رفتن به مطلب

Ata_Se7en

کاربر ویژه
  • پست

    2182
  • تاریخ عضویت

  • روز های برد

    77
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط Ata_Se7en

  1. با سلام خدمت فرجام خان عزیز داداش بازم با قطعات خفن اتیش گذاشتی تو فروم مخصوصا با اون گرافیکت که من قبلا داشتم و میتونم بگم یه سوپرمنه قیمتت هم عالی دیگه چیمیمونه یه مشتری خوش شانس خوب بفروشی داداش
  2. اره میدونم ولی از بس دارم جوش میزنم و قاطی میکنم که این مردم کافر شدن واسه ما ادم دیگه مجبورم چیزی بگم که اروم بشم ولی کار از یه جای دیگه خرابه
  3. ای کاش دو سه تا از این برجا هم تو ایران درست میکردن مثلا تو طهران بزرگ که ادم کیف کنه و پایتخت رو به رخ همه کشورها بکشه اگر دبی برج خلیفه رو داره ما هم برج ازادی رو داریم B)
  4. والا مهران جان من که 1100 دارم و از این گرونتر پول گوشی ندارم پس این گوشیها میشه ارزو برام
  5. مهران جان تو کف این لومیاییم ولی حیف که جیبمون سوراخه
  6. عزاداریتون قبول باشه ( آپ امروز )
  7. القاب امام حسین (ع) عطشان از القاب سيد الشهدا كه تشنه از كربلا به شهادت رسيد. اين تعبير در روايات، تواريخ و زيارتنامه‌ها درباره آن امام آمده است. مظلوم ستمديده؛ از لقب‌هاي سيد الشهد است كه اغلب با نام او همراه است .(يا حسين مظلوم). در زيارتنامه ها و احاديث،‌ تكيه بر روي اين لقب، ظالم بودن حكومت اموي و سپاهي كه در كربلا آن حضرت را به شهادت رساند. قتيل العبرات كشته‌ي اشك ها؛شهيدي كه هم نامش گريه آور است و هم اشك ريختن در سوگ او ثواب داردو موجب احياي عاشورا است. سيّد الشهدا به معني سرور و سالار شهيدان . حماسه و ايثار ابا عبدلله چنان بود كه او را بر همه‌ي شهيدان برتري و سروري داد و شهداي كربلا را نيز بر ديگرشهيدان فضيلت بخشيد و اين سيادت و برتري در عرصه‌ي‌قيامت هم مشهود خواهد بود . ثارالله يعني خون خدا . شدت همبستگي و پيوند سيد الشهدا با خدا به نحوي است كه شهادتش همچون ريخته شدن خوني از قبيله‌ي خدا مي ماند كه جز با انتقام گيري‌و خونخواهي او‌لياء خدا تقاص نخواهد شد. قتيل الله كشته شده اي از قبيله‌ي ‌خداوند كه جز با انتقام گيري و خونخواهي اولياء خدا تقاص نخواهد شد. وترالله داراي معني ثارالله و قتيل الله است. خامس اصحاب كسا پنجمين نفر از اصحاب كسا . رسول خدا بنا به دستور خداوند ،فاطمه ،علي،حسن و حسين علیهم السلام را جمع كرد و همه را در زير عبايي قرار داد و آن ها را اهل بيت خود خواند که پنجمین آنها حضرت سیدالشهدا علیه السلام است. وارث ارث برنده ؛ وراثت حسين بن علي(علیه السلام) از انبياو اوصيا براي آن است كه خط جهاد در راه و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت ،سرلوحه‌ي دعوت همه‌ي انبيا بوده است‌و كربلا تجلي اين خط ممتد درگيري حق و باطل است. موضع سرّالله يكي ديگر از لقب ها ي‌ ‌سيد الشهدا (علیه السلام) كه اشاره به اين دارد كه ايشان محل نگهداري راز هاي خداوند است. لدليل علي‌الله حسين (علیه السلام) دلالت كننده بر وجود خداوند است . مجاهد يكي از لقب هاي سيد الشهدا است كه اشاره به كارزار كردن امام با كافران براي آزادي دارد. شهيد شاهد، شهادت دهند، همچنين به معني كشته شدن در راه خدا و دين است كه يكي از لقب هاي سيدالشهداست. رشيد خوش قد و قامت،رستگار ، دلير و شجاع. يكي ديگر از لقب ها سيد الشهدا است . غريب الغرباء تنها و بي ياور؛ چون امام حسين (علیه السلام) در كربلا بي يار و ياور بود و لشكر يزيد او را بسيار آزار و اذيت كردند، ايشان به غريب الغربا ، يعني غريب ترين غريبان ملقب شده اند . شاهد گواه ، حاضر، مرد خداي تعالي؛ اثريست كه مشاهده در قلب ايجاد مي كند و آن مطابق است با حقيقت آنچه در صورت مشهود بر قلب‌ ظاهر مي شود. يكي ديگر از لقب ها سيد الشهدا است. حجت الله حجت به معناي دليل و برهان است و امام حسين (علیه السلام) برهان خداوند بر روي زمين است . خازن الكتاب المسطور خزانه دار قرآن، يكي ديگراز لقب ها سيد الشهدا است. سفير الله فرستاده‌ي خداوند . يكي ديگر از لقب ها سيد الشهدا ست. عابد عبادت كننده و يكي ديگر از لقب ها سيد الشهدا . از نمونه هاي بارز اهميت ايشان به عبادت ،مي توان به برپا داشتن نماز ظهر عاشورا توسط ايشان اشاره كرد. سيد شباب اهل جنه سرور جوانان بهشت. امام حسين (علیه السلام) به همراه برادرشان ، اين لقب را از حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) دريافت كردند . سفينه النجات امام حسين (علیه السلام) به عنوان كشتي نجات آدميان معرفي شده است كه هر كس به آن پناه بياورد در امان است. امام به معني پيشوا، شيعيان اثني عشري به دوازده امام اعتقاد دارند كه امام حسين (علیه السلام) سومين آن هاست. مقتول كشته شده؛ يكي ديگر از لقب ها سيد الشهداست. زكي پاكيزه،پارسا، يكي دیگر از لقب های سیدالشهدا است. عبدالله بنده خاص خدا را گويند،‌ شهيدي كه عبد خداوند و مطيع اوامر الهي بود. وصي الله قضاء ، مقامي است كه در آن نمي‌نشيند،‌ مگر وحي،‌ يعني امام يا كسي كه امام او را معين كرده باشد، وحي‌الله به معني تعيين شده از طرف خداوند است. قتيل الكفره شهيد به دست كفر، در زماني كه كفر بر حق و عدل حكومت مي‌كند و امام حسين (علیه السلام) خود را ملزم برقيام بر عليه كفر مي‌داند. ولي الله است ولي به معني قرار گرفتن چيزي در كنار چيز ديگر است، به نحوي كه فاصله‌اي در كار نباشد؛ بعني اگر دو چيز آن چنان به هم متصل باشند كه هيچ چيز ديگر در ميان آن‌ها نباشد،‌ ماده ولي استعمال مي‌شد، اين كه در مورد قرب و نزديكي به كار رفته است، ولي‌الله، به معني قرب و نزديكي معنوي به خداوند. سبط پيامبر سبط به معني نواده است . از لقب هاي امام حسين (علیه السلام) ، سبط محمد النبي و سبط النبي است . امام حسين (علیه السلام) سبط اصغر پيامبر و امام مجتبي (علیه السلام) سبط اكبر ناميده مي‌شوند. آل الله مقصود از آل الله و خاندان خدا، اهل بيت پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)اند. امام حسين (علیه السلام) خود و دودمان پيامبر را آل الله دانسته است، آن جا كه مي فرمايد «نحنُ آل الله و و‏‎َرثَه رسوله» ابوالشهداء پدر شهيدان، كنيه‌اي كه بر شهيدان اطلاق مي‌شود. از آن جا كه امام حسين (علیه السلام) الهام بخش شهيدان راه حق بود و كربلا يش دانشگاه شهادت محسوب مي‌شد.و مي‌شود، به آن حضرت اين عنوان را داده‌اند. ابوالاحرار حسين (علیه السلام) هم چنين لقب ابوالمجاهدين را دارد از آن جا كه حسين (علیه السلام) الهام بخش احرار و آزادگان است و كربلايش محل رجوع آزادگان و شيفتگان طريق هدايت است. ابوالمجاهدين حسين (علیه السلام) هم چنين لقب ابوالمجاهدين را دارد از آن جا كه حسين (علیه السلام) الهام بخش مجاهدين و شهدا است و كربلايش محل رجوع مجاهدين و شيفتگان طريق هدايت است. خامس آل عبا از لقب‌هاي سيد الشهدا است كه پنجمين نفر از «اصحاب كسا» است. خون خدا لقب سيد الشهدا (علیه السلام) است و به معني ثارالله مي ‌باشد. سلطان كربلا از القاب سيد الشهدا است به معني بزرگ شهيد كربلا وترالموتور يكي از القاب سيدالشهداء (علیه السلام) تنهايي اوست . سريع العبره يكي از القاب امام حسين (علیه السلام) به معني اين است كه يادش به سرعت اشك‌ها را جاري مي‌سازد. قتيل اشقياء يكي از القاب حسين بن (علیه السلام) است. او كه از خاندان خداوندي برابر دست شقي ترين مردمان به شهادت رسيد و اين لقب را گرفته است. منبع: www.vaares.com
  8. به همراه مادربرد سی پی یو هم تقدیم میشود
  9. Ata_Se7en

    زندگانی امام حسین علیه السلام

    خلاصه ای از زندگانی امام حسین علیه السلام ولادت در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت (1) دومين فرزند برومند حضرت على وفاطمه , كه درود خدا بر ايشان باد, در خانه وحى و ولايت چشم به جهان گشود. چون خبر ولادتش به پيامبر گرامى اسلام (ص ) رسيد, به خانه حضرت على (ع ) و فاطمه (س ) آمد و اسما (2) را فرمود تا كودك را بياورد.اسما او را در پارچه اى سپيد پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد, آن گرامى به گوش راست او اذان و به گوش چپ او اقامه گفت.(3) به روزهاى اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش , امين وحى الهى , جبرئيل فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اى رسول خدا, اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) (4) كه به عربى (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار.(5)چون على براى تو به سان هارون براى موسى بن عمران است , جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستى .و به اين ترتيب نام پرعظمت حسين از جانب پروردگار, براى دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش , فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد, گوسفندى را براى فرزندش به عنوان عقيقه (6) كشت , و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موى سر او نقره صدقه داد. (7) حسين (ع ) و پيامبر (ص ) از ولادت حسين بن على (ع ) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد, مردم از اظهار محبت و لطفى كه پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز ميداشت , به بزرگوارى و مقام شامخ پيشواى سوم آگاه شدند. سلمان فارسى مي گويد: ديدم كه رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوى خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگوارانى , تو امام و پسر امام و پدر امامان هستى , تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاى خدايى كه نُه نفرند و خاتم ايشان ,قائم ايشان (امام زمان عج ) مي باشد. (8) انس بن مالك روايت مي كند: وقتى از پيامبر پرسيدند كدام يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي دارى , فرمود: حسن و حسين را, (9) بارها رسول گرامى حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد وآنان را مي بوييد و مي بوسيد. (10) ابوهريره كه از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است , در عين حال اعتراف مي كند كه : رسول اكرم را ديدم كه حسن و حسين را بر شانه هاى خويش نشانده بود و به سوى مامي آمد, وقتى به ما رسيد فرمود هر كس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست داشته , و هر كه با آنان دشمنى ورزد با من دشمنى نموده است.(11)عاليترين, صميميترين و گوياترين رابطه معنوى و ملكوتى بين پيامبر و حسين را ميتوان در اين جمله رسول گرامى اسلام(ص )خواند كه فرمود:حسين از من و من ازحسينم (12) حسين (ع ) با پدر شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپرى شد, و آن گاه كه رسول خدا (ص ) چشم از جهان فروبست و به لقاى پروردگار شتافت , مدت سى سال با پدر زيست . پدرى كه جز به انصاف حكم نكرد , و جز به طهارت و بندگى نگذرانيد , جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت . پدرى كه در زمان حكومتش لحظه اى او را آرام نگذاشتند ,همچنان كه به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند... در تمام اين مدت , با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي كرد, و در چند سالى كه حضرت على (ع ) متصدى خلافت ظاهرى شد, حضرت حسين (ع ) در راه پيشبرد اهداف اسلامى , مانند يك سرباز فداكار، همچون برادر بزرگوارش مي كوشيد, و در جنگهاى جمل , صفين و نهروان شركت داشت.(13) به اين ترتيب , از پدرش اميرالمؤمنين(ع ) و دين خدا حمايت كرد و حتى گاهى در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي كرد. در زمان حكومت عمر, امام حسين (ع ) وارد مسجد شد, خليفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده كرد كه سخن ميگفت. بی درنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد: از منبرپدرم فرود آى .... (14) امام حسين (ع ) با برادر پس از شهادت حضرت على (ع ), به فرموده رسول خدا (ص ) و وصيت اميرالمؤمنين (ع ) امامت و رهبرى شيعيان به حسن بن على (ع ), فرزند بزرگ اميرالمؤمنين (ع ), منتقل گشت و بر همه مردم واجب و لازم آمد كه به فرامين پيشوايشان امام حسن (ع ) گوش فرادارند. امام حسين (ع ) كه دست پرورد وحى محمدى و ولايت علوى بود, همراه و همكار و همفكر برادرش بود. چنان كه وقتى بنا بر مصالح اسلام و جامعه مسلمانان و به دستور خداوند بزرگ , امام حسن (ع ) مجبور شد كه با معاويه صلح كند و آن همه ناراحتي ها را تحمل نمايد, امام حسين (ع ) شريك رنج هاى برادر بود و چون ميدانست كه اين صلح به صلاح اسلام و مسلمين است , هرگز اعتراض به برادر نداشت . حتى يك روز كه معاويه , در حضور امام حسن (ع ) وامام حسين (ع ) دهان آلوده اش را به بدگويى نسبت به امام حسن (ع ) و پدر بزرگوارشان اميرمؤمنان (ع ) گشود, امام حسين (ع ) به دفاع برخاست تا سخن در گلوى معاويه بشكند و سزاى ناهنجاريش را به كنارش بگذارد, ولى امام حسن (ع ) او را به سكوت و خاموشى فراخواند, امام حسين (ع ) پذيرا شد و به جايش بازگشت , آن گاه امام حسن (ع ) خود به پاسخ معاويه برآمد, و با بيانى رسا و كوبنده خاموشش ساخت . (15) امام حسين (ع ) در زمان معاويه چون امام حسن (سلام خدا و فرشتگان خدا بر او باد) از دنيا رحلت فرمود, به گفته رسول خدا (ص ) و اميرالمؤمنين (ع ) و وصيت حسن بن على (ع ) امامت و رهبرى شيعيان به امام حسين (ع ) منتقل شد و از طرف خدا مأمور رهبرى جامعه گرديد. امام حسين (ع ) مي ديد كه معاويه با اتكا به قدرت اسلام , بر اريكه حكومت اسلام به ناحق تكيه زده , سخت مشغول تخريب اساس جامعه اسلامى و قوانين خداوند است و از اين حكومت پوشالى مخرب به سختى رنج مي برد, ولى نمي توانست دستى فراز آورد وقدرتى فراهم كند تا او را از جايگاه حكومت اسلامى پايين بكشد, چنانچه برادرش امام حسن (ع ) نيز وضعى مشابه او داشت. امام حسين (ع ) مي دانست اگر تصميمش را آشكار سازد و به سازندگى قدرت بپردازد, پيش از هر جنبش و حركت مفيدى به قتلش مي رسانند, ناچار دندان بر جگر نهاد و صبررا پيشه ساخت كه اگر بر مي خاست , پيش از اقدام به دسيسه كشته مي شد, از اين كشته شدن هيچ نتيجه اى گرفته نمي شد. بنابراين تا معاويه زنده بود, چون برادر زيست و علم مخالفت هاى بزرگ نيفراخت , جز آن كه گاهى محيط و حركات و اعمال معاويه را به باد انتقاد مي گرفت و مردم رابه آينده نزديك اميدوار مي ساخت كه اقدام مؤثرى خواهد نمود. در تمام طول مدتى كه معاويه از مردم براى ولايتعهدى يزيد, بيعت مي گرفت , حسين به شدت با اومخالفت كرد, و هرگز تن به بيعت يزيد نداد و وليعهدى او را نپذيرفت و حتى گاهى سخنانى تند به معاويه گفت و يا نامه اى كوبنده براى او نوشت .(16) معاويه هم در بيعت گرفتن براى يزيد, به او اصرارى نكرد و امام (ع ) همچنين بود و ماند تا معاويه درگذشت ... قيام حسينى يزيد پس از معاويه بر تخت حكومت اسلامى تكيه زد و خود را اميرالمؤمنين خواند و براى اين كه سلطنت ناحق و ستمگرانه اش را تثبيت كند, مصمم شد براى نامداران و شخصيتهاى اسلامى پيامى بفرستد و آنان را به بيعت با خويش بخواند. به همين منظور, نامه اى به حاكم مدينه نوشت و در آن يادآور شد كه براى من از حسين (ع )بيعت بگير و اگر مخالفت نمود بقتلش برسان . حاكم اين خبر را به امام حسين (ع )رسانيد و جواب مطالبه نمود. امام حسين (ع ) چنين فرمود: انا لله و انا اليه راجعون و على الاسلام السلام اذا بليت الامة براع مثل يزيد.(17) آن گاه كه افرادى چون يزيد, (شرابخوار و قمارباز و بي ايمان و ناپاك كه حتى ظاهر اسلام را هم مراعات نمي كند) بر مسند حكومت اسلامى بنشيند, بايد فاتحه اسلام را خواند.(زيرا اين گونه زمامدارها با نيروى اسلام و به نام اسلام , اسلام را از بين ميبرند.) امام حسين (ع ) مي دانست اينك كه حكومت يزيد را به رسميت نشناخته است , اگر در مدينه بماند به قتلش مي رسانندش, لذا به امر پروردگار, شبانه و مخفى از مدينه به سوى مكه حركت كرد. آمدن آن حضرت به مكه , همراه با سرباز زدن او از بيعت يزيد, در بين مردم مكه و مدينه انتشار يافت , و اين خبر تا به كوفه هم رسيد. كوفيان ازامام حسين (ع ) كه در مكه به سر مي برد دعوت كردند تا به سوى آنان آيد و زمامدار امورشان باشد. امام (ع ) مسلم بن عقيل , پسر عموى خويش را به كوفه فرستاد تا حركت و واكنش اجتماع كوفى را از نزديك ببيند و برايش بنويسد. مسلم به كوفه رسيد و با استقبال گرم و بي سابقه اى روبرو شد, هزاران نفر به عنوان نايب امام (ع ) با او بيعت كردند, و مسلم هم نامه اى به امام حسين (ع ) نگاشت و حركت فورى امام (ع ) را لازم گزارش داد. هر چند امام حسين (ع ) كوفيان را به خوبى مي شناخت , و بي وفايى و بي دينيشان را در زمان حكومت پدر و برادر ديده بود و مي دانست به گفته ها و بيعتشان با مسلم نمي توان اعتماد كرد, و ليكن براى اتمام حجت و اجراى اوامر پروردگار تصميم گرفت كه به سوى كوفه حركت كند.با اين حال تا هشتم ذيحجه , يعنى روزى كه همه مردم مكه عازم رفتن به منى بودند (18) و هر كس در راه مكه جا مانده بود با عجله تمام مي خواست خود را به مكه برساند, آن حضرت در مكه ماند و در چنين روزى با اهل بيت و ياران خود, از مكه به طرف عراق خارج شد و با اين كار هم به وظيفه خويش عمل كرد و هم به مسلمانان جهان فهماند كه پسر پيغمبر امت , يزيد را به رسميت نشناخته و با او بيعت نكرده ,بلكه عليه او قيام كرده است . يزيد كه حركت مسلم را به سوى كوفه دريافته و از بيعت كوفيان با او آگاه شده بود, ابن زياد را (كه از پليدترين ياران يزيد و از كثيفترين طرفداران حكومت بنى اميه بود) به كوفه فرستاد.ابن زياد از ضعف ايمان و دورويى و ترس مردم كوفه استفاده نمود و با تهديد وارعاب , آنان را از دور و بر مسلم پراكنده ساخت , و مسلم به تنهايى با عمال ابن زياد به نبرد پرداخت , و پس از جنگى دلاورانه و شگفت , با شجاعت شهيد شد.(سلام خدا بر او باد).و ابن زياد جامعه دورو و خيانتكار و بي ايمان كوفه را عليه امام حسين (ع ) برانگيخت , و كار به جايى رسيد كه عده اى از همان كسانى كه براى امام (ع ) دعوتنامه نوشته بودند, سلاح جنگ پوشيدند و منتظر ماندند تا امام حسين (ع ) از راه برسد و به قتلش برسانند. امام حسين (ع ) از همان شبى كه از مدينه بيرون آمد, و در تمام مدتى كه در مكه اقامت گزيد, و در طول راه مكه به كربلا, تا هنگام شهادت , گاهى به اشاره , گاهى به صراحت , اعلان ميداشت كه : مقصود من از حركت , رسوا ساختن حكومت ضد اسلامى يزيد وبرپاداشتن امر به معروف و نهى از منكر و ايستادگى در برابر ظلم و ستمگرى است وجز حمايت قرآن و زنده داشتن دين محمدى هدفى ندارم . و اين مأموريتى بود كه خداوند به او واگذار نموده بود, حتى اگر به كشته شدن خود و اصحاب و فرزندان و اسيرى خانواده اش اتمام پذيرد. رسول گرامى (ص ) و اميرمؤمنان (ع ) و حسن بن على (ع ) پيشوايان پيشين اسلام , شهادت امام حسين (ع ) را بارها بيان فرموده بودند. حتى در هنگام ولادت امام حسين (ع ),رسول گرانمايه اسلام (ص ) شهادتش را تذكر داده بود. (19) و خود امام حسين (ع ) به علم امامت ميدانست كه آخر اين سفر به شهادتش مي انجامد, ولى او كسى نبود كه در برابر دستور آسمانى و فرمان خدا براى جان خود ارزشى قائل باشد, يا از اسارت خانواده اش واهمه اى به دل راه دهد. او آن كس بود كه بلا را و شهادت را سعادت مي پنداشت . (سلام ابدى خدا بر او باد) . خبر شهادت حسين (ع ) در كربلا به قدرى در اجتماع اسلامى مورد گفتگو واقع شده بود كه عامه مردم از پايان اين سفر مطلع بودند. چون جسته و گريخته , از رسول الله (ص ) و اميرالمؤمنين (ع ) و امام حسن بن على (ع ) و ديگر بزرگان صدر اسلام شنيده بودند. بدين سان حركت امام حسين (ع ) با آن درگيري ها و ناراحتي ها احتمال كشته شدنش را در اذهان عامه تشديد كرد. به ويژه كه خود در طول راه مي فرمود: من كان باذلا فينا مهجته و موطنا على لقاء الله نفسه فليرحل معنا. (20) هر كس حاضر است در راه ما از جان خويش بگذرد و به ملاقات پروردگار بشتابد,همراه ما بيايد. و لذا در بعضى از دوستان اين توهم پيش آمد كه حضرتش را از اين سفر منصرف سازند، غافل از اين كه فرزند على بن ابى طالب (ع ) امام و جانشين پيامبر, و از ديگران به وظيفه خويش آگاه تر است و هرگز از آنچه خدا بر عهده او نهاده، دست نخواهد كشيد. بارى امام حسين (ع ) با همه اين افكار و نظريه ها كه اطرافش را گرفته بود به راه خويش ادامه داد, و كوچكترين خللى در تصميمش راه نيافت .سرانجام رفت , و شهادت را دريافت . نه خود تنها, بلكه با اصحاب و فرزندان كه هر يك ستاره اى درخشان در افق اسلام بودند, رفتند و كشته شدند, و خون هايشان شن هاى گرم دشت كربلا را لاله باران كرد تا جامعه مسلمانان بفهمد يزيد (باقيمانده بسترهاى گناه آلود خاندان اميه ) جانشين رسول خدا نيست , و اساسا اسلام از بنى اميه و بنى اميه از اسلام جداست . راستى هرگز انديشيده ايد اگر شهادت جانگداز و حماسه آفرين حسين (ع ) به وقوع نمي پيوست و مردم يزيد را خليفه پيغمبر (ص ) مي دانستند, و آن گاه اخبار دربار يزيد و **** راني هاى او و عمالش را مي شنيدند, چقدر از اسلام متنفر مي شدند, زيرا اسلامى كه خليفه پيغمبرش يزيد باشد, به راستى نيز تنفرآور است ... و خاندان پاك حضرت امام حسين (ع ) نيز اسير شدند تا آخرين رسالت اين شهادت رابه گوش مردم برسانند.و شنيديم و خوانديم كه در شهرها, در بازارها, در مسجدها, در بارگاه متعفن پسر زياد و دربار نكبت بار يزيد, هماره و همه جا دهان گشودند وفرياد زدند, و پرده زيباى فريب را از چهره زشت و جنايتكار جيره خواران بنى اميه برداشتند و ثابت كردند كه يزيد سگباز وشرابخوار است , هرگز لياقت خلافت ندارد و اين اريكه اى كه او بر آن تكيه زده جايگاه او نيست . سخنانشان رسالت شهادت حسينى را تكميل كرد, طوفانى در جانها برانگيختند, چنان كه نام يزيد تا هميشه مترادف با هر پستى و رذالت و دنائت گرديد و همه آرزوهاى طلايى و شيطانيش چون نقش بر آب گشت . نگرشى ژرف ميخواهد تا بتوان بر همه ابعاد اين شهادت عظيم و پرنتيجه دست يافت . از همان اوان شهادتش تا كنون , دوستان و شيعيانش , و همه آنان كه به شرافت و عظمت انسان ارج مي گذارند, همه ساله سالروز به خون غلتيدنش را, سالروز قيام و شهادتش را با سياهپوشى و عزادارى محترم مي شمارند, و خلوص خويش را با گريه بر مصايب آن بزرگوار ابراز ميدارند. پيشوايان معصوم ما, هماره به واقعه كربلا و به زنده داشتن آن عنايتى خاص داشتند. غير از اين كه خود به زيارت مرقدش مي شتافتند و عزايش را بر پا مي داشتند, در فضيلت عزادارى و محزون بودن براى آن بزرگوار, گفتارهاى متعددى ايراد فرموده اند. ابوعماره گويد: روزى به حضور امام ششم صادق آل محمد (ع ) رسيدم , فرمود اشعارى درسوگوارى حسين براى ما بخوان . وقتى شروع به خواندن نمودم صداى گريه حضرت برخاست , من مي خواندم و آن عزيز مي گريست , چندان كه صداى گريه از خانه برخاست . بعد از آن كه اشعار را تمام كردم , امام (ع ) در فضليت و ثواب مرثيه و گرياندن مردم بر امام حسين (ع ) مطالبى بيان فرمود. (21) نيز از آن جناب است كه فرمود: گريستن و بي تابى كردن در هيچ مصيبتى شايسته نيست مگر در مصيبت حسين بن على , كه ثواب و جزايى گرانمايه دارد. (22) باقرالعلوم , امام پنجم (ع ) به محمد بن مسلم كه يكى از اصحاب بزرگ او است فرمود: به شيعيان ما بگوييد كه به زيارت مرقد حسين بروند, زيرا بر هر شخص باايمانى كه به امامت ما معترف است , زيارت قبر اباعبدالله لازم ميباشد. (23) امام صادق (ع ) مي فرمايد: ان زيارة الحسين عليه السلام افضل ما يكون من الاعمال . همانا زيارت حسين (ع ) از هر عمل پسنديده اى ارزش و فضيلتش بيشتر است . (24) زيرا كه اين زيارت در حقيقت مدرسه بزرگ و عظيم است كه به جهانيان درس ايمان و عمل صالح مي دهد و گويى روح را به سوى ملكوت خوبي ها و پاكدامني ها و فداكاري ها پرواز مي دهد. هر چند عزادارى و گريه بر مصايب حسين بن على (ع ), و مشرف شدن به زيارت قبرش و بازنماياندن تاريخ پرشكوه و حماسه ساز كربلايش ارزش و معيارى والا دارد, لكن بايد دانست كه نبايد تنها به اين زيارت ها و گريه ها و غم گساريدن اكتفا كرد, بلكه همه اين تظاهرات , فلسفه ديندارى , فداكارى و حمايت از قوانين آسمانى را به ما گوشزدمينمايد, و هدف هم جز اين نيست , و نياز بزرگ ما از درگاه حسينى آموختن انسانيت و خالى بودن دل از هر چه غير از خداست ميباشد, و گرنه اگر فقط به صورت ظاهر قضيه بپردازيم , هدف مقدس حسينى به فراموشى مي گرايد. ----------------------------------------------------------- پي نوشتها: (1) در سال و ماه و روز ولادت امام حسين (ع ) اقوال ديگرى هم گفته شده است , ولى ما قول مشهور بين شيعه را نقل كرديم . ر. به . ك . اعلام الورى طبرسى , ص 213. (2) احتمال دارد منظور از اسما, دختر يزيد بن سكن انصارى باشد. ر. به . ك . اعيان الشيعه , جزء 11 , ص 167. (3) امالى شيخ طوسى , ج 1, ص 377. (4) شبر بر وزن حسن , و شبير بر وزن حسين , و مبشر بر وزن محسن , نام پسران هارون بوده است و بوده است و پيغمبر اسلام (ص ) فرزندان خود حسن و حسين و محسن را به اين سه نام ناميده است - تاج العروس , ج 3 , ص 389, اين سه كلمه در زبان عبرى همان معنى رادارد كه حسن و حسين و محسن در زبان عربى دارد - لسان العرب , ج 66, ص 60. (5) معانى الاخبار, ص 57. (6) در منابع اسلامى درباره عقيقه سفارش فراوان شده و براى سلامتى فرزند بسيارمؤثر دانسته شده است . ر. به . ك . وسائل الشيعه , ج 15, ص 143 به بعد. (7) كافى , ج 6, ص 33. (8) مقتل خوارزمى , ج 1, ص 146 - كمال الدين صدوق , ص 152. (9) سنن ترمذى , ج 5, ص 323. (10) ذخائر العقبى , ص 122. (11) الاصابه , ج 11, ص 30. (12) سنن ترمذى , ج 5, ص 324 - در اين قسمت رواياتى كه در كتابهاى اهل تسنن آمده است نقل شد تا براى آنها هم سنديت داشته باشد. (13) الاصابه , ج 1, ص 333.(14) تذكرة الخواص ابن جوزى , ص 34 - الاصابه , ج 1, ص 333, آن طور كه بعضى ازمورخين گفتهاند اين موضوع تقريبا در سن ده سالگى امام حسين (ع ) اتفاق افتاده است . (15) ارشاد مفيد, ص 173. (16) رجال كشى , ص 94 - كشف الغمة , ج 2, ص 206. (17) مقتل خوارزمى , ج 1, ص 184 - لهوف , ص 20. (18) روز هشتم ماه ذيحجه مستحب است كه حاجيها به منى بروند, و در آن زمان به اين حكم استحبابى عمل ميكردند, ولى در زمان ما مرسوم شده است كه از روز هشتم يكسره به عرفات ميروند. (19) كامل الزيارات , ص 68 به بعد - مشير الاحزان , ص 9. (20) لهوف , ص 53. (21) كامل الزيارات , ص 105. (22) كامل الزيارات , ص 101. (23) كامل الزيارات , ص 121. (24) كامل الزيارات , ص 147. aviny.com
  10. Ata_Se7en

    عکسی که شما را گمراه می کند!

    چشم مانند یک قطعه پیچیده ای از مهندسی است و برخی بر این باورند که این ثابت می کند که خدا در واقع وجود دارد. وقتی عکاس این اثر زیبا از روی بی حوصلگی به سمت سینک ظرفشوئی می رود که از تخلیه آن عکس بگیرد باورش نمی شد که بعد از ظاهر کردن این عکس با یک چشم روبرو شود که به او نگاه می کند. در این تصویر آب چرخان در دور چاهک ظرف شویی عنبیه رنگی را شکل داده است که با نقطه سیاه وسط و همچنین کف ها که پلک ها را تداعی می کند، تصویر چشم را کامل کرده است. افکارنیوز
  11. سلام دوست گلم قیمت قبلیش یک میلیونو 10 هزار بود که کردمش 990 هزار تومن
  12. ممنون محمد جان چیز قابل داری نیست
  13. معین جان عجب اتومبیلهایی داداش اگه پوسترش رو هم داشته باشیم کافیه ( من اون پورشه رو پسند کردم )
  14. ارزو به دل موندیم به خدا که یه روزی از این گرافیکا بندازیم رو سیستم و حالشو ببریم ( اخه تا کی )
  15. محرمی دیگر از راه رسید و دیگر بار که چندین قرن از غروب غریبانه عاشورا و كربلای ۶۱ هجری می‌گذرد، یاد رشادت، پایداری، عدالتخواهی، شهامت و شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع)، ابوالفضل العباس(ع) و هفتادو دو پایمرد صحرای کربلا دوباره در دل‌ها جان گرفت چراكه حماسه كربلا و واقعه ی عاشورا مهم‌ترین رخدادی بوده كه مظلومیت امام حسین(ع) و ددمنشی دشمنان اهل بیت را روایت می کند که شاید نظیر چنین حادثه ای در هیچ جای تاریخ اتفاق نیفتاده است. نام حسین(ع) با محرم پیوند خورده و جانفشانی او و یاران باوفایش به محرم، روح و حیات دمیده است. ماه محرم برای شیعیان و عاشقان حسین(ع) از آن سالهای دور تا به حال، ماه حزن و اندوه بوده است. آنان همه ساله به عشق امام حسین(ع) گرد هم می آیند، بر مظلومیتش اشک ماتم می ریزند و از چشمه زلال عنایتش سیراب می شوند. حسین(ع) برخلاف آنچه غافلان از سر دشمنی بر زبان می‌رانند، نه تنها مظهر جنگ و خونریزی و خشونت نبود كه نماد بی‌بدیل مظلومیت و شهادت است. او به كربلا نیامد كه انتقام بگیرد، آمد كه دیگران در طول تاریخ، انتقام خون پاك او و یارانش را از یزیدیان زمانه بگیرند. حسین به كربلا نیامد تا بجنگد، آمد تا شاهدی باشد هماره زنده بر مظلومیت حق و فریبندگی باطل، او نه برای خونخواهی، كه برای عدالت طلبی و شهادت در سرزمین بلاخیز کربلا قدم گذاشت. حسین(ع) و یارانش با جان و ایمان آمده‌ بودند تا نه خون دشمن، كه خون خود بریزند و اسوه‌ ایثار و فداكاری برای تمامی عاشوراها و كربلاهای تاریخ باشند. حسین(ع) فقط رضای خدا را در نظر داشت و جان خویش و اهل بیت و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد. او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا الله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند. اما عاشورا و كربلا فقط از آن ما مسلمانان نیست. آنچه در محرم سال 61 هجری به وقوع پیوست حادثه‌ای از آن تاریخ است و به تمامی آیندگان تعلق دارد. حسین بن علی(ع) امروز در اقصی نقاط جهان یک الگوی وارسته و شناخته شده است و ماجرای زندگی و وداع زیبای او با زندگی، تحسین هر آزاده‌ ای را با هر مرام و مسلك و دین و آیینی برمی‌انگیزد. مردمان شاید همه، اسلام را نشناسند اما تمامی نسل ها عدالت و آزادی و عزت و كرامت نفس را می‌شناسند. اینها همه و همه ارزش‌های انسانی هستند که نه صرفا اسلامی، بلکه هرآن‌كس كه آزادی و آزادگی را قدر بنهد، سیدالشهدا را هم می شناسد و هر آن‌كس كه آزادیخواهی و عدالت‌طلبی آرمان او باشد، حسین(ع)، پیشوا و امام اوست. برای همین است که این روزها حال و هوایمان عوض شده و در هر کوی و برزن وطنمان نام "یا حسین" حیاتی دوباره گرفته است، صدای "یا مظلوم" از ماذنه‌های شهر در همه‌جا پیچیده است و شیفتگان حسین(ع) با جامه‌های سیاه زیر خیمه وفاداری‌اش دل را با نوحه و سوگنامه های حضرتش آذین بسته اند. نام حسین (ع) که بر زبانت می وزد، جانت جوانه می زند، بارانی می شوی، سراپایت آینه می شود، بلند می شوی، وضوی اشک می گیری و سرازیری چشمانت را به شیون می نشینی. چون میدانی که آغاز فصل دلدادگی و عرض ارادتمندی به آقا امام حسین(ع) فرا رسیده و در سایه اهتزاز بیرق‌های عزاداری‌اش هنوز هم می توانی راه و رسم حقیقی آزادگی را بیاموزی و فریاد "هیهات منا الذله" اش را در وانفسای زمانه ات معنا کنی و با سرلوحه قرار دادن آرمان های او آینده ات را سامان ببخشی ... فرا رسیدن ماه محرم؛ بر آزادگان و عاشقان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) تسلیت باد
  16. با سلام ( ببخشید دیر جواب دادم ) بله گارانتی هم داره اونم سه سال
  17. اقایون بعدا نگین عطا پسر بدیه ها ؟ مادربرد به این خوبی دیگه چی میخواین ؟؟؟
  18. Ata_Se7en

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    جملاتي زيبا و الهام بخش از بزرگان
  19. Ata_Se7en

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    جملات بسیار زيبا و تامل برانگیز هیچ وقت این دو جمله رو نگو: ١)ازت متنفرم ٢)دیگه نمیخوام ببینمت هیچ وقت با این دو نفر همصحبت نشو: ١)از خود متشکر ٢)وراج هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن: ١)پدر ٢)مادر هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو: ١)نمیتونم ٢)بد شانسم هیچ وقت این دو تا کارو نکن: ١)دروغ ٢)غیبت …هیچ وقت این دو تا جمله رو باور نکن : ١)آرامش در اعتیاد ٢)امنیت دور از خانه همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار: ١)آرامش با یاد خدا ٢)دعای پدر و مادر همیشه دوتا چیز و به یاد بیار: ١)دوستای گذشته رو ٢)خاطرات خوبت رو همیشه به این دو نفر گوش کن: ١)فرد با تجربه ٢)معلم خوب همیشه به دو تا چیز دل ببند: ١)صداقت ٢)صمیمیت * * * * * * * * اززشت رویی پرسیدند: آنروزکه جمال پخش می کردند کجا بودی؟ گفت : در صف کمال * * * * * * * * اگر کسی به تو لبخند نمی زند علت را در لبان بسته خود جستجو کن مشکلی که با پول حل شود ، مشکل نیست ، هزینه است * * * * * * * * همیشه رفیق پا برهنه ها باش ، چون هیچ ریگی به کفش شان نیست * * * * * * * * با تمام فقر ، هرگز محبت را گدایی مکن و با تمام ثروت هرگز عشق را خریداری نکن * * * * * * * * هر کس ساز خودش را می زند، اما مهم شما هستید که به هر سازی نرقصید * * * * * * * * مردی که کوه را از میان برداشت کسی بود که شروع به برداشتن سنگ ریزه ها کرد * * * * * * * * شجاعت یعنی : بترس ، بلرز ، ولی یک قدم بردار * * * * * * * * وقتی تنها شدی بدون که خدا همه رو بیرون کرده ، تا خودت باشی و خودش * * * * * * * * یادت باشه که: در زندگی یه روزی به عقب نگاه میکنی . به آنچه گریه دار بود می خندی * * * * * * * * آدمی را آدمیت لازم است ، عود را گر بو نباشد ، هیزم است * * * * * * * * از دشمن خود یک بار بترس و از دوست خود هزار بار * * * * * * * * فرق بین نبوغ و حماقت این است که نبوغ حدی دارد * * * * * * * * هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند رودخانه ها آب خود را مصرف نمیکنند درختان میوه خود را نمی خورند خورشید گرمای خود را استفاده نمیکند ماه ، در ماه عسل شرکت نمیکند گل ، عطرش را برای خود گسترش نمیدهد نتیجه : زندگی برای دیگران ، قانون طبیعت است . . . * * * * * * * * زنها هرگز نمیگویند تو را دوست دارم ولی وقتی از تو پرسیدند مرا دوست داری بدان که درون آنها جای گرفته ای . . . * * * * * * * * سکه ها همیشه صدا دارند اما اسکناس ها بیصدا پس هنگامی که ارزش و مقام شما بالا میرود بیشتر آرام و بیصدا باشید . . . * * * * * * * * سطرها بسیار موثر هستند چون به شما میفهمانند که : ۱٫نظم و ترتیب همیشه در اولویت است ۲٫سکوت معنی دار بهتر از کلمات بیمعنی است. . . * * * * * * * * هرگاه میخواهی بدانی که چقدر محبوب و غنی هستی هرگز تعداد دوستان و اطرافیانت به حساب نمیآیند فقط یک قطره اشک کافیست تا ببینی چه تعداد دست برای پاک کردن اشکهای تو میآید . . . * * * * * * * * در مسابقه بین شیر و گوزن، بسیاری از گوزنها برنده میشوند چون شیر برای غذا میدود و آهو برای زندگی پس ” هدف مهمتر از نیاز است” * * * * * * * * یک جمله فوق العاده، که در هر ایستگاه اتوبوس ژاپنی نوشته شده است اتوبوس متوقف خواهد شد، اما شما پیاده روی به سمت هدف را ادامه دهید . . . * * * * * * * * جمله “به تو افتخار میکنم” همانقدر به مردان انرژی میدهد که جمله “دوستت دارم” به زنان . . . * * * * * * * * نمی‌گویم که ١٠٠٠ شکست خورده‌ام. می‌گویم فهمیده‌ام ١٠٠٠ راه وجود دارد که می‌تواند باعث شکست شود . . . (توماس ادیسون) * * * * * * * * این روزها همه ترس از دست دادن آبروی خود دارند اما بسادگی آبروی دیگران را میبرند . . . * * * * * * * * وقتی در وضعیت خوبی هستید ، یک اشتباه را یک جک در نظر میگیرید اما زمانی که در وضعیت بدی قرار دارید، حتی از یک جوک ناراحت میشوید و اشتباه میپندارید . . . * * * * * * * * مواظب کلماتی که در صحبت استفاده میکنید باشید شاید شما را ببخشند، اما هرگز فراموش نمیکنند . . . * * * * * * * * از گوش دادن به سخنان دشمنانتان غافل نباشید آنها اشتباهات شما را به خوبی بیان میکنند! * * * * * * * * مهمترین زمان برای نگه داشتن خلق و خو وقتی است که طرف مقابل، آنرا از دست داده. . . * * * * * * * * بمنظور موفقیت تمایل شما برای رسیدن به موفقیت، باید بیشتر از ترس از شکست باشد . . . * * * * * * * * اگر شما برای انجام کاری که باید انجام دهید، راهی پیدا کردید آنرا انجام خواهید داد در غیر اینصورت، یک بهانه برای انجام ندادن پیدا کردید . . . * * * * * * * * “مدارا” بالاترین درجه قدرت و “میل به انتقام” اولین نشانه ضعف است . . . * * * * * * * * طوطی صحبت میکند، اما اسیر قفس است عقاب سکوت میکند و دارای اراده پرواز . . . * * * * * * * * ما در زندگی آسایش را با کسانی داریم که با ما موافق هستند اما زمانی رشد میکنیم که با کسانی که با ما اختلاف نظر دارند هستیم. . . * * * * * * * * اگر شما یک غذای بد طعم را خورده باشید میتوانید طعم یک غذای خوب را درک کنید پس، از تلخیهای زندگی درس بگیرید تا بتوانید آنرا درک کنید * * * * * * * * چیزهایی که از دست داده ای را بحساب نیاور چون گذشته هرگز برنمیگردد اما گاهی اوقات، آینده میتواند چیزهایی که از دست داده ای را برگرداند به آن فکر کن . . . * * * * * * * * اگر رنجی نمیبردیم هرگزمهربان بودن را نمیآموختیم . . . * * * * * * * * به کسانی که به شما حسودی میکنند احترام بگذارید! زیرا اینها کسانی هستند که از صمیم قلب معتقدند شما بهتر از آنانید . . .
×
×
  • اضافه کردن...