mohsen.dehvari

سلام. از لحاظ پایداری و کیفیت خط متاسفانه همه جا هم adsl بهتر نیست و مشکلاتی از سمت خود مخابرات هست در برخی مناطق از جمله نویز و packet loss که متاسفانه همیشه انکار میکنن و یسری حرف های تکراری تحویلتون میدن. درحال حاضر TD_LTE IRANCELL استفاده میکنم و الان تست کردم battlefield 1 پینگ بین 100تا110 هست سرورهای اروپا که برای همچین بازیهایی که رفلکس بالایی نمیخوان نسبتا مناسبه.(مودم tf-i60 با دو آنتن ارزون قیمت که درحال حاضر 3تاچراغ سیگنال از 5تا روشنه و sinr 2db هست که بخاطر جابجایی وسایل داخل اتاق کاهش کیفیت سیگنال داشتم و هنوز فرصت نکردم ثابتش کنم و قبلا sinr حدود 6 بود) درهرصورت میشه انتظار پینگ حدود 100 یا حتی بعضی جاها کمتر رو هم داشت و صرفا برای همه adsl بهتر از td_lte نیست. نکته ی دیگه ای هم که دوستان اشاره کردن چند روزیه کیفیت لحظه ای پایین میاد و نوسان پینگ هست که خدا داند دارن چکار میکنن باز حضرات. موفق باشین.

سلام. از حق نگذریم رفتار و کردار و حال و هوای این روزهای هم وطنامون باعث میشه همچین طرز فکرهایی بدور از انتظار هم نباشه.نسل (شجاع) ایرانی خیلی وقته در آتش حماقت عده ای خواسته و ناخواسته ،آگاه و ناآگاه سوخته.

سلام. مواردی که عرض کردم انجام دادین؟ اون فایل aco رو حذف بفرمایین اگه تنظیمات دستی جواب نداد. اجرای بازی بصورت خودکار دوباره ایجاد میکنه اون فایل رو. فقط با همین بازی این مشکل رو دارین؟ برای حذف درایور کارت گرافیک از نرم افزار ddu (display driver uninstaller) استفاده کنین https://www.guru3d.com/files-details/display-driver-uninstaller-download.html سپس درایور جدید رو نصب بفرمایین.

سلام. درصورتی که قبلا این مشکل رو نداشین و از سالم بودن بازی اطمینان دارین بنظر میاد resolution یا refresh rate خارج از پشتیبانی مانیتورتون هست که احتمالا به اشتباه تغییر پیدا کرده مکانی که بازیتون ذخیره میشه در documents فایلی به اسم ACO رو با Notepad باز کنین سپس FullscreenWidth و FullscreenHeight رو متناسب با resolution قابل پشتیبانی مانیتورتون به عنوان مثال720*1280 یا 1080*1920 تنظیم کنین . نمونه : FullscreenWidth=1280 FullscreenHeight=720 همچنین refresh rate رو 60 یا 59 تنظیم کنین و از قسمت file یا با فشردن control+S فایل تنظیمات رو save کنین. سپس روی properties کلیک کنین و read only رو تیک بزنین. تنظیمات دیگه ای که شاید مشکلتون رو حل کنه : PixelDensity=1.00000 و همچنین WindowMode=3 که به 0 تغییرش بدین و سپس WindowedWidth و WindowedHeight روتنظیم کنین روی عددی مانند 720* 1280 درصورتی که نتیجه نگرفتین میتونین بکلی اون فایل رو حذف کنین . امیدوارم مشکلتون حل شه. موفق باشین.

اینکه بجای 3 دست رنک 2 دست یا 1 دست پشت سرهم بزنین انتخاب خودتونه که آیا ارزش هزینه ها و مشکلاتی که بعدا متضرر میشین رو داره یا خیر.درهرصورت برای شما که نمیتونین پلک بزنین و شب پشت مانیتور هستین کاهش نور آبی به مراتب مهم تره و خشکی چشمتون رو کاهش میده (اما کامل از بین نمیبره) و کیفیت خوابتون رو افزایش و به ابزار خاصی هم نیازی نیست همونطور که بالا توضیح دادم. و همونطور که اطلاع دارین میزان نفوظ نور آبی مصنوعی بیشتر و خطرناک تر هست برای چشم و خیره شدن یکی از عادات نامناسب گیمرهاست متاسفانه که با پیشگیری های ساده میشه از بوجود آومدن مشکلات احتمالی براحتی جلوگیری کرد. یکی از مشکلات عینک ها اینکه که بعد از مدتی کنار میگذارنشون به دلایل مختلف متاسفانه و استفاده از نرم افزار قابل تنظیم که برای گوشی هم هست چند نمونه ی مناسب گزینه ی بهتریه برای خیلی از موارد. موفق باشین.

سلام. نیازی به هزینه کردن اضافی نیست و خودتون میتونین دستی نور آبی رو کاهش بدین (نسبت نور آبی رو به قرمز و سبز کاهش بدین از تنظیمات مانیتور بصورتی که tone نهایی رنگ گرم بشه ،البته باید بالانس رعایت بشه که کیفیت نهایی تصویر و بالانس رنگ ها از بین نره) به عنوان مثال روی مانیتور benq xl2730z که امکان تعریف 3 پروفایل داره بنده برای بعد از مغرب پروفایلی که استفاده میکنم 91 قرمز 87 سبز و 78 آبی هست (هر مانیتوری متفاوت هست و باید توجه داشته باشین بالانس رعایت بشه و درصورتی که فقط نور آبی رو کاهش بدین کیفیت رنگ ها از دست میره ) با این کار هم در ترشح ملاتونین و کیفیت خوابم مشکلی ایجاد نمیشه و هم چشمم از آسیب دیدن در امانه. توجه داشته باشین low blue light که عموما مانیتور های گیمینگ دارن عموما زیاد تاثیرگذار نیست و تنظیم دستی مناسب تره. گزینه ساده تر دیگه استفاده از نرم افزارهای مخصوص یا قابلیت ویندوز 10 هست : در display setting سپس display گزینه ی Night light settings رو انتخاب کنین و سپس schedule رو فعال کنین و بازه زمانی که قصد کاهش نور آبی رو دارین انتخاب کنین (پیشنهاد بنده از غروب آفتاب هست که ترشح ملاتونین در بدن دچار اختلال نشه) سپس روی turn on کلیک کنین. در ضمن بهتره هر 20 دقیقه کمی چشمتون رو از مانیتور بردارین و از پنجره به نقطه ای خاص در دور دست نگاه کنین . همچنین پلک زدن یادتون نره که درصورت کوتاهی موجب خشکی چشم میشه موفق باشین.

امکانش هست و در برخی موارد جواب داده هرچند توی تجربه شخصی با اینکار به نتیجه نرسیدم و صرفا پاور رده بالا تضمین کننده نیست(پاور شخصی corsair hx850i) هست. شما که با v sync مشکلتون حل میشه پس از همون استفاده کنین اگر هم با input lag که ایجاد میشه مشکل دارین همونطور که عرض کردم با نرم افزار یا دستوری داخل کنسول خود بازی ها که عموما چیزی شبیه fpslimit هست یا از داخل آپشن بازیهایی که این گزینه رو دارن maxfps رو متناسب با hz مانیتورتون محدود کنین چون اونطوری که حدس میزنم احتمالا بازی های قدیمی انجام میدین که fps بالای 200 میره. موفق باشین.

سلام. بستگی به شانستون داره و ممکنه مدل مشابه این مشکل رو نداشته باشه که البته میزان شنوایی هم تاثیر گذاره و باتوجه به high pitch بودن حتی ممکنه از محدوده ی شنوایی شخصی خارج باشه (در کل شخصا تجربه ی مناسبی با asus نداشتم و درحال حاضر 1080ti OC روی سیستم هست که coil whine نسبت به msi بیشتره هرچند بازهم به شانستون بستگی داره اما در asus مشکل کویل واین بنا به تجربه ی شخصی بیشتر بوده .درواقع میشه گفت بیشتر کارت گرافیک های رده بالا این مشکل رو دارن اما در برخی موارد کمتر هست یا برخی اشخاص میزان شنوایی متفاوتی دارن . چند روش هست که میتونین coil whine رو کاهش بدین و یا از محدوده ی شنواییتون خارج کنین اگه خوش شانس باشین. بجای v sync که Input lag ایجاد میکنه میتونین با نرم افزارهای مختلف از جمله riva tuner که هم جدا هست و هم روی afterburner میزان فریم رو به 60 یا هرعددی متناسب با hz مانیتور محدود کنین یا داخل آپشن برخی بازی ها یا از طریق کنسول با تایپ دستور مرتبط هم امکان محدود کردن fps هست (در fps های بالاتر میزان کویل واین افزایش پیدا میکنه) 2:گاهی اوقات overclock یا underclock میتونه کویل واین رو از محدوده ی شنواییتون خارج کنه .3 : کاهش power limit و روشی ساده تر هم که ممکنه جواب بده اینکه که با خود نرم افزار asus پروفایل silent رو انتخاب کنین که احتمالا کویل واین رو کم میکنه(تستی که انجام دادم با کارت گرافیک خودم نتیجه مثبت بود) هرچند همونطور که عرض کردم دستی هم میتونین Powerlimit رو کاهش بدین و کمی underclock کنین. راهکار ساده تر اینکه که کیستون رو زیر میز و دورتر از خودتون قرار بدین و اگه در شیشه ای داره به سمت دیگه جابجا کنین. موفق باشین.

خواهش میکنم. داخل مجتمع و اون منطقه گزینه های دیگه ای هم هست اما از اونجایی که خرید نداشتم ازشون نمیتونم مورد خاصی معرفی کنم. ایران اسپیکر همون ایران هدفون هست که اعتبار مناسبی داره و از بابت خرید خیالتون راحته اما همونطور که عرض کردم از لحاظ قیمتی بهترین گزینه نیست و امکان تخفیف گرفتن هم متاسفانه وجود نداره .برای تشخیص تقلبی بودن هم یکی از موارد کلی که به ذهنم میرسه رنگ جعبه هست که برخی موارد تقلبی رنگشون کمی متفاوته به عنوان مثال یکی ممکنه صورتی یا قرمز روشن باشه اما تقلبیش کمی تیره تره و عموما بیشتر جزییات جعبه و ظاهری که هنگام خرید قابل تشخیص باشه تفاوتی با اصلی ندارن بجز سریال و موارد اینچنینی که از همون ایران اسپیکر در مورد سوال بپرسین احتمالا راهنماییتون کنن.درمورد خرید هم همونطور که دوستمون اشاره کردن داخل همون فروشگاه تست کنین یه موسیقی رو (میتونین با گوشی خودتون هم تست کنین) صداشو مقایسه کنین با جای دیگه که ارزون تر بود و از همونجا خریدتون رو انجام بدین. موفق باشین.

سلام. میتونین حضوری یا اینترنتی از فروشگاه ایران اسپیکر خریدتون رو با اطمینان انجام بدین(البته از لحاظ قیمتی شاید گزینه های مناسبتری داشته باشین) تهران ، خیابان جمهوری ، تقاطع پل حافظ ، مجتمع تجاری چارسو ، طبقه چهارم ، واحد F19 021-66171631 http://iranspeaker.com/ موفق باشین.

سلام. g502 درصورتی که دست بزرگ یا انگشتان بلندی دارین از هر لحاظ بهتر از موارد دیگه مورد نظرتون هست حتی deathadder elite (البته در راحتی همچنان deathadder برتر هست). g502 یکی از دقیق ترین سنسورهای موجود رو داره و کلیک های بسیار خوبیم داره.tl80 هم کمی تجربه ی استفادشو داشتم(ماوس یکی از دوستان) گزینه ی بسیار خوبیه همونطور که سایر دوستان اشاره کردن بخصوص نقد و بررسی علی آقا. پد هم a4tech گزینه های مناسبی داره (x7 و نمونه ای دیگه که اسمش یادم نیست تست کردم)هرچند بنظرم میزان اصطکاکشون نسبتا کمه بخصوص برای tl80. یکی از مناسب ترین روش های سنجش نسبت اصطکاک پد و ماوس پد اینه که ماوس رو از یکی از طرفین بکشین و رها کنین.در این حالت نه باید ماوس زیادی سر بخوره و نه اینکه خیلی سریع متوقف بشه.از ماوس پد های control هم دوری کنین چون نه تنها عکس العملتون رو پایین میاره بلکه موجب ناراحتی مچ دست هم میشه به مرور.

یه بخشی از پست های قبلیم رو براتون کپی کردم.مطلب بروز نیست و درحال حاضر سنسورهای جدیدتری هم ارایه شده که بیشتر تبلیغاتی هست و تفاوت آنچنانی ایجاد نشده. مورد اول : لازم میبینم مطلبی رو توضیح بدم که متاسفانه مهم ترین ملاک تصمیم گیری برخی از دوستان هست و سایر موارد برای تصمیم گیری راحت تر. dpi بیشتر یا درواقع همون CPI (counts per inch) به معنی دقت بیشتر نیست و تنها بیانگر نسبت میان حرکت نشانگر (cursor) ماوس به میزان حرکت واقعی دست شماست و بیشتر سنسورهای optical که برای گیمینگ استفاده میشن بصورت Native دارای dpi حدودا بین 800تا1600 هستن(برای موارد معمولی و قدیمیتر 400تا800) و برای افزایش dpi از تقسیم پیکسل ها استفاده میشه و به این معنی نیست که با افزایش dpi دقت و یا کیفیت تصویری که سنسور دریافت میکنه افزایش پیدا میکنه و درواقع شما همون محدوده رو در برش کوچکتر در اختیار دارین که منجر به حرکت کمتر دست اما حرکت بیشتر نشانگر ماوس میشه.این افزایش dpi نه تنها دقت رو افزایش نمیده بلکه موجب میشه بستر نویز افزایش پیدا کنه و منجر به کاهش دقت و بوجود اومدن مشکلات دیگه میشه.متاسفانه شرکت هایی مثل razer و امثال اون به تبلیغات و آمار و ارقام بزرگ علاقه ی خاصی دارن به عنوان مثال سنسور pmw3389 که در razer deathadder elite استفاده شده و درواقع همتای 3366 هست max dpi 12000 بصورت نرم افزاری و روشی که توضیح دادم اما ریزر به همون هم قانع نشده و Max dpi 16000 در نظر گرفته که عملا نه تنها هیچ کاربردی حتی در بالاترین resolution ها نداره بلکه بشدت هم از دقتش کاسته میشه. به همین دلایل هست که گیمر های حرفه ای از dpi کم (بهترین حالت 400تا800) استفاده میکنن بسته به resolution مورد نظر(عموما resolution پایین استفاده میشه)، البته ماوس های گیمینگی که از سنسورهای خوبی مثل 3360 استفاده میکنن به عنوان مثال g502 تا dpi زیر 3000 هم کارایی مناسبی دارن اما عموما بهترین کارایی تا حدود 1600-1800 هست و بیشتر از اون مواردی از جمله mouse smoothing پیش میاد که با افزایش dpi بیشتر میشه. بنابراین وقتی میبینین ماوس هایی که برای کاربری غیر گیمینگ یا برای تولید محتوا و طراحی گرافیکی dpi های نجومی ندارن به معنی بدبودنشون نیست و صرفا نوع کاربریشون متفاوت هست . به عنوان مثال ماوس هایی مثل logitech mx master یا performance یا امثال اون که طراحی ظاهری آشنایی هم برای شما دارن در عین حال نباید توقع داشته باشین به عنوان مثال برای یک دور360 داخل بازی این ماوس ها رو درجا 2بار پیاپی و با سرعت تا آخر پد 45 سانتی حرکت بدین .درصورتی که اولویت گیمینگ هست اما طراحی و کارهای دیگه و راحتی بلند مدت هم مدنظر هست ماوسی مثل deathadder elite یا g403 گزینه های مناسبی هستند. درمورد ماوس های لیزر هم باید عرض کنم درواقع این دسته از ماوس ها هم optical هستند و تفاوتشون در این هست که نمونه هایی که عموما به عنوان optical میشناسیم از led (دربیشتر موارد قرمز) برای روشن سازی استفاده میشه اما درمورد دوم که به عنوان laser میشناسیم از infrared laser diode استفاده میشه و هردو از سنسورهای cmos برای گرفتن عکس از سطح زیرینشون استفاده میکنن و از اون عکس ها برای تشخیص حرکت استفاده میکنن .(نحوه ی عملکردشون با سنسورهای موبایل و دوربین دیجیتال تفاوت داره .به عنوان مثال میتونن هزاران عکس در ثانیه بگیرن) درواقع لیزر بسیار دقیق تر هست و همین دقت و نفوذ بیشتر منجر میشه مشکلاتی پیش بیاد.به نقل از francois morier که از مهندسان لاجیتک هست و البته توضیحاتی که لازم دیدم اضافه کنم: "لیزر اونقدر دقیق هست که طبیعت و ذات یک ساختار رو نشون میده(به عنوان مثال اگه با ذره بین به یک ماوس پد پارچه ای نگاه کنین براحتی سطح نامسطح و برآمدگی ها و فرو رفتگی ها رو مشاهده میکنین) اون برای شما اهمیتی نداره و شما میخواین فاصله رو اندازه بگیرین.لیزر که نفوذ زیادی داره خیلی از سطح پایین میره و بخصوص در سرعت کم عملکرد خیلی متفاوتی داره و این دلیل تفاوت عملکرد بین سرعت کم و زیاد هست(در واقع لیزر موجب میشه سنسور اطلاعات اضافی و بی موردی رو برداشت کنه که موجب یک سری مشکلات میشه و به همین دلیل عموما عملکرد ماوس های لیزر نامناسب سنجیده میشه بخصوص در سرعت های کم و اون رو با acceleration میشناسن که morier بهش میگه resolution error vs speed و با استناد به morier درمورد لیزر این تفاوت 5.6 درصد هست و بهترین optical ها زیر 1 درصد.یک سری مشکلات دیگه هم به مرور کمتر شدن از جمله مشکل lift off distance که به عنوان مثال در نمونه های قبلی mamba که استفاده میکردم کاملا مشهود بود.چون lift off distance این سنسورها نسبتا بالا بود زمانی که از sensitivity کم استفاده میکنین و نیاز هست برای ادامه ی حرکت ماوس رو بلند کنین و دوباره ابتدای پد قرار بدین این سنسور ها گاهی حرکت عمودی(هنگام بلند کردن ماوس) رو به عنوان حرکت افقی شناسایی میکنن(حرکت در راستای Z موجب میشد نشانگر در راستای X حرکت کنه) که این مشکل به مرور کاهش پیدا کرده. موارد زیاد و متفاوتی هست برای دقت نهایی و نسبت 1به 1 ماوس که توضیحش بسیار مفصل هست اما تمام این موارد به کنار بسیاری از کاربرها حتی این تفاوت ها رو حس نمیکنن و نیازی به زیاد حساس شدن نیست. مورد دوم: در حال حاضر بهترین و دقیق ترین سنسور pmw 3366 هست که حاصل همکاری لاجیتک و pixart هست و در g900 و g502 استفاده میشه و مورد تایید پلیرهای رده بالا هست و دارای کمترین میزان smoothing بین تمام ماوس های موجود هست.همچنین گزینه ی ارزان تری که لاجیتک ارایه داده با همین سنسور در g403 برای برطرف کردن مشکلی که موجب برتری و محبوبیت ماوس های razer شده و اون هم ergonomic بودن و راحتی مچ دست هنگام استفاده طولانی هست.سنسوری که rival 300 استفاده میکرد 3310 بود و rival 700 از 3360 استفاده میکرد.حالا ظاهرا قصد تغییر سنسور 3360 و استفاده درsensei و rival 310 رو دارن. شخصا از dpi پایین (بین 400تا800 برای گیمینگ حرفه ای و 1600 یا 1800 برای کاربری عادی و بدون acceleration در ویندوز یا محیط بازی استفاده میکنم)نمیدونم چه تغییری میخوان انجام بدن که عنوان "افسانه ی مسابقات الکترونیکی!؟!؟" رو دریافت کنن چون فکر نمیکنم تغییری باشه که موجب "عملکرد بهتر player ها" بشه و همین الان هم عملکرد pmw 3366 بسیار بیشتر از میزان محدودیت muscle training و واکنش player هاست و (اگه بخوام رو راست باشم باید بگم که بیشتر player های جدید حتی بین 3310 و 3366 هم هیچ تغییری حس نمیکنن اما منظور بنده بیشتر متوجه player های سطح بالاتر هست).تنها تغییر میتونه عملکرد دقیق تر در dpi های بالاتر از 3000 باشه (که عموما برای resolution بالاتر از 1080p و گیمینگ معمولی یا تفریحی استفاده میشه و همونطور که میدونین مهمترین معیار سنجش دقت سنسورهای امروزی میزان smoothing هست که عموما در سنسور های رده بالا تا 1800dpi تغییری حس نمیشه)که همونطور که میدونین بیشتر پلیرهای حرفه ای بخصوص cs از dpi زیر 3000 و پلیرهای سطح مسابقاتی بین 400تا800 و resolution های پایین استفاده میکنن بخصوص player های قدیمیتر(بخونین بهتر) فکر میکنم steelseries هم مانند razer داره کم کم به سمت تبلیغات بی پایه و اساس رو میبره. به عنوان مثال razer دیر وقت هست که مدعی هست بهترین sensor رو داره درصورتی که شخصا از deathadder elite با اینکه یک سر و گردن سنسورش از سایر محصولات ریزر بهتر هست فقط برای راحتی و طراحی ergonomic فوق العاده راحتش استفاده میکنم وبا این حال سنسور pmw 3366 رو بیشتر قبول دارم(logitech g900 بدلیل اینکه گیمینگ و بخصوص گیمینگ حرفه ای درحال حاضر در انتهای لیست اولویت هام هست و طراحی ambidextrous داره داخل جعبه درحال استراحت هست ) و بنظرم sensor سری mamba که laser هست و از تولیدات philips twin eye استفاده میکنه اصلا سنسور مناسب و دقیقی نیست و حتی در razer deathadder elite که یکی از بهترین سنسورهای موجود رو داره(pwm 3389که max dpi 12000هست ) صرفا برای تبلیغات بصورت نرم افزاری maximum dpi رو به 16000 افزایش دادن که عملا غیر قابل استفاده هست. در پایان باید عرض کنم درحال حاضر سنسورهای optical به تکامل خوبی رسیدن و درحال حاضر مهمترین معیار انتخاب بین ماوس های رده بالای optical بخصوص اونهایی که از سنسور های pixart استفاده میکنن باید طراحی و راحتی استفاده باشه(براساس سبک در دست گرفتن ماوس که شامل claw.palm grip ,fingertip هست) که موجب مچ درد و مشکلاتی از این قبیل نشه و سلامتی در اولویت باشه . دوم mouse feet یا همون کفی های ماوس که بعضا به صابونی یا اسکیت شناخته میشن.3 که میتونه مهمترین عامل تاثیرگذار در عملکرد player باشه ماوس پد هست که باید دقت زیادی بهش بشه اما انتخاب پایه که میتونه هر player ای رو راضی کنه steelseries qck+ هست که هم سایز بزرگ و مناسبی داره برای پلیر های dpi پایین هم میزان اصطکاک بسیار مناسبی داره و مورد تایید player های مسابقاتی هست.پدهای پلاستیکی و فلزی هم مشکل بزرگشون این هست که موجب سایش زود mouse feet یا همون صابونی های ماوس میشن که همین موضوع دلیل خوبی برای دوری از این پدهاست مگر اینکه mouse feet اضافه داشته باشین. از دید شخصی درحال حاضر به جایی رسیدیم که صرفا سنسور ماوس به تنهایی نمیتونه تغییری در عملکرد نهایی player ها ایجاد کنه و بیشتر ادعاها جنبه ی تبلیغاتی داره. و اما درمورد ماوس پیشنهادی برای fps بدون درنظر گرفتن نمونه هایی که توقف تولید شدن : بهترین ماوسی که استفاده کردم و درحال حاضر هم نگهش داشتم g900 هست اما از اونجایی که مدت زیادیه استفاده ی حرفه ای ندارم از deathadder elite استفاده میکنم بخاطر راحتی فوق العاده(جلوگیری از مچ درد) و سنسور خوب (تنها مشکلش همونطور که عرض کردم اینه که سرعت کلیکش با اینکه نسبت به نسخه های قبلی بهبود داشته اما بازهم میتونست بیشتر باشه.) g403 هم شباهت های زیادی داره اما بنظر کیفیت ساخت پایین تری داره یا حداقل همچین حسی منتقل میکنه و کلیک هاش با اینکه کمی سریعتر هست اما حس سبکی و خالی بودن داره. برای اونهایی که دست بزرگ یا انگشتان بلندی دارن g502 رو پیشنهاد میکنم که کلیک های بسیار خوبی داره و سنسور بسیار دقیق.گزینه ی اقتصادی تر و البته با سنسور های نسبتا ضعیفتر هم g pro gaming و g402 که pro کلیک های خوبی داره اما طراحی ambidextrous (مناسب استفاده هم برای دست چپ و هم برای دست راست) داره و g402 هم برای دست بنده طراحی جالبی نداره و در هیچ کدوم از حالت های معمولی دست به خوبی روش قرار نمیگیره.steelseries و zowie هم گزینه های مناسبی دارن.همچنین a4tech از لحاظ کارایی نسبت به قیمت گزینه های بسیار مناسبی داره و بنظرم برای بیشتر پلیر ها از لحاظ سنسور تفاوت آنچنانی حس نمیشه و تمام مواردی که عرض کردم کارایی بسیار خوبی دارن و بیشتر باید سایز دست و نحوه در دست گرفتن ماوس و البته اصطکاک ماوس پد درنظر گرفته بشه. موفق باشین.

بنظر بنده با توجه به اینکه فرمودین استفاده ی مسابقاتی ندارین همون a4tech بسیار کارایی نسبت به قیمت مناسبی داره بخصوص x7 که تجربه ی استفادشو داشتم.فقط dpi رو بین همون 400تا800 قرار بدین(قبلا پستی گذاشتم برای توضیح دلیلش درصورتی که نیازه لینکشو براتون میگذارم). و اگه خواستین داخل بازی sensitivity رو افزایش بدین.acceleration هم داخل ویندوز و داخل بازی غیرفعال باشه. دابل کلیک و تریپل کلیک هم همونطور که عرض کردم چیت محسوب میشه و در بازی هایی مثل cod 4 براحتی حتی از روی صداش میشه تشخیص داد و در حالت spectate کردن هم با توجه به recoil مشخصه.استفاده از cdkey اصلی و سرورهای معتبر با ادمین مناسب احتمال مواجه شدن با چیتر هارو کمتر میکنه چون بن شدن اونجا بیشتر اهمیت داره و با اعصاب راحت تری از بازیتون لذت میبرین.

سلام. دوست من هر چیزی بغیر از left click چه macro چه bind چه اسکریپت و یا نرم افزاری که a4tech ارایه میده در بازی آنلاین چیت هست و بی احترامی به سایرین و تلاشی که میکنن (به عنوان کسی که در گذشته بصورت مسابقاتی در این زمینه فعالیت میکردم عرض میکنم) .درواقع شما برای "لذت بردن خودتون" دارین لذت بقیه رو خراب میکنین چون از شرایطی 'سو استفاده' میکنین که برای همه محیا نیست یا 'تمایلی به استفاده' ازش ندارن. پیشنهاد من به شما برای بهبود aim و shooting این هست که ابتدا dpi رو بین 400تا800 که native dpi هست قرار بدین و هرنوع acceleration رو غیرفعال کنین و سپس با تمرین کم کم sensitivity رو هم کاهش بدین و از ماوس پد بزرگ با اصطکاک مناسب استفاده کنین(یکی از بهترین گزینه ها steelseries qck+ هست) و muscle memory رو بهبود بدین که مرتبط با هماهنگی بین دست و مغزتون هست . بعد از اون با توجه به بازی ای که مدنظر دارین مثلا cs بهتره recoil pattern ها رو بررسی کنین و با تمرین حرکت های ریز افقی و عمودی ماوس خلاف جهت recoil رو تمرین و عادت کنین. با توجه به اینکه cs مدنظرتونه یه سایت براتون میگذارم به عنوان مرجع که خیلی بهتون کمک میکنه: http://csgoskills.com/academy/spray-patterns/ به recoil pattern AK47 دقت کنین : http://csgoskills.com/academy/spray-patterns/#AK-47 بعد از اینکه این موارد ابتدایی رو تمرین کردین موارد دیگه ای از جمله gamesense و امثل اون هست که به پیشرفت بیشترتون کمک میکنه.برای بهتر شدن از روش های عادلانه استفاده کنین و نتیجه براتون لذت بخش تر خواهد شد. درصورتی که محدودیت بودجه ندارین پیشنهاد بنده به شما یکی از ماوس های logitech g403 و razer deathadder elite برای سنسور بسیار خوب و راحتی تنها مشکلشون اینه که سرعت کلیکشون خیلی زیاد نیست برای انگشت ها سریع برای gun semi auto یا pistol (همچنین g502 که کلیک های بسیار خوبی داره اما سنگینه و برای دست های بزرگتر مناسبه و یکی از بهترین سنسورها رو داره.)گزینه ی اقتصادی تر logitech g pro gaming هست که کلیک های خوبی داره اما ambidextrous هست و برای هردو دست طراحی شده که راحتی کلی رو پایین میاره همچنین سنسور ضعیف تری نسبت به پیشنهادهای دیگم داره .zowie و steelseries هم گزینه های خوب و مناسبی داره. البته a4tech هم در رده ی قیمتیش بسیار ماوس های خوبی داره و راضی کنندس. موفق باشین.

تجربه ی استفاده ی این مدل a4tech رو نداشتم(بنظر با x7 متفاوته پوسته) ولی اونطور که داخل عکس مشخصه پوسته حالت نامسطح و بقولی "حالت شن و ماسه ای" داره که اتفاقا این پوسته ها کمتر از بقیه موجب تعریق میشن.چند بار قبل از استفاده با صابونی که چرب نباشه دستتون رو کامل بشورین و از کرم استفاده نکنین تا پوست دستتون تنفس مناسب تری داشته باشه ببینین تفاوتی ایجاد میشه یا نه. درصورتی هم که استرس یا اضطراب دارین بهتره با متخصص مشورت کنین چون مهم ترین دلیل تعریق زیاد کف دست همینه متاسفانه.یکی از پیشنهاد های دیگه ای که میتونم بهتون بدم اینکه که ماوس رو بصورت finger tip یعنی با نوک انگشتان داخل دستتون بگیرین بجای حالت کف دست خوابیده (palm) یه مدت زمان لازمه اما عادت میکنین موفق باشین.

سلام. ماوس جدیدتون چیه؟ عرق کف دست به موارد زیادی از جمله استرس و اضطراب و حتی صابون (صابون های کرم دار و امثال اون) و البته دما و شرایط محیطی بستگی داره بخصوص درحال حاضر که در تابستون هستیم . اما درصورتی که فقط با ماوس جدید این مشکل رو دارین شاید مشکلتون مرتبط با پوسته ی ماوس هست .به عنوان مثال razer mamba بخصوص نسخه های قدیمیتر بشدت موجب عرق کف دست میشد در استفاده ی طولانی اما نمونه های جدیدترش تا حدودی بهتر شده.

سلام. درصورتی که راحتی و کیفیت براتون اهمیت داره و ماوس رو بصورت پالم (کف دست خوابیده روی ماوس) استفاده میکنین بهترین گزینه از هر لحاظ razer deathadder elite هست. g403 هم گزینه ی بسیار خوبیه فقط کلیک هاش یه مقدار سبک هست و کیفیت ساخت بنظر بنده پایین تر از elite بود یا حداقل حسی که منتقل میکنه در مدتی که استفاده کردم. هردو سنسور بسیار خوبی دارن و برای دست های متوسط و نسبتا بزرگ مناسبن.g502 هم که دوستان پیشنهاد دادن برای کسایی که دست بزرگ یا انگشتان بلندی دارن و از ماوس نسبتا سنگین خوششون میاد گزینه ی مناسبه که البته سنسور بسیار خوبیم داره. از طرفی میفرمایین گیمینگ مورد نظرتون نیست پس بهتره ماوس های سری mx logitech رو هم مدنظر داشته باشین. موفق باشین.

درود. درصورتی که داستان پترس رو میفرمایین که در "خالیبندیش" شکی نیست .منظور پیام داستان هست که متاسفانه با حس و حال و کردار این روزهای ما بسیار فاصله داره.

جملات شما ناخودآگاه بنده رو یه یاد پترس(پطرس) فداکار انداخت.احتمالا شما اگر جایی ببینین سدی سوراخ شده کلنگی پیدا میکنین و چند ضربه ای هم بهش میزنین که زودتر خراب بشه و همه ی اهالی رو آب ببره. یا شایدم از اون دوستانی هستین که برف روی پشت بومتون رو میریزین داخل حیاط همسایه.واقعا دلم میگیره وقتی میبینم هم وطنامون همچین حسی و حالی پیدا کردن این روزها. خلاصه‌ی داستان: پتروس پسربچه‌ای هلندی بود که روزی از مادرش پرسید: «مادرم! چرا در جای‌جای سرزمین من، سدهای آب فراوان به چشم می‌خورد؟» مادر گفت: «فرزندم! کشور ما، سرزمینی مملو از رودهای پرآب و زمین‌های پست می‌باشد. به همین خاطر، برای این‌که آب‌ها زمین‌ها را دربرنگیرند و در خود غرق نسازند، ما ناچار از احداث سدهای فراوان می‌باشیم.» پتروس گفت: «مادرم! اگر روزی از یکی سدها سوراخ شود و بیم آن برود که زمین‌ها را سیل ببرد، چه کسی مانع از فروپاشی‌شان خواهد شد؟» مادر به شوخی پاسخ داد: «فرزندم! پسرکی با انگشت خود.» چند روز بعد پتروس در راه بازگشت از مدرسه، سدی را دید که سوراخ کوچکی در بدنه‌اش ایجاد شده بود. جلو رفت و انگشتش را در سوراخ سد فرو برد و منتظر نیروهای کمکی ماند، اما ساعت‌ها گذشت و کسی از راه نرسید. انگشت پتروس از سرما و فشار آب، بی‌حس و کرخت شده بود. سرانجام عده‌ای پتروس را دیدند، او را نجات دادند و به مادرش رسانیدند. مادر پتروس نیز به او غذا خورانید و طفل را در رختخواب خوابانید. بعدش هم محلی‌ها سد را ترمیم کردند و راه تکرار بر خطر بستند. تا زمانی که بجای پر کردن سوراخ های این سرزمین دستامون رو مشت کردیم و به در و دیوار این سرزمین داریم مشت میکوبیم انتظار بهبود شرایط منطقی نیست.

سلام. ابتدای مطلب بابت اسپم و موارد خارج موضوع عذرخواهی میکنم اما با توجه به اینکه زیاد باهاشون سرکار داریم لازم میبینم به یه سری موارد اشاره کنم. تلفظ صحیح مانند شخص بومی زبانی خاص دشوار هست و بهترین کار انتخاب تلفظی هست که بیشتر استفاده میشه و البته به تلفظ اصلی نزدیک تره و البته به فارسی نوشتن برخی تلفظ ها عملا ممکن نیست بنابراین سعی میکنیم چیزی نزدیک به اون رو استفاده کنیم.همونطور که جناب بهمنیان عزیز اشاره کردن تلفظ "صحیح" به موارد زیادی بستگی داره.به عنوان مثال شخصا ترجیح میدم اسامی خودروها رو با توجه به اصالتشون تلفظ کنم از جمله PORSCHE با تلفظ صحیح "پورشه" که گاها انگلیسی زبان ها "پورش یا حتی پورشی" تلفظش میکنن و هم وطنامون هروقت کسی میگه "پورشه" با سرعت و غرور خاصی اصلاحش میکنن به "پورش" یا BMW که عموما "بی ام و" تلفظش میکنیم و دوستانی که "بهتر از سایرین میدانند"به تقلید از انگلیسی زبان ها "بی ام دابلیو" یا حتی متاسفانه "بی ام دبل یو" تلفظش میکنن در حالی که تلفظ اصلیش چیزی شبیه "بی ام وی" هست اما بعید میدونم کسی بین ما حاضر باشه در جمع از تلفظ "بی ام وی" استفاده کنه و شخصا " بی ام و " رو ترجیح میدم از اونجایی که جا افتاده تر هست و به تلفظ اصلی نزدیک تر.کلیپی دیدم چندوقت پیش که البته موارد مشابه زیاده در این زمینه برای تلفظ صحیح اسامی اما تماشاش خالی از لطف نیست: https://www.youtube.com/watch?v=ksafvKINq5U اما درمورد لغات مرتبط با تاپیک چند مورد ابتدایی هست که گاها اشتباه تلفظ میشه با مرتبط ترین واژه شروع میکنم : Forum که عموما فروم تلفظ میشه و شخصا به همین صورت مینویسمش اما هنگام تلفظ از تلفظ صحیحش استفاده میکنم (فُرِم یا فُورِم) که تلفظ دقیقش ˈfɔːrəm هست موردی که یکی از دوستان اشاره کردن Asus که تلفظ صحیحش "اِیسوس" هست که "و" بیشتر به سمت "او" متمایل هست تا به سمت "اُ" جالبه کلیپ اختصاصی هم براش ساختن البته (ah-suse) "اسوس" هم قابل قبوله. مورد دیگه ای که تلفظ صحیح برای همه غیر از بومی ها دشواره xiaomi هست که مناسبترین تلفظش "شااومی" (shao-mee)هست (بخصوص برای انگلیسی زبان ها) که شاید بنظر "شیاومی" یا "شیااُمی" مناسب تر بنظر بیاد اما از اونجایی که تلفظ صحیحش برای غیر بومی ها دشواره بهتره از تلفظی استفاده کنیم که پیچیدگی کمتری داشته باشه .موارد ابتدایی و پرکابرد دیگه از جمله delete که تلفظ صحیحش( چیزی بین "دلیت و دیلیت" هست ( dəˈliːt ) یا ( dɪˈliːt ) که "دلیت" مناسب تر هست برای استفاده ی روزمره با توجه به اینکه به تلفظ us نزدیک تر هست .مورد مشابه میشه به device manager اشاره کرد که البته این مورد بیشتر "دیوایس" تلفظ میشه که به تلفظ بریتیش نزدیک تره منتهی بخش دوم عموما "منیجر" تلفظ میشه که صحیحش "منِجر" هست موردی دیگه Insert هست که عموما درست تلفظ میشه اما گاهی به اشتباه "اینزرت" تلفظ میشه و بجای"س" از "ز" استفاده میشه مانند desert .واژه ی بعدی bios هست که عموما "بایوس" تلفظ میشه و گاها "بایاس" که مورد اول مناسب تر هست و بیشتر استفاده میشه. mosfet هم که جناب علیزاده تلفظ صحیح یا بهتره بگم پرکاربردترش رو فردمودن و تلفظش با Most متفاوت هست که بیشتر به سمت "اُ" یا ( ˈoʊ ) در تلفظ us تمایل داره ( moʊst ) یا ( məʊst ) . مانند Most wanted که عموما "ماست وانتد" تلفظ میشه.البته mustang همونطور که یکی از دوستان اشاره کردن هم اشباها "مستانگ یا موستانگ تلفظ میشه و صحیحش "ماستنگ" هست به معنی نوعی اسب وحشی امریکایی.مورد دیگه ای که دوستان اشاره کردن Glacier هست که شخصا همیشه "گلَسییِر" تلفظ میکردم که بعد از چک کردن با دیکشنری متوجه شدم تلفظ بریتیشش این هست(که بخوبی میدونیم در این حالت "ر" تلفظ نمیشه و بنده هم از این سمت جوب افتادم و هم از آن سمت جوب . درصورتی که قصد تلفظ us داریم صحیحش "گلِیشِر" هست بنابراین تلفظ دوم مناسب تره. مورد بعدی Evo هست که در نامگذاری قطعات سخت افزاری زیاد استفاده میشه و تلفظ مناسب تر و جاافتاده تر "ایوُ"هست (دقت داشته باشین حرف اول بزرگ هست و درواقع جدا مانند حرف E تلفظ میشه که میتونه مخفف evolution یا evolve باشه که تلفظ بریتیش evolution کاملا به سمت "ای" متمایل هست و us به سمت "اِ" برخلاف evolve که در هردو حالت چیزی بین این دو هست.Xtreme هم که کاملا مشخصه نام تبلیغاتی هست مانند Evo که بجای E روی X تاکید شده به عنوان "cool factor" یا بصورت خودمانی "خفن بودن "صحیحش همون extreme "اکستریم" هست.Mouse هم که تلفظ ساده ای داره "ماوس" اما درست جا نیفتاده برخلاف Keyboard که قدیمیتر ها بخوبی یه یاد دارن زمانی "کِی برد" تلفظ میشد اما الان به ندرت پیش میاد کسی اشتباه تلفظ کنه.تفاوت هدفون و هدست هم در همراه بودن با میکروفون هست که تلفظ صحیحش "مایکروفون" هست و حتی درحالت مخفف (Mic) هم بصورت "مایک" تلفظ میشه با اینکه به حرف صدادار ختم نمیشه مانند (Mike) که اسم مرد هست.واژه ای که "بهتر از شما میدانم ها" عموما اشتباه تلفظ میکنن : Bass هست که تلفظ صحیحش "بِیس" هست و درواقع موردی که "بَس" تلفظ میشه نوعی ماهی هست و تلفظ "باس" هم که کاملا اشتباه هست و احتمالا بجای Boss به معنی رییس اشتباه جا افتاده.Optical عموما "اُپتیکال" تلفظ میشه که مناسب ترش "آپتیکال" هست با تلفظ صحیح ˈɑːptɪkl̩ که با اُپتیکال فاصله ی زیادی داره همینطور میشه به fibre اشاره کرد که "فایبِر" تلفظ صحیحش هست .واژه ی Overclock هم گاها میبینم برخی از دوستان در تلاش برای تلفظ صحیح بصورت "آورکلاک" مینویسنش که اشتباه هست و "اُور با استرس روی اُ" صحیح هست و جالبه بدونین حتی استرس روی کلمه ای خاص میتونه کاملا معنی یک واژه رو تغییر بده مانند present که اگر noun باشه بصورت "پرِزِنت" تلفظ میشه اما اگه verb باشه "پِرزِنت" تلفظ میشه پس گاهی باید به استرس و تاکید کلمات هم دقت داشت.واژه ی پرکاربرد دیگه Browser هست که تلفظ مناسبش "براوزِر هست braʊzər که البته واژه ی مرورگر بنظرم هم زیباست هم جا افتاده.مورد دیگه ای به ذهنم نرسید اما درصورتی که مورد خاصی مدنظرتون بود بفرمایین و درصورتی هم که خودم مورد دیگه ای یادم اومد اشاره میکنم در آینده. چند مورد هم مرتبط با gaming و متفرقه هم که خارج از تاپیک هست اما لازم میبینم اشاره کنم: موردی پرکاربردی که بصورت های مختلفی تلفظ میشه Genre هست که ریشه ی فرانسوی داره و راحت ترین تلفظش "ژانر" هست که اشتباهه چون درواقع این واژه دو جز داره (Jaan-ruh) و "ژانرا" یا "ژانراه" با "ا" کوتاه و بدون تاکید و "ه" خاموش و بیصدا(پوزش میخوام از بزرگان ادبیات بابت ساختارشکنی) که تلفظ صحیحش به اینصورت هست : ʒɑːnrə .موردی نسبتا مشابه میشه به deja vu یا در اصل déjà vu به معنی آشناپنداری اشاره کرد که تلفظ مناسبش "دِی ژا وو" هست .برای اندازه گیری شتاب زمانی که از mph یا مایل بر ساعت استفاده میشه مقدار دقیق96.56064 کیلومتر در ساعت برای 60-0 هست و 60-0 مایل در ساعت با 100-0 کیلومتر در ساعت برابر نیست. call of duty عموما "کال آف دیوتی" تلفظ میشه(بصورت خلاصه COD بجای (call of یا کال اف یا کال آو) که به کلی معنی متفاوتی داره(call off-duty) .ندا یا فراخوان وظیفه در مقابل ندای خارج از خدمت !! درواقع "Of" تلفظی نزدیک به "آو" ʌv یا ɒv داره درصورتی که "آف" (off) ˈɒf در اینجا مانند off-duty معنی خارج از خدمت پیدا میکنه البته تلفظ صحیح "دیوتی" هم تفاوت داره که عموما بهتره به همین صورت ساده استفاده بشه .Rogue با تلفظ نزدیک به "رُگ یا رُوگ" (تلفظ صحیح : roʊɡ یا rəʊɡ ) اشتباها "رژ" که درواقع Rouge هست و "روژ با استرس روی "او" تلفظ میشه.Elite هم تلفظ مناسبش "الیت یا ایلیت و درواقع بین این دو" هست که بیشتر موارد "الایت" تلفظ میشه.Sword بهتره "سُورد یا سُرد بجای سوُرد یا سُوُرد" تلفظ بشه.Tomb Raider تلفظ مناسبش "توم ریدر" هست(B تلفظ نمیشه) که گاها "تومب رایدر" تلفظ میشه. موفق و پاینده باشین.

سلام. دوست من مقایسه ی شما به اینصورت صحیح نیست به دلایل مختلف که به ترتیب خدمتتون عرض میکنم: اول از همه اینکه موسیقی wave اونقدر فراگیر نشده و درصد کمی از آهنگ ها رو میتونین به اینصورت پیدا کنین مگر اینکه تبدیل شده باشن که ارزشی نداره و عموم هم وطنامون حتی به چیزی فراتر از flac 16 48000 دسترسی ندارن درحال حاضر (بین دوستان خودتون ببینین نسبت کسانی که هنوز mp3 گوش میدن به flac 24 96 چقدر هست wave که دیگه جای خود دارد) مورد دوم هدفون hd800 کاربریش فقط موسیقی هست(به عنوان کسی که خودش دستی در موسیقی داره و بیس هم براش در اولویت نیست عرض میکنم .البته نسخه ی S کمی کاربریش خانگی محور تر شده) اونهم نه سبک هایی مثل electronica و edm نمیدونم چقدر ازش استفاده کردین و با صداش آشنایی دارین و چه چیزهایی باهاش گوش میدین اما باید بخوبی بدونین که حتی اسپیکری مثل z906 هم لذت به مراتب بیشتری دارن برای تماشای فیلم یا بازی در مقایسه با هدفونی مثل hd800 که قیمت به مراتب بالاتری داره و شخصا حاضر نیستم فیلمی مثل star wars یا fast and furious با صدای چندکاناله رو با همچین هدفونی تماشا کنم که lfe روی عددی حدود 47hz محدوده (بر اساس تست rtings) و البته با صدای stereo چون درواقع میشه گفت نیمی از لذت فیلم از دست میره.اصلا مقایسه ی هدفون با اسپیکر اشتباهه.همچنین اینکه میفرمایید هدفون های یک برند رو تست کردین و راضی نبودین پس اسپیکرهاش هم مناسب نیست هم اشتباهه چون حتما اطلاع دارین برخی برند ها درواقع خودشون سازنده ی یکسری محصولاتشون نیستن و OEM ها متفاوت هست. مورد بعدی سیستم صوتی 30 تومنی بنظرتون مقایسش با اسپیکری که قیمتش یک دهم هست منطقیه؟ چند درصد از مردم به این سیستم 30 تومنی دسترسی دارن؟ این نحوه ی مقایسه نه تنها سازنده و مفید نیست بلکه به نوعی اسپم محسوب میشه. استارتر محترم یکسری اسپیکر(در یک رنج قیمتی خاص) معرفی کردن و دارن نظر سنجی میکنن و اشاره هم کردن که درصورتی که تجربه ی استفاده داشتین تجربیاتتون رو به اشتراک بگذارین. شما فرمودین z906 و z5500 دارین و درستش این بود که کمی درمورد این دو بصورت فنی و منطقی نظر میدادین و مقایسه میکردین. قسمت آخر هم که نقل قول کردم درواقع شیوه ی بیانتون واقعا صورت زیبایی نداره و از شما چهره ی بدی در ذهن سایرین ترسیم میکنه امیدوارم در آینده کمی در لحن سخنوری و فن بیانتون تجدید نظر کنین چون با این دایره لغوی که استفاده میکنین اثبات مطلب حتی درصورتی که حق با شما باشه عملا ناممکنه و به فرمایش خودتون "علم و سواد و حتی سن" خودتون رو زیر سوال میبره دوست من. موفق و پاینده باشین.

سلام. با تایید فرمایشات فنی و مفید دوست عزیزمون علی آقا لازمه اضافه کنم که فقدان tweeter در اسپیکرهایی مانند z906 و z-5500 واقعا حس میشه بخصوص در گوش دادن به موسیقی و اصواتی که در بخش highrange قرار میگیرن مانند: سازهای بادی مثل فلوت یا synthesizer یا صدای سنج (cymbal) و بقول معروف tssssst tsssst های موسیقی و صدای وکال soprano و صدای لیزر های star wars و صدای برخورد شمشیر یا حتی صدای سوت ! و بسیاری موارد دیگه . درواقع میشه گفت وجود tweeter که highrange رو پوشش میده به همون اندازه ی subwoofer که توان پوشش فرکانس های زیر 80hz رو داره برای تجربه ی صحیح و کامل یک Soundtrack لازمه.یکی دیگه از مزیت های tweeter کمک به stereo imaging هست. مقایسه : از بحث tweeter که بگذریم درمورد تجربه ی کلی صدای بلندگوها باید عرض کنم بین satellite های z-5500 و z906 تفاوت خاصی حس نکردم اما چیزی که این دو رو از هم جدا میکنه جدا از amp متفاوت درواقع کیفیت subwoofer هست. جدا از بزرگتر بودن subwoofer z-5500 و در نتیجه حجم صدای بیشتر میشه گفت عمق صدا هم بیشتر هست و فرکانس های پایینتری رو پوشش میده(به همون نسبت هم بیشتر "لذت" گوش دادن به موسیقی الکترونیک رو با همسایه ها به "اشتراک" میگذارین . نقد و بررسی: با توجه به اینکه به اندازه ی کافی و در شرایط یکسان صدای s550 رو نشنیدم متاسفانه نمیتونم نظری درموردش بدم.اما درمورد z906 لازمه چند نکته رو عرض کنم : اول از همه اینکه برای لذت بردن باید با صدای نسبتا بلندی ازش استفاده کنین بخصوص برای تماشای فیلم یا موسیقی edm یا electronica البته هیچ وقت از صدای خیلی زیاد استفاده نمیکنم(هم برای سلامت شنوایی و هم سلامت روحی خودم و البته همسایه ها) به همین خاطر لرزاندن شیشه و وسایل منزل برام اهمیتی نداره اما برای مقایسه میشه گفت توان ساب ووفرش برای منزل آپارتمانی بیش از نیاز هرنوع سلیقه ای هست حتی با وجود اینکه کمی کوچکتر از z-5500 هست(البته این "توان بالای" ساب ووفر به معنی دقت و کیفیت بالا نیست اما با توجه به اینکه عموم مردم بخصوص هم وطنامون به کمیت بیشتر از کیفیت بیس اهمیت میدن معیار مهمتری بنظر میاد) . مورد دوم بالانس بیس هست از اونجایی که جزییات بیشتر از بیس برام اهمیت داره افزایش بیس در تنظیمات کنسول اسپیکر از میزان خاصی بیشتر موجب از دست رفتن بخشی از جزییات میشه و از حدی کمتر موجب از دست رفتن بخش زیادی از sub-bass بخصوص در فیلم ها میشه(البته این مورد به میزان سطح شنوایی و سلامت گوش هم بستگی زیادی داره و ممکنه برای برخی افراد کمتر یا بیشتر باشه) یک نمونه آزمون thx برای تست عمق ساب بیس و تاثیرش در لذت بردن از فیلم قرار میدم و دقت کنین از ثانیه ی چند صدای پای دایناسور رو میشنوین (البته احتمالا لازمه گوشتون رو به ساب ووفر بچسبونین برای ثانیه های ابتدایی با توجه به سلامت گوش و شنواییتون: ##THX - Jurassic Lunch (Major Bass).mp3 نکته ی دیگه که باید مدنظر داشته باشین این هست که این اسپیکر درواقع یک ست آماده5.1 با اولویت کاربری گیمینگ و بعد از اون multimedia و تماشای فیلم هست بنابراین مقایسه با ستی که جداگانه تهیه میکنین زیاد منطقی بنظر نمیاد و با توجه به قیمت کنونی امکان تهیه ی ست با کیفیت بیشتر بخصوص 2.1 با اسپیکر های passive و amp و subwoofer تخصصی با اولویت موسیقی هست و درصورتی که موسیقی در اولویت قرار داره در حال حاضر با توجه به قیمت داخلی z906 زیاد مقرون به صرفه نیست.نکته ی دیگه چینش صحیح و فاصله و فضای کافی برای تجربه ی صدای surround هست و درصورتی که فضای کافی برای چینش صحیح با فاصله ی لازم رو ندارین صدای فراگیر رو اونطور که باید و شاید حس نمیکنین.همچنین باید درنظر داشته باشین که این ست فقط توان دیکد dolby digital 5.1 و dts 5.1 عادی رو داره که هردو lossy و فشرده شده هستن و امکان دیکد فرمت هایی که در فیلم های 4k remux هست مانند true hd و dolby atmos نیست که البته برای مواردی مانند true hd ست 7.1نیاز هست. نتیجه گیری: درنهایت هم به عنوان یک ست اسپیکر 5.1 گیمینگ و multimedia بنظرم z906 گزینه ی بسیار خوبی هست اما درصورتی که گوش دادن به موسیقی یا critical listening اولویت داره گزینه های بهتری وجود دارن.درمورد z-5500 هم با توجه به اینکه توقف تولید شده خریدش بنظرم منطقی نیست از اونجایی که اولین تست هم وطنای ما این هست که با یه موسیقی بی کیفیت صدای اسپیکر رو تا انتها زیاد کنن.البته اگه فروشنده ی قابل اطمینان پیدا بشه با قیمت منطقی گزینه ی مناسبیه با توجه به اینکه ساب ووفرش عمق بیشتری رو پوشش میده .s550 هم بخاطر tweeter هاش میتونه گزینه ی بسیار خوبی باشه هرچند همونطور که عرض کردم در شرایط مشابه و به اندازه ی کافی صداش رو نشنیدم. موفق باشین.

سلام. دوست من با نصب رایگان razer surround میتونین صدای 7.1 مجازی بگیرین نیازی به هزینه ی اضافی نیست.(نسخه ی پولی یا اکتیو شده با کد یکی از محصولات ریزر خریداری شده امکان تنظیم زاویه ی کانال ها بصورت جداگانه داره + equalizer + تنظیماتی که غیر فعاله در نسخه ی رایگان .البته تفاوت آنچنانی ایجاد نمیکنن و همون نسخه ی رایگان کارتون رو راه میندازه.

سلام. موردی که دوستمون اشاره کردن رو درنظر داشته باشین که فرمون های ارزون عموما تجربه ی جالبی ندارن و مورد دوم اینکه استفاده از فرمون برای بیشتر nfs ها از اونجایی که arcade هستن مناسب نیست بجز nfs shift که برعکس بود و استفاده از چیزی جز فرمون حرفه ای جالب نبود. موفق باشین.

سلام. شخصا از benq xl2730z استفاده میکنم و نسبتا راضیم البته بعد از تنظیمات دقیق رنگ و روشنایی و گاما (تنظیمات دیفالت بسیار بی کیفیت هست و دشمن بینایی البته pg278 هم به همین صورت هست).میتونین برای شرایط مختلف 3 پروفایل ایجاد کنین که فقط با یک دکمه سویچ میشه و گزینه ای به اسم blackequalizer داره که تشخیص اشیا رو در جاهای تاریک بسیار راحت میکنه و هرچه افزایشش بدین اشیای داخل تاریکی بهتر دیده میشن) و یکی از کمترین زمانهای پاسخدهی رو داره و کارایی نسبت یه قیمتش بسیار مناسب بود زمان خرید اما قیمت روزش (4400 اگه اشتباه نکنم) به هیچ عنوان این مبلغ ارزش خرید نداره.asus pg278q هم در بسیاری از موارد مشابه هستش(هردو پنل tn تقریبا مشابه و 144hzو تاخیر تبلیغاتی 1ms) با این تفاوت که gsync ساپورت میکنه بجای freesync. هرچند شخصا با توجه به 144hz بودن gsync رو الزامی نمیبینم بجز در مواردی که کم هست تعدادشون.(برای بازیهای آنلاین و مسابقاتی هم که همیشه بهتره off باشه gsync وfreesync با وجود اینکه تاخیر خاصی ایجاد نمیکنه) خرید asus ریسک بالاتری داره و بنظرم فقط درصورتی که امکان تست کامل دارین خریدش منطقیه و در غیر اینصورت احتمال اینکه با مشکل برخورد کنین زیاده با توجه به نقدو بررسی ها و تجربه ی برخی دوستان. pg279q پنل ips هست و تاخیر تبلیغاتی 4ms. درصورتی که منظورتون از مانیتور حرفه ای گیمینگ action fps سطح مسابقاتی نیست.گزینه ی بهتری هست و تفاوتی در زمان پاسخ دهی حس نمیکنین هرچند این مدل هیچ وقت قیمت مناسبی در بازار داخلی نداشته. موفق باشین.