رفتن به مطلب

ترمز دستی قیمت ها کجاست و چرا نمی کشیدش ؟؟؟


Poorya_Lion
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

  • کاربر ویژه

دوستان عزیز اینجوری بخوایم بحث کنیم هم فروشنده ای که کالاهارو میفروشه میگه وقتی بعنوان مثال کارت گرافیک 300 دولاری قیمتش 1.400 میلیون تومان هستش, انتظار دارید که کارت 580 که قیمتش در حدود 400 دولار هستش چه قیمتی واسش بزنن؟

حالا کاشکی همه چیز دقیقا این شکلی بود میشه به قیمت CPU هم واسه این قضیه مثال زد که قیمت Cpu های AMD بسیار بالاتر از قیمت واقعیشون هستش...

البته که باز هم وقتی به قیمتها نگاه میکنیم میبینیم که اصلا با بازار دنیا هیچ سنخیتی ندارن و قیمتها هرکی به هرکی هستش...

تنها برداشتی که میتونم بکنم اینه که وقتی وارد کننده(که احتمالش اینه یه آقازاده ای باشه) که تعدادشون بسیار پایین هستن و بازار رو در دست گرفتن و نمیزارن با پارتی هایی که دارن هیچ رقیبی واسشون پیدا بشه هر قیمتی که دلشون میخواد واسه قطعات میزارن و قیمت دولار رو بهون میکنن...

ویرایش شده توسط tabitha
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • ارسال 69
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

تصاویر ارسال شده

پوریای عزیز من کاملا با حرفات موافقم ولی باید چکار کرد ؟ من به عنوان مصرف کننده یه کالا رو مثلا 5 ماه پیش خریدم 100 تومن الان نوش 360 هست بخدا خیلی دلم میخواد همون 100 تومن  حتی کمتر بدم که کار بقیه راه بیفته ولی شما ببین من اونو بفروشم 100 باید 260 دیگه بزارم روش که بتونم همونو نوش رو بخرم چه برسه به ارتقا . خیلی اوضاع خراب شده بخدا ما هم تو این گرونی مرض ارتقا و تست قطعات گرفتیم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام خدمت همه دوستان..............

با کسب اجازه از بزرگان فروم بنظر بنده حقیر:

1. تعدادی افراد انتخاب بشن حدود قیمت برای جنس تعیین کنند و در زیر قیمت فروشنده درج بشه........

مثلا من فلان قطعه رو میزنم پایه 220 و فوری 250.....

در زیر قیمت من مدیر بنویسه: ارزش کالا از 180 تا 220 یا هر چی دیگه ای...........

2. این افراد نباید اجازه خرید و فروش داشته باشن و افرادی باشن که که خدا رو ناظر اعمالشون بدونن تا رفاقت ها باعث خیلی موارد نشه...........

3.خیلی از ما همین جا دلال ها رو میشناسیم و سعی کنیم فعالیت این افراد رو هر چند با سابقه ی بالا در این فروم کم رنگ کنیم .............

من مطمئنم همین جا افرادی هستند که میتونن موارد 1 و 2 رو حداقل عملی کنند ............

با سپاس از همگی.............

لینک به دیدگاه
Share on other sites

با برچست زدن به یک کاربر ، با تغییر قوانین ، با التماس و قسم دادن به مسائل اعتقادی هر فرد و حتی با صرفا تایید یک حرکت انسانی و حمایت نوشتاری چنین مساله ای که ریشه در تاریخ داد و ستد بشری داره هرگز به عنوان یک روند نهادینه شده متوقف نمی شه. وقتی یک فرایند نهادینه می شه به انتقاد "اهمیت نمی ده". آیا کسی قادر هست فرایند از بین رفتن پاکیزگی شهر که از حقوق ابتدایی هر شهروندی هست رو حتی با منبع مالی و نیروی انسانی بی شمار متوقف کنه ؟ وقتی به شهرهای پر جمعیت وطن نگاه می کنیم که آینه ی اصلی کشور رو شکل می دن به پاسخ می رسیم. وقتی یک انسانی از انسانیت خودش به خاطر "خستگی روحی" انصراف می ده مستعد تبدیل شدن به هر موجودی می شه. ریچارد رامیرز که یکی از بزرگترین و نام آورترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایالات متحده هست آیا از روز اول قاتل زنجیره ای به دنیا اومد ؟ آیا ریشه ی نسل کشی او توسط بریدن از انسانیت خودش پایه ریزی نشد ؟ وقتی اراده درونی فرد نسبت به تعهد خودش به انسانیتش حتی با دیدگاه و زمینه ی نسبی که بهش رسیده توسط خویشتن صلب می شه چنین فردی هرگز به اراده ی جمعی اهمیت نمی ده. وقتی یک فرد به حق خودش یعنی پاکیزگی شهری که پیش از هر کس خودش در اون زندگی می کنه ارزشی قائل نیست آیا اصلا می شه انتظار نداشت که تا آخر عمر خودش گاه و بی گاه در خیابان زباله نریزه ؟ آیا از مردی که تعهد خودش رو برای محافظت از همسرش فراموش می کنه می شه انتظار داشت به اون زن و فرزندان مشترکشون آسیب روحی و جسمی نزنه ؟ آیا فردی که در زندان فشار و دردهای زندگیش رو بهانه می کنه برای انکار انسانیتش می شه حتی انتظار داشت پس از خروجش از ندامتگاه در مسیر انسانی گام برداره ؟ در طول تاریخ قوانین همواره تا "سر حد مرگ" برای جلوگیری از بی قانونی مبارزه کردن اما وقتی به تاریخ نگاه می کنیم هیچ چیز به اندازه ی خود قوانین باعث به وجود آوردن بی قانونی نشده. در حالیکه به نظر می رسه قوانین رفتار های غیر انسانی رو کنترل می کنن -از نوع جانیش مثل نسل کشی و از نوع غیر جانیش یا به تعبیر روانشناسی ( جانگیری تدریجی ) مثل گرونفروشی- در واقعیت قوانین هیچ نقشی فراتراز والدینی که برای جلوگیری دسترسی فرزندشون به کلیپ های پ و ر ن ، اینترنت رو جمع می کنن ندارن. اونها چگونه خواهند توانست سینمای پ و ر ن درون اون کودک رو متوقف کنن ؟ قوانین چطور می تونن به رفتار های غیر انسانی نهادینه شده رو متوقف کنن ؟ قوانین فقط توبیخ می کنن. قوانین فقط حکم پلیسی رو دارن که در طول عمرش نهایتا چند دقیقه یک خلافکار به ظاهر گیر میندازن جریمه می کنن و سپس از کنترل همیشگی اون فرد استعفا می دن. صرفا با محدود کردن قوانین وبیانه های اخلاقی هرگز یک روند نهادینه شده حتی در یک جامعه ی کوچک مجازی متوقف نمی شه. هرگز یک پدر نخواهد توانست اشتیاق فرزند خودش رو متوقف کنه حتی اگر در ظاهر و از نظر فیزیکی اینگونه به نظر بیاد. اما چه اتفاقی می افته که تا چند هفته پس از تاسیس مترو در تهران در کمال ناباوری مردم حداقل در فضای مترو آشغال نمینداختن ؟ آیا ریشه ای این اراده ی جمعی چیزی جز مجموعه ای از اراده های فرعی بود ؟ چطور می شه در فضای اینترنت که اینقدر توهین و بی احترامی و هویت های جعلی باب هست سایتی مثل لیون یک حلقه ی دوستی واقعی رو شکل می ده ؟ جایی رو شکل می ده که هرچند کوچک اما اعضای "عضو این حلقه ی دوستی" به همنوع اهمیت می دن. آیا این اراده ی جمعی این حلقه ریشه ای جز تک تک اراده هایی داره که در ساختنش سهیم بودن ؟ آیا بلند بالاترین آرزوهای هستی خواهند توانست حتی "یک تک گام" به اندازه ی "حرکت" موثر باشن ؟ یک فرایند غیر انسانی نهادینه می تونه هر اراده ی خاموش و خفته ای رو شکار کنه و خفش کنه. فردی که میل به انسانیت و اشتیاق درونیش رو از دست داده خیلی راحت می تونه تونه توسط یک فرد دیگه که زندگیش رو باخته شکار بشه تا آلتی باشه برای خود ا ر ضا ئی روانی اون فرد بازنده که فقط با دیدن "شریک در شکستش" آسودگی های موقتی به دست می آره. و ازونطرف فقط یک اراده ی بیدار و حفظ باور نسبت به انسانیت و اشتیاق درون نسبت به خویشتن و همنوع هست که می تونه اراده های خفته ی زیادی رو احیا کنه. وقتی اراده ی جمعی شکل بگیره در هر زمینه ای به اراده ی فردی غیر انسانی غلبه می کنه. وقتی مردم وارد مترو می شن برای اولین بار و می بینن محیط تمیز هست و افراد درون محوطه آشغال روی زمین نمی ریزن اکثرشون به دعوت ناگفته ی حفظ این اراده ی جمعی پاسخ مثبت می دن با "آشغال نریختن". اون وسط معدود افرادی هم که آشغال می ریزن در این اراده ی جمعی در خود مانده می شن یا به جمعیت انسانی مستعد تری برای کارهای غیر انسانی کوچ می کنن و یا از آشغال ریختن خسته می شن! اتفاقی که برای آدمهایی که به روابط چندگانه معتاد شدن می افته در مقطعی از زندگی دیگه از روابط موقت چند گانه "خسته" می شن و به سوی تک رابطه ای پایدار و منسجم سوق داده می شن. وقتی تک تک افراد حلقه ی دوستی این سایت به خلق و حفظ اراده ی جمعی برای "فرهنگ درست فروشی" در این جامعه ی مجازی کوچک تبدیل می شن اونها تبدیل به ذره های ریزی از برف می شن که انسانیتشون ذره ذره اما با بارش مداوم هر سیاهی رو سفید می کنه. برای من چنین اراده ی جمعی در خدمت یک حرکت انسانی هیچ فرقی با اراده ی جمعی که در پایین ترین بخش تصویر زیر می بینید نداره :

1365177354041.jpg

 

این افراد با هر اعتقاد و اخلاق نسبی که دارن به خاطر همین "سعی" در حفظ میراث انسانی "شهدای زنده" هستن. کسی که فرصت این رو داره که به خاطر روابط گستردش و خوش نامیش جنسش رو برای سود شخصیش گرون تر بفروشه اما به خاطر بینایی و نگاه فراگیر تری که از پازل عدالت هستی داره و میلش به انسانیتش این کار رو انجام نمی ده و انصاف رو حتی در قدرت هم رعایت می کنه، با هر اسم و با هر اسمی که عقیدش داره ، با هر گرایشی که داره در نوع خودش و در مسیر ابدی زندگی خودش یک شهید زنده هست.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

من میگم از این به بعد هرکسی گرون فروشی کرد مجبورش کنیم یه بار متن بالا رو از اول تا آخر بخونه. به وسطهاش نرسیده خودش به غلط کردن میفته قیمت ها رو پایین میاره. ;)

 

ماشالا امیر جان چه دست به کیبردی (قلمی) داری؛ کم آوردم دادا، وسط های کار 2 تا چایی لیوانی واسه خودم ریختم. از شوخی گذشته جدا" خیلی خوب مینویسی. حسودیم شد. 

 

بسیار عالیست. @};- 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

با برچست زدن به یک کاربر ، با تغییر قوانین ، با التماس و قسم دادن به مسائل اعتقادی هر فرد و حتی با صرفا تایید یک حرکت انسانی و حمایت نوشتاری چنین مساله ای که ریشه در تاریخ داد و ستد بشری داره هرگز به عنوان یک روند نهادینه شده متوقف نمی شه. وقتی یک فرایند نهادینه می شه به انتقاد "اهمیت نمی ده". آیا کسی قادر هست فرایند از بین رفتن پاکیزگی شهر که از حقوق ابتدایی هر شهروندی هست رو حتی با منبع مالی و نیروی انسانی بی شمار متوقف کنه ؟ وقتی به شهرهای پر جمعیت وطن نگاه می کنیم که آینه ی اصلی کشور رو شکل می دن به پاسخ می رسیم. وقتی یک انسانی از انسانیت خودش به خاطر "خستگی روحی" انصراف می ده مستعد تبدیل شدن به هر موجودی می شه. ریچارد رامیرز که یکی از بزرگترین و نام آورترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایالات متحده هست آیا از روز اول قاتل زنجیره ای به دنیا اومد ؟ آیا ریشه ی نسل کشی او توسط بریدن از انسانیت خودش پایه ریزی نشد ؟ وقتی اراده درونی فرد نسبت به تعهد خودش به انسانیتش حتی با دیدگاه و زمینه ی نسبی که بهش رسیده توسط خویشتن صلب می شه چنین فردی هرگز به اراده ی جمعی اهمیت نمی ده. وقتی یک فرد به حق خودش یعنی پاکیزگی شهری که پیش از هر کس خودش در اون زندگی می کنه ارزشی قائل نیست آیا اصلا می شه انتظار نداشت که تا آخر عمر خودش گاه و بی گاه در خیابان زباله نریزه ؟ آیا از مردی که تعهد خودش رو برای محافظت از همسرش فراموش می کنه می شه انتظار داشت به اون زن و فرزندان مشترکشون آسیب روحی و جسمی نزنه ؟ آیا فردی که در زندان فشار و دردهای زندگیش رو بهانه می کنه برای انکار انسانیتش می شه حتی انتظار داشت پس از خروجش از ندامتگاه در مسیر انسانی گام برداره ؟ در طول تاریخ قوانین همواره تا "سر حد مرگ" برای جلوگیری از بی قانونی مبارزه کردن اما وقتی به تاریخ نگاه می کنیم هیچ چیز به اندازه ی خود قوانین باعث به وجود آوردن بی قانونی نشده. در حالیکه به نظر می رسه قوانین رفتار های غیر انسانی رو کنترل می کنن -از نوع جانیش مثل نسل کشی و از نوع غیر جانیش یا به تعبیر روانشناسی ( جانگیری تدریجی ) مثل گرونفروشی- در واقعیت قوانین هیچ نقشی فراتراز والدینی که برای جلوگیری دسترسی فرزندشون به کلیپ های پ و ر ن ، اینترنت رو جمع می کنن ندارن. اونها چگونه خواهند توانست سینمای پ و ر ن درون اون کودک رو متوقف کنن ؟ قوانین چطور می تونن به رفتار های غیر انسانی نهادینه شده رو متوقف کنن ؟ قوانین فقط توبیخ می کنن. قوانین فقط حکم پلیسی رو دارن که در طول عمرش نهایتا چند دقیقه یک خلافکار به ظاهر گیر میندازن جریمه می کنن و سپس از کنترل همیشگی اون فرد استعفا می دن. صرفا با محدود کردن قوانین وبیانه های اخلاقی هرگز یک روند نهادینه شده حتی در یک جامعه ی کوچک مجازی متوقف نمی شه. هرگز یک پدر نخواهد توانست اشتیاق فرزند خودش رو متوقف کنه حتی اگر در ظاهر و از نظر فیزیکی اینگونه به نظر بیاد. اما چه اتفاقی می افته که تا چند هفته پس از تاسیس مترو در تهران در کمال ناباوری مردم حداقل در فضای مترو آشغال نمینداختن ؟ آیا ریشه ای این اراده ی جمعی چیزی جز مجموعه ای از اراده های فرعی بود ؟ چطور می شه در فضای اینترنت که اینقدر توهین و بی احترامی و هویت های جعلی باب هست سایتی مثل لیون یک حلقه ی دوستی واقعی رو شکل می ده ؟ جایی رو شکل می ده که هرچند کوچک اما اعضای "عضو این حلقه ی دوستی" به همنوع اهمیت می دن. آیا این اراده ی جمعی این حلقه ریشه ای جز تک تک اراده هایی داره که در ساختنش سهیم بودن ؟ آیا بلند بالاترین آرزوهای هستی خواهند توانست حتی "یک تک گام" به اندازه ی "حرکت" موثر باشن ؟ یک فرایند غیر انسانی نهادینه می تونه هر اراده ی خاموش و خفته ای رو شکار کنه و خفش کنه. فردی که میل به انسانیت و اشتیاق درونیش رو از دست داده خیلی راحت می تونه تونه توسط یک فرد دیگه که زندگیش رو باخته شکار بشه تا آلتی باشه برای خود ا ر ضا ئی روانی اون فرد بازنده که فقط با دیدن "شریک در شکستش" آسودگی های موقتی به دست می آره. و ازونطرف فقط یک اراده ی بیدار و حفظ باور نسبت به انسانیت و اشتیاق درون نسبت به خویشتن و همنوع هست که می تونه اراده های خفته ی زیادی رو احیا کنه. وقتی اراده ی جمعی شکل بگیره در هر زمینه ای به اراده ی فردی غیر انسانی غلبه می کنه. وقتی مردم وارد مترو می شن برای اولین بار و می بینن محیط تمیز هست و افراد درون محوطه آشغال روی زمین نمی ریزن اکثرشون به دعوت ناگفته ی حفظ این اراده ی جمعی پاسخ مثبت می دن با "آشغال نریختن". اون وسط معدود افرادی هم که آشغال می ریزن در این اراده ی جمعی در خود مانده می شن یا به جمعیت انسانی مستعد تری برای کارهای غیر انسانی کوچ می کنن و یا از آشغال ریختن خسته می شن! اتفاقی که برای آدمهایی که به روابط چندگانه معتاد شدن می افته در مقطعی از زندگی دیگه از روابط موقت چند گانه "خسته" می شن و به سوی تک رابطه ای پایدار و منسجم سوق داده می شن. وقتی تک تک افراد حلقه ی دوستی این سایت به خلق و حفظ اراده ی جمعی برای "فرهنگ درست فروشی" در این جامعه ی مجازی کوچک تبدیل می شن اونها تبدیل به ذره های ریزی از برف می شن که انسانیتشون ذره ذره اما با بارش مداوم هر سیاهی رو سفید می کنه. برای من چنین اراده ی جمعی در خدمت یک حرکت انسانی هیچ فرقی با اراده ی جمعی که در پایین ترین بخش تصویر زیر می بینید نداره :

1365177354041.jpg

 

این افراد با هر اعتقاد و اخلاق نسبی که دارن به خاطر همین "سعی" در حفظ میراث انسانی "شهدای زنده" هستن. کسی که فرصت این رو داره که به خاطر روابط گستردش و خوش نامیش جنسش رو برای سود شخصیش گرون تر بفروشه اما به خاطر بینایی و نگاه فراگیر تری که از پازل عدالت هستی داره و میلش به انسانیتش این کار رو انجام نمی ده و انصاف رو حتی در قدرت هم رعایت می کنه، با هر اسم و با هر اسمی که عقیدش داره ، با هر گرایشی که داره در نوع خودش و در مسیر ابدی زندگی خودش یک شهید زنده هست.

بسیار عالی بود.

 

لذت بردم از افکارتون.

 

حق مطلب رو به جا ادا کردید.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه
من میگم از این به بعد هرکسی گرون فروشی کرد مجبورش کنیم یه بار متن بالا رو از اول تا آخر بخونه. به وسطهاش نرسیده خودش به غلط کردن میفته قیمت ها رو پایین میاره. ;)

 

ماشالا امیر جان چه دست به کیبردی (قلمی) داری؛ کم آوردم دادا، وسط های کار 2 تا چایی لیوانی واسه خودم ریختم. از شوخی گذشته جدا" خیلی خوب مینویسی. حسودیم شد. 

 

بسیار عالیست. @};- 

سلام بر ارمین جان

ارمین اون کلمه ( کاربر گرونفروش ) که بغل اواتارت زدی هم ایده خوبیه ها میشه برای اخطار هم ازش استفاده کرد

 

ای کلک چی گرون فروختی که اون نوشته افتاده بغلت ؟ :D

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام بر ارمین جان

ارمین اون کلمه ( کاربر گرونفروش ) که بغل اواتارت زدی هم ایده خوبیه ها میشه برای اخطار هم ازش استفاده کرد

 

ای کلک چی گرون فروختی که اون نوشته افتاده بغلت ؟ :D

 

ادمین میخواست من عبرت سایرین بشم دیگه لطف داشت به بنده. تازه آواتارم رو هم تار و شطرنجی کردم که آبروم نره. B)

لینک به دیدگاه
Share on other sites

با برچست زدن به یک کاربر ، با تغییر قوانین ، با التماس و قسم دادن به مسائل اعتقادی هر فرد و حتی با صرفا تایید یک حرکت انسانی و حمایت نوشتاری چنین مساله ای که ریشه در تاریخ داد و ستد بشری داره هرگز به عنوان یک روند نهادینه شده متوقف نمی شه. وقتی یک فرایند نهادینه می شه به انتقاد "اهمیت نمی ده". آیا کسی قادر هست فرایند از بین رفتن پاکیزگی شهر که از حقوق ابتدایی هر شهروندی هست رو حتی با منبع مالی و نیروی انسانی بی شمار متوقف کنه ؟ وقتی به شهرهای پر جمعیت وطن نگاه می کنیم که آینه ی اصلی کشور رو شکل می دن به پاسخ می رسیم. وقتی یک انسانی از انسانیت خودش به خاطر "خستگی روحی" انصراف می ده مستعد تبدیل شدن به هر موجودی می شه. ریچارد رامیرز که یکی از بزرگترین و نام آورترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایالات متحده هست آیا از روز اول قاتل زنجیره ای به دنیا اومد ؟ آیا ریشه ی نسل کشی او توسط بریدن از انسانیت خودش پایه ریزی نشد ؟ وقتی اراده درونی فرد نسبت به تعهد خودش به انسانیتش حتی با دیدگاه و زمینه ی نسبی که بهش رسیده توسط خویشتن صلب می شه چنین فردی هرگز به اراده ی جمعی اهمیت نمی ده. وقتی یک فرد به حق خودش یعنی پاکیزگی شهری که پیش از هر کس خودش در اون زندگی می کنه ارزشی قائل نیست آیا اصلا می شه انتظار نداشت که تا آخر عمر خودش گاه و بی گاه در خیابان زباله نریزه ؟ آیا از مردی که تعهد خودش رو برای محافظت از همسرش فراموش می کنه می شه انتظار داشت به اون زن و فرزندان مشترکشون آسیب روحی و جسمی نزنه ؟ آیا فردی که در زندان فشار و دردهای زندگیش رو بهانه می کنه برای انکار انسانیتش می شه حتی انتظار داشت پس از خروجش از ندامتگاه در مسیر انسانی گام برداره ؟ در طول تاریخ قوانین همواره تا "سر حد مرگ" برای جلوگیری از بی قانونی مبارزه کردن اما وقتی به تاریخ نگاه می کنیم هیچ چیز به اندازه ی خود قوانین باعث به وجود آوردن بی قانونی نشده. در حالیکه به نظر می رسه قوانین رفتار های غیر انسانی رو کنترل می کنن -از نوع جانیش مثل نسل کشی و از نوع غیر جانیش یا به تعبیر روانشناسی ( جانگیری تدریجی ) مثل گرونفروشی- در واقعیت قوانین هیچ نقشی فراتراز والدینی که برای جلوگیری دسترسی فرزندشون به کلیپ های پ و ر ن ، اینترنت رو جمع می کنن ندارن. اونها چگونه خواهند توانست سینمای پ و ر ن درون اون کودک رو متوقف کنن ؟ قوانین چطور می تونن به رفتار های غیر انسانی نهادینه شده رو متوقف کنن ؟ قوانین فقط توبیخ می کنن. قوانین فقط حکم پلیسی رو دارن که در طول عمرش نهایتا چند دقیقه یک خلافکار به ظاهر گیر میندازن جریمه می کنن و سپس از کنترل همیشگی اون فرد استعفا می دن. صرفا با محدود کردن قوانین وبیانه های اخلاقی هرگز یک روند نهادینه شده حتی در یک جامعه ی کوچک مجازی متوقف نمی شه. هرگز یک پدر نخواهد توانست اشتیاق فرزند خودش رو متوقف کنه حتی اگر در ظاهر و از نظر فیزیکی اینگونه به نظر بیاد. اما چه اتفاقی می افته که تا چند هفته پس از تاسیس مترو در تهران در کمال ناباوری مردم حداقل در فضای مترو آشغال نمینداختن ؟ آیا ریشه ای این اراده ی جمعی چیزی جز مجموعه ای از اراده های فرعی بود ؟ چطور می شه در فضای اینترنت که اینقدر توهین و بی احترامی و هویت های جعلی باب هست سایتی مثل لیون یک حلقه ی دوستی واقعی رو شکل می ده ؟ جایی رو شکل می ده که هرچند کوچک اما اعضای "عضو این حلقه ی دوستی" به همنوع اهمیت می دن. آیا این اراده ی جمعی این حلقه ریشه ای جز تک تک اراده هایی داره که در ساختنش سهیم بودن ؟ آیا بلند بالاترین آرزوهای هستی خواهند توانست حتی "یک تک گام" به اندازه ی "حرکت" موثر باشن ؟ یک فرایند غیر انسانی نهادینه می تونه هر اراده ی خاموش و خفته ای رو شکار کنه و خفش کنه. فردی که میل به انسانیت و اشتیاق درونیش رو از دست داده خیلی راحت می تونه تونه توسط یک فرد دیگه که زندگیش رو باخته شکار بشه تا آلتی باشه برای خود ا ر ضا ئی روانی اون فرد بازنده که فقط با دیدن "شریک در شکستش" آسودگی های موقتی به دست می آره. و ازونطرف فقط یک اراده ی بیدار و حفظ باور نسبت به انسانیت و اشتیاق درون نسبت به خویشتن و همنوع هست که می تونه اراده های خفته ی زیادی رو احیا کنه. وقتی اراده ی جمعی شکل بگیره در هر زمینه ای به اراده ی فردی غیر انسانی غلبه می کنه. وقتی مردم وارد مترو می شن برای اولین بار و می بینن محیط تمیز هست و افراد درون محوطه آشغال روی زمین نمی ریزن اکثرشون به دعوت ناگفته ی حفظ این اراده ی جمعی پاسخ مثبت می دن با "آشغال نریختن". اون وسط معدود افرادی هم که آشغال می ریزن در این اراده ی جمعی در خود مانده می شن یا به جمعیت انسانی مستعد تری برای کارهای غیر انسانی کوچ می کنن و یا از آشغال ریختن خسته می شن! اتفاقی که برای آدمهایی که به روابط چندگانه معتاد شدن می افته در مقطعی از زندگی دیگه از روابط موقت چند گانه "خسته" می شن و به سوی تک رابطه ای پایدار و منسجم سوق داده می شن. وقتی تک تک افراد حلقه ی دوستی این سایت به خلق و حفظ اراده ی جمعی برای "فرهنگ درست فروشی" در این جامعه ی مجازی کوچک تبدیل می شن اونها تبدیل به ذره های ریزی از برف می شن که انسانیتشون ذره ذره اما با بارش مداوم هر سیاهی رو سفید می کنه. برای من چنین اراده ی جمعی در خدمت یک حرکت انسانی هیچ فرقی با اراده ی جمعی که در پایین ترین بخش تصویر زیر می بینید نداره :

1365177354041.jpg

 

این افراد با هر اعتقاد و اخلاق نسبی که دارن به خاطر همین "سعی" در حفظ میراث انسانی "شهدای زنده" هستن. کسی که فرصت این رو داره که به خاطر روابط گستردش و خوش نامیش جنسش رو برای سود شخصیش گرون تر بفروشه اما به خاطر بینایی و نگاه فراگیر تری که از پازل عدالت هستی داره و میلش به انسانیتش این کار رو انجام نمی ده و انصاف رو حتی در قدرت هم رعایت می کنه، با هر اسم و با هر اسمی که عقیدش داره ، با هر گرایشی که داره در نوع خودش و در مسیر ابدی زندگی خودش یک شهید زنده هست.

درود دوست عزیز @};- 

تفکرات و اندیشه های بســــــیار عمیــق و قابل ستایشی داری...

واقعا بهت تبریک میگم  @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود مجدد بر همه دوستان،

نظرات همه دوستان رو تک به تک خوندم، باید بگم که همه از این افزایش قیمت ها کاملاً آگاه هستند.

ببینید، من به شخصه بخش فروش فروم لیون رو موفق می دونم (شاید نظر همه این نباشه) و دلیل اصلی اون آزادی عمل فروشنده هستش چون فروشنده صاحب کالا هستش و هر قیمتی هم بخواد براش می گذاره، شما به عنوان خریدار می تونید با قیمتش کنار بیاید یا نیاید.

ما نمی تونیم قانون قیمت زیر قیمت پایه رو برداریم به چند دلیل ، یک دلیلش ایجاد حرج و مرج در تاپیک ها فروش می شه. دومین دلیلش که شایع هم هست، به اصطلاح ذلیل کردن جنس فروشنده هستش که افرادی میان و قیمت های پایین می دند تا قیمت فرد رو بکشند پایین (حتی در مواردی که واقعاً قیمت خوب بوده) و ...

بعضی نظرات خیلی خشن بود و نمی تونیم کاربران رو مجاب به کاری بکنیم. در دسته ای دیگر از نظرات بیان شده بود که مدیریت به قیمت ورود کنه و پست همه فروشنده ها رو ویرایش کنه. این هم از نظر اخلاقی درست نیست (بیشتر برای کاربران تازه وارد) و هم انرژی و نیروی زیادی از مدیریت می گیره و در بیشتر موارد کل تیم مدیریتی از قیمت کالاها اطلاع 100% نداره.

اگر بیان شد که جدولی درست بشه از سوی کاربران معتمد لیون ، به این معنی نیستش که کسی حق نداره گرونتر و یا ارزون تر از اون جدول خرید و فروش کنه ، بلکه فقط جهت آگاهی همگان یک سری قیمت معیار مشخص می شه که : آقا یا خانم X شمایی که می خواهی فلان قطعه رو بفروشی ، بدون و آگاه باش که قیمت این کالا حدود X تومن هستش حالا 5 تومن بالا ، 5 تومن پایین. که با این سیستم فردی از روی نا آگاهیش نره و جنسی رو گرون بخره یا کسی ارزون بفروشه !!! همین. نمی خوایم کسی رو مجاب کنیم و این سیستم خودش تا حدی جلو گرون و گرون تر شدن رو می گیره ...

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

داداش پوریا بسیار عالی هستش

جدول ایجاد بشه

و یا یه تاپیک ایجاد بشه که قیمت قطعات دسته دوم را از ایجا دریافت کنید و جدول کم کم به روز بشه

و یا کاربرانی بالای اسمشون مشاور قیمت گذار اسمشون بشه.

و حق داشته باشن در تمام موضوعات فروش کالاهای دوستان قیمت منطقی رو اعلام کنن.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

من چند وقت پیش به یه بنده خدایی که اینجا همه به سرش قسم میخورن گفتم بیا منو برای تعیین قیمت قطعاتم راهنمایی کن  ! حتی اونقدر ادب نداشت که حداقل جواب بده بگه آقا من نمی تونم کمکی بکنم یا وقتشو ندارم ,کلاً مکالمه رو ترک کرد !!!!

ویرایش شده توسط gintama
لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود مجدد بر همه دوستان،

نظرات همه دوستان رو تک به تک خوندم، باید بگم که همه از این افزایش قیمت ها کاملاً آگاه هستند.

ببینید، من به شخصه بخش فروش فروم لیون رو موفق می دونم (شاید نظر همه این نباشه) و دلیل اصلی اون آزادی عمل فروشنده هستش چون فروشنده صاحب کالا هستش و هر قیمتی هم بخواد براش می گذاره، شما به عنوان خریدار می تونید با قیمتش کنار بیاید یا نیاید.

ما نمی تونیم قانون قیمت زیر قیمت پایه رو برداریم به چند دلیل ، یک دلیلش ایجاد حرج و مرج در تاپیک ها فروش می شه. دومین دلیلش که شایع هم هست، به اصطلاح ذلیل کردن جنس فروشنده هستش که افرادی میان و قیمت های پایین می دند تا قیمت فرد رو بکشند پایین (حتی در مواردی که واقعاً قیمت خوب بوده) و ...

بعضی نظرات خیلی خشن بود و نمی تونیم کاربران رو مجاب به کاری بکنیم. در دسته ای دیگر از نظرات بیان شده بود که مدیریت به قیمت ورود کنه و پست همه فروشنده ها رو ویرایش کنه. این هم از نظر اخلاقی درست نیست (بیشتر برای کاربران تازه وارد) و هم انرژی و نیروی زیادی از مدیریت می گیره و در بیشتر موارد کل تیم مدیریتی از قیمت کالاها اطلاع 100% نداره.

اگر بیان شد که جدولی درست بشه از سوی کاربران معتمد لیون ، به این معنی نیستش که کسی حق نداره گرونتر و یا ارزون تر از اون جدول خرید و فروش کنه ، بلکه فقط جهت آگاهی همگان یک سری قیمت معیار مشخص می شه که : آقا یا خانم X شمایی که می خواهی فلان قطعه رو بفروشی ، بدون و آگاه باش که قیمت این کالا حدود X تومن هستش حالا 5 تومن بالا ، 5 تومن پایین. که با این سیستم فردی از روی نا آگاهیش نره و جنسی رو گرون بخره یا کسی ارزون بفروشه !!! همین. نمی خوایم کسی رو مجاب کنیم و این سیستم خودش تا حدی جلو گرون و گرون تر شدن رو می گیره ...

 

 

چرا که نه؟ با توجه به اینکه خیلی از مواقع کاربران برای تعیین قیمت جنس دست دوم از لیون برای نشان دادن قیمت آکش بهره میبرند، خیلی عالی میشه که در یک جدول مخصوص کالای دست دوم، بازه ی قیمتی اجناس دست دوم هم معلوم باشه که با استناد به اون جدول، اجناس دست دوم هم برای فروش قیمت گذاری بشه.

 

اتفاقا" این کار باعث میشه خود فروشنده هم ارزش واقعی جنسش رو بدونه، نه توّهم بزنه و نه ضرر کنه و خریدار هم بیخودی چک و چونه نزنه. هرچند از الان پیشبینی میکنم که مثلا" اگر قیمت زده بشه 4850 دویست هزار تومنه، ممکنه دوستی بیاد بگه، نه، 4850 من یه چیز دیگست و یه برند خاصیه و با 7970 برابری میکنه و لای پر غو بوده و آفتاب مهتاب ندیدست و خلاصه هزار و یک بهانه که مرغ من غازه، گرونتر قیمت فروش بزنه. ولی در کل وجودش خیلی خوبه و به مرور باعث نظم دهی در سیستم قیمت گزاری بین کاربرها میشه.

 

من که کاملا" موافقم.

 

امیدوارم هرچه زودتر به همّت شما سرور گرامی، انشاء ا... کلنگ استارت این طرح زده بشه و از ثمراتش همگان بهره مند گردند.

 

باشد که اعضای محترم لیون قدر این زحمات شما و دوستان رو بدانند و از آن بدرستی استفاده کنند.

 

و من ا... توفیق

 

1392.01.17

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود دوستان گلم

از دید شخصیه بنده هر کسی اختیار کالاش رو داره این روند چه عرفا و چه شرعا هم درسته . حالا اگر فروشنده میخواد گرون فروشی کنه چرا وقتمون رو برای چونه زدن باهاش بگیریم نهایتا نمیخریم و این تنها راهه . حالا طرف هر کی میخواد باشه .

 

اونهایی که فکر میکنن کالاشون طلاست خوب بگذارید اینجوری فکر کنن . اگر کسی بره بخره ازشون اون موقعست که مشکل بقیه شروع میشه

 

حالا یه چیزی میگم بین خودمون باشه :D :

چند بار دیدم که شخصی کالایی داره و خودش اومده با یک ای پی دیگه اونو خرید و چند روز بعد کالایی مشابه رو گذاشته برای فروش و لینک فروش قبلی که مثلا برای کاربر دیگه ای بوده رو زیر لینکش میگذاره . مواظب اینجور عوام فریبیها باشید .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه
درود مجدد بر همه دوستان،

نظرات همه دوستان رو تک به تک خوندم، باید بگم که همه از این افزایش قیمت ها کاملاً آگاه هستند.

ببینید، من به شخصه بخش فروش فروم لیون رو موفق می دونم (شاید نظر همه این نباشه) و دلیل اصلی اون آزادی عمل فروشنده هستش چون فروشنده صاحب کالا هستش و هر قیمتی هم بخواد براش می گذاره، شما به عنوان خریدار می تونید با قیمتش کنار بیاید یا نیاید.

ما نمی تونیم قانون قیمت زیر قیمت پایه رو برداریم به چند دلیل ، یک دلیلش ایجاد حرج و مرج در تاپیک ها فروش می شه. دومین دلیلش که شایع هم هست، به اصطلاح ذلیل کردن جنس فروشنده هستش که افرادی میان و قیمت های پایین می دند تا قیمت فرد رو بکشند پایین (حتی در مواردی که واقعاً قیمت خوب بوده) و ...

بعضی نظرات خیلی خشن بود و نمی تونیم کاربران رو مجاب به کاری بکنیم. در دسته ای دیگر از نظرات بیان شده بود که مدیریت به قیمت ورود کنه و پست همه فروشنده ها رو ویرایش کنه. این هم از نظر اخلاقی درست نیست (بیشتر برای کاربران تازه وارد) و هم انرژی و نیروی زیادی از مدیریت می گیره و در بیشتر موارد کل تیم مدیریتی از قیمت کالاها اطلاع 100% نداره.

اگر بیان شد که جدولی درست بشه از سوی کاربران معتمد لیون ، به این معنی نیستش که کسی حق نداره گرونتر و یا ارزون تر از اون جدول خرید و فروش کنه ، بلکه فقط جهت آگاهی همگان یک سری قیمت معیار مشخص می شه که : آقا یا خانم X شمایی که می خواهی فلان قطعه رو بفروشی ، بدون و آگاه باش که قیمت این کالا حدود X تومن هستش حالا 5 تومن بالا ، 5 تومن پایین. که با این سیستم فردی از روی نا آگاهیش نره و جنسی رو گرون بخره یا کسی ارزون بفروشه !!! همین. نمی خوایم کسی رو مجاب کنیم و این سیستم خودش تا حدی جلو گرون و گرون تر شدن رو می گیره ...

عرض احترام دوباره خدمت پوریا جان عزیز و تشکر از جنابعالی برای اهمیت دادن به این موضوع

منم که اولشم گفتم و کاملا موافقم با گفته هاتون و به خصوص با پیشنهادتون در مورد جدول قیمتها که تایین بشه / اینطوری هم فروشنده و هم خریدار با اگاهی بیشتری به معامله میپردازتد و هیچ مشکلی یا هیچ نارضایتی هم بوجود نمیاداطلاع رسانی واقعا در همچین جاهایی موثره

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه
درود دوستان گلم

از دید شخصیه بنده هر کسی اختیار کالاش رو داره این روند چه عرفا و چه شرعا هم درسته . حالا اگر فروشنده میخواد گرون فروشی کنه چرا وقتمون رو برای چونه زدن باهاش بگیریم نهایتا نمیخریم و این تنها راهه . حالا طرف هر کی میخواد باشه .

 

اونهایی که فکر میکنن کالاشون طلاست خوب بگذارید اینجوری فکر کنن . اگر کسی بره بخره ازشون اون موقعست که مشکل بقیه شروع میشه

 

حالا یه چیزی میگم بین خودمون باشه :D :

چند بار دیدم که شخصی کالایی داره و خودش اومده با یک ای پی دیگه اونو خرید و چند روز بعد کالایی مشابه رو گذاشته برای فروش و لینک فروش قبلی که مثلا برای کاربر دیگه ای بوده رو زیر لینکش میگذاره . مواظب اینجور عوام فریبیها باشید .

با سلام و عرض ادب و تبریک سال نو خدمت جناب حسینی

کاملا درسته جناب حسینی بعضی از مسائل رو نمیشه زوری انجام داد و این وظیفه ماهاست که قدم دوم رو برداریم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود

نکته اول، داستان ترمز هست گویا :D ترمز بریده یا ترمز نداره یه همچین چیزی گفت اون دوستمون که مارو سوار قطار کرد این برنامه ها هم از بغلش داره میزنه بیرون .

نکته دوم، واقعا لذت میبرم از نوع برداشت و تفکر مدیر فروم در مورد آزادی چه وقتی که در مورد امتیاز مثبت و منفی نظر دادن چه در مورد موضوع تاپیک که نوشتن هر دو طرف آزادن ( خریدار و فروشنده ) دلیلش رو تو نکته سوم مینویسم .

نکته سوم، دوستمون Uchiha_Madara مطلب زیبا و آرمانگرایانه ای نوشتن چرا آرمانگرایانه ؟ باید در تفاوت ها وشباهتهای دو کلمه "فرهنگ سازی" و "قانون" تامل کنیم . نوشتن که "هیچ چیز به اندازه ی خود قوانین باعث به وجود آوردن بی قانونی نشده" مطلب زیباست ولی از دید واقع گرایانه کل هستی بر اساس چیزهایی که ما ازش به عنوان قوانین اسم میبریم بوجود آمده ممکن هست در تفسیر و برداشت تغییر کنه اما در مفهوم تغییر نخواهد کرد مثل اینکه بگیم من ایستادم و حرکت نمیکنم بله درسته اما نادرست هم هست چون زمین داره حرکت میکنه پس شما هم داری حرکت میکنی این میشه برداشت از مفهوم یا قانون حرکت .

در عالم واقع به قانون نیاز داریم اما گاهی نمیشه قانون وضع کرد ... یک قانون نانوشته وقتی در ذات و مفهوم در محیط درک بشه و اجرا بشه و استمرار پیدا کنه تبدیل میشه به فرهنگ . نیاز هاش چی هست ؟ دانش و آگاهی - آزادی - قضاوت ( تبلیغ آواتارم نیست :D اشاره به چیز دیگرست که تو این مورد اداپتش کردم ) بدون هرکدوم از اینها نوشته یا نانوشته تبدیل میشه به دیکتاتوری .

- دانش و آگاهی : حتما باید کسب کرد و بهش افزود.

- آزادی : اقای حسینی مدیر فروم اشاره کرد که تو این مورد چی هست .

- قضاوت: اون چیزی که به عنوان وجدان به صورت عمومی تو همین تاپیک بهش اشاره شد رو به کار بگیرید .

برای بعضی مسائل نمیشه قانون گذاشت و اگر قانون بگذاریم چون یکی از اون موارد بطور کلی از بین میره میشه دیکتاتوری و مخالفت میشه باهاش در ظاهر یا باطن .

یه راه حل ساده میگه که اون 3 تا مورد رو در اختیار داشته باشی از بدنه در برابر عوامل مخرب ایجاد مقاومت میشه و در واقع اینجا فرهنگ سازی میشه .

اینجا فقط ابزار ها متفاوت هست مثلا آگاهی در این کیس که موضوع تاپیک هست ؟

--(یه ابزار برای تسهیل کسب آگاهی در این مورد) :

دوستان در مورد جدول قیمت صحبت کردند یک تاپیک دیدم که در مورد خرید و فروش که کاربران انجام میدن هست کافی هست در همون تاپیک که رضایت یا عدم رضایتشون رو از معامله ایی مینویسن قیمت رو هم اعلان کنند اینجوری خودش یه جدول میشه که خودش اتوماتیک آپدیت میشه و نیازی هم به زمان و نیرو و ... نداره و میتونه به عنوان یه مرجع استفاده بشه .

و ابزار های دیگه ....

لینک به دیدگاه
Share on other sites

با برچست زدن به یک کاربر ، با تغییر قوانین ، با التماس و قسم دادن به مسائل اعتقادی هر فرد و حتی با صرفا تایید یک حرکت انسانی و حمایت نوشتاری چنین مساله ای که ریشه در تاریخ داد و ستد بشری داره هرگز به عنوان یک روند نهادینه شده متوقف نمی شه. وقتی یک فرایند نهادینه می شه به انتقاد "اهمیت نمی ده". آیا کسی قادر هست فرایند از بین رفتن پاکیزگی شهر که از حقوق ابتدایی هر شهروندی هست رو حتی با منبع مالی و نیروی انسانی بی شمار متوقف کنه ؟ وقتی به شهرهای پر جمعیت وطن نگاه می کنیم که آینه ی اصلی کشور رو شکل می دن به پاسخ می رسیم. وقتی یک انسانی از انسانیت خودش به خاطر "خستگی روحی" انصراف می ده مستعد تبدیل شدن به هر موجودی می شه. ریچارد رامیرز که یکی از بزرگترین و نام آورترین قاتلان زنجیره ای تاریخ ایالات متحده هست آیا از روز اول قاتل زنجیره ای به دنیا اومد ؟ آیا ریشه ی نسل کشی او توسط بریدن از انسانیت خودش پایه ریزی نشد ؟ وقتی اراده درونی فرد نسبت به تعهد خودش به انسانیتش حتی با دیدگاه و زمینه ی نسبی که بهش رسیده توسط خویشتن صلب می شه چنین فردی هرگز به اراده ی جمعی اهمیت نمی ده. وقتی یک فرد به حق خودش یعنی پاکیزگی شهری که پیش از هر کس خودش در اون زندگی می کنه ارزشی قائل نیست آیا اصلا می شه انتظار نداشت که تا آخر عمر خودش گاه و بی گاه در خیابان زباله نریزه ؟ آیا از مردی که تعهد خودش رو برای محافظت از همسرش فراموش می کنه می شه انتظار داشت به اون زن و فرزندان مشترکشون آسیب روحی و جسمی نزنه ؟ آیا فردی که در زندان فشار و دردهای زندگیش رو بهانه می کنه برای انکار انسانیتش می شه حتی انتظار داشت پس از خروجش از ندامتگاه در مسیر انسانی گام برداره ؟ در طول تاریخ قوانین همواره تا "سر حد مرگ" برای جلوگیری از بی قانونی مبارزه کردن اما وقتی به تاریخ نگاه می کنیم هیچ چیز به اندازه ی خود قوانین باعث به وجود آوردن بی قانونی نشده. در حالیکه به نظر می رسه قوانین رفتار های غیر انسانی رو کنترل می کنن -از نوع جانیش مثل نسل کشی و از نوع غیر جانیش یا به تعبیر روانشناسی ( جانگیری تدریجی ) مثل گرونفروشی- در واقعیت قوانین هیچ نقشی فراتراز والدینی که برای جلوگیری دسترسی فرزندشون به کلیپ های پ و ر ن ، اینترنت رو جمع می کنن ندارن. اونها چگونه خواهند توانست سینمای پ و ر ن درون اون کودک رو متوقف کنن ؟ قوانین چطور می تونن به رفتار های غیر انسانی نهادینه شده رو متوقف کنن ؟ قوانین فقط توبیخ می کنن. قوانین فقط حکم پلیسی رو دارن که در طول عمرش نهایتا چند دقیقه یک خلافکار به ظاهر گیر میندازن جریمه می کنن و سپس از کنترل همیشگی اون فرد استعفا می دن. صرفا با محدود کردن قوانین وبیانه های اخلاقی هرگز یک روند نهادینه شده حتی در یک جامعه ی کوچک مجازی متوقف نمی شه. هرگز یک پدر نخواهد توانست اشتیاق فرزند خودش رو متوقف کنه حتی اگر در ظاهر و از نظر فیزیکی اینگونه به نظر بیاد. اما چه اتفاقی می افته که تا چند هفته پس از تاسیس مترو در تهران در کمال ناباوری مردم حداقل در فضای مترو آشغال نمینداختن ؟ آیا ریشه ای این اراده ی جمعی چیزی جز مجموعه ای از اراده های فرعی بود ؟ چطور می شه در فضای اینترنت که اینقدر توهین و بی احترامی و هویت های جعلی باب هست سایتی مثل لیون یک حلقه ی دوستی واقعی رو شکل می ده ؟ جایی رو شکل می ده که هرچند کوچک اما اعضای "عضو این حلقه ی دوستی" به همنوع اهمیت می دن. آیا این اراده ی جمعی این حلقه ریشه ای جز تک تک اراده هایی داره که در ساختنش سهیم بودن ؟ آیا بلند بالاترین آرزوهای هستی خواهند توانست حتی "یک تک گام" به اندازه ی "حرکت" موثر باشن ؟ یک فرایند غیر انسانی نهادینه می تونه هر اراده ی خاموش و خفته ای رو شکار کنه و خفش کنه. فردی که میل به انسانیت و اشتیاق درونیش رو از دست داده خیلی راحت می تونه تونه توسط یک فرد دیگه که زندگیش رو باخته شکار بشه تا آلتی باشه برای خود ا ر ضا ئی روانی اون فرد بازنده که فقط با دیدن "شریک در شکستش" آسودگی های موقتی به دست می آره. و ازونطرف فقط یک اراده ی بیدار و حفظ باور نسبت به انسانیت و اشتیاق درون نسبت به خویشتن و همنوع هست که می تونه اراده های خفته ی زیادی رو احیا کنه. وقتی اراده ی جمعی شکل بگیره در هر زمینه ای به اراده ی فردی غیر انسانی غلبه می کنه. وقتی مردم وارد مترو می شن برای اولین بار و می بینن محیط تمیز هست و افراد درون محوطه آشغال روی زمین نمی ریزن اکثرشون به دعوت ناگفته ی حفظ این اراده ی جمعی پاسخ مثبت می دن با "آشغال نریختن". اون وسط معدود افرادی هم که آشغال می ریزن در این اراده ی جمعی در خود مانده می شن یا به جمعیت انسانی مستعد تری برای کارهای غیر انسانی کوچ می کنن و یا از آشغال ریختن خسته می شن! اتفاقی که برای آدمهایی که به روابط چندگانه معتاد شدن می افته در مقطعی از زندگی دیگه از روابط موقت چند گانه "خسته" می شن و به سوی تک رابطه ای پایدار و منسجم سوق داده می شن. وقتی تک تک افراد حلقه ی دوستی این سایت به خلق و حفظ اراده ی جمعی برای "فرهنگ درست فروشی" در این جامعه ی مجازی کوچک تبدیل می شن اونها تبدیل به ذره های ریزی از برف می شن که انسانیتشون ذره ذره اما با بارش مداوم هر سیاهی رو سفید می کنه. برای من چنین اراده ی جمعی در خدمت یک حرکت انسانی هیچ فرقی با اراده ی جمعی که در پایین ترین بخش تصویر زیر می بینید نداره :

1365177354041.jpg

 

این افراد با هر اعتقاد و اخلاق نسبی که دارن به خاطر همین "سعی" در حفظ میراث انسانی "شهدای زنده" هستن. کسی که فرصت این رو داره که به خاطر روابط گستردش و خوش نامیش جنسش رو برای سود شخصیش گرون تر بفروشه اما به خاطر بینایی و نگاه فراگیر تری که از پازل عدالت هستی داره و میلش به انسانیتش این کار رو انجام نمی ده و انصاف رو حتی در قدرت هم رعایت می کنه، با هر اسم و با هر اسمی که عقیدش داره ، با هر گرایشی که داره در نوع خودش و در مسیر ابدی زندگی خودش یک شهید زنده هست.

 

با اجازه ی شما متنتان را می خواهم امضای خودم کنم. مطلب خیلی تاثیر گذاری بود. گرچه با اشاره به تاریخ، تاریخ عوض نمی شود.

ممنون. 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

همچنین بایستی بیفزایم که طبق آنچه که در مدیریت هم  به آن اشاره می شود عامل تاثیر گذاری یک عمل به عامل سیاسی ، اجتماعی و ارزش نسبی آن کار بستگی دارد.

سیاسی به این معنی که کسی که این کار را انجام می دهد چقدر طرفدار دارد. کسانی که بدین طریق تابع مطلقه ی فرد یا چیز معروف شده اند hard line می گویند که اتفاقا بیشتر اراده های جمعی هم متاسفانه به این شکل رخ می دهند و این امر مستقل از انسانیت و ... است.

اجتماعی به این معنی که چند نفر در یک جمع مشترک آن کار را انجام می دهند. به عنوان مثال همان آشغال ریختن خودتان در شهر اگر کسی ببیند که عده ای یا گروهی در شهر آشغال می ریزند ولی به تبع آن مجازات نمی شوند، آنگاه آن فرد نیز خود به خود و بی اراده در شهر آشغال می ریزد. ویرایش: یا در استادیومی که گروهی شروع به دشنام دادن می کنند آن فرد مورد نظر نیز خود به خود تحریک می شود و دشنام می دهد.

نسبی به این معنی که ممکن است هر فردی با توجه به تجارب و شغلی که دارد یک کار یا عمل را جدی بگیرد یا اینکه بی اهمیت از کنار آن بگذرد.

مثال "با بچه خرس بازی نکن" ممکن است برای بسیاری مسخره به نظر بیاید ولی برای یک فرد نگهدارنده ی باغ وحش یا یک شکارچی بسیار مهم بوده و آن را جدی می گیرد(دلیلش هم این است که مادر خرس بوی شما را روی بچه اش حس می کند و ...)

البته این حرف ها بیشتر اعتقاد به جبر گرایی است ولی در عمل در بسیاری از موارد رخداده در جامعه مشابهش دیده می شود.

 

انسان دارای والاترین حس اختیار است. تنها موجودی است که می تواند تا حد مرگ "با اراده ی خود" گرسنگی و ریاضت بکشد، با اراده ی خود به خودش زیان برساند یا سود برساند و خلاف امیال شخصی خود عمل کند، ولی متاسفانه انسان های کمی را دیدم که از اراده ی خود استفاده ی لازم را ببرند. 

ویرایش شده توسط ali2551
لینک به دیدگاه
Share on other sites

یعنی راحت 2 تا کتاب فلسفی تحلیلی مشتی از این تاپیک میشه استخراج کرد :blink: 

 

با توجه به بالا رفتن سطح تاپیک نسبت به کلمات استفاده شده در عنوان (مانند ترمز دستی)، پیشنهاد میشه کلاس عنوان تاپیک هم بالا بره و به: "بررسی جامع فلسفه ی گرانفروشی در آیینه ی انسان دهه ی 90 خورشیدی" تغییر پیدا کنه.

ویرایش شده توسط ARMIN2012
لینک به دیدگاه
Share on other sites

ظاهرا تاپیک سیر تحولی به خودش گرفته...

خدمت دوستان عارضم, قانون وضع کردن در هر محیط و جامعه ای اعم از سیاسی , اقتصادی,اجتماعی کاری بسیار سهل و آسانه...ولی موقعی برای این قانون میتونیم ارزش قائل بشیم که مجموع این تفکرات و پاراگرافها از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل بشه و اجرایی شدنش رو شاهد باشیم...

نتیجه اجمالی این گفته ها اینه که در بعضی مواقع میشه با جبر,فرهنگ سازی کرد...

یه نمونه کوچولو :در کشور عربستان که بوئی از آداب و فرهنگ نبردن ,وقتی شئ ای یا چیزی رو گم میکنی یا بر حسب اتفاق در مکانی فراموش میکنی,99% احتمال پیدا کردنش وجود داره...نه بخاطر فرهنگ  عربها ,بلکه فقط بخاطر ترس از شدت مجازات در نظر گرفته شده...

 

کل مطلب در مورد قانون:

 

1-فکر کردن بی ارزشه

2-نوشتن بی ارزشه

3-حرف زدن بی ارزشه

_____________________

همه 3 گزینه بالا در اجرا و اعمال کردنش ارزشمند میشه

 

 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام آقا من یک کارت 6950 HIS رفرنس 2گیگ دارم که نزدیک دوسال کار کرده میخواستم ببینم که اگه بخوام بفروشم چند قیمت بدم اگه میشه راهنمایی کنید ممنون میشم .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

یعنی راحت 2 تا کتاب فلسفی تحلیلی مشتی از این تاپیک میشه استخراج کرد :blink: 

 

با توجه به بالا رفتن سطح تاپیک نسبت به کلمات استفاده شده در عنوان (مانند ترمز دستی)، پیشنهاد میشه کلاس عنوان تاپیک هم بالا بره و به: "بررسی جامع فلسفه ی گرانفروشی در آیینه ی انسان دهه ی 90 خورشیدی" تغییر پیدا کنه.

=))  =))  =))

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود دوستان گلم

از دید شخصیه بنده هر کسی اختیار کالاش رو داره این روند چه عرفا و چه شرعا هم درسته . حالا اگر فروشنده میخواد گرون فروشی کنه چرا وقتمون رو برای چونه زدن باهاش بگیریم نهایتا نمیخریم و این تنها راهه . حالا طرف هر کی میخواد باشه .

 

اونهایی که فکر میکنن کالاشون طلاست خوب بگذارید اینجوری فکر کنن . اگر کسی بره بخره ازشون اون موقعست که مشکل بقیه شروع میشه

 

حالا یه چیزی میگم بین خودمون باشه :D :

چند بار دیدم که شخصی کالایی داره و خودش اومده با یک ای پی دیگه اونو خرید و چند روز بعد کالایی مشابه رو گذاشته برای فروش و لینک فروش قبلی که مثلا برای کاربر دیگه ای بوده رو زیر لینکش میگذاره . مواظب اینجور عوام فریبیها باشید .

!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! :blink:  :wacko:

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود پوریا جان خوبی شما ؟؟؟؟؟ 

 

دیدم تاپیکو زدی گفتم یه درد دلیم ما وا بکنیم اینجا . 

 

ببین راستش یه حقیقتی هست که ما مردم ایران هیچ وقت حس اتحاد نداریم . هیچ وقت دوست نداریم که در برابر یک مشکل که مثل سنگ میاد جلو راهمون رو میگیره با همبستگی و مقاومت از بین ببریمش . به مثال ساده همه به فکر خودمونیم فقط و هیچکس حس همبستگی نداره . 

 

بگذار یه مقدار از بازار it در بیایم و ببینیم که تو این چهار سال به مردم چه گذشت . 

 

ببین عزیز در این چهار سالی که گذشت استارت یک طرح تو دولت زده شد به نام هدفمندی یارانه ها به منظور پوشش قشر فقیر جامعه . به این صورت که با یک دسته بندیه نا عادلانه بسیاری از مردم که حتی در دهک های پایین جامعه بودند هم درخوشه مرفحین قرار گرفتن . اگر مردم ما از همون اول مقاومت میکردند با اجرای این طرح و به قول گفتنی چندرقاض یارانه ای که به حسابشون ریخته میشد رو استفاده نمیکردن و با این کار مخالف بودن خودشون رو با اجرای این طرح اعلام میکردن . آیا ما الآن این وضع رو داشتیم که باید یک لیتر شیر رو بخریم 1800 تا 2 تومن . یک تخم مرغ رو بخریم 300 تومان دانه ای . یا یک نان سنگک رو که کمترین نیاز افراد یک جامعه هست رو بخریم 600 تومان ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

اگر همون زمان که خوشه بندی انجام میشد و بسیاری از افراد ناعادلانه در خوشه 3 قرار گرفته بودند اعتراض میکردند به این وضع آیا باز هم چنین میشد که ما به گوشت خوراکی خودمون نیازمند باشیم ؟؟؟؟؟؟؟؟

 

یا مثلا اگر بخواهیم طرح سهمیه بندیه سوخت رو در نظر بگیریم . اگر مردم از همون اول مخالفت میکردن آیا الآن قیمت سوخت این مقدار بود ؟؟؟؟؟ فراموش نکن که ما در 8 سال پیش . بنزین رو لیتری 40 ریال میزدیم و الآن همون بنزین رو باید لیتری 700 بخریم . آیا این تقصیر مردم ما نیست که مقاومت نکردند؟؟؟؟؟

 

 

بذار یه مثل از مردم ایتالیا بزنم . زمانی که  طرح هدفمندی یارانه در ایتالیا هم اجرا شد . تورم به شکل کمرشکنی بالا رفت به طوری که قیمت آب هم در ایتالیا برای مردم گذاف بود . مردم در واکنش به این طرح در حدود یک ماه هیچگونه خریدی نداشتند و دولت ایتالیا با دیدن کم شدن سطح تقاضا سریعا طرح هدفمندی رو برداشت تا تورم شکسته بشه . و این بود که مردم با سماجت تمام کمر گرانی رو شکستن . 

 

پس اینجا اگر ترمز اون گرونیه کشیده نمیشه باز هم تقصیر همون مردم ماست که میان 5970 میخرن 800 تومن و تخم مرغ هم میخرن 300 تومن و انگار نمیخوان اتحاد کنن که سطح تقاضا رو بیارن پایین تا دلال ها ناچار به شکوندن قیمت ها بشن و دولت هم طرح های سودجویانه خودش  رو برداره . 

 

ببین عزیز کسانی هستن توی این مملکت حق ما هایی که داریم در طبقه متوسط زندگی میکنیم رو میگیرند . خیلی از افراد که اسم هم نمیبرم به دلیل اینکه به جنگ رفتن و در سیستم بودن و یک چرخه رو طی کردن تا بالای این سیستم رسیدن دارن حق منو تو همه ی ما ها رو میخورن و با خورده شدن حق ما خب دیگه معلومه که ما باید  بدویم نا به حق خورده شدمون برسیم . 

 

مصداق ساده همه ی اینها در زندگی روز مره تمام ما ها هست . 

 

بنزین . یارانه . مرغ . گوشت . نان و....

 

اگر بخواهیم بگیم که گرونی تو جامعه تقصیر دلال هاست اشتباه کردیم و باید گفت که تقصیر مردم ماست که با نجومی بودن رقم ها باز هم استقبال میکنن از همه چیز . 

دلال هم زمانی که میبینه هنوز سطح تقاضا بالاست برای اینکه سود خودش رو بالا ببره باز هم رقم رو بالا میبره . 

 

حال قطعات کامپیتور و بازار دیجیتال نیاز پایینی در یک جامعه هست . اگر بریم به سطوح بالاتر مثل خوراک و پوشاک و... میبینیم که دلالی همه جا رو گرفته . همه ما ها به سمت دلال شدن میریم برای امرار معاش خودمون . 

حال قطعات کامپیوتر هم یک جزئ کوچکی از بازار این جامعه که خراب میشه . 

 

برای مثال خودم رو. مثال میزنم که یادمه حول هوش مرداد بود که دو تا maximus v gene آورده بودم یکی برای استفاده خودم و یکی برای فروش . هر کدوم از اونها در اون زمان برای خودم درومد 550 تومن . وقتی یکیش رو برای فروش به یکسری که دنبالش بودن پیشنهاد میدادم در اون زمان به قیمت 750 تومان یعنی 200 توما بالای قیمت خریدم رسیدم . یعنی انگار نه انگار که مردم نباید چنین قطعه ای رو به اجبار بخرن . من هم که دیم اینطوری هست اون رو برای خودم نگه داشتم و استفاده کردم . 

 

باور کنید ضعف از ماست که باید با نخریدن همه چیز رو درست کنیم . 

 

موفق باشید . باتشکر . 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مهمان
This topic is now closed to further replies.
 اشتراک گذاری


×
×
  • اضافه کردن...