رفتن به مطلب

گزارش مسابقات اورکلاکینگ 2008 گیگابایت با حضور تیم ایران


MR PC
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

درود

دوستان همونطور که میدونید در تاریخ پنج شنبه 25 سپتامبر 2008 برابر با 4 مهر 1387 این مسابقه جهانی اورکلاکینگ کمپانی گیگابایت با حضور تیم ایران و شرکت آقایان علی رضا حقدوست و محمد رضا پناهی به عنوان نمایندگان شرکت کننده در مسابقه و آقای بهزاد فرخی به عنوان سرپرست تیم و به یاری شرکت آواژنگ برگزار شد و این تیم اولین تیم ایرانیست که در یکی از مسابقات اورکلاکینگ جهانی و معتبر شرکت نمود.

16.jpg

15.jpg

18.jpg

شاید خیلی از دوستان از نتایج این مسابقه مطلع باشند اما شرح این مسابقه از قلم شرکت کنندگان در مسابقه لطف دیگری دارد. در این تاپیک که به نقل از وبلاگ تیم ایران و سایت شهر سخت افزار در اختیارتون قرار میدهم گزارش روند بر پایی این مسابقه و نتایج به همراه عکس های آن تقدیمتون مینمایم.

الان که دارم این مطلب رو می نویسم مسابقات در جریانه. ساعت به وقت تایپه 9:45 هست اما به احتمال زیاد تو ایران شما در خواب خوش به سر می برید به خاطر اینکه الان اونجا باید ساعت 5:10 صبح باشه. این یعنی حدود 4 ساعت و نیم اختلاف. به هر حال...

دیشب که شب 24 سپتامبر بود، مراسمی برگزار شد که می شه گفت یه جور مراسم خوشآمد گویی بود. یعنی نه دقیقا خوش آمد گویی. یه جور معرفی و حوش آمد گویی و شام و همه این چیزها. اما خوب راستش زیاد بد نبود. ولی خوب ویزای یکی از بچه های تیم به مشکل خورد و یه روز دیرتر رسید. یعنی دیشب ساعت 12 شب و خوب ما هم همش تو مراسم نگران بودیم که نکنه نتونه به موقع برسه و یا اینکه معطل بشه و از این حرف ها اما به لطف خدا و تلاش دوستان خودش رو تونست برسونه. ولی به هر حال مراسم دیشب رو از دست داد. راستش نمی دونم چرا اینقدر دارم پراکنده گویی می کنم اما جو مسابقات واقعا سنگینه. می دونید وقتی توی یک کشور غریب (!) با کلی آدم خارجی که هرکدوم تجربه شرکت تو ده تا مسابقه مثل این رو دارند مواجه می شید، هول شدن و خودتون رو باختن طبیعی ترین چیزیه که ممکنه باهاش مواجه بشید.

اما خوب بعد از این همه مقدمه بریم سر اصل مطلب!

مراسم دیشب بیشتر درباره معرفی محصولات جدید بود. کلی آدم اومدن و خیلی کوتاه حرف های خودشون رو زدن و رفتن. اما اصلی ترین چیزی که دیشب معرفی شد، مادربردهای جدید گیگابایت بر پایه چیپ ست های X58 بود و البته تکنولوژی جدید گیگابایت که با نام Ultra Durable3 شناخته میشه و به زودی در محصولات جدید مورد استفاده قرا خواهد گرفت. بعد هم یه مقدار در رابطه با چیپ ست های X58 و پردازنده های جدید اینتل شد که کی میان و چه روزی معرفش خواهند شد. البته خوب مهمترین بخش مهمونی دیشب که در بلند ترین برج دنیا یعنی تایپه 101 برگزار شده بود، صحبت کردن و گپ زدن با برو بچه های اورکلاکر تقریبا از تمام دنیا بود. همونطور که می دونید، خیلی از اون ها از بهترین های جهان هستند و خوب همه خوشحال بودند که می تونند دوباره در کنار هم باشند و یه مسابقه خوب رو تجربه کنند. اما مساله مهم برای اون ها، برنامه های فردا بود. با بیشترشون که صحبت می کردی با بی خیالی از نتیجه صحبت می کرند و فقط امیدوار بودند که بتونن روز خوبی رو در کنار هم داشته باشند و از تجربیات همدیگه استفاده کنند. اما نکته خیلی جالب این بود که همه بیش تر در حال گرفتن عکس و فیلم برداری بودند تا اینکه به فکر کوش کردن به سخنرانی و مراسم باشند! تقریبا هر بار که آدم جدیدی یشروه به صحبت می کرد می تونستی کلی دوربین های جو و واجور رو ببینی که بالا می اومدن و کلی نور فلش که روشن و خماوش می شد. جو واقعا خیلی صمیمی بود. من باور نمی کردم که این همه آدم از چهارگوشه دنیا اینطور با خوشحالی بتونن دور هم جمع بشن و اصلا هیچ جیزی جز لذت بردن از بودن با همدیگه در ذهنشون نباشه. تجربه بی نهایت عالی بود که امیدوارم شما هم بتونید یه روز به دست بیارید. در نهایت مهمونی در حدود ساعت 10 شب به وقت تایپه تموم شد و ما برگشتیم هتل. اما در حاشیه چیزی که خیلی جالب بود، نگاه کردن به شهر از فراز بلندترین برج دنیا بود. البته ما در طبقه 37 بودیم و همونطور که میدونید این برج 101 طبقه داره. اما باز هم طبقه 37 ارتفاع خیلی زیادی داشت و دیدن شهر زیر پاها حس خیلی خوبی می داد.

3.jpg

1.jpg

2.jpg

22%20(11).jpg

22%20(5).jpg

22%20(9).jpg

7-2.jpg

بعد از برگشتن به هتل کار ما تازه شروع شد. اولین وظیفه من خریدن غذا بود، به خاطر اینکه غذاهای تایوانی اصلا به مذاق بچه ها سازگار نبود و تقریبا همه گشنه بودیم. بعد از اینکه یه غذای حاظری خوردیم، علیرضا شروع کر به آماده کردن قطعاتش و خوب البته من هم یه کمی کمکش کردم. اما زود خوابم گرفت! نیمه های شب محمد رضا هم با سلام و صلوات رسید و تیم کامل شد. بعد اینه سلام و علیک کردیم و البته اظهار خوشحالی از دیدن همدیگه، عیرضا به همراه محمد رضا باقی کارها رو دست گرفتن و من هم شروع کردم به چرت زدن!

و اما امروز، روز بزرگ، بالاخره اومد. بعد از این همه آماده سازی و برگزاری مسابقات مقدماتی و اردو زدن و این ور و اون ور دویدن، بالاخره می تونیم نتیجه تلاش ها رو ببینیم. مراسم از ساعت 7:30 تو هتل گراند هیات تایپه در طبقه سوم شروع شده و بچه ها در حال حاظر می خوان سیستم خودشون رو آماده کنند. راستش از بعضی چیزها خیلی خوشم، مثلا عکس تمام بچه ها رو گرفته بودن و همه رو روی یک تابلوی بزرگ چاپ کرده بودند. هرکسی که می اومد، زیر اسمش رو امضا می کرد و تقریبا تمام تیم ها با همدیگه و در کنار عکس بقیه شرکت کننده ها عکس یادگاری گرفتن. بعد مراسم ثبت نام و انتخاب میز شروع شد هر تیم به شکل شانسی یک شماره رو برمیداشت و در کنار ناباوری شماره یک به ایران رسید. بچه ها تو اولین میز جا گرفتن و کار خودشون رو شروع کردو. الان علرضا و محمدرضا رو می بینم که سرشون بدجوری تو سیستم فرو رفته. علیرضا صبح و قبا از اومدن به اینجا اونقدر هیجان داشت که من فکر می کردم الان سکته می کنه اما ظاهرا سالم مونده! من هم به عنوان همراه تیم، اومدم و نشتستم دارم گزارش می نویسم، تقریبا از تمام دنیا اینجا آدم هست. از کشورهای درست و حسابی و نه از این کشورهای که تهشون استان داره!!! (مثل قرقیزستان و افغانستان و ترکمنستان!) بیشترین شرکت کننده ها از آسیا هستند و از اروپای غربی و البته بعد از اون هم آمریکا. از آفریقا تنها یک تیم و اون هم از کشور آفریقای جنوبی شرکت کرده و از آمریکای جنوبی هم هیچ تیمی حضور نداره. از خاور میانه هم تنها ایران توی این مسابقات شرکت کرده که این موضوع هم در نوع خودش جالب توجهه! کمتر از نیم ساعت دیگه مسابقه اصلی شروع می شه و فکر کنم کار آماده سازی هم تا اون موقع به پایان رسیده باشه. در هر حال جنگ بالاخره شروع شد! سعی می کنم پس از پایان دور اول که مسابقه اورکلاک کردن مادربردهای P45 هست، نتایج رو اعلام کنم. امیدوارم که بتونیم نتیجه خوبی بگیریم. برامون دعا کنید.

22%20(1).jpg

22%20(2).jpg

22(OC_TP).jpg

و اما سرانجام مسابقه

نتایج مشخص شده و جایزه ها تقسیم و خوب البته همانطور که انتظار میرفت ما نتوانستیم به جایگاه خیلی خوبی دست پیدا کنیم. تیم ما بعد از فراز و نشیب های فراوان توانست مقام چهاردهم را در بین 25 تیم کسب کند. البته شاید در نگاه اول نتیجه چندان خوب نباشه اما راستش را بخواهید انتظار معجزه نداشتیم و معجزه هم ندیدیم. بضاعت تیم ما اگر چه کم نبود اما شاید در مقایسه با انبوه تیم های صاحب نام و با تجربه ای که در مسابقات شرکت کردند کافی هم نبود. به هر حال، مسابقه به خودی خود فرصت بسیار خوبی بود برای ما، برای حظور و البته برای کسب تجربه برای میدان های دیگر.

همانطور که فهمیدید تیم سوئد2 در نهایت توانست مقام اول را با فاصله زیادی کسب کند و جایزه 5000 دلاری را هم به خودش اختصاص دهد. البته کشور سوئد دارای دو تیم بود که آن یکی نتوانست به مقامی دست پیدا کند. نکته جالب اینجا بود که یکی از بچه های این تیم اهل نروژ بود اما نمی دانم چطور حاظر شده بود بیاید و زیر پرچم سوئد مسابقه دهد! تیم سوئد می توانم به جرات بگویم که از ساکت ترین و آرام ترین تیم های حاظر در مسابقات بود. به نظر من که حتی اگر برنده جایزه اول نمی شدند باید جام اخلاق را می گرفتند. اما متاسفانه مسابقات جام اخلاق نداشت و از آن طرف خوشبختانه این تیم توانست مقام اول را کسب کند. در رتبه های بعدی هم به ترتیب تیم های روسیه و تیم آمریکا 1قرار گرفتند. کشور آمریکا هم مثل سوئد دارای دو تیم بود. به غیر از این دو کشور تنها کشور دو تیمه دیگر چین بود که به نظر من با توجه به جمعیتش جا داشت که تا 10 تیم هم داشته باشد! و اما روسیه به عنوان تیم دوم از شلوغ ترین و پر سروصدا ترین تیم ها بود. به قدری سر و صدا و بالا و پایین پریدن از این تیم دیدیم که واقعا کلافه شدیم. این تیم در پایان امتیاز مساوی با آمریکا را کسب کرد اما به دلیلا قوانین موجود در مسابقه که می گفت اگر دو تیم در امتیاز ها مساوی شوند امتیاز بیشتر در 3DMark06 برنده را مشخص میکند، تیم روسیه به دلیل کسب امتیاز بالاتر در 3DMark06 توانست رتبه دوم را به خود اختصاص دهد. در انتها نیز، تیم آمریکا1 علیرقم تساوی با تیم روسیه مقام سوم را ازآن خود کرد و جایزه 1000 دلاری را گرفت. می توان گفت تیم آمریکا هم یکی از آن تیم های کم سر و صدا و بی حاشیه بود که آرام آمد و کار خود را کرد و آرام هم رفت.

و اما مسابقه. در کل همه از سیستم های خنک کننده دست سازی استفاده می کردند که توسط خودشان طراحی شده بود. سیستم ها رنگ و وارنگ و در اندازه های مختلف بودند. تقریبا همه از 3 قطعه خنک کننده استنفاده می کردند. یک بلوک برای پردازنده و دو بلوک برای دو کارت گرافیکی در پیکره بندی CrossFire دیدن این صحنه ها و این همه نوآوری از طرف کسانی که فقط به دلیل علاقه و با پول خودشان این همه کار کرده بودند واقعا عالی بود. از سوی دیگر جو دوستانه ای که در مسابقات وجود داشت بی نظیر بود. در کل من نه حرفی از سیاست شنیدم و نه بحثی راجب به ملیت. هرچه بود دوستی بود و کمک. جای شما خالی یکی از چیزهایی که ما خیلی فکرش را نکرده بودیم رطوبت بی نهایت زیاد جزیره تایوان بود. این کشور از نظر رطوبت هوا یک چیزی است در مایه های شمال خودمان آن هم در وسط گرمای تابستان. هوای بی نهایت شرجی است و البته گرم. راستش در تهران ما زیاد با مشکل رطوبت مواجه نبودیم به همین دلیل هم تجارب ما برای مقابله با رطوبت در حد یک عایق کاری معمولی بود. اما آنجا رطوبت یک واقعیت وحشتناک در هنگام کار با نیتروژن مایع است. تمام زندگی شما در تایپه یخ می زند، فقط کافی است که کمی نیتروژن مایع روی آن بریزید. راستی داشتم از دوستی و رفاقت می گفتم که یک دفعه رفتم سر رطوبت. اما راستش این دوتا چندان هم بی ربط نبودند. باورتان نمی شود، حتی در گرماگرم مسابقه هم که همه به شدت درگیر هستند و سعی می کنند چپ و راست رکورد بشکنند، تیم های حاظر تا توانستند به ما کمک کردند. از هندی ها گرفته تا روس ها و همینطور بقیه که ما را حسابی راهنمایی کردند. مثلا هندی ها یادمان دادند که گریس را چطور و کجا های مادربرد بمالیم که بهتر عایق شود و یا روس ها با مشعلی که آورده بودند کمکمان کردند تا یخ های روی مادربرد را آب کنیم. من که تعجب کرده بودم! مگر اینجا میدان مسابقه نبود؟ مگر همه نمی خواستند دیگران را از میدان به در کنند؟ پس این همه کمک و رفاقت از کجا می آمد؟ واقعا اگر همه کارهای دنیا حتی رقابت ها و چشم هم چشمی هایش مثل مسابقات اورکلاکینگ باشد دنیا گلستان خواهد شد. چیزی که خیلی بیشتر از اورکلاک، اورکلاکینگ، سخت افزار، رقابت، مسابقه و همه این چیزهایی که برایش جمع شده بودیم به چشم من آمد رفاقت بود و دوستی و مثل هم بودن. تا عمر دارم یادم نخواهد رفت. فقط می توانم بگویم بی نظیر بود، بی نظیر!!!

و اما در مسابقات آزاد اوضاع کمی فرق می کرد. هر کسی با قطعات خودش آمده بود و هدف هم شکستن رکوردهایی بود که در وب سایت hwbot ثبت شده بودند. در این قسمت هم باز آمریکایی ها درخشیدند و این بار تیم دوم آن ها توانست رتبه اول را کسب کند و جایزه 3000 دالاری را از آن خود کند. البته در این بخش با این که نام آزاد را یدک می کیشد، قوانینی هم وجود داشت. دوتا از قوانین که شاید تو ذوق خیلی ها زد و جلوی خیلی ازنقشه های آن ها را گرفت، این ها بودند: شرکت کنندگان حتما باید از مادربردها و یا کارت های گرافیکی ساخت شرکت گیگابایت استفاده می کردند و البته همچنین شرکت کنندگان موظف به استفاده از پلاتفورم اینتل بودند. این مساله باعث می شد که امکان استفاده از پیکره بندی SLI کلا از میان برود. چون گیگابایت هیچ مادربردی بر پایه پلاتفورم اینتل که بتواند این پیکره بندی را بر روی آن اعمال کرد تولاید نکرده بود و به همین دلیل یکی از مهمترین پلاتفورم ها از این مسابقات حذف شده بودند. البته همه این قوانی از مدت ها قبل به اطلاع شرکت کنندگان رسیده بود و آن ها حدود یک ماه پیش از آن لیست قطعات خود را فرستاده بودند تا توسط داورها تایید شود. برای همین همه با دید باز پا به مسابقه آزاد گذاشتند. تیم ایران در این بخش تقریبا از همان قطعات بخش اول استفاده کرد. گیگابایت یک امتیاز ویژه برای تیم ما در نظر گرفت و اجازه داد از تجهیزات بخش اول یعنی مسابقه اورکلاک P45 استفاده کنیم. البته ما قطعات خودمان را هم به همراه برده بودیم اما راستش به بعضی از آن ها اصلا نیازی نشد. در کل ما در آن بخش از پردازنده E8500 برای آزمایش ها استفاده کردیم. همانطور که میدانید، Intel Core2 Duo E8500 یکی از بهترین پردازنده ها برای اورکلاک است. اما خوب همانطور که حدس مسزدیم در این بخش هم نتوانستیم رکوردی بشکنیم. یکی از واقعیت های خیلی تلخی که در باره اورکلاک وجود دارد این است که اورکلاک بی نهایت به شانس وابسته است. شما ممکن است دو سیستم کاملا مانند هم داشته باشید اما یکی از ان هاب ه راحتی و تا حد زیادی اورکلاک شود اما آن یکی نه! خوب من فکر می کنم بهتر است برخی از ناکامی هایمان را هم به گردن شانس بیاندازیم، همانطور که بسیاری از دیگر تیم ها انداختند و همانطور که خیلی بیشترشان به خاطر همین شانس بد ناکام شدند، درست مثل ما!

به عنوان اختتامیه هم می خواستم نتایج را بگذارم اما دیدم راستش هم اینکه می توانید آن ها را در وب سایت www.gooc2008.com پیدا کنید. خیلی مرتب تر و خوشگل تر و خوب دوباره کاری کردن خیلی کار عاقلانه ای نیست و هم از طرف دیگر چند روزی از مسابقه گذشته و شاید آن هیجان قبل وجود نداشته باشد در باره نتایج. گفتم چیزهایی را بگویم که شاید دانستنش برای شمایی که کنار گود نشسته بودید جذاب تر باشد.

در نهایت، این دوره هم با همه خوبی و بدی هایش گذشت، و ما هم هرچه بخواهیم بهانه عدم تجربه و بد شانسی بیاوریم باز هم نمی توانیم از مسئولیتی که داشتیم شانه خالی کنیم. پس بهتر است بر خلاف بقیه تیم های کشورمان، مرثیه گویی را کنار بگذاریم و خودمان را برای دوره های بعد آماده کنیم. چه دوست داشته باشیم و چه نه، از این مسابقات تنها توشه ای از تجربه مانده است که شاید آن هایی که تازه قدم در راه می گذارند بتوانند به آن نگاهی بیاندازند و بهره ای بگیرند.

منبع:وبلاگ تیم ایران

نویسنده : آقای بهزاد فرخی{سرپرست تیم ایران}

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...