رفتن به مطلب

سربازیتون چگونه بود ؟


فرـشاد
 اشتراک گذاری

Recommended Posts

  • کاربر ویژه

الان خدمتت ارتش افتادی ؟

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • ارسال 66
  • ایجاد شده
  • آخرین پاسخ

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

برترین ارسال کننده‌های این تاپیک

تصاویر ارسال شده

در 1 دقیقه قبل، StarKilleR گفته است :

کرج ، کچویی ، سازمان مخوف زندانها ?

راستی وسایل شخصی یادت نره حتما ببر ، مسوکل خمیر دندان ، قاشق  لیوان ، از این جور چیزا ، حمام هم آخر هفته میای خونه راحت

بدبختی من اینجاست که خوابم در حد المپیک سبکه یعنی تو هفته 2 ساعت خواب راحت نداشتم از شانس من بغل دستیم تازه نامزد کرده بود صبح تا شب همینجوری فقط میخوند دیونم کرده از بیخوابی میمردم

تو یگان هم وضعیت همینجوری بود ، شب یکی ناله میکرد ، یکی گاز سمی پخش میکرد و ... با بدبختی و کلی رازو نیاز تموم کردم چون خواب نداشتم همیشه سر درد داشتم و با همه درگیر میشدم خلاصه خیلی بهم سخت گذشت تا دو سال بعد خدمت همش کابوس های خدمتو میدیدم و بعضی وقتها تو خواب بدترین کابوسم شده بودکه دوباره سرباز شدم با وضعیت دیسک کمرو آرتورز پام که اثرات خدمت واسم بود

با هر کسی دوست بشو اما به هیچ کس اعتماد نکن و حرف دلتو نگو چون 3 سوت فروش میری ، خودتو نه زرنگ نشون بده و نه تنبل ، چون تو خدمت اگه اسمت در بیاد تنبلی هر چی هم کار بکنی همونه فقط تو سری میخوری ، زرنگ هم باشی فقط کار میندازن رو سرت ،

مطابق پست قبل ، تو آموزشی بهترین منشی بودنه یا اگه کامپیوتر خوب  بلدی یه جایی تو یگان لازمشون میشی

دقیقا منم مشکل خواب دارم ! ازمایش نمونده که نداده باشم ! یکی میگه افسرده ای ! یکی میگه دیووونه ای ! یکی میگه توهم بیماری داری ( خود مریض پنداری ) خلاصه که هر کی هرچی گفت ! با این حال چشم حواسم رو راجع به بقیه جمع میکنم - دعا کنین بخیر بگذره :(

لینک به دیدگاه
Share on other sites

داداش به دلت بد راه نده. میگذره. سخت بگیری سخت میگذره. پس سخت نگیر.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در 1 دقیقه قبل، StarKilleR گفته است :

الان خدمتت ارتش افتادی ؟

بله مرکز اموزشی نزاجا - 02 شهید انشایی - پرندک 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اینگونه بود که هنوز شروع نشده!

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در 3 دقیقه قبل، ho3einsa گفته است :

اقا راستی اینو بگم سعی کن بری تو اشپزخونه کار کنی تو اموزشی. اردو هم نمیری از همه کمتره مسئولیتش.

همون اول میپرسن خودت پاشو زود داوطلب شو. تو اموزشی هر روز ول نمیکنن فقط روزای اخر هفته.

ممنون - یادم میمونه - لطف کردید دوستان   

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در 3 دقیقه قبل، Dark-_-Witcher گفته است :

اینگونه بود که هنوز شروع نشده!

میبخشید متوجه نشدم 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

آشپزی تو بیرجند که وحشتناک بود ، صبح تا شب دارن آشپزی میکنن بیچاره ها ، تهران رو نمیدونم

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در هم اکنون، فرـشاد گفته است :

میبخشید متوجه نشدم 

عنوان  تاپیکتون ببین منم اینجوری گفتم

فعلا که دانشجوم فکر نکنم تا سه چهار سال دیگه برم! بعد فوق لیسانس  میرم سربازی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام

وسایلی رو که بهتون گفتن حتما بردارید

مثل بشقاب فلزی ، مسواک و ......

ساعت بیدار باش و خاموشی م بستگی به فصلش داره ، الان فکر کنم ساعت 9 خاموشی و 4 بیدار باش بزنن ، البته تابستون 10 خاموشی میزنن

دوست عزیز اصلا نگران نباش ، بهت قول میدم بهترین دوستات رو تو همین سربازی پیدا میکنی ، فقط دوران آموزشی رو باید نهایت احتیاط رو کنی و کاملا در چهار چوب مقرارت حرکت کنی

واقعا متاسف میشم وقتی میبینم که بعضی ها این چنین در مورد دوران نظامی گری غیر منصافانه و بزرگنمایانه حرف میزنن ،

درضمن اگر دیپلم و زیر دیپلم هستی موهاتو خودت قبل از اعزام کوتاه کنی بهتره

نقل قول

توی زندگی مصیبت به معنی دقیق کلمه زیاد داشتم، اما نیکبخت بودم که به هر شکلی بود تونستم معافی بگیرم.

شاید هم برعکس .....

واقعا برام سواله شما که نه پادگان دیدی نه نظامی چرا فکر میکنی کلی شانس آوردی ...... !

فقط از خدمت معاف نشدی ، از بهترین و به یاد ماندنی ترین و آموزنده ترین خاطرات زندگی هم معاف شدی عزیز ، حتی سخت ترین لحظاتشم بعد از چند سال به بهترین خاطرات تبدیل میشه

لینک به دیدگاه
Share on other sites

اقا اون پوتین رو برو بگیر اصلا پوتین سرباز رو پات نکن ببین چندبار دارم بهت میگم یه روزی میاد یاد حرفم میفتی.

یه چیزی بگم سربازی کلا زوره و تو کت نمیره هرجایی باشی هرکاری کنی بازم زوریه و میفهمی که داری عمرتو میگایی ولی کاریش نمیشه کرد چیزیه که هست و قسمتی از شناسنامته مثل اسمت پس باهاش درگیر نشو باهاش کنار هم نیا ولی خودتو اذیت نکن بیشتر بقیه رو اذیت کن. نه خونواده البته.

من با اینکه قرعه بدی خوردم ولی بسیار عالی خدمت کردم تو اموزشی منشی شدم و در ادامه به دلیل بلدی کامپیوتر شدم ارشد کل گردان! یعنی تو کل اموزشی من 10 بار رژه نرفتم!  این از کرمان بعدشم افتادم ستاد کل یگانهای ویژه ناجا سمت پیروزی اخر بسیج به دلیل بلد بودن کامپیوتر و زبان شدم ارشد قرارگاه! و اینجوری life begins اما بازم تو کت نمیره و زوره.
همیشه سعی کن دنبال بهتر کردن شرایط برای خودت باشی نه تغییرش هیچی رو نمیتونی تغییر بدی. اگر مثل من به قدرت رسیدی و سربازی بد بود خودت رو سرزنش نکن بزن دهنشو .گا.
یه چیز مهم همیشه یادت باشه که تو بچه تهرانی یعنی چه کادر و چه سرباز از بچه تهران میترسن به خاطر همین سعی میکنن بیشتر اذیتت کنن ولی اگر تو نشون بدی که بچه تهرانی بعدا با دیدنت ت..م میکنن. اینم یادت باشه.
الان بعد دو ماه جانشین قرارگاه که فکر میکرد ادم شاخیه لنگ یه امضای منه که برم بازرسی براش بزنم و درجشو بدن هر روز داره بهم زنگ میزنه. ولی چون خیلی بچه ها رو اذیت کرده من عمرا نمیزنم براش.
اشپزی تو پرندک نه بده نه خوب چون تو میخای هر روز بیای خونه و اشپزها باید هفته دو بار یا سه بار شیفت شب بمون توصیه میکنم اشپزی نری.

رانندگی اگر بلدی رو نکن تو اموزشی که کلا رو نکن. بزار تو یگان اگر دیدی افتادی پاسداری یا جای افتضاح مثلا خدمات و ... اون موقع رو کن.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در 17 دقیقه قبل، فرـشاد گفته است :

اقا ممنونم - خداییش یکم روحیه گرفتم دم همتون گرم زحمت کشیدید ?

راستش یک مطلبی شنیدم راجع به اینکه تک پسرها تو شهر خودشون خدمت میکنند که البته باید یکسری مدارک از ثبت احوال ببرند حالا دنبالش رو میگیرم ببینم چی میشه 

راجع به شهر خودت افتادن بله مواردی داره از جمله تاهل و تک فرزند بودن و تک پسر بودن و سن زیاد والدین و نبود فرزند دیگه.

شما اگر تک پسری هیچ مدرک خاصی لازم نیست ارائه بدی.
صرفا کپی شناسنامه پدر و مادرت تمام صفحات رو ببری حله هیچ چیز دیگه نمیخاد.

یه چیزم بگم اگر افتادی جای داغون نترس از همون روز اول خودت رو بزن به موش مردگی و بگو منو باید بفرستین تهران من اینجا دیوونه میشم. کمتر از 1 ماه انتقالت میدن تهران.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

تو اشپزخونه اشپزی نمیکنی. میری کمک میکنی و ...

واس پیچوندن کلاسا و اردو خوبه. باز مونده به خودت. پوتینم راس میگن خودت بخر یدونه خوبشو بخر اذیت نشی.

سه شیفته باید نیم ساعت یا یه ساعت زودتر از بقیه بیدار شی صبحا اینم در نظر بگیر.

لینک به دیدگاه
Share on other sites

توضیحات کلی رو که دوستان دادن . فقط اینو بگم همیشه سعی کن از درجه دارا و مافوق هات نترسی فقط طوری رفتار کن که فکر کنن گوش به حرف شون میدی همین . چون بعضی هاشون خیلی ضعفی تشریف دارن کافیه فکر کنن طرف ازشون حساب میبره و بعدش ازت بیگاری میکشن .

من شب قبل از اعزامم رفتم با تمام دوستای صمیمیم شب تا صبح بیرون از شهر حال کردیم صبح هم که سوار اتوبوس به اسلام اباد غرب ارسال شدیم که 3 صبح بیدار باش زدن در حالیکه من کلا از 48 ساعت گذشتش فقط 4 ساعت خوابیده بودم ساعت های 8 صبح دیگه رفتم تو کمای خواب که سخترین چند روز رو اونموقع گذروندم بخاطر بی خوابی .

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام بچه تهرانی آموزشیتم تو تهرانه دیگه چی میخای؟

تکاور بودم تو کوه ها سمت مشهد  انقدر سرد بود که نگو   پایان دوره  یه هفته تو چادر خوابیدیم برف کل چادرو گرفته بود آب از زیرمون میرفت منجمد شوده بودیم

13-15ساعت با اتوبوس میرفتیم تا برسیم

انگار همین دیروز بود

حتمن بگو که کامپیوتر بلدی به هیچ کسم اعتماد نکن  هفته اول همه خوبن بعدش ماهیت واقعی اشونو نشون میدن اون موقع میتونی رفیقاتو انتخاب کنی  اکه کاری به کار کسی نداشته باشی دوران خوبیه

 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

با سلام

دوست گرامی من پرندک نبودم اموزشی

ولی اموزشی دوران خوب خدمت حساب میشه لذت ببر

بعد اینکه دو سه بار  دور میل پرچم بزنی جوری که نفست از کلیه هات بزنه بیرون حساب کار میاد دستت

نمیخوام ته دلت رو خالی کنم ولی جای سختی افتادی، امیدوارم کل خدمتت رو اونجا نیوفتی

 

لینک به دیدگاه
Share on other sites

خیلی استرس نداشته باش . سربازی یک خوبی داره اونم اینه که فقط سربازی یعنی بقیه مشکلات زندگیت فراموشت میشه جای همشو سربازی میگیره . بعدش هم میفهمی که سربازی خیلی راحت تر از مشکلات و دغدغه هایی هست که همین الان داری و میترسی ازشون جدا بشی. امیدوارم منظورمو متوجه شده باشی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سلام.داداشم مطمعن باش خدمت سربازیت میشه یکی از بهترین دوران زندگیت ففط یکی دوهفته ی اولو باید تحمل کنی.

من خودم پ خ آبان 78 بودم.آموزشی شهید درویش اهواز بود.خدمتم افتاد کرمان،اونم چه جایی یگان ویژه.درگیریهای داخل شهر و از همه مهمتر جنگ با اشرار.با اینکه محل خدمتم خیلی خطرناک بود ولی خداوکیلی حاضرم دوباره الان برم همونجا خدمت کنم.بعد خدمتم سه بار رفتم کرمان.هربارم رفتم در یگان چند دقیقه اونجا جلوی در ایستادم و گریه میکردم.دفه ی اول بعد 5سال از پایان خدمتم رفته بودم اونجا.باورت نمیشه عکسم هنوز زیر میز فرماندمون بود چون رانندش بودم.هم تو شهر هم توی ماموریتها.

خستت نکنم اولا با خدمتت راه بیا مطمعن باش باهاش حال میکنی.مخصوصن اینکه توی شهر خودتی.موفق باشی.

 

1000.jpg

37.jpg

لینک به دیدگاه
Share on other sites

دوست عزیز عموما اکثر دوستانی که  تونت میچرخن.زود بیدارشدن سختشونه.پیشنهادم اینه  که امشب رو نخواب فردا هم خودتو سرگرم کن که 6 7 غروب بخوابی .خوابت تنظیم شه.روز بعدش هم دور کامپیوتر نرو که زود بخوابی .شک نکن عادت میکنی 

دوما برای اموزشی هم حتما حتما سعی کن جز  مودب ترین ادم های اونجا باشی.اینجوری حتی اگه موضوعی پیش بیاد.ادبت اجازه هیچ کاری نمیده به کسی 

نگران هیچ موضوعی هم نباش فقط ذهنتو رو این موضوع بزار که من ی سربازم همین.هیچ غروری ندارم.از کسی بیشتر نیستم و از کسی کمتر نیستم 

  به همین زودی و با ی چش بهم زدن ی تاپیک میزنی که قصد ارتقا سیستم دارم چون خدمتم تازه تموم شده  میخوام ی سالی گیم بزنم 

ارزوی موفقیت و بهروزی دارم برات موفق باشی

لینک به دیدگاه
Share on other sites

در هم اکنون، sajad25 گفته است :

دوست عزیز عموما اکثر دوستانی که  تونت میچرخن.زود بیدارشدن سختشونه.پیشنهادم اینه  که امشب رو نخواب فردا هم خودتو سرگرم کن که 6 7 غروب بخوابی .خوابت تنظیم شه.روز بعدش هم دور کامپیوتر نرو که زود بخوابی .شک نکن عادت میکنی 

دوما برای اموزشی هم حتما حتما سعی کن جز  مودب ترین ادم های اونجا باشی.اینجوری حتی اگه موضوعی پیش بیاد.ادبت اجازه هیچ کاری نمیده به کسی 

نگران هیچ موضوعی هم نباش فقط ذهنتو رو این موضوع بزار که من ی سربازم همین.هیچ غروری ندارم.از کسی بیشتر نیستم و از کسی کمتر نیستم 

  به همین زودی و با ی چش بهم زدن ی تاپیک میزنی که قصد ارتقا سیستم دارم چون خدمتم تازه تموم شده  میخوام ی سالی گیم بزنم 

ارزوی موفقیت و بهروزی دارم برات موفق باشی

کاش دانشگاه فرهنیگان ما هم تموم شه فارغ التحصیل شیم برسیم به گیممون . دانشگاه فرهنیگان دست کمی  از سربازی نداره. امکانات صفر.  اذان به زور بیدارمون میکنن صبح. ساعت 7 به بعد نمیتونیم بریم بیرون . غذای افتضاح خوابگاه افتضاح بدون نت. قطع و وصلی اینترنت دیتا

لینک به دیدگاه
Share on other sites

سخت ترین قسمت سربازی آموزششه.

من تو ارتش خدمت کردم تو پادگانی که نصفش تیپ بود و نصف گروه مهندسی رزمی که من تو گروه بودم. صبا کی پا میشدم گروه ول بود هرکی واسه خودش میچرخید ولی تیپ آموزش و اینجور چیزا بود.اگه تو ارتش خدمت کنی سخت ترین کارش نگهبانیه.

اگه رفتی یگان 1-2 ماه بعدش خودت قلق میاد دستت.

ولی با این که ناموسن من خدمت نکردم همش بخور بخواب بود ولی الان کابوس شده برا من

لینک به دیدگاه
Share on other sites

  • کاربر ویژه

خیلی واسم جالبه که دوستان از واژه هایی مثل "اردو" و استفاده میکنن و بقیه دوستانی رو که خدمت نرفتن رو میترسونن ...[emoji23] شرایط سخت هستش دوستان و نه اردو...
ولی دوست عزیزی که تاپیک رو زدن، دقت کنن، متوجه میشن که اکثر کسانیکه خدمت رفتن از اون دوران بعنوان خاطره های خوش، یاد میکنن...
فکر میکنم تنها مشکل خدمت، مدت زمانی هستش که از زندگیتون تلف میشه، ولی اگه اینجوری فکر کنید که این مدت رو به یک سفر رفتید که کسی رو نمیشناسید و دل بستگی به هیچ چیزی ندارید، واستون خدمت خیلی خیلی ساده میشه...
کلا خدمت واسه درصد خیلی زیادی از جوونای ایرانی، بسیار مفید هستش، چون واقعا باعث میشه که غرور بی معنی که از والدین و خانواده بهشون تزریق شده، بشکنه و آماده ورود به جامعه بشن...
دوستان تقریبا همه راهنمایی هارو کردن، ولی به نظر بنده هم مهمترین چیز آماده شدن ذهنی خودتون هستش از نظر بدنی، فقط ۳-۲ هفته ابتدایی آموزشی واستون سخت هستش(عادت کردن به تایم خواب و بیداری، رژه و کمی بدو بایست) ارشد یا منشی شدن هم در آموزشی به این معنی نیست که راحت تر هستید، خود من ارشد بودم ولی بیشتر از هر کس دیگه ای تنبیه میشدم، چون گروهانم قابل کنترل نبود...
اگه میخوای رژه نری هم، یه راه داره، میتونی بری جزو پا طلایی ها، ولی عوارض داره این قضیه و هرکسی هم نمیتونه وارد این دسته بشه، باید یه مشکل بدنی داشته باشی و مدرک هم واسش داشته باشی...
خلاصه تو آموزشی به تنها چیزی که اهمیت باید بدی، سلامتیت هستش(سرماخوردگی یه معذل هستش) و تغذیه مناسب، منظورم ویتامین ها هستش...

Sent from my HTC One_E8 using Tapatalk




لینک به دیدگاه
Share on other sites

من سالها پیش رفتم ارتش خیلی‌بده
مخصوصا اردوهاش البته نیرو زمینیش
پرندک هم جای بدیه آب و هوایی داغونه
من ۰۱ بودم بعدش مرکز پیاده شیراز هم بودم در کل سخت بود ولی بعدش تنها علافی‌ بود که اذیت میکرد. درجه ها هم کم شده قطعا کار سخت تر میشه زمان ما نه کادری نه وظیفه های دیپلم و فوق دیپلم چشم دیدن ما رو نداشتن چون کاری با ما نمیشد کرد. فکر کنم سر این داستان بود که درجه ها رو کم کردن تا زور‌بگن. البته ارتش بود یگانهای دیگه این قضیه اینقدر حساس نیست همه یکین. خلاصه خدا بهت صبر بده سعی کن غم‌نگیردت که میمونه سعی کم از هر فرصتی کم هم شده کاری کنی شرایط اسون و‌لذتبخش بشه. وگرنه دق میکنی و همیشه یادت میمونه

لینک به دیدگاه
Share on other sites

به گفتگو بپیوندید

هم اکنون می توانید مطلب خود را ارسال نمایید و بعداً ثبت نام کنید. اگر حساب کاربری دارید، برای ارسال با حساب کاربری خود اکنون وارد شوید .
توجه: مطلب ارسالی شما پس از تایید مدیریت برای همه قابل رویت خواهد بود.

مهمان
ارسال پست در این تاپیک...

×   شما در حال چسباندن محتوایی با قالب بندی هستید.   حذف قالب بندی

  تنها استفاده از 75 اموجی مجاز می باشد.

×   لینک شما به صورت اتوماتیک جای گذاری شد.   نمایش به صورت لینک

×   محتوای قبلی شما بازگردانی شد.   پاک کردن محتوای ویرایشگر

×   شما مستقیما نمی توانید تصویر خود را قرار دهید. یا آن را اینجا بارگذاری کنید یا از یک URL قرار دهید.

 اشتراک گذاری


×
  • اضافه کردن...