Ali--

نتیجه ی این رخداد، نابود شدن ترس، چسبیدن شجاعت، اعتماد به نفس و امید به سقف. در عین حال فروتنی که از قبل انجام دادید هم به کمال میرسه و همراهتون هست و مسیر اینده زندگیتون هم پیشاپیش میبینید و تو مسیرش قرار میگیرید. در واقع این دنیا همش هدیست، از تمام موجودات و جنگ ها و سیل ها تا جشن ها و.... گرفته تا بدنتون و اطرافیان و.. ما مهمانی هستیم در این جا که مثل یه باغیه و برای تجربه لباسی از جنس بدن بهمون دادن. بخاطر همین دوتا کار ما را تو مسیر کمک میکنه، اول از همه بابت همه ی این داشته ها حتی از بدنمون شکرگزار باشیم تو هر شرایطی. هر دو حالت خیر و شر ظاهری،نعمته و شکر داره.( برای نمونه ارزش یه چیز شیرین زمانی مغز متوجه میشه که حداقل یکبار مزه تلخی را بچشه، جنگ ها و... هم همینن. همه ی اینها کنار هم به دنیا پویایی میدن و تنوع میدن و رنگارنگ میکنن. ابتدای کار سعی نکنید دلیل کشته شدن یه انسان تو جنگ را بدونید ولی بدونید همه ی اونهایی تو هر سمتی بودن برای این خاطره و پویایی باید ازشون تشکر کرد.( کار اول تشکر از همه چیز و خداست)، کار دوم سپردن اینده به خواست هستی و طبیعت و خدا - کار سوم مبارزه با خودتون ( قربانی کردن). و یادتون باشه همین که اینجا هستید و اینا را میبنید همش به خواست خدا بوده. و همینطور که منم نوشتم به خواست خدا بوده. کل این تجربه را هم منم مثل شما از طریق خدا بواسطه طبیعت بهم نشون داده شد. وگرنه من که بدون علت چیزی را هیچ وقت قبول نمیکردم و با کلی ادعا داشتن و تفکر و.. سر سوزنی از اینها را بدست نیاورده بودم و نمیتونستم هم بدست بیارم. و بعدشم متوجه شدم اصلا دریای حقیقت و علم و.. جای دیگست. بعد از این ماجرا دروازده باغ جدیدی باز میشه و باغ ها دیگه، انیشتن و تسلا و دانشمندهایی که چیزی به این دنیا اضافه کردن و شعرا و پیامبرها و.. به همین باغ ها وارد شدن. (همون وحی) . مخترع ها در واقع یه میوه ای را از باغ دیگه وارد این باغ کردن و عملا ربطی به هوش نداره.چه بسا الان نسبت به 100 سال پیش هم جمعیت از 800 میلیون شده 8 میلیارد و هم تعداد نخبه ها و تحصیل کرده ها بصورت عجیبی زیاد تر شده و میانگین هوشی هم بالاتر ولی میوه اصلی کمتر ، چون جای دیگست و صاحب میوه و اذن دادن هم دست کس دیگست. شکر گزاری، سپردن ایند به خدا، قربانی کردن ( یگانه پرست شدن ، عاشق خدا شدن). بالای یک ماه انجام بدید این سه تا را مستمر انشالله که همتون بهترین ها براتون رقم بخوره.

درسته از تاپیک مدتی گذشته ولی یچیزی که تجربه شخصی خودم بوده و بعد از متوجه شدنش درک کردم مشکل زندگی من از کجا بود را میگم شاید بدرد دوستان بخوره. همه ما کما و بیش مشکلاتی داریم و مهم هم نیست در چه سطحی باشیم بالاخره یه مشکلی پیدا میشه باز برامون. هیچ مدینه فاضله ای برای هیچ احدی وجود نداره از نظر بنده. و تو زندگی خودم هم همیشه همینطور بود که هر مشکلی را حل میکردم یه مشکلی از یجایی پیدا میشد که ذهنم را درگیر کنه. البته این خیلی داستان طولانی داره ولی دست اخر یجایی من متوجه یه حقیقت بزرگ شدم، اونم این بود که شیطان و خدایی که همیشه فکر میکردم تو اسمان ها بود تا دوران نوجوانی ( بعدها طرز فکر روشن فکرانه و منطقی پیدا کردم) فهمیدم در واقع جعلی هستن و هر دو توسط شیطان اصلی ساخته شدن و اون شیطان اصلی هم کسی نبود جز خود من. در واقع تمام تفکرات و من بودن من همون شیطان بود و باعث تمام مشکلات همین من و تمام خواسته های اونه. تا زمانی که تو این دنیا دنبال این بودم هر کاری بکنم تا این من به بهترین داشته ها برسه هم همش عذاب بود. در واقع تو این دنیا مثل دریاست که بجای گرفتن باید بدید. و این همون راز قربانی کردنه. قربانی کردن یا دادن یا انجام کاری بدون هیچ چشم داشتی حتی در حد خوب بودن یا حتی معامله بهشت ( من که همون شیطان هست را که نمیشه فرستاد بهشت ) پس همیشه از چیزهایی که دوست دارید ببخشید یا کاری را بدون هیچ چشم داشتی انجام بدید یا حتی کارتون را بدون اینکه صاحب کاری کی هست و بالای سر کار هست یا نه و.... شما مثل همیشه خوب انجام بدید. هرچی قربانی کردن و کندن از این من سخت تر باشه و دردش بیشتر بهتره. میتونه پول باشه، غرور باشه،طمع باشه، حسادت ، غرور و... خلاصه همه ی اینا ماله اینه منه. ازش بکنید بندازید دور. از یجایی به بعد رهایی را احساس میکنید و از جایی به بعد وارد دنیایی میشید که بیشتر شبیه جادو میمونه و کمال ارامش و بهترین پیشرفت و زندگی که براش هستید میرسید. و اون دنیا در واقع دنیای خداست ( تمام هستی هرکس محصور در حد ذهنشه و این ذهن محدود هست و خدا بی نهایت هست و بینهایت قسمتی از زیر مجموعه ذهن ما نمیتونه باشه، کل ذهن هرشخصی مثل دایرست،ما با تمام تفکر تمام عمر و بالا بردن علم و شناخت بیشتر و بیشتر فقط این دایره را بزرگتر میکنیم، حالا هرچقدر هم ادم بزرگی بشیم و عمر هزاران برابر نوح داشته باشیم، هر چقدر دنیای ذهن ما و این دایره را بزرگ کنیم، باز هم دنیا و دایره ای بزرگ تر موجود هست و این ادامه نامتنهایی اتمامی نداره و هیچ وقت نمیتونیم متوجه بی نهایت بشیم. فقط در یک حالت که دایره ای که بزرگ کردیم را پاک کنیم و اونجا متوجه بی نهایت میشیم و بی نهایتی که دیگه روی کاغذ همزمان دیگه چیزی نیست. اون زمان نه در حرف بلکه در عمل به عینه حقیقت اشکار میشه و یه ارامش عمیق بهتون را میگیره. خلاصه این صحبت ها در حد حرف نیست و البته من هم بعدا متوجه میشید در چرخه بی نهایت به اذن خودم اینا را نگفتم، همونطور که خواننده اینها بصورت اتفاقی و به اذن خودش نخونده. از یه شکل دیگه بخوام بگم تجربه خودم را: یه تور مسافرتی را در نظر بگیرید که انقدر کارش درجه یک هست و بصورت عجیبی تاپ شده که همه صف گرفتن جلوش که دستشون یه کاغذ بده که کجا برن و با چی برن و چطوری برن و.. و همه هم با شوق زیاد و برق تو چشمشون منتظرن کاغذشون را سریع بگیرن بخاطر اعتماد و ایمان کاملی که دارن بهش که این بهترین تجربه و لذت هست که سر سوزنی از کس دیگه کمتر نیست،بخاطر همین هیچ کسی حتی به فکرش نمیاد که بخواد یه لحظه هم وایسه و نگاه کنه و سوال پرسی کنه که چرا اینطوری و چرا اونجا. تو این کاغذها یک نفر رفته کانادا با هواپیما یه نفر هند با پراید. هیچ کسی فرمون مسیر دستش نیست و راننده کس دیگست و اگر تو مسیر بخواد تغییر بده شروع میکنه خودش را تکون دادن و فکر میکنه داره کاری میکنه ولی حقیقت اینه مسیر از قبل چیده شده و فقط اذیت و رنج میبینه ( اگرچه بعدا متوجه میشید همون رنج و تقلا هم قسمتی از نوشته های مسیره).و این مسیرها همه منحصر به فرد و زیبا هستند. به نقل از مولانا : هر لحظه که تسلیمم در کارگه تقدیر* ارام تر از اهو و بی باک ترم از شیر- هرگاه که میکوشم در کار کنم تدبیر* رنج از پی رنج اید زنجیر پی زنجیر در باب قربانی از داشته منیت: تو طول تاریخ هستی بارها نشون داده بصورت از خود گذشتگی، خودتون هم تست کنید بلافاصله حسش را میگیرید، دعوا کردید شما عذرخواهی کنید، بحث غذا بود بهتر را بدید به طرف مقابل، یا به مثال تو ذهنتون به فرض دوتا ماشین داشتید یا تو واقعیت و تصمیم گرفتید به یه بیمار و.. بدون هیچ چشم داشتی کمک کنید اون ماشینی که بهتره یا موبایل و... را بدید. قبل از دادن طمع و حرص جلوتون را میگیره ولی بعدش. من بالا اشاره کردم بینهایت دایره بدون مرزه.و در واقع بی نهایت همون نیستی و صفره. بخاطر همین هرکسی به صفر برسه به اوج شکوه میرسه، این صفر گذشتن از جانه در راه زندگی بهتر دیگران ، برای همینه که امام حسین نامش برقرار مونده و در واقع تمام اون رخداد نشان از برملا کردن این حقیقت داشته، البته مرز و زمان نداره،برای نمونه سقراط 1000 سال قبل از اسلام شهید شده.جوهره یکیه و فقط نامش تو جاهای مختلف فرق داره. مولانا هم شاعر نبود ولی هم دانشمند بود و هم کلی ادم داشته و ثروت و اعتبار و ادم با اخلاق و دینداری هم بوده و بعد دیدار با شمس متحول میشه و این شعر را میگه : زاهد بودما ترانه گویم کردی* سر حلقه بزما، باده جویم کردی - سجاده نشین باوقاری بودم* بازیچه کودکان کویم کردی. سر حلقه بزم: بالانشین مجالس. و این اشاره به این داره که تمام دارا و ندار و همه چیزش را رد کرده رفته و قربانی کرده و بعد از اون هم یکباره شاعر میشه. خلاصه امیدوارم که تجربه اندک من کمک کنه به دریای بی کران لذت متصل بشید، جایی که بدی وجود نداره و به نقلی هست نمیدونم از کی که خدا میگه: تو مبین بر درختی یا بچاه* تو مرا بین که منم افتاده را : جنگ و اشوب و مریضی و سرطان و..... را نبین فقط خدا را بین که عامل همش خداست. - سرپنهانست اندر صد غلاف* ظاهرش با توست و باطن برخلاف. به اجبار زیاد شد به بزرگواری خودتون ببخشید

کارت 290 با 580 زیاد اختلافی نداره، حداقل چیزی که ارزش ارتقا داشته باشه 5700 هست یا 3060 و 6600. من همیشه نسبت به هزینه کارت میسنجم، الان شما برای کارت حدودا باید 9 م هزینه کنی،پس بهتر باندل حداقل یه 12100 با برد ارزون برداری که 7500 هزینه داره و 16 گیگ رم دوال، حدودا 1.5.البته فعلا با باندل خودت هم میتونی استفاده کنی از نظر من، بیشتر برای فریم های بالا گلوگاه میشه،وگرنه گرافیک محور پلی بدی تا همون 60 را مثل پلی 5 برات بالا میاره. اختلاف فریمی که تو بنچمارک ها هست برای فریم های بالا هست.و البته یک درصد فریم کم که بعضا مهم هم هست. این مادربرد با یه سوکت 4 پین واقعا توان 4790 را داشت؟

الان چیزی که بالا گفتی مادربرد و رم بهش نمیخوره ، هر نسل تقریبا مادربرد خودش را میخواد و مادربردی که گفتی بهشون نمیخوره، در مورد رم هم دو مدل پردازنده که گفتی ddr4 میخوان. در کل من یه دید کلی خواستم بدم بهت،سیستم نسل 2 تا 7 سری core i5 به بالا و نسل 8 به بعد هم نسل core i3 راحت تغذیه میکنن 580 را.

اگر با هزینه معقول تر باندل نسل دو تا 4 هم گیرت اومد اوکیه core i5 به بالا.با 16 گیگ رم، حتما دو چنله یعنی دوتا 8 گیگ. قطعا نباید توقع بازیهای روز را داشته باشی ولی این کانفینگ در حد ps4 pro میشه با کارت 580 و با قیمت خیلی معقول.ps4 pro هم بخاطر پردازنده اکثر بازیها را 30 فریم میداد. ولی من اگر جای شما بودم بازیهای درجه یک نسل 7 و 8 را گلچین میکردم با کیفیت الترا 60 فریم بازی میکردم.بازیهای انلاین هم اکثرا سبک هستن مثل دوتا دو. یه بازی مثل کرایسیس 1 زمانی عرضه قویترین کارت زمان به سختی روی اچ دی 30 فریم اجرا میکرده و اولین کارتی که بصورت پایدار تونسته فول اچدی 60 فریم بده کارت 780ti بوده، یعنی بعد چند سال تازه کسانی که پول همچین غولی را داشتن در زمان خودش میتونستن کرایسیس 1 را به معنای واقعی ببینن. حالا شما سال ها از اون زمان گذشته و با هزینه خیلی خیلی کم نسبت به هزینه های دیگه میتونید اون بازی را روی فول اچدی با 60 فریم بازی کنید. من به شخصه گرافیکش هم الان برام فوق العادست، بازیهای قدیمی دیگه هم همینطور، اگر کسی هستید که بخاطر سخت افزار و.. خیلی از بازیهای قبلی از دستتون در رفته من صد در صد پیشنهاد میدم حتی اگر 1 میلیارد هم پول داری به یه سیستم 8 یا 9 میلیونی با کارت 580 بسنده کنی و همه ی بازیهای نسل 7 یا 8 را با کیفیت بالا بازی کنی.از این بهتر بازدهی نمیشه گرفت. کارت 580 هم خیلی باهاش کشتی نگرفته باشن اوکیه، اگر جای معتبر باشه که ظاهر گول زننده بهت نده. پردازنده core i7 2600 1.2 مادربرد 1 رم دوتا 8 1 گرافیک 580 3 هارد 500 ssd sata 2 پاور 500 وات کارکرده تمیز 1.5 کیس ساده 1.2 مجموع 10.9 ولی من یا بعضی قیمت ها را از روی نو گفتم یا میتونی مال خودت را برداری مثل هارد. و بقیه هم بالاتر گفتم.یعنی در مجموع حتی با 8 یا کمتر هم ردیفه این سیستم. و تو عمل چقدر بهت میتونه حال بده. خارج از ار جی بی و ظاهر و.. این لذت خالصی را که باید ببری بهت میده. با همون 7 تومن 90 درصد لذت گیرت میاد

این پاورها اصلا استانداردی مناسب دسکتاپ ندارن. اگر مشکلی پیش بیاد جریان را قطع نمیکنه و به راحتی قطعات اسیب میبینن. طبق تجربه یکی از دوستانم سیستمش به مشکل خورده بود و بعد از روشن شدن سریع خاموش میشد ولی به جهت تست با پاور 2000 گریت وال تست میکنه و سیستم بالا میاد و بعد نیم ساعت دود از برد بلند میشه و مادربرد به فنا میره، در حالی که پاور اول اجازه روشن شدن نمیداد و خود پاور سالم بود.

سلام به دوستان عزیز. من به دنبال این هستم که با یه هزینه ثابت بهترین بازدهی را بگیرم،در حین کار کردن با اتوکد و اسکچاپ نرم باشه و در عین حال در حین رندر گیری افزونه وی ری اسکیچاپ و انریل انجین 5 هم سریع باشع. دوتا نکته ای که من ذهنم را درگیر کرده اینه که ایا پردازنده های امثال تردریپر قابلیت های خاصی دارن که داخل سایت های مقایسه ای مثل یوزر بنچمارک نشون نمیدن( منظورم اینه تاثیر کواد چنل مموری و..) و ایا قابلیت کواد چنل رم تاثیر داره تو این زمینه؟ تاثیر ssd چقدر هست. ایا رید کردن چند ssd بهتر از یک ssd هست.ببینید دوستان من چیزهایی که مطرح میکنم از جهت هزینه ثابت هست. یعنی من با این فرض هستم که بجای یه ssd گرون، همون هزینه یا نهایتا کمی بیشتر دوتا ssd ارزون را رید کنم یا بجای رفتن به سمت ddr5 از کواد چنل ddr4 استفاده کنم. یا بجای گذاشتن یه پردازنده قوی چندتا گرافیک داشته باشم.پردازنده چقدر اهمیت داره؟ بخصوص قدرت تک هسته اهمیتی داره؟ و یا الان پردازنده های الان میتونن این کار را کنن و یا باید پردازنده های مثل تردریپر گرفت. هرچند قدیمی هستن. در هر صورت من تا جایی که ممکن بود سعی کردم خودم تحقیق کنم. ولی بیشتر دچار سردرگمی شدم. بخاطر همین دوستانی که میتونن تو این زمینه کمک کنن ممنون میشم.کاربری گیم نداره سیستم، داشته باشه هم خیلی محدود در حد همون 60 فریم.

پوزش بابت اسپم، چون احساس کردم کمک کنه مطرح میکنم.اتریوم و اکثر کوین ها بخاطر مموری محور بودن بار زیادی را روی مموری میذاشتن و از اونجایی که هشریت بیشتر به پهنای باند کارت مرتبط بود با اورکلاک مموری همراه بود. از طرفی هم میدونیم پهنای باند کارت از فرکانس چیپ مموری* تعداد چیپ و 32 ( پهنای باند هر چیپ) بدست میاد. از اونجایی که پهنای باند ثابته ما فقط تعداد چیپ را داریم و فرکانس. حالا شما در نظر بگیرید کارت 580 و 5700، 6800 الی 6900 . 3060ti الی 3070ti همگی 8 تا چیپ مموری دارن و هشریت بیشتر همه ی این کارتها نسبت به 580 بخاطر فرکانس کاری بالاتر مموریش هست که بصورت تجربی خودش را تو دمای بالاتر نشون میده. کارتهای 3070ti الی 3090 بدترین حالت بعد از اون سری 6000 ای ام دی. بعد هم مابقی 3000 ها و 5700xt. دلیل اینکه کارت 580 نسبت به این کارتها با دوام تر بوده همین هست.این را هم در نظر بگیرید که برای ماین مموری ها اور میشن( به مثال کارت 3080 تا 1000 مگاهرتز تو ویندوز اور میشد) من شخصا تجربه ماین با اکثر این کارتها را داشتم در بهترین شرایط و تهویه به سختی میشد دمای مموری کارت 3080 را پایین نگه داشت.در زمستان دمای مموری تا حوالی 100 حتی تو بهترین مدلها میرفت. تو تابستون هم به سختی میشد از پس دمای مموری بر اومد. این را هم اضافه کنید اواخر دوره ماین داخل هایو دمای مموریها اضافه شده و تا قبل اون کسی نمیدید و چون دمای کور خیلی پایین بود ممکن بود خیلی ها فکر کرده باشن دمای مموری هم پایینه یا خیلی ها هم حتی فکر کردن فقط همون دما وجود داره. سری 580 طلایی بود که فقط برای ماین ساخته شده بود

در مورد ارزش بیت منم باهات موافقم ولی اینا بگم که زمانی که ادام اسمیت چارچوب اقتصاد را چید( البته بحث اقتصاد لیبرال و سوسیال از ابتدای شکل گیری تمدن بودن و فقط اقتصاد نیست و همه ادمها بدونه اینکه اصلاحات و.. را بدونن توی زمین بازیش هستن و نقش دارن) یه کسی به نام مارکس پیدا شد که با نظام سرمایه داری مخالف بود و یکی از دلایلش این بود که تو نظام سرمایه داری هر بازاری که درونش دو مولفه عرضه و تقاضا شکل بگیره مورد قبوله، در حالی که مارکس میگفت شاید خیلی از زمینه های بازارشون ایجاد بشه در حالی که نه تنها منفعت برای جامعه نداره بلکه مضر هم باشه و نظام سرمایه داری مسیر درست حرکت بشریت را ممکنه منحرف کنه ( مثل بحث پورن، یا گیم های انلاینی که سازنده به عمد به دنبال اعتیاد اور بودنشه و ..) با این اوصاف از دید اقتصاد ازاد هر چیزی به هر طریقی براش دو اصل عرضه و تقاضا شکل بگیره یعنی دارای ارزشه و بر اساس این دیدگاه بیت کوین هم فارق از نحوه با ارزش شدنش شامل میشه. حالا من با فرض اینکه بیت کوین با ارزش شده و تا امروز این ارزش را پیدا کرده میسنجمش، یکی از اصولی که باعث ارزش بیت شده عدم دبل پرداختشه و از طریق رمزنگاری رفع کردم و تورم کنترل شده و شفاف داره. ولی الان موضوع جدیدی طرفیم به نام فورک که یعنی کپی کردن کل شبکه. پس بیت کوین درسته تورم نداره ولی تورم در عرض را داره و میشه شبکه های موازی براش ایجاد کرد. شاید این الان مشکل افرین نباشه ولی بحث همیشه تو اقتصاد فساد نیست بلکه وجود داشتن بستر فساده. مثل زمانی که پول فیات ایجاد شد و دولت ها گفتن مشکلی نداره ولی از همون ابتدا بستر فساد فراهم بود. نمونه این موارد زیاده مثل خود نات که بلافاصله تعداد زیادی پروژه مشابه میاد براش یا میم کوین ها و... خلاصه با فرض اینکه بیت کوین به کلی درست هست و بصورت درست و اصولی و بخاطر ارزش ذاتی و حقیقی هم ارزش پیدا کرده الان با مساله و مشکلات زیادی روبرو هست که یکیش فورکه. ولی تو بحث خود بلاکچین با تمام مشکلاتی که داره و فارق از هدفی که تو ابتدا ایجاد شده بوده براش، پتانسیل خیلی بالایی داره شاید خیلی متفاوت از چیزی باشه که امروز مییبینم. چون اصلا بلاکچین یه سیستم غیرمتمرکز و تکنلوژی فقط بهترین بستری که بوده میشده روش اجرا بشه

100 درصد موافقم. من خودم زمان زیادی سوخت دادم با اینکه از لحاظ مالی شاید تا حدی بهره بردم ولی ابدا ارزش نداشت. اگر کسی کمک یا راهنمایی بخواد فقط بهش میگم نرو سمت مارکت، حالا هر مارکتی باشه مگر اینکه دوست داشته باشی مارکت بعد از زمان طولانی همینا بهت بفهمونه. حالا تو این همه بدی هاش ولی یه درس خوب بهم داد و اونم اینه که اصلی ترین ترید، ترید زندگی و زمانه.ترید فقط برای بازار مالی نیست، ما هر روز داریم یا زمان یا ارامشمونا ترید میکنیم. این همه سخت گرفتن برای برد و رقابت همش عبثه، ارامش گرون قیمتا در ازای پول هدر دادن نهایت ضرری که میشه داد. از طرف دیگه دقیقا همینطور که میگی ادم یکاری مفیدی انجام بده بجز فواید زیادش اینه که همیشه به ادم چیزی اضافه میشه. حتی دوتا ادم جدید دوتا مشتری جدید هم ببینی حتی از نوع بدش بازم نهایتش این میشه که ادم انگار یه ارتقا درونی پیدا میکنه.خیلی البته بحث داره این حرفها.

این نکته هم اضافه کنید که هوینگ بار مثبت ذهنی به مارکت اضافه میکنه. این بار مثبت هم از سابقه بازار میاد و ذاتا انسانا فریب میده، حتی حرفه ای های مارکت هم ناخواسته توسط ذهن خودشون فریب میخورن، دلیلش هم اینه ذهن طبق دونسته های قبلی به زمان اینده میره و رویایی پردازی برای سودهای محقق نشده میکنه و این به سرعت ترس از جاماندگی ایجاد میکنه و طرف را وسوسه به سرمایه گذاری. همه ی اینها به صورتی عجیب و سریع توسط ذهن انجام میشه. از اونجایی که سر رشته مولفه های قیمت را بگیرید و به عقب برگردیم در اخر به دو مولفه عرضه و تقاضا خلاصه میشیم که تعادل مقداری و جنگ روانی خریدار و فروشنده هاست و در نظر گرفتن اینکه اکثر تقاضا ها توسط افراد خرد در حال پر شدن هست و ثابت موندن قیمت در یک رنج ثابت بمدت طولانی، میشه اینطور برداشت کرد که اوردهای فروش توسط خواص در حال پر شدن هست که این رنج طولانی را به حال تعادل نگه داشته. بهرحال از هر سمتی بریم درصد احتمال بالاتر رای به ریزشی بودن مارکت میده.با این حال همه ی این صحبت ها که بنظرم خیلی کتابی شد را بذارید سر این که تحلیله چون با معامله کردن خیلی فرق میکنه. به مثال خود من سر این حرفها بازم یه مقدار کمی را داخل مارکت نگه میدارم چون هرچیزی ممکنه ولی بر حسب درصد میچینم.

دوستان من 7 سال تو کریپتو فعالم، اول کار با کله داغ رفتم تو ترید، بعدم فکر کردم به خیال باطل مثل شغله باید یادبگیری تا سود کنی اولش رفتم دنبال تحلیل ها ولی برام سوال شد چرا اینها باید بازار را پیش بینی کنن رفتم از صفر بخاطر کنجکاوی اقتصاد را دست پا شکسته خوندم.خلاصه سرتون را درد نیارم بازی گردان ها خیلی جلوتر از همه هستن، مارکت را قبل از هوینگ بردن سقف و همون زمان ها نات کوین را دادن ولی کی نات به گوشش خورد؟ اکثر اونا که تو کریپتو نسبتا فعال بودن. کی جدیش گرفت؟ درصد نسبتا کم. ولی بعدش نات پول شد.ولی چرا؟ چون قرار بود تو جمع ها بپیچه که یه عده تونستن از هیچی پول خوبی در بیارن و صحبتش تاپ باشه. و بعد از اون سرازیر شدن پروژه های مشابه که از روز اول هم قراری به پول شدن نداشتن. همه ی اینها تحت یه سازمان مدیرت میشد و از قبل برنامه ریزی شده بود. دلیلش؟چرا اگر این ها حقه بود یک میلیارد دلار برای نات از جیب دادن؟ برای جلب توجه همه به کریپتو کارنسی و کشوندن ذهن ها به مارکت کریپتو.عده ای به همین جهت بیشتر مارکتا دنبال کردن، بیشتر رفتن سمت اینکه ببینن خود بیت چیکارست. و همین حین با انبوهی از دیتا که بیت انتظار پامپ داره و بولران در راهه به سمت بقیه ارزها سرازیر شدن و پول وارد مارکت کردن. و اینجا تله فعال شد. 1 میلیارد دلار برای نات هزینه شد تا 100 ها میلیارد دلار پول به سمت کریپتو جهت سرمایه گذاری بیاد. اینها با اون پشتوانه تجربی و اطلاعات کمی که من دارم به ذهنم رسیده و اگر درست باشه باید منتظر ریزش سنگین بیت باشیم.قبل از این همه رنج زدن بیت برای من نسبتا واضح شده بود این موضوع. چون نسبتا مشابه را 2022 با متاورس و میم ها دیده بودیم.

واقعیت همه فوکوسشون رفت روی درامد ولی بنظر میاد مشکل ایشون اصلا درامد نیست. مشکلشون با استرس و تنش کار هست و بعدم محیط شلوغ. چون خودشم میگه درامد دیگه اصلا براش مهم نیست، در حد خودش باشه که بخور نمیر اوکی کنه، خانواده هم بی خانواده. خودش تنها ردیف بشه اوکیه و فقط کاری باشه که توش راحت باشه و اذیت نشه و اصل موضوع اینه که راحت باشه تو کارش و چه بسا علاقه هم داشته باشه. و از قضا خودش چون به تکنلوژی علاقه داره گفته چه بهتر که بتونی تو این زمینه یا برنامه نویسی و طراحی و ... باشه. تا اینجا هرچی گفتم تفسیر حرف های دوستمون بود جواب ها عجیب بود گفتم بذار باز بشکافم حرفاشا. البته جالبه دوستمون هم یجوری شد انگار خودشم یادش رفت مشکل کجاست و گفت اره اوکیه مهاجرت میکنم ردیف شد رفت . یه نظر هم بدم با توجه به صحبت های اولت و برداشت من و اونم اینه که بنظرم 90 درصد مشکل کارت نیست و مشکل از خودته. و قابل حلم هست. اون حل بشه همه چیز حل میشه، بعد اون چه ایران چه خارج چه کار راحت چه سخت و.. راحت تصمیم میگیری و هر کدوم از اینا و هرکجا باشی راحتی باهاش. اگر دنبال اینی که راحت باشی و کیف کنی با نه تنها کارت بلکه کل زندگیت،مشکل را از خودت حل کن. وگرنه تا ابد این قیاس و حساب کتاب و تنش های ذهنی باهات هست هر شغلی باشه و هر کجا که باشی. مهاجرتم که بکنی به احتمال زیاد همین فشارهای ذهنیت روت هست و ارامش نمیگیری. بهترین بیمارستان هم بری با بهترین درامد که همه ارزشون باشه بازم همینی به احتمال 90 درصد. راه حلشم موجوده ناقابل 20 میلیون تومن . شوخی میکنم.فقط با توجه به تخیلی بودن ظاهریش و شبیه جادوگری بودن اگر دوست داشتید توضیح میدم. البته مشاورها هم با درصد ضعیف تر هم دقیقا از همین روش ها استفاده میکنن و اگر از اونا هم کمک بگیری خیلی حالت بهتر میشه. راه رایگان و صد در صدی خواستید در خدمتم. 😁