رفتن به مطلب

ویزه عاشورا


MR PC
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

درود دوستان:

ایام سوگواری سالار شهیدان حضرت امام حسین (ع) و عاشورای حسینی را به پیشگاه امام عصر حضرت ولی عصر(ع) وشما عزیزان تسلیت عرض میکنم.در این تا پیک سعی بر آن است تا با قرار دادن عکس ها و اشعار ویژه این ایام یادی از واقعه عاشورا و رشادت های آن حضرت و یاران با وفایش برای دفاع از ارمانهای واقعی اسلام نموده باشیم وانشا الله که یاداور و عبرت آموز مناسبی باشد.

311971781551822462141141711071389216219136163.jpg

اينجا بهشت سرخ بدن‎هاي بي سر است اينجا نگارخانه‎ي گل‎هاي پرپر است

اينجا منا و مشعر و بيت الحرام ماست اينجا حريم قرب شهيدان داور است

اينجاست قتلگاه شهيدان راه حق اينجا مزار قاسم و عباس و اکبر است

اينجا به جاي جامه‎ي احرام ما به تن زخم هزار نيزه و شمشير و خنجر است

اينجا دو طفل زينبم افتد به روي خاک اينجا به روي سينه‎ي من قبر اصغر است

اينجا براي پيکر صد چاک عاشقان گرد و غبار کرب و بلا مُشک و عنبر است

اينجا چو آفتاب سرم بر فراز ني بر کودکان در به درم سايه گستر است

اينجا تنم به زير سم اسب، توتيا اينجا سرم به دامن شمر ستمگر است

اينجا به جاي جاي گلوي بريده‎ام گلبوسه‎هاي زينب و زهراي اطهر است

اينجا به ياد العطش کودکان من هر صبح و شام ديده‎ي ميثم، ز خون تر است

غلا مرضا سازگار" منبع::www.tebyan.net

لینک به دیدگاه
Share on other sites

222092713911516812645126103113210193251117.jpg

اى كه به عشقت اسیر خیل بنى آدمند

سوختگان غمت با غم دل خرمند

هر كه غمت را خرید عشرت عالم فروخت‏

با خبران غمت بى خبر از عالمند

در شكن طره‏ات بسته دل عالمى است

و آن همه دل بستگان عقده گشاى همند

یوسف مصر بقا در همه عالم توئى‏

در طلبت مرد و زن آمده با درهمند

تاج سر بوالبشر خاك شهیدان تست

كاین شهدا تا ابد فخر بنى آدمند

در طلب اشك ماست رونق مرآت دل‏

كاین درر با فروغ پرتو جام جمند

چون به جهان خرمى جز غم روى تو نیست‏

باده كشان غمت مست شراب غمند

عقد عزاى تو بست سنت اسلام و بس‏

سلسله كائنات حلقه این ماتمند

گشت چو در كربلا رایت عشقت بلند

خیل ملك در ركوع پیش لوایت خمند

خاك سر كوى تو زنده كند مرده را

زانكه شهیدان او جمله مسیحا دمند

هر دم از این كشتگان گر طلبى بذل جان

در قدمت جان فشان با قدمى محكمند

سرّ خداى ازل غیب در اسرار تست

سرّ تو با سرّ حق خود ز ازل توأمند

محرم سرّ حبیب نیست به غیر از حبیب‏

پیك و رسل در میان محرم و نامحرمند

در غم جسمت «فؤاد» اشك نبارد چرا

كاین قطرات عیون زخم ترا مرهمند

فؤاد كرمانى" منبع: ://www.tebyan.net

لینک به دیدگاه
Share on other sites

1582183401121813418449361187612615753185


بشنو از علقمه و مشك و عَلَم

نام عباس و دو بازوى قلم


عَلَم عاطفه بر دوش كشید

مشك پر آب در آغوش كشید

خالق از همت او آگاه است

مقصدش خیمه ثاراللّه‏ است

الغرض دشمن غدار و لعین

حمله‏ور شد زكمین از ره دین

خنجر از پشت به آن حضرت زد

ضربتى سخت بر آن پیكر زد

بازوى حیدرى از كار افتاد

علم از دست علمدار افتاد

عاقبت رشته امید گسست

تیر خصم آمد و بر مشك نشست

نابكارى دگر آورد فرود

ناگهان بر سر عباس عمود

رخنه بر دایره دین افتاد

یادگار على از زین افتاد

نظر افكند به دل معنى را

دید بالاى سرش زهرا را

گشت با منبع كوثر هم‏راز

گفتگوى دگرى شد آغاز

عجبا گفت اخا ادركنى

منبع جودُ و سخا ادركنى

حجت روى زمین شد آگاه

شد شتابان به سوى قربانگاه

چون به بالین برادر بنشست

گفت الان كمر من بشكست

لاله‏ گون شد شفق سرخ فلق

غرقه خون شد پسر حجّت حق

آیتى بیرجندى منبع:http://www.tebyan.net

لینک به دیدگاه
Share on other sites

189482011673320613221110514791822412618292.jpg

خاموش محتشم كه دل سنگ آب شد

بنیاد صبر و خانه‏ى طاقت خراب شد

خاموش محتشم كه ازین حرف سوزناك

مرغ هوا و ماهى دریا كباب شد

خاموش محتشم كه ازین شعر خون چكان

در دیده اشك مستمعان خون ناب شد

خاموش محتشم كه ازین نظم گریه خیز

روى زمین به اشك جگرگون پر آب شد

خاموش محتشم كه فلك بس كه خون گریست

دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم كه به سوز تو آفتاب

از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم كه ز ذكر غم حسین

جبریل را ز روى پیمبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطائى چنین نكرد

بر هیچ آفریده جفائى چنین نكرد

محتشم کاشانی

منبع:www.tebyan.net

لینک به دیدگاه
Share on other sites

9319817092224812133001041192131320512913

ترسم، جزاى قاتل او چون رقم زنند

یكباره بر جریده‏ ى رحمت قلم زنند

ترسم كزین گناه، شفیعان روز حشر

دارند شرم، كز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین

چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمى، كه با كفن خون چكان ز خاك

آل على چو شعله‏ى آتش علم زنند

فریاد از آن زمان كه جوانان اهل بیت

گلگون كفن به عرصه‏ى محشر قدم زنند

جمعى كه زد به هم صَفِشان شور كربلا

در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چو توقّع كنند باز

آن ناكسان كه تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان كنند سرى را كه جبرئیل

شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

محتشم کاشانی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

1131320158190194224177231193223230205111166197.jpg

كاش آن زمان، سُرادِق گردون، نگون شدى

وین خرگه بلند ستون، بى ستون شدى

كاش آن زمان در آمدى، از كوه تا به كوه

سیل سیه كه روى زمین، نیلگون شدى

كاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت

یك شعله، برق خرمن گردون دون شدى

كاش آن زمان كه این حركت كرد آسمان

سیماب وار، گوى زمین بى سكون شدى

كاش آن زمان كه پیكر او شد درون خاك

جان جهانیان، همه از تن، برون شدى

كاش آن زمان كه كشتى آل عبا، شكست

عالم تمام، غرقه‏ى دریاى خون شدى

آن انتقام گر نفتادى، به روز حشر

با این عمل، معامله‏ى دهر چون شدى

آل نبى، چو دست تظلّم برآورند

اركان عرش را، به تلاطم در آورند

محتشم کاشانی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 7 سال بعد...

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...