رفتن به مطلب

Ata_Se7en

کاربر ویژه
  • پست

    2182
  • تاریخ عضویت

  • روز های برد

    77
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط Ata_Se7en

  1. شاید به خاطر داشته باشید پس از عرضه گلکسی اس ۲ و فروش خوب این گوشی سامسونگ یک نسخه ارتقا داده شده از گلکسی اس را با نام گلکسی اس پلاس با پردازنده قوی تر روانه بازار کرد. حالا به نظر می رسد سامسونگ قصد دارد همین جریان را برای گلکسی اس ۲ نیز تکرار کند. به تازگی تصاویری مبنی بر تصاویر گلکسی اس ۲ پلاس در اینترنت منتشر شده است که در ادامه مشخصات آن را نیز ذکر می کنیم. گلکسی اس ۲ پلاس شباهت بسیار زیادی به نسخه T-Mobile گلکسی اس ۲ دارد؛ اگر به مشخصات آن مراجعه کنید شباهت های بیشتری نیز پیدا می کنید. صفحه نمایش ۴.۵۲ اینچی با وضوح WVGA و از نوع Super AMOLED Plus، یک گیگابایت رم، حافظه داخلی ۱۶ گیگابایتی و دوربین ۸ مگاپیکسلی از مشخصات درز کرده این مدل به شمار می رود. پردازنده Galaxy S II Plus به نظر یک مدل دوهسته ای ۱.۵ گیگاهرتزی است که اگر سامسونگ از چیپست Exynos استفاده کرده باشد می توان منتظر سرعت بالاتری نسبت به گلکسی اس ۲ بود اما اگر مانند نسخه T-Mobile از چیپست Qualcomm S3 استفاده شده باشد به نظر می آید نسخه قبلی یعنی i9100 از پردازنده بهتری برخوردار باشد و تنها مزیت گلکسی اس ۲ پلاس فعلاً صفحه نمایش بزرگترش به نظر می رسد. برخلاف نسخه T-Mobile گلکسی اس۲ یا نسخه جهانی آن، گلکسی اس ۲ پلاس با اندروید ۴ عرضه خواهد شد. نظر شما چیست؟ آیا مزایای این گوشی لایق اضافه شدن عبارت “پلاس” به پرجمدار پارسال سامسونگ است؟ farnet
  2. شاید ماریووسونیک و دیگر قهرمانان قدیمی دنیای بازی ها همیشه جایشان محفوظ باشد و همه آنها را دوست داشته باشند؛ اما فراموش نکنید که با پیشرفت ساختاری دنیای بازی ها، قهرمانان تازه تری به این دنیا و به ما معرفی شده اند. این شخصیت های پیش روی شما، همه آن قهرمانانی نیستند که باید آنها را بشناسید اما مطمئنا در این یک سال اخیر بیشتر با آنها سر و کار داشته اید چرا که در این مدت حداقل یک بازی از آنها منتشر شده. جان تانر آخرین بازی: Driver: San Francisco زمانی که هنوز سری بازی های GTA و Mafia وجود نداشتند، جان تانر، شخصیت اصلی سری بازی های Driver برای خودش بروبیایی داشت. شخصیت محبوب این سری از بازی ها، بازیکنان را با هیجانی مواجه می کرد که آنها قبلا در هیچ بازی مانند آن را مشاهده نکرده بودند. تانر از جمله شخصیت هایی است که طرفداران زیادی دارد و بازیکنان مختلف هیجان رانندگی در بازی های کامپیوتری را با او حس کرده اند. تانر از اولین نسخه این سری از بازی ها تا نسخه San Francisco حضور داشته و ماجراهای مختلفی را پشت سر گذاشته است. او ابتدا در پلیس نیویورک فعالیت می کرد و به دلیل مهارت فوق العاده اش در رانندگی به عنوان پلیس مخفی مامور شد تا خلافکاری به نام کاسلدی را بازداشت کند. در نسخه دوم او با دیگر شخصیت محبوب این سری از بازی ها، کارآگاه تابیاس جونز آشنا شده تا مامور پیدا کردن فردی به نام Pink Lenny شود. اتفاقات زیادی رخ می دهد و تانیر با همکارش جونز ماموریتشان را به خوبی به پایان می رسانند. در نسخه سوم سری بازی های Driver این دو شخصیت باز هم به عنوان مامور مخفی سعی می کنند شخصیت منفی معروف این سری از بازی ها، جریکو را بازداشت کنند. بازی از میامی شروع می شود و بازیکنان پس از پشت سر گذاشتن ماموریت های مختلف به استانبول می روند. جیرکو نقش مهمی هم در اتفاقات نسخه دوم بازی داشت و به همین دلیل تانر برای دستگیری او مشکلات زیادی را از پیش رو برداشت تا پس از یک درگیری فوق العاده نفسگیرف موفق شد جریکو را در استانبول دستگیر کند اما ماجرای تانر و جریکو در نسخه سوم به پایان نرسیده و مبارزه آنها به نسخه جدید از این سری از بازی ها انتقال یافت. در بازی Driver: San Francisco بازیکنان دوباره در نقش جان تانر اتفاقات هیجان انگیزی را تجربه می کنند که واقعا نفس را در سینه ها حبس می کند. نکته جالب در مورد شخصیت تانر این است که در تمام نسخه های منتشر شده از این بازی، صداگذار این شخصیت متفاوت بوده. در نسخه اول آقای بردلی لاولی، در نسخه دوم استفان آشتون فرانک، در نسخه سوم جیک کانوزو و در نسخه سانفرانسیسکو دیمیتری گوریتاس، صداگذار این شخصیت بوده اند. البته باید به این موضوع هم اشاره کرد که در نسخه جدید صدای گوریتاس به شکل بسیار ماهرانه ای روی این شخصیت قرار گرفته و طنزی که او در دیالوگ هایش به کار می برد، تانر را به فرد جذاب تری تبدیل کرده است. آدام جنسن آخرین بازی: Deus Ex: Human Revolution آدام جنسن شخصیت اصلی بازی Deus Ex: Human Revolution است که بازیکن در طول بازی کنترل او را به دست می گیرد. آدام از جمله شخصیت هایی است که سرگذشت پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. او در سال 1993 در شهر دیترویت ایالت میشیگان به دنیا آمد اما از بد حادثه در پنج سالگی والدینش را از دست می دهد و از آن زمان به بعد یتیم می شود. در سال 2014 و در 21 سالگی به نیروهای پلیس شهر دیترویت ملحق می شود و چهار سال بعد به طور داوطلبانه به قسمت نیروهای ضربت می پیوندد. در این مدت و زیر نظر Quincy Durant فعالیت می کند. پس ازت مدتی در یک عملیات خطرناک فرمانده Durant به شدت مجروح شده و آدام جایگزین او می شود اما اوضاع به شکل دلخواه جنسن پیش نمی رود و آدام در سال 2025 نیروی پلیس را ترک می کند. در آن سال او از دستور تیراندازی به یک خلافکار 15 ساله در عملیاتی به نام Mexicantown Massacre سرپیچی می کند. چند سال بعد او به عنوان یک نیروی امنیتی در سازمانی به نام Sarif Industries مشغول به کار می شود. در سال 2027 در حالی که آدام برنامه ای جدید برای حفاظت از سازمان تحقیقاتی Sarif طراحی می کند، این سازمان مورد حمله نیروهای نظامی مخفی قرار می گیرد. آزمایشگاه و مرکز تحقیقات اصلی خسارت های زیادی می بیند و دانشمندان مهم آن کشته می شوند. آدام در این حمله به شدت مجروح می شود اما دیویدت سریف (David Sarif)، رئیس کمپانی تصمیم می گیرد آدام را مداوا کند. آدام در شرایط بسیار بدی به سر می برد. در طول حمله سینه و دست چپ او از بین رفته و دیوید سریف آن را با قطعات مکانیکی و پیشرفته ای جایگزین می کند اما اکنون او دست مکانیکی فوق العاده قوی دارد که میله های آهنی کشنده ای در آن جاسازی شده است. تغییرات ایجاد شده در آدام او را به انسانی منحصر به فرد تبدیل می کند که باعث می شود او داستانی تازه و درگیری های جدیدی را شروع کند. او اکنون به یک انسان تکامل یافته با قدرت های خاص تبدیل شده که در طول بازی Deus Ex: Human Revolution با آنها بیشتر آشنا خواهید شد. آدام شخصیت جذابی دارد ولی بیشتر این جذابیت را مدیون آقای Elias Toufexis است که در زمینه صداگذاری روی شخصیت بازی های مختلف و بازیگری مهارت خاصی دارد. اتزیو آدیتوره آخرین بازی: Assassin’s Creed: Revelations اگر از علاقه مندان به سری بازی های Assassin’s Creed باشید، حتما با یکی از شخصیت های اصلی این سری از بازی ها که اتزیو نام دارد، آشنایی دارید؛ شخصیتی که از نسخه دوم این سری از بازی ها معرفی شد و یکی از نوادگان الطیر، شخصیت نسخه اول این سری از بازی هاست. اتزیو در این سری از بازی ها با اتفاقات زیادی روبرو شده است. در نسخه دوم او شاهد کشته شدن پدر و برادرانش بود. او قربانی دسیسه ای شد که اگر به وقوع نمی پیوست، او هرگز به یک Assassin تبدیل نمی شد. در نسخه Brotherhood او رهبر گروه Assassin ها شد و با قدرتی که به دست آورد انتقام خانواده اش را از کسانی که باعث کشته شدن آنها شده بودند، گرفت. در سه نسخه اخیر سری بازی های Assassin’s Creed که اتزیو به عنوان شخصیت اصلی در آن حضور داشته است، بازیکنان با زندگی او آشنا شدند و ارتباط بیشتری با او برقرار کردند. در جدیدترین نسخه از این سری از بازی ها، اتزیو در زمان میانسالی و در زمانی که آثار پیری در چهره او مشخص است، سفری تازه به قسطنطنیه را آغاز می کند تا از اسرار ناگفته جدش الطیر باخبر شود. اتزیو از آن شخصیت هایی است که تا رسیدن به هدفی که دارد از کارهایش دلسرد نمی شود. زندگی او با اتفاقات تلخ و ماجراهای گوناگونی همراه بوده و همین موضوع او را به مردی قوی تبدیل کرده است. در Assassin’s Creed: Revelations بازیکنان برای آخرین بار اتزیو را مشاهده خواهند کرد و او را در آخرین ماجرایش همراهی می کنند. البته Ubisoft در اقدامی جالب یک انیمیشن کوتاه به نام Assassin’s Creed Embers را همراه با انتشار Revelations منتشر کرد. کول مک گرث آخرین بازی: Infamous 2 «قدرت های من قوی تر می شوند و مرا وسوسه می کنند تا کارهایی انجام دهم که حتی فکرش را هم نمی توانستم بکنم. بعضی وقت ها، خودم را هم نمی شناسم.» این جمله ای است که شخصیت اصلی سری بازی های Infamous، کول مک گرث می گوید.کول مانند دیگر ابرقهرمان های معروف، یک انسان معمولی بوده است. او یک پیک موتوری ساده بود که در شهر Empire City به کارش می رسید اما روزی یکی از بسته هایی که حمل می کرد منجر به مرگ هزاران نفر می شود اما او از این حادثه جان سالم به در می برد. این اتفاق زندگی او را متحول می کند، چرا که کول از آن اتفاق به بعد به قهرمانی با قدرت های الکتریسیته تبدیل می شود. کول قبل از اینکه به یک قهرمان تبدیل شود، دانشگاه را ترک می کند و به دنبال کسب و کاری تازه در شهر Empire City می رود اما این کارش باعث می شود که او از سوی خانواده طرد شود. مهمترین اشخاص زندگی کول، تریش دیلی و زک دانبار هستند. سری بازی های Infamous طوری طراحی شده اند که کول می تواند از قدرت هایش در راستای کارهای خوب یا بد استفاده کند. این دو روش باعث می شود که کول در آخر بازی به قهرمانی دوست داشتنی و معروف ویا به ضدقهرمانی ترسناک و منفور تبدیل شود. نکته جالب در دو نسخه ای که از سری بازی های Infamous منتشر شده، این است که در هر دو نسخه، دو شخص متفاوت صداگذار کول بوده اند. در نسخه اول آقای جیسون کوتل و در نسخه دوم آقای اریک لادین این کار را انجام داده است. کول فلپس آخرین بازی: L.A.Noire کول فلپس شخصیت اصلی بازی L.A.Noire، یک قهرمان جنگ است که به نیروی پلیس لس آنجلس ملحق شده. کول در خانواده ای نسبتا پولدار در کالیفرنیا به دنیا آمده است. پدر و پدر بزرگش یک کمپانی بزرگ کشتی سازی داشته اند و به همین دلیل شهرت بسیاری به دست آورده بودند.کول زمانی که در دانشگاه استنفورد تحصیل می کرده، تصمیم می گیرد به جنگ برود و به همین دلیل به دانشگاه نظامی می رود. در سال 1944 او با نیروی دریایی آمریکا به ژاپن می رود تا در جنگ اوکیناوا شرکت کنند. عملکرد او در جنگ باعث می شود که او مدال های زیادی دریافت کند و به عنوان یک قهرمان جنگ شناخته شود. پس از جنگ، او به نیروی پلیس ملحق می شود. عملکردش در نیروهای پلیس نیز همه را شگفت زده می کند. قدرت او در حل پرونده ها و شناسایی مجرم باعث می شود که او از یک افسر ساده به یک کارآگاه مشهور تبدیل شود. اینجا بود که نیروی پلیس به شدت نیاز به یک قهرمان داشت؛ کسی که بتواند از پس پرونده های جنایی بزرگ بربیاید و مجرمان را به دست عدالت بسپارد؛ فردی که در یک چشم به هم زدن به ستاره شهر تبدیل می شود. اما شخصیت کول بدون هنرنمایی آرون استتون (Aaron Staton) اصلا مورد توجه قرار نمی گرفت. استتون یک هنرپیشه حرفه ای است که صدا و حرکات او را در قالب کول مشاهده می کنید. فرمانده شپرد آخرین بازی: Mass Effect 3 در ابتدای معرفی این شخصیت بهتر است این نکته را یادآور شویم که بازیکنان می توانند در ابتدای سری بازی های Mass Effect نوع جنسیت شپرد را انتخاب کنند. شما می توانید بازی را با شخصیت مرد یا زن شروع کنید. در اینجا ما به معرفی شخصیت مرد فرمانده شپرد می پردازیم. طرفداران سری بازی های Mass Effect به خوبی با شخصیت اصلی این سری از بازی ها، فرمانده شپرد آشنا هستند. شپرد از جمله افرادی است که اکثر بازیکنان می توانند با او ارتباط برقرار کنند. او نمونه خوبی از یک فرمانده کاملا مقتدر است که سفینه اش را به خوبی اداره می کند. شخصیتی که بازی از شپرد نشان می دهد باعث شده شباهت زیادی به شخصیت محبوب سریال لاست، جک شپرد پیدا کند. حتی شباهت اسمی آنها هم دلیلی بر این ادعاست. فرمانده شپرد بسیار معروف است و همه از او حساب می برند. این موضوع به خوبی در طول بازی مشاهده می شود؛ فردی بسیار جسور که در اکثر موارد دست به ریسک های بزرگ می زند. یکی دیگر از مسائلی که باعث شده است شخصیت شپرد برای مخاطب ها بسیار جذاب باشد، صداگذاری بسیار خوب آن است. صداگذاری روی این شخصیت را مارک میر (Mark Meer) برعهده دارد. البته لازم به ذکر است که موشن کپر صورت و حرکات این شخصیت توسط یک بازیگر آلمانی به نام مارک وندرلو (Mark Vanderloo) صورت گرفته است. تغییرات داستانی بازی، تصمیماتی که شپرد در طول بازی می گیرد و اتفاقات مختلف، تاثیر مستقیمی روی بازی می گذارد و از همین بازی به بعد حالت های جدیدی از شخصیت او نمایش گذاشته میشوند. سری بازی های Mass Effect از جمله بازی هایی هستند که شخصیت های بسیار زیادی در آن وجود دارد که هر کدام از آنها نقش مهمی را در بازی ایفا می کنند اما شخصیت اصلی بازی مثل دیگر عنوان ها فردی بسیار مثال زدنی و تواناست. نیتن دریک آخرین بازی: Uncharted 3: Drake’s Deception نیتن دریک از جمله شخصیت های جدیدی است که در این نسل از کنسول های بازی به سرعت به شهرت رسید و یکی از معروف ترین شخصیت های دنیای بازی های رایانه ای و کنسول PS3 تبدیل شد. نیتن دریک را می توان هریسون فورد یا بروس ویلیس دنیای بازی های رایانه ای دانست؛ شخصی که همیشه در پی ماجراهای مختلف بوده و برای پی بردن به رازهای مختلف دست به هر کاری زده است. او یک کاشف گنج است و برای به دست آوردن گنجینه های مختلف دست به هر کاری می زند. او با همراه همیشگی اش، ویکتور سالیوان اتفاقات زیادی را پشت سر گذاشته اند. این شخصیت با الگوبرداری از هنریشگانی مانند هریسون فورد طراحی شده و در سال 2007 با بازی Uncharted به دنیا معرفی شد. نیتن، اسم واقعی این شخصیت نیست و نام واقعی اش همچنان مشخص نشده است. زندگی او به شکلی پیش رفت که او این نام را برای خودش انتخاب کرد. مادر نیتن زمانی که او پنج سال داشت، خودکشی می کند و پدرش هم او را رها می کند. نیتن در پرورشگاه بزرگ می شود و از این رو نام دریک را برای خودش انتخاب می کند. دریک نیز یک ماجراجو بوده و به کشورهای مختلف سفر کرده است. شاید دلیل اینکه نیتن به سرفرانسیس دریک علاقه مند می شود، همین ماجراجویی ها بوده باشد. او در 15 سالگی از پرورشگاه فرار می کند و برای پیدا کردن وسایلی که متعلق به سر فرانسیس دریک بوده است، به کلمبیا می رود. در کلمبیا اتفاقات زیادی رخ می دهد و این اتفاقات منجر به آشنایی او با ویکتور سالیوان می شود. در نسخه های اخیر این سری از بازی ها نیز نیتن عاشق دختری به نام الینا فیشر می شود؛ دختری که در بسیاری از ماجراهایی که نیتن در آن بوده، حضور داشته است اما شخصیت نیتن دریک بدون حضور نولان نورث هرگز به این محبوبیت دست پیدا نمی کرد. نولان نورث صداگذار و بازیگری است که به این شخصیت مجازی زندگی بخشیده است. نیتن دریک از آن دسته شخصیتی هایی است که با توجه به سنی که دارد، می تواند خودش را درگیر ماجراهای دیگری بکند. البته هنوز هم جا دارد که تیم سازنده Uncharted به این شخصیت دوست داشتنی وجه های جدیدتری اضافه کنند و اطلاعات دیگری را از او در بازی هایی که در آینده منتشر می شود، رو کنند. مارکوس فنیکس آخرین بازی سرجوخه Marcus Michael Fenix که در سری بازی های Gears of War با نام مارکوس فنیکس شناخته می شود، رهبری گروه دلتا را برعهده دارد. او یک قهرمان افسانه ای است و کارهایی که او در جنگ میان انسان ها و لوکاست ها انجام داده، زبانزد خاص و عام است. زندگی او مانند شخصیت های دیگری که در این سری از بازی ها دیده شده اند، تحت تاثیر روز حمله لوکاست ها به انسان ها کمه Emergence Day نام دارد، قرار گرفته است. مارکوس 21 سال قبل از Emergence Day به دنیا آمد و پدرش Adam و مادرش Elain نام دارد. پدر مارکوس نقش مهمی در زندگی او و اتفاقاتی که در کل سری بازی های Gears of war رخ داده، داشته و از این رو خانواده فنیکس نقش پر رنگی را در این داستان ایفا می کنند. مارکوس در 9 سالگی به مدرسه می رود و در آنجا با Dom آشنا می شود. دوستی آنها بسیار عمیق می شود و کار به جایی می رسد که آن دو ودر یک تیم به جنگ با لوکاست ها می روند. مارکوس تا قبل از نبرد Ephyra بسیار شجاعانه در برابر دشمنان مبارزه کرد؛ اما در این نبرد او پستش را برای نجات دادن پدرش ترک کرد. او با این کار نیز موفق نشد که پدرش، دکتر Adam Fenix را نجات دهد. مارکوس به دلیل ترک پستش در میدان جنگ از ارتش اخراج می شود و به زندگی با سیستم فوق امنیتی فرستاده می شود اما شرایط جنگ به شکلی پیش می رود که مارکوس بعد از سال ها به ارتش فراخوانده می شود و پس از اتفاقاتی که در اوایل نسخه اول رخ می دهد، او دوباره رهبر گروه دلتا می شود و همراه با دوست قدیمی اش Dominic Santiago ماموریت های مختلفی را پشت سر می گذارد. در نسخه دوم این سری از بازی ها مارکوس عاشق دختری به نام آنیا می شود؛ دختری که در سری بازی های Gears of War نقش پشتیبانی از مرکز فرماندهی را برای گروه دلتا ایفا می کرده است. در نسخه سوم سری بازی های Gears of War مارکوس اطلاعاتی دریافت می کند که بر اساس آنها، پدرش هنوز زنده است و این موضوع باعث می شود مارکوس برای پیدا کردن او ماموریتی بسیار خطرناک را آغاز کند. بازی Gears of War 3 پایان داستان مارکوس فنیکس و یارانش است و از این رو بازیکنان با سرگذشت و پایانی جالب برای داستان مارکوس مواجه می شوند. bartarinha
  3. البته این منبع اعلام کرد که در ایران هرچقدر که دلشان میخواهد میتوانند از این ویندوز استفاده کنند ( مایکروسافت هم حال میدهد )
  4. شرکت مایکروسافت در وب سایت خود اعلام کرد که در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۴ رسما هرگونه پشتیبانی از ویندوز XP و آفیس ۲۰۰۳ را متوقف خواهد کرد. این تصمیم در پی آن گرفته شد که شرکت مایکروسافت در زمان ارائه این محصولات اعلام کرده بود که ۱۰ سال آنها را گارانتی خواهد کرد و با ارائه آپدیت های امنیتی و … از آنها پشتیبانی میکند، اما با توجه به گذشت ۱۰ سال از زمان ارائه آنها به بازار در تاریخ یاد شده رسما این ۲ محصول مایکروسافت به طور کامل بازنشسته اعلام می شوند و از نصب آنها بر روی دستگاه های سازندگان نیز جلوگیری به عمل خواهد آمد. خبر انلاین
  5. شرکت فولکس واگن خودروی جدید هیبریدی خود را مورد آزمایش قرار داد و توانست به سرعت بسیار خوب ۲۹۸.۳۶۳ کیلومتر در ساعت برسد. این رکورد بر روی دریاچه نمک به ثبت رسید که سریع ترین رکورد یک خودروی هیبریدی بر روی دریاچه ی نمک به حساب می اید, همچنین این خودرو میتواند ظرف ۹ ثانیه از سرعت ۰ کیلومتر به ساعت به سرعت ۱۲۰ کیلومتر در ساعت برسد که نه تنها بهترین شتاب را بین خودروهای هیبریدی چهار در داراست بلکه در ردیف خودروهای بنزینی چهار در نیز رکورد خوبی به حساب می آید. قدرت این خودرو از یک موتور هیبریدی ۴ سیلندر VW به همراه توربو شارژ تامین می شود. این خودرو قرار است در سال ۲۰۱۳ آماده فروش می شود. خبر انلاین
  6. واقعا دست کریم باقری و امسال کریم جان رو از دور میبوسم و از همه کسانی که به نوعی در این کار خدا پسندانه شرکت کردند تشکر و قدردانی میکنم . :clapping: @};- بدرود
  7. تشکر ویژه کریم باقری از همه مردم ایران/ممنونم که به من اعتماد کردید/با پولی که جمع کرده ام چند واحد مسکونی در آذربایجان می سازم لیگ برتر - کریم باقری سرانجام لیست نفرات و شرکت هایی که در زلزله آذربایجان شرقی کمک کردند را اعلام کرد. یک روز پس از حادثه ای که برای مردم ورزقان و اهر پیش آمد کریم باقری با کمک خبرآنلاین شروع به جمع آوری کمک های مردمی کرد.او سری به بازارهای تهران و تبریز زد و شماره حساب شخصی اش را در اختیار خبرآنلاین قرار داد تا مردم عادی هم کمک کنند.انصافا مردم هم خوب کمک کردند و کاپیتان سابق تیم ملی ایران از ابراز همدردی آنها ابراز رضایت دارد و می گوید:«تشکر می کنم از همه مردم ایران عزیز که به بنده اعتماد کردند.از همه آنها تشکر می کنم.» :clapping: باقری با اشاره به کسانی که در این اقدام خیر کمک کرده اند می گوید:« باید از همه مردم تشکر کنم.عرض کنم که در این کار خیر باشگاه های پرسپولیس و سایپا،بازیکنان دو تیم،موسسه مالی و اعتباری فردوسی،کسبه خیابان باب همایون و صور اسرافیل،کسبه بازار تبریز ،شرکت پارسیان راشه پویان،شرکت مهندسی توسعه صنایع کاربردی جنوب،شرکت پومش،رسول خطیبی،محمد محرر،حسن خانمحمدی،مازیار میری کارگردان سینما و برخی از دوستان و هنرمندان که با ایشان در ارتباط بودند و همچنین سایت خبرآنلاین که شماره حساب من را اعلام کرد به من کمک کردند.» :clapping: باقری در مورد اینکه چه مبلغی را توانسته در این اقدام خیرخواهانه جمع آوری کند هم حرف زد و گفت:«رقم خوبی جمع شد.چیزی نزدیک به 200 میلیون تومان.البته باید تشکر ویژه ای هم داشته باشم از کسانی که برای من کمک هایشان را کارت به کارت کرده اند.متاسفانه اسامی آنها را نمی دانم اما یک سری از ایمیل هایی را که دوستانم برایم خوانده اند را دیده ام.از مردم واقعا ممنون هستم.هر کس هر چه در توانش بود کمک کرده است.ازبیست هزار تومان به بالا مردم کمک کرده اند.برخی ها حتی دانشجو بوده اند.خوشحالم که آنها به کریم باقری اعتماد کردند.» :clapping: کاپیتان سابق تیم ملی ایران در مورد مناطق زلزله زده هم اظهار نظر می کند و می گوید:«درصد تخریب ها بالا بود.برخی از جاها هم بیش از اندازه آسیب دیده بود.خدا را شکر که از لحاظ مایحتاج اولیه کمبودی وجود ندارد.فقط به نظر من باید مدیریت شود تا مواد غذایی آسیب نبیند.به عنوان مثال آب معدنی در آنجا فراوان است اما همه آنها زیر آفتاب قرار دارند.در این باره مسئولان باید شرایطی را فراهم کنند که این مواد غذایی فاسد نشود.» :clapping: او در پایان در مورد اینکه با این کمک های مردمی قرار است چه کاری انجام بدهند می گوید:«ما سعی کرده ایم که از لحاظ روحی با زلزله زدگان همدردی کنیم.این وظیفه ما و خیلی از ورزشکاران و هنرمندان بود.شاید این مصیبت روزی برای ما هم اتفاق بیفتد.من با هماهنگی هایی که با آقای بیگی(استاندار)و همچنین پور جمشید(فرمانده سپاه)انجام داده ام قرار است چند واحد مسکونی در آنجا احداث کنیم.قرار است آنها منطقه ای را در اختیار ما قرار بدهند تا بتوانیم در آنجا این واحد ها را احداث کنیم.» @};- خبر انلاین
  8. دزدی که ندونه کجا میره دزدی دزد نیست / همین طور سرشو انداخته پایین رفته تو دیده ااااا خونه استیوه !!
  9. Ata_Se7en

    سرقت از خانه خالی استیو جابز

    اینجا خانه استیو جابز موسس و مدیرعامل محبوب شرکت بزرگ اپل در پائولو آلتو است؛ خانه‌ای که اطرافش در روز مرگ او با انبوهی از دسته گل‌ها و سیب‌های تقدیمی طرفدارانش تزیین شده بود، حالا در حال بازسازی و تعمیر و البته خالی از سکنه است. همین موضوع بهانه‌ای شده است تا این خانه در روز هفدهم ماه جولای گذشته مورد سرقت قرار بگیرد. پلیس دزد را که شخصی فقیر و سابقه‌داری به نام «کریم مک فارلین» بوده دستگیر کرده و تخمین زده است که اشیای سرقت شده در مجموع ارزشی برابر 60 هزار دلار داشته است. مک فارلین وقتی وارد خانه خالی شده و متوجه شده است که این خانه استیو جابز است، بلافاصله کیف پول، گواهینامه رانندگی و کامپیوتر شخصی مخصوص جابز را دزدیده است. itiran
  10. اولترابوک‌های سري S بر اساس اطلاعات ارائه شده حداکثر داراي ضخامت 21 ميلي‌متر هستند و در بدنه آنها از رنگ خاکستري ملايمي استفاده شده است که اين موضوع منجر به جذابيت هر چه بيشتر آن مي‌شود. بعد از ارائه موفق محصولاتي متعدد در زمينه تجهيزات قابل حمل (نت‌بوک / نوت‌بوک/تبلت) شرکت ايسوس به تازگي و در راستاي حرکت اينتل براي ساخت و توسعه اولترابوک ها محصولات سري S خود را از اين سري براي تکميل محصولات اولترابوک توليدش به بازار ارائه کرد. اولين موضوعي که در اين سري از محصولات ايسوس به چشم مي‌خورد طراحي جذاب آن است. اولترابوک‌های سري S بر اساس اطلاعات ارائه شده حداکثر داراي ضخامت 21 ميلي‌متر هستند و در بدنه آنها از رنگ خاکستري ملايمي استفاده شده است که اين موضوع منجر به جذابيت هر چه بيشتر آن مي‌شود. براي استفاده بهتر از اين دستگاه ايسوس در اين سري از يک تاچ پد بزرگ که به فناوري Gesture‌مجهز شده است، استفاده کرده است که اين موضوع امکان مديريت بهتر دستگاه را فراهم مي‌کند همچنين تعبيه يک صفحه‌کليد با چيدمان مناسب جذابيت استفاده و تايپ را در اين محصول دو چندان کرده است. علاوه بر اين مورد وجود امکاناتي مانندي فناوري صوتي Sonic Master که باعث بهبود و توسعه فرکانس‌هاي صوتي مي‌شود و همچنين تعبيه پردازنده گرافيکي Geforce GT 635M که امکان پردازش‌ گرافيکي و ويديوي بهتر را به اين محصول مي‌دهد اولترابوک های سري S را به گزينه‌اي مناسب براي ايجاد يک مرکز صوتي و تصويري کاربردي تبديل مي‌کند. اما اين تمام ماجرا نيست چون ايسوس با تعبيه فناوري Super Hybrid Engine II اين امکان را فراهم کرده است که در زماني حدود دو ثانيه به راحتي بتوانيد اين محصول را راه‌اندازي کنيد و به سرعت به کار خود برسيد که اين موضوع به گونه‌اي تداعي‌کننده کار با يک اسمارت‌فون قدرتمند است که در کمترين زمان براي کار به قابليت‌هاي آن دسترسي خواهيد داشت. همچنين در زماني که تنها 5 درصد از باتري نوت‌بوک باقي مانده است به طور خودکار اطلاعات در حال اجرا در فضايي مناسب ذخيره شده تا در هنگام تمام شدن باتري اطلاعات کاربر از بين نرود (البته قبل از خاموش کردن هشداري به کاربر داده مي‌شود.) itna
  11. ۸. تعیین موقعیت‌ روی نقشه به کمک پین (Pin) کردن‌های دستی در آیفون شما به راحتی می‌توانید یک پین به نقشه اضافه کنید، که شما را به سادگی برای مسیریابی یا اشتراک‌گذاری موقعیت‌تان یاری می‌کند. در سمت چپ و پایین نقشه، آیکونی شبیه به یک دفترچه در حال ورق خوردن وجود دارد. برای دیدن گزینه‌های پین کردن روی نقشه، کافی‌ است آن را لمس کنید. نقاطی که به صورت دستی (یعنی با استفاده از گزینه Drop Pin) به نقشه پین شده‌اند، در نقشه با پین‌های ارغوانی مشخص می شوند. پس از ثبت موقعیت جغرافیایی، یک برچسب نیز به آن اضافه خواهد شد، که پین را بسیار کاربردی می‌کند. با زدن روی برچسب، گزینه‌هایی برای مسیریابی به شما ارائه می‌شود. گزینه‌هایی برای رفتن از این موقعیت به مکان دیگر یا رسیدن به این موقعیت از مکان دیگر. علاوه بر این شما می‌توانید از طریق پیام کوتاه یا ایمیل، موقعیت جغرافیایی خود را به اشتراک بگذارید. به همه این‌ها امکان اضافه کردن موقعیت پین شده به Bookmarkها را نیز بیافزایید. حالا که درباره نقشه صحبت شد بهتر است این مسأله را نیز مطرح کنم که آیا می‌دانید اگر آیکون فلش، پایین و سمت چپ نقشه را بزنید، آیفون شروع به محاسبه و جهت‌یابی موقعیت شما نموده و در پایان موقعیت شما را به همراه جهت حرکت‌تان، به طور دقیق نمایش می‌دهد؟ هوشمندانه است، نه؟ ۹. حذف کردن به کمک کشیدن انگشتان روی صفحه (Swipe) باید گفت امکانات راحت زیادی برای پاک کردن سریع پیام‌ها وجود دارد. متداول‌ترین راه، پاک کردن چندین پیام به طور همزمان است. برای این کار (مثلاً در قسمت ایمیل) دکمه Edit را انتخاب کنید. حالا پیام‌های مورد نظر خود را انتخاب کرده و دکمه قرمز رنگ بزرگ Delete را بزنید. البته به جای این کار می‌توانید انگشت خود را روی پیام‌ها بکشید. در Inbox، انگشت خود را از راست به چپ روی پیام بکشید تا دکمه Delete ظاهر شود. حالا کافی‌است دکمه Delete را بزنید تا پیام شما حذف شود. کاربران Gmail در ابتدا ممکن است به جای دکمه Delete با دکمه Archive مواجه شوند. برای همین قبل از کار با حساب کاربری جیمیل‌تان باید تنظیمات اولیه را Set کنید. برای همین از صفحه اصلی به منوی تنظیمات و سپس به قسمت Mail, Contacts, Calenders رفته و سپس وارد قسمت Google Mail شوید و گزینه Archive را در حالت Off قرار دهید. از این به بعد به جای دکمه آرشیو، دکمه Delete ظاهر خواهد شد. این روش علاوه بر ایمیل‌ها، برای پیام‌ها (Messages)، یادداشت‌ها (Note) و خیلی چیزهای دیگر کاربرد دارد. ۱۰. افزودن پوشه‌ها به داک (Dock) پایین صفحه ا مکان ایجاد پوشه (Folder) یکی از بزرگترین اصلاحات iOS محسوب می‌شود که برای سازماندهی و دسترسی به اپلیکیشن‌ها، بسیار پرکاربرد است. استفاده از پوشه‌ها، ترفند شسته‌رفته‌ای است برای اینکه اپلیکیشن‌های پر استفاده خود را در صفحه اصلی آیفون داشته باشید. برای ایجاد پوشه، یکی از اپلیکیشن‌ها را لمس کرده و انگشت خود را نگه دارید تا آیکون‌ها شروع به لرزیدن کنند. حالا اپلیکیشن مورد نظر خود بر روی اپلیکیشنی بکشید که می‌خواهید این دو باهم در یک پوشه قرار بگیرند. آیفون به صورت خودکار و با توجه به محتویات پوشه، یک نام برای آن انتخاب می‌کند، اما شما می‌توانید با لمس و نگه داشتن انگشتتان روی پوشه، نام آن را تغییر دهید. هرگاه یکی از چهار اپلیکیشن درون داک (یادآوری: در هر زمان، فقط چهار اپلیکیشن درون داک قرار می‌گیرد) را برای خود بدون استفاده دیدید، آن را از داک بیرون کشیده و به جای آن یک پوشه را خیلی سریع و راحت درون داک قرار دهید. و سرانجام اینکه، به کمک این ترفند و ساخت هوشمندانه چند پوشه (مثلاً پوشه کاری، پوشه بازی‌ها، پوشه ابزارها و...)، شما قادر خواهید بود به جای جستجوی یک اپلیکیشن بین چندین و چند صفحه مختلف، هر چیزی را که نیاز دارید روی داک صفحه اصلی داشته باشید و با یک تپ، اجرا کنید. نظر شما درباره این ترفندها چیست؟ آیا ترفندهای دیگری را می‌شناسید؟ تجربه خود را در به کارگیری این ترفندها با ما به اشتراک بگذارید.
  12. 5. استفاده‌های بیشتر از دوربین جلویی، نه فقط برای FaceTime دوربین جلویی آیفون فقط برای استفاده از ابزارFaceTime نیست. شما به کمک آن می‌توانید (همانند تصویر بالا) پرتره‌هایی ساده یا ویدئوهای کوتاهی از خود تهیه کنید. برای دسترسی به دوربین جلویی، ابتدا دوربین آیفون را فعال کنید. حال در سمت راست و بالای صفحه، آیکونی را لمس کنید که یک عکس دوربین با دو فلش به دور آن دارد. این آیکون به دوربین جلوئی و نمایش آنچه روبروی آن است سوئیچ می‌کند. به این معنی که با زدن این آیکون، تصویر خود را در صفحه آیفون خواهید دید. حالا کافی‌است در لحظه مناسب، عکس‌ خود را بگیرید. علاوه بر این در سمت چپ و پایین صفحه، گزینه ‌ای نیز برای پرش بین دوربین عکاسی و ویدئو وجود دارد که با کشیدن آن به چپ (فعال‌سازی ویدئو) و یا به راست (فعال‌سازی دوربین عکاسی)، می‌توانید ویدئو ضبط کرده یا عکس بگیرید. ۶. ذخیره سازی و اجرای PDF ها در اپلیکیشن iBook iBook، از جمله اپلیکیشن‌های محبوب آیفون است که برای مطالعه کتاب‌های الکترونیکی طراحی شده است. در آیفون، شما قادر به مشاهده سریع فایل‌های PDF هستید ولی جالب‌تر این است که می‌توانید فایل‌های PDF خود را به صورت خودکار در iBook ذخیره (Auto-Save) کنید و از طریق همین نرم‌افزار نیز به آن‌ها دسترسی داشته باشید. تنها کافی‌است فایل‌های PDF را لمس کرده و انگشت خود را نگه دارید تا منوی مرتبط باز شود. حالا گزینه Open in iBook را انتخاب کنید تا فایل‌های PDF به iBook ارسال شوند. از این به بعد فایل‌های PDF شما از طریق اپلیکیشن iBook قابل دسترس هستند. ۷. تبدیلiBook به کتاب صوتی (Audio Book) از دیگر امکانات بخش Accessibility آیفون، ویژگی صفحه خوانی مبتنی بر حرکت است که VoiceOver نامیده می‌شود و برای کمک به کاربران دچار ضعف بینائی است. VoiceOver با استفاده از کنترل‌های کمی متفاوت‌تر (مثلاً دابل تپ برای انتخاب یا کشیدن سه انگشت برای پیمایش)، در اصل هرچیزی را که بر روی صفحه نمایش است، با صدای بلند می‌خواند. به این معنی که گذشته از کاربردهای مشخص این ویژگی برای کاربران دارای اختلال دید، iBook به کمک VoiceOver ‌می‌تواند به کتاب صوتی تبدیل شود. برای فعال‌سازی این ویژگی از منوی تنظیمات به General و سپس به Accessibility بروید و گزینه VoiceOver را در حالت On قرار دهید. پس از انجام چند تنظیم کوچک (مثلاً تنظیم سرعت خواندن متون) می‌توانید آیفون خود را به صورت جدیدی کنترل کنید. بعد از فعال کردن VoiceOver هرگاه آی‌بوک را اجرا کنید، VoiceOver متن انتخاب شده را برای شما خواهد خواند. عمل‌کرد VoiceOver شاید در عمل آنگونه که دوست دارید، نباشد ولی چشم‌های خسته، بابت اینکه متنی برای آن‌ها خوانده شود، از شما متشکر خواهند بود.
  13. امروز قصد داریم به چند نکته کاربردی در ایفون ۴ اشاره کنیم که می‌تواند باعث افزایش کارایی گوشی شده و به نتایج مطلوب‌تری در استفاده از آیفون منتهی شود. با ما همراه باشید. ۱. تغییر در ترتیب نمایش نتایج جستجوی Spotlight Spotlight سیستم جستجوی معروف OS X و iOS محسوب می‌شود، که به کمک آن می‌توان در حافظه دستگاه به دنبال هر چیزی گشت. کارایی Spotlight نسبت به نسخه اولیه آن بهبود فوق‌العاده‌ای یافته است و شما می‌توانید با انجام تنظیماتی ساده، نتایج جستجو را برای خود بهتر و مطلوب‌تر کنید. از صفحه اول به منوی تنظیمات (Settings) رفته و از آنجا وارد General شده و سپس به Spotlight Search بروید. با ورود به این قسمت، لیست دسته‌های مختلفی را می‌بینید، که جستجوی شما در بین آن‌ها انجام می‌گیرد (یادآوری: با لمس هر کدام از دسته‌ها می‌توانید آن‌ها را از لیست جستجوی آیفون حذف و یا به لیست اضافه کنید. هر دسته‌ای که سمت چپ آن یک تیک آبی رنگ وجود دارد در لیست جستجوی Spotlight قرار گرفته است). ترتیب نمایش نتایج جستجو، مشابه ترتیب قرار‌گیری این لیست‌ها، و از بالا به پایین است. برای مثال در شکل فوق ابتدا نتایج جستجوی یافته شده در دسته Applications نمایش داده می‌شود و در پایین آن نتایج دسته Mail و سپس Contacts و الی‌ آخر. شما به راحتی می‌توانید ترتیب نمایش نتایج را به دلخواه خود تنظیم کنید. برای این‌کار سه خط موازی سمت راست هر دسته را لمس کرده و انگشت خود را نگه دارید و نوار آن دسته را به بالاتر یا پایین‌تر ببرید. این ویژگی می‌تواند بر اساس اینکه در زمان جستجو، چه نتایجی برای شما اولویت دارد (ایمیل‌ها، اپلیکیشن‌ها، شماره تماس‌ها و ...) در صرفه‌جویی در زمان به شما کمک شایانی کند. ۲. جلوگیری از چرخش صفحه نمایش (Screen Orientation) یکی از ویژگی‌های فوق‌العاده برای علاقه‌مندان به مطالعه قبل از خواب و نرم‌افزار iBook، قفل کردن صفحه در حالت عمودی (Portrait) است. به این صورت از چرخش‌های بی‌موقع و ناخواسته صفحه نمایش در حالت‌های مختلف جلوگیری می‌شود. برای فعال‌سازی این ویژگی، دکمه Home را دوبار بزنید تا نوار نرم‌افزارها در پایین صفحه باز شود. حال نوار را به سمت چپ بکشید تا یک آیکون خاکستری رنگ پدیدار شود، که درون آن یک قفل و یک فلش دایره‌ای وجود دارد. حالا کافی‌ است آیکون را لمس کنید تا (مانند تصویر فوق) صفحه در حالت عمودی قفل شود. البته پر واضح است که برای باز کردن قفل، کافی‌است مجدداً آن را لمس کنید! ۳. تغییر رنگ‌بندی صفحه به حالت White on Black این یکی، از ویژگی‌های دسترسی‌پذیری (Accessibility) آیفون محسوب می‌شود، که باعث ایجاد کنتراست بالاتر و وضوح بیشتر صفحه نمایش می‌شود. ولی انجام این‌کار تلفن شما را تا حدودی متفاوت‌تر می‌کند. برای این‌کار پس از ورود به منوی تنــظیمـات، به General رفــته و ســـپس Accessibility را انــتخــاب کـــنید و گزینه White on Black را روی On تنظیم کنید. از حالا رنگ‌های صفحه نمایش در حالت معکوس (Invert) هستند. اما جادوئی که اپل برای این کار استفاده می‌کند احتمالاً بیش از اینکه یک عملکرد نرم‌افزاری محسوب شود مربوط به صفحه نمایش آیفون است. برای دیدن این افکت در عمل، باید این کار را با عکس‌های واقعی خود انجام دهید تا متوجه شوید که این امکان تا چه حد می‌تواند جادویی و البته کاربردی باشد. ۴. ساخت و درج آیکون برای وب‌سایت‌ها در صفحه اصلی این یکی، برای کسانی که از وب‌سایت‌هایی بازدید می‌کنند که اپلیکیشن‌های اختصاصی ندارند، گزینه بسیار خوبی محسوب می‌شود. شما به راحتی می‌توانید یک میانبر (Shortcut) از هریک از وب‌سایت‌های مورد علاقه خود در سافاری ساخته و در صفحه اصلی قرار دهید. کافی‌است به وب‌سایت مورد نظر خود (در این مثال google.com) وارد شده و تا بارگزاری کامل صفحه صبر کنید. حالا علامت + را لمس کنید و در پایین صفحه گزینه Add to Home Screen را انتخاب کنید. سپس باید یک نام مناسب به آن اختصاص دهید. حالا، همان‌گونه که در تصویر زیر مشاهده می‌کنید یک میانبر از وب‌سایت شما در صفحه اصلی ایجاد شده است. zoomit
  14. درسته ارمین جان ولی هنوز برای انتقال به ویندوز 8 زوده / قید اون چند درصد قدرت رو هم زدیم / تازه داریم از هفت سردر میاریم که چی به چیه ....
  15. من که 1100 دارم چند بارم تو اب افتاده که خوشبختانه چیزیش نشده / تبلیغات گوشی 1100 :D
  16. درقسمت قبلی مقاله در مورد خودکار کردن ویندوز، بازگردانی به حالت قبل و مدیریت کتابخانه‌ها برایتان نوشتیم و حالا وقت آن رسیده تا قسمت دوم مقاله و چهار قابلیت باقیمانده فراموش شده ویندوز ۷ را برایتان شرح دهیم. چهار – Homegroups: به اشتراک گذاری فایل ها به آسانی آب خوردن اگر در خانه بیش از یک کامپیوتر با ویندوز ۷ دارید احتمالاً می‌خواهید فایل‌هایی را بین آنها به اشتراک بگذارید. Homegroup ها آسان‌ترین راه به اشتراک‌گذاری فایل‌ها هستند؛ با این روش نه تنها می‌توانید به فایل‌های به اشتراک گذاشته دسترسی دائم داشته باشید بلکه می‌توانید تجهیزاتی مانند پرینتر را نیز بین سیستم‌ها به اشتراک بگذارید. برای ساختن یک Homegroup ابتدا باید به یک شبکه خانگی متصل شوید، این شبکه می‌تواند LAN یا WiFi باشد. سپس وقتی از شما سوال شد که این شبکه چطور شبکه‌ای است باید گزینه Home Network که با آیکن یک خانه مشخص شده است را انتخاب کنید به صورتی که وقتی بر روی آیکن کانکشن‌ها کنار ساعت کلیک می‌کنید تصویر آیکن یک خانه درج شده باشد. برای تغییر نوع کانکشن می‌توانید Network and Sharing Center را باز کرده و از قسمت View your active networks نوع آنها را تغییر دهید. حالا می‌توانید Homegroup را در منوی استارت جستجوی کرده و Create a HomeGroup را بزنید و کتابخانه‌ها و پرینترهایی را که علاقه دارید به اشتراک بگذارید. اگر با کتابخانه‌ها و مزایای زیاد آنها آشنایی ندارید می‌توانید به قسمت اول مقاله مراجعه کنید. پنج – Jump List: یک کلیک تا فرمان مورد نظر این قابلیت از جمله قابلیت‌های ساده و از پیش تنظیم شده و البته مفیدی است که کمتر کسی از آن استفاده می‌کند. Jump List در حقیقت با راست کلیک روی دکمه‌های تسک بار پایین صفحه باز می‌شود و برای هر برنامه امکانات و موارد مخصوص آن را دارد. به طور مثال در Word می توانید فایل های باز شده اخیر را مشاهده کنید و در گوگل کروم صفحات اخیر، صفحات بیشتر مشاهده شده و قابلیت ایجاد یک تب معمولی یا امن وجود دارد. شاید بدانید که با میانبر کلید ویندوز + اعداد بالای کیبرد می‌توانید بین دکمه های تسک بار سوییچ کنید؛ حالا اگر کلید Alt را هم نگه دارید منوی Jump List هر کدام باز خواهد شد. اگر به نظرتان این منو امکانات مورد علاقه‌تان را ندارد و یا برنامه‌های مورد نظرتان این منو را خالی گذاشته‌اند می‌توانید با برنامه Jumplist Extender موارد مورد علاقه‌تان را به Jump list برنامه‌های مختلف اضافه کنید. شش – Resource Monitor: به موتورخانه ویندوزتان سرک بکشید تسک منیجر ویندوز امکانات خوبی برای مشاهده و مدیریت برنامه‌ها و تسک‌ها دارد اما اگر می‌خواهید بیشتر از پشت پرده ویندوز خودتان سر در بیاورید و کنترل و مدیریت دقیق‌تری داشته باشید بهتر است Resource Monitor را امتحان کنید. این برنامه امکانات بهتر و دقیق‌تری را برای مشاهده درصد استفاده CPU، رَم، هارد دیسک و شبکه در اختیارتان قرار می‌دهد تا بفهمید واقعاً در موتورخانه ویندوزتان چه می‌گذرد. کافیست عبارت Resource Monitor را در منوی استارت تایپ کنید و وارد برنامه شوید تا با زبانه Overview مواجه شوید. با تیک زدن تسک‌ها می‌توانید استفاده آنها را از منابع سیستمی مشاهده کنید. به این ترتیب می‌توانید متوجه شوید کدام برنامه‌ها سرعت سیستم را پایین آورده‌اند و یا مقصر هزینه‌های بالای اینترنت شما هستند. هفت: Reliability Monitor: عیب‌یابی به سبک کاراگاهان! اگر به تازگی متوجه خطاهایی مشابه از سوی برنامه‌ها و بسته شدن ناگهانی آنها شده‌اید یک برنامه تقریباً مخفی در ویندوز به نام Reliability Monitor می‌تواند در کشف منبع مشکل به شما کمک کند. این برنامه زمان و تاریخ تمامی خطاها را ثبت می‌کند و به این ترتیب می‌توانید متوجه شوید مشکلات از چه زمانی شروع شده‌اند و با کمی دقت و حافظه برنامه مخرب را شناسایی کنید. برای استفاده از این قابلیت باید عبارت “view reliability history” را در منوی استارت تایپ کرده و اینتر کنید تا برنامه باز شود. با کلیک بر روی هر ستون می‌توانید تمامی خطاهای مربوط به همان روز را مشاهده کنید. نمودار نشان داده شده نیز میزان پایداری ویندوزتان را در طول هفته یا ماه نمایش می‌دهد. farnet
  17. ارمین جان دستت طلا / ولی من که هنوز با هقت کار دارم
  18. توالت، ماشین های لباس شویی، لیوان های چای و قهوه، آب و هوای بارانی شمال و… جذابیت ها و سودمندی خاص خود را داشته و همه به آنها علاقه مندند! البته این علاقه تا زمانی است که آنها ریه های موبایل دلبندتان را پر از آب نکرده باشند و شما را با یک موبایل موش آب کشیده تنها نگذارند: یک جسد بی روح از فلز و شیشه و پلاستیک. موبایل تان را درون وان حمام انداخته اید؟ اشتباها موبایل از جیب تان رها شده و درون توالت غوطه ور شده؟ وای، نه باید به فکر یک موبایل دیگر باشم! صبر کنید. زیاد نگران نباشید. تنها این مراحل را دنبال کنید و امیدوار باشید که جان تازه ای به کالبد اسمارت فون غرق شده تان دمیده شود. البته فراموش نکنید که لیست «کارهایی که نباید انجام دهیم» را هم دنبال کنید. زیرا برخی افسانه ها و عقاید عمومی برای نجات موبایل آبدیده! کاملا اشتباه هستند. پس اقدامات ضروری هنگام شنای موبایل را با هم مرور کنیم. چه باید کرد؟ در حالی که باز کردن و جدا کردن قطعات درونی موبایل تان می تواند برای خشک شدن کامل آن، کاملا موثر و مفید باشد. اما این کار علاوه بر نیاز به تجهیزات خاص و تخصصی، این احتمال را هم در بر دارد که زندگی موبایل برای همیشه پایان یابد! پس مطمئنا چنین کاری را پیشنهاد نمی کنیم. بگذارید راه های کم خطرتری را بررسی کنیم: ۱- اول از همه موبایل بیچاره را از غوطه وری در آب نجات دهید. زیرا هرچه بیشتر در آب شناور باشد، ریسک آسیب دیدگی آن افزایش می یابد. ۲- به هیچ وجه سعی نکنید که سلامت موبایل یا احتمال کارکرد آن را امتحان کنید. هیچ یک از دکمه های آن را نزده و سعی نکنید آن را روشن کنید. زیرا با هرگونه فشار بر روی دکمه ها ممکن است مایعات بیشتر به درون موبایل فرو روند. ۳- در همه موارد اولین و بهترین کار این است سریعا باتری دستگاه را خارج کنید، زیرا ورود هرگونه نیروی برق به موبایل ممکن است باعث ایجاد مدار کوتاه در دستگاه و آسیب های جدی می شود. ۴- اگر از یک موبایل با باتری غیرقابل تعویض (همانند آیفون یا لومیا ۹۰۰) استفاده می کنید، امکان بیرون آوردن باتری را نخواهید داشت. پس باید کمی خطر را به جان خریده و دکمه پاور آن را فشار دهید تا در صورت روشن بودن دستگاه، آن را خاموش کنید. در این مرحله حداکثر احتیاط را کرده و حداقل دکمه ممکن را فشار دهید. ۵- تمامی قطعات جانبی موبایل را از آن جدا کنید، جلد، قاب ها، سیم کارت، کارت حافظه جانبی و… همچنین درپوش های تمام پورت ها را باز بگذارید تا تهویه بهتر انجام شود. ۶- با یک حوله همه قطعات و بدنه بیرونی دستگاه را خشک کنید. مواظب باشید که قطرات آب بدنه بیرونی به درون گوشی چکه نکنند. بهتر است در این مرحله از دستمال کاغذی استفاده نکنید. زیرا ممکن است ورود پرزهای آن به درون پورت ها و بخش های مختلف مشکل ساز شود. ۷- حتی وقتی موبایل کاملا خشک به نظر می رسد، به احتمال زیاد هنوز مقداری رطوبت درون آن پنهان است که باید قبل از روشن کردن دستگاه، آنها را هم خارج کنیم. یکی از کارهایی که اغلب افراد در این حالت پیشنهاد می کنند، فرو بردن موبایل در یک کاسه برنج خام خشک است. مواد خشک کن و جاذب رطوبت همچون برنج، قابلیت ویژه ای در جذب رطوبت دارند. برای این کار همچنین می توانید از بسته های ژل سیلیس استفاده کنید. این بسته ها را در اغلب بسته بندی لوازم الکترونیک و کفش های خارجی می توانید بیابید. البته هنگامی که به هیچ ماده جاذبی دسترسی ندارید، برنج خام بهترین گزینه است. موبایل را درون یک جعبه دربسته و عایق گذارده و آن را به طور کامل با ماده جاذب رطوبت بپوشانید. آن را برای ۲۴ تا ۴۸ ساعت گوشه ای رها کنید تا برنج ها تمامی رطوبت درون موبایل را به خود جذب کنند. ۸- هنگامی که اطمینان یافتید موبایل کاملا خشک شده است، باتری را در جای خود قرار داده و سعی کنید آن را روشن کنید. امیدوارم خوش شانس باشید! چه نباید بکنیم برخی ادعا می کنند شیوه سریع و موثر خشک کردن موبایل خیس، استفاده از سشوار یا حرارت دادن دستگاه به هر شیوه دیگر است. اگر چه ممکن است این شیوه تمامی رطوبت درون دستگاه را با موفقیت بخار کند، اما این خطر وجود دارد که گرمای بیش از حد باعث آسیب جدی به قطعات درونی موبایل گردد. در مواقعی که آب دیدگی دستگاه بسیار شدید باشد، بخار آب ممکن است کاملا از دستگاه بیرون نرفته و در گوشه ای دیگر از تلفن دوباره متراکم شده و تشکیل رطوبت دهند. شاید به طور موقت با این شیوه مشکل تان حل شود، اما خطرات آن بسیار بیشتر هستند. پس این روش را به هیچ وجه پیشنهاد نمی کنیم. یکی دیگر از پیشنهاداتی که اغلب شنیده می شود، این است که موبایل تان را درون فریزر قرار دهید. و البته آن را درون دستمال حوله ای بپیچید تا از یخ زدن آن جلوگیری شود. دلیل این پیشنهاد آن است که با نزدیک شدن آب به دمای انجماد رسانایی آن کاهش می یابد و جلوی تشکیل مدار کوتاه در دستگاه را می گیرد. البته این به هیچ وجه یک راه حل بلند مدتی نیست. زیرا به زودی با گرم شدن گوشی و ذوب یخ ها، دوباره همان مشکل قبلی رخ خواهد داد. البته اگر خوش شانس باشید و صدمات بیشتر و شدیدتری به وقوع نپیوندد. مشکل دیگر این است که احتمالا باعث شکنندگی زیاد صفحه نمایش گوشی می شود که خطر و آسیب های آن بسیار بیشتر از تشکیل مدار کوتاه بوده و تعمیر آن بسیار پر هزینه تر خواهد بود. برای آب دیدگی های کمتر، ممکن است بگویند که شما تنها به خشک کردن بدنه بیرونی موبایل تان اکتفا کنید و در این حالت فراموش نکنید که ورودی هایی چون هدفون، سیم کارت و یو اس بی را هم به دقت خشک کنید. برخی پیشنهاد می کنند شاید در این حالت یک دستمال پیچیده شده به دور خلال دندان کمک خوبی باشد. خطری که در این مرحله گوشی تان را تهدید می کند، باقی ماندن پرزها و تکه های دستمال درون ورودی های دستگاه و آسیب جدی به آنها است. یک پیشنهاد دیگر شارژ بیش از حد موبایل است که باعث گرم شدن موبایل و بخار آب درون آن می شود. و البته گفته می شود این افزایش دما تدریجی بوده و باعث آسیب به قطعات داخلی نمی گردد. اما ریسک بزرگی را که باید به جان بخرید، اتصال یک وسیله خیس به شارژر است. و به شکل غیر قابل باوری، برخی ممکن است بخواهند برای خشک کردن موبایل، آن را در مایکروویو قرار دهند. اگر کمی در یوتیوب بگردید، جواب سوال تان و دلیل غیر عقلانی بودن این شیوه را در می یابید. مراقب خوردگی باشید اگر در نجات تلفن تان موفق بوده اید، پس به شما تبریک می گوییم. اما شاید هم در جنگ با این ماشین دروی ترسناک گجت ها پیروزی چندانی نصیب تان نشود. زیرا با تماس فلزات درون گوشی با آب و اکسیژن، با گذر زمان زنگ و خوردگی روی آنها بوجود می آید. اگر چه تعمیرکاران حرفه ای تلفن ممکن است در بسیاری موارد بتوانند با شستشوری مدارها توسط الکل ویژه ای از پس این زنگ و خوردگی برآیند (به هیچ وجه این شیوه را در خانه امتحان نکنید)، اما ممکن است عمر موبایل تان به سر آمده و اجلش سر رسیده باشد. در این حالت کاری از دست کسی بر نمی آید. آیا گارانتی دستگاه شما هنوز اعتبار دارد؟ بهتر است کمی درباره Liquid Contact indicator یا نشانگر تماس با مایعات (LCI) بیشتر بدانیم. این قطعه در واقع یک برچسب کوچک سفید رنگ است که به محض تماس با آب و مایعات شبیه آن، به رنگ قرمز در می آید. کارخانه های سازنده موبایل معمولا LCI را درون محصولات شان قرار می دهند تا از عدم آبخوردگی دستگاه هنگام مراجعه به گارانتی مطمئن شوند. در بسیاری از موارد آنها با همین محک از زیر بار تعمیر یا تعویض گوشی به راحتی شانه خالی می کنند. جای قرار گیری این ورقه تست در دستگاه های مختلف با یکدیگر فرق می کند و شرکت های موبایل ساز تمام تلاش شان را می کنند تا آن را از نگاه تیز مصرف کنندگان دور نگه دارند. صرف نظر از داستان LCI، در صورت عدم موفقیت در خصوص بازیابی موبایل تان، حتما با نمایندگی رسمی شرکت سازنده تماس گرفته و درخواست کمک کنید. این راه حلی طولانی مدت است. اما اگر به موبایل تان (و اطلاعات درون آن) نیاز دارید، بهتر است پس از امتحان راه حل های بالا، سری به شرکت خدمات دهنده موبایل تان بزنید. شاید با پرداخت هزینه بتوانند موبایل عزیزتان را نجات دهند. narenji
  19. اگر شما هم از جمله افرادی هستید که از کامپیوتر خود برای بازی کردن، فیلم دیدن و یا گوش کردن به موسیقی استفاده می کنید، نیاز به یک اسپیکر با کیفیت یکی از ضروریات در این بخش هاست. اگر چه بعضی از دسکتاپ ها ممکن است از اسپیکرهایی معمولی استفاده نمایند، اما همانطور که می دانید این اسپیکرها کیفیت واقعی صدا در اختیار شما قرار نمی دهند، ضمن اینکه کیفیت اسپیکر بستگی به بودجه شما هم دارد. نمی توان مطمئن بود که کدام اسپیکر با کامپیوتر شخصی شما به خوبی کار می کند، اما در ادامه لیستی از بهترین ها که توسط دیجیتال ترندز تهیه شده است را مشاهده می نمایید. شما از چه اسپیکری استفاده می کنید؟ ۱. Bowers & Wilkins MM-1 Multimedia Speakers / قیمت ۴۹۹ دلار ۲. Harmon Kardon Soundsticks III/ قیمت ۱۵۰ دلار ۳. Altec Lansing Expressionist Ultra MX6021 / قیمت ۱۹۹.۹۵ دلار ۴. Logitech Z523 / قیمت ۹۹.۹۹ دلار ۵. M-Audio Studiophile AV 40 / قیمت ۲۲۹ دلار ۶. Joey Roth Ceramic Speakers / قیمت ۴۹۵ دلار ۷. Klipsch ProMedia 2.1 / قیمت ۱۴۹.۹۹ دلار ۸. Audioengine A5 / قیمت ۳۴۹ دلار ۹. Creative GigaWorks T40 Series I/II / قیمت ۱۳۰ دلار pcwar
  20. بسیاری از شما نام شرکت Cowon را به همراه برنامه پخش موسیقی JetAudio به خاطر می آورید و برخی هم احتمالا آن را به دلیل تولید سخت افزارهای پخش موسیقی قابل حمل یا مدیا پلیرهای پرتابل (Portable Media Player) می شناسید. این شرکت به تازگی فروش سری جدیدی از دستگاه های پخش موسیقی یا PMP خود را با نام X9 آغاز کرده است که مهم ترین توانایی آن، پخش طولانی مدت موسیقی و همراهی ۱۱۰ ساعته با شما است. این مدیا پلیر قابل حمل تنها ۱۵۹ گرم وزن داشته و ابعاد آن 72.5 در 114.9 میلی متر هستند. X9 با حافظه های داخلی ۸، ۱۶ و ۳۲ گیگابایتی به همراه قابلیت استفاده از حافظه میکروSD و صفحه لمسی 4.3 اینچی عرضه شده است. البته در کنار همه اینها، کیفیت صدای خارق العاده این گجت را هم نباید از یاد برد. همان طور که گفتیم Cowon عمر باتری این ابزار را برای پخش موسیقی ۱۱۰ ساعت و برای تماشای ویدیو ۱۳ ساعت اعلام کرده است. این شرکت می گوید شارژ این نیروگاه قدرتمند با آداپتور و برق شهر حدود 4.5 ساعت وقت لازم دارد و شارژ آن با پورت USB نزدیک به ۶ ساعت طول می کشد. این دستگاه پخش موسیقی از فرمت های بسیار متنوعی همچون MP3، WMA، OGG، FLAC، APE، WAV، XviD، WMV و ASF پشتیبانی می کند. از نکات جالب این مدیا پلیر پرتابل می توان به استفاده آن از سیستم عامل اندروید اشاره کرد. البته رزولوشن صفحه نمایش این دستگاه پایین بوده و نمایشگر ۴۸۰ در ۲۷۲ پیکسلی آن ممکن است به مذاق تان خوش نیاید. این مدیا پلیر قابل حمل از هم اکنون با قیمت ۲۳۰ دلار در بازارهای جهانی به فروش می رسد. نارنجی
  21. والا جناب eftekhar20 جان عزیز بنده قبلا با فونت 18 مینوشتم ولی چند بار کاربرای عزیز ایراد گرفتن که فونتش ریزه و بزرگشون کن من هم با 24 نوشتم ولی انگار بازم مشکلی هست :(
  22. بنده پیشنهاد میدم که تا وارد شدن جنس جدید کمی صبر کنین ( البته اگر از بازار مشهد هم تنونستین پیدا کنین )
  23. «انسان ممکن الخطاست» !! همه اشتباه میکنن
  24. دوستان شما فکر میکنید 7950 قویتره یا این جوان رعنا 660 ؟ من که به 7950 رای میدم
×
×
  • اضافه کردن...