نمیدونم تا کی باید این جمله رو بگیم که مادره کاریش نمیشه کرد ؟؟ درسته مادره تاجه سره اما این بنده خدا داره زجر میکشه دنیاش شده استرس میگن که تا حالا سرخود نتونسته آب هم بخوره !!
عزیز من یه راه حلی میگم که راحت 180 درجه مادرسالاری مادرتون حذف و به گل بودنشون اضافه میشه .
همین امشب رفتین خونه خودت برو عجله ای یه غذایی هرچی برای خودت درست کن و بخور بعدش با گوشیت یه تماس الکی بگیر الگی بگو دارم میام و بعدش بزن بیرون برو یه هتلی مسافرخونه ای جایی که هرچی تماس گرفت کسی جاتو بهش نگه . بعد از اینکه شروع کرد به تماس گرفتن باهات و گفت کجایی چرا نمیای خونه در جواب بگو مامانی خستم میخوام بمیرم دیونم کردی شورشو درآوردی تلفنی همه مشکلاتت رو بهش بگو و در آخر بگو اگه نمیخوای دست از این کارات برداری هیچ وقت برنمیگردم خونه بزار یکم اذیت بشه (فکرنکنین هیولام ! ) اگه یه چند بار اینطوری باهاش دربیفتی تعصب شدید مادرانش تبدیل به رحم و مهربانی میشه و تا حدود زیادی اخلاقش رو تغییر میده .