رفتن به مطلب

Dark Souls iii سخت تر از گذشته می آید . آیا آماده شده اید؟


mohamad161
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

آفتاب از بین شاخه درختان میتابید ، از کلاه خود آهنی رد میشد و مانند تیغی مستقیم در چشمانم مینشست . دستم را بالا می آورم تا مقداری از شدتش کاسته شود ولی دیری نپایید که وزن زیاد سپر بر قدرت دستانم چیره شد و درد بازوی زخمی ام طاقتم را طاق کرد . قدم زدن برایم سخت شده بود ولی وقتی به دشمنانی که در تعقیبم بودند فکر میکردم پاهای سنگینم جانی تازه میگرفت و برای مهمترین غزیزه انسانی یعنی بقا قدمی دیگر یاری ام میکردند . از  دور دست ها دیوارهای قلعه ای مخوف در چشمانم خودنمایی میکنند که هر چه به آنها نزدیک تر میشوم بیشتر میترسم . دروازه ها بسته اند و پس از جستجوی فراوان درب کوچکی در مسیرم پیدا میکنم که از بخت بد قفل است . در جستجوی کلید نا امیدانه به سمت زیرزمینی در آن حوالی میروم . از تارهای عنکبوت روی در به راحتی میتوان متوجه شد که مدت هاست ترددی نشده . دستم را روی در میگذارم و مقداری فشار میدهم . درگیری ساعتی پیش با دردی که مجددا در بازوم میپیچد ماند برق از ذهنم میگذرد . در با صدای مهیبی باز و بوی نم همراه با تعفن مانند مشتی در صورتم ضربه میزند . ناچارا وارد میشوم . محیط کاملا  تاریک است و به جز کورسوی نوری که از بین در قدیمی وارد میشود چیز زیادی قابل روئیت نیست . هنوز چشمانم به تاریکی عادت نکرده اند که با صدای بلند شکستن اجسامی که احتملا باید چوبی باشند ، صورتم ناخودآگاه به سمت گوشه اتاق میچرخد . تکان ها و سپس قدم هایی رو در سمت صدا متوجه میشوم ولی تاریکی مانع میشود تا دقیقا ببینم چه چیزی انتظارم را میکشد . چاره ای جز درگیری نیست . شمشیرم رو که به دلیل وزن زیاد به روی زمین تکیه داده ام بالا می آورم و دسته اش را به محکمی فشار میدهم . سپرم را در جلوی خودم میگیریم تا از هر ضربه احتمالی جلوگیری کنم . ناگهان در خط نور در هیکلی که تا دندان مسلح است خودنمایی میکند و من با حرکت سریع شمشیرم و حمله به جلو اجازه پیشرفت بیشتر به او نمیدهم . شمشیرم به سختی روی زره اش فرود می آید و زخم عمیقی روی شانه اش به یادگار میماند و درست در لحظه ای که فکر میکنم بر او چیره شدم و در دلم احساس غرور و خوشی میکنم نیزه چند متری اش رو بالا میبرد و با حرکتی دورانی از سینه ام پذیرایی میکند . درد همراه با ترس مرگ بر جانم چیره میشود . روی زانو هایم می افتم و به دو چشمی که همانند کاسه های خون در تاریکی میدرخشند خیره میشوم و هر لحظه منتظر مرگم هستم . با نفس های سریع خودش را آماده ضربه های بعدی میکند . پس از عقب بردن مجدد نیزه اش تنها کاری که میتوانم انجام بدهم این است که سپرم را بالا می آورم و در پشتش مانند بچه ای که از دست کتک های پدرش معصومانه در پشت مادر مخفی میشود پناه بگیرم . ضربه مانند پتک روی سپرم مینشیند و دوباره این زخم بازوی لعنتی شروع به تیر کشیدن میکند . الان وقت کنار گذاشتن ترس است . باید شکستش بدهم . با سپرم ضربه ای به صورتش میزنم و قبل از اینکه بتواند عکس العملی از خود نشان دهد شمشیرم را تا انتها در سینه اش فرو میکنم . روی زمین می افتد ، نفس عمیقی میکشد و جان به جان آفرین تسلیم میکند . به شمشیرم تکیه میکنم و پس از تلاش بسیار دوباره روی پاهایم قرار میگیرم به جستجو میپردازم . چیز زیادی نیست و یا به دلیل تاریکی از دیدنش محرومم . پس از نا امیدی به سمت در میروم و دوباره آفتاب با قدرت چشمانم را مورد عنایت قرار میدهد . در حالی که چشمانم هنوز به نور عادت نکرده است اژدهایی را میبنم که بر بلندی یکی از برج های قلعه نشسته است . جذب شکوه و عظمت آن شده و برای لحظه ای حواسم به هیچ چیز جز زیبایی اش نیست.


 در همان لحظه صدایی از پشت سرم میشنوم . هنوز کاملا برنگشته ام که بر اثر اصابت تیری به شانه ام نقش بر زمین میشوم . با دیدن جمله You Died لحظه ای جا میخورم . دست راستم را که بر روی موس از عرق خیس شده بلند میکنم و به جای کلاه خود هدفونم را از سرم برمیدارم پس از مدتی تفکر به اینکه آخرین bonfire را چند وقت قبل رد کرده بودم و حالا باید دوباره همه آن راه سخت را طی کنم ، آهی از ته دل میکشم . مقداری به خودم غر میزنم که  من هنوز به باس این منطقه نرسیده میمیرم چطوری میخوام بکشمش از پشت سیستم بلند میشوم تا پس از مقداری استراحت دوباره برای موفقیت تلاش کنم .


 


vavvpcp976t23v4p4vok.jpg


 


 


شاهکار جدید استاد میازاکی و استدیو From Software جا برای هیچگونه انتقادی باز نمیگذارد . بازی از همه نظر کامل و بی نقص است . نمیتوان تجربه اش کرد و بهش علاقه نشان نداد. کسانی که قبلا این سری را تجربه کردند میدانند با چه چیزی طرف هستند و کسانی هم که تجربه نکرده اند قطعا شنیده اند که باید قبل از تجربه این بازی حسابی خودشون رو گرم کنن که دچار گرفتگی عضلات نشوند !


بازی مانند سری های پیشین از روایت داستان تقریبا بی بهره است و گیمر باید  با گشت و گذار در محیط ، دیدن ایتم ها و صحبت با افراد مختلف داستان را پیگیری کند . بنابراین بسته به مقدار کنجکاوی ، مقدار بیشتری از داستان رو متوجه میشید . البته این موضوع اصلا به این معنی نیست که داستان بازی ضعیف و یا کلیشه ای است ، بلکه نوع روایت آن با اکثر بازی های دیگر متفاوت است و حس کنجکاوی عجیبی دارد که تا انتهای بازی حفظ میشود و در نهایت هم باقی میماند . در انتها بستگی به میزانی که در بازی جستجو کرده اید ممکن است خیلی از جزئیات داستان مجهول بماند و این مورد بسیار جالب است . Dark Souls نه تنها در گیم پلی حتی در روایت داستان هم شما را آزار میدهد که از نظر بنده بسیار قابل تحسین است زیرا بازی تا انتها جذاب  باقی میماند و ارزش تکرار بالایی پیدا میکند و حتی تا مدت ها پس از اتمام بازی ، ذهن گیمر را مشغول نگه میدارد و آزار میدهد !!


 


6y3n7g4izne9b2lmdwu.jpg


 


در Dark Souls هر چیزی بهایی دارد و در صورتی که خواستار درک مناسبی از داستان باشید باید عناوین قبلی این سری را کاملا تجربه کرده و در این میان به هر جایی که ممکن است سرک بکشید و با هر کسی که میبینید صحبت کنید(این امر خود یک پروژه عظیم و بسی دشوار است) و در انتها با تمام این شرایط به دلیل اینکه هرگز داستان رو به صورت کامل متوجه نمیشید و نکاتی هر چند کوچک در انتها باقی میماند ، ذهن شما ناخواسته این نکات رو با حدس های منطقی خود پر میکند تا داستان کامل شود و اینگونه است که برداشت شخص بنده از داستان قطعا با برداشت همگی کسانی که این بازی رو تجربه کردند (حتی اگر در جزئیات بسیار کوچک باشد) کاملا متفاوت است بنابراین چیزی از داستان بازی به رشته تحریر نمی آورم تا هم برای دوستانی که این سری عناوین رو تجربه نکرده اند اسپویل داستانی نشده باشد و هم تفکرات دوستانی که این عناوین رو تجربه کرده ند محترم شمارم .


 


9ucg4hw0fifgr3xdopa4.jpg


 


گرافیک بازی بسیار چشم نواز است و نورپردازی ها بسیار با ظرافت و دقت انجام گرفته اند . گرافیک هنری بازی عالیست و امکان ندارد که جذب آن نشوید . طراحی شخصیت ها ، دشمنان ، محیط و از همه مهمتر باس های بازی بسیار عالی اند و با این که اغلب عجیب هستند ولی حس پختگی خاصی دارند . توجه به جزئیات عالیست و باس ها علی رغم اینکه بسیار وحشتناکند انقدر قشنگ از کار در آمده اند که شاید دلتان نخواهد آنهارو با شمشیرتان از پا در آورید !!


محیط های بازی بسیار وسیع و متنوع اند و هر کدام بیش از دیگری چشم نوازند . field of view بازی نسبتا بالاست و دوردست ها معمولا با جزئیات بالا به راحتی قابل تشخیص هستند . محیط های باز از محیط های بسته زیباتر و پرجزئیات تر هستند و خلاصه کلام اینکه این بازی از نظر گرافیک هنری حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است . گرافیک فنی بازی هم بدون مشکل است و در طول زمان نسبتا زیادی که در حال انجام این بازی بودم شاهد هیچگونه باگ گرافیکی ، افت فریم و یا دیر لود شدن تکسچر ها نبودم . این بازی رو بر روی سیستم یکی از دوستان که از نظر سخت افزاری ضعیف تر از سیستم بنده بود تست کردم و با نهایت تعجب بازی روی سیستم های گیمینگ متوسط با جزئیات بالا به خوبی و بدون هیچ مشکل خاصی اجرا میشود و همانجا به طراحان فنی این بازی آفرین گفتم . در کل بازی دارای جلوه های گرافیکی خوبی است و چون در نسل هشتم منتشر شده سازندگان اصلا کم کاری نکرده اند و چندین پله از نسخه های قبلی این عنوان پا فراتر گذاشته اند .


بازی از نظر صداگذاری هم به خوبی کار شده . صدای برخورد شمشیر ها با سپر و زره ، صدای فریاد دشمنان ، قدم هایی که از پشت و در تاریکی به شما نزدیک میشوند ، قدم های خودتان که در سطح های مختلف زمین صداهای متفاوتی رو ایجاد میکند ، انفجار ها همه و همه بدون هیچ کاستی و مشکلی در گوش شما میپیچند و اگر از هدفون استفاده کنید جزئیات صداهای محیط گوش نواز تر و صدای باس فایت ها بینهایت ترسناک تر خواهد شد . با این که در بازی نسبت به دیگر RPG ها دیالوگ های زیادی رد و بدل نمیشود و کاراکتر اصلی ساکت است ، دیالوگ ها قابل قبول هستند و احساس کمبودی ایجاد نمیکنند . آهنگ های زیبای این عنوان در جاهایی بسیار دقیق پخش میشوند و در حالت عادی بخاطر اینکه مانع شنیدن صدای محیط اطراف نشوند آهنگی در پس زمینه پخش نمیشود تا بازی به صورت مردانه تری شمارو به کام مرگ بکشد .


 


f86e1v5buc7o3233umz8.jpg


 


اما میرسیم به مهمترین بخش در این بازی و اون چیزی نیست چون گیم پلی . Drak Souls از اندک عناوینی است که هر چه جلوتر رفته ، المان های جدیدی وارد آن شده اند که نه تنها از ریشه هایش فاصله نگرفته بلکه با حفظ استاندارد های خودش بازی زیباتری را ارائه نموده است . چه گیمر قدیمی این عنوان باشید چه از این نسخه پا به دنیای تاریک این بازی گذاشته باشید هیچ گله و شکایتی نخواهید داشت زیرا بازی بلاشک یک دارک سولز اصیل است و در همان حال المان های جدیدی که خصوصا در قسمت گیم پلی به آن اضافه شده است گیمر های جدید را بیشتر مجذوب میکند . بازی دارای کلاس های متفاوتی است که در ابتدا میتوانید از بین آنها انتخاب کنید و کاراکتر خود را شخصی سازی کنید . تنوع سلاح ها و ایتم ها در بازی قابل قبول است و از این نظر کمبودی احساس نمیکنید . دشمان بازی هم تنوع خوبی دارند و برای مقابله با هر کدام باید علاوه بر استفاده از استراتژی مناسب تا چند قدم جلوتر رو پیش بینی کنید زیرا پس از حمله به ندرت فرصت دفاع کردن و یا جاخالی دادن پیدا میکنید .


اگر از من پرسیده شود که گیم پلی این بازی را در یک کلمه توصیف کنم بلاشک کلمه ای بهتر از "بی رحم" حق مطلب را ادا نخواهد کرد . بازی بسیار بیرحم است و اولین اشتباه معمولا آخرین اشتباه خواهد بود . دشمنان عادی که در بازی وجود دارند بدون هیچ رحمی به سوی شما حمله ور میشوند و مغلوب کردنشان از باس فایت خیلی از بازی ها دشوارتر است . شما با چند ضربه متوالی به دیار باقی خواهید شتافت و اگر از دست دادن هر مقداری روح که جمع کرده اید را نادیده بگیریم باید مدت ها بازی کنید تا مجددا به جایی که الان هستید بازگردید و در حالت بد بینانه قبل از این که به جایی که الان شکست خوردید برسید مجددا طعم مرگ را میچشید و باید برای همیشه با روح های گرانبهایتان خداحافظی کنید و بدترین مورد این است که اگر به bonfire قبلی برگردید (یا برتون گردونند!!) باید زحمت کل دشمنانی که با سختی زیاد کشته اید رو دوباره بکشید زیرا همشون دوباره برای دست بوسی خدمتتون تشریف فرما میشوند . خیلی مواقع پیش میاد حتی قبل از این که به باس بازی برسید از پا در بیاید و یا انقدر ضعیف باشین که با  اولین ضربه باس مجددا به bonfire قبلی تشریف ببرید و دوستانتان را که بی صبرانه انتظارتان را میکشند زیارت کنید !!


 


zlvs3q7a0fi6hm0tlza.jpg


 


بازی فاقد راهنمای اولیه متمرکز است و فقط در ابتدای بازی تعدادی از اصول به شما گفته میشود . البته بعد از این که خودتون زحمت پیدا کردنشان را کشیدید ! یعنی اگه سراغشون نروید و موردی رو نبینید و خصوصا اگر بازیکن جدید باشید ممکن است تا انتهای بازی از وجودش بی خبر بمانید  و هیج هشداری هم به شما داده نمیشود. پس علاوه بر داستان ، گیم پلی و سبک مبارزات بازی هم کاملا نامفهوم است . هیچ نقشه و یا راهنمایی وجود ندارد و باید مسیر را ، از طریق مکالماتتون در طول گیم پلی و یا با آزمون و خطا بیابید که به دلیل اینکه دشمنان در همه جا پخش شده اند شاید راه خیلی مناسبی نباشد .


 


گیم پلی پخته تر شده و نسبتا دارای سرعت بیشتری است . بازی مقدار کمی سخت تر از گذشته است و چیزهای بیشتری برای کشف کردن در دل خود جا داده است. حتی اگه بازی رو 5 بار به روش های مختلف به اتمام برسانید میتوانید مطمن باشید که باز هم چیزی هست که شما از وجودش اطلاعی ندارید. البته بازی خالی از مشکل نیست و چندین بار با مشکل چرخش دوربین دور بازیکن و در بعضی مکان های بسته تر گاها مشکل قفل شدن دوربین و همچنین چند باگ کوچک در گیم پلی مواجه شدم که به هیچ عنوان در حدی نبود که به تجربه من از این عنون آسیب وارد کند . فقط چون در جایگاه بررسی این بازی نشسته ام لازم دانستم که اشاره ای به این موارد داشته باشم .


در کل دارک سولز عنوانی است که همه گیمر ها باید تجربه کنند . اگه به بازی های RPG علاقه مند باشید و خصوصا قبلا در دنیای تاریک سری سولز غرق شده باشید بی شک یکی از بهترین عنوان های عمرتان را در پیش رو دارید و اگر به این سبک علاقه چندانی ندارید میتوانید مطمن باشید گیمی را تجربه میکنید که نمیتوانید تحسینش نکنید و حتما تجربه لذت بخشی خواهد بود .


 


aq175scu4ihs3pbyrp1w.jpg


 


استاد میزاکی و تیمش بار دیگر با این عنوان به جهانیان نشان دادند که در کار خود واقعا حرف ندارند . بسیاری از دوستان به من اعلام کردند که بازی مقداری شبیه ساخته دیگر این استدیو یعنی bloodborne شده است ولی به دلیل اینکه من این عنوان رو تجربه نکرده ام ، راجع به این موضوع نمیتوانم اظهار نظر کنم . میتوانید این بازی رو تجربه کنید و سپس آن را در جایی از اتاق که همیشه روبرویتان هست قرار دهید و هروقت در زندگی به هدفی فکر کردید که به نظر بزرگ و دست نیافتنی بود یاد شکست ها و پیروزی هایتان در این عنوان افتاده و با خود زمزمه کنید من دارک سولز را تمام کردم پس از عهده این هم برخواهم آمد .


شبیه ترین چیزی که در دنیای واقعی به این بازی پیدا کردم کنکور بود . این امتحان به هیچ وجه خوشایند نیست و شب هایی که در حال درس خوندن برای کنکور هستیم حتما بدترین شب های زندگی ما خواهد بود ولی وقتی با موفقیت به اتمام رسید و به عقب نگاه میکنیم و یاد شکست ها و سختی هایی که کشیدیم خاطرمان را آزار میدهد انتهای قلبمون یه حس موفقیت و قدرت خاصی حس میکنیم که با هیچ چیز در این دنیا قابل مقایسه نیست . این حس دقیقا همان چیزی است که پس از تمام کردن عناوین سولز درتون ایجاد میشود  و بازی با همه خاطرات بد و مشت هایی که از عصبانیت روی کی برد کوبیده میشد و شاید گیم پد هایی که به دیوار پرتاب میکردین به یکی از زیباترین عناوین عمر شما تبدیل میشود و در جمع گیمر ها میتوانید سر خود را با افتخار بالا بگیرید و اعلام کنید که من دارک سولز را به اتمام رسوندم .


 


 


این مقاله توسط محمد خالونظری برای وب سایت لیون کامپیوتر به رشته تحریر در آمده است .


ویرایش شده توسط Mohammad Lion
لینک به دیدگاه
Share on other sites

اگه کسی بازی رو داره بگه با هم Co-op بازی کنیم البته کرکی


ویرایش شده توسط master p
لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

ممنون دوست عزیز خیلی باحال بود @};- @};- @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

ولی در قبال نسخه ی قبلی اصلا سخت نبود

لینک به دیدگاه
Share on other sites

مرسی دوست گرامی

 زیبا و قابل تامل نوشتید

موفق باشید

 

ممنون دوست عزیز خیلی باحال بود @};- @};- @};-

 

ولی در قبال نسخه ی قبلی اصلا سخت نبود

از همگی دوستان ممنونم . در رابطه با سختی بازی به نظرم بازی با این که مقداری منطقی تر شده بود ولی باس هایی سخت تر و پیچیده تر از گذشته داشت .البته این فقط نظر من هستش و نظر شما بسیار محترم هست @};- @};-

لینک به دیدگاه
Share on other sites

از همگی دوستان ممنونم . در رابطه با سختی بازی به نظرم بازی با این که مقداری منطقی تر شده بود ولی باس هایی سخت تر و پیچیده تر از گذشته داشت .البته این فقط نظر من هستش و نظر شما بسیار محترم هست @};- @};-

dark soulsکه هیچوقت منطقی نبوده :D

پس نباید منطقی میشد

بازیش آنچنان طرفدار نداشت فقط تبلیغات بیخود کردن بازی رو آسون کردن بقیه هم بازی کنند

من الان دارم تو فروم ها میبینم اکثر بازیکن ها رنگ نسخه ی قبلی رو هم ندیدن فقط رفتن خریدنش!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

dark soulsکه هیچوقت منطقی نبوده :D

پس نباید منطقی میشد

بازیش آنچنان طرفدار نداشت فقط تبلیغات بیخود کردن بازی رو آسون کردن بقیه هم بازی کنند

من الان دارم تو فروم ها میبینم اکثر بازیکن ها رنگ نسخه ی قبلی رو هم ندیدن فقط رفتن خریدنش!

در این مورد که خیلی از گیمر ها در این نسخه پا به دنیای این عنوان گذاشتند هیچ شکی نیست و این برمیگرده به تبلیغات و خیلی موارد دیگه که قطعا در فروش این سری تاثیر گذاشتند . ولی برای سختی بازی بگذارید یک مثال ساده بزنم . در نسخه های قبل وقتی شما 13 مرتبه (اگر در دفعات اشتباه نکرده باشم) یک منطقه را پاکسازی میکردین برای مرتبه 14 دیگه خبری از اون دشمنان نبود ولی این امکان در این نسخه برداشته شده . البته میدونم این گزینه خیلی مهمی نیست فقط خواستم با ذکر یک مثال بگم که از نظر بنده این نسخه به هیچ عنوان ساده تر از نسخه های گذشته نیست .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 3 هفته بعد...
  • کاربر ویژه

بازیش به نظر من مسخره اومد ، البته نیم ساعت نشد بازی کردم ضربات شمشیر که چه عرض کنم مصنوعی و تنوعی نداشت ، رفلکس بازیکن خیلی داغونه البته به نظر من اینجوری اومد

اصلا باهاش حال نکردم!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

این بازی اگه خوب بود یه جوری قفلش میکردن که نشه کرک کرد---بازیش مقوابود

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

این بازی اگه خوب بود یه جوری قفلش میکردن که نشه کرک کرد---بازیش مقوابود

دقیقاً

+1

لینک به دیدگاه
Share on other sites

این بازی اگه خوب بود یه جوری قفلش میکردن که نشه کرک کرد---بازیش مقوابود

دوست عزیزم نظر شما در رابطه با بازی کاملا محترمه . البته قفل اعمال شده بر روی بازی بیشتر به سیاست های سازنده بازی برمیگرده . مثلا طبق گفته شما witcher نباید کرک میشد ولی همانطور که میدونین CD PROJEKT RED  از گذاشتن قفل DRM بر روی بازی امتناع کرد

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 4 سال بعد...

یه جورایی از مقایسه ی بازی دارک سولز با کنکور خیلی ناراحت شدم :) 

کوتاه ترین چیزی که می تونم بگم: کنکور حاصل بی فکری مسئولین آموزش و پرورش و به درد نخور بودن سیستم آموزشی که باعث طلف شدن استعداد خیلیا شده. دارک سولز حاصل فکر و وقت یه آدم نابغه که کلی ریسک کرده و کلی فحشش دادن تا تونسته نه تنها یه بازی شاهکار خلق کنه بلکه تاثیر گذار هم باشه رو کلی بازی های دیگه که یه سریاشون حتی معروف تر از دارک بودنو هستند ولی بازم الهام گرفتن. مثال معروف: زلدا

در در 4 خرداد 1395 در 17:47، mojtabapes گفته است :

این بازی اگه خوب بود یه جوری قفلش میکردن که نشه کرک کرد---بازیش مقوابود

خوبی و بدی بازی به قفل ربط داره؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!

تقریبا همه ی بازی های محشری که تو اون زمان اومدن یا کرک شدن یا نهایتا با یه اکانت اشتراکی که فرق چندانی با کرک نداشت میشد بازیشون کرد.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در در 4 خرداد 1395 در 17:41، Hassan.SK گفته است :

بازیش به نظر من مسخره اومد ، البته نیم ساعت نشد بازی کردم ضربات شمشیر که چه عرض کنم مصنوعی و تنوعی نداشت ، رفلکس بازیکن خیلی داغونه البته به نظر من اینجوری اومد

اصلا باهاش حال نکردم!

راستش ضربات شمشیر و تنوع ضربات یکی از متنوع ترین هاست. اگه منظورتون از تنوع حرکات بازی های هک اند اسلش هست اونا تنوع نیست صرفا حرکات یکم زیادی توش حرکت هست که به خاطر تفاوت سبک بازیه. حرکات دارک سولز یه چیزی بود بین واقعیت و فانتزی برا همین همیشه یکم مینیمالیسته حرکاتش و پرش و از اون حرکات خفن نداره.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در در 19 اردیبهشت 1395 در 10:14، 🍫Caffeine Addicted گفته است :

dark soulsکه هیچوقت منطقی نبوده :D

پس نباید منطقی میشد

بازیش آنچنان طرفدار نداشت فقط تبلیغات بیخود کردن بازی رو آسون کردن بقیه هم بازی کنند

من الان دارم تو فروم ها میبینم اکثر بازیکن ها رنگ نسخه ی قبلی رو هم ندیدن فقط رفتن خریدنش!

اتفاقا دارک سولز از نظر منطق گیم حتی از همون یکش هم یکی از منطقی ترین بازیها از نظر دنیای گیم بود. طرفدار نداشتنش هم به دلایل مختلف بود که یکیش شناخته نشدنش بود که از این بازی ها خیلی داریم. بازی های خوبی که شناخته نشدن. ولی زمان می برد. بازی هم راحت تر نشده. صرفا تعریف سختیش عوض شده. و اگه آسونش کردن که بقیه هم بازی کنند پس سکیرو این وسط چی میگه که هم یه جورایی معروف ترینشونه و هم یکی از سخت ترین بازی های موجود. و اتفاقا یه سری از گیمر های معروف این سری که رنگ نسخه قبلی رو چه عرض کنم رنگ دیمن سولز رو هم تو همون سال 2009 دیدن کاملا عاشق شماره 3 این بازین و خیلی دوستش دارن. چون نسبت به یک کلی مشکل اصلاح کرد. مشکلات به چشم نمیومد چون ماها اون زمان بازی به این باحالی ندیده بودم. ولی خوب الان به چشم میاد چون خود بازی یه جورایی تربیتمون کرد :) 

در در 14 اردیبهشت 1395 در 00:55، 🍫Caffeine Addicted گفته است :

ولی در قبال نسخه ی قبلی اصلا سخت نبود

مخصوصا برای اونایی درسته این قضیه که شماره یکش رو همون اول بازی کردن. اگه نه خیلی از اونایی که شماره های دیگه رو اول بازی کردن (البته نه همشون) نظرشون متفاوته. با این حال به طور کلی موافقم.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • 10 ماه بعد...

از همون اولش با این بازی حال نکردم
بنظرم میتونست بهتر باشع

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری

×
  • اضافه کردن...