من تموم که میکردم هیچی. سعی میکردم بعد تموم کردن دوباره که از اول شروع میشه تمومش کنم.
اون کنترایی که شما عکسش رو انداختی
مرحله اول تو جنگل بود که آخرش یه ساختمون بود که پایینش توپ مینداخت بالاش یه دونه از این تک تیرانداز قرمزا بود
مرحله دوم اتاق اتاق بود که مرحله آخرش هم باز اتاق بود
مرحله سومش اسمش waterfall بود که میپرید میرفت بالا کنترا چمن چمن وسط آبشار بود آخرش هم یه کله ای بود دو تا دستم داشت آتیش ماتیش مینداخت
مرحله چهارم بازم اتاق اتاق بود که قسمت آخرش هم بازم اتاق بود
مرحله پنجم یخبندون بود.
مرحله ششم یه کارخونه بود از دیواراش برق در میومد ووویییزززز ووویییززز میخوردی به برقا الفاتحه
مرحله هفتم یه کارخونه بود بازم که یه سری چنگک از سقف میومدن پایین یه واگن هایی هم بود که روی ریل حرکت میکرد
مرحله هشتم و آخر یه جای جادویی مانند بود که آخرش یه موجود گنده که چهار تا قلب داشت رو باید نابود میکردی
آخرش هم یه دمو نشون میداد یه هلی کوپتر از جزیره میاد بیرون جزیره هم منفجر میشه و بعدش هم که تیتراژ پایانی