تخته امتیازات

شبح تهدید یا تهدید شبح؟ نقد و بررسی بازی رایانه ایی Alien :Isolaion اورگانیزمی تکامل نیافته! شاید برای دوست داران هیولای مخوف سینما،این بازی همان چیزی باشدکه مدتها انتظارش رامی کشیدند ،هر چند قدمی است به سوی کمال ،اما قدمی کوچک و نامطمئن بوده است.اکثر بازی های بیگانه تا به امروز نقد های نه چندان خوبی گرفته اند اما تیم سازنده Creativr Assembly موضوعی را کشف کرده است که تیم های توسعه دهنده دیگر هرگز متوجه نشدند و آن این است که بازی در جهان بیگانه بدون ترس و وحشت وتعلیق هیچ ارزشی نخواهد داشت.وجود مخلوق وحشی ماورا زمینی در کنار انسان یعنی وحشت وخطر پس نمیتوان این وحشت و تعلیق را زیر رگبار سلاح های سنگین برای یک بازی مخفی کرد. در بازی شما د رحال فرار از یک زینومورف غول پیکر هستید –خوب تا اینجا مشکلی نیست اما،خود این تعقیب و گریز کش دار و طولانی موش و گربه به دلیل طولانی بودن بیش از حد تبدیل به یک فرایند خسته کننده شده است.بخش عمده کار تیم توسعه دهنده این بوده که تعلیق بیا فرینند اما این حس خطر و مرگ قربانی تکرار ها و کارهای یکسان بی پایان شده است.مشکل بزرگ بازی اینجاست که خود بازی توانایی پشتیبانی این همه ساعت گیم پلی را ندارد و نهایتا میتوانست با چهار ساعت ایده پردازی مناسب و گیم پلی خوب سر و ته بازی را به هم بیاورد ولی 14 ساعت حتی فراتر !؟با سیستم مخفی کاری درهم برهم ،و کلیشه های فراوان و کاووشگری ناقص؟ بعضی مواقع شمافقط دستگیره ها را نمیکشید،میتوانید درها و پانل را با جوشکاری باز کنید چیزی که واقعا درباره بازی نا امید کننده است این است که بازی پتانسیل زیادی داشت،شما در نقش آماندا ریپلی دختر الن ریپلی بدنبال سرنوشت مادرتان در سفینه Sevastopl هستید ،یک ایستگاه فضایی محل زندگی بیگانه خرناس کش و لزج لزجی .بازی عناصر خود را از همان لحظه های آغازین شروع میکند و موش و گربه بازی را به عنوان الگوی گیم پچلی معرفی میکند د رحالی که شما در نقش موش ضعیف هستید!شما مخفیانه راه میروید ،از گوشه ها یواشکی به اطارف نگاه میکنید و زیر اجسام مخفی میشوید و حتی جرائت ندارید نفس بکشید!زیرا هیولای ترسناک جایی د رکمینتان است. وقتی همه چیز سرجای خود بدرستی کار کند فرار از دست بیگانه در هیجان انگیز ترین شکل ممکن ایجاد میشود.یک سری اسلحه های استاندارد و ابزار مورد نیاز در اختیار شماست ،مثل ابزارهایی که صدا ایجاد میکنند و پمپ آتشی که میتواند در حد یک مانع کوچک کمی جلوی هیولا را بگیرد.اما موشن ترکر یا ردیاب حرکتی مهم ترین وسیله شما برای بقاست.دکمه را بگیرید و موشن ترکر مکان شما و دیگر دشمنان و دوستان را نمایش خوهد داد هرچند این ردیاب به شما نمیگوید که ایا بیگانه بالای سر شماست یا زیر پای شما وفقط در مجاورت شما بودن را نشان خواهد داد.همین حرکت در لوله ها و کانال های هوا را ترسناک تر خواهد کرد.اگر از هدفون های خوبی استفاده کنید میتوانید از صدا هم کمک زیادی بگیرید و با شنیدن صدای پاهای زینومورف از ترس سر جای خود میخکوب شوید –باید از غرایز اولیه خود برای بقا کمک بگیرید و این یعنی یا جنگ یا فرار –جنگیدن مساوی است با مرگ و فرار و مخفی شدن تنها راه بقا د راین زنجیره غذایی مرگبار و اکوسیستمی که اینبار بشر در ته آن قرار دارد نه در بالای آن. دشمنان انسانی در بازی خیلی زیاد نیستند ،و اگر شما اشتباها یکی از دوستان خود را هدف قرار دهید ،تمام،بازی تمام است! دویدن و فرار کردن در صورتی که کمدی در نزدیکی باشد تا در آن مخفی شوید شاید نجاتتان دهد ولی بهترین راه مخفیانه و قوز کرده راه رفتن و مخفی شدن و آگاه ماندن از شرایط محیطی است.در این لحظات سنگین ترین فشار روحی از طرف بازی بر شما اعمال خواهد شد.وقتی در یک کمد یا هر مخفیگاه دیگری مخفی شده اید میبینید که چگونه زینومورف وارد اتاق میشود و به بوی های محیطی شک میکند اینجاست که شما نفس خود را نگه میدارید ،چه د رجهان واقعی چه در جهان بازی!اگر به موقع د رمخفی گاه خود خم نشوید یا نفس تان را حبس نکنید او شمارا از درون مخفی گاه با آرواره هایش بیرون میکشد و بعد ؟؟البته در اینجا مشکلات زیادی وجود دارند:برای مثال نگه داشتن نفس باعث میشود که میزان سلامتی شما کم شود!و بعد از چند ثانیه به طور کامل سلامتی خود را ازدست دهید.بنابراین اگر شما نزدیک مردن باشید و بیگانه نزدیک مخفی گاه شما باشد ،محتمل است که اوشما را بروباید حتی اگر تمام دستورالعمل های بازی را موبه مو انجام دهید.این مکانیزم کمی عجیب است :اصلا عقلانی نیست که با نگه داشتن نفس برای چند ثانیه آدم بمیرد؟!و عدم عقلانی بودن دیگر است که بیگانه باعث مرگ شما نخواهد بود !بازی شما را از احتمالات دیگر آگاه نمیکند بنابراین اگر این اتفاق ها برای شما پیش آمد احتمالا به خود می گویید که بازی از قوانین خود هم پیروی نمیکند.بالاخره نتیجه میشود این که بیگانه شما را از مخفی گاه شکار میکند چون شما نفستان تمام شده و سلامتیتان را ازدست داده اید (بر اثر نفس نکشیدن )و او هم باید شما را شکار کند.! به هر حال نمی توان جذابیت های گریز از دست شبح تهدید را هم نادیده گرفت،در لحظاتی فرار از دست هیولای بی رحم جذاب است و دویدن در حالی که او همچون تیرانوسوری خونخوار پشت سرتان گام برمیدارد،تیغ ریپر را بر گردن خود احساس میکنید،یا د رحالی که مخفیانه راه میروید ناگهان صدای افتادن مخلوق ازدرون کانال های هوا جلوی شما یا پشت سرتان برروی زمین ،شما را به گریه خواهد انداخت و در حالی که به سرعت واکنش فرار را انتخاب میکنید سایه های دینامیک بازی ،سایه دم مرگبار و بلند زینومروف را نشان میدهند که چون پیکانی ژست گرفته تا به سمت شما شلیک شود و بعد ناگهان به سینه خود نگاه میکنید و میبینید دم بیگانه از آن بیرون زده است!تقریبا تا فاصله 20 فوتی را می توان در ترکر اسکن کرد و آگاهانه حرکت کردن تنها راه بقا در این محیط است .اما این لحظات چقدر باید تکرار شوند؟این لحظات تعیین کننده و تعریف کننده ماهیت بازی هستند و وحتی خود بازی از همین ها هم به خوبی استفاده نمی کند و تازه فقط همین ها نیستند و مشکلات دیگر از راه میرسند.از طرفی دوستانتان مرتب در رادیو به شما میگویند عجله کن ،زود باش ،خود را به آبجکتیو بعدی برسان و لی چند دقیقه بعد شما باید تمام مدت در حالت مخفی باشید و در واقع عجله کردن یا دویدن در بازی اصلا معنی ندارد!تازه همین جاست که بازی تعدادی از ابزار های اذیت کردن شما را رو میکند تا حتی که حسابی دلخور شده و نا امید میشوید. در واقع بازی شما را تحت فشار عجله کردن قرار میدهد در حالی که در طول مرحله عملا محدودیت زمانی وجود ندارد و شما همه وقت موردنیاز برای چیریکی حرکت کردن را خواهد داشت ،واین تعجیل کمی عجیب است زیرا معلوم است که بازی میخواهد شما را با عجله کردن به سمت مخفی گاه زینومورف بکشد که احتمالا زیر یک لوله یا به سقف مخفی شده و منتظر شکار شماست! ترکر شما اینجا کمی کمک میکند اماشما میتوانید با مشاهده آب دهان بیگانه یا آن مواد مترشحه از بدن هیولا به در ودیوار و یا محیط حضور یا مسیر تقریبی حرکتش را تشخیص دهید،این ایده جالبی است اما حضور ناگهانی این مکانیزم ها اصلا حالت یک عامل تشخیص دادن و یا پیشگویی کننده را ندارد به گونه ای که اولین مرگ و مرگ های متعدد شما بعد از آن با عبارت "اِه ......الان چی شد؟؟!!! از سوی شما همراه خواهد بود.بازی علاقه دارد مرتب راه روش های جدیدی را معرفی کند و با آزمون و خطا های زیاد که چندان جالب هم نیستند تازه شما را متوجه سیستم خیلی بد ذخیره سازی وsave بازی میکند که برای مثال مجبورتان میکند 15 دقیقه آخر را که کلی به کندی و با مخفی کاری و بعضا خسته کننده رد کرده بودید و در آزمون و خطای بازی شکست خوردید مجددا آماده برای انجام دادن ببنید!! محیط های کُشنده یا کُشنده های میحطی؟ به هرحال حواستان باشد که برخورد ها ی نزدیک از نوع بیگانه ! فقط در چندین مرحله خاص اتفاق میافتد و معمولا شما یا د رحال راه رفتن ،دکمه زدن،دستگیره کشیدن و سوار اسانسور بودن هستید و یا نهایتش در حال کمی بیشتر راه رفتن!!بعضی جاها بازی در حال اتمسفر سازی است و در این لحظات بازی موفق میشود برداشت دهه 1970ای از آینده را با نمایشگر های مونوکروم و لامپ اشعه کاتدی – از خود نشان دهد.البته این از تاریخ گذشتگی عمدی شاید بدرد خود بازی هم بخورد زیراخود بازی از هم از لحاظ بصری کمی مشکل دارد.مخصوصا در مدل شخصیت ها که آرنج هاشان وقتی خم شده است می توانند از شدت تیزی شیشه را هم چون الماس ببرد!!یا چهر ه های توخالی که همیشه انگار با لایه ایی از عرق کردن های عجیب و درخشان پوشیده شده است!ای کاش دقت بیشتری میشد !وارد شدن سر بیگانه به دورن کمدی که شما در آن مخفی هستید بر اثر مشکل کلیپینگ 90 درصد استرس ایجاد شده را از بین میبرد.!!خود بیگانه زیبا طراحی شده و طراحی دو دندان تیغ مانند بلند جلویش بهترین بخش این تحسین را به خود اختصاص داده اند ،لااقل لحظه مردن در بازی زیبا خواهد بود!!البته از بعد بصری!! میتوانید بین پس زمینه و پیش زمینه ترکر فوکوس کنید-برای تمرکز بیشتر گشت و گذار در نهایت کاملا بی تنوع خواهد شد،که قربانی رفت و آمد در محیط های تکراری و شبیه هم و عناصر ساده سازی شده گیم پلی بوده و کمرنگی خلاقیت در آن موج میزند.خیلی از بازیهای رایانه ای از دروبین های امنیتی به عنوان ابزاری برای پیدا کردن شما و با خبر کردن دشمنان نتان استفاده میکنند اما در بازی بیگانه دکمه خاموش کردن دروبین ها زیر خودشان است!!شما باید وارد سیستم ایی شوید تا کد یک در قفل شده خیلی مهم را درون ایمیلی بیابید ولی ایمیل محتوی کد درون همان ترمینالی قرار دارد که که فرایند بازگشایی قفل امینتی انجام میشود!!روشهای هک کردن بخش خای مختلف سفینه هم در دسترس هستند ولی اکثرا بدون استفاده بوده و معنای خاصی برای وجود داشتن شان وجود ندارد –گویی فقط برای افزایش زمان بازی ایجاد شده اند.دوربین ها و سیستم ها در محیط بازی هستند چون خوب این کارهایی است که معمولا در یک بازی رایانه ایی انجام میدهیم!خود داستان بازی هم قربانی شده ،قربانی با خبر بودن ما از سرنوشت ها از طریق فیلم ها و اینکه شما مرتب از ایستگاهی به ایستگاه دیگر میروید و همین برای تان مشخص میکند که چه کسی غذای بیگانه خواهد بود و چه کسی زنده میماند تا در ایستگاه بعدی قربانی شود! دشمن اصلی شما در بازی اندروید هاهستند.بیشاب در بیگانه جیمز کامرون شخصیت محبوبی بود فقط در بیگانه اسکات اندروید داستان دست نشانده مادر کامپیوتر سفینه بود-و اینقدر دشمنان عمومی بازی هستند که راحت میتوانیدبا یک ضربه باتون برقی بخدمت شان برسید.سیستم اول شخص معمول درگیری ها که البته گاهگاهی در مکانهای خاصی برای مخفی شدن از دست اندروید ها احساس تعلیق ایجاد میکند ولی اکثرا مکانیزمهای جالبی ندارد.در بعضی جاها دلتان به حال آماندا میسوزد! در حالی که نا امیدانه راه خود را بدرون خطر باز میکند خیلی از ابزارهایش اصلا در مقابل سِنتَتیک ها کاربردی ندارند و شلیک شاتگان به کله این اندروید های مزاحم وقتی دیگر راهی برای فرار نیست ،بهترین انتخاب خواهد بود البته صدای شاتگان هم در ایستگاه خواهد پیچید و شکارچی بعدی از راه خواهد رسید! برخورد با دیگر گونه های اندروید واقعا مسخره است ،چند ساعت گیم پلی اضافه ،بالا و پایین رفتن از کانال های هوا و آسانسورها و دریچه ها، از بین بردن یک بیگانه؟چند اندروید در جایی ایستاده اند و شما از بالای سر یا زیر پایشان در حال نظاره کردن و نقشه کشیدن هستید ،چند جعبه در گوشه اتاق به شما میگوید مخفی کاری راهش است ولی چشمان تیزبین روبات –انسان ها مگر میگذارند؟راهای باریک و مکان های بسته اکثرا باعث ایجاد درگیرهای خنده دار شما با اندروید ها میشوند –شما باتون بدست به دنبال اندروید ها می افتید و در دایره هایی مرتب دور هم تاب میخورید تا بالاخره در یک بازی احمقانه انها را با مولوتوف هوا کنید!! موقعی که بازی Alien:isolation سعی میکند آن الگوی سرراست بازی های اکشن-مخفی کاری خیلی خوب مثل متروها یا فار کرای 3 را دور بزند و سیستم های خودش را پیاده کند مشکل ها شروع می شوند.حداقل پایان بندی بازی کمی آرام بخش است – دیگر میدانید که مخلوق و بازی را برای همیشه پست سر گذاشته اید.بیشتر ترس بازی هم ریشه در نادیده ها دارد:شما هرگز تولد یک بیگانه را ندیده اید-هرگز دستتان به آب دهان چسبناکش نخورده و هرگز در فضای کلاستروفوبیکی یک لاکر درون یک ایستگاه فضایی آرزو نکرده اید که هیولا از کمد دور شود!البته میدانید که قرار نیست باز هم صد بار در یک راهرو بروید و بیایید یا مثلا در یک کانال هوای تنگ مرتب اطراف را مراقب باشید یا به نیم ساعت پیش لود شوید بخاطر اینکه اشتباها به کله یکی از دوستان که نمیدانستید حمله میکند یا دوست است شلیک کرده اید!بازی Alien :isolation در بهترن حالت فقط گوشه چشمی از آنچه را که ما از یک بازی برای سری بیگانه همیشه میخواسته ایم نشان میدهد.بازی تا حدی به جاهایی میرسد ولی در نیمه راه............... رضا قاسمی

سایه سیاه موردور از برجی بلند بالا رفتم و سرزمین روبرو را که درزیر نور آفتاب میدرخشید نظاره گر شدم،کارهایی برای انجام دادن در دوردست ها و ماجراجویی خطیر برای کامل کردن.به پایین برج بلند پریدم و فرودی ایمن داشتم .دربوته های کنار جاده مخفی شدم و منتظر نگهبانی شمشیر بدست بودم که داشت به سمتم میامد،همین که نزدیک شد او را شکار کردم بعد به سمت مخفی گاهی در نزدیکی دویدم واز دیواری بلند بالا رفتم و درست جایی ایستادم که کمانداری در بالای سرم در حال نگهبانی بود ،از زیر شمشیر را در درشکمش فرو بردم و خونش بر روی دستان و سرم جاری شد و جنازه بی جانش از لبه بلند به پایین غلتید و محکم با سنگ های زیرین برخورد کرد. احتمالا فکر میکنید دارم Assassin creed بازی میکنم ؟نه خیر ماجراجویی در "زمین میانه"رخ میدهد و سایه موردور بر سرم سنگینی میکند ،دشمنان هم سربازان یوبی سافتی نیستند بلکه اورک های خونخوار ومزدوران شیطان هستند.شباهت های این دو بازی خیلی زیادند،هر دو قهرمان یا قهرمانان پارکور باز هستند ،کمبات ریتمی بوده و برای بررسی سرزمین باید از بلندی ها بالا رفت،از دید مخصوصی برای بررسی محیط استفاده میکنید تا اهداف را ببنید و هرکسی ماجرا های Etzio auditore ,Edward kenway را دیده باشد سریع تشخیص میدهد منبع الهام استودیو کهنه کار مونولیث از چه بوده است . قهرمان یا قهرمانان بازی سایه موردور البته شباهت های رفتاری و گفتاری خیلی کمی با تیم آدمکشان دارند،شما رنجری هستید به نام تالیون اما درهمین حال جسمتان در تسخیر یک wraith میباشد وهردو جسم و شبح شکارچی توسط نیرو هایی ناشناخته نفرین شده اند و هردو به دنبال گشودن راز نفرین خود هستند تا شاید به آرامش برسند.تالیون باید در حادثه ایی میمرد اما سفر روحش به جهان دیگر به خاطر این مهمان نامقدس که در جسم تالیون فرو رفته تاخیر داشته است. سفر مکاشفه این دو از موردور و سرزمین های اطرافش آغاز میشود وجاهایی را می بینند که در آنها رنج و محنت و برده داری به اوج خود رسیده است و مرگ در اینجا بیشتر عمومیت دارد تا آن گیاهان دارویی که گهگاهی از روح های در حال زوال و کشته شده میرویند. این شخصیت ها اجازه میدهند متخصصان ادبی-علمی جهان میانه و اثر تالکین بتوانند صلاحیت این رنجر-وارث هیبردی را در جهان میدل ارث مورد بحث و گفتگو قرار دهند.تالیون قطعا یک نمونه خوب برای جهان میدل ارث تالکین است با موهای ژولیده و بلند تا روی شانه هایش ,ورفتاری رواقی گونه و فیلسوف مابانه و اسم سه سیلابیش که یاد آور اسم های مثل آراگون و یا فارامیر است.هویت آن وارث مخوف هم قبلا فاش شده است ،فلاش بک های تیره و تار که تصویری از اعمال گذشته اورا نشان میدهند برای ما راهگشا هستند.در هر حال دوگانگی شخصیتی تالیون/وارث جز بهترین لحظات سایه موردور هستند , و وارث شبح گونه گهگاهی از بدن تالیون خارج شده با او گفتگویی میکند و بعد در مه ای د رکالبد تالیون فرو میرد. وقتی خشم وارث فزونی میگیرد چهره تالیون محو شده و آتش درونش نمایان میشود و وقتی وارث هدایت جسم را در دست میگیرد نجواهایی گنگ و پچ پچ های شیطانی که سوزی وهم آور بر این جهان آفتاب سوخته می اندازد بر گوشتان حاکم میشود، گویی خطر یخ زدن از سرما در این چشم انداز جهنمی را با خود دارد و همین بر پیکره مخوف ترین اورک ها نیز ترس را میافکند. این لحظات تاثیر برانگیز به سایه موردور آن رنگ و لعاب اندود کاری شده ایی را که ساختار روایی اش نیاز دارد به آن هدیه میکند.نرخ فریمی که گهگاهی فرو می افتد نشان زیادی از توانایی های کنسول های نسل بعدی ندارد ولی صخره های آفتاب سوخته نارنجی -قهوه ایی و ابرهای آسمان کار خود را به شایستگی انجام میدهند.برای ماندن در این سرزمین با ید غم و اندوه جانکاهی را به جان خرید.گوشتان از صدای خرناس و نعره های بی رحمانه اورک-های بدترکیبی که سرزمین را در سیطره خود دارند به ستوه می آید و چشمانتان از دیدن خرابه هایی بیشمار که زمانی در رزوگاران گذشته برای خود برج و بارو های بزرگ بودند در رنج خواهد بود. این چشم انداز ها برای مدتی در جلوی رویتان خواهد بود اما آن تغییر چشم انداز از اواسط بازی چون نفسی تازه بر روحتان است و هنوز با رایحه نامطبوع فاسد حضور لرد شیاطین سایرون ،به تباهی نرفته است.میگویند شیطان را درجزییاتش میتوان توصیف کرد ولی در این سرزمین به سادگی و آشکارا قابل مشاهده است او در همه چیز است دردشت ها درختان در آن تششع نورها ......... و گرچه میدانید که پایان خوش نزدیک نیست ولی هنوز هم در خنده های آن دوارفی که شریک شکارتان میشود امیدواری است وشاید هم در سخنان مودبانه مادری جادوگر و نگاهبان دخترش. اگر کمی درباره عواقب پایانی بازی آگاهی داشتم شاید قدر آن سوسوهای نور را کمی بیشتر میدانستم.سایه موردور در حالیکه هم به گذشته ها و هم به آینده اشاره دارد ،داستان خودش را خلق میکند , وبدرون بخش هایی روایی از داستان که نه در کتاب نه در فیلم ها پوشش داده است رخنه میکند .گالوم اینبار از همیشه بی قرار تر است و صداپیشه گی خارق العاده لیام اوبراین چنان بی نظیر است که گویی اندی سرکیس در اینجا نیز صداگذاری کرده است.اما در برابر هر شخصیت معروف و شناخته شده در این جهان یک شخصیت کمتر شناخته شده نیز وجود دارد و گهگاهی موجی از این شخصیت ها به درون بازی تزریق شده یا از آن خارج میشوند ،ناگهان به قلب داستان یورش برده و قبل از اینکه شما بشناسیدشان در دل تپه ماهور های موردور ناپدید میشوند.،قطب منفی داستان کمی زودتر از آنچه که باید بردستی معرفی شوند ظاهر شده و طرفداران دیوانه وار تالکین شاید فریب خورده و شیفته شوند و لی خود بازی نیز کار چندان زیادی برای بیشتر نشان دادن شان جز شخصیت هایی خاص در زره های آنچنانی انجام نمی دهد.کمی مشکلات داستان و برخورد های ناگهانی پایانی کمی از آن تلخی و گزنده بودن پایان کار کاسته است. البته در اینجا تالکین را داریم ،کسی که داستانهایش درباره سفر های غیره منتظره است ،نه مقاصد مشخص.سایه موردور یک ماجراجوایی زمخت و نامرتب است ،دکمه دویدون را در حالی که گرفته اید به سمت یک لبه با ارتفاعی نامعلوم خیز برمیدارید،و پرش از ارتفاع احساس خاص و جالبی به شما میدهد.شاید در بلندای برجی یک اورک کمان دار منتظر باشد خوب مهم نیست با فشار یک دکمه میتواند روی سرش فرودآیید و یا از زیر پایش مخفیانه شکم بزرگش را سفره کنید و یا به راحتی از پشت سر نزدیک شده و چاقوی پنهان خود را بدرون گوشتش فرو کنید. سایه موردور بخش بزرگی از اجزای این سبک و فرمول اثبات شده را پالایش میکند ،مبارزات روانند و چالیش برانگیز تر از آنچه که شما فکر میکنید.گله های اورک -های شمارا محاصره میکنند و تجربه تان از بازی هایی چون بتمن و یا سری آدمکشان شاید گولتان بزند که بله از پس جماعت برمی آیم!ولی این یک دروغ است و اینها سربازان کت سرخ نیستند و یا دزدان خیابان گرد که بتمن تار مار میکرد !اینها مبارزانی باهوش و خونخوار هستند و بارها و بارها باید چه در ابتدا چه در انتها پا به فرار بگذارید.شاید بتوانید در بوته های چند صد متر دورتر مخفی شوید و شاید خود را به بلندی برسانید تا بتوانید جماعت وحشی و گرسنه را پشت سر بگذارید.روبروشدن با گله اورک ها حتی اگر همه ضد حملات خود را هم درست وسر موقع انجام دهید برابراست با مرگ شما و احیای مردگان! افزودنی های چالش برانگیز دیگری هم به این معجون اضافه خواهند شد ،برای مثال مخفی کاری یک ابزار حیاتی خواهد بود حتی اگر ماموریتتان برآن تکیه ندارد.اورک ها شاید کمی حواس پرت باشند مخصوصا وقتی دوستانشان را با مخفی کاری از پشت سر از پا در می آورید ولی سیستم مخفی کاری هیجان انگیز و سود آور است .ضعیف کردن یک گله با مخفی کاری و کاهش جمعیت آن حرکتی عاقلانه است و شکار دشمنان از دور و نزدیک یادآور بتمن تیمارستان آرخام است ،منبع الهام بزرگ دیگر بازی سایه موردور.کشتن یک اورک -های از بلندی یا شلیک تیر خشم وارث به سرهایشان قطعا شما را در زمانی خوشحال خواهد کرد که گله متوجه حضورتان شود و یا وارچیف محلی دستور حمله به شما را صادر کند. رسیدن کاپیتان به دل نبرداتفاقی بزرگ است ،وسایه موردور اطمینان حاصل میکند که شما آنرا یاد بگیرید.شمشیرتان به محض اینکه جسم فرماندهان را لمس کرد دوربین زوم میکند و اورک ها شمارا با نعره وزوزه دست میاندازد و دعوت به مبارزه میکند.در اولین دیدار با شما اورک ها به شما وعده قطع عضو شدن وحشتناکی را میدهند زیرا میدانند شما یک بار مرده اید و اینکه چگونه مرگ را فریب داده اید راز مانده است و بعضی هم فکر میکنند که شما برادردوقلوی رنجرمرحوم و بد فرجام هستید.کاپیتان های اورک بی نظیرند و به ندرت سخنی تکراری به زبان میآوردند و شخصیت هایی جالب و باید ماندنی دارند وچنان از پیروزی خود مطمئن اند که اعتماد به نفس شان آدم رابه تعجب میاندازد. تنها مشکل شکار فرمانده هان همین گام تکراری شدن است ،گهگاهی ا سیستم شکار و تعقیب کمی خسته کننده میشود ولی لذت خود را هم دارد.مهم نیست وسط نبرد هستید و یا ناگهانی به سمت کمپ دشمن یورش میبریداورک ها راباید بهشان احترام گذاشت حتی اگر به این معنی باشد که باید ازهدف اصلی دور شد یا کارهایی دیگر را انجام داد ،شکار هر کاپیتان حدود 15 دقیقه زمان طلب میکند و به برنامه ریزی دقیق احتیاج دارد.کاپیتان ها غیرقابل شکست دادن نیستند،اما شما باید به خوبی تجهیز باشید و مهارت های خوبی را هم فرا گرفته باشیدکه از طریق به قتل رساندن دشمنان و یا انجام ماموریت های جانبی بدست میایند.سیستم عالی نمسیس واقعا از نیمه دوم بازی میدرخشد جایی که شما حرکات و مهارتهای زیادی را فرا گفته اید و در شکار اورکها اعتماد به نفس بالایی دارید. میدانید ،اورک مرده داستانی را نقل نمیکند ولی همیشه یک پرحرف کثیف است که جایش را بگیرد،شما در سیستم نمسیس میتوانید سیستم گزارش دهی و فرماندهی اورک ها را در یک مجموعه ببنید و اگرچه نمیتوانید هویت هر کاپیتان را یا ضعف مبارزاتیش را بدرستی ببنید و باید آنرا کشف کنید.برای دست یابی به این اطلاعات فقط کشتن دشمنان فایده ندارد ،شما باید آنها را تحت کنترل خود بگیرید یک سیستم جاسوسی عالی و بی نظیر در دل بازی نهفته که قلب سیستم نمسیس است .حرکات فینشر سایه موردور براستی خونین هستند ولی تسلط یافتن بر روح روان اورک های، خود یک پروسه ترسناک دیگر است .گوشت تالون ناپدید شده و وارث ظاهر میشود و در حالی که جمجمه اورک ها را میفشارد نعره میزند ،تو مال من هستی و صدای گوشخراش نعره وارث تا مغز استخوان اورک میرود!خشونت و قدرت جسم اورک را تسخیر میکنند و بعد باید سازمان خبررسانی اورک ها را بررسی کنید تا نقاط نفوذ و ضربه زنی به ساختار زندگی قبلیه ای را شناسایی کرده و کایپتان قبیله را بیرون بکشید.میتوانید سر قربانی خود را با خشونت قطع کرده یا نه بگذارید برود و خبر قدرت شما را پراکنده کرده و وحشت بر اردوگاه های اطراف پخش کند و یا حتی مامور قتل کاپیتان به صورت مخفییانه باشد.! داشتن این اطلاعات حیاتی است و شکار وارچیف یا کاپیتان گشت و گذار در پارک نیست ،دانستن اینکه دشمن نسبت به تیرهای شبح شما آسیب ناپذیراست یا نمیتوان مخفیانه شکارش کرد تفاوت های زیادی در سیستم مبارازتی فوق العاده بازی ایجاد میکند درواقع پیدا کردن راه دیگری برای شکار وارچیف خود عالمی خلاقیت میخواهد برای همین است که این سیستم مبارزاتی وشکار دشمننان خیلی بهتر از سیستم مبرازتی بتمن ویا کیش شآدمکشان درآمده است.ترساندن اورک ها با حمله در شب و منفجر کردن بشکه های سوخت و یا آتش زدن اورکهای نگهبان و بلند شدن فریادشان به آسمان باعث ایجاد ترس و وحشت د ردل کایپتان ها میشود و این ها جز لحظلاتی هستند که براستی در دل بازسی احساس قدرت میکنید.سوار شدن بر مخلوقات رث گونه و سگ های وحشی دشت نیز بی نظیرند و حتی میتوان با این مخلوقات و برپشتشان از دیوارها بالا رفت ،اگر میتوانی این را امتحان کن آلطیر! نیمه دوم بازی حتی راهکار های بیشتری را برای دستکاری و نفوذ به ذهن اورک ها باز میکند و در نهایت حتی میتوانید کنترل کاپیتان ها را نیز بدست گرفته و د رنبرد همراهی شان کنید تا یاران و زیر دست تان خود را قطعه قطعه کنند چون براستی کاپیتان ها هیولاهای وحشی هستند.داستان به سیستم نمسیس هدف و جهت میدهد و شکست ساختار سیاسی جامعه اورک ها خیره کنندده است سیستم نمسیس بسیار جذاب به نظر میرسدو بازی درنقشی شبه کویس اسپسی گونه در House of cards د رجامعه اورک ها عالی است !!من عروسک گردانم و این اورک های همه عروسک های خیمه شب بازی من هستند! دو نقشه عظیم بازی که شما را از یک نقطه انجام کار به نقطه ای دیگر می رساند ،قتل کاپیتان ها،نفوذ به مراسم شام و ناهار خوردن اورک ها!!و جمع آوری ارتیفکت هایی که رازهای گذشته سرزمین و راز گذشته وارث خشمگین وجود تان را فاش میکنند درسهایی یاد میدهند که حتی سری کیش آدمکشان هم میتواند از ان چیز یاد بگیرد، بحث شباهت و یا الهام گیری به جدا،سایه موردور خود بازی بزرگی است مکانیزم های بازی تقریبا همه خیلی خوب از کار درآمده اندو راهکارهای گیم پلی بینظیرند .اکنون میدانم سرنوشت من در جهان موردور و میدل ارث چه خواهد بود ولی آرزو میکنم بار دیگر ماجراجویی در جهان میدل ارث به خوبی این داشته باشم. رضا قاسمی گردآوری و برگردان با کمی تغییر از نقد عالی کوین ونورد ،منتقد سایت گیم اسپات بر بازی Middle-earth:shadow of Mordor

دیشب اعلام شد sniper elite 3 اماده پشتیبانی از mantle هست در یک جمله مختصر و مفید : نتایج تست بسیار عالی میباشند !! Click here to view the original image of 712x190px. این هم اسکرین شات در api mantle

نگاهی بر بازی زیبای The Vanishing of Ethan Carter داستان یک پسر می خواهم مطلب را با یک داستان کوتاه آغاز کنم داستانی عجیب به نام "عصاره درخت "نوشته شده توسط ایتان کارتر: "روزگارنی پیش مرد کهنسالی هروز به قصد نوشیدن شیره درختان ،به اعماق جنگلی در مجاورت محل زندگی اش میرفت.برای رسیدن به آنجا پیرمرد باید از دل خطرات بیشماری گذر میکرد و تله های زیادی را پشت سر میگذاشت.دیگر ساکنان این آبادی دور افتاده بین خود افسانه ای ساخته بودند که این پیرمرد یک جواهر باارزش را در دل جنگل پنهان کرده است.پیرمرد از این حقیقت کذب خوشحال بود!زیرا روستاییان خیال پرداز به اوهام آن گنج باارزش در اعماق جنگل ها ،فقط به دنبال چیزی که وجود نداشت میگشتند و دیگر توجه ای به اندوخته اصلی پیرمرد یعنی شیره درختان مورد علاقه او نداشتند. یکی از شبها که خنکای نسیمی بر دل جنگل دست نوازش میکشید ،کسی در دل بیشه آتشی زد که شعله هایش تا روستای نزدیک بیشه را نیز نابود کردند. پیرمرد داستان توانست با پوشاندن خودش به شیره مورد علاقه اش از آتش وحشی بگریزد.وقتی مدتی بعد به روستای نابود شده برگشت دید که گرد مرگ پاشیده اند و فقط استخوانها و خاکسترهای اهالی روستا باقی مانده است.پیرمرد تنها بود و غمگین ، نشست و گریست و بعد بدنبال کمی شیره گشت تا بنوشد و آرام گیرد." بعضی محیط ها و داستانها و تجربه ها تا ابد در ذهن انسان حک می شوند،سفرم به "دره نهر سرخ"یکی از آن بیاد ماندنی هاست.محیط بازیی شگفت انگیز به نام "ناپدید شدن ایتان کارتر" که چون یک کارت پستال زنده شده و خودنمایی میکند گویی درختان اش و صخره هایش وبوته هایش ومادر طبیعت ،همه لب به صحبت گشوده اند و به آرامی زیر پوست مخاطبش رخنه میکنند ،گزافه نیست اگر بگویم برای مدتی بیحرکت بودم و خنکای نسیم جنگل را احساس کردم.کارت پستالی که صحبت از آن میکنم را نمی توان از فروشگاه یا جایی خرید ،این از آن کارت پستال هایی است که باید در کنار دیگر نماد های واقعیت های تلخ زندگی جلوی چشمان گذاشت و تا دهها سال به آن نگریست .دره جویبار سرخ مکانی است که خانه های د رحال زوال و راه آهن های بیجان در زیر چشم انداز خیره کننده کوهستانی بزرگ و تنها و زیر تشعشع زردرنگ و نقاشی گونه نور خورشید ،خود بخشی از جامعه فراموش شده امریکا، در نبردی در حال باخت با طبیعت است.زیبایی خاصی قطعا در این مکان خیره کننده است ولی زییایی که درونش افسردگی و پیچیدگی وهم برانگیزی دارد. ماجراجویی متفاوت بازی خیره کننده "گمشدن ایتان کارتر" در آغاز خود را به شکل یک قتل مرموز ماوراءالطبیعه معرفی میکند و بعد به آرامی لایه لایه حقایقی ملموس تر و شخصی تر را فاش میکند.قهرمان داستان پاول پراسپرو میباشد ،کاراگاهی است که بدنبال پسری گمشده میگردد و با توانایی هایی که به او اجازه میدهند به اعماق ناشناخته ها نگاه کند ،حقایقی ترسناک را درباب گمشدن ایتان کشف میکند. "مکان هایی در پهنه گیتی وجود دارند که انسان های کمی قادرند ببینند"در لحظه آغازین پاول این جمله را به زبان میاورد"ایتان ممکن است نقشه ای ترسیم کرده باشد" دید اندیشناک و شعر گونه پراسپرو در ترکیب با چشم انداز نفس گیر و خیره کننده بازی ، قطعا یکی از افراموش نشدنی ترین اتمسفر های تاریخ بازی های رایانه ایی را خلق میکند که به طور یقین در خاطر تمام مخاطبانش خواهد ماند.گمشدن در دل طبیعت در حالی که باد پاییزی برگها را به صورت انسان میزند و موسیقی که چون رودخانه د ردل تصویر جاری است ،من را به سمت چشم انداز بعدی هدایت میکرد.اما آنچه در پشت صحنه بازی ایتان کارتر وجود دارد بحثی فراتر از فقط آنچیزی است که ما در بُعد بصری بازی میبنیم، از آن چیز هایی که شما از جنازه تیکه تیکه شده کنار ریل کمی پایین تر نزدیک ساحل دریاچه میجورید! اینباربا داستانی طرفیم که با قرار دادن تضاد هایی بسیار متفاوت سعی در نمایش عواقب شوم و ترسناک انفجار خشونت در یک جامعه گمشده روستایی دارد.به عنوان کاراگاه،شما باید سرنخ ها را در صحنه های جنایت روی هم بگذارید تابه بینشی عمیق برآنچه گذشته و نهان است دست یابید.آن لکه خون جلوی واگن حمل الوار را برای اولین دار که دیدم و روی نوشته اش تمرکز کردم الگوی زیبایی از کلمات د رحال چرخش با علامتی سوالی در جلویشان که نمایانگر افکار و ایده های درون ذهن کاراگاه بود ،در مقابلم نمایان شد –دقیقا مانند زمانی که ناگهان با دیدن چیزی یا موضوعی ،طوفانی از افکار ذهن ما را درمی نوردداین چرخش افکار پراسپرو در جلوی شما خود کم کم بینش لازم برای درک حقایق را میدهد.آیا این لکه خون براثر تصادف ایجاد شده ؟اگر تصادف بوده و آن مرد با پاهای قطع شده به زیر واگن گرفته شده است پس آن طناب های پایین تر بسته به ریل چه هستند؟بازی شما را آزاد میگذارد تا هر طور میخواهدی تصور کنید –بله شما می توانید هر طور میخواهید فکر کنید ولی بدانید که نمی توانید حقیقت و قوانین بازی را عوض کنید. بازی به شما فقط نمایشی کوچک از اطلاعات را میدهد ،مردی که سلاحی را مخفی میکند برای قتل،یا مکالمه بین دو خانواده و.....شما باید با بررسی دقیق حقایق تتیب وقایع نگاری آنهارا حدث بزنید. وقتی راز فاش شد بازی شما را به مسیر بعدی هدایت میکند. /درون همین قطعات حقیقت است که " ناپدید شدن ایتان کارتر" از یک ماجراجویی ساده جمع آوری و حل معما،تبدیل به شاهکاری پیچیده و فریبنده در داستان سرایی میشود/ در ظاهر داستان مربوط به خانواده کارتر است که به کام جنون کشیده شده اند ولی با ارائه کردن دقیق جزییات به صورت لایه لایه ،فاش کردن انگیزه ها و نیت اشخاص،بازی حکایتی محسور کننده را از رازی وحشتناک و چیزی که در اعماق این مکان کمین کرده است به نمایش میگذارد و ذات داستان چون رود خانه ای بی قرار است در حالیکه سفر ما مستحکم و پابرجا اسرار درون را فاش میکند. این رازها فقط ماجرای یک سری قتل ساده نیستند.چیزی که ایتان کارتر را اینقدر ویژه میکند این است که استادانه با حدسیات مخاطب بازی کرده و موضوعی که مورد مکاشفه قرار میدهد دارای تمی جهان شمول است.لحظاتی که گویی معماهایی پیچیده هستند و عناصر ماورا اطبیعه ایی که مستقیما از اثار H.P. Lovecraft بیرون زده اند ،درون ذهن ایتان همانند ,کودکی که به عالم ادبیات خیالی پناه برده تا از رابطه پردردسرش با والدین و خانواده دوری کند.ایده های برجسته و خارق العاده ایی در دل داستان خودنمایی میکنند اایده هایی چون احساس انزوای دوران نوجوانی ،تاثیران محیط زندگی بر فرد در حال رشد و ..... محیط های بازی بسیار وسیع اند و دل انگیز-گویی با یک شبیه ساز اول شخص محیطی طرفیم داستان ایتان کارتر مرموز و غیرقابل پیش بینی است در حالی که عمیقا از بعد روایی یکپارچه به نظر میرسد.یک تم جهان شمول تمام موضوعات داستانی را به هم ربط میدهد-دیدن مناظر بازی حس کم رنگی از امید را دردل ساختمان های خرابه و در حال زوال بازی بیدار میکند وپایانی چنان قدرتمند که بلافاصله شما را برای سفردور دوم در جستجوی نکاتی که پیدا نکردید و یا حدس هایی که نزدید ترغیب خواهد کرد. نداشتن یک لاگ بوک برای ذخیره کردن دانش و پلات هایی که جسته اید کمی آذاردهنده است و گهگاهی باید مسافت های طولانی را برای به خاطر آوردن موضوعی و یا نوشتاری در دل جنگل های انبوه برگردید. شاید کمی مشکلات در ساختار بازی وجود داشته باشند ولی این مشکلات در حدی نیستند که این ماجراجویی بینظیر را خراب کنند. "ناپدید شدن ایتان کارتر"با داستانی خارق العاده که در مرزی بین انسان و ماورالطبیعه گام برمیدارد ظاهری درخشان به بازی داده که در کمتر بازی این چند سال اخیر شاهدش بودیم ،همانند آن نمای خیره کننده جنگل به محض وارد شدن به دره جویبار سرخ در آغاز بازی،خودتان خواهید فهمید که در مکانی خاص به دنبال چیز خاصی میگردید. رضا قاسمی

دوستان تمام عکسهای به کاررفته در تاپیک هم با کیفیت هستند وهم رزلوشن مناسبی دارند و برای استفاده عالی هستند چند عدد دیگر هم از این مناظر خیره کننده: نقشه کامل بازی برای علاقه مندان

سلام دوستان کیس زیر رو برای یکی از اشنایان اسمبل کردم: green x1

فعلا دارم با اینا سرو کله میزنم :cool:

من تو کف این حرکت موندم. =)) اینو چه جوری ساخته ؟ :D خلاقیتش واقعا ایول داره کلیپشو دانلود کنید. ببینید http://www.mediafire.com/download/ye60lvev2quywn4/227672fb94023138471ddc88b40614fa1648523.mp4

کارت هایی که از DX12 پشتیبانی میکنند اسامی کارت های گرافیک AMD با قابلیت پشتیبانی از دایرکت ایکس نسخه 12 1- Radeon R7 270 2- Radeon R7 250 3- Radeon R7 250X 4- Radeon R7 260 5- Radeon R7 260X 6- Radeon R7 265 7- Radeon R9 270 8- Radeon R9 270X 9- Radeon R9 280 10- Radeon R9 280X 11- Radeon R9 285 12- Radeon R9 290 13- Radeon R9 290X 14- Radeon R9 295X2 ویرایش : RADEON 7000 SERIES اسامی کارت های گرافیک NVIDIA با قابلیت پشتیبانی از دایرکت ایکس نسخه 12 1- Geforce GTX 970 2- Geforce GTX 980 ویرایش : Geforce GTX 400 / 500 / 600 / 700 SERIES منبع رسمی برای AMD : AMD Radeon™ R9 Series Graphics منبع رسمی برای NVIDIA http://blogs.nvidia.com/blog/2014/03/20/directx-12/ نظر شما چیست ؟

آیا بسته ultra HD و 9 گیگابایتی سایه موردور در گرافیک تفاوتی ایجاد میکند؟ آیا 6 گیگابایت VRAM واقعا ارزشش را دارد؟ درود دوستان گیم اسپات تاپیکی زده بود گفتم با شما هم درمیان بزارم: کاربرانی با سیستم هایی هیولا میتوانند محتوی الترا HD سایه موردور رو دانلود کنندتا تکسچر های الترا فعال شوند ولی آیا ارزشش را دارد؟ دیجیتال فاندوری توضیحاتی دراین باره داده است :این خیلی محتمل است که کسی نتواند بدرستی از این بسته استفاده کند،چون درست است که بازی از لحاظ بصری زیباست ولی خیلی تفاوت خاصی بین بسته الترا و High وجود ندارد وجهش خاصی مشاهده نمیشود چون بیشتر بخش های بهینه شده را در محیط بازی بسختی میشود تشخیص داد-خود تنظیمات بازی د رحالت high فشار زیادی در بخش VRAM به گرافیک تحمیل میکنند و همین وضعیت را در حالت الترا برای شما پیشگویی خواهد کرد. این بافت های HD به سخت افزاری خنده دار برای اجرا نیاز دارند علاوه بر Cpu قوی 64 بیت-و گرافیک DX11 ویدوئو رم باید 6 گیگ باشد! وقتی دیجیتال فاندری از یکی طراحان بازی باب رابرت سوال کرده است چرا این بسته اصلا پیشنهاد شده است ؟چون سخت افزار مناسب برای خیلی ها در دسترس نیست و تاثیر آنچنانی هم ندارد؟رابرت گفته ما و تیم طراحی بازی را خیلی با گرافیکی بالا طراحی کردیم و از بعد بصری فرا تر از نسخه های کنونی بودیم منتها قبل از اینکه انرا برای کنسول ها اپتیمایز کنیم –گفتیم برای pc های high end بتوانیم آ« نسخه کمی بالاتر را هم روی pc های قوی اجرا کنیم. بعد ازاو سوال شد خوب سیستمهای قوی رندر تیم های توسعه دهنده فرق دارد با کاربر های عادی و همه که سیستم های آنچنانی ندارند؟اون گفت خوب این چیزی بوده که ایجاد شده و گفتیم حیف است ما اینهمه بازی را زیبا ایجاد کردیم بگذارید این بسته برای همه در دسترس باشد!؟ طبق گفته دیجیتال فاندری بازی روی الترا Hd با رم کمتر هم اجرا میشود ولی شما قطعا با مشکلات کلیپینگ و فریم ریت روبرو خواهید شد.البته بازی در تنظیمات امکان قرار دهی کپ فریم را روی 30 تا میدهد تا اگر روی الترا بودید فریم را روی 30 قفل کنید تا فشار روی Gpu کم شود ولی برای نهایت کیفیت قطعا همان مقدار لازم است ! البته به نظر میاد که این بسته بیشتر برای رزولوشن 1440p طراحی شده باشد نه 1080 چون توی 1080 خیلی تفاوت ایجاد نشده و هدف همان الترا HD رزولوشن بوده! چون خود گرافیک بازی خوب هست ولی نه در این حد و اندازه-خیلی از بافت ها هم د رهر شرایطی عادی به نظر میرسند پس به نظر میاد دانلود آن 9 گیگ توجیه پذیر نباشد- موفق باشید رضا

ویرایش : سری 7000 و سری 400/500/600/700 اضافه شدند ! ودوستان اگر خبر و لینک جدید منتشر شد حتما به اشتراک بزارین

حله بیاید انلاین بزنیم :)) من برم دستمو گیر بیارم

دوستان به این صفحه سر بزنن ! http://forum.mkcenter.ir/forumdisplay.php?f=14

درود پستهای مشکل دار پاک شد ،بی احترامی به قومیت های مختلف کشور خلاف قوانین انجمن هستش و تکرار نکنید.

ممنونم از آقا رضای عزیز بابت این نقد و بررسی کامل وشامل من که خریدمش.واقعا بازی زیبا و جذابی هست.به هیچ وجه از دستش ندید.

خرید امروز 5شنبه از آقای حسینی مهمان جدید کیس من :x @};- :x @};-

اینم یه عکس HDR از کیس X1 خودم! :D شبا کل اتاق رو نور افشانی میکنه، شده چراغ خواب من! ^_^

شرکت اینتل برای رسیدن به هدف تولید چیپ های 10 نانومتری، سرمایه گذاری عظیمی را برای نو سازی کارخانه Fab 28 خود انجام می دهد. این کارخانه پیش از این در تولید چیپ های 45، 32 و 22 نانومتری فعال بوده است. شرکت اینتل در حال حاضر مشغول کار بر روی تولید چیپ های 14 نانومتری خود است تا بتواند هرچه زودتر 2 نسل از پردازنده ها را با این فن آوری در سال 2015 ارائه کند. تولید چیپ های 14 نانومتری بر طبق برنامه نقشه زمانی اینتل پیش نرفت و با تاخیر زیادی همراه شد که در نتیجه عرضه آن به تعویق افتاد. اینتل با این سرمایه گذاری جدیت خود را برای تحقق هدف رسیدن به تولید چیپ های 10 نانومتری تا سال 2016 نشان داد. فن آوری 10 نانومتری در پردازنده های Cannonlake استفاده خواهد شد که این نسل از پردازنده ها پس از خانواده ی Skylake در آینده عرضه می شوند. منبع: Tweaktown مترجم: آرمین ابیشی

درود برادر صددرصد.واقعا بازی خیلی خوبیه.

بله عطا جان بازی خیلی قشنگیه-

دوستان یه سوال ، آیا برای مادربوردهای با چیپست H97 مثل http://lioncomputer.ir/product/4039/GIGABYTE+H97-Gaming+3+LGA1150+H97++Mainboard/ نمیشه رم با باس بالاتر از 1600 خرید؟ آخه توی مشخصات مادربورد نوشته 1600 ، یعنی خرید رم با باس بیشتر از 1600 بی فایدست؟

فقط حال کنین 290 مچ 980 رو خوابونده با این API اگر اشتباه نکنم تبلت و لپ تاب و . . . هم میتونند از MANTLE استفاده کنند !! amd میخواست mantle رو رو کنسول مایکروسافت جا بندازه و بعد وارد دنیای پی سی کنه و بعد فراتر ، ولی مایکروسافت مخالفت میکنه و مدتی بعد dx12 رو معرفی میکنه !! amd هم کار خودش رو میکنه و با بعضی استودیو ها قرار داد میبنده که از این api پشتیبانی کنند !! و موفق هم داره پیش میره ، این بازی هایی که در حال حاظر تو امضام هست + موارد دیگه از این api پشتیبانی خواهند کرد!

با سلام خداییش این amd با این منتل بد جور مشکل درست کرده برای انویدیا ...

ماذا فازا =)) داداش جالب بود ولی شما فاز تخریب رو هیچ وقت پیش نگرین چون به خاطر چیز های کوچیک باعث تحقیر فردی میشه این جور صحبت کردنها !! ( کلا میگم ) بنده خدا منظورش این بود قیمت ها در ایران عادلانه نیستند وگرنه مثلا یه کارت نسل جدید 300 دلاری راحت میشد {دو دو تا 4 تا } 900 و خرده هزار تومن خرید . ------------------------ رفع اسپم به قول دوستان :دی تو یه سایت خارجی پرسیدم اقا این وضعیت DX12 چیه برای کارت های فعلی و مثلا 290 پاسخ : It'll support DX12, but we haven't yet heard what DX12 features there will be that are going to require a new GPU.

درود احتمالا اتصالی کرده ومشکل خاصی نیست.همونطور که دوست عزیزم گفتن کابل برق رو جدا کنید به مدت چند ثانیه دوباره بزنید سرجاش وتست کنید احتمال زیاد درست میشه اگه نشد از روی مین سیستم رو روشن کنید اگه روشن نشد بایه پاور دیگه تست کنید اگه نشد مینتون مشکل پیدا کرده

سلام کارتهای ماقبل 900 بدون شک به صورت کامل از این تکنولوژی جدید پشتیبانی نمیکنن،منم چند جا چنین خبری رو خوندم که هیچکدوم به صورتfullپشتیبانی نمیکنن و برخی از api هارو نمی تونن اجرا کنن،به نظر هم قابل قبوله چون directXفقط نرم افزار نیست و به سخت افزار هم وابسته است

امشب اگه یادم یاشه راش میندازم ببخشید سوسکت میکنم دی اولا میخواستم بگم فک کنم تو فینیش رمز بود ولی همچین نوشتی تبدیل شک کردم فک کردم مثل اسموک ه دوما رمزش این بود که وسط زمین ایکس رو نگه میداشتی میرفتی نزدیک طرف بعد دو تا جلو دو تا پایین دو تا جلو بعد ول میکردیم ایکسو تبدیل میشد دی اسپویل دی تقلب کردم از گوگل ولی جدی یک چیزایی یادم بود و اینکه تو فینیش بازی.تبدیل میشد در ضمن حرفه ای بودن بازی به رمز نیست مهم قوی بودنه حریفی راش انداختم بیا سوسکت کنم :d شما اگه بلدی رمز بروتالیتی سایرکس رو بگو خیلی سختهlol چون خیلی سخته همینو یادم مونده:) Sent from my GT-I9100G using Tapatalk 2

این مایکروسافت یک کار به نفع مشتری میکنه 10 تا کار به ضرر مشتری !! در رابطه با R9 خود سایت AMD زده پشتیبانی از DX12 پس حرفی توش نیست ! در رابطه با Dx11.3 فکر کنم فقط تکنیک های Dx12 هست ، حالا دو حالت پیش میاد 1- کارت های سری r9 به طور کامل از dx12 پشتبانی میکنند و Dx11.3 رو در قالب dx12 خواهند داشت ! 2- برای پشتیبانی کامل از dx12 سری 900 انویدیا و سری r9 300 ای ام دی باید تهیه کرد !!! و هر کارت نسل قبلی که پشتیبانی کنه فاقد تکنیک های گرافیکی Dx12 خواهد بود !!! فکر کنم حالت دوم امکانش بیشتر باشه

سلام کارت هاي سري 7000 از AMD هم از DX12 پشتيباني مي کنند . سري 7000 با سري R7 و R9 تقريبا يکي هستند و در واقع Rebrand شده هستند . فقط R7 260x که همون 7790 با قابليت True Audio و R9 285 و R9 290 و R9 290x و R9 295x2 کارت هاي جديد هستند . مثلا در لينک هاي زير 7950 و 7970 رو نگاه کنيد به وضوح نوشته قابليت ساپورت DX12 دارند : http://www.sapphiretech.com/presentation/product/product_index.aspx?pid=1443&lid=1 http://www.sapphiretech.com/presentation/product/?cid=1&gid=3&sgid=1157&pid=1450&

سلام ببخشید دیر جواب دادم شاتل یک ماه 8 مگ 4 گیگ 40 تومان سرعت دانلود 1520 بستگی به خطت داره اگه سوال داشتی pm خصوصی بده راستی 1 تا 8 مجانی

آرزو‌ هر فعال حوزه فن‌آوری این است که یک روز در یکی از غول‌های بزرگ فن‌آوری مشغول به کار شود؛ اما شاید برای شما نیز این پرسش پیش آمده باشد که کارمندان یک شرکت بزرگ مانند مایکروسافت ـ که یکی از چند غول بزرگ دنیای رایانه و فن‌آوری است ـ ‌چه میزان درآمدی در سال دارند. بگذارید با هم نگاهی به دستمزد‌های کارمندان مایکروسافت بیندازیم. به گزارش «تابناک» حقوق ماهیانه یا سالیانه را فراموش کنید! شاید برای شما نیز جالب باشد که بدانید مایکروسافت برای راضی نگه داشتن کارمندان خود تسهیلات و پاداش‌های ویژه از جمله حق پدری و مادری نیز به کارمندانش می‌دهد. در کنار این‌ها مزایایی از جمله غذای رایگان، سالن‌های ورزشی، حق نوزادان و مانند آن‌ها در زمره پرداختی‌های مایکروسافت به کارمندان خود است. در این گزارش نگاهی داریم به متوسط درآمد کارمندان این شرکت در سطوح شغلی گوناگون. آمار و ارقامی که در اینجا ارائه شده است، بنا بر پژوهش Glassdoor است و همه ارقام بدون حساب ‌مزایا و تسهیلات جانبی است. Group Program Manager: مدیر یک برنامه گروهی کاری مشابه با یک مدیر پروژه را انجام می‌دهد؛ تنها تفاوت در این است که مدیر برنامه گروهی هم صدای مایکروسافت است و هم صدای مشتریان مایکروسافت. این مدیر مسئول اول تا پایان هر پروژه و همچنین مسئول بازخوردهای ‌ مشتریان است؛ به شکل متوسط یک مدیر برنامه گروه در مایکروسافت سالیانه ۲۳۰ هزار دلار دریافت میکند. Partner Scientist: کار یک مشاور یا پژوهشگر همکار در مایکروسافت این است که در خصوص محصولات این شرکت پژوهش و تحقیق می‌کند. کار این مقام خط دادن به شرکت در راستای تولیدات بهتر با پژوهش‌‌های خود است. Galssdoor اشاره کرده است که این شغل معمولا در مایکروسافت یک شغل ساعتی به شمار می‌رود و درآمد سالیانه آن بدون در نظر گرفتن اضافه کاری‌ها حدود 120 هزار دلار است. Senior Director Engineering: مهندس ارشد یا مدیر ـ کار‌شناس ارشد، مسئول مدیریت ‌تیم مهندسان و ارتباط آن‌ها با مشتریان است. تقریبا جزئیات زیادی در خصوص این شغل در مایکروسافت وجود ندارد اما درآمد سالیانه آن برابر با ۱۷۰ تا ۲۲۰ هزار دلار بر اساس تجربه، عملکرد و کارایی است. Principal Product Manager: مدیر ارشد تولید، همان گونه که از نام آن بر‌می‌آید، مدیریت تیم تولید را بر عهده دارد. وظیفه اصلی آن گرفتن بازخورد از مشتریان و تجزیه و تحلیل آنهاست. همچنین مسئولیت توسعه و ترقی محصول حوزه خود را نیز عهده‌دار است. حقوق متوسط این جایگاه در مایکروسافت سالیانه برابر با ۲۱۰ هزار دلار است. Senior Marketing Director: مدیر ارشدبازاریابی وظیفه تجزیه و تحلیل و بهبود بازار محصولات مایرکسافت را عهده دار است. درآمد متوسط این شغل در مایکروسافت برابر با سالیانه ۲۰۰ هزاردلار است. Director of Development: مدیر توسعه بر خلاف نام آن بیش از همه مسئول نگاهداشت دارایی‌ها و تخصیص بهینه آن‌ها به پروژه‌هاست. این مقام در مایکروسافت سالیانه ‌حدود ۱۹۰ هزار دلار درآمد دارد. Senior Software Developer: طراح ارشد نرم افزار همان گونه که مشخص است، وظیفه طراحی کلی و عیب‌یابی نرم‌افزار را بر عهده دارد. درآمد وی سالیانه ۱۸۰هزار دلار است. Director of Engineering: این شغل کمی پیچیده است و شاید بتوان گفت وظیفه اصلی آن مدیریت، حمایت و پشتیبانی از تیم‌های مهندسی و رهبران آن‌ها است. حقوق این مقام در مایکروسافت برابر با ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار دلار بر اساس شرایط متفاوت است. Software Architect: طراح نرم‌افزار، برنامه‌نویسی و پشتیبانی از نرم‌افزار را در مایکروسافت بر عهده دارد. ‌این شغل‌‌ همان برنامه‌نویسی است که در‌آمد سالیانه آن به شکل پایه ۱۲۰ هزار دلار است؛ اما Glassdoor اشاره کرده که تجربه، عملکرد و کارایی می‌تواند این مبلغ را تا ۲۱۰ هزار دلار افزایش دهد. منبع : تابناک IT لینک خبر : http://www.tabnak.ir/fa/news/431845/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D9%85%D9%86%D8%AF%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%85%D8%A7%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D9%88%D8%B3%D8%A7%D9%81%D8%AA-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%82%D9%88%D9%82-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D9%86%D8%AF

یه شرط داره !!! من همیشه حریفهام رو بروتالتی میکردم ! اگه کسی جنبه نداره و گریه میکنه نیاد ! چون من رحم ندارم !!!!!!!!!!!!!!!

اونی که شما گفتی 5 ضربش بود که فقط با دست میزنه تازه اون هم آخرش ناقص بود :D من 7 ضربشو گفتم که اولش یه زانو و یه لگد به سرطرف میزنه بعد در ادامه اون 5 ضرب رو که کلش میشه 7 ضرب ^_^

خلاصه شرطی هم هستیم.دوستان فکراشونو قشنگ بکنند پیغام بدن چند راند به دلخواه رقیبم بازی میکنیم هرچقدر خواست.بعد از صحنه ها عکس وفیلم تهیه میشه و اینجا میذاریم و بنده و دوستان به بازنده میخندیم :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: =)) =)) =)) بازم میگم هرکی رو طرفم گفت برمیدارم خودشم هرکیو دوس داشت برداره.بسم ا...

سلام حمید جان اشتباه گفتی :D درستش "زد" , "زد" , "پایین و ایکس " , "ایکس" , "ب" , " آ " , "عقب و ایکس " بود ^_^

من کلا سامسونگیم. Galaxy S5 Duos LTE Galaxy Note 3 Galaxy Tab S 10.5 Galaxy Note Pro 12.2 Long Live Samsung :D اینم امروز اضافه شد : Samsung Galaxy Note 8

رضا جان ممنون. فرمایشتون کاملا متینه. به نظر بنده بازی خوش گرافیک هست که موتور گرافیکی بازی از امکانات سخت افزاری سیستم نهایت بهره وری رو داشته باشه مثل عنوان کال آف دیوتی mw3 نه اینکه جوری طراحی شده باشه که صرفا به خاطر جنجالهای تبلیغاتی system requirement بالاا بخاد

اختلاف فریم زیاد نیست ولی همون 16 گیگ هم میشه یکم اورکلاک کرد مثلا تا 1800 تا رم معمولی چی باشه بعضی اوقات همین معمولی ها هم پتانسیل اورکلاک خوبی دارند

گرافیک بازی همش برمیگرده به موتورش: اگر از باز یهای که اومدن نام ببریم مترو هر دو نسخه مخصوصا ریداکس ها خیلی برتر بودند - موتور خوب رو میگن موتور آنریل - بایو شک اینفینت واقعا زیبا ست ارزش هنری بازی در حد بالایه - واچ داگز هم که معدن باگ بود -شما ببنید روی کنسول 8 سال پیش راک استار GTA 5 ساخته روان بدون کوچک ترین مشکلی اجرا میشه-یوبی سافت هم با این موتورهاش - برای هر بازی یک موتور میزنه بعد سخت افزارهای آنچنانی اصلا بازی هاش بهینه نیستند . - ACIII که مشکلات اساسی فریم داشت حتی روی سخت افزاری که اصلا ورای بازی بود باز هم مشکلات بود! AC بلک فلگ هم همینطور - یک گاد ری زده بودن برای AC بلک فلگ سفارش انویدیا 20 فریم کم میکرد از فریم!!!!چند شعاع نور میخواستن نشان بدن از بین درختان- برای بلک فلگ خیلی از بد اجرا شده بود !!! نمیدونم اینها کیفیت god ray رو در آنریل ندیدنند احتمالا! موتور کپکام هم خوبه برای Pc-اویل 6 خوب بودروی Pc فقط خود بازی مشکل داشت! کرایسس 3 شاهکار گرافیکی بود ولی حیف که گیم پلیش کمی از ارزش بازی کم کرده بود-کرایتک آنقدر تمرکز کرده روی موتور که داره ورشکست میشه! تمرکز زیاد و بعد بازی های فقط انحصاری ساختن همین رو هم داره موتور پیچیده که کسی بلد نباشه باهاش کار کنه بدرد نمیخوره- موتور رو میگن quake engine یا همان ID tech 4/5 عالی بینظیر هنوز شما نگاه کنید با Call of duty ghost-باورتون میشه هنوز هم موتورش همون شاخه ای از کوئک انجین 10 سال پیشه که کلی تغییرات داشته -و هنوز هم 60 فریم با جزییات مناسب اجرا میشه؟ -این رو میگن موتور - موتور برای ریسینگ هم موتور نئون کد مستر عالیه - فراست بایت 3 رو بیشـتر برای dragon Age منتظرشم- موتور دنیا انجین فار کرای از بقیه موتورهای یوبی بهتره -انویل موتور سری آدمکش هاش به اندازه دنیا خوب نیست-م وتور سیریوس سم 3 عالیه -اسمش سیریوس انجینه و بینظیره با بالاترین افکت های گرافیکی 60 فریم اجرا میشه و باز هم دستت بازه برای کلی تغییر- موتور CD پراجکت سازندگان ویچر هم در نسخه 2 خیلی بهتر شده Pc- تازه محدودیت های سخت افزاری هم خیلی نداشت واکثرا راحت اجرا میشد نسخه سه ویچر که دیگه عالیه- باید ببنیم موتور فاکس انجین کوجیما برای متال گیر 5 و سایلنت هیلز روی Pc چه میکنه- موتور گرافیکی فقط گرافیک بالا نیست باید روان باشه -تعاملی باشه-کاربر دوست باشه-کم باگ باشه و ............... مثلا این عکس بازی مس افکت 1 دارم بتازگی مجدا تجربه میکنم این سیاره یکی از سیاره های بازیه که جو محزونی داره و توانایی موتور آنریل روهم نشون میده: "اسکرین شات های روی سیستم های خودم هستن" مس افکت 2 نسخه pc -باز هم طراحی شخصیت ها بی نظیر بوده برای زمان خودش-توجه به جزییات فوق العاده بوده-Bio ware استاد Unreal انجینه! امیدوارم برای دراگون ایج هم با فراست بایت کاری کرده باشه کارستان که البته شک ندارم! مترو لست لایت ریداکس یکی از بهترین های نسل جدید که با نسخه عادیش هم حتی توان Pc رو سال پیش نشون داد و ثابت کرد احتیاجی به کنسول نسل بعد نیست چون Pc اینجاست- موتور کپکام همیشه خوبه -عکس زیر بازی اویل رولیشن رو که پورت شده از کنسول دستی 3ds به Pc نشون میده-این یعنی توان موتور که بتونه بافت 480در 480 رو به این خوبی در 1080 پورت کنه-این یعنی توانایی عالی و انعطاف پذیری موتور-دقت کنید که این بازی یک کنسول دستی بوده! موتور Doom III هنوز هم وحشتناکه و بازی 11 سال پیش!؟این عکس البته نسخه مد شده خودمه -براش تاپیک هم قبلا زده بودم-ولی منظور توانایی و انعطاف پذیری موتوره-بازی داره روان 60 فریم روی سیستم عاملی که 10 سال بعدش آمده یعنی ویندوز 8.1 اجرا میشه این یعنی شاهکار! بازی های خوب البته به گرافیک آنچنانی احتیاج ندارن و با گرافیک ساده هم میشه گیم پلی بی نظیر خلق کرد

لابد واسه ترمز جفت پا میره توی کیبورد :D

یه تیکه آهن گرد پیدا کرد بعد با یه میله جوری رو کیبورد گذاشتتش که وقتی فرمون رو میچرخونه کار کنه.نمونش رو برا جویستیک دیده بودم ولی این دیگه تهشه:D

توی محیط و به تصویر کشیدن طبیعت 1 و 3 بهتر کار شده همینطور Crysis WARHEAD

اینجسات که میگن آدم تو شرایط سخت شکوفا میشه :D :clapping: ولی خدا وکیلی با کیا شدیم ۷ میلیارد نفر :laughing:

احتمال اینکه پاور به خوبی کار کنه و یکی از قطعات هم در حال جزغاله شدن باشه خیلی کم هستش . الان این بو رو مطمئن بشو از پاور هست .

همون X4 بهترین گزینه هست . تو این رنج قیمت کیس مناسبتر نمیتونی پیدا کنی . شاید کیسهایی باشن که ظاهرا قشنگ تر باشن. ولی امکانات و کیفیتشون کمتره .

از یک سال پیش میخواستم برای این بازی یک پیش نمایش ایجاد کنم و.لی فرصت نشد و یا اطلاعات کم بود و یا سیستم نمسیس خیلی پیچیده بود بنابراین امروز که از ریلیز بازی یک روز گذشته این مقاله رو با چند منبع کار کردم بازی از گیم اسپات 8 گرفته و متاکرتیک 8.3 نمره ها عالی هستند و حجم نسخه pc هم حدود 35 گیگه من د رحال دانلود هستم و بعد از نصب نظرم رو میگم-نسخه pc یک پک نه گیگی بافتهای hd هم دره با حجم 9 گیگ که هم بازی وهم این پک بافت رو تیم codexکرک کرده است.البته با تکسچر پک 9 گیگ حتما VRAM باید 6 گیگ باشه و آماری که من بدست آوردم به شرح زیره البته هنوز چون خودم تست نکردم نمیدونم: gtx 780 6gb vram @ultra 83-100 frames usage between 5.2 and 5.7gb 4gb Vram cards: usage typical 3.7gb gtx 970 /r9 290 ~60 frames @forced high @sli 100 frames gtx 980 /r9 295x ~70 frames @forced high 3gb vram cards: usage full gtx 780ti @high 55 frames sli @forced high @87stock or @120oc 2gb Vram cards: usage full gtx 770 ~40frames @forced high or ~60frames @medium gtx 760 sli 60 frames @medium or 40 frames @high gtx 690 sli 24 frames @medium gtx 660ti ~10-30frames @high

این کیس رو جایگزین کیس قبلی کردم :D

درود اینم از سیستم بنده بابت عکس Wallpaper خانم Kate Upton عذرخواهم. متاسفانه بعد از اینکه عکس هارو ریختم تو PC متوجه این موضوع شدم :دی

خوب بحث سر هزینه بر بودن بود که من گفتم هزینه بره. چون کار هر دستگاهی نیست و دستگاهشم ارزون نیست!!دستگاه گرون هم نمیگیرن باش ارزون کار کنن. و اگه هزینه بالا هم بگرین ارزش نداره خوب یه مادر بورد معمولی با چیپ h61 اونم دسته 2 فک نکنم 150 تومن باشه!(فک کنم نو این مادر بورد حدود 200 تا 250 بوده) تعویض سوکت 1155 رو همون 70 تومن حساب کن. و اینکه احتمال قلع سردی بهد از تعویض سوکت هم هست. پس واقعا ارزش نداره البت برا 30 تومن خوبه و با شما موافقم و مبارک ایشون باشه. @};-

اسکور ویندوز به سیستم بنده: دوستان برنامه 3d mark 11 advanced کرک شده که واقعا کار کنه و اسکور رو نشون بده از کجا می تونم دانلود کنم؟