از لیون کامپیوتر قســـــــــــــــــــــــــــــــــــطی خرید کنید فروش اقساطی برای سراسر ایران
اخبار سخت افزار ، نرم افزار ، بازی و دنیای آیتی در مجله لیون کامپیوتر 🤩
تخته امتیازات
مطالب محبوب
در حال نمایش مطالب دارای بیشترین امتیاز در 11/05/12 در همه بخش ها
-
درود. این هفته اول صابر : رنک 1 و کاپ طلا در تست AquaMark با کارت 4850 : http://hwbot.org/submission/2326470_overextreme_aquamark_radeon_hd_4850_gddr3_450471_marks 49.6 هاردور پوینت ، 70 تیم هاردور پوینت رنک 2 و کاپ نقره در تست 3DMark2001 با کارت 4850 : http://hwbot.org/submission/2326469_overextreme_3dmark2001_se_radeon_hd_4850_gddr3_132426_marks 39.5 هاردور پوینت ، 74.8 تیم هاردور پوینت رنک 3 و کاپ برنز در تست 3DMark05 با کارت 4850 : http://hwbot.org/submission/2326473_overextreme_3dmark05_radeon_hd_4850_gddr3_42820_marks 33.2 هاردور پوینت ، 64.2 تیم هاردور پوینت @};- ----------------------------------------------------------- رنک 1 و کاپ طلا در تست AquaMark با کارت 4870 : http://hwbot.org/submission/2326128_ 49.7 هاردور پوینت ، 66.2 تیم هاردور پوینت البته این رکورد رو قبلاً زده بودیم ولی چون بالاتر از ما زدند دوباره کاپ طلاش رو باز پس گرفتیم. رنک 5 و مدال در تست 3DMark05 با کارت 4870 : http://hwbot.org/submission/2326126_ 26.9 هاردور پوینت ، 35.5 تیم هاردور پوینت رنک 1 و کاپ طلا در تست 3DMark2001 با کارت 3870x2 : http://hwbot.org/submission/2326121_ 40.6 هاردور پوینت ، 42 تیم هاردور پوینت رنک 2 و کاپ نقره در تست AquaMark با کارت 3870x2 : http://hwbot.org/submission/2326120_ 29.3 هاردور پوینت ، 29 تیم هاردور پوینت رنک 5 و مدال در تست 3DMark06 با کارت 3870x2 : http://hwbot.org/submission/2326117_ 26.7 هاردور پوینت ، 30.1 تیم هاردور پوینت رنک 1 و کاپ طلا در تست 3DMark2001 با کارت 250GTS : http://hwbot.org/submission/2326109_ 29.6 هاردور پوینت ، 42 تیم هاردور پوینت رنک 1 و کاپ طلا در تست AquaMark با کارت 250GTS : http://hwbot.org/submission/2326107_ 25.2 هاردور پوینت ، 33.5 تیم هاردور پوینت یک سری تست هم با E8500 : http://hwbot.org/submission/2326092_ http://hwbot.org/submission/2326090_ http://hwbot.org/submission/2326085_ http://hwbot.org/submission/2326082_ http://hwbot.org/submission/2326080_ http://hwbot.org/submission/2326078_ اورکلاکینگ ایران راه افتاده و رکوردهای خوبی از بقیه اورکلاکرهای ایرانی رو شاهدیم. امیدواریم همیشه این روند و رقابت ادامه داشته باشه تا بتونیم قدرت ایرانی ها رو به کل دنیا نشون بدیم. الان اورکلاکرهای ایرانی رو توی hwbot به یک چشم دیگه می بینند و تیم های ایرانی رقابت خیلی خوبی رو با همدیگه شروع کردند. ایران که جایگاه 13 رو به برزیل داده بود ، دوباره جایگاه 13 رو از برزیل پس گرفت. 540 امتیاز تا رد کردن رومانی و جایگاه 12 دنیا : http://hwbot.org/country/league/ @};- :x11 امتیاز
-
درود و 1000 درود به دوستان گلم مرسی پوریا جان و بهزاد و صابر عزیز . کاپهایی که گرفتید نشون دهنده قدرت بسیار بالای شماست و واقعا ترکوندید و فکر میکنم که همگی در HWbot به قدرت بالای شما پی بردن . رکوردهای بسیار عالی شما نشون میده که شما دوستان گلم به برترین همیشه فکر میکنید و این باعث افتخاره ایرانه در ضمن به دلیل رقابتهایی که بوجود اومده کار بهتر و با لذت بیشتری داره انجام میشه و دم همه دوستان گرم که دارن در این زمینه تلاش میکن و مطمئن باشید که تلاشتون بی نتیجه نخواهد موند اگر مشکلات انچنانی نداشتیم حتما کار بهتر از اینها انجام میشد و مطمئننا اسپانسرهای قوی میتونستیم بگیریم ولی با این حال شما تمام سعیتون رو دارید انجام میدید و این مسئله در این وضعیت خراب بسیار قابل تحسینه . واقعیتش رتبه های بهتر هیچ وقت دست نیافتنی نیستن و اینرو خوب درک کردید باز هم ممنونم و منتظر سایر دوستان برای بهبود بخشیدن رکودهاشون هستیم4 امتیاز
-
4 امتیاز
-
به هر سه دوست خوبم، آقا بهزاد، صابر جان و پوریا عزیز تبریک میگویم و بهترین ها را برای شما آرزو می کنم. @};-3 امتیاز
-
درود خیلی عالیه دوستان .... خسته نباشید ... @};- پوریا ، بهزاد و صابر عزیز به همتون تبریک میگم . امیدوارم همیشه همین جور پر شور باشید .... موفقیت دوستانم برام خیلی لذت بخشه و واقعا باعث خوشحالیم میشه ...... :D3 امتیاز
-
ایول به پوریا جان و صابر جان که پرچم ایران و لیون رو بالا نگه داشتن :clapping: :party: :o) :o) :o) :o)3 امتیاز
-
درود بر پوریا و بهزاد و آقا صابر . من هم بسیار از رکورد ها خوشحال شدم و آرزوی موفقیت برای این عزیزان دارم . طی صحبت هایی که با پوریا جان انجام شده در چند ماه آینده شاید من هم به جمع دوستان اکستریم اورکلاکر بپیوندم . با تشکر از جناب آقای حسینی .2 امتیاز
-
قربان شما آقای حسینی عزیز, شما همیشه به ما لطف دارید. با رکورد های دوستان عزیزمون روحیه می گیریم.2 امتیاز
-
2 امتیاز
-
درود ایمان جان اول اینکه تشکر میکنم از خریدتون ولی پاسخ سوالات شما : 1 - ویستا همون شرکت الماس هستش که شما میتونید استعلام کنید تا مطمئن بشید 2 - فاکتور نفرستادیم چون وقتی کالایی پلمپ هستش ما چیزی داخلش نمیندازیم چون اونوقت باید پلمپش باز بشه اگر خواستید میتونیم فکسش کنیم 3- در مورد مدت گارانتی ما چیزی به کسی نگفتیم که چقدر گارانتی داره چون اینها ته انبار الماس بوده و بجای حساب از یکی برداشتیم . سوالی بود در خدمتیم1 امتیاز
-
1 امتیاز
-
سلام CPU: Intel Core i7 2600K = 960 CPU Cooler: TT Tower 120 Extreme = 149 M.B: ASUS P8Z68-V PRO Gen3 = 725 RAM: Corsair Vengeance® LP Blue - 8GB Dual Channel DDR3 Memory Kit (CML8GX3M2A1600C9B موجود نیست VGA: MSI GTX 580 Lightning Xtreme Edition 3GIG = 1740 SSD: AData S511 60Gb = موجود نیست adata 64gb sd800 = 230 Power: Green GP1000 = 535 CASE GREEN X-9 = 4401 امتیاز
-
چند سال پيش در يک روز گرم تابستان پسر کوچکي با عجله لباسهايش را در آورد و خنده کنان داخل درياچه شيرجه رفت مادرش از پنجره نگاهش مي کرد و از شادي کودکش لذت مي برد مادر ناگهان تمساحي را ديد که به سوي پسرش شنا مي کرد مادر وحشتزده به سمت درياچه دويد و با فرياد او را صدا زد پسر سرش را برگرداند ولي ديگر دير شده بود تمساح با يک چرخش پاهاي کودک را گرفت تا زير آب بکشد مادر از راه رسيد و از روي اسکله بازوي پسرش را گرفت تمساح پسر را با قدرت مي کشيد ولي عشق مادر آنقدر زياد بود که نمي گذاشت پسر در کام تمساح رها شود کشاورزي که در حال عبور از آن حوالي بود صداي فرياد مادر را شنيد به طرف آنها دويد و با چنگک محکم بر سر تمساح زد و او را فراري داد. پسر را سريع به بيمارستان رساندند دو ماه گذشت تا پسر بهبودي پيدا کرد پاهايش با آرواره هاي تمساح سوراخ سوراخ شده بود و روي بازوهايش جاي زخم ناخنهاي مادرش مانده بود خبرنگاري که با کودک مصاحبه مي کرد از او خواست تا جاي زخمهايش را به او نشان دهد پسر شلوارش را کنار زد و با ناراحتي زخمها را نشان داد : سپس با غرور بازوهايش را نشان داد و گفت اين زخمها را دوست دارم، اينها خراش هاي «عشق مادرم» هستند ☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼ گاهي مثل يک کودکِ قدرشناس خراشهاي عشق خداوند را به خودت نشان بده خواهي ديد چقدر دوست داشتني هستند ☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼☼1 امتیاز
-
سلام خسته نباشید. لطفا قیمت قطعات زیر رو بهم بدین: CPU: Intel Core i7 2600K CPU Cooler: TT Tower 120 Extreme M.B: ASUS P8Z68-V PRO RAM: Corsair Vengeance® LP Blue - 8GB Dual Channel DDR3 Memory Kit (CML8GX3M2A1600C9B VGA: MSI GTX 580 Lightning Xtreme Edition 3GIG SSD: AData S511 60Gb Power: Green GP1000 CASE GREEN X-91 امتیاز
-
آقا واقعا خسته نباشید، ;) تو HWbot زلزله اومده همه تیم های خارجی هم تحریک شده یکدفعه به فکر اور افتادند!چه خبر شده!؟ ;) ژاپن،برزیل،رومانی،ایران همه تو رقابت هستند.مداومت در این کار میتونه ایران رو بالا و بالاتر ببره!کشورهای رقیب یه روزی خسته میشن! پوریا جان براتون آرزو دارم بزودی از این قسمت جدول بکنید برید جزو 10 کشور برتر دنیا.1 امتیاز
-
البته آرمین جان بعضی از دوستان فکر کنم اشتباه سیستم نمره دهی رو متوجه شدن! اون نمره بزرگ که نوشته شده سمت راست نمره میانگین نیست که دوستان شاکی هستن که چرا نمره هاردشون به عنوان امتیاز میانگین محسوب شده:دی توضیحش رو هم که حتی زیر نمره نوشته که پایین ترین نمره کسب شده رو سمت راست مینویسه و نه امتیاز میانگین شما اگر قسمت حافظه هاردتون حتی نمره 7.9 هم بگیره اون نمره ی بزرگ سمت راستی تغییر میکنه به پایینترین امتیازی که توسط قطعات دیگه کسب شده1 امتیاز
-
یکسری اطلاعات جالب هم در مورد سیستم بهت میده، مثلا کدوم هارد به کدوم پرت وصله، ورژن فیرمور هارد و SSD رو نشونت میده و این حرفا.1 امتیاز
-
شما بخندید و منم گریه کنم 8-X CPU: intel pentium e2200 :blink: vga : onboard :wacko:1 امتیاز
-
1 امتیاز
-
1 امتیاز
-
1 امتیاز
-
1 امتیاز
-
سلام. با من گیلکی صحبت نکردی مهندس. یکی طلب من.1 امتیاز
-
جناب حسینی اولین باری که زنگ زئم لایون احساس کردم لحجه دارین من اون موقع پسوند فامیلیتون ندیده بودم به خدا این بچه های شمال ماهن ... یعنی اگر کاری چیزی داشتین من دربست درخدمتم این هم که می بینین فقط هدفشون خدمته دلیلش همینه مخصوصا تو این آشفته بازار1 امتیاز
-
cooltek skiron Dimensions (LxWxH) : 530x215x510 mm Weight : 9 kg Material : Sheet steel, plastic (front, top panel Front ports : 2x USB 3.0 2x USB 2.0 1x HD Audio : Fan pre-installed 2x 120 mm front (900 rev / min) (white illuminated 1x 170 mm top (1200 rev / min) (white illuminated 1x 120 mm rear (1200 rev / min Height CPU Cooler : 180 mm (less when it slung, optional side fans Length graphics card : 350 mm (435 mm with removed 3.5 "or 2.5" cage Features : 2-channel fan controller for up to 6 fans, CPU socket ventilation, screwless drive installation, cable management, comprehensive ventilation options1 امتیاز
-
IN WIN GRone Full Tower تنظیم دور فنها در دو حالت به وسیله دکمه سایلنت و توربو(ُSilent,Turbo) در سه رنگ متفاوت1 امتیاز
-
نخند به سرآستین پاره کارگری که دیوارت را میچیند و به تو میگوید،ارباب. نخند ! به پسرکی که آدامس میفروشد و تو هرگز نمیخری . نخند ! به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چندثانیه کوتاه معطلت کند. نخند ! به دبیری که دست و عینکش گچی است و یقه پیراهنش جمع شده . نخند ! به دستان پدرت، به جاروکردن مادرت، به همسایه ای که هرصبح نان سنگک میگیرد، به راننده چاق اتوبوس ، به رفتگری که درگرمای تیرماه کلاه پشمی به سردارد، به راننده آژانسی که چرت میزند، به پلیسی که سرچهارراه باکلاه صورتش را باد میزند، به مجری نیمه شب رادیو، به مردی که روی چهارپایه می رود تا شماره کنتور برقتان را بنویسد، به جوانی که قالی پنج متری روی کولش انداخته ودرکوچه ها جار میزند، به بازاریابی که نمونه اجناسش را روی میزت میریزد، به پارگی ریزجوراب کسی در مجلسی، به پشت و رو بودن چادر پیرزنی درخیابان، به پسری که ته صف نانوایی ایستاده، به مردی که درخیابانی شلوغ ماشینش پنچر شده، به مسافری که سوارتاکسی میشود و بلند سلام می گوید، به فروشنده ای که به جای پول خرد به تو آدامس میدهد، به زنی که با کیفی بردوش به دستی نان دارد و به دستی چندکیسه میوه و سبزی، به هول شدن همکلاسیات پای تخته، به مردی که دربانک ازتو میخواهد برایش برگه ای پر کنی، به اشتباه لفظی بازیگر نمایشی نخند …. نخند که دنیا ارزشش را ندارد که تو به خردترین رفتارهای نا بجای آدمها بخندی!! که هرگز نمیدانی چه دنیای بزرگ و پردردسری دارند !!! آدم هایی که هرکدام برای خود و خانواده ای همه چیز هستند ! آدم هایی که به خاطر روزیشان تقلا میکنند، بارمی برند، بیخوابی میکشند، کهنه میپوشند، جار میزنند سرما و گرما میکشند، وگاهی خجالت هم میکشند… خیلی ساده…1 امتیاز
-
ظاهر جدید برای 480 =))) Noisy edition :D البته فقط برای تستها این روش سوار میشه :دی صدای هواپیما F16 میده :دی فنهای 4 هزار دور! دمای 480 که به بخاری معروفه رو در حالت اورکلاک و سنگین ترین فشار (تست Burn e Furmark) زیر 54 نگه میداره :دی1 امتیاز
-
آقای حسینی به هر حال اول هر کاری مشکله و وقت می بره.به جرات میتونم بگم ما سرعتمون 10 برابر بقیه تیمهایی که تو ایران تشکیل شدن رو داریم به خاطر اینکه کمک افراد با تجربه ای رو داریم که از بهترین های اورکلاک هستن. در کل من به کاری که شروع کردیم خوش بینم.1 امتیاز
-
دختر فداکار همسرم با صدای بلندی کفت : تا کی میخوای سرتو توی اون روزنامه فروکنی؟ میشه بیای و به دختر جونت بگو غذاشو بخوره؟ روزنامه را به کناری انداختم و بسوی آنها رفتم. تنها دخترم آوا بنظر وحشت زده می آمد. اشک در چشمهایش پر شده بود. ظرفی پر از شیر برنج در مقابلش قرار داشت. آوا دختری زیبا و برای سن خود بسیار باهوش بود. گلویم رو صاف کردم و ظرف را برداشتم و گفتم، چرا چند تا قاشق گنده نمی خوری؟ فقط بخاطر بابا عزیزم. آوا کمی نرمش نشان داد و با پشت دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: باشه بابا، می خورم، نه فقط چند قاشق، همه شو می خوردم. ولی شما باید.... آوا مکث کرد. بابا، اگر من تمام این شیر برنج رو بخورم، هرچی خواستم بهم میدی؟ دست کوچک دخترم رو که بطرف من دراز شده بود گرفتم و گفتم، قول میدم. بعد باهاش دست دادم و تعهد کردم. ناگهان مضطرب شدم. گفتم، آوا، عزیزم، نباید برای خریدن کامپیوتر یا یک چیز گران قیمت اصرار کنی. بابا از اینجور پولها نداره. باشه؟ نه بابا. من هیچ چیز گران قیمتی نمی خوام. و با حالتی دردناک تمام شیربرنج رو فرو داد. در سکوت از دست همسرم و مادرم که بچه رو وادار به خوردن چیزی که دوست نداشت کرده بودن عصبانی بودم. وقتی غذا تمام شد آوا نزد من آمد. انتظار در چشمانش موج میزد. همه ما به او توجه کرده بودیم. آوا گفت، من می خوام سرمو تیغ بندازم. همین یکشنبه. تقاضای او همین بود. همسرم جیغ زد و گفت: وحشتناکه. یک دختر بچه سرشو تیغ بندازه؟ غیرممکنه. نه در خانواده ما. و مادرم با صدای گوشخراشش گفت، فرهنگ ما با این برنامه های تلویزیونی داره کاملا نابود میشه. گفتم، آوا، عزیزم، چرا یک چیز دیگه نمی خوای؟ ما از دیدن سر تیغ خورده تو غمگین می شیم. خواهش می کنم، عزیزم، چرا سعی نمی کنی احساس ما رو بفهمی؟ سعی کردم از او خواهش کنم. آوا گفت، بابا، دیدی که خوردن اون شیربرنج چقدر برای من سخت بود؟ آوا اشک می ریخت. و شما بمن قول دادی تا هرچی می خوام بهم بدی. حالا می خوای بزنی زیر قولت؟ حالا نوبت من بود تا خودم رو نشون بدم. گفتم: مرده و قولش. مادر و همسرم با هم فریاد زدن که، مگر دیوانه شدی؟ آوا، آرزوی تو برآورده میشه. آوا با سر تراشیده شده صورتی گرد و چشمهای درشت زیبائی پیدا کرده بود . صبح روز دوشنبه آوا رو به مدرسه بردم. دیدن دختر من با موی تراشیده در میون بقیه شاگردها تماشائی بود. آوا بسوی من برگشت و برایم دست تکان داد. من هم دستی تکان دادم و لبخند زدم. در همین لحظه پسری از یک اتومبیل بیرون آمد و با صدای بلند آوا را صدا کرد و گفت، آوا، صبر کن تا من بیام. چیزی که باعث حیرت من شد دیدن سر بدون موی آن پسر بود. با خودم فکر کردم، پس موضوع اینه. خانمی که از آن اتومبیل بیرون آمده بود بدون آنکه خودش رو معرفی کنه گفت، دختر شما، آوا، واقعا فوق العاده ست. و در ادامه گفت، پسری که داره با دختر شما میره پسر منه. اون سرطان خون داره. زن مکث کرد تا صدای هق هق خودش رو خفه کنه. در تمام ماه گذشته هریش نتونست به مدرسه بیاد. بر اثر عوارض جانبی شیمی درمانی تمام موهاشو از دست داده. نمی خواست به مدرسه برگرده. آخه می ترسید هم کلاسی هاش بدون اینکه قصدی داشته باشن مسخره ش کنن . آوا هفته پیش اون رو دید و بهش قول داد که ترتیب مسئله اذیت کردن بچه ها رو بده. اما، حتی فکرشو هم نمی کردم که اون موهای زیباشو فدای پسر من کنه . آقا، شما و همسرتون از بنده های محبوب خداوند هستین که دختری با چنین روح بزرگی دارین. سر جام خشک شده بودم. و... شروع کردم به گریستن. فرشته کوچولوی من، تو بمن درس دادی که فهمیدم عشق واقعی یعنی چی؟ خوشبخت ترین مردم در روی این کره خاکی کسانی نیستن که آنجور که می خوان زندگی می کنن. آنها کسانی هستن که خواسته های خودشون رو بخاطر کسانی که دوستشون دارن تغییر میدن.1 امتیاز
-
این یکی به نظرم فوق العاده بودش !!!! طولانیه ولی حتما حتما تا آخرش بخونین !! ------------------------------------------------------ خلوت با بهترین دوست.(گفتگوی بنده و خدا) گفتم: خستهام گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::. گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::. گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم گفتی:نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::. گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی! گفتی: فاذکرونی اذکرکم .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::. گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::. گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟ گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::. گفتم:خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه! گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::. گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل...اصلا چطور دلت میاد؟ گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا نسبت به همهی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::. گفتم: دلم گرفته گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::. گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله گفتی: ان الله یحب المتوکلین .:: خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره (آل عمران/159) ::. گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن (حج/11) ::. گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم گفتی: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::. گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم...کاش میشد بهت نزدیک شم گفتی: و اذکر ربک فینفسکتضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، باخوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::. گفتم: این هم توفیق میخواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم ..:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. گفتم: معلومه که دوست دارم منوببخشی گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::. گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴) ::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/۲-۳) ::. گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟ گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/۵۳) ::. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟ گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ...توبه میکنم گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::. ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک گفتی: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::. گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳)1 امتیاز
-
خودم شخصا از این یکی خیلی خوشم اومد ! امیدوارم شما هم خوشتون بیاد ! خدایا با من حرف بزن مرد نجواکنان گفت :« ای خداوند و ای روح بزرگ ، با من حرف بزن .» و چکاوکی با صدای قشنگی خواند ، اما مرد نشنید . و سپس دوباره فریاد زد : « با من حرف بزن » و برقی در آسمان جهید و صدای رعد در آسمان طنین افکن شد ، اما مرد باز هم نشنید . مرد نگاهی به اطراف انداخت و گفت : « ای خالق توانا ، پس حداقل بگذار تا من تو را ببینم .» و ستاره ای به روشنی درخشید ، اما مرد فقط رو به آسمان فریاد زد : « پروردگارا ، به من معجزه ای نشان بده » و کودکی متولد شد و زندگی تازه ای آغاز شد ، اما مرد متوجه نشد و با ناامیدی ناله کرد :« خدایا ، مرا به شکلی لمس کن و بگذار تا بدانم اینجا حضور داری .» اما مرد با حرکت دست ، حتی پروانه را هم از خود دور کرد و قدم زنان رفت ....1 امتیاز
-
خواهش میکنم ! اختیار دارین ! -------------------------------------------------------------------- خانم زیبا و فرشته داستانک طنز خانم میان سالی سکته قلبی کرد و سریعاً به بیمارستان منتقل شد. وقتی زیر تیغ جراح بود عملاً مرگ را تجربه کرد. زمانیکه بی هوش بود فرشته ای را دید. از فرشته پرسید: آیا زمان مردنم فرا رسیده است؟ فرشته پاسخ داد: نه، تو ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز دیگر فرصت خواهی داشت. بعد از به هوش آمدن برای بهبود کامل خانم تصمیم گرفت که در بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار بود، چند عمل زیبایی انجام داد. جراحی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی ابرو و … او حتی رنگ موی خود را تغییر داد. خلاصه از یک خانم میان سال به یک خانم جوان تبدیل شد! بعد از آخرین جراحی او از بیمارستان مرخص شد. وقتی برای عریمت به خانه داشت از خیابان عبور می کرد، با یک آمبولانس تصادف کرد و مرد! وقتی با فرشته مرگ روبرو شد بهش گفت: من فکر کردم که گفتی ۴۰ سال و اندی بعد مرگ من فرا می رسه؟ چرا من رو از جلوی آمبولانس نکشیدی کنار؟ چرا من مردم؟ … … … … فرشته پاسخ داد؛ ببخشید، وقتی داشتی از خیابون رد می شدی نشناختمت.......!1 امتیاز
-
با اجازه ی صاحب تاپیک....من مطالب قبلی شما رو نخوندم امیدوارم تکراری نباشه... ممنون تغییر نگرش میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند. وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد .... که مدتی به هیچ رنگی بجز رنگ سبز نگاه نکند.وی پس از بازگشت از نزد راهب به تمام مستخدمین خود دستور میدهد با خرید بشکه های رنگ سبز تمام خانه را با سبز رنگ آمیزی کند . همینطور تمام اسباب و اثاثیه خانه را با همین رنگ عوض میکند. پس از مدتی رنگ ماشین ، ست لباس اعضای خانواده و مستخدمین و هر آنچه به چشم می آید را به رنگ سبز و ترکیبات آن تغییر میدهد و البته چشم دردش هم تسکین می یابد. بعد از مدتی مرد میلیونر برای تشکر از راهب وی را به منزلش دعوت می نماید. راهب نیز که با لباس نارنجی رنگ به منزل او وارد میشود متوجه میشود که باید لباسش را عوض کرده و خرقه ای به رنگ سبز به تن کند. او نیز چنین کرده و وقتی به محضر بیمارش میرسد از او می پرسد آیا چشم دردش تسکین یافته ؟ مرد ثروتمند نیز تشکر کرده و میگوید :" بله . اما این گرانترین مداوایی بود که تاکنون داشته." مرد راهب با تعجب به بیمارش میگوید بالعکس این ارزانترین نسخه ای بوده که تاکنون تجویز کرده ام. برای مداوای چشم دردتان، تنها کافی بود عینکی با شیشه سبز خریداری کنید و هیچ نیازی به این همه مخارج نبود.برای این کار نمیتوانی تمام دنیا را تغییر دهی، بلکه با تغییر چشم اندازت(نگرش) میتوانی دنیا را به کام خود درآوری. تغییر دنیا کار احمقانه ای است اما تغییر چشم اندازمان(نگرش) ارزانترین و موثرترین روش میباشد.1 امتیاز
-
دو روز مانده به پايان جهان... دو روز مانده به پايان جهان، تازه فهميده که هيچ زندگي نکرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقي مانده بود، پريشان شد. آشفته و عصباني نزد فرشته مرگ رفت تا روزهاي بيشتري از خدا بگيرد. داد زد و بد و بيراه گفت!(فرشته سکوت کرد) آسمان و زمين را به هم ريخت!(فرشته سکوت کرد) جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت!(فرشته سکوت کرد) به پرو پاي فرشته پيچيد!(فرشته سکوت کرد) کفر گفت و سجاده دور انداخت!(باز هم فرشته سکوت کرد) دلش گرفت و گريست به سجاده افتاد! اين بار فرشته سکوتش را شکست و گفت: بدان که يک روز ديگر را هم از دست دادي! تنها يک روز ديگر باقي است. بيا و لااقل اين يک روز را زندگي کن! لابلاي هق هقش گفت: اما با يک روز... با يک روز چه کاري ميتوان کرد...؟ فرشته گفت: آن کس که لذت يک روز زيستن را تجربه کند، گويي که هزار سال زيسته است و آن که امروزش را درنيابد، هزار سال هم به کارش نميآيد و آنگاه سهم يک روز زندگي را در دستانش ريخت و گفت: حالا برو و زندگي کن! او مات و مبهوت به زندگي نگاه کرد که در گودي دستانش ميدرخشيد. اما ميترسيد حرکت کند! ميترسيد راه برود! نکند قطرهاي از زندگي از لاي انگشتانش بريزد. قدري ايستاد، بعد با خود گفت: وقتي فردايي ندارم، نگاه داشتن اين زندگي جه فايده اي دارد؟ بگذار اين يک مشت زندگي را خرج کنم. آن وقت شروع به دويدن کرد. زندگي را به سرو رويش پاشيد، زندگي را نوشيد و بوييد و چنان به وجد آمد که ديد ميتواند تا ته دنيا بدود، ميتواند پا روي خورشيد بگذارد و ميتواند... او در آن روز آسمان خراشي بنا نکرد، زميني را مالک نشد، مقامي را به دست نياورد، اما... اما در همان يک روز روي چمنها خوابيد، کفش دوزکي را تماشا کرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايي که نميشناختنش سلام کرد و براي آنها که دوستش نداشتند از ته دل دعا کرد. او همان يک روز آشتي کرد و خنديد و سبک شد و لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور کرد و تمام شد! او همان يک روز زندگي کرد، اما فرشتهها در تقويم خدا نوشتند: او درگذشت، کسي که هزار سال زيسته بود.1 امتیاز
-
آزمون عشق امیری به شاهزاده خانمی گفت: من عاشق توام. شاهزاده گفت: زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است. امیر برگشت و دید هیچکس نیست . شاهزاده گفت: تو عاشق نیستی ؛ عاشق به غیر نظر نمی کند.1 امتیاز
این صفحه از تخته امتیازات بر اساس منطقه زمانی تهران/GMT+03:30 می باشد