رفتن به مطلب

rezagtx

کاربر ویژه
  • پست

    4823
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    199
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط rezagtx

  1. نبود 6 روز دیگه؟ فعلا با یک خودمو سرگرم میکنم با اینا این چند روز رو سرمیکنم!
  2. برای قسمت یک اگر دوستان بازی نکردند هنوز من این نسخه رو پیشنهاد میدم خودم دارمش عالیه همین الان هم دارم بازی میکنم-تمام DLC ها و تکسچرپک و آپدیت ها روشه بی نظیره کارتیم خوبه ABG این رو باید البته از تورنت دانلود کرد نسخه دو بازی رو هم من فول دارم به اسم PC-Dragon Age 2 Ultimate HD TeaMCrossFirE این تنها نسخه فول با تکسچر پک HD و بسته ها و اپ هاست وبرای بازی عالیه
  3. http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=35313&hl= الوعده وفا!!!!!!!!
  4. سلام بر همه من برگشتم! درسته داستان یک چیز دیگری بود
  5. موفق باشید مطالعه کنید سری مورد علاقه است تقاضا هم برای پیش نمایش زیاد بود در حدجامعی کار شده که پوشش بده
  6. عکس هایی که جا نبود بررسی کنیم اینجا بگذاریم که خیالم راحت باشه: موریگان در نسخه جدید !!1خدا میداند چه خواهد کرد!! این کناری یک گاو آهنی است از یارانتان!! طراحی درون موتور فراست بایت- تصویر گرافیک بازی درون موتور! صحنه مبارزات -شن های روی زمین را دقت کنید-جزییات لباس شخصیت د رحد اعلا اینهم سیستم مرگبار چهره سازی بازی که یک ابزار پیشرفته طراحی چهره است بینظیر ومخصوص عصر اژدها-فقط خدا میداند چه چهر های زیبایی خلق خواهد شد.!!هدیه بایوور به شما این یکی از اولین عکس های بازی بود که دو سال پیش درآمد همیشه میگفتم اگر تاپیک زدم اینو رو استفاده میکنم -توانایی موتور فراست بایت وتوانایی تیم طراحی بایوور در خلق میحط فانتزی-اینم عکس آخر
  7. خوب دوستان نگارش تمام شد از ساعت 1 شب تا الان که میبینید ساعت 8.19 دقیقه است! این مطالب در این سطح جایی کار نشده و من هم به خاطر نمره دادن گیم اسپات مقاله رو کار کردم این تاپیک حاصل مدتها بررسی و مطالعه است -چند ورز دیگه هم که باز ی عرضه میشه و لذت خواهیم برد از این شاهکار میرم استراحت ظهر نظرات رو میبنیم امروز یعنی استراحت من بود!!
  8. زمانی بر روی زمین مخلوقاتی قدرتمند میزیستند ،باهوش ،با قدرت هایی مافوق طبیعی،سالها قبل از زندگی بشر آنها حاکمان پهنه زمین بودند........ عصر اژدها درآمدی بر مجموعه نقش آفرینی های بی نظیر Bioware-سری Dragon Age همه چیز با آفرینش اژدها ها شروع شد،این دیرینه مخلوقات که ما اسطوره ایی می نامیم روزگاری بر زمین حکومت میکردند و نماد خرد و سخن ورزی و قدرت و دانایی بودند و هیچ مخلوقی قادر به ایستادگی دربرابرشان نبود.جهان های فانتزی زیادی ریشه در زمین میانی خلق شده بدست تالکین ،خالق ارباب حلقه ها دارند.جهان میدل ارث از اعصار گوناگونی تشکیل شده بود که هر چند سالش برای خود نامی داشت و تنوع نژادی اش خیره کننده بود.جبهه های خیر وشر همیشه در این جهان باستانی حضوری فراگیر داشتند و در بستر همین اکوسیستم بود که حماسه ارباب حلقه ها شکل گرفت-مردمانی شجاع که حاضرنبودند به بردگی شیطان درآیند و تا نَفَس آخر ایستادگی میکردند .قهرمانانی که درست است در طول سفر حماسی شان زخم های روحی و روانی طاقت فرسایی را تحمل کردند ولی طعم شیرین غلبه برشیطان و شکست دشمن مردم آزاد زمین مرحمی بود بر کهنه زخم های شان که خسته از جنگ و خونریزی بودند.جهان بازی نقش آفرینی Dragon Age شباهات زیادی به جهان LOTR-Lord Of The Rings دارد ولی اصالتش را خود حفظ کرده است.در این جهان پرتکاپو مشکلات سیاسی بیش از هر چیز دیگر به چشم میآیند.داستان ارباب حلقه ها اگر چه در دنیا و زمانی افسانه ایی روی میداد ولی بیش از هر چیز دیگری به جهان خود ما شبیه بود.نژادهای مخلوقات داستان گویی نژادهای مختلف بشریت بودند و سرزمین ها هم کشورهای ما.در واقع تالکین با بکارگیری فرم غالب اوضاع سیاسی جهان و اعمال آن بر یک جهان خیالی به سطح تازه ایی از بیان ادبیات سیاسی در غالب یک تم فانتزی/خیالی دست میافت که در آن بستر ایجاد شده ، رویارویی خوب و بد از همیشه ملموس تر بود –هرچه باشد زمان زمان جنگ های جهانی اول و دوم بود و بشر برای اولین بار بعد از هزاران هزار سال جنگ و خون ریزی در طی این جنگ ها بود که پی به طبیعت واقعی خوی وحشی خود برده بود و استفاده از سلاح های شیمیایی برای اولین بار در WWI خود نشانگر این موضوع بود.این بستر داستانی همیشه جذابیت خود را حفظ خواهد کرد چون برخلاف دیگر آثار حماسی بزرگ تاریخ که در زمان های باستان یا اعصار خیلی دور خلق شده بودند،تالکین در زمان امروز میزیست و از جوهره وجود ی بشر امروز آگاهی کامل داشت و اثرش همچون چراغ خردمندی برای همیشه راهنمای مردمان خوب زمین خواهد بود. در این مقاله سعی کرده ام تمام اطلاعات لازم برای معرفی این سری با ارزش بازی های رایانه ای را برایتان ارائه کنم-این بازی ها اصالتا بازی های PC هستند و کمی جلوتر به دلیل این موضوع اشاره خواهم کرد.در ابتدا قسمت یک بازی Dragon Age :origins را بررسی میکنم و بعد به قسمت دو و قسمت عرضه نشده Inquisitions خواهم پرداخت. نگاهی بر DRAGON AGE :ORIGINS روزی روزگاری در Ferelden داستان قسمت اول سرزمین خیالی بازی فانتزی نقش آفرینی برجسته Dragon Age اثرداستان سرایان بااستعداد Bio ware که با سری Mass Effect شان شگفت زده مان کردند ،دنیایی وسیع است به نام پادشاهی فِرلدِن که خود یکی از کشور های قاره خیالی Thedas بوده و پلات اصلی داستان های دو قسمت عرضه شده بازی و حتی قسمت سوم که تا ماهی دیگر عرضه خواهد شد در دوران آشوب های داخلی و کشمکش های قومی –سیاسی این سرزمین شکل میگیرد.درست است که این جهان با سرزمین های زیبا و شگفت انگیزش مکانی رویایی به نظر میرسد اما ماهیت تاریک و خبیثی بر پیکره اش سیاهی افکنده است،Darkspawn ها مخلوقاتی شیطانی که در Deeproad ،بزرگراه های زیر زمینی که سالها پیش د راعماق قاره thedas توسط دوارف ها ایجاد شده ،سکنی گزیده اند وذات و دلیل بوجود آمدشان در زیر مه ایی از نادانسته ها پوشیده شده است. دارک اسپاون -عاملین جنبش بلایت هر چند صد سال یکبار شیاطین داک اسپاون به سطح زمین حمله ور میشوند تا جنبشی به به نام Blight را به راه بی اندازند.سرزمین Thedas هم به فرقه ای به نام Gray warden برای نجات خویش از دست بلایت چشم امید دارد زیرا فقط این فرقه شجاع قادرند مخلوقات را به عقب واعماق زیرزمین برانند. بازی قسمت اول سری یعنی Dragon Age :Origins درزمان طلوع پنجمین شکل گیری Blight و موج حمله تیداس شکل میگیرد. شش نژاد در عالم بازی هستند که با انتخاب هر کدام از آنها داستانی متفاوت شروع میشود و مکان زندگی آن نژاد آغاز گر سفر شما خواهد بود.نژادهایی چون انسان نجیب زاده ،دالیش الف یا الف ساکن شهرها،دوارف ،و بعد ا زترکیب این نژاد ها ،کلاس هایی چون جادوگر،جنگجو و روگه برای تعیین سبک گیم پلی معرفی میشوندو ودر نهایت داستان شکل میگیرد.د رشروع خط آغازین داستان هر نژاد متفاوت بود ولی بعد از کمی تمرین و آشنایی با جهان و مکانیزم ها ،خط داستان برای همه نژاد ها مشترک میشد و سرنوشت نهایی قسمت اول شکل می گرفت. در فرلدون شما با تعداد زیادی NPC و تعداد زیاد تری ماجراجویی های جانبی روبرو میشدید که برای انتخاب و انجام و نحوه پایان دادن به آنها کاملا مختاربودید.ساختار پیچیده سیاسی اجتماعی بازی را باید حتما در تصمیمات خود دخیل میدانستید زیرا برای مثال در این جهان الف ها د رموقعیت اجتماعی پایین تری به نسبت انسانها قرار داشتند و برای مثال انتخاب یار هایی از بین الف ها یا کمک زیاد به آنها در جهان بازی شاید به مذاق خیلی از انسانها یا حتی دوستانتان خوش نمی آمد.شخصیت ها که به طور همزمان سه عدد از آنها با شما همراه میشدند هرکدام داستان و پیش زمینه خود را داشتند و د رزمانهای خاصی از داستان بازی باید به طریقی مشکل خصوصی شان را حل میکردید و از طریق مکالمه هایی جالب وپیچیده پی به روحیات و خواسته های آنها میبردید تا بتوانید وفادادری کاملشان را بدست بیاورید. با هر نژادی که داستان آغاز میشد،بازی شمارابه دانکن یک گری واردن معرفی میکرد،دانکن به دنبال استخدام نیروهای تازه برای پیوستن به فرقه اش،گری واردن ها راداشت.د رپایان داستان بخش آغازین بازی قهرمان که پتانسیل گری واردن شدن را داشت به همراه دانکن داستان اصلی را آغاز میکرد. بازیباز به هماره دانکن سفری دراز را به قلعه ایی باستانی به نام اوستگار در جنوب فرلدون آغاز میکردند تا به کالیان، شوالیه فرلدون و لوگیئن ، یک ژانرال پرآوازه و افسانه ایی که از قضا پدر همسر کالیون هم بود ، بپیوندند.این سه فرمانده نامدار،کالیون،دانکن و لوگئین تصمیم داشتند تا د رمقابل حمله بلایت به شکلی قوی مقاومت کنند و نگذارند فرلدون کاملا تحت محاصره دارک اسپاون دربی یاید.دانکن حسی عجیب را در خود کشف کرده بود ،او معتقد بود به عمق وجودی دارک اسپاون ها پی برده است.اواعتقاد داشت یک آرچ دیمون،یک شیطان باستانی فوق قدرتمند که در غالب یک اژدها خود را اخیرا در مناطقی از فرلدون نشان داده است د رواقع فرماندهی دارک اسپاون ها و خالق جنبش بلایت است.همین به ساکنان فرلدون اطمینان داده بود که چون خود آرچ دیمون وارد کارزار شده پس این یک بلایت واقعی د رطول 400 اسل اخیرا است و خطر نابودی و چیره شدن شیطان بر سرزمین به شکلی هراسناک زیاد بود.این خیلی مهم بود که قبل از شکل گیری بلایت ،انسانها زودتر به متوقف کردن آن اقدام کنند، زیرا بلایت قبلی از قاره تیداس چیزی بجز خرابه به جا نگذاشته بود. دانکن باید بازیباز را از طریق مراسمی مذهبی به اسم پیوستن یا اتصال که بسیار خطرناک است ،اورا به یک گِرِی واردن تبدیل کند.در طی این مراسم باید شخصی که قصد پیوستن به گری واردن هارا دارد خون دارک اسپاون ها را به خود جذب کند.این فرایند جذب کردن یا شخص را میکشد یا او را به آغشته به اسانسی قدرتمند از دارک اسپاون ها به نام Taint میکند.پس از زنده ماندن بازیباز از این مراسم مرگبار که به شکلی عالی در بازی اجرا میشود،او به شورای جنگ میپوندد و در آنجا تصمیم گرفته میشود که ارتش کالیان و گری واردن ها باید دارک اسپاون ها را برای همه به قلعه اوستگار ترغیب کرده و درواقع آنها را به تله بکشانند.در این حمله بازیباز به همراه یک دارک اسپاون دیگر به اسم آلیستار باید یک چراغ را دربالای قلعه روشن کنند و بدین وسیله به لوگئین و ارتشش علامت دهند تا غافل گیرانه به لشکر دارک اسپاون ها حمله برده و با کمک نیروهای دژ دارک اسپاون را شکست داده و به بلایت پایان دهند.بازیباز در طی راه بیکن یا چراغ به دارک اسپاون هایی که این چراغ را اشغال کرده اند درگیر شده و خود را به چراغ رسیده و آن را روشن میکند ،اما لوگئین با دیدن علامت به همراه نیروهایش نبرد را ترک گفته و بقیه را تنها میگذارد. Ogre از شیاطین بلایت در غیبت لوگئین و نیروهای کمکی ،شاه کالیان و دانکن به سرعت توسط دارک اسپاون محاصره شده و کشته میشوند ،ارتش کالیان نابود شده وقلعه اوستگار و پیرو آن جنوب فرِلدون به دست نیروهای تاریکی می افتد.بعدا در طی داستان فاش میشود که هر کسی که از نبرد اوستگار فرار نکرد و یا زنده ماند ،دستگیر شد و به دارک اسپاون ها تبدیل شده است. بازیباز تازه واردن شده و آلیستار تا دم مرگ میروند اما توسط Flemeth یک جادوگر فوق قدرتمند که با دخترش ،موریگان که شاگرد او نیز هست در انزوا زندگی میکند ،نجات میبایند.بازیباز به همراه موریگان و آلیستار تصمیم میگیرند که برای متوقف کردن بلایت و جلوگیری از نابودی فرلددون و احتمالا تمام قاره تداس ،بایدتیمی نخبه تشکیل داده و آرچ دیمون را نابود کنند. بازیباز به کمک قدرت سیاسی گری واردن ها ،باید به تمام نقاط فرلدون سفر کرده و در طی سفر خود از کمک الف های دالیش،دوراف های اورزامار ،انجمن جادوگران وسربازان صخره قرمز ،وفاداربه آری ائآمون ،بهره بگیرند.متاسفانه تمام این احذاب با مشکلات خود دست و پنجه نرم میکنند و بازیباز برای بدست آوردن اتحاد آنها باید در حل مشکلاتشان به آنها کمک کند. د رهمین حال ،لوگئین به پایتخت فرلدون،دِنِریم باز میگردد تا خبر مرگ شاه کالیان را به ملکه آنورا دختر خود و همسر شاه متوفی بدهد و با داستان دروغین گری واردن های شجاع را دلیل شکست و مرگ کالیان معرفی کرده و اعلام میکند که گری واردن ها از نبرد گریخته و موجبات شکست ارتش انسان ها را در نبرد با بلایت فراهم کرده اند ،این در حالی است کع تعداد زیادی از گری واردن ها پای قلعه اوستگار تا نهایت جان با بلایت جنگیده و کشته شدند.در حالی که ملکه آنورا جانشین رسمی شاه متوفی است ،لوگئین رسما کنترل قدرت را به دست گرفته و خود را شاهی ستم پیشه و خونخوار معرفی میکند که برای ماندن در قدرت به دروغ بدست آورده خود از انجام هیچ کاری ترسی ندارد.بین او و نجیب زادگان فرلدون که پادشاهی او رابه رسمیت نمی شناسند جنگ داخلی و قومی در میگیرد و این در زمانی که جنبش بلایت پشت دروازه های قاره تیداس است ،خطر مرگ و نابودی بشر را به همراه دارد.هیچ یک از این دو طرف سودی نخواهند برد بجز دارک اسپاون که از این آشوب در دل قلمرو بشر بی نهایت خوشحال است. بعد از اینکه مشکلات تمام احزاب حل شد ،جلسه ای به نام Landsmeet بین سران سرزمین و نجیب زادگان شکل میگیرد و در آنجاست که بازیباز با لوگئین روبرو میشود و با کمک اتحادی که با احزاب قدرتمند سرزمین بدست آورده با جنبش شیطانی بلایت رو درو میشود. در اینجا بازیباز به حق انتخاب مهمی در بازی روبرو میشود،اعدام لوگئین ویا بخشش او و از آنجا که هر تصمیمی در طی بازی های سری نتایج خیلی برجسته ایی را خواهد داشت،آلیستار در صورت بخشش لوگئین از شدت خشم بازیباز را ترک میکند و اگر تصمیم گرفته شده باشد که آلیستار با ملکه آنورا ازدواج کند،او در پایتخت می ماند ولی دیگربه تیم بازیباز نپیوسته و در نبرد نهایی شرکت نخواهد جست.اگر لوگئین زنده بماند باید جای آلیستار را در فرقه گری واردن ها گرفته و در جزای اعمال و خیانتش تا آخر عمر به گروه گری واردن ها وفادار بماند،او در آخربازی در صورت بخشیده شدن ابراز پشیمانی شدیدی می نماید. Artwork زیبای بازی از موریگان و دیگر شخصیت های قسمت یک- در این بخش از داستان بازیباز متوجه میشود که فقط گری واردن بخاطر وجود تینت در بدنش قادر به کشتن آرچ دیمون است .با کشتن آرچ دیمون اسانس مرگبار شیطانی درون جنازه آرچ دیمون آزاد شده که جذب تینت درون بدن گری واردن شده و در نهایت او را خواهد کشت و اگر هر کسی به غیر از گری واردن شیطان باستانی را بکشد ،اسانس حیات آرچ دیمون آزاد شده و میزبانی جدید خواهد جست و دارک اسپاونی دیگر را تسخیر کرده به مخلوقی نامیرا و قدرتمند تبدیل خواهد شد. در شب ماقبل نبرد،موریگان دختر جادوگر جنگل به بازیباز راهی برای کشتن آرچ دیمون بدون قربانی کردن جان شخصی میدهد: اگر جادوگر از بازیبار باردار شود می تواند در هنگام مرگ آرچ دیمون اسانس شیطانی را به بدن کودک متولد نشده هدایت کند و این نیرو کودک را تبدیل به یک شِبِه خدا خواهد کرد که موریگان قصد دارد به تنهایی در مکانی دور افتاده بزرگ کند.او به بازیباز اعتراف میکند که تنها دلیل پیوستن اوبه بازیباز ازابتدا همین بوده است.بازیباز میتواند این پیشنهاد را رد کند که موریگان تیم را ترک خواهد کرد یا با او پیمان زناشویی بسته و به خواسته او عمل کند –حتی آلیستار یا لوگئین میتوانند به پیشنهاد بازیباز با موریگان ازدواج کنند.در روزبعد بازیباز و تیم اش و ارتش فرلدون به درون دژ دنریم یورش برده ودر نبردی حماسی در بلندای برج بزرگ دژ با آرچ دیمون روبرو میشوند.بازیباز میتواند خود ضربه نهایی را زده و یا اجازه دهد آلیستار یا لوگیئن این ضربه را بزنند در هر حالت آرچ دیمون کشته شده و باقی ارتش دارک اسپاون ها به اعماق بازگشته و فرار میکنند .این پایان پنجمین بلایت خواهد بودهمچنین اگر مراسم موریگان انجام نشده باشد هرکسی که ضربه ناگهانی را زده باشد نیز با مرگ شیطان باستانی آرچ دیمون کشته خواهد شد. داستان با جشنی امیدوارانه پایان میابد و بسته به تصمیمات بازیبازمردم فرلدون از خود قهرمان و تیمش برای نجاتشان تشکر میکنند.در پایان با نوشتار و تصمیماتی ،بازی نتایج تصمیمات بازیباز را بر مردم و دنیای بازی نشان میدهد.داستان بازی قسمت اول پایان می یابد و یکی از بهترین داستان های نقش آفرینی را تجربه میکنیم. نکات مهم : بازی Dragon Age :origin رسما از سوی Bioware وارث معنوی بازی بزرگی به نام دروازه بالدور Baldur Gate معرفی شد که توسط CEO کنونی Bioware دکتر Ray Muzyka سالها پیش ساخته شد.دروازه بالدور یک RPG کلاسیک نوبتی سنگین بافضایی تیره و تار و قهرمانانی فراموش نشدنی بود،بازیی که بارها به عنوان یکی از بهترین بازی های ساخته شده تاریخ معرفی شد و عناصر گیم پلی و سبک روایی داستان آن پیرنگ اساسی خیلی از بازیهای بزرگ تاریخ در سبک نقش آفرینی چه اکشن چه نوبتی را نهاد.بازی هایی مثل Mass Effect،سری Dragon Age وStar wars Old republic مستقیم یا غیر مستقیم از این بازی بزرگ خط گرفته اند.ملاقات با NPC ها ،گرفتن عملیات هایی متفاوت ،بررسی روحی وروانی یارهای همراه،و بدست آوردن وفاداری کاملشان در خیلی از بازی های حتی خارج از این سبک نیز دیده شده است وبرای اولین بار به شکل کامل در این بازی پیاده شد.در بالدور گیت و همینطور دراگون ایج بازیباز میتواند بازی را متوقف نموده و دستورهای مختلفی مثل حمله با جادو یا حملات فیزیکی و یا تیروکمان و....صادر نموده و بر میزان سلامتی و استقامت یارهای خود کنترل داشته و در واقع از نمای بالا بر میدان نبرد تسلط داشته باشد .نما در بازی بالدور گیت از بالا بود و دوربین ایزومتریک بازی بسیار مشهور، منتها نوه آن دراگون از دوربین سوم شخص و هم نمای بالا مجهز بود که بازیباز میتوانست در هر حالتی بازی را متوقف کرده و دستورات خود را صادر کند.البته در نسخه های کنسولی از این نما استفاده نشده بود ولی نسخه PC بهترین نما را برای کنترل نبرد و حتی بررسی محیط هنگامی که در حال گشت و گذار داشت زیرا می شد براحتی موقعیت مخلوقات خطرناک مخفی در محیط را تشخیص داد. شخصت اصلی بازی در این سری شخصیت بازیباز بود که همه بخش های وجود اش قابل سفارشی شدن و خلق کردن بود.شخصیت اصلی بازیباز یا الف بود یا دوراف و یا انسان.تیم بازیباز قابل کنترل کامل بود و میشد تمام اجزا آنها را در نبردها به کاربرد-شما می توانستید به کنترل این شخصیت ها سوئیچ کنید یا در هنگام مکالمات در زمان های خاصی یا مکان های خاصی ،دیالوگ های جدید را ایجاد کرده حتی روابط رومانتیکی را با آنها ایجاد کرده و نهایت وفا داری آنها را بدست آورید یا حتی آنها را از خود برانید یا حتی به دشمن خود تبدیل کنید.در بازی قسمت یک ،تعداد زیادی NPC هم وجود داشت که بازیباز می توانست با آنها دیالوگ هایی طولانی شکل داده و ماجراجویی هایی تازه بدست آورده یا با آنها دوست شده و اطلاعاتی کاربردی را در باب محیط ها،دشمن ها؛ و حتی مکان گنج هایی مخفی را بدست آورد. NPC هایی مثل،دانکن همان گری واردن دوست بازیباز،شاه کالیان،فرمانروای ساده ولی شجاع فرلدون و پسر شاه شجاع سرزمین شاه ماریک،ملکه آنورا،همسر کالیون که زیبایی و هوشش خود به خود توانایی های سیاسی و مدیریتی خوبی به او داده بود.آئامون گوریئن یک نجیب زاده از صخره قرمز که کمک سیاسی زیادی به بازیباز واردن میکند.ریوردان یک گری واردن از قلمروپادشاهی همسایه ،اورلایس(در فرلدون بدنیا آمده بود)و فلیمث مادر موریگان،که به ظاهر یک پیرزن بی آزار درجامعه است ولی در باطن جادوگری افسانه ایی فرلدون است که در جادوی سیاه را ترویج میکند.شخصیت های منفی داستان به غیر از دارک اسپاون های خبیث و فرمانده هان وحشی و شیطان صفتشان،آرچ دیمون اورتمیول،می توان به لوگئنین بد ذات که زیاده خواهیش در داستان آسیب های زیادی به فرلدون میزند و رندون هاوئه،اِرل طماع آمارانصیئن که با لوگئین پیمان می بندد تا به ثروت و قدرت بیشتری برسد. شخصیت های اصلی بازی خیلی مهم و درخشان هستند وهمانند دیگر شخصیت های خلق شده توسط تیم استاد bioware در خلق کاراکتر ،بی نظیر و پر از احساس طراحی شده بودند.این شخصیت ها تعدادی شان به Dragon Age II راه یافته اند ود رDragon Age III یا Inquisition نیز که تا ماهی دیگر عرضه خواهد شد حضور خواهند داشت. آلیستار قهرمان بزرگ گری واردن با هوشی خوب و شوخ طبع،موریگان جادوگری زیبا و هوشمند یا صدا پیشگی خیره کننده که جادوی سیاه بلد است و ذره ای به قانون یا سیستم های اجتماعی اهمیت نمی دهد.لِلیانا عضو سابق صومعه مذهبی فرلدون که میزان ایمان و تقوی و خوش بینی اش در همه نبرد ها تاثیر گذار است ،اِستن جنگجو ولی پیرو فلسفی رواقیون از طایفه قناری یا Qunari هاکه معمولا راه و روش های انسان ها را زیر سوال میبرد.اُگهِرن یک جنگجوی شجاع دوارف که علاقه اش به نوشیدن با علاقه اش به دوستان وفاداری به آنها و خشونت برابری میکند.وِئین جادوگر فرقه باستانی که یک شفا دهنده قدرتمند است و نقش مادری برای گروه را دارد.زِوران،شکارچی انسان اِلف ،که شخصیتی پست وبد ذات است که عاشق گنج یابی است و یک سگ جنگجوی وحشی است. در DLC ،شخصیت شاله، یک گولم طعنه اندازبا ترس خفیفی که از پرنده گان دارد به لیست اضافه میشود و کمی بعد فاش میشود شاله در زندگی قبلی اش یک دوارف زن بوده است. صدا پیشگی در بازی های Bioware همیشه خارق العاده بوده است فقط کافی است نگاهی به حجم دیالوگ های گفته شده نه دیالوگ های مخفی یا بسته های مکمل و یا صحبت هایی که ممکن است توسط بازیبازکشف نشوند ،را در بازی هایی مثل Mass effect 3 بیاندازید تا به حجم عظیم کار پی ببرید ،در بازی های این شرکت خلاق هیچ دیالوگی بی احساس ادا نمیشود ،هیچ حرفی به معنا نیست واز ته وجود صدا پیشه ادا شده است ،چه کسی میتواند لحن صحبت کردن گروس شخصیت دوست داشتنی تورین در سری مس افکت را از یاد ببرد؟صدا پیشگی موریگان در عصر اژدها خارق العاده است و ....صدها ساعت دیالوگ توسط صدا پیشگانی حرفه ایی چون تیم راث،استیو والینتیه،کیت مولگرو،سیمون تمپلمن،مارک رالستون،تیم کوری و کلودیا بلک در آمریکا و بریتانیا ضبط شده است –صدها ساعت دیالوگ برای NPC ها ،مردمان سرزمین و بیان داستان ها و گذشته سرزمین و ....انتخاب دیالوگ های صحیح وپرسش و پاسخ درست تاثیر های شگفت انگیزی بر داستان بازی و قهرمانان دارد و الگوهای اخلاقی پیچیده ای را در داخل و لایه های زیرین این صحبت ها می توان دید و احساس کرد. توسعه بازی قسمت اول در طی E3 سال 2004 با نام Dragon Age معرفی شدو در 10 جولای 2008 اسم بازی به Dragon age Origin تغییر کرد.نسخه Ps3 بازی کمی تاخیر خورد ولی بایو وراعلام کرد سعی میکند آن نسخه را نیز آماده کند. در13 اکتبر 2009 ابزار طراحی شخصیت این بازی توسط شرکت برای دوستداران ارائه شد تا دوست داران شخصیت های خود را از قبل برای بازی آماده کنند و بعد به بازی پورت کنند.نسخه PC از ابزار انحصاری و مخصوص Developer grade بهره میبرد که به اجازه ویرایش و محتواسازی و را برای مدر های PC فراهم میکرد. نسخه Retail pc بازی از قفل secuROM بهره نمی برد که قفل استاندارد نرم افزاری EA بود و بجایش از سیستم چک دیسک استاندارد بهره میبرد.تیم توسعه دهنده منبع الهام خود را آثاری چون کارهای تالیکن و یا G.R.R. Martin خالق "ترانه یخ و آتش "که منبع الهام ساخت سریال بازی های تاج و تخت بوده است بهره برده اند.تم اصلی موسیقی زیبا وجادویی بازی ساخت Inon Zur بوده است. برای توسعه سیستم نور پردازی بازی BIoware از برنامه turtle یک پلاگین رندر و baking برای Autodesk MAYA ساخته شده توسط Illuminate LABS استفاده کرده است. بسته مکمل های زیادی برای Origins ارائه شد که کلی محتوی جالب به بازی زیبا اضافه میکرد: The Stone Prisoner در سال 2009 دوبسته مکمل توسط bioware برای لانچ بازی معرفی شد.the stone prisoner و warden keep .در 12 نوامبر 2009 بایوور اعلام کرد که فقط میزان سود بسته های مکمل بازی یک میلیون دلار سالانه بوده است.اینDLC زندانی سنگی ،شاله را که دربالا به او اشاره کردیم اضافه میکرد.یک گولم سنگی که داستان خود را داشت و صدا پیشگی کامل و ماجراجویی خاصی برای او ایجاد شده بود.چند محیط جدید و لوازم جدید نیز به بازی اضافه میکرد. Warden keep در این DLC بازیباز به دژ کوه سرباز دسترسی داشت و متوجه میشد که چرا گری واردن ها از فرلدون تبعید شده بودند.در این دژ بازیباز میتوانست کمپ بزند و اعضا تیم را دراین محل مستقر کند .این بسته الحاقی یک سری جادو ها و توانایی وآیتم هایی به بازی اضافه میکرد. Blood Dragon Armor یک زره قوی که به بازی اضافه میشد و نسخه ای پیشرفته از آن در MASS effect 2 /3 و Dragon Age 2موجود بود. Return to Ostagar در نوامبر 2009 معرفی شد و و قرار بود در تعطیلات سال 2009 ارائه شود.بعد در 5 ژانویه 2010 عرضه شد و در آن شما قابلیت سفر به اولین میدان نبرد اوستگار را داشتید،جایی که گری واردن ها تقریبا توسط نیروهای مرگبار دارک اسپان نابود شدند.در این بسته شما می توانستید به ماهیت شاه کالیان و نقشه لوگئین پی ببرید و زره شاه متوفی کالیان را بیابید و سلاح های آخرین فرمانده گری واردن ها ،دانکن بزرگ را بجورید یک سری آیتم جدید هم اضافه شده بود-(چیزی شبیه مرحله بسته الحاقی کرش سایت نرماندی در بازی مس افکت 2) دیگر بسته های مکمل سری شامل به ترتیب: Feastday giftsand pranks که برای روز fool day آپریل ارائه شد و شامل یک سری لوازم خاص برای هدیه دادن به بعضی از کاراکترهای خاص بازی بود. The Darkspawn Chronicles در می 2010 عرضه شد که به بازیباز اجازه میداد نبرد نهایی دنیریم را در نقش دارک اسپاون ها تجربه کند.بازی در اینجا از زاویه ایی که در آن بازیباز در مراسم پیوستن به گری واردن ها موفق نمی شد و کشته شده و آلیستار جای او را درهدایت ارتش فرلدون میگرفت روایت میشد. Leliana song در 6 جولای 2010 عرضه شد و یک کمپین الحاقی ولی مجزا بود و داستانی مدتها قبل از کمپین اصلی بازی را روایت میکرد ،بازیباز در نقش للیانا بازی میکرد و داستان پیوستن او به چانتری را روایت مینمود.تمام DLC صداگذاری سینمایی بود. The golems of Amgarrkدر 10 اگوست عرضه شد و در این بسته ،بازیباز به دنبال تیم محقق دوراف ها پا به Deep road مینهاد که به قلمرو دوراف ها ختم میشد ودوراف ها به دنبال راز گمشده دستورالعمل ساخت گولوم ها بودند.بازیباز میتوانست شخصیت خود از بازی اصلی یا DLC بزرگ Awakening به این بسته پورت کند و ایتم های خیلی جالبی را برای استفاده در آن کمپین ها آزاد کند.Bioware اعلام کرده بود این بسته الحاقی خیلی سخت است وباید با Level بالا بازی شود. Witch Hunt یک بسته بود که در 7 سپتامبر 2010 عرضه شد که در آن به بازیباز خبر داده میشد موریگان بعد از ناپدید شدن د رپایان origin دوباره به فرلدون برگشته است.بازیباز هم از origins و هم از Awakening میتوانست شخصیت اش راپورت کرده و یا میتوانست یک شخصیت کاملا جدید بسازد.Bioware اعلام کرد این بسته آخرین DLC خواهد بود و خط داستانی موریگان را دنبال میکند. یک بسته الحاقی توسعه ایی به نام Awakening برای بازی در تاریخ 16 مارچ 2010 عرضه شد که یک بسته بزرگ بود و به .وقایع بعد از Origins میپرداخت و در مناطق ساحلی amaranthine به وقوع میپوست .بازیباز میتوانست شخصیت اصلی خود را از پایان بازی اصلی وارد کرده (بدون توجه به نوع پایان بندی ) و یا شخصیت جدید بسازد.در این بسته بازیباز باید رفتار مشکوک ارتش شکست خورده دارک اسپاون و عقب نشینی شان را بررسی میکرد و به هویت مخلوقی به نام معمارپی میبرد.این بسته یار های جدید؛ایتم های تازه،توانایی های جدید و کلاس جدید را معرفی میکرد و سطح Level cap را نیز افزایش میداد. فروش بازی عالی و بیش از 3.2 میلیون نسخه جهانی فروش رفته بود و نسخه Ultimate edition که شامل تمام بازی و 9 DLC و بسته مکمل بود هم عرضه شد و قبل از نسخه هایی مثل Collector edition و Digital Deluxe هم ارائه شد. یک تریلر در سال 2009 به نام Sacred ashes عرضه شد که در آن ترانه “ “ This is War اجرا شده توسط گروه راک Thirty second to mars پخش میشد و به جای استفاده از موتور داخلی بازی از کاستوم CGI انیمشن بهره برده بود. موسیقی مسحور کننده بازی توسط ارکستر و گروه کُر و بوسیله Inon zur ایجاد شده و توسط Northwest sinfonia اجرا شد بود.این موسیقی با نام I am the one جایزه بهترین موسیقی بازی را از انجمن موسیقی و رسانه هالیود دریافت کرد.inon zur و اجرا کننده Aubery Ashburn کار خارق العاده ای انجام داده بودند. منتقدان بازی ورسانه در سراسر جهان بازی را ستودند و از آن به عنوان یک کلاسیک مدرن نام بردند.نمرات نسخه PC بالاتر بود بعد از آن 360 و PS3 قرار داشتند.کوین ونورد از گیم اسپات به بازی نسخه PC از 10 نمره 9.5 را با جایزه Editor choise داد.منتقدان یک صدا نظر دادند: "بازی چنان بزرگ و پیچیده و مملو از انتخاب است که به سختی می توان درباره اش نظر داد.بیش از 50ساعت بازی هنوز مسیرهای نارفته و انتخاب های انجام نشده و داستان ها و رازهای ناگفته مانده است که واقعا توصیف کشفشان دشوار است ." کیفیت رنگ وبافت در PS3 بهتر از 360 بود وانیمیشن های روان در آن شاخص تر بودند منتها مشکلاتی گهگاه در افت فریم بوجود می آمد.نسخه PS3 نمره 9 گرفت و 360 هم نمره8.5 . Giant Bomb از 5 ستاره 5ستاره به بازی داد!و آن را یکی از برجسته ترین RPG های تاریخ نامید.از IGN جف هینز به PC بازی 9 از 10 داد و بازی را استاد وقت صرف کردن برای بازیباز نامید تجربه ای بدیع که بلافاصله به سراغش می ِآیید.1UP وGamepro و نیویورک تایمیز و PC gamer UK بازی را ستودند و در حیرت فرو رفتند. بازی جوایز زیادی را برنده شد وتوسط سایتهای برجسته هم Game of the Year 2009 شد و هم بهترین RPG سالهای اخیر و سال 2009 لقب گرفت.بازی به لیست 1001 بازی قبل از مردن انجام دادن اضافه شد!! در 8 جولای 2010 بایو ور رسما Dragon Age II را تایید کرد و ریلیز را در سال 2011 در نظر گرفت.بازی در محدوده زمانی 10 ساله زندگی شخصی به نام Hawke از شهر کرکوال را روایت میکرد و بازیباز می توانست save خودرا به سبک کارهای Bioware به نسخه II پورت کرده و دنباله نتایج رفتار و اعمال اش را شاهد باشد. نگاهی بر Dragon Age II قمست دوم سری توسط تیم داخلی Bioware و ناشر EA تولید و عرضه شد.دومین بازی بزرگ اصلی در سری برای مایکروسافت ویندوز ،360 و PS3وMACOSx ارائه شد.تاریخ عرضه این قسمت 10 مارچ 2011 بود.پس زمینه و جهان بازی درهمان محیط افسانه ای و جهان در معرض آشوب قرار گرفته Dragon Age :Origins ایجاد شده بود و بازیباز در نقش Hawke یک انسان جادوگر یا جنگجو یا Rogue که در ابتدای بازی میشد بین این کلاس ها انتخاب کرد ،سفری به شهر کرکوال داشت و در نقش یک پناهنده ضعیف به این شهر میرسید ولی در طول یک ده آشوب و مشکلات سیاسی و اجتماعی به قهرمان کرکوال تبدیل میشد.بازی نقدهای مثبت زیادی دریافت کرد ولی بحث های منفی حول محور تغییرات داستانی بازی ازنسخه یک بود و حذف انتخاب نژاد نیز بر دیدهای منفی شدت داده بود.محیط های بازی کمی کوچک ترشده بود و سیستم مبارزاتی بازی نسبت به Origins تغییرات شدیدی به خود دیده بود. در ابتدای بازی میشد نام بازیباز(فامیل او Hawke بود)،جنسیت،ظاهر و نوع الگوی کلاس مبارزه اش را انتخاب کرد.کلاس warrior که شمشیر،تبر،گرز و سپر،کلاس Rouge که با چاقو های کوچک و کمان و یا Mage که از عصاهای جادویی استفاده میکند.بازیباز نه تنها میتوانست Hawke را کنترل کند بلکه میشد در نقش هم تیمی های او نیز بازی کند،همانند بازی قبلی بازیباز تعدادی هم تیمی داشت که سه نفر از آنها به انتخاب بازیباز همراش بودند و بقیه در حالت رزرو در کمپ های بازیباز قرار دادشتند.یاران Hawke در این قسمت Bethany،Carver،Aveline،Varric،Fenris،Merrill،Isabela و Anders بودند.بسته مکمل پرنس تبعید شده یا The Exiled Prince شخصی به نام Sebastian Vael را نیز به تیم اضافه میکرد.شخصیت ها صدا گذاری کامل شده وهر کدام داستان و پیش زمینه خود را داشتند.در حین نبرد قابلیت سوییچ بین اعضا از جمله خود Hawke وجود داشت و بازیباز میتوانست برای کنترل بهتر نبرد بازی را متوقف کرده و اوضاع را بررسی کند دستورات لازم را اعمال کرده موقعیت هم تیمی ها را در میدان نبرد چینش کند ،و بعد بازی رابه جریان بی اندازد.نیروهای جنگجو و روگه د رتیم بازیباز در خط اول حمله قرار داشتند در حالی که جادوگران در فاصله از دشمن هم نقش پشتیبان را ایفا میکردند و هم ا زجادو های دوربرد برای حمله بهر میبردند. ] بعد از هر نبرد میشد ازپیکر کشته شده گان غنائم هایی برداشت و همچنین با شرکت در نبرد ها XP بدست می آمد که برای ارتقاء شخصیت اصلی و هم تیمی ها کاربرد داشت.شخصیت Hawke تماما صداگذای شده بود –یکی از دلایلی که نژاد شخصیت بازی را غیر قابل تغییر میکرد-و سیستم دیالوگ و پاسخ همانند چرخ دیالوگ ها درسری Mass effect در بازی حضور داشت.همانطور که قبلا هم اشاره کردم شما می توانستید فایل ذخیره خود را از قسمت یک به این بازی منتقل کنید که تصمیمات شما در بازی Origins وAwakening بر پیش زمینه داستانی قسمت دوم تاثیر میگذاشت. یکی از موضوعات قابل ذکر بحث الگوی رفتاری Hawke با تیم یارانش است.هر شخصیتی در بازی یک نمودار گرافیکی داشت که بوسیله آن میشد فهمید این شخصیت ها چقدر با Hawke دوست هستند یا دشمن.هر کار یا تصمیمی که از سوی Hawke اتخاذ میشد بر این نمودار تاثیر میگذاشت.Friendship و Rivalry دو سوی این الگوی نمایش وضعیت یاران Hawke بودند.یک شخصیت با میزان بالایی friendship معرف دوست بودن با Hawke بود در حالی که میزان بالای Rivalry معرف میزان بالایی از مخالف با Hawke را نشان میداد،البته این شخصیت ها به Hawke به خاطر تصمیماتش احترام میگذاشتند ولی با او مخالف بودندبنابراین بازیباز باید حواسش میبود چه کسی را برای چه عمیلیاتی با خود همراه می آورد.وقتی میزان های بالا به 100 میرسیدند در جای خود قفل میشدند و تعدادی دیالوگ های خاص آزاد میشدند.هردو میزان 100 درصد مزایایی برای مبارزات داشتند .friendship صد در صد برای تمام اعضا تیم جایزه ویژه داشت در حالی که Rivalry به این میزان فقط برای خود شخصیت مخالف برتری هایی به همراه داشت تا بتوانند مخالفت خود را با Hawke اعلام کنند.ضمنا هر شخصیت با هر سطحی از دوستی یا مخالفت در نبرد نهایی همراه Hawke میبود اگرحتی با Hawke مخالف بود. داستان قسمت دوم جهان خیالی تداس بازهم ستینگ بازی قسمت دوم و محل روایت داستان Hawke بود .این شخصیت همراه با خانواده از فرلدون در غرق شده در آشوب دارک اسپاون ها در زمان بازی اول میگریخت تا از طریق دریای waking و مرداب های آزاد به شهر کرکوال به عنوان پناه جو برسد.در طول ده سال تحت تاثیر سیستم اجتماعی بازی ،به قهرمان افسانه ایی کرکوال تبدیل می شد و محور اصلی شکل گیری مسیر سرزمین تداس.داستان از طریق فلش بک و با روایت های واریک یکی از یاران Hawke قهرمان که داستان اصلی سرگذشت Hawke رابرای کاساندرا پنتاگاست که در حال بازجویی از واریک بود روایت میشد و در واقع حکم اعترافات واریک را داشت. داستان در سه Act روایت میشد و هر بخش از آن با یک فاصله سه ساله از Act بعدی و اتفافات بعدی جدا میشد.روایت داستانی قسمت دوم ساده تر و خطی تر بود و وبیشتر حول محور تصمیمات قهرمان میگشت اگر چه تصمیمات بازییاز تاثیران زیادی بر بازی داشت ولی پلات اصلی داستان دست نخوده باقی می ماند تا آخرین ماجراجویی بازی که بازیباز باید بین دو پایان بازی یکی را انتخاب میکرد. هاواکه و یارانش در سفری به Deep Roed محل زندگی دارک اسپاون و جنبش بلایت داستان با بازجویی از وریک تتراس آغاز میشود،یار قهرمان کرکوال ،Hawake،کاساندار از اعضای فرقه seeker بدنبال پرسش هایی است.میخواهد بداند چگونه هاواکه توانسته بود جنگ بین جادوگران و تمپلارها را برانگیزد.واریک هم میگوید درست است نمیداند که اکنون هاواکه کجاست ولی تمام حقیقت پشت جنگ را خواهد گفت.بازی با فرار خانواده هاواکه از فرلدون در زمان جنبش بلایت بازی قسمت یک آغاز میشود و گروهی از دارک اسپاون ها خانواده را تعقیب میکنند.(از لحظا زمانی ،زمان این موقع بازی چند روزی بعد از حمله اوستگار بازی قسمت اول است)بزودی خانواده مجبورند درکنار یک تمپلار ویزلی و همسرش اَوِلین با تهدید پشت سر بجنگند. اگر چه یکی از برادر یا خواهر هاواکه در این نبرد کشته خواهند شد،اگر هاواکه جادوگر باشد خواهرش بثانی و اگر اوجنگجو یا روگه باشد برادرش کارور کشته خواهد شد. فلمیث ماد رموریگان جادوگر جنگل در پایان نبرد دخالت کرده و به شکل یک اژدها دشمنان هاواکه را میکشد و بعد از آن از هاواکه قول میگیرد درازای کمک به آنها او باید برای جادوگر کاری کند.اوبه همه کمک میکند تا به کرکوال بگریزند .وقتی هاواکه پشت درهای کرکوال میرسد متوجه میشود که اوضاع از این حرف ها پیچیده تر است و موج عظیم پناجویان به خاطر آغاز بلایت به این شهر پناه آورده اند. دایی هاواکه گاملن آمِل در این شهر مباشر اموال خانواده هاواکه بوده که اموال خانواده را کاملا از دست داده و در خانه ای فقیرانه زندگی میکند و هاواکه بای پرداخت بدهی های دائی خود یا به مزدوران بپیوندد یا گروی از قاچاقچیان.هر گروی که هاواکه به آن پیوست برای ورود خانواده هاواکه به شهر رشوه پرداخت میکنند.هاواکه با خانواده در خانه محقر دائی مستقر میشود. خوب داستان در اکت هایی با فاصله های سالانه روایت یمشود و بعد زا حدود یک سال کار در کرکوال هاواکه فرصت میباید تا همراه یک دوست جدید یعنی همین وریک راوی داستان وبرادران دوارف بارترند یک سفر مخاطره آمیز ماجراجویانه به دیپ رود همان جادهای باستانی زیر قاره تداس داشته باشد ،محل زندگی دارک اسپاون ها،که اخیرا از لانه خود خارج شده اند و در حال تسخیر فرلدون هستند-دقت کنید که داستان بازی قسمت دوم با اول موازی بوده و اکنون که هاواکه پا به دیپ رود مینهد قهرمان سری یک دارد با گری واردن ها و تیمش با بلایت میجنگند. سفر به دیپ رود بسیار خطرناک ولی قطعا در آمد زا خواهد بود وثروت زیادی را برای تیم بوجود خواهد آورد.برادران بارترند قصد ندارند کسی را دیگربرای سفر استخدام کنند ولی وریک آنها را متقاعد میکند که هاواکه به کارشان خواهد آمد وهمچنین این دو به برادردان دوراف در سفر زیر زمین کمک خواهند کرد.یک جادوگر روگه که قبلا گری واردن بوده و دانشی درباره Deep road ها دارد نیز با آنها همراه خواهد شد. سفر به دیپ رود هم موفقیت آمیز است هم تراژدی،تیمهاواکه نجات میبایند و هاواکه با کلی ثروت زا سفر تحقیقاتی برمیگردد وخانه ایی در بالای شهر کرک وال میخرد.یکی از بارترند ها در سفر زیر زمین براثر یک سمبول جادویی به نام رد لیریم دیوانه شده و به هاواکه و وریک خیانت کرده و آنها را به گله ای دارک اسپاون وحشی لو میدهد و یک سنگ جادویی خیلی قوی نیز به نام wraith نیز با آنها درگیر میشود و با انتخاب هاواکه یا خواهر یا برادرش کشته میشود یا بخاطر آلودگی به تینت دارک اسپاون باد خانه را ترک کرده و به فرقه تمپلار ها بپیوندد. وریک روایت میکند :سه سال بعد وایکانت کرکوال،همان شاه،از هاواکه میخواهد یک کشمکش سیاسی را با qunari ها مخلوقاتی شبه انسان با شاخ هایی در سر،حل کند، کناری ها، تازه به کرکوال رسیده اند و دنبال دردسر میگردنند و نه قصد رفتن دارند و نه از قانون اطاعت میکنند.وقتی هاواکه دلیل بودن کناری ها در کرکوال را جستجومیکند،تنش بین ساکنین کرکوال و کناری ها شدت میگیرد. یک گروه زد کنُاری سعی میکنند با تحریک کناری ها و مردم و ایجاد یک جنگ،کناری ها را از شهر بیرون کنند،در حالی که خلاف کاران شهر به کناری ها پیوسته اند تا از قانون مبرا باشند.تراژدی باز هم ضربه میزدند مادر هاواکه توسط یک جادوگر قتل سریالی مجهز به Blood magic که زنان کرک وال را شکار میکند کشته میشود ،هاواکه جادوگر را جسته و میکشد ولی برای نجات مادرش لندرا دیر شده است. او سوگند میخورد انتقام مادر ش را کامل کرده و همدستان جادوگر را نیز به سزای اعمالشان برساند. Qunariها در بازی دوم نقش پررنگی دارند در بازی قسمت سوم شما حتی میتوانید Qunari باشید در نهایت هاواکه دلیل حضور کناری ها را میفهمد ،یک آرتیفکت باستانی از آنها دزدیده شده است.تنش شدید شده و کناری ها به کرک وال حمله میکنندو قصد دارند وایکانت را اعدام کنند،هاواکه و تمیش با کناریها ربروشده و درنبردی سهمگین آنها را شکست داده و وایکانت را نجات داده و اگر بخواهد در تصمیمی فرمانده کناری ها را بخشیده یا می کشد و به قهرمان کرکوال بدل میشود. سه سال بعد میگذرد و کرکوال شاهی ندارد و همش بخاطر ظلم شدید فرمانده شوالیه ها،مردیث و تمپلارهای کرکوال است.مردیث کرکوال را به مرکز دفتر پلیس خود تبدیل کرده و با مشت آهنین حکومت میکند و نیروهای چنتری قادر نیستند با اورقابت کنند.اولین اینچانتر شخصی با نام اورسینو ،مریدث را به چالش میکشد تا به کمک عموم مردم او را از قدرت پایین بیاورد.این در حالی است کهوظیفه اصلی تمپلار ها در کرکوال جلوگیری از تمرین بلاد مجیک و اعمال عدالت بین جادوگران است.بلاد مجیک یک شاخه ممنوعه جادوگری بوده است.خود تمپلار ها برای اعمال نیرو از شکنجه و کشتارو همه چیز استفاده میکنند وبعد بر سر جادوگران روشی به نام Tranquility یا همان آسودگی خیال به کار میبرند که در نهایت آن شخص را فلج کرده و از ارتباط با مرکز نیروی جادوگری جلوگیری میکند.خود تمپلارها نیز به مفاسد زیادی آلوده شده اند.کشمکش بین این دوفرقه بالا میگیرد وخشونت زیاد میشود و هاواکه دوباره وارد عمل شده مخصوصا وقتی یک ضد مردیث یکی از اعضا خانواده یا دوستان هاواکه را گروگان میگیرند،بعد آن هاواکه مجبور میشود تا از این قضایا فاصله بگیرد تا به خانوادش آسیبی نرسد. رودر رویی هاواکه وفرمانده کناری در موتور بازی نهایتا،آندرس تمپلارها را با یا بدون کمک هاواکه غافل گیر میکند و یک انفجار بزرگ چنتری را نابود کرده و نصف شهر را با خاک یکسان میکند،راهب اعظم التینا را میکشد که مید تمپلار ها بوده است،این عمل رسما آتش جنگ داخلی بین جادوگران و تمپلار ها را برمیانگیزد وهاواکه باید در اینجا طرف بگیرد البته بدون توجه به اینکه کدام طرف انتخاب میشود ؛هاواکه اورسینو ار میکشد زیرا میفهمد عامل مرگ مادر هاواکه در واقع همین اورسینو بوده است ،اورسینو در لحظه های آخر به بلاد مجیک رو آورده به هیولایی غول پیکر بدل میشود که هاواکه و تیم باید شکست دهند.در میدان اصلی شهر و gallows با مردیث روبر میشود که حتی اگر هاواکه به تمپلارها پیسوته باشد باید او را بکشد،مردیث اعلام میکند که سمبول رد الیریم را از بارترند خریده بوده و ذهنش تسخیر شده و و مجبورش کرده تا اقدام به کشتار دسته جمعی جادوگران بزند.بعد از کشتن مردیث اگر هاواکه با تمپلارها باشد وایکانت کرکوال خواهد شد اگر هم جز جادوگرهاباشد اجازه می یابد از شهر گریخته و به فرقه شورشی جادوگران بپیوندد. واریک داستان را کامل کرده و میگویدتیم هاواکه از هم پاشیده و نیموداند که هاواکه به کجا گریخته و بعد از کشتن مردیث چه کرده است.همچنین فاش یمشود که seeker ها (همین کاساندار که از واریک باز جویی میکند) خود فریقه یا برای مانیتورینگ اعمال تمپلار ها هستند و تمام انجمن های جادوگران سرزمین تداس بخاطر اتفاقات کرکوال دست به شورش زده اند،تمپلارها هم در حال جنگیدن با جادوگران در گشوه وکنار سرزمین هستند.کاساندرا داستان وریک را باور کرده و به او میگوید:هاواکه تنها کسی است که می تواند جنگ را متوقف کند و وقتی میبیندوریک نمیداند هاواکه کجاست او را رها میکند، بیرون کاساندار با یک سیکر دیگر به لیلیانا (در قسمت سوم هم حضور دارد)دیدار کرده و هم عقیده هستند که باید هاواکه برای متوقف ساختن جنگ پیدا شود. نکات مهم : کلا بازی قسمت دوم کوچک تر و جمع جور تر به نظر می آمد ولی از طرفی پولیش شده تر به نظر میرسید ،توسعه آن هم از جولای 2010 اعلام شد. همان سیستم مبارزه ایی بدون دوربین تاکتیکی در نسخه دوم به کار رفت. چند بسته مکمل برای بازی در نظر گرفته شد یکی از آنها the Exiled prince نام داشت و بقیه هم به ترتیب The Black emporium و Legacy و Mark of Assassin نام داشتند . نمرات قسمت دوم از متاکرتیک 8.2 بود و بقیه سایت ها و منتقدان حرفه ای با کمی کاهش نمره حدود یک نمره کمتر اکثرا نمراتی مثل 8 به بازی دادند و بازی را ستودند –در کل نقدها مثبت بود ولی نکاتی که در بالا به انها اشاره کردیم کمی برای منتقدان آزار دهنده بود. خوب نکاتی زیاد رو برای بازی قسمت سوم در نظر داشتم در واقع در همین دو هفته پیش نمایش های زیادی رو برای بازی مطالعه کردم ولی چون عرضه بازی 18 نوامبر بود فکر میکردم وقت دارم که همه آنها را برای شما به تحریر در بیاورم –امروز 12 نوامبر گیم اسپات بازی را زودتر از موعد مقرر نقد کرد –منتقد مورد علاقه من آقای ونورد RPG باز حرفه ای طبق معمول بازی را بررسی کردند و در نقدی واقعا حرفه ایی و بی نظیر ثایت کرده اند بازی قسمت سوم یکی از بهترین بازی های تاریخ ژانر خواهد بود.خوب من هم به جای نگارش یپش نمایش ها که البته مطالب مفیدی در آنها بود و باید بعدا در فرصتی به همین مقاله اضافه کنم تا دوستانی که به سبک علاقه دارند از این اطلاعات مفید بهره ببرند،ترجمه نقد کوین را با ترکیبی از اطلاعات خودم برای قسمت سوم کار میکنم –منتها آن بخش های پیش نمایش که در گیم اسپات و IGN ارائه شدند را بعدا به مقاله اضافه میکنم- ضمنا اگر بازی های سری را بازی نکرده اید اول نسخه Dragon Age Origins Ultimate Edition - AGB Golden Team را دانلود کنید که شامل بازی یک و تمام آپدیت ها و DLC هاست-بعد نسخه Dragon AGE II full رو بازی کنید و بعد میتوانید به سبک بازی های دیگر شرکت یعنی Mass Effect ذخیره خود را به قسمت سه منتقل کنید.منتها داشتن حدی دانش زبان انگلیسی برای فهم حداقل ساده مکالمات در این سری خیلی مهم است و انتخابات اشتباه ممکن است کلا تجربه بازی را نامطبوع و غیر زیبا کند. نقد و بررسی قسمت سوم سری Dragon Age :inquisition خوب شوکه شدم! 6 روز مانده به عرضه رسمی Gamespot امتیاز داد!همیشه چند روی طول میبرد همین نشان میدهد با بازی غولی طرفیم که البته این برای من اصلا عجیب نبود ،مدتها بود منتظر بودم و از سازندگان مس افکت 1/2/3 و همین سری عصر اژدها کمتر از این هم انتظار نداشتم.بخاطر اسپویل نشدن بخش هایی مجبورم از جاهایی از نقد را ترجمه نکنم چون بعضی مواقع بعضی بررسی ها متاسفانه بازی را کاملا لود میدهند.اکنون که دارم متن را ترجمه میکنم با احتیاط و یک چشمی به خط بعد نگاه میکنم تا شاید از ضایع شدن داستان بازی مورد علاقه ام جلوگیری کنم!! عصری از اعصار عصر اژدها:تفتیش عقاید همانگونه که الهی بودن عیسی ناصری توسط جاهلان و کور دلان مورد سئوال قرار گرفت،در عصر اژدها قسمت جدید از شما در باب شایعاتی مبنی بر اَبَر انسان بودن و آسمانی بودن آواتار شما در بازی سئوالاتی پرسیده میشود و الهی یا غیرالهی بودن ذات شخصیت داستان مورد تفتیش قرار خواهد گرفت ،از شکافی در آسمانها فرو میافتید ؛همان شکافی که از آن مراقبان ،چشماشان فقط لحظه ای بر یک مخلوق میافتد،یک زن،که خیلی ها اعتقاد دارند Andraste است،بانویی که اصول و عقیده اش باعث بوجود آمدن چانتری شد(chantry یا obiit یک نوع صومعه بوده که در آن کشیشان کاتولیک خاصی برای خواندن دعاها و آمرزش هایی برای اشخاص برجسته و وارسته فوت شده تعلیم داده میشدند-این افراد از نظر مسحیت در پرگتوری یا همان عالم برزخ قرار دارند.البته در بازی دراگون ایج از این نام برای خلق یک ساختار مشابه ولی متفاوت در اصول با مسیحیت استفاده شده است) اگر چه شما از آنچه اتفاق افتاد اصلا حافظه ایی ندارید فقط دستتان به علامتی مارک زده شده که می تواند rift ها یا پرتال های هجوم نیروهای مخاصم به سرزمین را ببندد و این کار شما را هم به هدف هم به چهره ای پیامبر گونه تبدیل خواهد کرد.شاید شما همان ناجی باشید،شایدهم فقط کمی خوش شانس بوده اید.خالق شاید بداند اما صدایش باز هم ناشنیده گرفته میشود و این بر عهده شماست و همچنین یارانتان تا تعیین کنید آیا دست الهی بر وجود شما خورده است یا نه و همانگونه که اسرار زندگی زیادند و ایمان در زندگی واقعی نقشی اساسی دارد ،در این باره راهنمایی نخواهد بود و این خود انسان است که باید سر به درون وجود خویش برده و در وجود خود خدا را بیابد .(از خود شناسی به خداشناسی خواهیم رسید) عصر اژدها قسمت 3 هرگز بین چانتری و مسیحی بودن امروزی یک خط مشخص و دقیق برای تایین مرزها و حدود نمی کشد .ارجاعاتش بعضی مواقع کاملا مشخص و درست و بعضی مواقع هم کمی نادرست به نظر میرسند ولی نشانه های آشکار به کنار ،این نقش آفرینی عظیم و جذاب ،به شکلی دقیق و موثردر مقوله هایی مثل ایمان و از خود گذشتگی کاووش میکند در حالی که شما را با تعدای زیادی شخصیت ،هرکدام گرفتار و درگیر آشوب در مشکلات دینی /مذهبی خودشان محاصره کرده است.تم اشنای سری یعنی جهان با اشوب روبرو شده و ناهمگون ،در اینجا نیز با هر قدم شما در کاوشتان همراهتان است.درگیری بین جادوگران و تمپلار ها،نقش گری واردن ها در جلوگیری از بلایت، و مانورهای سیاسی فرقه orlesian elite بین خودشان ،اما نقش چانتری اینجا اصلی خواهد بود و راه وروش بازی و گونه ایی که در دیالوگ ها شما دید خود را نسبت به مقوله ایمان بیان میکنید این سری را به شخصی ترین قسمت سری تبدیل کرده است. اینکه در این بخش چقدر حقیقت به تصویر کشیده میشود،بازی از بعد روایی خیره کننده ظاهر شده است. چه حیف است که چنین جای زیبایی با جادو شمشیر ها تباه گردد. از دورن تراژدی و آشوب است که این قسمت به پا میخیزد.جنبش نوپای شما به فرماندهی نوپا چون خود شما نیاز خواهد داشت.شخصیت خودتان را از هیچ و پوچ با سیستم پیچیده خلق کاراکتر بازی به زیباترین شکل ممکن ایجاد میکنید و چنان جزییات وحشتناک بالا خواهند بود که از همان لحظه خلق شدن شخصیت ،او را حس کرده و جزیی از خودتان میدانید.حتی میتوانید بین چندین صدای مختلف یکی را برای شخصیت تان انتخاب کنید که به ظاهرش بیشتر برازنده است ،حتی با اینکه این شخصیت ها کاملا Act شده هستند و این نشان میدهد چه سطحی از صدا گذاری و پیچیده خلق گیم پلی و دیالوگ توسط بایوور کار شده است. برای اولین باز میتوانید از نژاد Qunari هم شخصیت خلق کنید ،منتها غصه نخورید که چرا سراغ نژادهای دیگر نرفتید زیراهمراهانتان از نژاد های مختلف با شما همراهند.به مدد موتور فراست بایت 3 با شبه CGI طرفیم! شخصیت های عصر اژدها قسمت 3 تماما از کلیشه ها یی که در بازیهای این سبک یا حتی سبک های دیگر دیده ایم به دور هستند .کاساندار زن قانون مدار قسمت دوم که varric راوی داستان بازی قسمت دو و یار قدیمیتان را باز جویی میکرد اکنون به شما پیوسته و شخصیتی خیره کننده دارد، سماجتش حالا به زیبایی رنگی انسانی به خود گرفته،و انگیزه اش نه با قدرت بلکه با قانون تحریک خواهد شد.شنیدن صحبت های این دو در کنار هم هنگامی که با شما هستند در دل تاریکی غارها و محیط های خیره کننده این قسمت از نکات برجسته طراحی شخصیت های فوق پیچیده وواقع گرایانه در این سری است. اصولا باز یهای Bioware یعنی شخصیت های جانبی و یارهایتان، و نگه داشتن واریک وکاساندرا در معیت خودیعنی کنار گذاشتن بقیه شخصیت های بی نظیر بازی،شخصیت هایی مثل cole یک روح مرموز چنان بی نظیر کار شده است که فراموش نشدنی خواهد بود،او به ذهن ها رخنه میکند و افکار را می خواند تا بتواند طوفان افکار خویش را به کار انداخته و در ضمیر خودآگاهش به شاعری برسد!او به دیگران در هنگام نیاز آرامش ادا میکند ولی در یک نمایش بی نظیر عاری از نفس پرستی و فارغ از خود، خاطره خودش را از ذهن مخاطبانش پاک میکند. محیط های زیبای بازی درصحرا نژاد Qunari و شخصیت برجسته همراه شما Iron Bull از افتخار ات خودش در زمان مزدوری چنان با افتخار میگوید و چنان عالی صدا پیشگی شده که براستی تحسین برمی انگیزد.البته سیستم تایید یا عدم تایید رفتار شما توسط یاران در این قسمت کمی سخت تر شده و حتی گهگاهی اگر کنار شما نباشند ممکن است از بعضی از تصمیمات شما ناراحت شده و یا خوشحال شوند. در این بازی عظیم شما از طریق دیالوگ ها و تصمیمات تفتیش گری میشود که دوست داشتید باشید و حتی بر تخت نشسته و کسانی که شما را انکار کرده اند مجازات میکنید و به جنگ گروه هایی میروید که از تصمیمات شما خوششان نیامده است. میز جنگ درکنار شما است که با متحدانتان آن را نظاره میکنید و تصمیماتی که میگیرید آنقدر تاثیر گذارند که شاید فقط نمونه اش را در همین بازی پیدا کنیم.مراحلی وجود دارندکه شما با کامل کردنشان قدرت و نفوذ به دست می آوریدو یا گیاهان دارویی برای خلق دارو ها و یا قطعات فلز برای ایجاد زره ها و سلاح های جدید ویا تزیین کردن مرکز فرماندهی تان با دکوری جدید!وقتی عملیاتی انتخاب شد،میتوانید روشی برای انجام به کار گیرید ،راهکاری سیاسی ،محرمانه،یا از روی جبر،و بعد منتظر نتیجه عملکرد خود باشید.این جواب سری عصر اژدها به بازی Assassins Creed brotherhood است ،شما یارانتان را میفرستید تا کاری کاری را انجام دهند و شاید با خوش شانسی با اخبار خوب برگردند. veilfire یک ویژگی جدید است به شما اجازه میدهد نوشته های مخفی الف ها را ببنید ،مثل آتش واقعی منتها جادویی. اگر ذخیره بازی های قبلی را دارید تصمیمات شما هم دوباره برخواهند گشت .کار هایی که شخصیت شما در دو بازی قبلی بر جهان بازی تاثیر نهاده است.در یکی از مراحل باز ی شما با اشراف زادگان اورلیس روبرو میشوید ؛در این بخش از داشتان رودرویی های و پیچش های داستانی شما را به نقش یک جنگجو،یک سفیر و یک جاسوس و...تغییر ماهیت میدهند و تنوع سبک گیم پلی استادانه در تاروپود بازی قسمت سوم منعکس شده است. نسخه سوم از طراحی هنری خیره کننده ای بهره میبرد وقت زیادی از بازی را در کاووش جهان عظیم بازی خواهدی گذارند.از دشت ها و بیشه زار ها و صحرا ها و ساحل طوفانی و جنگلهایی سحر انگیز و قلع ها و سیاهچال هایی سحرانگیز گذار خواهید کرد و در نمای زیبای سوم شخص تجربه ای بی نظیر را خواهید داشت.کشف مناطق جدید و کمپ های استراحت و و صد البته ؛کشتن کافران و دشمنان و خرس های غول پیکر و اژدهاهایی که جرات میکنند و شما رابه چالش میکشند و هزاران هزار راه و گنج مخفی و شخصیت و.....شامل این جستجو خواهند بود! مبارزات در Dragon Age :inquisition بینظیر و رنگارنگ هستند،دوربین حذف شده تاکتیکی قسمت یک در قسمت دوم بازی اینبار برگشته و در نسخه های کنسولی نیز وجود دارد.در این نما زمان متوقف شده و با یک شبه بالدور گیت اصل طرف خواهیم بود. سیستم مبارزه با دوربین تاکتیکی -سمت چپ دالوگ دایره ای به سبک مس افکت در این نما چینش یارها و موقعیت گیری و پشتیبانی و حمله تاثیر های جالبی بر مبارازت دارند و البته در سختی متوسط میشود با تکیه بر سیستم مبارازتی اکشن بازی ،مبارازت را انجام دادو نمای تاکتیکی را برای در سختی های بالاتر بکار برد هرچند این ویژگی بایک دکمه فعال خواهد شد.حمله های استاندارد شما استامینای خیلی بالایی نمیخواهند ولی حملات سنگین و پیچیده شما نیاز به زمانبندی و مدیریت استامینا دارند. بستن rift ها ،(پرتالها)در اوایل بازی ،دغدغه اصلی شماست. یارانتان در مبارازت با نرمی شرکت میکنند در حالی که میتوانید چون با زیهای قبلی برای الگوهای حرکتی حمله ای AIشان ،تعیین حالت کنید.سیستم بهبود سلامتی توسط یاران کلاس جادوگری از بین رفته و بجایش شما از نوشیدنی هایی جادویی که در کمپ های استراحت دوباره پر میشوند استفاده میکنید (سری سولز)البته پرتاب نارنجک وبمب های جادویی هم به بازی از نمای عادی اضافه شده که هم در فضای باز و هم در فضای بسته بخوبی انجام میگیرد و کلا Dragon Age :inquisition را روان ترین قسمت سری نموده است-شما با یک اکشن ریتمیک دقیق و عمق دار روبرو هستید.نبردهای سرسخت خیلی نیستند ولی درجه سختی بالا همیشه برای چالش بیشتر وجود دارد.ضمنا نبرد با فرمانروایان عصر ،اژدها ها همیشه نیازمند تمرکز بالاست.سیستم مبارزاتی ازاد بازی به دلیل حرکت راحت و اکشن گونه و متسقیم شخصیت تان روان و تماشایی است و هر وقت بین هرکدام از یارها سوییچ کنید می توانید راحت آنرا هدایت کرده و از مبارزه لذت ببرید ،بعضی از باس فایت ها خیلی سریعند و احتیاج به واکنش فوق سریع دارند البته هم تیمی شما تا حرکت قبلی انجام نشده حرکت نخواهد کرد ولی اینها را نمیتوان ایراد در نظر گرفت. حتی صحرا نیز برای خستگان از نبرد ها و مسافرین سرپناه دارد البته مشروط به اینکه کجا را بجویید. سفر ها لذت مطلق هستند.رازهای صورت فلکی که باید در محیط های مختلف برروی صورت فلکی های اسمان بجورید زیبا کار شده اند.از درون دستگاهایی میتوانید سرزمین ها را رصد کرده و تکه های درخشانی را بیابید که بعدا میتوانید آنها را جمع آوری کنید.اینها بخشی از فعالیت های جانبی هستند و شما برروی میز جنگ ساعت ها مشغول خواهید بود،کشف سیاه چال ها و معبد ها و کنترل نبرد ها لذت بخش است و با کاوش بیشتر مناطقی جدید به لیست جستجوی شما اضافه میشوند که سفر درونشان بدون آنکه از آنها چیزی بدانید یک لذت و حس کاووش واقعی به همراه دارد.وارد غاری میشوید و ولی نمیدانید عنکوبتی سرسخت به کمین نشسته-چه مسیرهایی که ممکن است بروید و یا نروید و بعد با حسرت از اینکه چرا این راه را رفتید و مسیری دیگر را یادتان رفت و یا چرا آن یار قدرتمندرا با خود نیاوردید و یا چرا به سخنان آن جادوگر عاقل گوش دل فرا ندادیدو...... Dragon Age :inquisition را میتوان بازی تصمیم ها با ذهن شما دانست. صفحه لوازم برای سفارشی سازی جهان اطراف شما خودش ار میسازد و کم کم بر ذهنتان رخنه میکند.کتاب میخوانید و یاداشت میجورید و در شیپور های میدمید که به یارانتان بدانند فلان جا از دشمن پاک شد و میتوان در آن سرپناه جست. روایت داستانی بازی با کمک عناصر بصری و صوتی خود چنان حیرت انگیز است که کمتر بازیی جرات رودرو شدن با این غول Bioware را خواهد داشت. داستان و گیم پلی کاملا در Dragon Age :inquisitionدو عنصر مشترک هستند و وقفه ای در بین آنها نخواهد بود.شما با پیشروی در دل داستان دارید بازی میکنید و با بازی کزدن داستان میشنوید وروایت میکنید.سبک روایی Dragon Age :inquisition خیره کننده است. داستانی که میسازید مال شماست و خود شما آنرا ساخته اید .محیط ها در Dragon Age :inquisition از هم جدا شده اند و از طریق نقشه در دسترس،محیط ها به اندازه یک بازی سری Elder scrolls وسیع نیستند ولی اصلا کوچک هم نبوده و داستان بازی و میزان محتوی قرار گرفته در این محیط ها در حد بهترین های این سبک است. ناسلامتی عصر اژدهاست. 85 ساعت بازی Dragon Age :inquisition را به پایان بردم ولی هنوز کلی محیط ناشناخته مانده بود وکلی راه نرفته و....میتوانید قلعه های خود را چنان ویرایش کنید که مرکز عملیاتی بازی هم باشند و کلی عناصر قفل باز شدنی برای این قلعه ها وجود خواهد داشت.جادوگر مرگبار بازی vivenne مرموز که به من پیوست تا اواخر کار خوب او را نمیشناختم و از حرف هایش گیج بودم.بعد از پایان دور یک گفتم وای باید به ساحل میرفتم وآن گیاه را میجستم و چرا قلعه را کامل تسخیر نکردم و ...لیست عملیات ها واقعا تاثیر گذار است نه بخاطر تعدادبلکه چون ارزش رفتن و دیدن و کامل کردن را دارند. عکسی از نسخه Pc گیم پلی-بافتها و وضوحشان خیره کننده هستند. ساعت های زیادی پای میز خلق سلاح و زره و دارو خواهید بود و به کمک آنها سفرتان را جذاب تر و ایمن تر خواهید کرد.هر سفری و هر مکانی گنج های بیشمار دارد و خاطراتی فراموش نشدنی.لیست ارتقا و قدرت ها عالی هستند و فقط با امتیاز هایی که بدست میاورید ارتقا نمی یابند بلکه با لباس ها و زره های خاصی نیز بر میزان قدرتشان افزوده خواهد شد.سنگ های جادویی کمیاب و قوی بازی را باید نگه دارید تا با آنها قویترین سلاح های خود را در فرایند Enchantment کنید،هرچه باشد آن اژدهای مخوف به آسانی ومرگ طبیعی نخواهد مرد! شخصیت ها و محیط ها و ..همه عناصر بازی های قبلی سری را در خود ارند و وفادار به سری مانده اند ولی بازی ژست خود را میگیرد و گویی عنوانی متفاوت است.عصر اژدها قسمت 3 یک بازی خارق العاده جاویی است یک سفر حماسی فراموش نشدنی در تاریخ باز یهای RPG . خوب ترجمه بررسی هم تمام شد.این نسخه مور د نقد مربوط به کنسول ها بوده و ازآنجایی که کوین Pc بازه در باب گرافیک نظری نداده تا نسخه pc هم چند روز دیگه عرضه بشه هرچند هنوز بازی هیچ نسخه ایش عرضه نشده و تیم نقد وبررسی گیم اسپات نسخه ای از بازی رابرای امتیاز دادن دریافت کرده اند. موتور بازی فراست باست 3 است و با توجه به وسواس بایو ور در خلق گرافیک و عکس ها و دمو ها دیگر معلوم است چه خبر خواهد بود-گرافیک سری مس افکت که یادتان نرفته –مس افکت 3 بهترین با زیی بود که با آنریل 3 ساخته شده بود. سخت افزار مورد نیاز نسخه PC هم برای آگاهی بیشتر: Recommended OS: Windows 7 or 8.1 64-bit CPU: AMD six-core CPU @ 3.2 GHz, Intel quad-core CPU @ 3.0 GHz System RAM: 8 GB Graphics card: AMD Radeon HD 7870 or R9 270, NVIDIA GeForce GTX 660 Graphics memory: 3 GB Hard drive: 26 GB DirectX 11 Minimum OS: Windows 7 or 8.1 64-bit CPU: AMD quad-core CPU @ 2.5 GHz, Intel quad-core CPU @ 2.0 GHz System RAM: 4 GB Graphics card: AMD Radeon HD 4870, NVIDIA GeForce 8800 GT Graphics memory: 512 MB Hard drive: 26 GB DirectX 10 خود بازی قطعا طلایه دار بالدور گیت خواهد بود و آن چالش هایی را که Bioware در باب میراث داری سری بالدور گیت و ارزش های جهان Openworld در این بازی ازشون صحبت میکرد با موفقیت رد کرده است.این استودیو واقعا تیم خلاق و با استعدادی در داستان سرایی دارند و همینطور که کیس هادسون کارگرادان مس افکت گفت ما در سری بایو ور بازی نمیسازیم بلکه داستان اینتراکتیو روایت میکنیم! من فکر میکنم ایجاد توازن بین داستان و المان های گردش آزاد چالشی بوده سرسخت که این تیم قهار بازهم از پس آن برآمده است. محیط هایی که هرگز فراموش نخواهند شدند و شخصیت هایی که عاشقشان هستیم-هم در سری مس افکت هم در سری عصر اژدها-Bioware همیشه ثابت کرده که نقش داستان و شخصیت پردازی چقدر در خلق ایمرژن از خیلی از عناصر دیگر مهم تراست.من فکر میکنم داستانهای بزرگ محدوده زمانی ندارن و تا ابد باقی خواهند موند و بایوور خیلی برای خلق چنین داستان هایی تلاش میکند،شما با شخصیت های این بازی ها واقع گره میخورید و داستانهاشون برای همیشه در ذهنتون خواهند موند این قدرت روش روایتی اینتراکتیو که شما رو برای همیشه به پلات داستان گره میزنه – داستانی که باید شما خودتون کشف کیند و در این راه چه تجربه هایی که نخواهید داشت –به قول اررون فیلین مدیر استودیو Bioware برای نسل جدید داستان هایی فراموش نشدنی خواهیم ساخت و Dragon Age :inquisition آغازاین راه است به گفته او بازی ارزش بالای 200 ساعت محتوی DLC را براحتی خواهد داشت. –خوب حالا تیم تمرکزش روی بازی بزرگ بعدی یعنی Mass effect شماره 4 است!شاهکار بعدی که آن هم چشم ها را خیره خواهد کرد. موسیقی متن خیره کننده بازی کار Trervor moriss است که جای inon zur بزرگ کمپوزر قسمت های قبلی را گرفته است وموسیقی متن قسمت سوم را بی نظیر کرده است پایین میتوانید دانلود کنید و لذت ببرید حماسی و نفس گیر Dragon Age Inquisition-Main Theme.mp3 بازی Dragon Age :inquisition در 18 نوامبر ،6روز دیگر برای Pc و کنسول های نسل جدید عرضه خواهد شد. ++نکات مثبت Dragon Age :inquisition از دید گیم اسپات: کوین و امتیازش! +شخصیت های خیره کننده و جذاب +داستان غنی و محیطهایی متفاوت و گوناگون +انتخاب هایی که به ماجراجویی وپیروزی و غم فراق ختم میشوند. +گستره عظیمی از مناطق قابل کاووش با رازهایی زیاد برا ی کشف کردن +توازن خیره کننده بین کاووش ،مبارزه،داستان سرایی و شخصی سازی(چها رعامل کلیدی خلق یک RPG بزرگ) --نکات منفی: -مبارزات نسبتا به استراتژی کمی نیاز دارند. حتی اژدها ها هم پایانی دارند. گردآوری ،ترجمه و تنظیم:رضا قاسمی
  9. nVIDIA: The Way It's Meant To Be Played ولی برای دوستان AMD کار هم..... AMD Gaming Evolved
  10. اشتباه همینه-این بازی DRm است ممکنه فقط احتیاج به فایل exe نداشته باشه و کل ساختار های فایل بازی دستکاری بشن یا آپدیت بشن موقع کرک اونموقع 16 گیگ دانلود بیخود شده-بگذارید قشنگ که کرک شد نسخه خاص مثل codex یا ریلودد اومد بعد -دوست من از این بلاها زیاد سرمن رفته باور کن-
  11. این بازی رو من تمام کردم با برادرم باهم بازی رو انجام دادیم خیره کننده بود مخصوصا اخرش آدم گریه اش میگیره -این یعنی هنر هشتم!
  12. نه خیر دانلود نکنید اشتباه کردید بازی انلاک شده کرک نشده-انلاک یعنی تونستن کپی کنن کرک نکردن DRm هست !دانلود نکن اگر اومد خبرت میکنم-ما بیشتر منتظریم از شما!
  13. داریم مقاله رو کامل میکنم نمیخواد تا 18 ام صبر کنید صبح میفهمید ا ز قسمت اول بررسی شده تا همین قسمت به شکلی دقیق در حدود 20 صفحه word تایپ شده!!
  14. ایسوس گیگا MSI به این ترتیب هر سه خوبن منتها اگر از بدوجه مشکلی نداری ایسوس هست برو سراغش اگر نبود برو سراغ گیگا اگر نبود برو MSI ولی فرق هم نداره این الگو یک جور حالت روانی شده برای بازار جهان --- MSI هم خوبه شرکت پیشرو هست کمی دقت کن کمی بعضی مواقع آمار خرابی مین هاش از ایسوس گیگا بیشتره ولی من معتقدم این چیزی رو ثابت نمیکنه -لوازم الکترونیکی همیشه خراب میشن ! موفق باشی
  15. نه هنوز اه شما همون ؟؟ Jang Yi Jin دوست خوبید ؟اقا از برکینگ بد زدی به دکستر؟اسمتون رو هم نمی دونم!نه 18 نوامبر با فارکرای 4 با هم توی یک روز میان
  16. بازی 7 گرفته-عادیه نه خوب نه بد -گفتم تکرار مکرارات یوبی سافت اینم نتیجه کش دادن و اراده 6 تا بازی و چندین dlc توی فاصله کم
  17. درود بردوستان- این تاپیک ور گذاشتم برای اخبار سریع بازی هام-چون نقد وبررسی بازی ها رو کار میکنم نمره های خوب رو میگم اینجا و اگر بررسی کنم لینک بررسی میزنم -بازی های بد رو هم میزارم ببنیم نظر شما چیه!کار نقد وبررسی وقت گیره من هم این تاپیک روگذاشتم که آپدیت کنم و اگر بررسی رفت زیر تاپیکهای دیگه و کسی بازی خاصی رو دوست داشت ولی خبر دار نشد و یا ندید از دست نده!در واقع فهرست کارهاست! Ac unity هم 7 کرفته خیلی خوب ازکار درنیومده ولی چون دوستان خواستن نقد وبررسی گیم اسپات رو براشون ترجمه میکنم . از یونیتی که حقیقتا ناامید شدم و روم نمیشه بررسی بزنم!!! جدید: متاسفانه الان نمره فارکرای 4 رو هم گیم اسپات داد 7.0 که کمی ناامید کننده است -با توجه به اینکه فارکرای 3 گرفت 9! و فارکرای 2 هم 8 گرفت!این یعنی نسخه 4 کمی تکراری شده و ضمنا داستان نسخه جدید خیلی خوب در نیامده-از آنور Assassin روگه هم 6 گرفت -یونیتی هم که هیچ- در عوضGTA نسل جدید ترکونده:9 اینهم تاپیک بررسی http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=35189&page=4 دراگون ایج هم که باقلوا! http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=35313&hl= 200 هزار تومان باید برای بازیش هزینه کنم تقریبا!! ولی فدای سرش! دیگه بازی خاص و شاخص نداریم تا چند وقت !!
  18. من اولین نفر بودم، فکر کنم توی کل ایران که سری 900 خریدم!!!!!داریم باهاش اساسی لذت میبریم- کی دلش میاد مکسول بفروشه -کارتهایی که بازی رو با دمای 45 تا 50 درجه نهاتیش اجرا میکنه اونم نهایتش !معماری انویدیا عالی بوده کلا AMD هم خوب هست کارش رو انجام میده فقط برای دما و صدا و مصرف باید کاری کنه وگرنه اگر قرار باشه بیشتر از سری R9 باشه که هیچ!
  19. روشن کن ببین اونوقت چنده
  20. درود جنگ شروع شد آژیر زدن پناه بگیرید !!!!ای داد بیداد با داد مداد!! مصرف و دما هم مهمه- اگر کارت بیاد بعد دماش 95 درجه باشه و صداش کر کنه و اندازه یک نیروگاه هم بر ق بخواد فایده نداره - امیدوارم AMD معماری رو حسابی پولیش کنه- انویدیا هم به قول بهمن جان تیر در ترکش داره سنگین این هیولای کم مصرف مکسول جا داره برای دستکاری های فوق سنگین باید ببنیم چه میشه البته زیاد نرید توی بهر بازارگرمی ها حواستون به جیبتون هم باشه -کارت قیمت خوب و کم مصرف و خنک که بازی ها رو اجرا کنه راحت کافیه و اصراف اصلا درست نیست-پلتفرم pC یکی از دلایل خوبش همین انعطافشه میشه راحت با سخت افزارش بازی کرد و نتیجه خوب گرفت موفق باشید خبات ممنون از پوشش خبریت
  21. شما بزرگ وارید دوست من شوخی میکنم من همه رو دوست دارم همه دوستان رو از دم اصلا میام پای سیستم ها توی موبایل هر جا که باشه ؛عادت دارم به همه شما عزیزان باید بیام باهاتون حرف بزنم لذت ببرم -همه عزیزان رو هم به خواسته هاشون احترام میزاریم همه راست میگید اصلا همه درست و 100 درصد حق با مشتری بید!! همه موفق باشید درود بر PC باز و کنسول باز !!ااصلا اصل اینه که ما همه گیمر هستیم وبه بازی ها و عالم زیباشون عشق می ورزیم البته گهگایی سر فریم ورزولوشن یک کلی هم با میاندازیم که نمک کاره!!! همه سلامت باشید @};- @};- :x
  22. vsync روشنه؟توی تنظمیات بازی و یا کنترل پانل انودیا؟
  23. صد در 1000!× ممنون از تو دوست عزیز بله جواب میده راحت
×
×
  • اضافه کردن...