ساخت بزرگترین پروژه میز گیمینگ دنیا :)

[Uranium 1730]

درود دوستان و داداشای گلم

اگر خاطرتون باشه تصیمیم گرفتم میز گیمینگ درست کنم خودم ، که از اونایی که تو بازار هست هزینه کمتری داشته باشه

 

 

رفتم دستگاه جوش و .... باقی داستان ها رو خریدم

خواستم شروع کنم دیدم اصلا اتاقم مناسب نیست چون اتاق کامپیوتر طبقه دوم بود و جا هم نداشتیم عملا انباری بود گفتم تعمیرات کنم و داستان و ماجرای من شروع شد

از مهر سال قبل رفتیم تو این پروژه جیب تکونی تا احتمالا آخر امسال اگر خدا عمری بده و بتونم تمام کنم

خوب تو این مسیر تجربه ای به دست آوردم طلایی که اگر الان به دردتون نخوره حتما در آینده ای نزدیک به درد خواهد خورد یعنی خودمم دوست دارم به اشتراک بگذارم که این اشتباهات من رو تکرار نکنید

اما میخوام بدونم این کل داستان رو چطوری توضیح بدم توی تاپیک خیلی سخته فیلم تهیه کنم صوت بگذارم یا همین طوری عکس بگذارم که فکر کنید 18 ماه عکس میشه توی تاپیک عکس زیاد بگذاریم قاطی نشه!

خلاصه سرتون رو درد نیارم اومدم تاپیک بزنم که یه نظر خواهی بکنم که چطوری شروع کنم این داستان رو....

ولی از عنوان خیلی خوشم اومد 😁

 

خوب تا دوستان اعلام اجازه کنن تا پست ها پاک بشه در مورد فکر این داستان براتون بگم

من تو این مسیر دو انتخاب داشتم :

اول اینکه خونه رو بفروشم و کلا یه زمین یا کلنگی بگیرم و بسازم 

دوم همین رو تعمیرات کنم و بازسازی کنم

دوستانی در صنف شریف و عجیب املاک داشتم که لطف بسیاری داشتن حدود 100 تا 200 تومن زمین ها رو بالاتر از ارزش واقعی میدادن و چون موارد خوب رو خودشون داشتن به این قیمت می دادن

و من باید انتخاب می کردم آیا برای من ارزش داره یا نه که بازسازی رو انتخاب کردم من همین خونه رو چندین سال پیش وقتی خریدمش کامل بازسازی کردم یعنی اون موقع خونه خریدم 85 تومن 40 تومن بازسازی کردم !

برآورد اولیه خودم از بازسازی با تجربه اندکی که داشتم حدود 300 تومن بود.

خوب اول باید مجوزهای لازم رو میگرفتم بعد باید خونه ای پیدا میکردم و جابجا میشدم اون موقع فکر کردم کل کارم تو شش ماه تموم میشه!

تفکر اتاق گیم هم بد اذیتم میکرد و کلی تجهیزاتی که عملا یک تا سه ساعت در روز اگر شاید روشن میشد.

 

 

ویرایش شده اکتبر 15, 2021 توسط Uranium

[Uranium 1730]

شهریور ماه 1399

خوب طبق معمول رفتم سراغ مجوزهای لازم شهرداری ...... اینو داشته باشید چون تقریبا سه ماه طول کشید

چون از ماه ها قبل قصد اسباب کشی داشتیم هر چی از دیجی کالا خرید میکردم کارتن هاش رو نگه داشتم برای بسته بندی البته کم کم بسته بندی هم میکردیم بی کار میشدیم

اما تو شهریور چون خیلی جدی شد با سرعت بیشتری این کار رو انجام میدادیم تفکر بسته بندی من به این صورت هست که این بسته ها رو قراره بدم اداره پست (در جریان میدان مین اداره پست که هستین انشالله)

هر چی تو بسته بندی دقت بیشتری داشته باشید بهتره چرا چون با این هزینه ها چیزی خراب بشه نمیتونه آدم به این راحتی خرید کنه پس مثلا خرید فوم یا سلفن یا کارتن مثلا اگر قراره بشه 10 تومن کم نگذارین چون حتما وسیله ای که توش قرار میگیره حداقل 200 تومن هست! وسایل میلیونی خودتون رو فدای 40 50 تومن نکنید مثلا یارو به سر خودش میزد که کنار ساید یه وسیله بگذار من زیر بار نرفتم گفتم یه ساید 4 تا کارگر یه وانت ! خط بیفته من تا وقتی از این استفاده کنم باید جلو چشمم باشه

تو شهریور من سلفن از 25 تومن 50 متری رو گرفتم تا 40 تومن انقدر استرس افزایش قیمت این مدت یکسال اذیتم میکرد که واقعا پیر کننده بود چون ارقام درشت هست خرید ها بالا خدای نکرده بمونی از اینجا رونده از اونجا مونده میشی

پس قبل از کارهای بزرگ این چنینی باید چند مورد رو حتما به اعداد و ارقام اضافه کنی

1. چون پول درشت و نقد داری حتما کلاه بردار میاد سراغت

2. چون ممکنه ساختون خالی بمونه ممکنه دزد بیاد سراغت

3. چون اسباب کشی داری حتما اسبابی خراب میشه یا ممکنه مثل من یخچالت نره تو مجبور بشی یخچال کوچیک تر بخری

پس یه حدی در نظر بگیرین تا خدای نکرده کم نیارین

یکی از مواردی که خواستم خودم بسازم و به پیمانکار ندم این بود که خیلی از پیمانکاران ممکنه محترم باشن 😁 اما کارگر ها که متعهد نیستن مثلا به بتن آب درست ندن تا سیمان رو خوب میکس نکنن خودم خواستم نظارت کامل داشته باشم

واسه همین یه مهندس رو که از دوستان آشناهامون بود پیدا کردم و گفتم همچین کاری دارم اونم مبلغی به من گفت و من قبول کردم

 

 

با توجه به نرخ تورم با پول ها اول رفتم سراغ یه سری خرید وسایل خونه که حتما نیازم میشد مثلا یه دونه درب خریدم گذاشتم کنار تا بعد بنایی قیمتش زیاد هم بشه اشکال نداشته باشه

در ضمن موقع خرید این درب شما دو تا انتخاب دارین اول اینکه میتونید بگین بسازن براتون و میتونید از این درب های آماده بخرید اما قبل از خرید حتما قیمت بگیرین

تو شهر ما قیمت ساخت یه درب معمولی فکستنی آهنی برابر هست با خرید یه درب ضد سرقت ترک! که به نظر من خرید خیلی بهتر از ساختش هست چون غیر از خودش خیلی هزینه های دیگه داره

مثلا یراقش هست ، رنگ هست بعد اون چیزی که دوست داری در اومد یا نه!

الان که دارم این عکس ها رو میگذارم میگم چه فکر میکردیم چی شد! فکر می کردم همه چیز مثل یه کار عادی پیش میره و هیچ مشکلی سر راه نیست پولمون طوری هست که بدون دغدغه همه چیز میره جلو

 

[Uranium 1730]

مهر ماه 1399

تقریبا کل این ماه صبح ها میرفتم اداره پاس میگرفتم یه سر بانک و یه سر شهرداری ، بانک برای وام و شهرداری هم میرفتم برای مجوز که تا پارتی نداشته باشی کارت جلو نمیره!

جالبه دیشب داشتم عکس های روزهای اول رو مرور میکردم از لجظه های تاریخی عکس ندارم بس که سنگین بود این لحظه ها که انشالله میرسیم بهش !

عصر ها یعنی وقتی اداره خودمون و ادارت دواتی تعطیل می شد کار اسباب کشی من شروع می شد .

چون کلا دو مدل دیدگاه خرید زندگی هست

اولیش اینه که مستاجر هستی و نوع خرید وسایل زندگی به صورتی هست که در صورت جابجایی زیاد بهت سخت نمیگذره و راحت جابجا میشی و برعکسش

و دوم اینکه خونه داری و دنیایی وسایل خرید میکنی بدون در نظر گرفتن جابجا شدن و مشکلاتی از این دست و برعکسش

که ما این دومی بودیم کلی وسایل بدون در نظر گرفتن جابجایی و سختی هایی که ممکن برامون پیش بیاد

حدود سه چهار بار وانت شبی میاوردیم و سه چهار بار هم من با ماشین خودم حمل میکردم بنده خدا 315 این مدت خیلی مردی کرده پا کارم مونده!

من اصلا فکر نمیکردم وسایلم این همه بار ماشین بشه یعنی تو خونه خیلی کمتر فکر میکنی بعد که میره بیرون می بینی چه محشری درست میشه بر خودش

البته برای من سخت هم بود چون اسباب رو میبردم طبقه سوم یعنی هیچ توهمی نداشتم از اینکه طبق سوم ساختمانی که اسانسور نداره یعنی چی !

وسایل سنگین رو هم یه بار با خاور حمل کردم البته به غیر از لباس شویی و یخچال که به صورت VIP حمل شد 😁

تا قبل این داستان جابجایی هیچ وقت فکر نمیکردم این یخساز یخچال اینقدر بتونه یخ داشته باشه

در ضمن من تمام برندهای یخچال ایرانی رو چک کردم مجبور شدم ایرانی بخرم ولی خدایی باید یه فکر درست حسابی برند های ایرانی برای خودشون بکنن چرا چون وقتی آشپزخونه تو خونه هست و توش یخچال ایرانی میگذاری نباید صداش بیاد تو خواب ها یا ما باید آشپزخونه رو ببریم تو کوچه بسازیم یا این شرکتها یه چیز درست حسابی تولید کنن صداش نیاد تو خواب !!!! ما با خرید حمایت میکنیم به شرطی اونا با تولید درست از ما حمایت کنن.

 

 

قسمتی از طاها در حال کالاف زدن هست فیلم همین لحظه رو دارم هنوز بچه بلد نیست قلم دستش بگیره اومده کلاف بزنه !!!!

 

پس موقع قرارداد بستن ساختمون جدید :

اول کیفیت پارکینگی که داره مثلا برای هر ماشین مستقل جا داشته باشه که همه پشت سر هم نباشه که 6 صبح اولی خواست بره بیرون نصف ساختمون رو از خواب بیدار کنه که بیاین ماشین بردارین

دوم طبقات و اسباب خور پله ها چون سقف پایین پاگرد ها و راه پله ها خودش داستانی هست برای خودش در صورت نبودن آسانسور

سوم تمام تجهیزاتی که در اختیار شما قرار میگیره موقع تحویل تست میشه شما هم موقعی که توی خونه میرین تست کنید قبل اسباب کشی که کارگری چیزی خواست بیاد مزاحم شما نباشه

یا مثلا برای تمیز کردن پکیچ بلوور نگیره گند بزنه به تمام زندگی تون !!! 😔 

 

داشت یادم میرفت موقع خرید وسایل منزل از برند ها ایرانی حتما حتما نظرات دوستان تو سایت ها رو بخونید چون من با این دیدگاه سریع خرید کردم که هر لحظه برای عقب افتادن کار شروع بنایی یعنی هزینه های اضافی!!!!

در ضمن همین امروز رفتم برای نهایی کردن طراحی های درب و پنجره قرارداری که به ارزش 30 تومن بسته بودم تو همین مهرماه 1399 برای اندازه تقریبی درب ها و پنجره های دوجداره و منشی بهم گفت اگر الان یعنی مهرماه 1400 میومدین برای خرید همین مقدار باید 51 تومنی میدادین که خدا رو شکر مدلی داشتن که قرارداد می بندی با شرکت هر چقدر طول بکشه چون پول رو پرداخت کردم شامل نرخ های جدید نمیشه و همین مقدار پروفیل برای من تو انبار مثلا میمونه

ویرایش شده اکتبر 16, 2021 توسط Uranium

[Uranium 1730]

آبان ماه 1399

تقریبا بازدید های شهرداری و اداره برق و آب تمام شد تو این ماه و من همچنان در راه انجام این مراحل بودم

از اواسط ماه قبل تا اواسط همین ماه بود که تمام اجزای جدا شدنی خونه رو خودم در آوردم از کمد دیوارها و کابینت ها تا سیستم برق و همه ...

اگر ابزاری چیزی نیازتون بود برای راحتی حتما تهیه کنید قبلش !  این جور ابزار همیشه هزینه خودش رو در میاره من وسایل MDF و باقی چیزا رو از قبل داشتم برای همین خیلی کارم زود جلو رفت

 

باز کردن MDF هم اگر حواستون باشه درب هاش قیمتی تره برای همین اول باز کنید سلفن بکشید بعد باقی رو به هر روشی کار کنید اوکی هست 😁

 

چون بازدید ها انجام شد دیگه گفتم بسم الله کنیم تخریب رو... فکر کنم از 15 یا شایدم 20 همین ماه شروع شد و  تخریب کاری که قرار بود 30 روزه جمع بشه!

تقریبا روزی 1 تومن هزینه میکردم هم تخریب هم جمع آوری نخاله ها که اگر قرار به باز سازی نبود میشد همه رو با هم طی یک شب با هزینه کمتر از 10 تمون جمع کنم!

یعنی تخریب من تا حدود اواخر بهمن طول کشید چیزی حدود حداقل 120 تومن هزینه داشت! یعنی مهندس من بوق ترین مهندس عالم هم اگر بود نباید اینقدر هزینه میگذاشت رو دستم که دعا کنید سقفی که طبقه اول با محاسبات اون زدم رو سرم خراب نشه که این داستان هنوز ادامه داره جلو جلو گفتم که اگر جایی دیدین ازم خبری نشد بفهمید که سقفی رو سرم اومده و ....

پس یه نتیجه از این داستان اول که حتما نقشه خوبی داشته باشید تو این قسمت 80 درصد همسرتون نظر بده 20 درصد شما چون کسی که تو خونه هست و کاربردها رو بیشتر میبینه همسرتون هست ما مردها بیشتر خواب ، تلویزیون و یخچال برامون مهمه که گیمر هم باشی اتاقت گیمینگت مهمترین نقطه خونه میشه ! مثلا من یخچال رو طوری کار کردم که نشه تو آشپزخونه بیارم آوردم تو اتاق خودم خخخخخخ

توجه داشته باشین چند تا ادم کار درست کنار دستتون داشته باشید که جایی گیر کردین یا قیمت روز هر کاری رو خواستین ازش بگیرین تا خدای نکرده سرتون کلاه نره 

مطالعه نسبی داشته باشید ولی امید نداشته باشید چون تا کار نکنید دستتون نمیاد مثلا من الان فرق سقف کامپوزیت و تیرچه رو با گوشت و پوست استخون خودم درک کردم از همه ابعاد و زوایا تو نت هم کلی مطلب خوندم که اصلا به دردم نخورد

بارها و بارها نقشه رو مرور کردم و تو فرض خودم رفتم تو خونه بالا و پایین شدم و عیب و ایرادات رو اصلاح کردم تا این نقشه نهایی شد!

البته تو ساخت کلی تغییرات دادم برای راحتی و اینکه وقتی فضا سازی شد بهتر درک کردم از محیط و تغییرات کمی دادم که بعد کم کم بریم جلو بهتون نشون میدم.

 

 

اتاقی که توش قرار گیمیگ روم ما باشه معلوم هست یا معلوم ترش کنم ؟!!! خخخخ

خدا میدونه کی قراره به میز برسیم باور کنید نقشه دارم هفته اولی که برم تو خونه مرخصی بگیرم گوشی رو خاموش کنم فقط بخوابم

 

ویرایش شده اکتبر 22, 2021 توسط Uranium

[Uranium 1730]

آذر ، دی و بهمن 1399

بدترین اتفاقات هزینه ساز زندگیم تو این ماه ها رقم خورد

شاید واقعا اگر قرار به تبادل تجربه نبود هیچ وقت نمی نوشتم ازش !!!!!

واقعا از ته دلم میگم که گیم مثل یه مسکن برای این مواقع برام عمل کرد یکی از دلایلی که ولش نکردم تو این سن همین هست که تو بدترین لحظه ها ساعاتی از فکر و خیال ناراحتی میومدم بیرون

چون بین محل کار و ساختمون در حال حرکت بودم و اصلا تو باغ این نبودم که جک ها داره خم میشه و این میخ ها تحمل بار رو ندارن !!

و اومد برام یکی از جک ها خم شد سقف به قول معروف دل داد!!!

 

من تا این داستان رو فهمیدم بدو رفتم جک کرایه کنم حالا رفتم اونجا برای جک 400 هزار تومنی ازم کارت ملی میخواد هر چی میگم داداش برادر عزیز قیمتش رو میدم بهت میگه ما پول قبول نمیکنیم فقط کارت ملی میگم سقف خونه داره میاد پایین من تا برم خونه بیام نیم ساعت طول میکشه بهم دو تا جک بدی مشکلم حل میشه مثل بوق نگاه میکرد! هیچی دیگه گفتم اگر سقف بیاد پایین هم دیگه برام ارش نداره زنگ زدم مهندس تخیلی خودم رو آوردم  برداشته برام جک هیدرولیکی آورده سقف رفت بالا جک خم شد و بد از بدتر شد کل داستان به هم ریخت و گفتم سقف رو جمع کنید!

 

 

 

ما هم اهل خسارت و این حرفها نبودیم و بدتر اینکه هنوز بهش اعتماد داشتم!

هیچی اولش که میگفت این آهن ها رو من برمیدارم برات تیرچه میارم خندیدم گفتم خوشکلی نه! بعد انگار بخوام بهم دلداری بده میگه خوب شد ریخت عوضش یه خونه نو میسازی عمر هر سازه به سقفش هست!

نگم براتون به روی خودشم نیاوردم خدایی فکر میکردم آدم خوب و صافی هست هیچی دیگه سرتون رو درد نیارم تا حدود اواخر بهمن کل خونه تخلیه شد هم طبقه بالا هم پایین

این پست تا همینجا بس دیگه هم در موردش حرف نمیزنم نکته این داستان مشورت مشورت مشورت

ویرایش شده اکتبر 22, 2021 توسط Uranium

[Uranium 1730]

نیمه های بهمن و اسفند 1399

خوب تا اینجای داستان فقط تخریب بود اعصاب خوردی شاید بشه گفت بهترین و آرامش بخش ترین قسمت های داستان زمانی هست که خرید های خونه انجام میدادم مثلا درب خریدم و پنجره سفارش دادم و نیمه بهمن رفتم یزد برای خرید سرامیک تو اپ های مختلف دنبال هتل گشتم و هتل فیروزه رو پیدا کردم نگم براتون از لذت و ارامشی که تو این چند روز اقامت در شهر زیبای تاریخی با صفا داشتم مثل یه جور آرامشی بود که انگار تو آبی خخ خدایی خیلی آروم شدم و نیاز خودمم بود البته رفتم تو نمایشگاه سرامیک و سفارش دادم قیمت های تقریبا 50 درصد کمتر از شهر خودمون بود و عالی چون هم تنوع خیلی بالایی داشت و هم میتونستی از نزدیک مقایسه کنی

 

تقریبا 4 روزی بودم و برگشتم و تا زمانی که من برگشتم خونه اماده شروع سفتکاری شده بود چون به سه تا کارگر سپرده بودم کامل تمیز کنن و همه چیز مرتب باشه

 

شاید تو کل گروه های بنایی جرثقیل دارها بداخلاق ترین ها باشن چون برای کار نکرده هم مزد میگیرن میگه من بیام کارم ده دقیقه هم طول بکشه مزد یکساعت رو میگیرم شاید درست بگه و حق داشته باشه چون من از کار اونا نمی دونم ولی من که ازشون راضی نیستم شاید جاهای دیگه این طوری نباشه ولی برای من که بود! البته که در ادامه داستان هنوز من باهاشون کار دارم

 

پول سنگ پله رو هم همین حدود بود که به حساب مهندسم واریز کردم که رفته بود اصفهان و از اونجا میخواست خرید کنه برام که اگر همون یزد یه کم بیشتر وقت میگذاشتم میتونستم خرید کنم و با همین بار بیاد برام

ویرایش شده دسامبر 8, 2021 توسط Uranium

[Uranium 1730]

تو پرانتز این رو فرض کنید دیوار پشت خونه تقریبا 7 متر بود که باقی مونده تخریب کاری بود و باید تخریب میشد

من تو دیوار پیام دادم نوشتم 800 تومن جهت تخریب یارو بهم زنگ زد و گفت میام تخریب میکنم منم گفتم بیا !!

 

منگوله گوش میرزا ترین فردی که تا اون موقع دیده بودم یعنی پت و متی بود بر خودش اومده با کفش مجلسی به قول خودشون خانمی رفته بالا که تخریب کنه دیوار 20 سانتی منم گفتم اگر بیفته که باید با وکیوم جمعش کنم و خونش گردن ما میفته رفتم براش سریع یه تیکه طناب گرفتم که به خودش ببنده مشغول شد و یک هفته وقت ما رو گرفت آخرش هم نتونست و یه نفر دیگه رو آورد من داربست بستم و تخریب شد بلاخره !!!! این رو می خواستم بگم که زمان ارزشش تو بنایی خیلی بالاست و تا جایی که میتونید پول بدین زمان بخرید هر روزشم حتما صدقه بدین یه قانون باشه براتون که اتفاق بدی خدای نکرده نیفته 

منم که هر وقت بیکار میشدم میرفتم ضد زنگ انواع مختلف میگرفتم و به در و دیوار میزدم یا آب جارو میکردم کف خونه رو خیلی وقتا می شد یه گوشه ای مینشستم و به دیوارها نگاه میکردم که میشه اینا درست بشه چقدر هزینه میخواد و از این جور فکر ها نگنم براتون چه درد سری بدقولی ها نامردی ها مثلا زرنگ بازی ها و چقدر فرسایشی هست 

همه چیز آماده شد برای بستن سقف طبقه اول کامپوزیت هم میخواستم کار کنم فکر کنم حدود اوایل اسفند ماه 1399 بود که مهندس امروز و فرداهاش شروع شد و تا خرداد 1400 ادامه داشت !!!!

ویرایش شده می 23, 2022 توسط Uranium

[Uranium 1730]

من فکر کردم دو ماهی شده پست جدید نگذاشتم ! عجیب زود میگذره

این مهندس هم وطن ما در نظر داشت که یه پولی از پیمانکار سقف بگیره برای خودش قیمت بالا میداد ولی این پیمانکار افغان من قبول نمیکرد چون آدم حلال خوری بود این داستان رو بعد من فهمیدم تقریبا تا خرداد 1400 چیزی حدود 4 ماه الکی هدر رفت بخاطر شاید سه میلیون تومن! هیچی دیگه خرداد شروع کرد به بستن سقف کار خیلی سختی بود (همین الان ماشین رو فروختم تمرکز خوبی ندارم) ولی فکر کنم یک هفته ای بست و یکروزه هم بتنش رو ریخت

ظاهرا که نمونه اولیه کامپیوزیت هست

شبکه بالای که هم طولی کشیده میشه و هم عرضی

این نمای زیرش هست اون میلگردها هم بخاطر رابتس بستن گذاشتیم 

اینم نمای شب که دقیقا داداشم داشت ازدواج میکرد شب خواستگاریش بود که من قبلش اومدم سقف رو آب بدم نشتم یه گوشه فکر میکردم روزی میشه من بیام تو خونه !

در مورد سقف کامپوزیت بگم که ممکنه فکر کنید یکی به صرفه تره یکی گرون تر در میاد ولی همه اینا شوآفی بیش نیست من محاسبه کردم هر دو سقفم یکی در اومد تو سقف تیرچه فوم استفاده میشه تقریبا مصرف سیمانش دو برابر هست ولی کامپوزیت سیمان کمتر ولی برای سقف رابتس میلگرد میخواد که چند برابر فوم و سیمان هزینه داره در کل یکی هستن اگر فقط قیمت تمام شده در نظر گرفته بشه

 

 

خواهشمند است تا اعلام من پست ارسال نکنید تو این تاپیک ممنونم 😘