!! این مقاله سرشار از اسپویل است و ممکن است برای کسانی که ان را تجربه نکرده اند نا خوشایند باشد !!
عجیب است… یک وقتهایی گذشته ات در پی تو می آید تا بگیرد آن انتقامی که خیلی وقت است میخواهد.عجیب است هر خطایی را کردم جوابش را خیلی زود گرفتم پس قرار است تاوان چه گناهی را پس بدهم در جهنم خدا؟من خانواده ام را میخواستم.من برای آنها همه کار کردم.گاهی گذشته ات نمیگذارد جبران کنید.نمیگذارد خوب شوید.نمیگذارد آب خوشی از گلویتان پایین رود.من به گذشته ام باختم.به گناهانم.همیشه سعی کردم از هیچ چیز هراسی نداشته باشم ولی اشتباهم این بود که بایستی سعی میکردم از گناهانم بترسم!رستگاریم چند لحظه بیشتر به طول نینجامید.رستگاریم با مرگم شروع شد.گلوله هایی که صف کشیده به پیکر بی جانم برخورد میکردند فریادی از رستگار شدنم را ندا میدادند.رستگاریم مبارک.تاوان گذشته ام,تاوان خطاهایم,کمرم را شکست.سرنوشت بازیچه خوبی نیست.اهل شوخی نیست.لبخندت را شوخیت را نمیفهمد.سرنوشت من رستگاریم را شوخی گرفت.اما چیزی از خود بر جای گذاشته ام که پاسخ زخمهایی بود که بی دلیل و با تعجیل به سراغم آمدند.جک انتقامم را خواهد گرفت…
این پست هر روز بروز میشود!!!
ادامه ی این مقاله را از سایت ما دیدن فرما(اختصاصی ایجاز)
http://eijaz.ir/1395/05/20/%DA%AF%D8%B0%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C-%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D8%BA%D8%AA-%D9%85%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%DB%8C%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-john-marston/
شما هم میتوانید مقاله یانقد خود را برای ما ارسال کنید تا با نام شما در سایت ایجاز به انتشار برسانیم.
مقاله ی اول: داستان پرواز یک عقاب = پست شش
مقاله ی دوم: آخرالزمان به سبک ناتی داگ:نگاهی به بازی آخرین ما = پست هشت
مقاله ی سوم: الن ویک