رفتن به مطلب

سوتی های بچه های فروم!! (بدو بیا تو بخندیم)


Arash S
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

یعنی خدا وکیلی تا حالا تو زندگیت سوتی ندادی؟ نه جون من؟ جون من نه، جون داداش کاییکو مگه میشه؟ خب پس بدو بیا یکم دور هم بخندیم :lol:

انشا ا... به حول و قوه الهی و امید درگاه تبارک و تعالی این تاپیک تکراری نباشه که اگه باشه خودش میشه اولین سوتی مطرح شده در همین تاپیک.

یکی از بدترین سوتی های زندگی من:

پارسال تو شرکتی که کار میکردم همینطور نشسته بودیم یه قل دو قل بازی میکردیم گفتن یه خانمی طبقه فلان مشکل داره.

گفتم باشه من میرم ببینم چه خبره (ضمنا همه طبقات شرکت توسط نیم-پارتیشن قسمت بندی شده و وقتی نشستی اگه یکم کله محترم رو یه خورده بیاری بالا تا ته سالن رو میتونی ببینی)

آقا رفتیم... به به... یه طبقه همه جنس مونث ... به من چه، من اومدم اینجا باصداقت کار کنم! (آره جون عمت)

خلاصه رفتم سمت میز اون خانم و دیدم با دوستاش واستاده پای کامپیوتر

یهو سرش رو آورد بالا

یکم سرش رو خم کرد

یه لبخند ملیح

یهو دستشو تکون داد بصورت بای بای و با صدای بچه گونه گفت "شلام شلام" (همون سلام سلام)

منو میگی...بَه... پسر به این خوشتیپی خوشگلی بایدم اینطوری ازم استقبال کنه

منم واسه اینکه سر شوخی و صحبت رو باز کنم از دور دست تکون دادم ابروهامو انداختم بالا و گفتم سلام سلام

رسیدم پیشش دیدم همشون سرخ شدن اشک تو چشماشون جمع شده دارن منفجر میشن از خنده... یکی یکی سرشون رو انداختن پایین رفتن

نفر آخر با زور خودشو جمع و جور کرد گفت:

"ببخشید من به دوستم سلام کردم که پشت شما بودن.!!"

ویرایش شده توسط Arash S
لینک به دیدگاه
Share on other sites

شما هم کم نمیاوردی و بهشون میگفتی :ولی من با شما بودم :lol:

خب اشکال نداره ایشالا باعث یه رابطه خیر شده ؟؟شده؟ :D

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

تورو هر کی دوست داری نگو سوتی که تبدیل به معضل شده.اینجا ما به سوتیها اسکار میدم!پروازنه سوتی گرفتن داریم.کسی که سوتی اشتباه بگیره دفعه سوم پروانش باطل میشه.سوتی رو سوتی بدی همه جایزه هارو خودت تو اون سال میگری.دسته بندی های مختلف داریم برای سوتی!مثلا عملی،لفظی،مفهومی و ... .یه بدی هم داره شبها باهم جمع میشیم یه جا سوتی میگیریم از هم دیگه البته جمع با جنبه هستند و با هم میخندیم و به هم نمیخندیم.مشکل ثابت شدش اینه که یه دفعه تو یه جمع رسمی یکی سوتی میده نمیتونی خودتو کنترل کنی یا سوتیشو میگیری یا میزنی زیر خنده که در هر دو صورت نافرمه. ;)

لینک به دیدگاه
Share on other sites

صوتی ها دو دسته هستند . یک دستشون باعث می شن جلو بقیه بد ضایع بشی . یک دستشون بین جمع دوستان و رفقا اتفاق می افته که خاطرات شیرینی می شه. دسته اولی خیلی بده.

یک بار من و سالار و استاد صابر گردهم اومدیم تا یک کارت بی نوا رو اور کنیم.

من : آقا بیا کارت رو عایق کردم.

سالار : حل بریم.

صابر : روشن کن.

من : ااااااااا چرا روشن نمی شه !!!

سالار : صابر OCP رو درست زدیم ؟

من : آره بابا همین جوریه !!!

سالار : پوریا جان نکنه کارته سوخته ؟

من : فدای سرت ، صابر یکی می خره می گذاره جاش ...

صابر : " نگاه عاقل اندر صفیح به من می کنه "

سالار : نکنه مادربرد سوخته ؟

من : بابا زبون به دهن بگیر ، چرا اینقدر نفوس بد می زنی !!!

یک دقیقه سکوت مطلق .........

دوباره من : بد بخت شدیم...

.

.

.

صابر : دوستان ؟!!! برای روشن شدن سیستم نباید دوشاخه رو توی پریز برق فرو کنید ؟

=))

-------------------------------------------------------------------------------

یک بار هم دقیقاً مشابه همین داستان پیش اومد ، سیستم روشن می شد ولی تصویر نمی داد. بعد از کلی بحث و جدل و مهندس بازی تازه یادمون اومد کابل مانیتور رو وصل نکردیم.

یک صوتی دیگه من اینه که سوتی رو "صوتی" نوشتم توی این پست =))

ویرایش شده توسط Poorya_Lion
لینک به دیدگاه
Share on other sites

یک از سوتی های روزمره من اینه که صبح ها نیم ساعت دنبال جا پارک می گردم. تا بالاخره بتونم ماشین رو یک جایی بگذارم. این وسط اینقدر دور خودم می چرخم که موقعیتم رو گم میکنم ( می خواهم یک gps بخرم برای حل مشکل). شب که از محل کار میام بیرون ، یادم نمیاد ماشینو کجا گذاشتم. باید مثل ایکیو سان بشینم بغل خیابون انگشتامو بگذارم رو سرم و 10 دقیقه تمرکز کنم تا یادم بیاد ماشین تو کدوم کوچه هست :D :D

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

یکی از سوتی هایی که دیشب گرفتیم و کلی خندیدیم :(این بنده خدا دو روز پیش آزمون دکترا داده،فوق لیسانسش رو از دانشکده حسابداری دانشگاه تهران با معدل 18.30 گرفته.کلا اینقدر فکرش تو درسه که واقعا دنیای واقعی رو گم کرده)

طرف رفته بالای منبر(منظور داره برای خودش میگه و تحلیل میکنه)سه نفر نشستن دارن گوش میدن.(من با دو تا از دوستان)میدونستم که الان وقتشه که بچسبیم به طاق. :-t یکدفعه یکی از بچه ها ازش سوال کرد میون صحبتش !؟روبه من گفت آقا یه لحظه میون کلامت.من و نفر دوم که گوش میدادیم =)) (آخه ما که حرف نزده بودیم و خودش داشت حرف میزد! :laughing: )

اون بنده خدا تو لحظه ای که سوتی داد :redface: و بعد از چند ثانیه خودش :laughing: .

یه این میگن اند سوتی مفهومی که همونجا از کاندیدهای اسکار سال شد.

بعد چند تا تبصره باحال هم داریم.اگر مثلا کسی حین صحبت کردن سوتی داد و جمع متوجه نشن و خودش بیاد بگه فلان جا فلان سوتی رو دادم دیگه جزو سوتی ها حساب نمیشه.بعد یه نفر رو هم داریم که اصلا زیر بار نمیره هرچی سوتی میده.میگه نه من اینو نگفتم.

یکی از سوتی های لفظی خودم : "چند وقت پیش ماشین دانشگاه داشت از شلفچگان رد میشد"سلفچکان :I Do not Know:

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اون قضیه دوشاخه برق که فکر کنم سر هممون اومده باشه! واقعا آدم احساس حقارت میکنه :lol:

اما اینو قبول دارم اما خودش سوتی خودش رو بگیره کمتر ضایع میشه تا اینکه دیگران بگیرن، حالا بدتر از همه اونایی که اصلا زیربار نمیرن و قبول نمیکنن سوتی دادن.

یه بار تلفن رو از توی هال برداشتم بردم تو اتاقم و شروع کردم به فک زدن با دوستم ( :wub: ) خلاصه فکر کنم یه یک ساعتی حرف زدیم

تلفن تموم شد و منم تو آسمونا بودم که تلفن رو آوردم بزارم سرجاش و یه لیوان آبی بخورم

مادرم: با کی حرف میزدی؟

من خیلی عادی انگار که شخص خاصی نبوده: هیچی بابا یکی از دوستای قدیمیم بود!!!

مادرم: آها پس چرا داری تلفن رو میزاری تو یخچال؟

من: :blink:

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...