش امد،دید که ... بیشتر از یک جفت رد پا دیده نمیشود. او متوجه شد که اتفاقا در این صحنه،سخت ترین دوره زندگی او را از سر گذرانده است. این موضوع، او را ناراحت کرد و به خدا گفت:خدایا تو به من گفتی که در تمام طول این راه را با من خواهی بود،ولی حالا متوجه شدم که در سخت ترین دوره زندگیم فقط یک جفت رد پا دیده می شود. سر در نمی اورم که چطور در لحظه ای که به تو احتیاج داشتم تنهایم گذاشتی. خداوند جواب داد، من تو را دوست دارم و هرگز ترکت نخواهم کرد. دوره امتحان و رنج،یعنی همان دوره ای که فقط یک جفت رد پا را میبینی زمانی است که من تو را در آغوش گرفته بودم.
    1 امتیاز
  9. ما در مورد امتیازات تازه فعالش کردیم و از خیلی وقت نیستش که فعاله و کم کم با اطلاع رسانی بیشتر هم میشه
    1 امتیاز
این صفحه از تخته امتیازات بر اساس منطقه زمانی تهران/GMT+03:30 می باشد
×
×
  • اضافه کردن...