رفتن به مطلب

خداحافظی


Poorya_Lion
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

به نام خدا


 


درود(که در اصل معادل فارسی واژه سلام هست)


** دوستانی که تازه عضو شدند و بنده رو نمیشناسند لازم نیست وقتشون رو بگذارند برای خوندن، این تاپیک فقط جهت درد دل با دوستان قدیمی تر تشکیل شده.


به خدا خیلی سخته بعد از بیشتر از 6 سال فعالیت در جایی، با دوستایی که اونجا داری خداحافظی بکنی. توی چند وقت اخیر اینقدر درگیری کاری و مشغله های زندگی داشتم که نرسیدم به رسم ادب از دوستان کسب تکلیف و باهاشون خداحافظی بکنم. البته داستان خداحافظی بنده از شما عزیزان، برمیگرده به حدود یک سال و نیم پیش که به اسرار آقای حسینی من در جمع دوستان باقی موندم. این بار هم قبلش، از ایشون اجازه این کار رو گرفتم و با بیان دلایل خودم به سعید عزیز ازشون اجازه گرفتم. سعید گفت "مثل همون کاری که برای خداحافظی اکانت اورکلاکینگ Amateurs کردی، برو مدال هات رو بچسبون روی سینت بگو من این کارهارو کردم و خداحافظی کن" ولی من اینجا کاری رو برای مدال برای بچه ها نکردم، اگر توی اورکلاکینگ مدال یا مقامی گرفتیم، همه بچه ها لیون گرفتن، اینجا مدیران حقوق نمی گرفتند و نمی گیرند، اینجا مدیران هم کاربر هستند، پس برای مدال اینجا نیومدن.


 


لیون خونه ی من:


Poorya_Lion ، هر جا عضو بودم نام کاربریم پسوند لیون رو داشت، به دلیل اینکه احساس تعلق به لیون می کردم.


آواتارم، همه جا آواتارم فروهر(بخوانید فَروِهَر) بوده. بعضی مواقع در فروم های خارجی و یا hwbot فعالیت می کردم گفتم شاید برای دوستان خارجی هم جالب باشه تا با بخشی از فرهنگ و قدمت تاریخی ما ایرانی ها آشنا بشن. انشالله همه ما همونطور که 12 امام و 14 معصوممون رو حفظیم تاریخ رو هم خونده باشیم و از حفظ باشیم.


 


تاریخچه:


من پوریا شعبانی متولد 26 مرداد 1367 کارم رو از اردیبهشت 1386 در لیون کامپیوتر با انبار داری شروع کردم. کار توی بازار سخت بود ولی برای من شیرین بود. یادم نمی ره وقتی قبل تر می رفتم بازار رضا، کارت GTX8800 رو پشت ویترین ها می دیدم پاهام شل می شد. وقتی رفتم توی بازار(برای کارگری) دیگه می تونستم برای مشتری هایی که می خریدن، کارت رو بیارم و از نزدیک قطعاتی رو که بهشون علاقه داشتم رو در دست بگیرم. حس خیلی خوبی بود. همونطور که همتون توی ذهنتون سیستم رویاهاتون رو می بندین منم می دیدم که مشتری ها سیستم های رویایی من رو برای خودشون می بندن و می بردند تا ازش استفاده بکنند. بعد از مدتی با دید خوبی که سعید حسینی عزیز داشت و تسلط من بر زبان انگلیسی، پشت میز نشین شدم و خبر و مقاله ترجمه کردم. چون با عشق این کار رو می کردم به جرگه نوشتن وارد شدم. این بار خودم شروع کردم به نوشتن. یادم نمی ره اولین مقاله ای که نوشتم پر از غلط های فنی بود. این قدر ازم ایراد گرفتند که واقعاً دمشون گرم، دستشون درد نکنه که اگه نبودند بهتر و بهتر نمی نوشتم و پیشرفت نمی کردم. کم کم یکی دو تا مقاله در رابطه با اورکلاکینگ خوندم و به اورکلاکینگ علاقه مند شدم. در کنار کارم به شکل آماتور اورکلاکینگ کردم و ازش لذت بردم. بعدش واردات کالا رو با پیشنهاد برند ZOTAK به سعید عزیز شروع کردیم. بله لیون کامپیوتر اولین وارد کننده تعداد بالای زوتاک به ایران بود و بعد از اینکه این برند رو جا انداختیم، بعدش آواژنگ دست گذاشت روی برند و ... .  همه این اتفاقات بین سال های 86 تا 88 که از لیون کامپیوتر به خواست خودم بیرون اومدم افتاد. سعی کردم بعد از خروجم تا حد زیادی تمرکزم رو روی تحصیلات دانشگاهی متمرکز کنم تا در سال 92 لیسانس خودم رو در رشته IT از دانشگاه رودهن گرفتم. اوایل سال 89 بود که با صابر آذین آشنا شدم و باعث شد که چشم های من به دنیای جدید به نام اکستریم اورکلاکینگ باز بشه. شاگرد زیاد داشت ولی شاید هیچ کدومشون مثل من سوال های دقیق و اعصاب خورد کن نمی پرسیدند. یک بار توی یک مقاله 5850 Twin Frozr که همه زیرش کلی به به و چه چه کرده بودن و صابر نوشته بود، رفتم و گفتم آقا این فن کولر که نوشتی 5 پره داره در اصل 11 پره داره، گفت آفرین این نشون می ده کل این جماعت متن رو درست نخوندن فقط تو درست نشستی و خوندی... وارد داستان حرفه ای اورکلاکینگ شدیم و ابتدا سعی کردیم با همه دوست باشیم و دوست بمونیم ولی هرکسی از ما جدا شد خودش خواست که با ما نباشه، من توی این داستان فهمیدم که توی ایران حداقل توی این بحث کار گروهی و تیمی با تیم های دیگه جواب نمی ده. با دو نقطه مقابل برتری جویی و دوستی در درون خودم مواجه شدم. یک حس برتری جویی هی به من می گفت برو بالا و بالا و بالاتر از طرفی ژاپنی ها و استرالیایی ها و برزیلی ها رو می دیدم که با هم می شینن و اورکلاک می کنند حتی اگر با هم دوست نباشند!!! راستیتش خیلی سعی کردم این جو رو راه بندازم ولی نشد، دلیلش در ذهن خودم میانگین پایین سنی اورکلاکرها در ایران بود، یا قالباً بچه بودند یا در سن بلوغ که احساساتشون به جای فکرشون تصمیم گیرنده بود. اوایل با سالار عزیز اورکلاک می کردم و به دلایل شخصی سالار از ما جدا شد(امیدوارم هرجا هست موفق و پیروز باشه) بعد از یک دوره کوتاه 2 ساله و تدریس درس زبان در یک آموزشگاه زبان، از ابتدای سال 90 به شرکت سیاره سبز(گرین) رفتم و در بخش R&D این شرکت شروع به کار کردم. همیشه می ترسیدم از اینکه این رو بگم چون می ترسیدم دوستان فکر کنند اگر پیشنهادی در زمینه پاور یا کیس می دم با نیت هستش ولی بارها و بارها(حتی پ.خ هاش هم هست) اگر محصول بهتر دیگه ای بوده(چه از لحاظ قیمتی و عملکردی) اون ها رو پیشنهاد دادم. توی این شرکت خیلی سعی کردم تا نیازها و درد دل های شما عزیزان رو هم منتقل کنم.


 


دلیل فعالیت:


والا راستیتش، فکر کنم سال 88 یا 89 بود که 2 تا از مدیران لیون، زمانی که من و مهرداد خسروی و سعید حسینی یک جورایی تنها کسانی بودیم که فروم رو می گردوندیم، مجموعه را تنها گذاشتند و به فروم همسایه رفتند(البته اون مجموعه پابرجا نموند) اونجا با خودم عهد کردم تاجایی که می تونم هم فنی و علمی جوری فعالیت بکنم که لیون نمونه بشه.


 


دلیل خداحافظی:


هر شروعی یک پایانی داره، این چند وقت درگیری های شخصی و مشغله من اجازه سر زدن به سایت و فروم رو به بنده نمی داد به همین دلیل تصمیم به خداحافظی گرفتم. یادم نمی ره، فکر کنم تابستون بود، اومدم توی فروم، یک تاپیک راجب عدم تصویر گرفتن سیستم دیدم، تا اومدم پست بدم، دیدم 3 پست ارسال شد و راهنمایی های دقیق و درستی توسط دوستان توش انجام شد، دوباره که داشتم سرچ می کردم، یک تاپیک راجب پاور دیدم که یکی از دوستان مشکلی باهاش داشت مجدد این اتفاق تکرار شد، دیدم واقعاً اینقدر سطح علمی بچه های فروم بالاتر از بنده رفته که من واقعاً توی خیلی از جاها حرفی برای گفتن در مقابل دوستان ندارم و واقعاً این رو عرض می کنم اون لحظه یکی از شیرین ترین لحظات زندگی مجازی من بود. بعضاً از سعید عزیز و بعضی از بچه ها شندیم که شایعه شده بنده با تیم مدیریتی و بهترین دوستانم به مشکل برخوردم که نمیام که 100% این موضوع رو تکذیب می کنم. من با تیم مدیریتی از قبل هم بیشتر دوستم. از مهرداد خسروی عزیز(قدیمی ترین عضو تیم مدیریتی که وجودش برای فروم برکته)، سعید حسینی (که اگر نبود من الان به جایی که رسیدم به هیچ عنوان نمی رسیدم)، حامد قربانی(این آدم عشق منه)، هومن گرجی دوست داشتنی(اخلاق و ادب براش حرف اول رو می زنه، لامصب اینقدر با ادبه آدم خجالت می کشه :D )، مهدی و محمد معتمدی(برادارن معتمدی که بیشتر از هر کاربری از لحاظ رفاقتی با من نزدیک و صمیمی هستند) و در آخر صابر آذین(که همیشه از لحاظ فنی و علمی 10 پله از من جلوتر بوده و تنها استادی هستش که هیچ وقت نمی شه از شاگردش عقب بمونه)


 


خداحافظی:


خوب دوستان شاید این آخرین پست من باشه، شاید هم روزی بیاد که من به جمع خوبه شما برگردم(اگر شرایط زندگی اجازه بده و صلاح بر برگشت باشه) و از اطلاعات شما عزیزان استفاده کنم. من لهنم یک مقدار توی فضای مجازی تند و تیز بود، یکی از عزیزان یادم بعد از گردهمایی لیون اومد توی فروم نوشت، پوریا اون آدم بد اخلاق و خشن توی اینترنت نیستش و از نزدیک مهربونه. برای لهن سفت و سخت هم دلیل داشتم و دلیلش هم این بود که ما توی فضای مجازی با همجور آدمی سروکار داریم و در صورتی که بیشتر وقت ها داستان رو شل بگیریم ممکن هرج و مرج اتفاق بیوفته. من به شکل کلی شاید از اول مدیریتم تا به حال زیر 10 نفر رو بن کردم اون هم بیشتر به دلیل بی احترامی و الفاظ بد بوده. به هر حال من اینجا از همه عزیزان می خوام حلالیت بطلبم، اگر حرفی زدم که ناراحت شدید ازتون پوزش می خوام، اگر رنجیدید از من، من رو ببخشید، اگر حقی از کسی ضایع کردم بفرمایید تا جبران کنم.


 


یا حق @};-


لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

سلام آقا پوریا

هرچند ناراحت کننده بود اما برات آرزوی موفقیت دارم.،آدما میان و میرن اما رفتارهای قشنگشون همیشه در یادها می مونه،مطمئن باش همیشه بیادت خواهیم بود

 

هرجا که هستی امیدوارم تندرست،پیروز و شادکام باشی @};-

ویرایش شده توسط خبات کریمی
لینک به دیدگاه
Share on other sites

پوریا جان

امیدوارم هر جا که هستی سلامت و موفق باشی.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود پوریای عزیز @};-

اون شوک  خداحافظی از دنیای حرفه ای اورکلاکینگ هنوز درست واسه ما جا نیوفتاده بود دوباره این مسئله جدید رو مطرح کردید :(  با قاطعیت میگم وجودتون نعمتی بود برای فروم.چه از نظرکمک به سایر کاربران چه از نظر نظارت به قوانین وبحث مدیریتی

خود من بعد از اون جریان اخراج وبخشش شما فهمیدم چه روح بزرگی دارین وشخصیتتون بسیار واسم جذابیت پیدا کرد.کاش میشد دوباره برگردین به خونه خودتون :crying: :crying: :crying: :crying: :crying:

واسه کاربران اینجا پوریا لیون هیچوقت فراموش شدنی نیست @};- @};- @};- @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

هر کجا هستی موفق و پیروز باشی، :Peace Sign: 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود

پوریا داداش این چه کاریه ! من فکر کردم همون پست قبلی راجب خداحافظی از اوورکلاکینگ رو یکی بالا آورده ! توقع نداریم تو این وضعیت مدیر با ارزشی مثل شما رو از دست بدیم .میدونم زندگی و شرایطش باعث این تصمیم شده ولی نگید خداحافظی همین حضور حتی هفته ای یه بار به کاربرا امید و همبستگی میده .

همه شما رو دوست دارن و میدونن که باعث سر بلندی مملکت و فروم هستی .

هر جا هستی سالم و سلامت و موفق باشی ولی به در خواست کاربرا و دوستان نظری داشته باش لطفا

ویرایش شده توسط teknesian
لینک به دیدگاه
Share on other sites

دسته که من کامل نمیشناسمتون ولی توی فروم پیگیر کارهای مدیریتی شما بودم

امیدوارم این رفتن به نفع شما و باعث پیشرفتتون بشه. . . .

خدا یار و نگهدارتون باشه. . . . .

ویرایش شده توسط Mustang GT
لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود  پوریا جان

 

هفته پیش فروشگاه لیون بودم و جویای حال شما بودم آقا بهنام گفتن شما امروز اینجابودید و رفتید قسمت نبود ببینمتون کلی هم باهاتون کار داشتم.

 

میخواستم بیام{گرین}که قسمت نشد.

 

رفتم پیش جناب کاشانی یه سر به ایشون بزنم {پاساژ ایران}جویای حال شما هم بودم از ایشون؛

 

فروم بدون شما واقعا سوت وکوره؛

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام من خیلی وقت نیست که توی فروم عضوم ولی الان خیلی از اون روزی که اولین بار لیون و فروم عالی اون را دیدم و هرروز بهش سر میزنم میگذره. با این که واقعا از ته قلبم دوست دارم شما همچنان با بودنتون فروم را منور کنید ولی به نظرتون احترام میذارم و کاری نمیتونم بکنم جز اینکه ارزوی موفقیت در همه مراحل زندگی را برای شما داشته باشم . یا حق

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام بر پوریای عزیز استاد گرامی .

انقدر شخصیت دوست داشتنی و با معرفتی هستید پوریا جان که واقعا دوستی با شما باعث افتخار من هست

خاطرات بسیار شیرینی که در دفتر لیون در کنار هم و استاد عزیزم صابر جان و بقیه بچه ها داشتیم هرچند برای چندین سال پیش بود ولی برای من انقدر شیرین بود که انگار همین دیروز بوده .

همیشه از شما استادان دوست داشتنیم مطلب یاد گرفتم و میگیرم و همیشه سپاس گذار زحمت های شما بودم و هستم .

هرجا هستی با کمک خدا موفق و سلامت و شاد باشی .

باز هم از تمام زحمت هایی که برای هموطنان عزیز کشیدید و میکشید ممنونم و قدرشناس هستم .

در پناه خدا .

ویرایش شده توسط Monk
لینک به دیدگاه
Share on other sites

 

به نام خدا

 

درود(که در اصل معادل فارسی واژه سلام هست)

** دوستانی که تازه عضو شدند و بنده رو نمیشناسند لازم نیست وقتشون رو بگذارند برای خوندن، این تاپیک فقط جهت درد دل با دوستان قدیمی تر تشکیل شده.

به خدا خیلی سخته بعد از بیشتر از 6 سال فعالیت در جایی، با دوستایی که اونجا داری خداحافظی بکنی. توی چند وقت اخیر اینقدر درگیری کاری و مشغله های زندگی داشتم که نرسیدم به رسم ادب از دوستان کسب تکلیف و باهاشون خداحافظی بکنم. البته داستان خداحافظی بنده از شما عزیزان، برمیگرده به حدود یک سال و نیم پیش که به اسرار آقای حسینی من در جمع دوستان باقی موندم. این بار هم قبلش، از ایشون اجازه این کار رو گرفتم و با بیان دلایل خودم به سعید عزیز ازشون اجازه گرفتم. سعید گفت "مثل همون کاری که برای خداحافظی اکانت اورکلاکینگ Amateurs کردی، برو مدال هات رو بچسبون روی سینت بگو من این کارهارو کردم و خداحافظی کن" ولی من اینجا کاری رو برای مدال برای بچه ها نکردم، اگر توی اورکلاکینگ مدال یا مقامی گرفتیم، همه بچه ها لیون گرفتن، اینجا مدیران حقوق نمی گرفتند و نمی گیرند، اینجا مدیران هم کاربر هستند، پس برای مدال اینجا نیومدن.

 

لیون خونه ی من:

Poorya_Lion ، هر جا عضو بودم نام کاربریم پسوند لیون رو داشت، به دلیل اینکه احساس تعلق به لیون می کردم.

آواتارم، همه جا آواتارم فروهر(بخوانید فَروِهَر) بوده. بعضی مواقع در فروم های خارجی و یا hwbot فعالیت می کردم گفتم شاید برای دوستان خارجی هم جالب باشه تا با بخشی از فرهنگ و قدمت تاریخی ما ایرانی ها آشنا بشن. انشالله همه ما همونطور که 12 امام و 14 معصوممون رو حفظیم تاریخ رو هم خونده باشیم و از حفظ باشیم.

 

تاریخچه:

من پوریا شعبانی متولد 26 مرداد 1367 کارم رو از اردیبهشت 1386 در لیون کامپیوتر با انبار داری شروع کردم. کار توی بازار سخت بود ولی برای من شیرین بود. یادم نمی ره وقتی قبل تر می رفتم بازار رضا، کارت GTX8800 رو پشت ویترین ها می دیدم پاهام شل می شد. وقتی رفتم توی بازار(برای کارگری) دیگه می تونستم برای مشتری هایی که می خریدن، کارت رو بیارم و از نزدیک قطعاتی رو که بهشون علاقه داشتم رو در دست بگیرم. حس خیلی خوبی بود. همونطور که همتون توی ذهنتون سیستم رویاهاتون رو می بندین منم می دیدم که مشتری ها سیستم های رویایی من رو برای خودشون می بندن و می بردند تا ازش استفاده بکنند. بعد از مدتی با دید خوبی که سعید حسینی عزیز داشت و تسلط من بر زبان انگلیسی، پشت میز نشین شدم و خبر و مقاله ترجمه کردم. چون با عشق این کار رو می کردم به جرگه نوشتن وارد شدم. این بار خودم شروع کردم به نوشتن. یادم نمی ره اولین مقاله ای که نوشتم پر از غلط های فنی بود. این قدر ازم ایراد گرفتند که واقعاً دمشون گرم، دستشون درد نکنه که اگه نبودند بهتر و بهتر نمی نوشتم و پیشرفت نمی کردم. کم کم یکی دو تا مقاله در رابطه با اورکلاکینگ خوندم و به اورکلاکینگ علاقه مند شدم. در کنار کارم به شکل آماتور اورکلاکینگ کردم و ازش لذت بردم. بعدش واردات کالا رو با پیشنهاد برند ZOTAK به سعید عزیز شروع کردیم. بله لیون کامپیوتر اولین وارد کننده تعداد بالای زوتاک به ایران بود و بعد از اینکه این برند رو جا انداختیم، بعدش آواژنگ دست گذاشت روی برند و ... .  همه این اتفاقات بین سال های 86 تا 88 که از لیون کامپیوتر به خواست خودم بیرون اومدم افتاد. سعی کردم بعد از خروجم تا حد زیادی تمرکزم رو روی تحصیلات دانشگاهی متمرکز کنم تا در سال 92 لیسانس خودم رو در رشته IT از دانشگاه رودهن گرفتم. اوایل سال 89 بود که با صابر آذین آشنا شدم و باعث شد که چشم های من به دنیای جدید به نام اکستریم اورکلاکینگ باز بشه. شاگرد زیاد داشت ولی شاید هیچ کدومشون مثل من سوال های دقیق و اعصاب خورد کن نمی پرسیدند. یک بار توی یک مقاله 5850 Twin Frozr که همه زیرش کلی به به و چه چه کرده بودن و صابر نوشته بود، رفتم و گفتم آقا این فن کولر که نوشتی 5 پره داره در اصل 11 پره داره، گفت آفرین این نشون می ده کل این جماعت متن رو درست نخوندن فقط تو درست نشستی و خوندی... وارد داستان حرفه ای اورکلاکینگ شدیم و ابتدا سعی کردیم با همه دوست باشیم و دوست بمونیم ولی هرکسی از ما جدا شد خودش خواست که با ما نباشه، من توی این داستان فهمیدم که توی ایران حداقل توی این بحث کار گروهی و تیمی با تیم های دیگه جواب نمی ده. با دو نقطه مقابل برتری جویی و دوستی در درون خودم مواجه شدم. یک حس برتری جویی هی به من می گفت برو بالا و بالا و بالاتر از طرفی ژاپنی ها و استرالیایی ها و برزیلی ها رو می دیدم که با هم می شینن و اورکلاک می کنند حتی اگر با هم دوست نباشند!!! راستیتش خیلی سعی کردم این جو رو راه بندازم ولی نشد، دلیلش در ذهن خودم میانگین پایین سنی اورکلاکرها در ایران بود، یا قالباً بچه بودند یا در سن بلوغ که احساساتشون به جای فکرشون تصمیم گیرنده بود. اوایل با سالار عزیز اورکلاک می کردم و به دلایل شخصی سالار از ما جدا شد(امیدوارم هرجا هست موفق و پیروز باشه) بعد از یک دوره کوتاه 2 ساله و تدریس درس زبان در یک آموزشگاه زبان، از ابتدای سال 90 به شرکت سیاره سبز(گرین) رفتم و در بخش R&D این شرکت شروع به کار کردم. همیشه می ترسیدم از اینکه این رو بگم چون می ترسیدم دوستان فکر کنند اگر پیشنهادی در زمینه پاور یا کیس می دم با نیت هستش ولی بارها و بارها(حتی پ.خ هاش هم هست) اگر محصول بهتر دیگه ای بوده(چه از لحاظ قیمتی و عملکردی) اون ها رو پیشنهاد دادم. توی این شرکت خیلی سعی کردم تا نیازها و درد دل های شما عزیزان رو هم منتقل کنم.

 

دلیل فعالیت:

والا راستیتش، فکر کنم سال 88 یا 89 بود که 2 تا از مدیران لیون، زمانی که من و مهرداد خسروی و سعید حسینی یک جورایی تنها کسانی بودیم که فروم رو می گردوندیم، مجموعه را تنها گذاشتند و به فروم همسایه رفتند(البته اون مجموعه پابرجا نموند) اونجا با خودم عهد کردم تاجایی که می تونم هم فنی و علمی جوری فعالیت بکنم که لیون نمونه بشه.

 

دلیل خداحافظی:

هر شروعی یک پایانی داره، این چند وقت درگیری های شخصی و مشغله من اجازه سر زدن به سایت و فروم رو به بنده نمی داد به همین دلیل تصمیم به خداحافظی گرفتم. یادم نمی ره، فکر کنم تابستون بود، اومدم توی فروم، یک تاپیک راجب عدم تصویر گرفتن سیستم دیدم، تا اومدم پست بدم، دیدم 3 پست ارسال شد و راهنمایی های دقیق و درستی توسط دوستان توش انجام شد، دوباره که داشتم سرچ می کردم، یک تاپیک راجب پاور دیدم که یکی از دوستان مشکلی باهاش داشت مجدد این اتفاق تکرار شد، دیدم واقعاً اینقدر سطح علمی بچه های فروم بالاتر از بنده رفته که من واقعاً توی خیلی از جاها حرفی برای گفتن در مقابل دوستان ندارم و واقعاً این رو عرض می کنم اون لحظه یکی از شیرین ترین لحظات زندگی مجازی من بود. بعضاً از سعید عزیز و بعضی از بچه ها شندیم که شایعه شده بنده با تیم مدیریتی و بهترین دوستانم به مشکل برخوردم که نمیام که 100% این موضوع رو تکذیب می کنم. من با تیم مدیریتی از قبل هم بیشتر دوستم. از مهرداد خسروی عزیز(قدیمی ترین عضو تیم مدیریتی که وجودش برای فروم برکته)، سعید حسینی (که اگر نبود من الان به جایی که رسیدم به هیچ عنوان نمی رسیدم)، حامد قربانی(این آدم عشق منه)، هومن گرجی دوست داشتنی(اخلاق و ادب براش حرف اول رو می زنه، لامصب اینقدر با ادبه آدم خجالت می کشه :D )، مهدی و محمد معتمدی(برادارن معتمدی که بیشتر از هر کاربری از لحاظ رفاقتی با من نزدیک و صمیمی هستند) و در آخر صابر آذین(که همیشه از لحاظ فنی و علمی 10 پله از من جلوتر بوده و تنها استادی هستش که هیچ وقت نمی شه از شاگردش عقب بمونه)

 

خداحافظی:

خوب دوستان شاید این آخرین پست من باشه، شاید هم روزی بیاد که من به جمع خوبه شما برگردم(اگر شرایط زندگی اجازه بده و صلاح بر برگشت باشه) و از اطلاعات شما عزیزان استفاده کنم. من لهنم یک مقدار توی فضای مجازی تند و تیز بود، یکی از عزیزان یادم بعد از گردهمایی لیون اومد توی فروم نوشت، پوریا اون آدم بد اخلاق و خشن توی اینترنت نیستش و از نزدیک مهربونه. برای لهن سفت و سخت هم دلیل داشتم و دلیلش هم این بود که ما توی فضای مجازی با همجور آدمی سروکار داریم و در صورتی که بیشتر وقت ها داستان رو شل بگیریم ممکن هرج و مرج اتفاق بیوفته. من به شکل کلی شاید از اول مدیریتم تا به حال زیر 10 نفر رو بن کردم اون هم بیشتر به دلیل بی احترامی و الفاظ بد بوده. به هر حال من اینجا از همه عزیزان می خوام حلالیت بطلبم، اگر حرفی زدم که ناراحت شدید ازتون پوزش می خوام، اگر رنجیدید از من، من رو ببخشید، اگر حقی از کسی ضایع کردم بفرمایید تا جبران کنم.

 

یا حق @};-

 

 2 غلط 18 - تمام

پیر شدی آخرشم املات خوب نشد پدر جان :D

دلمون واست خیلی تنگ می شه @};-

همیشه هم یادت می مونیم کسی نموندم عیب نداره خودم می مونم ! ^_^

دیروزم یه دوست خیلی خوب دیگه با من خدا حافظی کرد

:(

در ضمن grid  هم قشنگ ترین بازی ریسینگه! بلد نبودی بازی کنی اخوی :p

خلا صه که

به بنده خدایی می گه :

آدم بودن و خوب بودن تقریباً غیر ممکنه .... ولی تو .... آدم خوب قصه من خدا حافظ :)

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود پوریا جان ، قبل از همه چیز بگم که بنده خیلی از مطالب شما استفاده بردم @};-

 

راستش چرا باید خداحافظی کنید ؟ الان همه جا اینترنت هستش ، بهر حال شما به دلیل مشغله کاری ممکنه خیلی فعالیت نکنید ، اما بلاخره که وقتتون آزاد میشه یه سر به فروم بزنید .

الان از دوستان قدیمی هستند که فعالیتشون خیلی کم شده ولی به هر حال هستند و هر از چند هفته ای یه سر میزنند . به نظرم لازم نیست روی دکمه خروج اون گوشه کلیک کنید :(

بمونید ، سر بزنید :x

ویرایش شده توسط Mahyar_Curious
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

اقا پوریا اولین سلام بنده به شماست ولی نمیخوام کلمه خداحافظی رو هم گفته باشم  @};-

همیشه راه ادمهای خوب ابدی میمونه و امیدوارم نه تنها مثل شما مثل تمام بچه های خوب این فروم و فروم های دیگه امثال poriya_lion بوجود بیان 

این دنیا نیازمنده پیشرفت هست و بوجود ادمهای خوبی مثل شما نیازمندتر

see you later  از اینگلیسی همینو بلدم :D

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

سلام . 

استاد پوریای عزیز ، همیشه برای ما جایگاهت مثل آکانت َAmatures جاودانگی باقی خواهد ماند .و شخصا برای خودم علاوه بر یک اسطوره ی اورکلاک  و سخت افزار ، یک نمونه  یک مدیر قانون مند ، سخت کوش و دلسوز هستید ، 

هر جا هستید آرزوی موفقیت براتون دارم ، امیدوارم بدی از ما دیده باشید حلالمون کنید . 

از اینکه دارید خداحافظی میکنید خیلی ناراحت شدم . 

 

بدرود  @};-  @};-  @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اقا پوریا امیدوارم هر جا هستی موفق باشی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود فراوان خدمت استاد بزرگ پوريا جان

 

من هميشه از شما ياد گرفتم و هميشه باعث افتخارم بوده و هست كه در جايگاه شاگردى از تاپيك ها، اطلاعات و مشاوره هاى فنى شما در انجمن استفاده كنم. انشاالله هرجا كه هستى سلامت و خوب و خوش و موفق باشى. ما هميشه دلمون برات تنگ ميشه و جاى شما هميشه در انجمن خالى ميمونه تا اينكه خودت دوباره پاشى برگردى.

 

@};- @};- @};- @};- @};- :big hug: :big hug: :big hug: :big hug:

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود بر نیک مرد روزگار

حتما بنده را نمیشناسید چون تازه عضو شدم ولی یک سالی میشه که به عنوان مهمان به لیون سر میزنم.

اینو گفتم که بدونید بنده شما را میشناسم، و جز معرفت از شما ندیدم.

امیدوارم در زندگی و کار تون موفق و سربلند باشید.

خدا نگهدار به امید دیدار......

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

درود و دوصد بدرود خدمت پوریا جان عزیز  

والا  تو این چندین سال (خیلی زود گذشت اما خوب و خوش گذشت) غیر از خوبی و کمک به همه چیزی ازت ندیدیم شما باید مارو حلال کنی داداش زحمت دادیم، امیدوارم هر جا هستی موفق و پیروز باشی...  @};-

اما بیا سر بزن گاهی دلمون برات تنگ میشه ... big%20bug.gif

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود بر شما جناب شعبانی فکر کنم سال 91 بود که وقتی به پروفایل شما اومدم با اون متن خداحافظی بی مقدمه روبرو شدم و گفتم به احتمال زیاد کدورتی پبش اومده . ولی ممنون از اینکه امروز دلیل را بیان کردید .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درووووود به پوریای بزرگ

پوریا جان نمیخوام از کلمات قلمبه و سلبمه استفاده کنم .

 

متنت بسیار تاثیر گذار و بسیار زیبا بود .

 

حداقل هر روز یکبار با پوریا تلفنی صحبت میکنیم و صدای گرم و پر انرژی که کاملا مشخصه مشغوله کاریه رو میشنویم . و این یک افتخاره واسه مجموعه لیون کامپیوتر .

 

خاطرات خیلی خیلی خوبی ازت دارم و باز هم خواهم داشت و باز هم خواهیم ساخت ;)    کوچصفهان

 

از تمام زحماتی که با تمام وجودت برای لیون کامپیوتر کشیدی ازت تشکر میکنم . تو ادم پرانرژی هستی و تو ادمی هستی که کاری رو وقتی انجام میدی با تمام وجودت انجام میدی و ما بارها و بارها اینو ازت دیدیم .

 

نیاز نیست برات ارزوی موفقیت بکنم چون معتقدم ادمهایی که مثل تو فکر و کار میکنن موفق میشن حتما .

 

دلم برات تنگ نمیشه ;) چون توی فروم شاید تو رو نداشته باشیم ولی همیشه در کنار هم هستیم .

 

مواظب خودت باش با مرام

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام بر پوریای عزیز


 


همیشه از تاپیک های مفیدتون بهره بردم مخصوصاً اون تاپیکی که راجب پاور و استانداردهاش بود.


از تمام زحمت هایی که برای پیشرف فروم و اورکلاک ایران کشیدید سپاسگزارم.


 


@};-  @};-  @};-  @};-  @};-  @};-


لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام و درود به پوریای عزیز

یعنی آشنایی با تو یکی از بهترین اتفاقایی بود که توی این فروم برام افتاد

چقدر چیز ازت یاد گرفتم

چقدر کمکم کردی

چقدر باعث رشد من شدی

البته این خداحافظی برای من که تغییری ایجاد نمی کنه و فعلا که با هم در ارتباطیم و هستیم

یاد اون روزایی که آورکلاک میکردی بخیر منم اون بغلا برای خودم می پلکیدم :x :x

ایشاالله شاگرد خوبی برات باشم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

درود

توی دو سال کلا دوسه باری دیدمتون

آخرین بار هم باهم داشتیم برد و پات نیتروژن رو سوار میکردیم تو همایش جلوی در لیون کامپیوتر

زمان چقد سریع گذشت

بدرود استاد @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...