تخته امتیازات

هر چه که از معرفی کارت های GTX 900 میگذرد،کاربران بیشتری به آن ایمان می آورند! اگر مطلب قبلی ام را با عنوان "هیولا واقعیت دارد؟رکوردی جدید در اوورکلاکینگ! " خوانده باشید به یاد خواهید آورد که بالاترین رکورد گرافیک در دستان پردازنده ای جز GTX 980 نیست!اکنون اوورکلاکر سرشناش سوئدی Elmor توانسته با کارت Asus GTX 980 Strix بالاترین رکورد دنیا را بشکند و افتخاری بزرگ را نصیب خود کند. المور با استفاده از مادربرد Asus Rampage V Extreme ، پردازنده Intel Core i7-5960X درکنار 16 گیگابایت حافظه نسل DDR4از برند G.Skillو با منبع تغذیه Cooler Master V1200 و بهره گیری از قدرت خنک کنندگی LN2(نیتروژن مایع) مرزها را در هم کوبید و توانست علاوه بر رکورد بی نظیر ،این پردازنده را در دمای زیر صفر درجه نگه دارد. بدین شکل بود که کارت گرافیک Asus GTX 980 به فرکانس هسته باورنکردنی 2208مگاهرتز و حافظه8.4 گیگاهرتزی دست یافت،اما این پایان ماجرا نبود،المور همزمان پردازنده i7-5960X (فرکانس پایه 3گیگاهرتز)را با فرکانس 5.586 گیگاهرتز به سرحد جنون رساند،چنین کاری باعث دستیابی المور به رتبه 9,568 در آزمون 3DMark’s Fire Strike Extreme شد که 568 واحد از رکورد قبلی بیشتر است. رکورد قبلی در اختیار دو اوورکلاکر معروف K|NGP|N و TiN بود آن هم با کارت EVGA GeForce GTX 980 و دستیابی به فرکانس هسته 2050مگاهرتز که باعث کسب رتبه 9000در آزمون 3DMark’s Fire Strike Extreme شده بود. منبع خبر: http://www.chiphell.com/thread-1146643-1-1.html ترجمه: خبات کریمی

یوبی سافت در اظهارنظری جنجالی گفته است که گیمینگ با بیش از 30 فریم درثانیه عجیب و غریب یا غیر طبیعی است،Nicolas Guérin کارگردان طراحی Assassin's Creed Unity به TechRadar گفت:ما در یوبی سافت برای مدتی طولانی در نظر داشتیم بر روی 60 فریم در ثانیه کار کنیم ،اما من فکر نمیکنم که ایده خوبی باشد،زیرا با اینکار هیچ چیز طبیعی به نظر نخواهد رسید،درواقع چیزی شبیه فیلم The Hobbitمیشود،مرموز و غیر واقعی ! در بخش دیگری و می افزاید: اگر بازی مجلل باشد چه کسی به رزولوشن اهمیت میدهد! در همین راستا مدیر خلاقیت یوبی سافت Alex Amancio می گوید: فروش این بازی با سطوح مختلف تجربه(رزولوشن و فریم ریت) می تواند غیر منصفانه باشد. نتیجه تست عملی توسط لیونی ها افزوده شد(انتهای مطلب) نتیجه: منبع خبر:http://www.gamespot.com/articles/assassins-creed-unity-director-who-cares-about-res/1100-6422838/ ترجمه: خبات کریمی

ممنون بابت مطلب,اما برای خود چیکار کند؟ :eek: :eek: :eek: :D اگه 3 نفر توی اورکلاک دنیا اسم و رسم داشته باشن از سالها پیش یکیشون Elmor هست که تا همین چند ماه پیش در MSI مشغول به کار بود و طی این سالها کارتهای سری Lightning (که خیلیا میپرستنشون ) از شاهکار های ایشون در کمپانی MSI بودند البته امسال از msi جدا شد و به asus ملحق شده عجب منبعی بوده :دی

پیشنهاد میکنم دوستانی که فکر میکنن 60 فریم تفاوتی با 30 فریم نداره یه سری به این سایت بزنن : http://30vs60.com/ توضیح : اگر 2 ویدئو همزمان نبودند فقط کافیه بعد از این که کامل لود شدند صفحه رو ریفرش بکنید ( F5 ) تا همزمان پخش بشن. بهتره اول برای مدت حدود 30 ثانیه فقط به تصویر سمت چپ که 30 فریم در ثانیه هست خیره بشین و بعد به تصویر سمت راست که 60 فریم در ثانیه هستش نگاه بکنید. تا تفاوت رو به وضوح احساس بکنید.

جنون جنون جنون!!!!!!!!!!!!!! من هم با 980 رکورد خواهم زد!!! ولی گرمای خوزستان نیتروژن مایع که هیچ هیدروژن مایع روهم بخار میکنه!!! ضمنا کارت گارانتی ویستا رو هم بخار میکنه !! چون من همیشه برد ایسوس میگیرم!!

سلام خدمت دوستان عزیز....... چند وقتی بود که توی انجمن و اینترنت مطالب و عکس های زیادی در رابطه به مدینگ کیس می دیدم،ولی نه وقتش رو داشتم و نه بودجه اش رو..... تا وسطای تابستون که کامپیوترم خراب شد رفت واسه تعمیر و یه وقت حسابی پیش اومد که بریم سراغ این کار هر چند که بودجش گیر نیومد:دی(قطعات درست نشدند و سیستم جدید جمع کردم ولی بگذریم:دی). این کیس متعلق به سال 2006 بود: دوستان خلاصه توضیح میدم که نه من خسته بشم نه شما:دی خب اول از همه عکس های کیس قبل از شروع کار: http://lioncomputer.ir/forum/index.php?showtopic=31825 اولین کاری که کردم این بود که پرچ ها رو باز کزدم و سینی مادر برد رو چر خوندم،ولی وقتی این کارو کردممتوجه یک ایراد شدم و اون هم این بود که سمت راست کیسم دیده نمیشد و مجبور شدم سینی رو طرف مقابل ببندم که باعث میشد سوکت ها داخل پنل نیفتند(فک کنم اولین کسی بودم که همچین حرکتی زدم:دی)و این باعث شد که به دلیل استفاده از سیم رابط سیم های داخل کیس دو برابر بشه و کلن نشه کابل منیجمنت کرد:دی. خب یه Back panel USB داشتم که گذاشتم پشت کیس،کیت زیر رو هم داشتم که یکی از پنل های فلاپی رو سوراخ کردم این رو پشتش جاساز کردم.این کیت هم برام مشکل کمبود USB رو درست می کرد هم مشکل نداشتن جک صدا. تو مرحله ی بعد رفتم سراغ رنگرزی و کل کیس رو رنگ مشکی زدم(داخل و بیرون کیس) تو این مرحله دو تا 7 فن 7*7 گذاشتم پشت کیس و یه فن 7*7 جلوی هارد که به دلیل دور بالاشون وقتی سیستم رو روشن می کنم حس بویینگ 747 بهم دست میده(بماند که فن پاور هم کلی صدا میده):دی بعد این کارا یه فن 12*12 گذاشتم جلوی کیس که البته این فن تا حدودی سایلنت بود. بعد در کیس رو برش زدم و پشتش شیشه گذاشتم و مقداری نوار LED تهیه کردم : و این هم شد نتیجه ی نهایی: j دوستان امیدوارم خوشتون اومده باشه @};- @};- با تشکر از کاربران MustanGT,Gosbe,Fireinploe و یه تشکر فوق ویژه از دوست عزیزم کاربر Bowman که به من در تمام مراحل کمک کردن.

سایه سیاه موردور از برجی بلند بالا رفتم و سرزمین روبرو را که درزیر نور آفتاب میدرخشید نظاره گر شدم،کارهایی برای انجام دادن در دوردست ها و ماجراجویی خطیر برای کامل کردن.به پایین برج بلند پریدم و فرودی ایمن داشتم .دربوته های کنار جاده مخفی شدم و منتظر نگهبانی شمشیر بدست بودم که داشت به سمتم میامد،همین که نزدیک شد او را شکار کردم بعد به سمت مخفی گاهی در نزدیکی دویدم واز دیواری بلند بالا رفتم و درست جایی ایستادم که کمانداری در بالای سرم در حال نگهبانی بود ،از زیر شمشیر را در درشکمش فرو بردم و خونش بر روی دستان و سرم جاری شد و جنازه بی جانش از لبه بلند به پایین غلتید و محکم با سنگ های زیرین برخورد کرد. احتمالا فکر میکنید دارم Assassin creed بازی میکنم ؟نه خیر ماجراجویی در "زمین میانه"رخ میدهد و سایه موردور بر سرم سنگینی میکند ،دشمنان هم سربازان یوبی سافتی نیستند بلکه اورک های خونخوار ومزدوران شیطان هستند.شباهت های این دو بازی خیلی زیادند،هر دو قهرمان یا قهرمانان پارکور باز هستند ،کمبات ریتمی بوده و برای بررسی سرزمین باید از بلندی ها بالا رفت،از دید مخصوصی برای بررسی محیط استفاده میکنید تا اهداف را ببنید و هرکسی ماجرا های Etzio auditore ,Edward kenway را دیده باشد سریع تشخیص میدهد منبع الهام استودیو کهنه کار مونولیث از چه بوده است . قهرمان یا قهرمانان بازی سایه موردور البته شباهت های رفتاری و گفتاری خیلی کمی با تیم آدمکشان دارند،شما رنجری هستید به نام تالیون اما درهمین حال جسمتان در تسخیر یک wraith میباشد وهردو جسم و شبح شکارچی توسط نیرو هایی ناشناخته نفرین شده اند و هردو به دنبال گشودن راز نفرین خود هستند تا شاید به آرامش برسند.تالیون باید در حادثه ایی میمرد اما سفر روحش به جهان دیگر به خاطر این مهمان نامقدس که در جسم تالیون فرو رفته تاخیر داشته است. سفر مکاشفه این دو از موردور و سرزمین های اطرافش آغاز میشود وجاهایی را می بینند که در آنها رنج و محنت و برده داری به اوج خود رسیده است و مرگ در اینجا بیشتر عمومیت دارد تا آن گیاهان دارویی که گهگاهی از روح های در حال زوال و کشته شده میرویند. این شخصیت ها اجازه میدهند متخصصان ادبی-علمی جهان میانه و اثر تالکین بتوانند صلاحیت این رنجر-وارث هیبردی را در جهان میدل ارث مورد بحث و گفتگو قرار دهند.تالیون قطعا یک نمونه خوب برای جهان میدل ارث تالکین است با موهای ژولیده و بلند تا روی شانه هایش ,ورفتاری رواقی گونه و فیلسوف مابانه و اسم سه سیلابیش که یاد آور اسم های مثل آراگون و یا فارامیر است.هویت آن وارث مخوف هم قبلا فاش شده است ،فلاش بک های تیره و تار که تصویری از اعمال گذشته اورا نشان میدهند برای ما راهگشا هستند.در هر حال دوگانگی شخصیتی تالیون/وارث جز بهترین لحظات سایه موردور هستند , و وارث شبح گونه گهگاهی از بدن تالیون خارج شده با او گفتگویی میکند و بعد در مه ای د رکالبد تالیون فرو میرد. وقتی خشم وارث فزونی میگیرد چهره تالیون محو شده و آتش درونش نمایان میشود و وقتی وارث هدایت جسم را در دست میگیرد نجواهایی گنگ و پچ پچ های شیطانی که سوزی وهم آور بر این جهان آفتاب سوخته می اندازد بر گوشتان حاکم میشود، گویی خطر یخ زدن از سرما در این چشم انداز جهنمی را با خود دارد و همین بر پیکره مخوف ترین اورک ها نیز ترس را میافکند. این لحظات تاثیر برانگیز به سایه موردور آن رنگ و لعاب اندود کاری شده ایی را که ساختار روایی اش نیاز دارد به آن هدیه میکند.نرخ فریمی که گهگاهی فرو می افتد نشان زیادی از توانایی های کنسول های نسل بعدی ندارد ولی صخره های آفتاب سوخته نارنجی -قهوه ایی و ابرهای آسمان کار خود را به شایستگی انجام میدهند.برای ماندن در این سرزمین با ید غم و اندوه جانکاهی را به جان خرید.گوشتان از صدای خرناس و نعره های بی رحمانه اورک-های بدترکیبی که سرزمین را در سیطره خود دارند به ستوه می آید و چشمانتان از دیدن خرابه هایی بیشمار که زمانی در رزوگاران گذشته برای خود برج و بارو های بزرگ بودند در رنج خواهد بود. این چشم انداز ها برای مدتی در جلوی رویتان خواهد بود اما آن تغییر چشم انداز از اواسط بازی چون نفسی تازه بر روحتان است و هنوز با رایحه نامطبوع فاسد حضور لرد شیاطین سایرون ،به تباهی نرفته است.میگویند شیطان را درجزییاتش میتوان توصیف کرد ولی در این سرزمین به سادگی و آشکارا قابل مشاهده است او در همه چیز است دردشت ها درختان در آن تششع نورها ......... و گرچه میدانید که پایان خوش نزدیک نیست ولی هنوز هم در خنده های آن دوارفی که شریک شکارتان میشود امیدواری است وشاید هم در سخنان مودبانه مادری جادوگر و نگاهبان دخترش. اگر کمی درباره عواقب پایانی بازی آگاهی داشتم شاید قدر آن سوسوهای نور را کمی بیشتر میدانستم.سایه موردور در حالیکه هم به گذشته ها و هم به آینده اشاره دارد ،داستان خودش را خلق میکند , وبدرون بخش هایی روایی از داستان که نه در کتاب نه در فیلم ها پوشش داده است رخنه میکند .گالوم اینبار از همیشه بی قرار تر است و صداپیشه گی خارق العاده لیام اوبراین چنان بی نظیر است که گویی اندی سرکیس در اینجا نیز صداگذاری کرده است.اما در برابر هر شخصیت معروف و شناخته شده در این جهان یک شخصیت کمتر شناخته شده نیز وجود دارد و گهگاهی موجی از این شخصیت ها به درون بازی تزریق شده یا از آن خارج میشوند ،ناگهان به قلب داستان یورش برده و قبل از اینکه شما بشناسیدشان در دل تپه ماهور های موردور ناپدید میشوند.،قطب منفی داستان کمی زودتر از آنچه که باید بردستی معرفی شوند ظاهر شده و طرفداران دیوانه وار تالکین شاید فریب خورده و شیفته شوند و لی خود بازی نیز کار چندان زیادی برای بیشتر نشان دادن شان جز شخصیت هایی خاص در زره های آنچنانی انجام نمی دهد.کمی مشکلات داستان و برخورد های ناگهانی پایانی کمی از آن تلخی و گزنده بودن پایان کار کاسته است. البته در اینجا تالکین را داریم ،کسی که داستانهایش درباره سفر های غیره منتظره است ،نه مقاصد مشخص.سایه موردور یک ماجراجوایی زمخت و نامرتب است ،دکمه دویدون را در حالی که گرفته اید به سمت یک لبه با ارتفاعی نامعلوم خیز برمیدارید،و پرش از ارتفاع احساس خاص و جالبی به شما میدهد.شاید در بلندای برجی یک اورک کمان دار منتظر باشد خوب مهم نیست با فشار یک دکمه میتواند روی سرش فرودآیید و یا از زیر پایش مخفیانه شکم بزرگش را سفره کنید و یا به راحتی از پشت سر نزدیک شده و چاقوی پنهان خود را بدرون گوشتش فرو کنید. سایه موردور بخش بزرگی از اجزای این سبک و فرمول اثبات شده را پالایش میکند ،مبارزات روانند و چالیش برانگیز تر از آنچه که شما فکر میکنید.گله های اورک -های شمارا محاصره میکنند و تجربه تان از بازی هایی چون بتمن و یا سری آدمکشان شاید گولتان بزند که بله از پس جماعت برمی آیم!ولی این یک دروغ است و اینها سربازان کت سرخ نیستند و یا دزدان خیابان گرد که بتمن تار مار میکرد !اینها مبارزانی باهوش و خونخوار هستند و بارها و بارها باید چه در ابتدا چه در انتها پا به فرار بگذارید.شاید بتوانید در بوته های چند صد متر دورتر مخفی شوید و شاید خود را به بلندی برسانید تا بتوانید جماعت وحشی و گرسنه را پشت سر بگذارید.روبروشدن با گله اورک ها حتی اگر همه ضد حملات خود را هم درست وسر موقع انجام دهید برابراست با مرگ شما و احیای مردگان! افزودنی های چالش برانگیز دیگری هم به این معجون اضافه خواهند شد ،برای مثال مخفی کاری یک ابزار حیاتی خواهد بود حتی اگر ماموریتتان برآن تکیه ندارد.اورک ها شاید کمی حواس پرت باشند مخصوصا وقتی دوستانشان را با مخفی کاری از پشت سر از پا در می آورید ولی سیستم مخفی کاری هیجان انگیز و سود آور است .ضعیف کردن یک گله با مخفی کاری و کاهش جمعیت آن حرکتی عاقلانه است و شکار دشمنان از دور و نزدیک یادآور بتمن تیمارستان آرخام است ،منبع الهام بزرگ دیگر بازی سایه موردور.کشتن یک اورک -های از بلندی یا شلیک تیر خشم وارث به سرهایشان قطعا شما را در زمانی خوشحال خواهد کرد که گله متوجه حضورتان شود و یا وارچیف محلی دستور حمله به شما را صادر کند. رسیدن کاپیتان به دل نبرداتفاقی بزرگ است ،وسایه موردور اطمینان حاصل میکند که شما آنرا یاد بگیرید.شمشیرتان به محض اینکه جسم فرماندهان را لمس کرد دوربین زوم میکند و اورک ها شمارا با نعره وزوزه دست میاندازد و دعوت به مبارزه میکند.در اولین دیدار با شما اورک ها به شما وعده قطع عضو شدن وحشتناکی را میدهند زیرا میدانند شما یک بار مرده اید و اینکه چگونه مرگ را فریب داده اید راز مانده است و بعضی هم فکر میکنند که شما برادردوقلوی رنجرمرحوم و بد فرجام هستید.کاپیتان های اورک بی نظیرند و به ندرت سخنی تکراری به زبان میآوردند و شخصیت هایی جالب و باید ماندنی دارند وچنان از پیروزی خود مطمئن اند که اعتماد به نفس شان آدم رابه تعجب میاندازد. تنها مشکل شکار فرمانده هان همین گام تکراری شدن است ،گهگاهی ا سیستم شکار و تعقیب کمی خسته کننده میشود ولی لذت خود را هم دارد.مهم نیست وسط نبرد هستید و یا ناگهانی به سمت کمپ دشمن یورش میبریداورک ها راباید بهشان احترام گذاشت حتی اگر به این معنی باشد که باید ازهدف اصلی دور شد یا کارهایی دیگر را انجام داد ،شکار هر کاپیتان حدود 15 دقیقه زمان طلب میکند و به برنامه ریزی دقیق احتیاج دارد.کاپیتان ها غیرقابل شکست دادن نیستند،اما شما باید به خوبی تجهیز باشید و مهارت های خوبی را هم فرا گرفته باشیدکه از طریق به قتل رساندن دشمنان و یا انجام ماموریت های جانبی بدست میایند.سیستم عالی نمسیس واقعا از نیمه دوم بازی میدرخشد جایی که شما حرکات و مهارتهای زیادی را فرا گفته اید و در شکار اورکها اعتماد به نفس بالایی دارید. میدانید ،اورک مرده داستانی را نقل نمیکند ولی همیشه یک پرحرف کثیف است که جایش را بگیرد،شما در سیستم نمسیس میتوانید سیستم گزارش دهی و فرماندهی اورک ها را در یک مجموعه ببنید و اگرچه نمیتوانید هویت هر کاپیتان را یا ضعف مبارزاتیش را بدرستی ببنید و باید آنرا کشف کنید.برای دست یابی به این اطلاعات فقط کشتن دشمنان فایده ندارد ،شما باید آنها را تحت کنترل خود بگیرید یک سیستم جاسوسی عالی و بی نظیر در دل بازی نهفته که قلب سیستم نمسیس است .حرکات فینشر سایه موردور براستی خونین هستند ولی تسلط یافتن بر روح روان اورک های، خود یک پروسه ترسناک دیگر است .گوشت تالون ناپدید شده و وارث ظاهر میشود و در حالی که جمجمه اورک ها را میفشارد نعره میزند ،تو مال من هستی و صدای گوشخراش نعره وارث تا مغز استخوان اورک میرود!خشونت و قدرت جسم اورک را تسخیر میکنند و بعد باید سازمان خبررسانی اورک ها را بررسی کنید تا نقاط نفوذ و ضربه زنی به ساختار زندگی قبلیه ای را شناسایی کرده و کایپتان قبیله را بیرون بکشید.میتوانید سر قربانی خود را با خشونت قطع کرده یا نه بگذارید برود و خبر قدرت شما را پراکنده کرده و وحشت بر اردوگاه های اطراف پخش کند و یا حتی مامور قتل کاپیتان به صورت مخفییانه باشد.! داشتن این اطلاعات حیاتی است و شکار وارچیف یا کاپیتان گشت و گذار در پارک نیست ،دانستن اینکه دشمن نسبت به تیرهای شبح شما آسیب ناپذیراست یا نمیتوان مخفیانه شکارش کرد تفاوت های زیادی در سیستم مبارازتی فوق العاده بازی ایجاد میکند درواقع پیدا کردن راه دیگری برای شکار وارچیف خود عالمی خلاقیت میخواهد برای همین است که این سیستم مبارزاتی وشکار دشمننان خیلی بهتر از سیستم مبرازتی بتمن ویا کیش شآدمکشان درآمده است.ترساندن اورک ها با حمله در شب و منفجر کردن بشکه های سوخت و یا آتش زدن اورکهای نگهبان و بلند شدن فریادشان به آسمان باعث ایجاد ترس و وحشت د ردل کایپتان ها میشود و این ها جز لحظلاتی هستند که براستی در دل بازسی احساس قدرت میکنید.سوار شدن بر مخلوقات رث گونه و سگ های وحشی دشت نیز بی نظیرند و حتی میتوان با این مخلوقات و برپشتشان از دیوارها بالا رفت ،اگر میتوانی این را امتحان کن آلطیر! نیمه دوم بازی حتی راهکار های بیشتری را برای دستکاری و نفوذ به ذهن اورک ها باز میکند و در نهایت حتی میتوانید کنترل کاپیتان ها را نیز بدست گرفته و د رنبرد همراهی شان کنید تا یاران و زیر دست تان خود را قطعه قطعه کنند چون براستی کاپیتان ها هیولاهای وحشی هستند.داستان به سیستم نمسیس هدف و جهت میدهد و شکست ساختار سیاسی جامعه اورک ها خیره کنندده است سیستم نمسیس بسیار جذاب به نظر میرسدو بازی درنقشی شبه کویس اسپسی گونه در House of cards د رجامعه اورک ها عالی است !!من عروسک گردانم و این اورک های همه عروسک های خیمه شب بازی من هستند! دو نقشه عظیم بازی که شما را از یک نقطه انجام کار به نقطه ای دیگر می رساند ،قتل کاپیتان ها،نفوذ به مراسم شام و ناهار خوردن اورک ها!!و جمع آوری ارتیفکت هایی که رازهای گذشته سرزمین و راز گذشته وارث خشمگین وجود تان را فاش میکنند درسهایی یاد میدهند که حتی سری کیش آدمکشان هم میتواند از ان چیز یاد بگیرد، بحث شباهت و یا الهام گیری به جدا،سایه موردور خود بازی بزرگی است مکانیزم های بازی تقریبا همه خیلی خوب از کار درآمده اندو راهکارهای گیم پلی بینظیرند .اکنون میدانم سرنوشت من در جهان موردور و میدل ارث چه خواهد بود ولی آرزو میکنم بار دیگر ماجراجویی در جهان میدل ارث به خوبی این داشته باشم. رضا قاسمی گردآوری و برگردان با کمی تغییر از نقد عالی کوین ونورد ،منتقد سایت گیم اسپات بر بازی Middle-earth:shadow of Mordor

درود بر سروران گرامی مدت ها بود که میخواستم یک مود انجام بدم، البته در سطوح حرفه ای! که البته نه وقتش میشد و نه بودجش بود، ولی خوب بعد از مدت ها یکم وقت گیر آوردیم و بودجه گفتیم یک کیبورد تقریبا قدیمی رو یه حالی بهش بدیم! :D اول از همه این نکته رو بگم که ایدش رو از یکی از دوستان که این کارو انجام داده بود گرفتم، منم گفتم چرا که نه؟ فقط تاپیکش رو یادم رفت کجا دیدم، اگر دوستان دیدن قرار بدن خوشحال میشم. برای مود کردن اولین چیزی که نیاز هست حوصله هست، بعدش هم پول پول پول ....(تاکیدم روی پول هست چون واقعا گرون شده وسیله!!) خوب بریم سر اصل مطلب، اول یه نگاه به کیبورد انداختم، دیدم میشه قسمت هاش رو از هم جدا کرد، قسمت کلید هارو از پنل اصلی جدا کردم. توی عکس اگر دقت کنید متوجه میشید که یکجاش از جای دیگه جدا شده سمت چپ. بعدش گفتم خوب میشه که از برچسب های فیبر کربن استفاده کرد واسه قسمت پایینی و بقیش رنگ بشه! مقداری رنگ مشکی تهیه کردم، اما اخرین چیزی که چسبوندم همون بود! بعدش جدا سازی کلید ها مهم بود، کلید های مشکی که به راحتی جدا میشن، اما واسه کلید های آبی کلی فکر کردم که ببنم چطوری جدا کنم که نشکنن یا بپوشونم با چسب، که جدا شدن بالاخره :D برای اینکه یکدست نشه کیبورد و خسته کننده از رنگهای سفید و مشکی به همراه طرح فیبر کربن استفاده کردم، توی ذهنم که خوب میشد، پس رفتم اسپری رنگ سفید و مشکی گرفتم. رنگی که من استفاده کردم مودر هایی که میخوان با اسپری رنگ کنن هم از اون استفاده میکنن، دوپلی کالر، رنگش واقعا عالی هست، قسمت خوب این رنگ ها اینه که هم رنگ براق داره هم مات! که برای رنگ سفید من مات و رنگ مشکی براق استفاده کردم. قسمت رنگ زدن خیلی مهمه، میتونم چند نکته که بعدا بهشون رسیدم رو بگم اینجا: 1. حتما سعی کنید توی محیط کاملا بسته این کار رو انجام بدین، مثل انباری، چون گرد و خاک میشینه روی کار و خراب میکنه کار رو. 2. از ماسک استفاده کنید!!!! (2 روز به خاطر بوی رنگ سر درد داشتم!! :laughing: ) 3. به توصیه های روی رنگ توجه کنید! فاصله 25 سانتی متری رو واسه رنگ زدن درست حتما حفظ کنید! 4. اگر که پلاستیک رنگ داره حتما قبلش از اسپری رنگ استر استفاده کنید که هم نتیجه بهتر بگیرید و هم راحت رنگ کنید! 5. از یونولیت برای نگه داشتن دکمه هایی که میخواید رنگ کنید استفاده نکنید!!! چون با اسپری کردن رنگ کاملا از بین میره! 6. حداقل 3 بار پروسه رنگ زدن رو انجام بدین، با فاصله زمانی درست مثلا 2 ساعت! بعدش هم 24 ساعت بزاریدش که کاملا خشک بشه! 7. میتونید از اسپری جلا دهنده هم استفاده کنید. بعد از رنگ کردن و خشک شدن قطه هارو بستم که شد این هایی که میبینید. قسمتی که برچسب چسبوندم زیاد خودم راضی نیستم، چون پستی بلندی هاش رو نمیشد درست دراورد. شاید دوباره بچسبونم! خاک هایی که در عکس میبینید به خاطر خاک خیز بودن منطقه ماست =)) کیفیت بد عکس ها هم واسه نداشتن دوربین هست کل هزینه ها: دو عدد اسپری رنگ هر کدام به مبلق 10500 تومان = 21000 تومان برچسب فیبر کربن هم حدودا 7500 تومان که کلیش رو دارم و استفاده نشده خیلیش! دیگه ببخشید اگر زیاد خوب نشده، توان ما اینقدر بود؛ ایشالا واسه مود کیش که وعده یک چیز خوب رو بهتون میدم @};- @};- @};- @};- @};- @};- @};-

ASRock بالاخره از مادربرد X99 Extreme 11 خود که پرچمدار این کمپانی در رایانه های خانگی high-end می شود،پرده برداشت،ازراک در طراحی این مادربرد برای تطبیق هر چه بیشتر با نیاز علاقه مندان hardcore و اوورکلاکرها از طراحی ای با دید پایین به بالا بهره گرفته است،آن هم برای کسانی که دنبال بازدهی بینهایت و اورکلاکینگ چیپ ست X99 اند. ازراک X99 Extreme 11 از نظر طراحی و امکانات به معنای واقعی کلمه یک هیولا است،این مادربرد با فرم فاکتور E-ATX که این روزها به استانداری برای مادربردهای high-end X99 مبدل گشته ،طراحی شده است،با این حال اما امکانات دیوانه کننده این برد به همان اندازه غولهایی همچون X99S XPOWER و ROG Rampage V Extreme است. X99 Extreme 11 همان طراحی فوق العاده سایر بردهای X99 این کمپانی منجمله مدارVRM دوازده فازی را باخود دارد.با نگاهی به برد ،حرارت گیر XXL با آلیاژ آلومینیومی خودنمایی می کند،با ترکیبی از رنگ آبی و مشکی که لوله های منتقل کننده حرارت بخوبی در دل آن تعبیه شده و یک فن کوچک نیز هوا را در میان آن به گردش در می آورد. یکی از قابلیت های بارز این مادربرد وجود درگاه های متعدد برای اتصال وسایل ذخیره سازی است که جمعا 18 درگاه SATA3 منجمله 10 درگاهSATA3 6.0 Gb/s با تکیه بر چیپستX99 و 8 درگاه SAS-3 12.0 Gb/s با استفاده از کنترلر LSI SAS 3008 را شامل میشود.تست های صورت گرفته در آزمایشگاهای ازراک گواه دستیابی به نرخ انتقال 6.1 GB/s هنگامی که دیسک وضعیت جامد به آن وصل می شود است. اگر فکر می کنید این پایان امکانات قدرتمندترین مادربرد جهان در زمینه وسائل ذخیره سازی است،سخت در اشتباه هستید!این هیولای روانی با برخورداری از دو درگاه فوق سریع M.2 میتوانند به نرخ انتقال 2.8 GB/s در بین درگاه ها دست یابند. طراحی لوکس VRM ! یکی از دلایلی که باعث میشود ASRock X99 Extreme11 وظیفه خود را بخوبی انجام دهد،پیاده سازی VRM دوازده فازی است که اغلب رقبا از طراحی6 و8 فازی برخوردارند.چنین طراحی VRM بی نظری باعث میشود که مادربرد به رغم بازدهی بهتر،مصرف کمتری داشته و خنک تر نیز بماند. تجربه گرافیکی بی همتا با امکان SLI/CrossFireX چهارگانه! با وجود 4 اسلات PCIe Gen3 x16 و تعبیه 2 تراشه بریج PLX PEX 8747 دیگر هیچ گلوگاهی بر سر راه کراس فایر و اس ال آی 4گانه ایجاد نخواهد شد. تصاویر: منبع مورد استفاده:http://wccftech.com/asrock-unleashes-x99-extreme-11-monster-motherboard-fitted-18-sata-6-gbps-ports-active-fan-cooling/ ترجمه: خبات کریمی

آیا بسته ultra HD و 9 گیگابایتی سایه موردور در گرافیک تفاوتی ایجاد میکند؟ آیا 6 گیگابایت VRAM واقعا ارزشش را دارد؟ درود دوستان گیم اسپات تاپیکی زده بود گفتم با شما هم درمیان بزارم: کاربرانی با سیستم هایی هیولا میتوانند محتوی الترا HD سایه موردور رو دانلود کنندتا تکسچر های الترا فعال شوند ولی آیا ارزشش را دارد؟ دیجیتال فاندوری توضیحاتی دراین باره داده است :این خیلی محتمل است که کسی نتواند بدرستی از این بسته استفاده کند،چون درست است که بازی از لحاظ بصری زیباست ولی خیلی تفاوت خاصی بین بسته الترا و High وجود ندارد وجهش خاصی مشاهده نمیشود چون بیشتر بخش های بهینه شده را در محیط بازی بسختی میشود تشخیص داد-خود تنظیمات بازی د رحالت high فشار زیادی در بخش VRAM به گرافیک تحمیل میکنند و همین وضعیت را در حالت الترا برای شما پیشگویی خواهد کرد. این بافت های HD به سخت افزاری خنده دار برای اجرا نیاز دارند علاوه بر Cpu قوی 64 بیت-و گرافیک DX11 ویدوئو رم باید 6 گیگ باشد! وقتی دیجیتال فاندری از یکی طراحان بازی باب رابرت سوال کرده است چرا این بسته اصلا پیشنهاد شده است ؟چون سخت افزار مناسب برای خیلی ها در دسترس نیست و تاثیر آنچنانی هم ندارد؟رابرت گفته ما و تیم طراحی بازی را خیلی با گرافیکی بالا طراحی کردیم و از بعد بصری فرا تر از نسخه های کنونی بودیم منتها قبل از اینکه انرا برای کنسول ها اپتیمایز کنیم –گفتیم برای pc های high end بتوانیم آ« نسخه کمی بالاتر را هم روی pc های قوی اجرا کنیم. بعد ازاو سوال شد خوب سیستمهای قوی رندر تیم های توسعه دهنده فرق دارد با کاربر های عادی و همه که سیستم های آنچنانی ندارند؟اون گفت خوب این چیزی بوده که ایجاد شده و گفتیم حیف است ما اینهمه بازی را زیبا ایجاد کردیم بگذارید این بسته برای همه در دسترس باشد!؟ طبق گفته دیجیتال فاندری بازی روی الترا Hd با رم کمتر هم اجرا میشود ولی شما قطعا با مشکلات کلیپینگ و فریم ریت روبرو خواهید شد.البته بازی در تنظیمات امکان قرار دهی کپ فریم را روی 30 تا میدهد تا اگر روی الترا بودید فریم را روی 30 قفل کنید تا فشار روی Gpu کم شود ولی برای نهایت کیفیت قطعا همان مقدار لازم است ! البته به نظر میاد که این بسته بیشتر برای رزولوشن 1440p طراحی شده باشد نه 1080 چون توی 1080 خیلی تفاوت ایجاد نشده و هدف همان الترا HD رزولوشن بوده! چون خود گرافیک بازی خوب هست ولی نه در این حد و اندازه-خیلی از بافت ها هم د رهر شرایطی عادی به نظر میرسند پس به نظر میاد دانلود آن 9 گیگ توجیه پذیر نباشد- موفق باشید رضا

این یوبی سافت هم کنسول گیمرهاروچی فرض کرده :laughing: سخت افزار قوطی کنسول ضعیفه بازی acu رو 30 فریم و 900p اجرا میکنه بعد میاد با این چرندیات مخ کنسول گیمرهارو کار میگیره :laughing: شرکت انویدیا سالیانه میلیاردها دلار خرج طراحی معماری تراشه های گرافیکیش میکنه بلکه pc gamer ها بتونن توی رزولوشن 4k با تنظیمات ultra به 60 فریم برسن بعد این یوبی سافت به کنسول گیمرها میگه بازی تو رزولوشن کمتر بهتره :laughing: یعنی اینقدر کنسول گیمرها تینیجر هستن ؟ چرجند اکثرا نمیدونن aa چیه وفریق بین 720 با 1080 نمیفهمن ما pc gamer ها که acu توی 1080 با تنظیمات الترا میزنیم به بدن حالشو میبریم :D

تجربه ی سینمایی ~x( این یوبی هم قاطی کرده ها ما می خواهیم بازی کنیم نه فیلم ببینیم :mad: :mad: ~x( ~x( توی ماشین بازی ها فرق 30 با 60 مثل روز و شب هست توی بقیه بازی ها باید بالای 40 باشه تا بشه گفت یه تجربه بازی شیرین توی مولتی پلیر هم که دیگه حرفش رو نزن باید روی 60 بسته بشه و اگر فرم افت بکنه باعث مردن شما میشه اگر 24 کافی بود چرا مانیتور های 120 یا 144 هرتز وجود دارن این یوبی معلوم هست یه پولی از سونی و ماکرو گرفته تا این حرف رو بزنه و این کنسول ها اینقدر ضعیف بنظر نرسن خجالت نمی کشه چشم انسان نه رزولوشن دقیق نه پیکسل دقیق نه فرم دقیق داره من کلا نمی تونم زیر 50 فرم بازی کنم سر درد شدید می گیرم یک دفعه هم نشستم پای 120 هرتز انگار توی بهشت بودم =)) 27 اینچ بود با رزولوشن 1440p یارو 2 تا 780 توی سیستمش بود توی بتل 4 مولتی پلیر 140 فرم می گرفت اصلا قابل مقایسه با 60 فرم نبود بعد می گن 24 کافی دلیلی که بازی روی کنسول ها 900p و 30 بسته شده به خاطر ضعف cpu هست و نمی تونه تمام npc ها رو جواب بده ببینم کی روی حرف گرو می خواد حرف بزنه :mad: :mad: :mad: :mad: :mad: :mad: :mad: کمتر از 30 فرم گیم پلی محدود بین 30 تا 40 متوسط ولی قابل قبول 40 تا 60 گیم پلی روان و خوب بالای 60 بهترین تجربه

خوب دانلود خودم هم تمام شد و من با زرنگی نسخه عالی MIddle Earth Shadow Of Mordor + HD Texture Pack-AGB Golden Team رو گرفتم-این تیم همیشه بازی ها رو با حجم های عالی میزنه -دقت کنید چیزی که من دانلود کردم فقط 19 گیگ بود ولی شامل کرک codex و Dlc texturepcak!!! بود یعنی بجای 50 گیگ دانلود من 19 گیگ دانلود کردم و تازه برخلاف نسخه های بد بلک باکس این تیم هیچ چیزی از بازی کم نمی کنه-نه دمو ها نه زبان همه سرجاش هستند!تیم ABG Golden Team را حتما به یاد داشته باشید. خوب تجربه ام از خود بازی: عالی بود-گیم پلی نرم و روان محیط های دلگیر موردور داستان وسرایی تالکینی صداگذاری درجه یک -و شخصیت پردازی برای اورک!!!! این آخری سخت ترین کار دنیاست که برای اورک یا اورک -های بخواهید شخصیت پردازی کنید ولی تیم مونولیث که همیشه به داستان در بازی هاش اهمیت میده این بار هم موفق شده داستان جالب رو به نمایش بگذاره -گیم پلی که به سبک باز یهایی بتمن و AC و جاست کاز مرتب شما رو درگیر محیط و دشمنان میکنه و یک احساس قوی بودنی رو به شما تلقین میکنه که در لحظه از بازی که دوست دارید میتونید یک نبرد رو شروع کنید و با رو شهای مختلف برچالش های اطراف پیروز بشید کلی ایتم و اپگرید و نوشته و...در دنیای بازی مخفی هستند که با کمک وارث میتونید پیداشون کنید -سیستم مبارازات بازی هم عالی هستش و واقعا کشتن اورک ها لذت بخشه مخصوصا وقتی کاپیتان ها می آیند و خیلی ادعا دار هستند.! گرافیک بازی هم خیلی خوبه و میشه با تکسچر پک الترا حتی با VRam دو گیگابایتی بازی کرد !چطور ؟کافیه که فریم ریت رو بگذارید روی 30 و بعد 1080 و بعد الترا های -راحت بازی قابل انجامه و من عکس هایی که زیر میگذارم از نسخه خودم هست با اخرین حد تنظمیات تمام گزینه ها روی الترا گرفته شده اند: پس تکسچر پک هم قابل بازی هست هرچند تفاوت خاصی بین High و الترا ندیدم و به نظر میاد همونطور که توی این تاپیک گفتم این پک بافت های الترا برای WQHD, UHD عرضه شده باشه نه 1080 -به هرحال بازی زیباست و خیلی روان در حد کنسول های نسل جدید تازه با کلی تنظیمات گرافیکی اجرا میشه-ضمنا کنترلر X1 هم پشتیبانی میشه و من دارم با آن بازی میکنم.که خیلی بازی رو راحت میکنه- در کل سایه موردور عالی هست و بی نظیر امیدوارم لذت ببرید

تاپیک های فروش " فروش رمهای خیلی حرفه ای با باس بالا برای اورکلاکرها " متعلق به کاربر SOUL REVER " فروش چند قطعه با قیمت عالی " متعلق به کاربر 7777 " فروش سیستم 775 ( ... Q6600 - GeForce 9800 - 4Gb Ram) " متعلق به کاربر dead_makers " فروش ضبط فابریک تیبا و پراید " متعلق به کاربر morteza pc " فروش 2x2 gig رم کینگمکس گارانتی آواژنگ " متعلق به کاربر R-STARK " فروش یک عدد PS3 کپی خور بسیار تمیز موو + تفنگ شارپ شوتر + گان شوتر + نویگیتور + دوربین + " متعلق به کاربر 9527 " فروش موس و کیبورد وایرلس rapoo در حد نو " متعلق به کاربر andromedagalaxy " >>>فروش یــــک عــــــدد 2950 خســـــــــته<<< " متعلق به کاربر mhtk " <<< فروش موس گیمینگ Logitech G9x USB Gaming Mouse >>> " متعلق به کاربر hosein45 " DDR2 2G Bus 800 " متعلق به کاربر tomajwwii " فروش یک PC پیشرفته به همراه مانیتور 23 اینچ " متعلق به کاربرarminIT " فروش پکیج کامل دانگل وایرلس آلفا (ALFA LUXURY 1000mw) ساخت تایوان - برد آبی - (ضمانت اصلی بودن) " متعلق به کاربرrohallah_t #################################################### به دلیل عدم ارسال تصویر منطبق با قوانین فروم و با گذشت بیش از 24 ساعت از تاریخ اخطار، حذف شد ####################################################

درود بر دوستان گل یکی از رفقا ازم درباره اپدیت بایوس سئوال کرد من هم فکری به سرم رسید!!برای دوستانی که تجربه اپدیت بایوس نداشتن یا میخوان این کارو انجام بدن ولی با کسی مشورت نکردن این راهنمایی مفید خواهد بود سعی شده تا حد ممکنه عامیانه و تصویری باشه تا بیشتر تاثیر بگذاره. از آنجایی که آپدیت بایوس برای خیلی ها مخصوصا تازه کارها کار ترسناکی به حساب می آید چند تا نکته باید اینجا عرض کنم: کلا در حال حاضر آپدیت کردن بایوس کار ساده تری شده و همش به خاطر uefi ها و بایوس هایی با اینترفیس های گرافیکی پیشرفته و کاربر دوست میسر شده.در زمان گذشته فلش کردن بایوس از طرق مختلف و نا امن تری نسبت به امروزه صورت میگرفت.نگارنده این مطلب بایوس بردهای زیاد از شرکت گیگا-dfi-ایسوس رو در طول زمان های مختلف آپدیت کرده است که در این راه چندین بار با خطر سکته قلبی روبرو شده !!!! کلا آپدیت بایوس مگر د رمواقع ضروروی وو مورد نیاز ،بوسله سازند های برد پیشنهاد نمیشه چون کاری تقریبا ریسک پذیر هستش. از انجایی که بایوس رو میشه مغز یک برد به حساب آورد پاک شدنش یا خراب شدنش کاملا معلومه که چه نتیجه ایی خواهد داشت.د این چند ماهی که بنده یک عدد برد ماکسیموس هیرو از ایسوس در اختیار دارم حدود پنج ماه میشه،چند آپدیت بایوس برای این برد و دیگر بردهای سری z87 ایسوس عرضه شد که چن عددشون بیشتر باعث افزایش کارایی و پایداری سیستم میشدن من سه عدد ا زاونها رو استفاده کردم ولی این ورژن بایوس های آخری که تقریبا دو هفته است عرضه شدن از جهاتی مهم تر هستن چون امکان استفاده از نسل جدید سری haswell رو هم به راحتی به بردهای z87 میدهند و کاربران میتون از پردازنده های جدید هم بدون مشکل روی سیستم های تازه خریداری شدشون استفاده کنن.منتها قبلش باید اقدام به آپدیت بایوس کنن که خیلی از کاربرانی که بنده باهاشون روبرو شدم از این اقدام کمی احساس ناامنی داشتن ولی باید بگم که این کار خیلی راحته . من در یک تصویر کلی و در سه مرحله با توضیحات روی عکس که از سیستم خودم گرفتم بعد از آپدیت بایوس به اخرین نسخه موجود در سرور ایسوس،راهنمایی آسونی رو گذاشتم که میشه تقریبا تمام برد های z87یا لااقل سری های ROG ویا آنهایی که به تکنولوژِی usb bios falshback مجهز هستن از روش اقدام کنن. اول از سرور ایسوس از قسمت دانلود درایور ها و ابزار ها مربوط به بردتون ؛بعد از انتخاب ورژن سیستم عامل که برای من میشه 8.1 نسخه 64 بیت ،در قسمت بایوس اپدیت،اخرین ورژن بایوس رو دانلود کنید. لینک برد من MAXIMUS_VI_HERO بعد از دانلود تمام توضیحات رو روی تصویر دوم ارائه دادم که میتونید با دقت بخونید فقط به نوشته های بخش دو روی تصویر زیر دقت زیاد کنید. امیدوارم که راهنمایی جمع جور به کارتون بیاد ،اگر خواستید بایوس آپدیت کنید ولی قبلش به مشاوره احتیاج داشتید میتونید توی همین تاپیک با دوستانی که مطالعه کردن و یا تجربه بیشتری داشتن و یا کسانی که نمونه مشابه برد شما رو دارن و بایوسشون رو به روز رسانی کردن مشورت کنید . ضمنا برای دوستانی که برد Maximus VI Hero دارن من اخیرا نسخه بایوس ورژن 1402 و تغییر نام داده شده رو آماده کردم و فایل رو فشرده رو درآخر مطلب قرار داده ام میتونید دانلود کنید انزیپ کنید و فقط روی فلش بریزید و ادامه پروسه رو راحت انجام بدید. M6H.rar پایان

سلام خدمت دوستان بخصوص گیمرها اینم از سری جدید شبیه ساز ورزشی فوتبال از سوی EA sport که تغییرات اساسی در این نسخه انجام داده اضافه شدن احساسات به بازیکنان هوش مصنوعی به مراتب قویتر از قبل (مثلا در صورت جلو بودن نتیجه به نفع شما تیم شما به صورت تدافعی 11 نفره تبدیل میشه برای جلوگیری از گل زدن رقیب) شبیه سازی و مدلسازی حرفه ای تر بازیکنان حتی بروی عظلات کار شده لینک دانلود http://soft98.ir/game/14216-fifa-pc-game.html

درود دوستان گلم در نظر سنجی که چند وقتی روی سایت فروشگاه قرار داشت با این مضمون که : انتخاب شما برای خرید موس و کیبرد حرفه ای و گیمینگ از کدام برند می باشد ؟ نتایج زیر با 1573 شرکت کننده به دست اومده و میتونید خودتون مقایسه کنید و انتخاب گیمرها رو ببینید :

هفته جاری Western Digital یک ضربه بزرگ خورد،بر اساس حکم دادگاه این کمپانی باید مبلغ 800میلیون دلار به رقیب خود Seagate بپردازد. ماجرا به سال2012 برمیگردد،زمانی که دادگاه از وسترن دیجیتال خواست مبلغ 525،000،000 دلار را به خاطر بهره گیری از 8 راز تجاری رقیب که توسط یکی از کارمندان سابق سیگت در اختیار این کمپانی قرار گرفته بود،بپردازد. دیوان عالی ایالت مینه سوتا در سال2012 حکم دادگاه را مورد تجدیدنظر قرار داد و اکنون این مبلغ به 800،000،000 دلار افزایش پیدا کرده است. هرچند پرداخت این مبلغ قطعی است اما روز چهارشنبه وسترن دیجیتال در بیانیه ای ناخرسندی خود را نسبت به رای دادگاه اعلام داشت. منبع خبر:http://www.ocregister.com/articles/digital-637874-western-seagate.html ترجمه: خبات کریمی

نه خیال راحت اگر همه مقصر باشن amd هیچ کاره هست چرا 1- همه دنیا فهمیدن که یوبی موتور هاش بهینه نیست همین بازی bf4 مپ هاش 64 نفره بسیار بزرگ 1080p و 60 فرم هست چون موتور فراسبایت 3 برای این 2 کنسول خوب بهینه شده و هیچ منکر گرافیک عالی بتل نیست 2- amd نیمده بگه که ماکرو یا سونی فقط همین cpu رو به شما می دم بلکه انتخاب های فراوانی رو برای این 2 شرکت فراهم کرده و این 2 شرکت cpu های خود را از بین این همه cpu انتخاب کردم cpu کنسول ps4 ترد های بیشتری داره ولی کلاک پایین تر و xbone هم ترد های کمتر ولی کلاک بیشتری داره حالا دقیق نمی شه گفت که کدوم کنسول گلوگاه شده یوبی هم برای جلوگیری از درگیری بین فن ها تنظیمات رو روی هر دو کنسول یکی کرده این در صورتی هست که اگر یویبی موتور بازیش بهینه تر بود این مشکل پیش نمی امد

شبح تهدید یا تهدید شبح؟ نقد و بررسی بازی رایانه ایی Alien :Isolaion اورگانیزمی تکامل نیافته! شاید برای دوست داران هیولای مخوف سینما،این بازی همان چیزی باشدکه مدتها انتظارش رامی کشیدند ،هر چند قدمی است به سوی کمال ،اما قدمی کوچک و نامطمئن بوده است.اکثر بازی های بیگانه تا به امروز نقد های نه چندان خوبی گرفته اند اما تیم سازنده Creativr Assembly موضوعی را کشف کرده است که تیم های توسعه دهنده دیگر هرگز متوجه نشدند و آن این است که بازی در جهان بیگانه بدون ترس و وحشت وتعلیق هیچ ارزشی نخواهد داشت.وجود مخلوق وحشی ماورا زمینی در کنار انسان یعنی وحشت وخطر پس نمیتوان این وحشت و تعلیق را زیر رگبار سلاح های سنگین برای یک بازی مخفی کرد. در بازی شما د رحال فرار از یک زینومورف غول پیکر هستید –خوب تا اینجا مشکلی نیست اما،خود این تعقیب و گریز کش دار و طولانی موش و گربه به دلیل طولانی بودن بیش از حد تبدیل به یک فرایند خسته کننده شده است.بخش عمده کار تیم توسعه دهنده این بوده که تعلیق بیا فرینند اما این حس خطر و مرگ قربانی تکرار ها و کارهای یکسان بی پایان شده است.مشکل بزرگ بازی اینجاست که خود بازی توانایی پشتیبانی این همه ساعت گیم پلی را ندارد و نهایتا میتوانست با چهار ساعت ایده پردازی مناسب و گیم پلی خوب سر و ته بازی را به هم بیاورد ولی 14 ساعت حتی فراتر !؟با سیستم مخفی کاری درهم برهم ،و کلیشه های فراوان و کاووشگری ناقص؟ بعضی مواقع شمافقط دستگیره ها را نمیکشید،میتوانید درها و پانل را با جوشکاری باز کنید چیزی که واقعا درباره بازی نا امید کننده است این است که بازی پتانسیل زیادی داشت،شما در نقش آماندا ریپلی دختر الن ریپلی بدنبال سرنوشت مادرتان در سفینه Sevastopl هستید ،یک ایستگاه فضایی محل زندگی بیگانه خرناس کش و لزج لزجی .بازی عناصر خود را از همان لحظه های آغازین شروع میکند و موش و گربه بازی را به عنوان الگوی گیم پچلی معرفی میکند د رحالی که شما در نقش موش ضعیف هستید!شما مخفیانه راه میروید ،از گوشه ها یواشکی به اطارف نگاه میکنید و زیر اجسام مخفی میشوید و حتی جرائت ندارید نفس بکشید!زیرا هیولای ترسناک جایی د رکمینتان است. وقتی همه چیز سرجای خود بدرستی کار کند فرار از دست بیگانه در هیجان انگیز ترین شکل ممکن ایجاد میشود.یک سری اسلحه های استاندارد و ابزار مورد نیاز در اختیار شماست ،مثل ابزارهایی که صدا ایجاد میکنند و پمپ آتشی که میتواند در حد یک مانع کوچک کمی جلوی هیولا را بگیرد.اما موشن ترکر یا ردیاب حرکتی مهم ترین وسیله شما برای بقاست.دکمه را بگیرید و موشن ترکر مکان شما و دیگر دشمنان و دوستان را نمایش خوهد داد هرچند این ردیاب به شما نمیگوید که ایا بیگانه بالای سر شماست یا زیر پای شما وفقط در مجاورت شما بودن را نشان خواهد داد.همین حرکت در لوله ها و کانال های هوا را ترسناک تر خواهد کرد.اگر از هدفون های خوبی استفاده کنید میتوانید از صدا هم کمک زیادی بگیرید و با شنیدن صدای پاهای زینومورف از ترس سر جای خود میخکوب شوید –باید از غرایز اولیه خود برای بقا کمک بگیرید و این یعنی یا جنگ یا فرار –جنگیدن مساوی است با مرگ و فرار و مخفی شدن تنها راه بقا د راین زنجیره غذایی مرگبار و اکوسیستمی که اینبار بشر در ته آن قرار دارد نه در بالای آن. دشمنان انسانی در بازی خیلی زیاد نیستند ،و اگر شما اشتباها یکی از دوستان خود را هدف قرار دهید ،تمام،بازی تمام است! دویدن و فرار کردن در صورتی که کمدی در نزدیکی باشد تا در آن مخفی شوید شاید نجاتتان دهد ولی بهترین راه مخفیانه و قوز کرده راه رفتن و مخفی شدن و آگاه ماندن از شرایط محیطی است.در این لحظات سنگین ترین فشار روحی از طرف بازی بر شما اعمال خواهد شد.وقتی در یک کمد یا هر مخفیگاه دیگری مخفی شده اید میبینید که چگونه زینومورف وارد اتاق میشود و به بوی های محیطی شک میکند اینجاست که شما نفس خود را نگه میدارید ،چه د رجهان واقعی چه در جهان بازی!اگر به موقع د رمخفی گاه خود خم نشوید یا نفس تان را حبس نکنید او شمارا از درون مخفی گاه با آرواره هایش بیرون میکشد و بعد ؟؟البته در اینجا مشکلات زیادی وجود دارند:برای مثال نگه داشتن نفس باعث میشود که میزان سلامتی شما کم شود!و بعد از چند ثانیه به طور کامل سلامتی خود را ازدست دهید.بنابراین اگر شما نزدیک مردن باشید و بیگانه نزدیک مخفی گاه شما باشد ،محتمل است که اوشما را بروباید حتی اگر تمام دستورالعمل های بازی را موبه مو انجام دهید.این مکانیزم کمی عجیب است :اصلا عقلانی نیست که با نگه داشتن نفس برای چند ثانیه آدم بمیرد؟!و عدم عقلانی بودن دیگر است که بیگانه باعث مرگ شما نخواهد بود !بازی شما را از احتمالات دیگر آگاه نمیکند بنابراین اگر این اتفاق ها برای شما پیش آمد احتمالا به خود می گویید که بازی از قوانین خود هم پیروی نمیکند.بالاخره نتیجه میشود این که بیگانه شما را از مخفی گاه شکار میکند چون شما نفستان تمام شده و سلامتیتان را ازدست داده اید (بر اثر نفس نکشیدن )و او هم باید شما را شکار کند.! به هر حال نمی توان جذابیت های گریز از دست شبح تهدید را هم نادیده گرفت،در لحظاتی فرار از دست هیولای بی رحم جذاب است و دویدن در حالی که او همچون تیرانوسوری خونخوار پشت سرتان گام برمیدارد،تیغ ریپر را بر گردن خود احساس میکنید،یا د رحالی که مخفیانه راه میروید ناگهان صدای افتادن مخلوق ازدرون کانال های هوا جلوی شما یا پشت سرتان برروی زمین ،شما را به گریه خواهد انداخت و در حالی که به سرعت واکنش فرار را انتخاب میکنید سایه های دینامیک بازی ،سایه دم مرگبار و بلند زینومروف را نشان میدهند که چون پیکانی ژست گرفته تا به سمت شما شلیک شود و بعد ناگهان به سینه خود نگاه میکنید و میبینید دم بیگانه از آن بیرون زده است!تقریبا تا فاصله 20 فوتی را می توان در ترکر اسکن کرد و آگاهانه حرکت کردن تنها راه بقا در این محیط است .اما این لحظات چقدر باید تکرار شوند؟این لحظات تعیین کننده و تعریف کننده ماهیت بازی هستند و وحتی خود بازی از همین ها هم به خوبی استفاده نمی کند و تازه فقط همین ها نیستند و مشکلات دیگر از راه میرسند.از طرفی دوستانتان مرتب در رادیو به شما میگویند عجله کن ،زود باش ،خود را به آبجکتیو بعدی برسان و لی چند دقیقه بعد شما باید تمام مدت در حالت مخفی باشید و در واقع عجله کردن یا دویدن در بازی اصلا معنی ندارد!تازه همین جاست که بازی تعدادی از ابزار های اذیت کردن شما را رو میکند تا حتی که حسابی دلخور شده و نا امید میشوید. در واقع بازی شما را تحت فشار عجله کردن قرار میدهد در حالی که در طول مرحله عملا محدودیت زمانی وجود ندارد و شما همه وقت موردنیاز برای چیریکی حرکت کردن را خواهد داشت ،واین تعجیل کمی عجیب است زیرا معلوم است که بازی میخواهد شما را با عجله کردن به سمت مخفی گاه زینومورف بکشد که احتمالا زیر یک لوله یا به سقف مخفی شده و منتظر شکار شماست! ترکر شما اینجا کمی کمک میکند اماشما میتوانید با مشاهده آب دهان بیگانه یا آن مواد مترشحه از بدن هیولا به در ودیوار و یا محیط حضور یا مسیر تقریبی حرکتش را تشخیص دهید،این ایده جالبی است اما حضور ناگهانی این مکانیزم ها اصلا حالت یک عامل تشخیص دادن و یا پیشگویی کننده را ندارد به گونه ای که اولین مرگ و مرگ های متعدد شما بعد از آن با عبارت "اِه ......الان چی شد؟؟!!! از سوی شما همراه خواهد بود.بازی علاقه دارد مرتب راه روش های جدیدی را معرفی کند و با آزمون و خطا های زیاد که چندان جالب هم نیستند تازه شما را متوجه سیستم خیلی بد ذخیره سازی وsave بازی میکند که برای مثال مجبورتان میکند 15 دقیقه آخر را که کلی به کندی و با مخفی کاری و بعضا خسته کننده رد کرده بودید و در آزمون و خطای بازی شکست خوردید مجددا آماده برای انجام دادن ببنید!! محیط های کُشنده یا کُشنده های میحطی؟ به هرحال حواستان باشد که برخورد ها ی نزدیک از نوع بیگانه ! فقط در چندین مرحله خاص اتفاق میافتد و معمولا شما یا د رحال راه رفتن ،دکمه زدن،دستگیره کشیدن و سوار اسانسور بودن هستید و یا نهایتش در حال کمی بیشتر راه رفتن!!بعضی جاها بازی در حال اتمسفر سازی است و در این لحظات بازی موفق میشود برداشت دهه 1970ای از آینده را با نمایشگر های مونوکروم و لامپ اشعه کاتدی – از خود نشان دهد.البته این از تاریخ گذشتگی عمدی شاید بدرد خود بازی هم بخورد زیراخود بازی از هم از لحاظ بصری کمی مشکل دارد.مخصوصا در مدل شخصیت ها که آرنج هاشان وقتی خم شده است می توانند از شدت تیزی شیشه را هم چون الماس ببرد!!یا چهر ه های توخالی که همیشه انگار با لایه ایی از عرق کردن های عجیب و درخشان پوشیده شده است!ای کاش دقت بیشتری میشد !وارد شدن سر بیگانه به دورن کمدی که شما در آن مخفی هستید بر اثر مشکل کلیپینگ 90 درصد استرس ایجاد شده را از بین میبرد.!!خود بیگانه زیبا طراحی شده و طراحی دو دندان تیغ مانند بلند جلویش بهترین بخش این تحسین را به خود اختصاص داده اند ،لااقل لحظه مردن در بازی زیبا خواهد بود!!البته از بعد بصری!! میتوانید بین پس زمینه و پیش زمینه ترکر فوکوس کنید-برای تمرکز بیشتر گشت و گذار در نهایت کاملا بی تنوع خواهد شد،که قربانی رفت و آمد در محیط های تکراری و شبیه هم و عناصر ساده سازی شده گیم پلی بوده و کمرنگی خلاقیت در آن موج میزند.خیلی از بازیهای رایانه ای از دروبین های امنیتی به عنوان ابزاری برای پیدا کردن شما و با خبر کردن دشمنان نتان استفاده میکنند اما در بازی بیگانه دکمه خاموش کردن دروبین ها زیر خودشان است!!شما باید وارد سیستم ایی شوید تا کد یک در قفل شده خیلی مهم را درون ایمیلی بیابید ولی ایمیل محتوی کد درون همان ترمینالی قرار دارد که که فرایند بازگشایی قفل امینتی انجام میشود!!روشهای هک کردن بخش خای مختلف سفینه هم در دسترس هستند ولی اکثرا بدون استفاده بوده و معنای خاصی برای وجود داشتن شان وجود ندارد –گویی فقط برای افزایش زمان بازی ایجاد شده اند.دوربین ها و سیستم ها در محیط بازی هستند چون خوب این کارهایی است که معمولا در یک بازی رایانه ایی انجام میدهیم!خود داستان بازی هم قربانی شده ،قربانی با خبر بودن ما از سرنوشت ها از طریق فیلم ها و اینکه شما مرتب از ایستگاهی به ایستگاه دیگر میروید و همین برای تان مشخص میکند که چه کسی غذای بیگانه خواهد بود و چه کسی زنده میماند تا در ایستگاه بعدی قربانی شود! دشمن اصلی شما در بازی اندروید هاهستند.بیشاب در بیگانه جیمز کامرون شخصیت محبوبی بود فقط در بیگانه اسکات اندروید داستان دست نشانده مادر کامپیوتر سفینه بود-و اینقدر دشمنان عمومی بازی هستند که راحت میتوانیدبا یک ضربه باتون برقی بخدمت شان برسید.سیستم اول شخص معمول درگیری ها که البته گاهگاهی در مکانهای خاصی برای مخفی شدن از دست اندروید ها احساس تعلیق ایجاد میکند ولی اکثرا مکانیزمهای جالبی ندارد.در بعضی جاها دلتان به حال آماندا میسوزد! در حالی که نا امیدانه راه خود را بدرون خطر باز میکند خیلی از ابزارهایش اصلا در مقابل سِنتَتیک ها کاربردی ندارند و شلیک شاتگان به کله این اندروید های مزاحم وقتی دیگر راهی برای فرار نیست ،بهترین انتخاب خواهد بود البته صدای شاتگان هم در ایستگاه خواهد پیچید و شکارچی بعدی از راه خواهد رسید! برخورد با دیگر گونه های اندروید واقعا مسخره است ،چند ساعت گیم پلی اضافه ،بالا و پایین رفتن از کانال های هوا و آسانسورها و دریچه ها، از بین بردن یک بیگانه؟چند اندروید در جایی ایستاده اند و شما از بالای سر یا زیر پایشان در حال نظاره کردن و نقشه کشیدن هستید ،چند جعبه در گوشه اتاق به شما میگوید مخفی کاری راهش است ولی چشمان تیزبین روبات –انسان ها مگر میگذارند؟راهای باریک و مکان های بسته اکثرا باعث ایجاد درگیرهای خنده دار شما با اندروید ها میشوند –شما باتون بدست به دنبال اندروید ها می افتید و در دایره هایی مرتب دور هم تاب میخورید تا بالاخره در یک بازی احمقانه انها را با مولوتوف هوا کنید!! موقعی که بازی Alien:isolation سعی میکند آن الگوی سرراست بازی های اکشن-مخفی کاری خیلی خوب مثل متروها یا فار کرای 3 را دور بزند و سیستم های خودش را پیاده کند مشکل ها شروع می شوند.حداقل پایان بندی بازی کمی آرام بخش است – دیگر میدانید که مخلوق و بازی را برای همیشه پست سر گذاشته اید.بیشتر ترس بازی هم ریشه در نادیده ها دارد:شما هرگز تولد یک بیگانه را ندیده اید-هرگز دستتان به آب دهان چسبناکش نخورده و هرگز در فضای کلاستروفوبیکی یک لاکر درون یک ایستگاه فضایی آرزو نکرده اید که هیولا از کمد دور شود!البته میدانید که قرار نیست باز هم صد بار در یک راهرو بروید و بیایید یا مثلا در یک کانال هوای تنگ مرتب اطراف را مراقب باشید یا به نیم ساعت پیش لود شوید بخاطر اینکه اشتباها به کله یکی از دوستان که نمیدانستید حمله میکند یا دوست است شلیک کرده اید!بازی Alien :isolation در بهترن حالت فقط گوشه چشمی از آنچه را که ما از یک بازی برای سری بیگانه همیشه میخواسته ایم نشان میدهد.بازی تا حدی به جاهایی میرسد ولی در نیمه راه............... رضا قاسمی

نمی دونم کسی اینو بازی کرده یا نه ولی تو نوع خودش اعجوبس ! اولاش کسل کننده بودن اما بعدش که اون موجود میاد اصلا یه حس ترسناکی میشه خیلی هم باهوشه یه جا تو تونل مانندی بودم بهشون میگن vent هی می خواستم بیام بیرون دیدم دور درش هی می چرخه انگار حس می کرد که من اونجام بعد رفت اونور اومدم بیام از در بیرون تو یه ثانیه ثانیه میگما! از مسافت 10 متری اومد دوید تو تونل یهو قلبم افتاد تو ش... :D خیلی ترسیدم بدنم مور شد استوپو زدم چند نفس عمیق کشیدمو استوپو زدمو خورده شدم :eek: به نظرم هر وخ میمیری بعدش که میاد طرف باهوش تر میشه خیلی باحاله

نه بابا ایشون خیلی سرشناسن حتما راست میگن، زشته یه کمپانی در حد یوبی چرت بگه! . . . . . . . . . . . . . . . . . مشخصه که حرف زده.

یوبیسافت دیوانست من هر موقع پای گیم میشینم فرق 10 فریم رو هم میفهمم چه برسه فرق 30 تا 60 روی 30 اصلا جالب نیست و چشم خسته میشه

سلام منم گشتم چیزی پیدا نکردم

تفاوت 30FPS با 60FPS خیلی خیلی بالاست! واقعا نمیدونم چجوری دوستان میگن چشم انسان بیشتر از 24FPS رو تشخیص نمیده... من که خودم به خوبی تشخیص میدم. برای مثال بازی BF3 رو با یه سیستم ذغالی روی 24فریم بازی کنید بعد برید با یه سیستم دیگه با 60فریم بازی کنید. خودتون تشخیص میدید که واقعا چقدر بازی نرم تر شده و راحت تر میشه کاراکتر رو کنترل کرد و مانور داد! یوبی سافت هم به خاطر کنسول ها این کارو کرده وگرنه برای PC که محدودیتی وجود نداره

دوست عزیز این مسئله رو یه بررسی سایکو دینامیک سطحی بکنیم : اصولا اگه شما از فردی بخواین 100عدد تصادفی بگه بدون شک الگوهایی در اعدادی که میگه وجود داره-این یه طرف-از طرف دیگه اعدادی مثل7 هم در بسیاری از ایده ها و عنوان ها ریشه هایی داره و اصلا جنبه علمی یا منطقی نداره-مثلا چرا هفته؟چرا هشته یا نهه نیست؟ این 24ی هم که شما اشاره کردین دقیقا به فریم ریت تلویزیون DVD VCD های گذشته و حتی امروز برمیگرده-چرا انسان در یک ثانیه 24 تا نمی بینه یا26 ؟ در واقع هم تاپیک منساب نیست و هم تایپ کردن والا این مسئله رو بخوبی باز میکردم 24p is a progressive format and is now widely adopted by those planning on transferring a video signal to film. Film and video makers use 24p even if they are not going to transfer their productions to film, simply because of the on-screen "look" of the (low) frame rate, which matches native film. When transferred to NTSC television, the rate is effectively slowed to 23.976 FPS (24×1000÷1001 to be exact), and when transferred to PAL or SECAM it is sped up to 25 FPS. 35 mm movie cameras use a standard exposure rate of 24 FPS, though many cameras offer rates of 23.976 FPS for NTSC television and 25 FPS for PAL/SECAM. The 24 FPS rate became the de facto standard for sound motion pictures in the mid-1920s.[7] Practically all hand-drawn animation is designed to be played at 24 FPS. Actually hand-drawing 24 unique frames per second ("1's") is costly. Even in big budget films, usually hand-draw animation is done shooting on "2's" (one hand-drawn frame is shown twice, so only 12 unique frames per second)[10] and some animation is even drawn on "4's" (one hand-drawn frame is shown four times, so only six unique frames per second http://scienceblogs.com/cognitivedaily/2007/02/05/is-17-the-most-random-number/ در هر حال بابت ابراز نظرتان سپاسگزارم .

اصولا چنین اندازه گیری ناممکنه اما : How many frames per second can your eyes see? To avoid confusion, keep in mind that eyes are not able to see, meaning that the number of frames an eye can capture per second usually differes from the number of frames the brain can process.The human brain processes about 20 frames per second, but can go as high as 60 when in panic. This is purely made for survival purposes, and can only be achieved by reducing other important brain activity (which you would need for rational thinking, emotions or social interaction, for example). This also explains why, when you are in panic, you perceive everything as being in a sort of slow motion, compared to how fast you would normally perceive things. This is so that your brain can know and decide where to go next in a dangerous situation (as falling to ground, or being chased by a wild animal). However, the human eye is able to capture much more frames per second, even higher than 200 fps in some cases. This varies a lot from person to person, and it does not change the fact that your brain processes 20 fps. Since the human eye perceives information continuously, at a rate much higher than the brain can process, you would not be able to see at 200 fps. Under ideal conditions you would even be capable of processing the afterimage of a single frame that had been shown for 5 milliseconds (wich corresponds to 200 fps) or less. منبع:http://www.answers.com/Q/How_many_frames_per_second_can_your_eyes_see

Enermax کیس full tower جدید خود را معرفی کرد،کیس Thormax GT از فضای داخلی بزرگی به منظور پشتیبانی از مادربردهای E-ATX و کارتهای گرافیک با طول حداکثر 490میلیمتر برخوردار است. در کنار طراحی زیبای آن محفظه مخصوص نیز امکان نصب خنک کنندهای مایع 240و360 میلیمتری را براحتی ممکن میسازد ،Thormax GT یک زره بسیار مناسب برای سیستم های غول پیکر حرفه ای و گیمینگ است. ساختار منحصر به فرد Thormax GT به کاربران خود اجازه میدهد تا بتوانند در زیر سقف آن یک خنک کننده مایع 360mm و در پایین هم یک خنک کننده 240mm دیگر نصب کنند.به رغم نصب پیشفرض 2 فن 18 سانتی متری Enermax Vegas blue LED، شش اسلات خالی 12/14 سانتی نیز برای نصب فن های بیشتر توسط کاربر تعبیه شده است. در بالای کیس پنلی شامل 2 درگاه USB 3.0 و 4درگاه USB 2 و در جلوی کیس یک فن Enermax Vegas هجده سانتی متری نیز نصب شده،کنترل فن با 4سرعت مختلف و LED های نمایش دهنده سرعت به راحتی در دسترس است. این کیس زیبا از اواسط ماه میلادی جاری عرضه خواهد شد. منبع مورد استفاده:http://www.techpowerup.com/206146/enermax-announces-thormax-gt-full-tower-chassis.html ترجمه: خبات کریمی

خسته نباشید رضا جان تاپیک خوندنی بود و اینم بگم که خیلی خوب می نویسید :clapping: @};- بله من هم همین امروز این بازی رو تست کردم واقعا گرافیک محشری داره البته بیشتر تنظیمات رو حالت Ultra گذاشتم خود بازی هم که خیلی لذت بخش بود. آقا رضا یه سوال داشتم این بازی رو با کنترلر XOne هم بازی کردم ولی فکر کنم با موس و کیبرد بهتر باشه نظر شما چیه؟ اینم نتیجه بنچمارک بازی روسیستم من با کارت گرافیک Asus GTX 780Ti 3GBD5 DCII

بله درسته .خودسازنده قابیلت برداشتن محدویت 30 فریم رو تایید کرده اما این کار رو پیشنهاد نکرده نه خیر ارزشی نداره نصبش و تفاوتی رو احساس نمیکنید.در وضوح 4K تفاوتش به چشم مییاد .مقایسه هاش هست میتونید خودتون نگاه کنید البته اگر بخواید نصب کنید یه نسخه فشرده از TEXTURE HD PACK هست حدود 2 3 گیگه راحت میشه دانلودش کرد گرافیک بازی بدون اون hd texture هم فوق العادس و فریم دهی بسیار عالی

:D :D سری strix تا جایی که اطلاع دارم نسبت به سری های قبلی که dcuII نامیده میشدن سایلنت تر هست(در واقع نسخه بهبود یافته هستند) و تا حد و مرز خاصی از دما سایلنت کار میکنه یعنی مثلا برای بازیهای سبک شعار تبلیغاتیش: delivers cool and silent gaming experiences و توضیحش هم در سایت ایسوس برای مدل 980: http://www.asus.com/Graphics_Cards/STRIXGTX980DC2OC4GD5/ که اینجا کپی کردم متنش رو دقیقا" از سایت DirectCU II with 0dB Fan Technology 30% cooler. Silent gaming. Exclusive DirectCU II cooling technology outperforms reference designs with an exclusive 10mm heatpipe that transports 40% more heat away from the GPU — a first for the industry! The design also includes 220%-larger heat-dissipation: this means performance that's 30% and three-times (3X) quieter than reference for ultra-stable hardcore gaming with very low noise. And Strix ups the ante still further with 0dB fan technology that lets you enjoy games like League of Legends® and StarCraft® in complete silence — because the fan stops completely when the GPU temperature remains below a set level.

خب این مایعی که میفرمایید دقیقا" همون چیزیه که استفاده میکنیم برای خنک کردن پردازنده و بعضا" کارت گرافیک یعنی LN2 ... به عنوان مثال اگه میوه مثل خیار رو داخل نیتروژن بندازید شکننده میشه و با حرکت سریع میشکنه , حتی بعضی اوقات میشه قوطی نوشیدنی رو توی نیتروژن فرو برد برای 2 ثانیه تا نوشیدنی تگری بشه :دی اگر هم روی پوست بریزه و بیشتر از چند ثانیه در اون نقطه بمونه ایجاد سوختگی میکنه که با توجه به حجم مایع و زمان موندنش روی پوست شدت سوختگی متغییر هست و در صورت نگه داشتن عضوی از بدن مثل انگشت در این مایع به مدت طولانی احتمال یخزدگی شدید و التزام به قطع اون انگشت رو به دنبال داره دمایی هم که معمولا میشه پردازنده رو بهش رسوند به وسیله Ln2 حدود -185 تا حدود -192 هست ویرایش : دستمال کاغذی مرطوب رو هم قابل شکستن میکنه :دی

باید پایه که برای خود مادربورد هست رو باز کنید این پایه های که تو عکس مشخص کردم رو ببندید توضیح کاملش تو دفترچه هست http://www.noctua.at/pdf/manuals/noctua_nh_d15_manual_en.pdf

تقدیم به فن های اپل،بدون شرح! منبع:http://www.eteknix.com/apple-ipad-air-2-photos-leaked/

فکر کنم الان هم هست برید به قسمت (تنظیمات شما) و بعد قسمت (مدیریت پیوست) اون جا میتونید عکس هایی رو که اپلود کردید رو ببینید البته اگر منظورتون عکس بقیه کاربر های که همچین گزینه ای نداره اگر هم اضافه بشه که خیلی عالیه!!!!!!!! :D

. سلام دوست عزیز من با تعدادی از موس های بیسیم کار کردم. از A4THech و Logitech و Razer و.... شما اول نوع کاربری تون رو مشخص کنید. گیم؟ ویرایش عکس و CAD؟ کاربری های روزانه ؟ در ضمن اینم باید بگم که در ضمینه نگه داشتن شارژ و مدیریت انرژی تو موس های بیسیم؛ Logitech پیشتازه. Logitech از تکنولوژی های مختلفی تو این زمینه اسفاده می کنه. یکی از این فناوری ها "Invisible Optic" هست که حتی وقتی که موس شما روشن هست شما هیچ نوری در پشت موس(قسمت اپتیک) نمیبینید اکثر موس های بسیم logitech که در دسته استفاده روزمره قرار می گیرند بین 6ماه تا 18ماه با یک باتری قلمی AA دووم میارند که این زمان فوق العاده است 18months of fun With up to 18 months of battery life, it’s so hassle free you might just forget it runs on batteries اخیراً logitech موس بیسیم مدل M320 رو معرفی کرده که تا دوسال شارژ نگه میداره .

بله عزیز با بهترین موس های بی سیم دنیا کارکردم همه مشکل باتزی دارن مخصوصا در 4G و 3G که دیگه بیداد می کنه البته دو تا باطری شارژی خوب با یک شارژ داشته باشید هر چند روز یک بار شب ها بزارید شارژ هیج مشکلی نخواهد بود

معیار یک موس خوب از نظر شما DPI هست؟ ببینید من 8 ساله که دارم بصورت حرفه ای بازی میکنم. هیچوقت بیشتر از 1200DPI نیازم نشده! چون حداکثر رزولوشنم 1080 بوده. از رنج 5 هزار تومنی generous تا 500 هزارتومانی Ouroboros رو تجربه کردم. اینکه Razer یکی از بهتریناست اصلا شکی نیست؛ و اگر به بالا بودن DPI هست، مدل Sensi MLG میتونه DPI16400 رو پردازش کنه. ولی بجز طراحی و تبلیغات و DPI معیارهای مهمتری برای انتخاب یک موس خوب وجود داره. بله قیمت Steelseries کمی بالاتر و بی انصافانه تره. من خودم الان Deathadder زیر دستم هست، و بدون شک میشه گفت بهترین کار Razer تابحال بوده. ولی توی رنج 60 هزارتومن بیشتر، هیچوقت از Sensi RAW دریغ نمیکنم.

درود فرجام جان ،بابت اطلاع رسانی ممنونم حتما اصلاح میشه هرچند سبک بیان من بیشتر به سمت افتخار آفرینی بود.اینم از چهره مبارک ایشون(سمت چپ)

خیلی دمت جیز ....فک کنم اگه گاری بهت بدن مودش که بکنی یه لامبورگینی و آئودی چیزی از توش در میاری ...هووووووووووووووووورا ... :cool: :cool: :cool: :cool: :cool: :cool: :cool: :cool: :cool: :-? :-? :-? :-? :laughing: :laughing: :laughing: :laughing: =)) =)) =)) =)) =)) =))

آیا وحشت دارید ممکن است روزی انسان برده ی روبات ها شود؟ اگر چنین ترس ترمیناتور گونه ای در دل می پرورانید این خبر مخصوص شماست: تعداد گوشی های همراه روشن بر روی کره ی زمین از تعداد انسان های زنده پیشی گرفته است. بر کسی پوشیده نیست بسیاری از این تلفن ها "هوشمند" هستند و اگر روزی روبات ها بر انسان چیره شوند، به راحتی توسط این ابزار آلات می توانند با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این اطلاعات را اریک مک در CNET منتشر کرده است. وی چند وقتی است در این باره تحقیق می کند. شاید او برای روباتها کار میکند، ولی به هر صورت جمعیت انسان ها کمتر از 7.2 میلیارد نفر است، و هر ثانیه 2 نفر به دنیا می آیند، و در سال جمعیت روی زمین 1.2 درصد افزایش می یابد. اگر به GSMA Intelligence سر بزنید متوجه خواهید شد 7.2 میلیارد ارتباط زنده ی تلفن همراه در جهان وجود دارد و این میزان 5 برابر سرعت افزایش جمعیت انسان در حال رشد است. اگر وحشت روبات ها را کنار بگذاریم، این یک واقعیت است که هیچ فن آوری تا به این حد سریع توسعه نیافته و همه گیر نشده است. تلفن های همراه ظرف 3 دهه به بیش از 7.1 میلیارد دستگاه رسیده اند. جالبتر از همه اینکه، تمام این دستگاه ها تنها توسط نیمی از مردم جهان استفاده می شوند. منبع: MaximumPC مترجم: آرمین ابیشی

سلام نیتروژن مایع همینطوره و معمولا دمایی بین −196 °C تا 210- داره-استفاده از نیتروژن مایع علاوه بر خنک کنندگی باعث افزایش رسانایی هم میشه(کاهش مقاومت)-البته این مسئله در نیمه رسانا برعکسه و با افزایش دما رسانایی بیشتر میشه

تاریخ انتشار بازی GTA V برای PS4 و Xbox One؛ ۱۸ نوامبر ۲۰۱۴ (۲۷ آبان ۱۳۹۳) و تاریخ انتشار بازی برای پلتفرم PC؛ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۵ (۸ بهمن ۱۳۹۳) اعلام شده است.

سایه موردور را بازی کردم گیم پلیش فوقلاده بودوهم گرافیک 2ساعت برای اولین استارت بازی منو سرگرم خودش کرده :x

در حاشیه برگزاری کنفرانس IDF اینتل، نماینده بعضی از وب سایت های فعال در فضای مجازی مصاحبه هایی را را با مغز متفکر و کارشناس ارشد گیمینگ شرکت AMD با نام Richard Huddy انجام داده اند که در آن به موارد متعددی از جمله پروژه Mantle و برنامه های آتی AMD در زمینه گیمینگ و فناوری واقعیت مجازی اشاره شده است. در بخش اول آقای Richard Huddy به سه دلیل اصلی اشاره کرده که AMD با تکیه بر آنها به سرمایه گذاری خود روی توسعه API های پروژه Mantle ادامه خواهد داد و این حرکت را به نفع عام طرفداران بازی می داند. دلیل اول: بزرگترین مسئله حمایت از گذشته است. به احتمال زیاد مایکروسافت همچنان روند سنتی خود را در زمینه عدم پشتیبانی API های جدید و به روز در سیستم عامل های قدیمی تر ادامه دهد. (مثلا DirectX 12 و ویندوز 7) این در صورتی است نصف بیشتر کاربران ویندوزی در حال استفاده از ویندوز 7 هستند. این همان دلیل اصلی است که AMD با پروژه منتل پا به میدان گذاشته است. برای طرفداران ویندوز 7 که می خواهند از آخرین API ها گرافیکی بهره مند شوند ولی قصد عزیمت به سمت سیستم عامل جدید مایکروسافت را ندارند، تنها راه حل استفاده از پردازنده های گرافیکی AMD است. دلیل دوم: AMD قصد دارد منتل را به ابزاری برای حرکت روبه جلوی صنعت تبدیل کند و بهترین معماری های خود را از طریق بروز رسانی API های آن در معرض نمایش بگذارد. در واقع AMD قصد دارد به مجرد معرفی معماری های گرافیکی جدید خود، بروز رسانی هایی جدیدی از API های منتل معرفی کند که در این صورت توسعه دهندگان به سادگی از قابلیت های پیشرفته سخت افزاری بهره مند خواهند شد. بسیاری از شرکت های بزرگ مثل Microsoft، Apple و Khronos رابط های برنامه نویسی با سطح دسترسی پایین به سخت افزار را در اختیار می گذارند. AMD با ایجاد دسترسی های کافی و سریع یک روند جدید و مهم را در زمینه API های گرافیکی بوجود آورده است. دلیل سوم: AMD منتل را برای عملکردش می خواهد. این شرکت اعتقاد دارد در اکثر موارد منتل عملکرد بهتری را نسبت به DirectX 12 ارائه می دهد زیرا منتل یک API با وابستگی کمتر است. البته این شکاف عملکردی چیزی در حدود 10 درصد است و در بعضی موارد هم DirectX 12 منتل را مغلوب می کند. AMD در زمینه بهینه سازی منتل برای پردازنده های گرافیکی خود نسبت به کاری که مایکروسافت در DirectX 12 و یا Khronos در OpenGL انجام داده، بهتر عمل کرده است. این امر منطقی است که AMD خودش کنترل محصولات تولید شده در آینده را به عهده بگیرد تا اینکه منتظر شرکت های دیگر باشد. AMD در مورد احتمال پشتیبانی اینتل، انویدیا و دیگر تولید کنندگان از تکنولوژی منتل هنگامیکه اواخر امسال API آن به طور عمومی عرضه شود، اعلام کرده که خیلی در این باره مطمئن نیست و نمی داند عکس العمل ها چگونه خواهد بود. و اما برخی سوال و جواب ها در این مصاحبه: AMD برای پیشرفت بازی در پلتفرم PC چه برنامه ای دارد؟ البته ابتدا لازم است به این موضوع اشاره کنم که AMD در زمینه بازی فراتر از پلتفرم PC فعالیت می کند و نمونه آن کنسول های بازی هستند که در XBOX One ،PS4 و Wii U از پردازنده های گرافیکی AMD استفاده شده است. این جاه طلبی ما برای ارائه پردازنده های گرافیکی در مورد PC نیز مانند کنسول های بازی است و قصد داریم بهترینها را در جهان تولید کنیم. API منتل شرکت AMD به طور مسلم یک گام روبه جلوی بسیار مهم در کیفیت و عملکرد برای کسانی خواهد بود که از سخت افزار ما استفاده می کنند. چقدر برای پیشرفت منتل امیدوار هستید و برنامه بعدی شما در این زمینه چیست؟ تعداد توسعه دهندگان ثبت نامی برای استفاده از منتل با سرعت چشمگیری در حال گسترش اند. این عدد تا اوایل جولای (اواسط تیرماه) به 75 رسیده بود. اولین بازی مبتنی بر منتل Battlefield 4 بود که ژانویه سال 2014 عرضه شد. طبق آمارهای ما 9 تا 12 بازی امسال از پورت های منتل بهره مند شده یا خواهند شد. این عدد مشابه آمار حضور DirectX11 در اولین سال عرضه شدنش است. این پروژه برای ما بسیار ارزشمند است و شما برای سال بعد شاهد سرمایه گذاریها و بروز رسانی های بیشتری بر روی آن خواهید بود. انتظار شما از رقابت بین مانیتور های با قابلیت AMD FreeSync و Nvidia G-Sync چیست؟ یکی از جذابترین مواردیکه درمقایسه FreeSync و G-Sync وجود دارد، رایگان بودن آن برای تمامی شرکای ما است و آنها هیچ پولی بابت آن به ما پرداخت نمی کنند. به همین دلیل مانیتورهای با قابلیت G-Sync 150 دلار گرانتر به دست مصرف کننده می رسند زیرا انویدیا حق امتیاز این فناوری را از شرکای خود دریافت می کند. قابلیت FreeSync از ژانویه 2015 در اختیار تولید کنندگان قرار می گیرد. برخی از بازیهای آینده پلتفرم PC که مبتنی بر Steam Machines هستند توسط AMD ساخته و طراحی شده اند. شما فکر می کنید تا چه حد Steam Machines با استقبال مواجه شود؟ این موضوع واقعا یک سرمایه گذاری بزرگ از شرکت AMD است. ما می خواهیم مطمئن شویم که شرکت Valve و مشتریانی که قصد دارند سیستم عامل و بازیهای این شرکت را انتخاب کنند به بهترین نتیجه دست یابند. این یکی از تغییرات اعمال شده به بازار است که کمی غیرقابل پیش بینی می باشد. اما Steam Machines یک بخش بزرگ از بازیهای پلتفرم PC است و حتما جای خوبی برای بازی کردن خواهد بود! موضوع واقعیت مجازی و Oculus Rift از لحاظ اهمیت، در حال گسترش اند. این مورد تا چه اندازه با بازار بازی های PC جدایی ناپذیر است؟ از دیدگاه تکنولوژیکی، AMD عاشق این موضوع است. ما لذت می بریم از اینکه در جعبه هایی که برای این کار طراحی شده اند، حضور داشته باشیم. کارت گرافیک های سطح بالا و قدرتمند که برای سیستم های واقعیت مجازی به کار برده می شوند و باید رندرهای جداگانه ای برای چشم سمت چپ و راست انجام دهند، ما عاشق این ابزار هستیم. حالا اگر بتوان دقت تصویر را برای هر چشم به 1080p یا 2K و حتی 4K رساند، دیگر حرفی برای گفتن نمی ماند! سطح گرافیک در آینده چگونه تغییر می کند؟ در 5 سال آینده به کدام سمت حرکت خواهد کرد؟ ما الان به مرحله ای رسیدیم که گرافیک سیستم های کامپیوتری سطح بالا واقعا به تصاویر واقعی نزدیک شده اند. به طوریکه گاهی اوقات تشخیص واقعیت از گرافیک بسیار مشکل می شود. حالا به چهار سال پیش برگردید و مقایسه ای را پیش خودتان انجام دهید؟ به کار بردن کلمه شگفت آور برای توصیف تغییرات اتفاق افتاده کافی نیست! پس 5 سال آینده بازیهایی تولید می شوند که اختلافی با تصاویر واقعی نخواهند داشت. فکر می کنید چه زمان شاهد نوآوریهایی از توسعه دهندگان بازی با ژانرهایی جدید و فراتر از نمونه های موجود مثل میدان نبرد چند نفره آنلاین (MOBA) خواهیم بود؟ من اینچنین تصور می کنم و البته انتظار دارم که ما شاهد نوآوری مهمی از آنها خواهیم بود. آماریکه الان از تعداد کاربران در بازیهایی با ژانر MOBA وجود دارد واقعا غیر قابل باور است! بازی League of Legends در سال گذشته حدود 130 میلیون عضو داشت. و بعد از این شنیدن اینکه یک بازی 200 میلیون کاربر دارد عادی به نظر خواهد رسید. علاقه مندان همچنان روی بازیها متمرکز باشند و هیچ وقت از بازی های پلتفرم PC نا امید نشوند. نوآوریها و دست آوردهای جدید در این عرصه همیشه جذاب و هیجان انگیز اند. نویسنده : محسن دلشاد بنده لینک های مربوط به مصاحبه رو براشون فرستادم و ترجمه بسیار خوب و روانی اماده کردند

سلام دوستان کیس زیر رو برای یکی از اشنایان اسمبل کردم: green x1

......

سلام عزیز شما میتونی تو تنظیمات روترت این کار رو انجام بدی و برای وای فای حداکثر قائل بشی که بیشتر از اون پهنای باندت رو نگیره . البته من تو tp link میدونم که این تنظیمات موجوده اینم یه لینک برای برنامه http://www.downloadha.com/tag/%D9%86%D8%B1%D9%85-%D8%A7%D9%81%D8%B2%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%AA-%D9%BE%D9%87%D9%86%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D9%86%D8%AF/

سلام من ديدم داخل انجمن همه Asus و Asus و Asus مي کنند و طرفدار اين برند هستند ، يک توضيح اضافه کنم که سري هاي IPS با هر پسوند و پيشوندي که از ASUS مي بينيد همه پنل ال جي دارند و اگر مانيتور رو باز کنيد به وضوح روي پنلش نوشته LG حتي بردهاي استفاده شده براي راه اندازي پنل هم بسيار شبيه به بردهاي ال جي هست و فقط فکر مي کنم شرکت ASUS اومده و Firmware رو مقداري تغيير داده ، در مدل هايي که سري IPS نيستند باز هم از پنل ال جي و در بعضي مدل ها از پنل هاي شرکت Ancor Communications, Inc استفاده شده . پس نتيجه مي گيريم با خريد يک مانيتور ASUS يک مانيتور LG خريداري کرديد / يا حق

منم هر جا گشتم تنها موردی که مزیت پنل ips بود همین زاویه دید بود . از نوع تبلیغ اسوس هم مشخصه . وقتی مانیتور 24 بخوای استفاده کنی باید انقدر فاصله بدی تا زاویه دیدت نسبت به همه نقاط تقریبا بکی بشه چون اگه نزدیک باشی زاویت با گوشه ها زیاد میشه و اون قسمتا تاریک میشه . مدل کوچکتری سراغ ندارید ؟ (ینی یه جوری طراحی میکنن ادم مجبور بشه تو خونش سه تا سیستم ببنده با سه تا لپتاپ و سه تا تبلت که از هر دوم واسه یه کاری استفاده کنی )