Hamed

5770 معمولی حدود 160 و 6770 حدود 190 . 5770 اور شده حدود 190 . البته تو برندهای مختلف قیمت فرق میکنه.

تفاوتش اونقدر که فکر میکنی واضح نیست . باید خیلی دقت کنی که متوجه بشی . پنل جدید هم تا حد زیادی باعث عملکرد بهتر این مانیتور تو تصاویر سریع شده . به طوری که نسبت به پنل های عادی که 5 میلی هستن ، واکنش بهتری نشون میده . شک نکن که ارزش هزینه ای رو که میکنی داره .

میشه گفت تنها تفاوت مهمشون اینه که 5770 از Open GL 3.2 پشتیبانی میکنه و 6770 از Open GL 4.1 .

تفاوت ML238 با ML239 خیلی زیاده . کنتراست تصویر 239 5 برابر 238 هست . پنل 239 IPS هست که کیفیت تصویر فوق العاده بالایی داره . زاویه دید 178 درجه از هر طرف داره . اما مهمترین برتری این پنل توانایی نشون دادن 16.7 میلیون رنگ به طور واقعیه . پنل های معمولی که 16.7 میلیون رنگ رو نمایش میدن ، در واقع خیلی کمتر از این عدد توانایی نمایش رنگ ها رو دارن و همه رنگها درست نشون داده نمیشه . این تفاوت موقعی خودش رو بیشتر نشون میده که شما بخوای از یک تصویری که تو کامپیوتر درست کردی پرینت بگیری . متوجه میشی که رنگی که تو تصویر مانیتور دیدی با خروجی چاپ شده فرق میکنه .

مادربورد های Z68 اصلا اون مشکل رو ندارن . اون مشکل تو چیپ P67 اینتل بود که حل شد و مدلهایی که مشکل نداشتن رو برچسب B3 میزدن .

من تا حالا SLI نکردم . ولی تا جایی که میدونم این دو کارت رو نمیشه با هم SLI کرد . اگر هم میشد چون کارت 8800 ضعیفتره باعث میشد که قدرت کارت 280 هم کم بشه . شما اگر بخوای یک 280 بخری و کنار اون بذاری خیلی باید هزینه کنی . 280 کارت خیلی گرونیه و البته دیگه سخت گیر میاد تو بازار . چون تولید نمیشه . بهتره به جای این کار کارت 8800 رو بفروشی و یک کارت 560 ti یا 6950 و یا چیز دیگه بگیری .

صد در صد Z68 . چون قویترین CPU سوکت X58 از 2600 ضعیفتره .قیمتها الان خیلی بالا پایین میشه . من قیمتها رو از سایت لیون میدم . ممکنه قطعه ای چند تومان بالاتر یا پایینتر باشه . خودتون مستقیما قیمت بگیرید . پیشنهاد من اینه : MB: ASUS P8Z68-V PRO = 275000 Cpu: Intel i7 2600 1155 = 370000 RAM: ADATA 4*2GB 1600 Dual Channel = 210000 VGA : ASUS GTX560 Ti 1GB DDR5 DirectCUII = 390000 H.D.D : SAMSUNG 2TB F3 = 148000 SSD : S511 ADATA 60GB R:550 = 190000 ODD: DVD RW PLEXTOR SATA = 42000 Power: GREEN GREEN GP885B = 168000 Case : Green Falcon = 105000 جمع کل : 1,898,000 تومان

سعید جان به نظر من Hunter نگیر . همون X3 رو بگیری و فن درش رو برداری بهتره . چند تا دلیل داره . یکی اینکه X3 تهویه بهتری داره . حتی بدون فن 20 سانتی روی در . دوم اینکه قابلیت کابل کشی از پشت سینی مادربورد رو داره . سوم اینکه قابلیت تنظیم دور فن رو داره . چهارم اینکه پورت USB3 جلوی کیس داره . البته شاید بعدا به دردت بخوره. پنجم اینکه روی سقف و پشت CPU هم قابلیت نصب فن داره . تنها نکته منفی X3 پشتیبانی از کارتهای گرافیک حداکثر تا 29 سانته . ولی هانتر از 34 سانت پشتیبانی میکنه . من که میگم X3 بهتره .

شرکت DVDO یک راه حل بسیار سودمند برای مردمی که مدام در حرکت هستند ارائه داد که به آنها امکان شارژ دستگاههای خود و همچنین انتقال فایلهای رسانه ای از دستگاهها به مانیتور ، پروژکتورهای HD و HDTV را میدهد . DVDO Mobile HD یک کیت سفری همه کاره است که تبدیل MHL(Mobile High-Definition Link)-to-HDMI و یک مولتی شارژر برای گوشیهای تلفن همراه ، تبلتها و دیگر گجتها را به شما ارائه میکند . این وسیله یک کانکتور 20 اینچی USB-A ، یک کانکتور 8 اینچی micro-USB و یک کانکتور 36 اینچی HDMI به صورت جمع شده و مخفی در داخل خود دارد. DVDO Mobile همچنین از انتقال داده به وسیله USB بین دستگاههای مختلف برای مدیریت محتوا و آپدیت نرم افزار پشتیببانی میکند و به ریموت تلویزیون یا پروژکتور اجازه کنترل تلفن های هوشمند و تبلتهای دارای MHL را میدهد ، البته آنها باید از دستورات کنترل لوازم الکترونیکی HDMI پشتیبانی کنند. زمان عرضه و قیمت این دستگاه هنوز مشخص نیست . hitechreview.com

AMD پردازنده های Interlagos را به بازار میفرستد ، CPU های 16 هسته ای بولدوزر ، اما Zambezi کجاست ؟ AMD اعلام کرد CPU های سرور خود بر پایه بولدوزر به نام Interlagos را روانه بازارهای منطقه ای و خرده فروشی کرده است که برای شروع ربع چهارم امسال و ماه اکتبر برای فروش عرضه شوند . هسته های بولدوزر Interlagos یا به عبارتی Opteron 6200 اکنون رسما به عنوان نخستین CPU با 16 هسته X86 جهان شناخته شده است و با مادربورد های دارای سوکت G34 سازگار است . در واقع Opteron 6200 دارای 8 ماژول بولدوزر است که هر ماژول از 2 پردازنده مستقل داخلی تشکیل شده . اما فقط دارای یک FPU و واحدهای واکنشی ، رمزگشایی و اجرای مشترک می باشد . به عبارت دیگر بیشتر از یک هسته ولی نه دقیقا 2 هسته دارد . در دراز مدت بولدوزر باید بازده بیشتری در مقایسه با معماری معمولی تعداد بیشتر هسته داشته باشد . اما در کوتاه مدت ، حداقل با توجه به بنچمارک های اولیه ، مدتی طول میکشد تا مشکلات و عملکرد غیر قابل پیش بینی آن با توجه به معماری جدید کاملا درک شود . گزارش شده که تاکنون تعداد زیادی از تراشه های Opteron 6200 برای کار در ابر کامپیوترهای درحال ساخت جهان اختصاص داده شده است و تا زمانی که پردازنده های Ferry اینتل ، در سال 2012 ، ارزانتر از زنون به بازار بیاید باید از تسلط کامل بر بازار لذت ببرد . در مورد پردازنده های 8 هسته ای بولدوزر برای دسکتاپ که Zambezi خوانده میشود ، AMD ساکت است . گزارش شده AMD تلاش میکند به کلاک هسته بولدوزر سرعت بیشتری بدهد تا قادر به رقابت با Core i7 اینتل باشد که بهانه ای بیهوده برای عرضه آرام آن در مقابل تراشه های Interlagos است . AMD نیاز به یک حرکت رو به جلو دارد . هر چند تراشه Zambezi عصر جدیدی در رقابت با پردازنده های Core i آغاز کرده است ، اما اگر AMD از بهانه گیری دست بر ندارد ، پردازنده های نسل بعدی اینتل ،Sandy Bridge-Extreme ، قبل از Zambezi بر روی قفسه فروشگاه ها خواهد بود . By Sebastian Anthony on September 7

بستگی به کاربرد سیستم داره . اگر شما فقط با سیستم بازی میکنی و عنوانهای اختصاصی PC برات مهم نیستن و هزینه یک کنسول رو میتونی بدی ، خوب کنسول بگیر . اما اگر کارهای دیگه هم با کامپیوتر انجام میدی و به بازیهای اون علاقه داری و اینکه حد هزینه شما محدود تره ، کارت بگیر . الان با 250 تومان میتونی یک کارت خیلی خوب بگیری . اما برای خرید یک کنسول خوب باید بین 400 تا 500 هزینه کنی . البته اون هزینه برای گرافیک موقعی جواب میده که قطعات دیگه سیستم مناسب باشن . برای راهنمایی بیشتر درخواست خودتون رو به همراه مشخصات کامل سیستم تو تاپیک درخواست راهنمایی مطرح کنید .

خوب همین موضوع خیلیها رو به سمت این کارت جذب میکنه .البته احتمال اینکه در آینده این فن روی بقیه محصولات هم بسته بشه هست .ولی در کل جنبه تبلیغاتی خیلی بیشتره .اگر دقت کنی میبینی که تو عکس هم روی OC Station بسته شده تا خوب دیده بشه . اما شکل جدید پره های فن هم جالبه . این یک مورد بیشتر کاربردیه تا تبلیغاتی @};- البته روی چندین مدل کارت اجرا شده . هم انویدیا و هم ATI .

حدود 190 قیمتشه .

احتمال زیاد مشکل از خود مانیتوره . ببرش گارانتی . نهایتش تست میکنن و بهت میگن چشه .

صد در صد جنبه تبلیغاتی اون بیشتره . ولی با توجه به اینکه به گفته خودشون یک قابلیت رایگان هست بودنش ضرر نداره . البته اون بحث بلبرینگ هم هست . فنهای معمولی با چرخش در خلاف جهت خیلی زود خراب میشن . یا باید از بلبرینگهای خاصی استفاده کرده باشه که در هر دو جهت عمل میکنن و یا خیلی زود خراب میشن . در مورد ایرفلو هم درسته . ولی طراحی جدید پره های MSI که اون رو هم ثبت کرده شاید این مسئله رو پوشش بده . تصویرش شاید بهتر توضیح بده : البته یک تکنولوژی جالب دیگه هم داره که مخصوص اورکلاکرهاست . فنهای به کار گرفته شده روی کارت N580GTX Lightning Xtreme Edition به رنگ آبی هستن . این فنها وقتی دمای کارت از 45 درجه بیشتر میشه به رنگ سفید در میان و با پایین اومدن دما دوباره آبی میشن . در نتیجه نیازی به اندازه گیری دما تو این محدوده دمایی نیست.

تو متن اصلی اسمی از نرم افزار برده نشده . اینطور که من برداشت کردم نرم افزارش رو قراره MSI بده . پیش بینی کرده بود که با یک نرم افزار هم میشه انجامش داد . خواهش میکنم عزیز :-?

وقتی روی یک سیستم دیگه جواب نداده به احتمال زیاد مشکل از خود مانیتوره . گارانتی داره ؟ اگر داره ببر گارانتی . البته قبلش روی یک سیستم دیگه هم چک کن .

از خنک کننده های هوایی فن چرخشی و هیت سینک یک چیز یاد گرفتیم . گرد و خاک قاتل این خنک کننده ها هست . وقتی گرد و خاک روی اونها میشینه محدودیت زیادی برای خنک کنندگی ایجاد میکنه . برای همینه که اورکلاکرها سراغ خنک کننده های آبی میرن . تو خنک کننده های عادی گرد و خاک بر فنها غلبه میکنه . MSI برای حل این مشکل از راه حل ساده ولی جالب استفاده کرده . چرخش معکوس فنها وقتی شما کامپیوتر خودتون رو روشن میکنید فن CPU و کارت گرافیک با سرعت بالایی شروع به حرکت میکنن و بعد از چند ثانیه حرکتشون به حد استاندارد میرسه و آروم و بیصدا میشه . MSI در یک حرکت هوشمندانه تصمیم گرفت در هنگام بوت شدن جهت حرکت فن رو معکوس کنه . این کار باعث میشه که گرد و خاک به طور معجزه آسایی به خوبی از هیت سینک و فن جدا بشه. به این عمل لقب فناوری حذف گرد و غبار داده شده . تو این حالت فنها با 100% توان به مدت 30 ثانیه در جهت معکوس میچرخن . این کار باعث میشه دمای کارت از 67 درجه در حالت لود به 52 درجه برسه . این فناوری در حال حاضر بر روی کارت N580GTX Lightning Xtreme Edition اجرا شده و MSI برنامه داره تا در آینده بر روی تمام کارتهای گرافیک خودش از این فناوری استفاده کنه .همچنین MSI این فناوری رو برای خودش اختصاصی و در واقع اون رو به عنوان یک اختراع ثبت کرده . اما این تکنولوژی بسیار ساده هست و ممکنه فقط با یک فریمور کوچک قابل اجرا بشه . بنابراین بعید نیست شرکتهای دیگه به زودی از این فناوری تو فنهای گرافیک و یا حتی CPU و یا هر فن ترکیبی هیت سینک و فن استفاده کنن . مشکلی که تو این فناوری هست اینه که این گرد و خاک تو کامپیوتر های دسکتاپ به پایین کیس میریزن و اون منطقه معمولا خروجی فن نداره که اونها رو خارج کنه . 30 ثانیه هم برای سیستمهای جدید که تو چند ثانیه بوت میشن خیلی زیاده و کسی نمیدونه اگر زمان کارکرد معکوس فن به این چند ثانیه محدود بشه چه نتیجه ای میده . با این حال یک تکنولوژی رایگان از طرف MSI ارائه شده که میتونه بین 20 تا 30 درصد کارت رو خنک تر کنه . جالب اینه که اگر CPU یا گرافیک مدتی بیکار باشن میشه این فناوری رو از طریق نرم افزار اجرا کرد . در این حالت صفحه مانیتور سیاه میشه و فن برای 30 ثانیه معکوس میچرخه و گرد و غبار رو از روی قطعه میریزه . فریمور نیاز به آپدیت نداره و میتونه با هر کولری تو بازار کار کنه . (ببخشید اگر ترجمه زیاد خوب نبود @};- )

ایشون گرون نمیدن . شرکت وارد کننده از انحصار بازار استفاده میکنه و قیمت رو بالا میده . وقتی شرکتی از یک قطعه چند تا دونه وارد میکنه و هیچ کس دیگه اون قطعه رو نداره این اتفاق میوفته .

من هم صحبتهای هومن عزیز رو تایید میکنم . ADATA SATA3 مثل OCZ مشکل فریمور هم نداره .

شانس اینکه GPU 8800 gts گیر بیاد خیلی کمه . مخصوصا اگر رفرنس نباشه . اگر هم گیر بیاد حداقل 60-70 تومان باید هزینه کنی . شما برد و فن کارت رو بفروش و یه کارت دیگه بگیر . هم کارت جدید گرفتی و هم گارانتی داره . اگر تعمیر کنی تضمینی نیست که دوباره خراب نشه . چون اون GPU رو از روی کارتی که قطعه دیگه ای از اون خراب شده بر میدارن . من هم مشکلی مشابه شما داشتم . البته به اندازه شما خرابی نداشت . فروختم و یک کارت 450 گرفتم . کارت من 8800 GT بود . 450 فعلی من از اون قویتره .

دوست عزیز GA-EP45T-UD3LR از DDR3 پشتیبانی میکنه .

جالب بود . ولی سوالی که پیش میاد اینه که کجا میشه ازش استفاده کرد ؟ :-?? =D> اگر کسی صداش رو تا آخر ببره بالا با این ،موجی که ایجاد میشه احتمالا همه چیز رو با خاک یکسان میکنه @};- =D>? @};-

حافظه يک سيستم همواره به عنوان يک عامل محدود‌کننده کارايي سيستم محسوب مي‌شود که اين موضوع به دليل سرعت پايين حافظه (تاخير خواندن و نوشتن از سلول‌هاي حافظه) نسبت به پردازنده است. در اکثر موارد به خاطر تاخير سلول‌هاي حافظه در خواندن و نوشتن داده‌ها، پردازنده ‌بايد منتظر رسيدن داده از حافظه بماند که اين موضوع زمان بيکاري (IDLE) بودن آن را افزايش مي‌دهد که نهايتاً به کاهش بهره‌وري (Utilization) پردازنده مي‌انجامد. وجود اين مشکل در سال‌هاي اخير سازندگان حافظه و پردازنده را بر آن داشته تا همواره دنبال راه‌هايي براي افزايش سرعت ارتباط حافظه و پردازنده مرکزي باشند که استفاده از فناوري DDR يا (Double Data Rate) و مشتقات آن (DDR2 ،DDR3 و …) را مي‌توان در همين راستا دانست. در اين فناوري هدف تسريع خود سلول‌هاي حافظه است به طوري که خواندن از آن يا نوشتن در آن زمان کمتري تلف کند اما بايد توجه داشت که اين فقط قسمتي از موضوع است. همان‌‌طور که مي‌دانيد حافظه توسط مداري به نام کنترل‌کننده حافظه (Memory Controller) کنترل مي‌شود. اين مدار در پردازنده‌هاي جديدIntel (معماري Nehalem) و پردازنده‌هاي Athlon64 شرکت AMD، درون خود پردازنده جاسازي شده است که به آن IMC يا (Integrated Memory Controller) مي‌گويند اما در پردازنده‌هاي قديمي‌تر هر دو شرکت، مدار کنترل‌کننده حافظه درون چيپ‌ست مادربورد (Northbridge) قرار داشت. يک کنترل‌کننده حافظه صرف نظر از اينکه کجا قرار داشته باشد، همواره با سه سري سيم (Bus) به حافظه‌هاي سيستم متصل است. اين سيم‌ها عبارتند از Address bus (براي آدرس‌دهي سلول مورد نظر در حافظه)، Data bus (براي انتقال‌داده‌ها به / از حافظه) و Control Bus (براي مشخص‌کردن عمليات مورد نظر، مانند خواندن يا نوشتن). البته سيگنال پالس ساعت (clock) نيز به صورت يک سيم جدا به حافظه متصل مي‌شود. تعداد خطوط باس آدرس و باس داده دو پارامتر مهم در تعيين حداکثر ظرفيت حافظه قابل پشتيباني توسط سيستم و سرعت انتقال داده‌ها بين پردازنده و حافظه است. بنابراين يکي از راه‌هاي افزايش سرعت ارتباط حافظه و پردازنده، افزايش پهناي باند اتصال حافظه به کنترل‌کننده آن است. (تصوير يک) تصوير 1 يک کنترل‌کننده حافظه را نشان مي‌دهد که روي چيپ‌ست مادربورد (پل شمالي) قرار گرفته و از طريق يک کانال داده، آدرس و کنترل به دو ماژول حافظه متصل است. ارزيابي سرعت انتقال داده بين حافظه و کنترل‌کننده آن براي يک ماژول حافظه پارامتري به نام MTTR تعريف شود که سرنام عبارات Maximum Theoretical Transfer Rate است. اين پارامتر حداکثر سرعت انتقال داده بين حافظه و کنترل‌کننده آن (بر حسب مگابايت در ثانيه) است که البته کاملاً تئوري بوده و در عمل سرعت واقعي، به خاطر نبود امکان انتقال داده در همه سيکل‌ها، کمتر از اين مقدار است. 8 / تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل ×تعداد دفعات انتقال داده در هر سيکل × فرکانس واقعي حافظه = MTTR تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل × فرکانس حالت دي دي ار = MTTR توجه به اين نکته در اينجا ضروري است که در فناوري DDR ، داده در هر سيکل ساعت دوبار منتقل مي‌شود (يک بار در لبه بالا رونده پالس و بار ديگر در لبه پايين رونده). بنابراين فرکانس DDR دو برابر فرکانس واقعي ماژول حافظه است. مثلا سرعت واقعي يک ماژول DDR2-800 برابر 400 مگاهرتز است. به همين دليل فرمول اول يک پارامتر بيشتر از فرمول دوم دارد. در فرمول MTTR پارامتر بسيار مهم، تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل است. چون ارتباط بين حافظه و کنترل‌کننده از نوع موازي است، براي انتقال هر بيت (در هر سيکل) يک سيم نياز داريم. پس مي‌توان گفت تعداد خطوط باس داده، تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل را مشخص مي‌کند. در حافظه‌هاي فعلي اين مقدار برابر 64 است. حافظه‌هاي چندکاناله؛ افزايش کارايي سيستم در يک کنترل‌کننده حافظه معمولي، مقدار پارامتر تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل (در فرمول MTTR) برابر 64 است. يعني اين کنترل‌کننده از طريق يک کانال داده با حافظه‌هاي سيستم در ارتباط است. تصوير 2 يک کنترل‌کننده حافظه مستقر در پردازنده را نشان مي‌دهد که از طريق باس داده (سيم‌هاي D01-D64) با حافظه سيستم در ارتباط است. حال اگر بخواهيم سرعت و کارايي ارتباط حافظه و کنترل‌کننده را بالا ببريم بدون آنکه در خود حافظه تغييري بوجود بياوريم، افزايش تعداد کانال‌هاي ارتباطي بين حافظه و کنترل‌کننده بهترين راه است. کنترل‌کننده‌هاي حافظه‌دوکاناله (Dual Channel) و سه‌کاناله (Tri channel يا Triple Channel) به همين دليل بوجود آمدند. از آنجا که سه‌کاناله فناوري جديدي است و نسخه مکمل و پيشرفته دو کاناله محسوب مي‌شود، در اينجا قصد داريم به معرفي ساختار و ويژگي‌هاي آن بپردازيم. ابتدا شرکت اينتل در پردازنده‌هاي Core i7 (سري 9xx با کد Bloomfield و Gulftown) که در سوکت LGA1366 قرار مي‌گيرند، کنترل‌کننده حافظه سه‌کاناله را ارائه کرد. در اين روش ارتباط ماژول‌هاي حافظه و کنترل‌کننده، با سه کانال داده برقرار مي‌شود. به عبارت بهتر مي‌توان گفت به جاي يک باس داده، سه باس داده داريم که هر کدام 64 سيم دارند. در نتيجه تعداد بيت منتقل شده در هر سيکل برابر 192=3×64 خواهد شد. اين روش MTTR را نسبت به حالت تک‌کاناله سه برابر مي‌کند و کارايي ارتباط سيستم با حافظه را تا حد زيادي افزايش مي‌دهد. تصوير 3 اين موضوع را نشان مي‌دهد. حداکثر ظرفيت حافظه قابل پشتيباني توسط سيستم در حالت سه کاناله تفاوتي با حالت معمولي يا دو کاناله ندارد. زيرا همان‌طور که مي‌دانيد عامل تعيين‌کننده ظرفيت مجاز حافظه در هر سيستم، تعداد خطوط باس آدرس است (در يک سيستم با 32 سيم آدرس، حداکثر حافظه مجاز چهار گيگابايت خواهد بود.) اما مساله‌اي که در حافظه‌هاي چندکاناله بوجود مي‌آيد نحوه پر شدن سلول‌هاي حافظه است. در حالت تک‌کاناله، سلول‌هاي حافظه به صورت ترتيبي و پشت سر هم پر مي‌شوند و زماني که يک ماژول حافظه پر شد، داده‌ها در اولين خانه ماژول بعدي قرار مي‌گيرند يعني اگر در سيستم دو ماژول حافظه که هرکدام يک گيگابايت ظرفيت دارند نصب شده باشد، سلول‌هاي حافظه ماژول دوم از نظر فضاي آدرس در انتهاي ماژول اول قرار مي‌گيرند. اما در حالت چندکاناله (در حالت خاص، سه‌کاناله) با توجه به اينکه هر کانال داده به يک ماژول حافظه مجزا متصل است و باس آدرس بين تمام ماژول‌هاي حافظه مشترک است، استفاده از روش قبل کارايي سيستم را پايين مي‌آورد بنابراين از روشي به نام interleaving استفاده مي‌شود. در اين روش اگر يک کنترل‌کننده حافظه سه‌کاناله و سه ماژول مجزاي حافظه داشته‌باشيم، سلول‌هاي هم‌شماره ماژول‌هاي حافظه به ترتيب پر مي‌شوند. يعني ابتدا سلول اول هر سه ماژول پر مي‌شود، سپس سلول دوم هر سه ماژول و اين روند تا آخر ادامه پيدا مي‌کند. تصوير 4 سه ماژول حافظه و نحوه پر و خالي شدن آنها در روش interleaving را نشان مي‌دهد. روش‌فعال‌سازي حالت سه کاناله (Triple Channel) در سيستم براي اينکه بتوان از قابليت Triple Channel استفاده کرد، در ابتدا بايد مادربورد و پردازنده اين قابليت را پشتيباني کنند. در چنين مادربوردهايي، تعداد اسلات‌هاي قرارگيري حافظه مضرب 3 است که معمولاً هر گروه سه‌تايي از آنها به يک رنگ خاص هستند. اين رنگ نشان دهنده اين‌است که براي فعال شدن قابليت سه‌کاناله، بايد سه ماژول حافظه را در سه اسلات هم‌رنگ قرار داد. تصوير 5 يک مادربورد foxconn با چيپ‌ست X58 را نشان مي‌دهد که قابليت چندکاناله را پشتيباني مي‌کند. در مادربوردي مانند تصوير 5، فعال‌سازي سه‌کانال حافظه کار ساده‌اي است. کافي است سه ماژول حافظه از نوع DDR3 (قابليت سه کاناله فقط براي اين حافظه‌هاي ارائه شده‌است) با ظرفيت و سرعت يکسان را روي اسلات‌هاي هم‌رنگ نصب کنيم. در اين صورت حالت سه‌کاناله فعال شده و در زمان Boot، سيستم اين موضوع را اعلام مي‌کند. البته کنترل‌کننده‌هاي سه کاناله مي‌توانند در مدهاي ديگري (غير از سه‌کاناله) نيز فعاليت کنند. اگر فقط دو اسلات از سه اسلات حافظه يک مادربورد سه‌کاناله پر شود، در اين صورت اين دو ماژول حافظه در حالت دو کاناله (Dual Channel) کار خواهند کرد. همچنين اگر ماژول‌هاي هم‌ظرفيت در دسترس نباشد، مي‌توان از حالت دوکاناله يا سه‌کاناله در مد Flex استفاده کرد. مد Flex همان‌طور که از نام آن مشخص است، به يک کنترل‌کننده حافظه قابليت انعطاف مي‌دهد. در اين مد، مي‌توان دو ( يا سه) ماژول غير هم‌ظرفيت را در اسلات‌ها نصب کرد. کنترل‌کننده حافظه مقدار مشترک بين ماژول‌ها را به صورت دوکاناله (يا سه‌کاناله) استفاده مي‌کند و بقيه ظرفيت حافظه‌ها به صورت تک‌کاناله (Single Channel) استفاده مي‌شود. مثلاً اگر يک ماژول 512 مگابايتي و يک ماژول يک گيگابايتي داشته‌باشيد، اگر آنها را روي اسلات‌هاي هم‌رنگ نصب کنيد، مقدار 512 مگابايت از هرکدام از ماژول‌ها به صورت دوکاناله استفاده مي‌شود و 512 مگابايت باقي‌مانده تک‌کاناله خواهد شد. ارزيابي بهبود کارايي کنترل‌کننده حافظه سه‌کاناله با توجه به افزايش 50 درصدي پهناي باند حافظه (MTTR) در حالت سه‌کاناله (نسبت به دو کاناله) انتظار مي‌رود که در عمل نيز تقريباً به همين اندازه سرعت انتقال داده‌ها بين حافظه و کنترل‌کننده افزايش يافته باشد. اما تست‌هاي انجام شده توسط سايت Tom’s hardware نتايج جالب‌تري را نشان مي‌دهند. متخصصين اين سايت پهناي باند حافظه‌ها را در سه حالت تک‌کاناله، دوکاناله و سه‌کاناله روي پردازنده ‌Core i7 (که کنترل‌کننده سه کاناله دارد) اندازه‌گيري کرده‌اند و آن را با پهناي باند اندازه‌گيري شده در حالت دوکاناله روي پردازنده‌هاي ‍Core 2 Extreme QX9770 و Phenom X4 9550 Black Edition (که کنترل‌کننده حافظه ذاتاً دو کاناله‌است) ، مقايسه کرده‌اند. نتايج بدست آمده را در جدول 6 مي‌توانيد مشاهده کنيد. مقايسه پهناي باند Read (نوشتن)حالت دوکاناله در دو پردازنده Core i7 و Core 2 (که هر دو از حافظه DDR3-1333 استفاده کرده‌‌اند) نشان مي‌دهد که خود کنترل‌کننده حافظه علاوه بر افزايش تعداد کانال، تغييرات مهم ديگري نيز کرده‌است. البته يکي از دلايل دو برابر بودن پهناي باند Read دو کاناله در پردازنده Core i7 نسبت به Core 2 را مي‌توان قرار گرفتن کنترل‌کننده حافظه درون خود پردازنده در پردازنده‌هاي Nehalem شرکت اينتل دانست. مقايسه نتايج بدست آمده پردازنده Core i7 در حالت سه‌کاناله با حالت دوکاناله نشان ‌مي‌دهد که افزايش پهناي باند از آنچه که در حالت تئوري محاسبه مي‌شود بسيار کمتر است و حتي در مورد Write تغييري نشان نمي‌دهد. شايد براي حل اين موضوع بايد منتظر کنترل‌کننده حافظه با کارايي بالاتر باشيم. اشاره: در مورد پردازنده ‌Phenom x4 بايد به اين موضوع توجه داشت که پردازنده‌هايي که در اين تست مورد استفاده قرار گرفته است قابليت پشتيباني از حافظه‌هاي DDR2 را دارد. سه‌کاناله کردن حافظه‌ها را مي‌توان در واقع راهي براي بالابردن سرعت ارتباط حافظه‌ها، از طريق زياد کردن تعداد راه‌هاي ارتباطي حافظه و سيستم و استفاده بيشتر از ماژول‌هاي حافظه بطور همزمان، دانست. با توجه به افزايش مداوم سرعت حافظه‌ها و ارائه شدن ماژول‌هاي DDR4 توسط بعضي سازندگان حافظه، به نظر مي‌رسد در سمت مقابل نيز سازندگان کنترل‌کننده‌هاي حافظه نيز بيکار نمي‌نشينند و فناوري چهارکاناله (Quad Channel) را ارائه خواهند کرد. در اين صورت بايد منتظر يک رابط 256 بيتي براي انتقال داده باشيم که همراه سرعت بالاي 2400 مگاهرتز (حداکثر 4200 مگاهرتز) حافظه‌هاي DDR4، پهناي باند بسيار زيادي را براي ما به ارمغان بياورد. منبع : الماس ایران

ASUS Eee Slate EP121 تبلتي ويندوزي است که سخت افزار قدرتمندي دارد و از سيستم عامل ويندوز ۷ استفاده مي کند و با کيبوردي که دارد به سادگي به لپ تاپ تبديل مي شود. اگر شما يک تبلت مي خواهيد که به عنوان لپ تاپ هم براي شما عمل کند و سيستم عامل ويندوز داشته باشد اين مدل بهترين انتخاب براي شما خواهد بود. ايسوس تبلت ويندوزي طراحي کرده است که مجهز به پردازنده Core i5 مي باشد و به وسيله ي يک کيبورد بلوتوث به لپ تاپ تبديل مي شود. به جرات مي توان اين مدل را بهترين تبلت مجهز به سيستم عامل ويندوز ۷ ناميد به اين خاطر که قدرت پردازشي اين تبلت نسبت به بقيه رقبا بسيار بالا تر است البته اين به معناي بي عيب و نقص بودن اين دستگاه نيست و بازم قدرت پردازشي آن با پي سي ها و نوت بوک هاي ويندوزي قابل مقايسه نيست . پردازنده اين دستگاه Core i5 – 470UM اينتل مي باشدکه از خانواده پردازنده هاي با ولتاژ پايين است اما متاسفانه اين پردازنده جزء پردازنده هاي سال ۲۰۱۱ اينتل نيست که کارايي گرافيکي بالاتر و مصرف انرژي کمتري دارند. اغلب پردازنده هاي به کار رفته در تبلت هاي ويندوزي اينتل اتم است که در مقايسه با Core i5 اين مدل، اصلا حرفي براي گفتن ندارد و تفاوت همانند روز و شب آشکار است. در لبه بالايي دستگاه کليدي براي قفل کردن چرخش صفحه نمايش قرار گرفته است که از نظر ما از ملزومات يک تبلت است. گفتني است که چرخش صفحه نمايش در مقايسه با ساير تبلتها بسيار کند صورت مي گيرد. در لبه سمت چپ دستگاه ساير پورت هاي دستگاه قرار گرفته اند. استفاده از کيبورد مجازي ASUS Eee Slate EP121 و تايپ کردن بسيار راحتتر از ساير تبلتهايي است که تا به امروز ديده ايم و دليل اين امر بزرگتر بودن اندازه صفحه نمايش است. با اينکه کيبورد مجازي خيلي خوب عمل مي کند اما اگر در موقعيتي باشيد که بتوانيد از کيبورد سخت افزاري دستگاه که از طريق بلوتوث به دستگاه متصل مي شود استفاده کنيد، کيبورد مجازي ديگر شانسي براي استفاده شدن نخواهد داشت چون کار کردن با کيبورد سخت افزاري بسيار راحتتر است. کيبورد سخت افزاري يک نقص هم دارد و آن عدم وجود تاچ پد است. فقدان تاچ پد سبب شده است تا تنها راه ورود اطلاعات استفاده از صفحه نمايش باشد البته مي توانيد يک ماوس از طريق پورت USB به دستگاه وصل کرده و از آن استفاده کنيد. متاسفانه ويندوز ۷ براي دستگاه هاي لمسي و تبلت طراحي نشده است . مايکروسافت قول داده است که ويندوز ۸ بيشتر با صفحه نمايش هاي لمسي و تبلت هاا سازگار باشد البته اين حرف در مورد ويندوز ۷ و ويندوز ويستا هم گفته شده بود. صفحه نمايش ۱۲.۱ اينچي ASUS Eee Slate EP121 از صفحه نمايش رقبا بزرگتر است که اين بزرگتر بودن مزايا و معايب خاص خود را دارد. با بزگتر شدن صفحه نمايش حمل دستگاه سختتر شده است اما تماشاي ويديو و کار کردن با نرم افزارهاي گرافيکي ساده تر و لذت بخشتر شده است. صفحه نمايش اين دستگاه رزولوشن ۸۰۰*۱۲۸۰ دارد که مشابه رزولوشن ۷۶۸*۱۳۶۶ است که در اغلب لپ تاپ هاي ۱۳ اينچي استفاده مي شود. اکثر پورت هاي دستگاه بر روي خود تبلت قرار گرفته اند. دو پورت USB که زير پوشش پلاستيکي در لبه سمت چپ قرار دارند، يک پورت Mini-HDMI، جک هدفون و درگاه کارت حافظه SD. Asus Eee Slate EP121 مجهز به بلوتوث نسخه ۳ و گيرنده Wi-Fi با استاندارد ۸۰۲.۱۱n مي باشد. به لطف پردازنده Core i5 – 470UM اين تبلت از کارايي بالايي برخوردار است و به راحتي مي توان ويديوهاي ۷۲۰P را به صورت آنلاين بدون هيچ مشکلي تماشا کرد. اگر ايسوس از سري جديد Core i5 استفاده مي کرد با توجه به بالاتر بودن توان گرافيکي امکان اجراي برخي از بازيهاي ۳D وجود داشت اما ما با اين مدل توانستيم Street Fighter IV را در رزولوشن اصلي صفحه نمايش و با سرعت ۹.۶ فريم در ثانيه اجرا کنيم. منبع : الماس ایران