رفتن به مطلب

mohamad161

کاربر سایت
  • پست

    69
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط mohamad161

  1. سلام asus 970 turbo موجوده . کارت تمیزه و زیر فشار نبوده فقط چند روز یه بار چند ساعتی گیم میزدم باهاش . گارانتی جعبه و متعلقات هم داره . قیمت 950 تقدیمتون میشه
  2. asus 970 turbo تمیز و سالم و کم کار همراه با گارانتی موجوده . کارت صرفا برای گیمینگ استفاده شده و اوور نشده . 970.000 ت تقدیمتون میشه
  3. دوست عزیزم نظر شما در رابطه با بازی کاملا محترمه . البته قفل اعمال شده بر روی بازی بیشتر به سیاست های سازنده بازی برمیگرده . مثلا طبق گفته شما witcher نباید کرک میشد ولی همانطور که میدونین CD PROJEKT RED از گذاشتن قفل DRM بر روی بازی امتناع کرد
  4. به نام خدا این هدست زیبا مدتی است که در فروشگاه به فروش میرسد ولی بعد از آنکه در این چند روز گذشته تخفیف قابل توجهی روی قیمت داشت ، از ارزش خرید بیشتری برخوردار شد بنابراین بر آن شدم تا با یک بررسی مختصر و کوتاه در خدمتتون باشم . قبل از هر چیز بابت کیفیت پایین عکس ها عذرخواهی میکنم چون با دوربین موبایل گرفته شده اند با کیفیت نیستند. در روی بسته بندی کالا لوگو SteelSeries و Siberia بیشترین مواردی هستند که خود نمایی میکنند . بعد از آن مقداری پایین تر لوگو های Xbox 360 ، Ps3 ، Mac و نهایتا PC کراس پلتفورم بودن این هدست رو به رخ همگان میکشد . گوشه ای از بسته بندی با طلقی شفاف ، نمای کوچکی از هدستی که داخل جعبه در انتظار آزادی است رو به نمایش میگذارد . بندی کالا دارای کیفیت قابل قبولی است . باز کردن بسته بندی و بیرون آوردن هدست و متعلقات به راحتی انجام میشود و در حین آن آزرده خاطر نمیشوید . وفتی هدست رو خارج میکنید کیفیت نسبتا خوب هدست و متعلقات کامل اولین چیزی است که توجهات رو به خودش جلب میکند . محتویات جعبه شامل هدفون ، میکسر صوتی ، کابل برای اتصال به دسته Xbox 360 ، کابل برای اتصال به تلویزیون ، دفترچه راهنما و لوگوی زیبای SteelSeries میباشند که انصافا با این قیمت و امکانات چیزی از نظر کیفیت کم ندارند و هنگام لمسشون حس خوبی بهتون منتقل میکنند . خب مشخصات این هدفون رو به صورت مختصر از وبسایت لیون کامپیوتر برداشتم که در زیر قرار میدهم : طول کابل هدفون : 1 متر به همراه کابل الحاقی به منظور افزایش طول کابل نوع اتصال : فیش 3.5 میلیمتری / اتصال سه قطبی رنگ : مشکی مات بالشتکهای چرمی (Earcups) با نحوه قرارگیری (Over-Ear) و پوشش کامل گوش پاسخ فرکانسی هدفون : 18 تا 28000 هرتز درایوهای 50 میلیمتری نئودیمیومی (Neodymium) استریو پاسخ فرکانسی میکروفون : 100 تا 10000 هرتز با الگوی دریافت تک جهته (Unidirectional) طول کابل Audio Mixer : 4 متر میکروفون جمع شونده جنس بدنه : پلاستیک (Plastic) کانکتورهای طلا اندود جنس کابل : لاستیک (Rubber) نوع هدبند : معلق (Suspension) خب همانطور که ملاحظه فرمودین روی کاغذ این هدست نسبت به قیمتش از امکانات خوبی بهره مند است ولی در عمل چگونه عمل خواهد کرد؟ Audio Mixer رو به PC و هدست رو به آن متصل میکنم . در قسمت Sound یک دستگاه جدید شناخته میشود . سریعا هدست رو رو میپوشم و البوم مورد علاقه ام رو Play میکنم . چشمانم رو بسته و با نهایت دقت گوشهایم رو تیز میکنم تا ریزترین صداهارو شناسایی کنم . بعد از مدت نسبتا زیادی ، یک فیلم سینمایی کامل میبینم و بعد از آن شروع به بازی میکنم و در کل این زمان(تقریبا 4.5 ساعت) لحظه ای هدفون رو از روی گوش هایم برنمیدارم و هیچگونه احساس خستگی در سر ، گردن و گوش ها ندارم . هدفون نسبتا سفت روی گوش ها مینشیند ولی به لطف بالشتک های نرم و راحت هیچگونه احساس نارضایتی برای من به وجود نیامد . وزن هدفون بسیار کم است و اصلا باعث خستگی گردن نمیشود . میکروفون به شکلی بسیار زیبا جمع میشود . کیفیت ضبط آن رضایت بخش است و به دلیل اینکه انعطاف پذیری بالایی دارد پس از این که از جایگاهش خارج شود به راحتی میتوان آن را هر طور که مایل باشید شکل دهید و در صورتی که از میکروفون استفاده نمیکنید به راحتی میتوان آن رو به جای اصلی بازگرداند تا اصلا دست و پا گیر نباشد (وقتی که میکروفون در جایگاهش جمع میشود به سختی میتوان متوجه آن شد) . کیفیت صدا هنگام بازی کردن و تماشای فیلم بسیار عالیست . صداهای با فرکانس پایین به خوبی قابل شنیدن هستند و صداهای با فرکانس های بالا دچار به هم ریختگی نمیشوند . بر روی Audio Mixer امکانات خوبی مانند کم زیاد کردن صدای Game به شما داده میشود .حجم صدای خروجی از هدفون راضی کننده است ولی در هنگام پخش موسیقی در مقایسه با محصولات مشابه ضعیف تر است . بنده این هدفون رو با Razer Kraken Neon که خودم استفاده میکنم مقایسه کردم ، در هنگام پخش موسیقی ریزر قطعا برنده است . حجم صدای خروجی و کیفیت صدای ریزر در فرکانس های بالا قویتر است با اینحال در هنگام گیم به دلیل جزئیات صدای بیشتر ، میکروفون بسیار کاربردی ، مولتی پلتفورم بودن و همچنین راحتی فوق العاده در هنگام استفاده طولانی مدت سایبریا انتخاب من است . کیفیت ساخت ریزر بیشتر است و هنگام استفاده بیشتر به گوش ها میچسبد ، طراحی جذابتری دارد و رنگ های مختلف آن همه سلیقه هارو راضی میکند . ریزر به دلیل اینکه سنگین تر است و بالشتک های سفت تری دارد در استفاده بلند مدت مقداری احساس نارضایتی در شما ایجاد میکند . ریزر میکروفون ندارد (که یک ضعف بزرگ خصوصا برای گیمر های بازی های انلاین است) و امکان کم و زیاد کردن صدا از روی هدفون تعبیه نشده است بنابر این برای مصارف گیمینک نسبت به سایبریا در مقام دوم قرار میگیرد. در هنگام استفاده از هر دو هدفون صدای بیرون مزاحم شما نمیشود با اینحال در موقع استفاده از ریزر در صدای بالا اطرفیان قادر به شنیدن صدای آن هستند که به دلیل حجم صدای خروجی بیشتر ریزر تا حدی طبیعی است . در کل اگر اولین اولویت شما برای خرید هدست گیم و فیلم است در این قیمت سایبریا گزینه بسیار مناسبی است و اگر از چند پلتفورم برای گیم استفاده میکنید این هدفون از نون شب برایتان واجب تر است ولی در صورتی که اولین اولویت شما موسیقی است و البته میتوانید مقداری بیشتر هزینه کنید این ریزر است که برنده است .
  5. دقیقا یادمه وقتی بار اول 690 رو پشت ویترین یه مغازه در پاساژ دیدم برای تایمی نزدیک به ده دقیقه پشت ویترین وایساده بودم و محو زیبایی این کارت شدم . اون زمان به دلیل شرایط بسیار بد مالی فقط میتونستم نگاهش کنم و حتی توی آرزو هام هم فکر نمیکردم یه روزی بتونم حتی از نزدیک لمسش کنم . ولی خدارو شکر یک سال نگذشت که دو تا msi شو SLI انداختم رو سیستم و حالشو بردم . واقعا یاد اون دوران خوش . ای کاش هنوز هم دغدغه مون مدل کارت گرافیک سیستممون بود
  6. سلام در رابطه با کی برد لطفا به لینک زیر مراجعه کنید . بنده خودم باهاش کار کردم و از نظر راحتی دست هنگام استفاده و همینطور تاخیر بسیار کم کلید ها( که به دلیل کانکتور های طلا اندود در این کی برد بسیار پایین است) کی برد بسیار مناسبی است . کی برد انتی گوستینگ بوده و میتواند چندین دستور ورودی رو به سرعت پردازش کند . همچنین دارای پورت های هدفون و میکروفون است و به جرات میتوانم بگویم یکی از بهترین پاسخدهی کلید هایی رو که بنده تجربه کردم داراست . میزان عمر کلید ها بسیار بالاست و دارای گارانتی پانا هستش . در کل یه مقدار بیشتر در رابطه با این محصول بررسی کنید به نظرم از همه نظر مناسبه . دوستان فروم هم اگر بزرگواری کنند به بنده پیام خصوصی بدهند روی این مدل حدالامکان بهشون تخفیف میدیم @};-
  7. در این مورد که خیلی از گیمر ها در این نسخه پا به دنیای این عنوان گذاشتند هیچ شکی نیست و این برمیگرده به تبلیغات و خیلی موارد دیگه که قطعا در فروش این سری تاثیر گذاشتند . ولی برای سختی بازی بگذارید یک مثال ساده بزنم . در نسخه های قبل وقتی شما 13 مرتبه (اگر در دفعات اشتباه نکرده باشم) یک منطقه را پاکسازی میکردین برای مرتبه 14 دیگه خبری از اون دشمنان نبود ولی این امکان در این نسخه برداشته شده . البته میدونم این گزینه خیلی مهمی نیست فقط خواستم با ذکر یک مثال بگم که از نظر بنده این نسخه به هیچ عنوان ساده تر از نسخه های گذشته نیست .
  8. از همگی دوستان ممنونم . در رابطه با سختی بازی به نظرم بازی با این که مقداری منطقی تر شده بود ولی باس هایی سخت تر و پیچیده تر از گذشته داشت .البته این فقط نظر من هستش و نظر شما بسیار محترم هست @};- @};-
  9. آفتاب از بین شاخه درختان میتابید ، از کلاه خود آهنی رد میشد و مانند تیغی مستقیم در چشمانم مینشست . دستم را بالا می آورم تا مقداری از شدتش کاسته شود ولی دیری نپایید که وزن زیاد سپر بر قدرت دستانم چیره شد و درد بازوی زخمی ام طاقتم را طاق کرد . قدم زدن برایم سخت شده بود ولی وقتی به دشمنانی که در تعقیبم بودند فکر میکردم پاهای سنگینم جانی تازه میگرفت و برای مهمترین غزیزه انسانی یعنی بقا قدمی دیگر یاری ام میکردند . از دور دست ها دیوارهای قلعه ای مخوف در چشمانم خودنمایی میکنند که هر چه به آنها نزدیک تر میشوم بیشتر میترسم . دروازه ها بسته اند و پس از جستجوی فراوان درب کوچکی در مسیرم پیدا میکنم که از بخت بد قفل است . در جستجوی کلید نا امیدانه به سمت زیرزمینی در آن حوالی میروم . از تارهای عنکبوت روی در به راحتی میتوان متوجه شد که مدت هاست ترددی نشده . دستم را روی در میگذارم و مقداری فشار میدهم . درگیری ساعتی پیش با دردی که مجددا در بازوم میپیچد ماند برق از ذهنم میگذرد . در با صدای مهیبی باز و بوی نم همراه با تعفن مانند مشتی در صورتم ضربه میزند . ناچارا وارد میشوم . محیط کاملا تاریک است و به جز کورسوی نوری که از بین در قدیمی وارد میشود چیز زیادی قابل روئیت نیست . هنوز چشمانم به تاریکی عادت نکرده اند که با صدای بلند شکستن اجسامی که احتملا باید چوبی باشند ، صورتم ناخودآگاه به سمت گوشه اتاق میچرخد . تکان ها و سپس قدم هایی رو در سمت صدا متوجه میشوم ولی تاریکی مانع میشود تا دقیقا ببینم چه چیزی انتظارم را میکشد . چاره ای جز درگیری نیست . شمشیرم رو که به دلیل وزن زیاد به روی زمین تکیه داده ام بالا می آورم و دسته اش را به محکمی فشار میدهم . سپرم را در جلوی خودم میگیریم تا از هر ضربه احتمالی جلوگیری کنم . ناگهان در خط نور در هیکلی که تا دندان مسلح است خودنمایی میکند و من با حرکت سریع شمشیرم و حمله به جلو اجازه پیشرفت بیشتر به او نمیدهم . شمشیرم به سختی روی زره اش فرود می آید و زخم عمیقی روی شانه اش به یادگار میماند و درست در لحظه ای که فکر میکنم بر او چیره شدم و در دلم احساس غرور و خوشی میکنم نیزه چند متری اش رو بالا میبرد و با حرکتی دورانی از سینه ام پذیرایی میکند . درد همراه با ترس مرگ بر جانم چیره میشود . روی زانو هایم می افتم و به دو چشمی که همانند کاسه های خون در تاریکی میدرخشند خیره میشوم و هر لحظه منتظر مرگم هستم . با نفس های سریع خودش را آماده ضربه های بعدی میکند . پس از عقب بردن مجدد نیزه اش تنها کاری که میتوانم انجام بدهم این است که سپرم را بالا می آورم و در پشتش مانند بچه ای که از دست کتک های پدرش معصومانه در پشت مادر مخفی میشود پناه بگیرم . ضربه مانند پتک روی سپرم مینشیند و دوباره این زخم بازوی لعنتی شروع به تیر کشیدن میکند . الان وقت کنار گذاشتن ترس است . باید شکستش بدهم . با سپرم ضربه ای به صورتش میزنم و قبل از اینکه بتواند عکس العملی از خود نشان دهد شمشیرم را تا انتها در سینه اش فرو میکنم . روی زمین می افتد ، نفس عمیقی میکشد و جان به جان آفرین تسلیم میکند . به شمشیرم تکیه میکنم و پس از تلاش بسیار دوباره روی پاهایم قرار میگیرم به جستجو میپردازم . چیز زیادی نیست و یا به دلیل تاریکی از دیدنش محرومم . پس از نا امیدی به سمت در میروم و دوباره آفتاب با قدرت چشمانم را مورد عنایت قرار میدهد . در حالی که چشمانم هنوز به نور عادت نکرده است اژدهایی را میبنم که بر بلندی یکی از برج های قلعه نشسته است . جذب شکوه و عظمت آن شده و برای لحظه ای حواسم به هیچ چیز جز زیبایی اش نیست. در همان لحظه صدایی از پشت سرم میشنوم . هنوز کاملا برنگشته ام که بر اثر اصابت تیری به شانه ام نقش بر زمین میشوم . با دیدن جمله You Died لحظه ای جا میخورم . دست راستم را که بر روی موس از عرق خیس شده بلند میکنم و به جای کلاه خود هدفونم را از سرم برمیدارم پس از مدتی تفکر به اینکه آخرین bonfire را چند وقت قبل رد کرده بودم و حالا باید دوباره همه آن راه سخت را طی کنم ، آهی از ته دل میکشم . مقداری به خودم غر میزنم که من هنوز به باس این منطقه نرسیده میمیرم چطوری میخوام بکشمش از پشت سیستم بلند میشوم تا پس از مقداری استراحت دوباره برای موفقیت تلاش کنم . شاهکار جدید استاد میازاکی و استدیو From Software جا برای هیچگونه انتقادی باز نمیگذارد . بازی از همه نظر کامل و بی نقص است . نمیتوان تجربه اش کرد و بهش علاقه نشان نداد. کسانی که قبلا این سری را تجربه کردند میدانند با چه چیزی طرف هستند و کسانی هم که تجربه نکرده اند قطعا شنیده اند که باید قبل از تجربه این بازی حسابی خودشون رو گرم کنن که دچار گرفتگی عضلات نشوند ! بازی مانند سری های پیشین از روایت داستان تقریبا بی بهره است و گیمر باید با گشت و گذار در محیط ، دیدن ایتم ها و صحبت با افراد مختلف داستان را پیگیری کند . بنابراین بسته به مقدار کنجکاوی ، مقدار بیشتری از داستان رو متوجه میشید . البته این موضوع اصلا به این معنی نیست که داستان بازی ضعیف و یا کلیشه ای است ، بلکه نوع روایت آن با اکثر بازی های دیگر متفاوت است و حس کنجکاوی عجیبی دارد که تا انتهای بازی حفظ میشود و در نهایت هم باقی میماند . در انتها بستگی به میزانی که در بازی جستجو کرده اید ممکن است خیلی از جزئیات داستان مجهول بماند و این مورد بسیار جالب است . Dark Souls نه تنها در گیم پلی حتی در روایت داستان هم شما را آزار میدهد که از نظر بنده بسیار قابل تحسین است زیرا بازی تا انتها جذاب باقی میماند و ارزش تکرار بالایی پیدا میکند و حتی تا مدت ها پس از اتمام بازی ، ذهن گیمر را مشغول نگه میدارد و آزار میدهد !! در Dark Souls هر چیزی بهایی دارد و در صورتی که خواستار درک مناسبی از داستان باشید باید عناوین قبلی این سری را کاملا تجربه کرده و در این میان به هر جایی که ممکن است سرک بکشید و با هر کسی که میبینید صحبت کنید(این امر خود یک پروژه عظیم و بسی دشوار است) و در انتها با تمام این شرایط به دلیل اینکه هرگز داستان رو به صورت کامل متوجه نمیشید و نکاتی هر چند کوچک در انتها باقی میماند ، ذهن شما ناخواسته این نکات رو با حدس های منطقی خود پر میکند تا داستان کامل شود و اینگونه است که برداشت شخص بنده از داستان قطعا با برداشت همگی کسانی که این بازی رو تجربه کردند (حتی اگر در جزئیات بسیار کوچک باشد) کاملا متفاوت است بنابراین چیزی از داستان بازی به رشته تحریر نمی آورم تا هم برای دوستانی که این سری عناوین رو تجربه نکرده اند اسپویل داستانی نشده باشد و هم تفکرات دوستانی که این عناوین رو تجربه کرده ند محترم شمارم . گرافیک بازی بسیار چشم نواز است و نورپردازی ها بسیار با ظرافت و دقت انجام گرفته اند . گرافیک هنری بازی عالیست و امکان ندارد که جذب آن نشوید . طراحی شخصیت ها ، دشمنان ، محیط و از همه مهمتر باس های بازی بسیار عالی اند و با این که اغلب عجیب هستند ولی حس پختگی خاصی دارند . توجه به جزئیات عالیست و باس ها علی رغم اینکه بسیار وحشتناکند انقدر قشنگ از کار در آمده اند که شاید دلتان نخواهد آنهارو با شمشیرتان از پا در آورید !! محیط های بازی بسیار وسیع و متنوع اند و هر کدام بیش از دیگری چشم نوازند . field of view بازی نسبتا بالاست و دوردست ها معمولا با جزئیات بالا به راحتی قابل تشخیص هستند . محیط های باز از محیط های بسته زیباتر و پرجزئیات تر هستند و خلاصه کلام اینکه این بازی از نظر گرافیک هنری حرفی برای گفتن باقی نگذاشته است . گرافیک فنی بازی هم بدون مشکل است و در طول زمان نسبتا زیادی که در حال انجام این بازی بودم شاهد هیچگونه باگ گرافیکی ، افت فریم و یا دیر لود شدن تکسچر ها نبودم . این بازی رو بر روی سیستم یکی از دوستان که از نظر سخت افزاری ضعیف تر از سیستم بنده بود تست کردم و با نهایت تعجب بازی روی سیستم های گیمینگ متوسط با جزئیات بالا به خوبی و بدون هیچ مشکل خاصی اجرا میشود و همانجا به طراحان فنی این بازی آفرین گفتم . در کل بازی دارای جلوه های گرافیکی خوبی است و چون در نسل هشتم منتشر شده سازندگان اصلا کم کاری نکرده اند و چندین پله از نسخه های قبلی این عنوان پا فراتر گذاشته اند . بازی از نظر صداگذاری هم به خوبی کار شده . صدای برخورد شمشیر ها با سپر و زره ، صدای فریاد دشمنان ، قدم هایی که از پشت و در تاریکی به شما نزدیک میشوند ، قدم های خودتان که در سطح های مختلف زمین صداهای متفاوتی رو ایجاد میکند ، انفجار ها همه و همه بدون هیچ کاستی و مشکلی در گوش شما میپیچند و اگر از هدفون استفاده کنید جزئیات صداهای محیط گوش نواز تر و صدای باس فایت ها بینهایت ترسناک تر خواهد شد . با این که در بازی نسبت به دیگر RPG ها دیالوگ های زیادی رد و بدل نمیشود و کاراکتر اصلی ساکت است ، دیالوگ ها قابل قبول هستند و احساس کمبودی ایجاد نمیکنند . آهنگ های زیبای این عنوان در جاهایی بسیار دقیق پخش میشوند و در حالت عادی بخاطر اینکه مانع شنیدن صدای محیط اطراف نشوند آهنگی در پس زمینه پخش نمیشود تا بازی به صورت مردانه تری شمارو به کام مرگ بکشد . اما میرسیم به مهمترین بخش در این بازی و اون چیزی نیست چون گیم پلی . Drak Souls از اندک عناوینی است که هر چه جلوتر رفته ، المان های جدیدی وارد آن شده اند که نه تنها از ریشه هایش فاصله نگرفته بلکه با حفظ استاندارد های خودش بازی زیباتری را ارائه نموده است . چه گیمر قدیمی این عنوان باشید چه از این نسخه پا به دنیای تاریک این بازی گذاشته باشید هیچ گله و شکایتی نخواهید داشت زیرا بازی بلاشک یک دارک سولز اصیل است و در همان حال المان های جدیدی که خصوصا در قسمت گیم پلی به آن اضافه شده است گیمر های جدید را بیشتر مجذوب میکند . بازی دارای کلاس های متفاوتی است که در ابتدا میتوانید از بین آنها انتخاب کنید و کاراکتر خود را شخصی سازی کنید . تنوع سلاح ها و ایتم ها در بازی قابل قبول است و از این نظر کمبودی احساس نمیکنید . دشمان بازی هم تنوع خوبی دارند و برای مقابله با هر کدام باید علاوه بر استفاده از استراتژی مناسب تا چند قدم جلوتر رو پیش بینی کنید زیرا پس از حمله به ندرت فرصت دفاع کردن و یا جاخالی دادن پیدا میکنید . اگر از من پرسیده شود که گیم پلی این بازی را در یک کلمه توصیف کنم بلاشک کلمه ای بهتر از "بی رحم" حق مطلب را ادا نخواهد کرد . بازی بسیار بیرحم است و اولین اشتباه معمولا آخرین اشتباه خواهد بود . دشمنان عادی که در بازی وجود دارند بدون هیچ رحمی به سوی شما حمله ور میشوند و مغلوب کردنشان از باس فایت خیلی از بازی ها دشوارتر است . شما با چند ضربه متوالی به دیار باقی خواهید شتافت و اگر از دست دادن هر مقداری روح که جمع کرده اید را نادیده بگیریم باید مدت ها بازی کنید تا مجددا به جایی که الان هستید بازگردید و در حالت بد بینانه قبل از این که به جایی که الان شکست خوردید برسید مجددا طعم مرگ را میچشید و باید برای همیشه با روح های گرانبهایتان خداحافظی کنید و بدترین مورد این است که اگر به bonfire قبلی برگردید (یا برتون گردونند!!) باید زحمت کل دشمنانی که با سختی زیاد کشته اید رو دوباره بکشید زیرا همشون دوباره برای دست بوسی خدمتتون تشریف فرما میشوند . خیلی مواقع پیش میاد حتی قبل از این که به باس بازی برسید از پا در بیاید و یا انقدر ضعیف باشین که با اولین ضربه باس مجددا به bonfire قبلی تشریف ببرید و دوستانتان را که بی صبرانه انتظارتان را میکشند زیارت کنید !! بازی فاقد راهنمای اولیه متمرکز است و فقط در ابتدای بازی تعدادی از اصول به شما گفته میشود . البته بعد از این که خودتون زحمت پیدا کردنشان را کشیدید ! یعنی اگه سراغشون نروید و موردی رو نبینید و خصوصا اگر بازیکن جدید باشید ممکن است تا انتهای بازی از وجودش بی خبر بمانید و هیج هشداری هم به شما داده نمیشود. پس علاوه بر داستان ، گیم پلی و سبک مبارزات بازی هم کاملا نامفهوم است . هیچ نقشه و یا راهنمایی وجود ندارد و باید مسیر را ، از طریق مکالماتتون در طول گیم پلی و یا با آزمون و خطا بیابید که به دلیل اینکه دشمنان در همه جا پخش شده اند شاید راه خیلی مناسبی نباشد . گیم پلی پخته تر شده و نسبتا دارای سرعت بیشتری است . بازی مقدار کمی سخت تر از گذشته است و چیزهای بیشتری برای کشف کردن در دل خود جا داده است. حتی اگه بازی رو 5 بار به روش های مختلف به اتمام برسانید میتوانید مطمن باشید که باز هم چیزی هست که شما از وجودش اطلاعی ندارید. البته بازی خالی از مشکل نیست و چندین بار با مشکل چرخش دوربین دور بازیکن و در بعضی مکان های بسته تر گاها مشکل قفل شدن دوربین و همچنین چند باگ کوچک در گیم پلی مواجه شدم که به هیچ عنوان در حدی نبود که به تجربه من از این عنون آسیب وارد کند . فقط چون در جایگاه بررسی این بازی نشسته ام لازم دانستم که اشاره ای به این موارد داشته باشم . در کل دارک سولز عنوانی است که همه گیمر ها باید تجربه کنند . اگه به بازی های RPG علاقه مند باشید و خصوصا قبلا در دنیای تاریک سری سولز غرق شده باشید بی شک یکی از بهترین عنوان های عمرتان را در پیش رو دارید و اگر به این سبک علاقه چندانی ندارید میتوانید مطمن باشید گیمی را تجربه میکنید که نمیتوانید تحسینش نکنید و حتما تجربه لذت بخشی خواهد بود . استاد میزاکی و تیمش بار دیگر با این عنوان به جهانیان نشان دادند که در کار خود واقعا حرف ندارند . بسیاری از دوستان به من اعلام کردند که بازی مقداری شبیه ساخته دیگر این استدیو یعنی bloodborne شده است ولی به دلیل اینکه من این عنوان رو تجربه نکرده ام ، راجع به این موضوع نمیتوانم اظهار نظر کنم . میتوانید این بازی رو تجربه کنید و سپس آن را در جایی از اتاق که همیشه روبرویتان هست قرار دهید و هروقت در زندگی به هدفی فکر کردید که به نظر بزرگ و دست نیافتنی بود یاد شکست ها و پیروزی هایتان در این عنوان افتاده و با خود زمزمه کنید من دارک سولز را تمام کردم پس از عهده این هم برخواهم آمد . شبیه ترین چیزی که در دنیای واقعی به این بازی پیدا کردم کنکور بود . این امتحان به هیچ وجه خوشایند نیست و شب هایی که در حال درس خوندن برای کنکور هستیم حتما بدترین شب های زندگی ما خواهد بود ولی وقتی با موفقیت به اتمام رسید و به عقب نگاه میکنیم و یاد شکست ها و سختی هایی که کشیدیم خاطرمان را آزار میدهد انتهای قلبمون یه حس موفقیت و قدرت خاصی حس میکنیم که با هیچ چیز در این دنیا قابل مقایسه نیست . این حس دقیقا همان چیزی است که پس از تمام کردن عناوین سولز درتون ایجاد میشود و بازی با همه خاطرات بد و مشت هایی که از عصبانیت روی کی برد کوبیده میشد و شاید گیم پد هایی که به دیوار پرتاب میکردین به یکی از زیباترین عناوین عمر شما تبدیل میشود و در جمع گیمر ها میتوانید سر خود را با افتخار بالا بگیرید و اعلام کنید که من دارک سولز را به اتمام رسوندم . این مقاله توسط محمد خالونظری برای وب سایت لیون کامپیوتر به رشته تحریر در آمده است .
  10. به دلیل اینکه ما کاملا به مشتری هامون احترام میگذاریم بنده بهتون اطمینان کامل میدهم کالاهایی را که از لیون کامپیوتر خرید میکنید به بهترین روش ممکن بسته بندی میشوند . با اینحال شما پس از تحقیقات روشی را که بیشترین اطمینان خاطر را دارید به ما اعلام کنید و براتون انجام وظیفه میکنیم
  11. تیپاکس ، اتوبوس و باربری به دلیل وابستگی زیاد به حجم و جرم کالا و همچنین شهر مقصد قیمت های کاملا متغیر دارند و به همین دلیل به صورت پس کرایه (پرداخت هزینه ارسال کالا در مقصد و هنگام دریافت کالا )خدمت مشتریان محترم ارسال میگردند .
  12. دوست گرامی به دلیل احتمال بالای آسیب رسیدن به مانیتور در ارسال به روش پست فروشگاه لیون کامپیوتر این محصول را از طریق پست ارسال نمیکند و در شهر شیراز فقط از روش های باربری - تیپاکس - اتوبوس و هوایی ارسال میشه خدمتتون . @};- :x
  13. تاپیک بسیار عالی و خوبی است . بنده هم با اجازه استارتر محترم تاپیک مقداری اهنگ متن بازی ویدیویی (مربوط به بازی های قدیمی تر )در pc منزل دارم که برای استفاده دوستان در آینده قرار میدهم
  14. به نظرم zotac gtx 980 amp با این قیمت ارزش خرید بالایی داره . چون این کارت قویتر از 970 و بروزتر از 780ti هستش . قیمتش هم با 970 های رده بالا تفاوت زیادی نمیکنه . البته این فقط یه پیشنهاده و در انتها تصمیم گیری با شماست . http://lioncomputer.ir/product/4680/%DA%A9%D8%A7%D8%B1%D8%AA+%DA%AF%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C%DA%A9+%D8%B2%D9%88%D8%AA%D8%A7%DA%A9+GTX+980+AMP/
  15. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    یکی از FPS هایی که با هر دو نسخش زندگی کردم و میتونم بگم در چهار پنج سال گذشته هیچ بازی دیگه ای در این سبک منو یاد دوران خوب گیمری ام ننداخت و جذب نکرد . فضا و داستان بازی بسیار ناب و عالیه به صورتی که واقعا تاریکی تونل های مترو و فکر اینکه چه موجوداتی الان داخل اون تاریکی هستند مو به تن ادم سیخ میکنه . به دوستانی که این شاهکار رو تجربه نکردن حتما توصیه میکنم که بازی کنند خصوصا گیمر های عزیزی که به FPS های قدیمی تر علاقه دارند نسخه اول : METRO 2033 نسخه دوم : METRO LAST LIGHT اخیرا هم METRO REDUX منتشر شده که میشه گفت شامل بهینه سازی گرافیکی و فنی دو نسخه قبل هستش و کسانی که بازی رو تجربه نکردن پیشنهاد میشه این نسخه رو تهیه و تجربه کنند تا از تغییرات گرافیکی و فنی بازی هم ب بهره نمونند .
  16. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    به نظرم most wanted خاطره انگیز ترین نسخه از سری nfs هستش و من به شخصه با این نسخه خاطرات زیادی دارم
  17. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    اصلا منو نابود کردی با این حرفت . تعریف از این بازی همین بس که هنوزم فول آلبوم موسیقیش رو هم توی گوشی و هم در pc دارم و میتونم بگم یکی از زیباترین و بی نقص ترین موسیقی هارو داره و اگه هزار بار دیگه هم گوش بدم بازم تکراری نمیشه واسم
  18. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    یکی از بازی هایی که چندین بار تا انتها رفتم و هنوزم بعد از شاید نمیدونم هشت سال قدم به قدمشو یادمه و به طوری میشه گفت باهاش زندگی کردم این بازی بود . بعد از بازی کردن این عنوان بود که بیشتر به بازی های شرقی علاقه نشون دادم . با این که دیگه الان بازی خیلی قدیمی شده ولی دوستانی که از این سبک خوششون میاد حتما تجربه اش کنن . اسم بازی هم onimusha 3 هستش .
  19. البته نمیشه گفت هم سبک هستند و این فیلمی هم که میخوام بهتت معرفی کنم یکم قدیمی هستش ولی بازم اگه ندیدیش و از این فیلم خوشت اومده پیشنهاد میکنم حتما ببینش . the book of eli . در این فیلم خبری از باکتری و هاری و این حرفا نیست ولی فضای اخر الزمانی عالی داره با افرادی که دست کمی از افراد هاری گرفته ندارند
  20. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    باقسمت ولفنتشین کاملا موافقم . با این که سبک ترسناک نبود ولی از خیلییی از بازی هایی که تا حالا بازی کردم ترسناکتر بود و هیچ وقت لحظاتی که بیست سانتی متر از صندلیم کنده میشدم رو یادم نمیره خخخخخخخخ
  21. mohamad161

    تاپیک Dota 2

    شما نظر بده تاپیک بالا بیاد خخخخخخ
  22. mohamad161

    خاطرات گیمر های لیون

    با سلام خدمت دوستان عزیز به خصوص گیمر های سایت از اونجایی که خیلی از کاربران سایت گیمرند و چند سالی هست سخت مشغول بازی کردن هستند حتما مثل خود من خاطرات خیلی زیادی رو با بازی های رایانه ای دارند و مطمنا بهترین و شاید بدترین خاطرات خیلی ازدوستان با بازی های رایانه ای گذرونده شده . خب ما میخوایم اینجا خاطراتمون در دنیای بازی هارو با هم اشتراک گذاری کنیم پس لطفا اگه خاطره ، عکس ، فیلم ، تریلر و موسیقی حتی عکس خودتون در حال بازی کردن و خلاصه هر چیزی که فکر میکنین به این تاپیک مربوط میشه رو در اینجا قرار بدین تا همه گیمر های لیون کامپیوتر باهم درش سهیم باشیم . :x :x
  23. به نام خدا (مقاله نوشته شده توسط لیون کامپیوتر) مدت زیادی بود که قصد نوشتن یک مقاله جامع و کامل در خصوص تولید وانتقال گرما وهمچنین مناسبترین روش برای خنک سازی سیستم های کامپیوتری داشتم که متاسفانه به دلیل مشکلات کاری این امر میسر نمیشد . در این مقاله سعی شده مطالب با ساده ترین زبان ممکن بیان شوند و امیدوارم همگی دوستان عزیزم از مطالعه این مطلب نهایت لذت رو ببرند. اگه در انتها سوالی یا مشکلی بود تا سر حد توان اطلاعاتی در خدمت دوستان هستم . خب با یک سوال ساده شروع میکنم . سوالی که در حین سادگی بسیار مهم هست و شاید عموم مردم جواب صحیحش را ندانند . گرما چیست؟ مهمترین چیزی که در ابتدا باید بدونید اینه که گرما نوعی انرژی است و به راحتی از جسمی به جسم دیگر یا از ناحیه ای به ناحیه دیگر در اثر تماس حرارتی انتقال پیدا میکند . انرژی گرمایی : هر جسم در حال حرکت دارای انرژی جنبشی است . اتم های تشکیل دهنده مواد پیوسته در حال حرکتند ، پس میتوان گفت همه آنها دارای انرژی جنبشی اند . به مجموع انرژی های جنبشی ذرات تشکیل دهنده آن ماده انرژی گرمایی آن ماده گفته میشود . هنگامی که یک جسم گرم میشود انرژی جنبشی ذرات آن افزایش میابد . در واقع انرژی جذب شده توسط جسم در میان ذرات سازنده آن توزیع میشود . بنابراین انتظار میرود آن ذرات با سرعتی بیشتر نسبت به قبل به حرکت خود ادامه دهند . لازم به ذکر است این انرژی از زیر مجموعه انرژی های درونی محسوب میشود (در ترمودینامیک، انرژی درونی به انرژی ذرات سازنده مواد اطلاق می‌شود که افزایش آن همواره با افزایش دما همراه است) . روش های انتقال گرما برای انتقال انرژی گرمایی از جسمی به جسم دیگر یک شرط کلی لازم است : اختلاف دما بین آن دو جسم . وقتی دو جسم با دمای متفاوت در مجاورت یکدیگر قرار میگیرند انرژی گرمایی از جسم گرم تر به سمت جسم سردتر جریان میابد و تا زمانی که دو جسم هم دما شوند این جریان ادامه دارد و سپس متوقف میشود . به طور کلی انتقال گرما سه روش دارد که عبارتند از : الف – رسانش : در این روش ابتدا قسمتی از ماده گرم میشود و ملوکول های آن قسمت جنبش بیشتری پیدا میکنند و به ملوکول های مجاور برخورد کرده و باعث به حرکت در آمدن آنها نیز میشوند و سبب گرم شدن ملوکول های قسمت مجاور خود میشوند و بسته به میزان انرژی گرمایی ، جنس و اندازه ماده به ندرت کل ماده به یک دمای واحد میرسد) اگر گرما کافی نباشد یا جنس ماده نارسانا و یا رسانای ضعیف باشد ممکن است در لحظه قسمتی از ماده گرمتر از قسمتی دیگر باشد (. در جامدات چون فاصله بین ملوکولی کم است این روش مهمترین روش انتقال گرما محسوب میشود . در مایعات به دلیل فاصه بین ملوکولی بیشتر نقش این روش کمرنگ تر میشود و در گازها به دلیل فاصله بین ملوکولی زیاد میزان انتقال گرما از طریق رسانش تقریبا ناچیز میشود . ب- همرفت : همواره چگالی یک ماده سرد بیشتر از همان ماده گرم است) زیرا اگر جرم ثابت باشد ماده گرم به دلیل انبساط همواره حجم بیشتری نسبت به همان ماده سرد دارد و در صورت ثبات جرم هرچه حجم بیشتر باشد ماده چگالی کمتری دارد ( . حال یک ظرف آب را در نظر بگیرید . اگر آن را روی شعله بگذاریم ملوکول های کف آن به تدریج گرم میشوند و به دلیل افزایش دما چگالی آنها از ملوکول های بالاتر کمتر میشود . بنابراین به سمت بالای ظرف حرکت کرده و جای خود را به ملوکول های سردتر با چگالی بیشتر میدهند و این کار مرتبا ادامه پیدا میکند تا کل آب ظرف گرم شود . برای انتقال گرما از طریق همرفت سه شرط اساسی لازم است : یک – ماده باید مایع یا گاز باشد(در جامدات به دلیل عدم حرکت انتقالی ملوکول ها این امر امکانپذیر نیست ) دو – بین نقاط مختف جسم اختلاف دما وجود داشته باشد و یا بوجود بیاید سه – قسمت گرم پایین تر از قسمت سرد قرار گرفته باشد ( زیرا اگر قسمت سرد پایین تر باشد به دلیل چگالی بیشتر ، قسمت سرد پایین میماند و جای خود را به قسمت گرم نمیدهد و جریان همرفت شروع نمیشود). ج- تابش : در این روش اصلا به وجود ماده نیازی نیست(انتقال گرما از طریق تابش های الکترو مغناطیسی انجام میشود که چون موضوع بحث ما نیست وارد جزئیات آن نمیشوم ) . میزان گرمای منتقل شده از این روش به دو عامل دمای جسم و رنگ آن بستگی دارد . هر چه دمای جسم بیشتر باشد انرژی تابش شده از آن هم بیشتر است . اجسامی که مشکی رنگ هستند نسبت به بقیه اجسام انرژی تابشی بیشتری منتقل و اجسام نقره ای نسبت به بقیه رنگ ها تابش گرمایی کمتری دارند . گرما و افزایش حجم مواد : وقتی انرژی درونی جسم بالا میرود در واقع سرعت و تحرک مولوکول های تشکیل دهنده ماده افزایش میابد و مولوکول ها در هنگام حرکت بیشتر و شدیدتر به هم برخورد میکنند و از هم فاصله بیشتری میگیرند . همین امر باعث افزایش حجم ماده در هنگام بالا رفتن دمای آن میشود . البته نوع و جنس ماده در این افزایش حجم خیلی مهم است به طوری که این افزایش حجم در گازها بسیار زیاد ، در مایعات کمتر از گازها و در جامدات کمتر از مایعات است(که دلیل آن نیروی جاذبه بین ملوکولی بسیار قوی در جامدات نسبت به مایعات و گازهاست) الکتریسیته و گرما : ایا تا بحال فکر کرده اید که چرا وقتی وسالیل الکتریکی و الکترونیکی مدتی کار میکنند گرم میشوند ؟ یا اساس کار قطعاتی مانند اتو ، چای ساز و بخاری برقی چیست ؟ به صورت کلی میتوان گفت هر جا که پای الکتریسیته در میان باشد حتما نامی هم از گرما برده میشود حالا چه در سیستم های کامپیوتری و تبلت ها باشد چه در لامپ و یخچال . اما دلیل آن چیست ؟ اگر کنجکاو شدید در ادامه با ما همراه باشید . الکتریسیته چیست و چگونه منتقل میشود ؟ انرژی الکتریکی صورتی از انرژی است . الکترونها (بارمنفی)با سرعت بسیار زیادی به دور هسته(پروتون ها با بار مثبت و نوترون های خنثی) همواره در گردش اند . در اثر این چرخش نیروی گریز از مرکزی به وجود می آید که میزان آن همواره با انرژی جاذبه بین هسته و الکترونها برابر است . پس این برابری الکترونها را در حالت تعادل نگه میدارد و نمیگذارد از هسته فاصله بگیرند و ماده دارای ثبات است . هر گاه توسط نیرویی (الزاما نیروی الکتریکی نیست بلکه میتواند نیروهای دیگری مانند مغناطیسی هم باشد) الکترونهای در حال چرخش به دور هسته را از مدار حرکت عادی خود خارج شده و در یک جهت به حرکت درآیند جریان الکتریکی در آن ماده برقرار میشود . این حرکت به صورت انتقالیست یعنی هر اتم به اتم مجاورخود الکترون میدهد و از اتم کناری الکترون میگیرد و جریان برقرار میشود . پس جریان الکتریکی یک جسم برابر است با تعداد الکترونهایی که در امتداد جسم در حال حرکتند . چون میزان بار مثبت پروتون وبار منفی الکترون برابر است و بین این دو همواره نیروی جاذبه وجود دارد پس یک پروتون همیشه یک الکترون را جذب میکند تا بار الکتریکی اتم خنثی شود ( طبیعت همواره نسبت به تغییر مقاومت نشان میدهد و همه اتم ها همواره میکوشند تا بار خنثی داشته باشند ) . حال وقتی با یک نیروی خارجی الکترون ها از اتم جدا شده و به سمت یک طرف جسم هدایت میشوند ، آن قسمت از جسم دارای الکترون های بیشتری است پس بارش منفی میشود و طرف دیگر جسم به دلیل کمبود الکترون دارای بار مثبت است . در نتیجه بین دوطرف جسم اختلاف به وجود می آید که این اختلاف به صورت انرژی پتانسیل الکتریکی در جسم ذخیره میشود تا زمانی که عامل یا عواملی باعث خنثی شدنش بشود . در این حالت هیچگونه جریان الکتریکی در جسم وجود ندارد و این انرژی فقط یک انرژی ذخیره شده است که به این نیروولتاژ الکتریکی میگویند . حال اگر عامل خارجی که باعث این مورد شده است متوقف شود الکترونها به دلیل تمایل ماده به ثبات الکتریکی سریعا به جای خود بازمیگردند و در یک لحظه جریان برقرار میشود( اساس کار انواعی از باتریها) پس نتیجه میگیریم تا زمانی که نیروی خارجی وجود دارد الکترونها نمیتوانند به جای خود بازگردند . اگر در همان حالت سیمی برداریم و به دو سرجسم قبلی وصل کنیم الکترونها سریعا از طریق سیم به به سمت مخالف جسم حرکت کرده تا بار جسم خنثی شود و جریان در سیم برقرار میشود . پس در یک مدار الکتریکی کار اصلی بر عهده جریان الکتریکی (آمپر) است و اختلاف پتانسیل (ولتاژ) فقط نیروی ذخیره شده ایست که باعث به حرکت در آمدن الکترونها میشود . توان الکتریکی در سیستم های کامپیوتری : بر اساس قانون پایداری انرژی ، انرژی نه به وجود می آید و نه از بین میرو بلکه از نوعی به نوع دیگر تبدیل میشود . اصولا توان به معنی سرعت تبدیل انرژی است . هر چه سرعت تبدیل انرژی بیشتر باشد توان آن دستگاه بیشتراست . مثلا لامپی که توان بیشتری دارد در لحظه میتواند انرژی الکتریکی بیشتری را به انرژی نورانی تبدیل کند . سرعت تبدیل انرژی از تقسیم مقدار آن بر زمانی که آن انرژی تبدیل شده بدست می آید . پس اگر میزان انرژی بر زمان تقسیم شود فرمول توان در الکتریسیته به این شرح میشود : توان برابر است با ولتاژ ضربدر آمپراژ . البته این رابطه فقط در مدارهای برق مستقیم صحیح است و از آنجا که برق کامپیوتر ها مستقیم است برای بحث ما کافیست . حال سوال هنوز بدون جواب باقی مانده است ؟ چگونه وجود جریان الکتریسیته در یک جسم باعث گرم شدن آن میشود ؟ یک سیم را در نظر بگیرید . وقتی در یک سیم جریان الکتریکی برقرار میشود الکترون هادر طول سیم شروع به به حرکت میکنند . این الکترونها مانند افرادی میمانند که در یک بازه زمانی مشخص میخواهند از مقطع یک تونل (سیم) عبور کنند . این افراد در هنگام حرکت با یکدیگر و همجنین به دیواره تونل برخورد میکنند . حال هر چه تعداد افرادی که در بازه زمانی مشخص باید از این تونل عبور کنند بیشتر باشد افراد اجبارا باید با سرعت بیشتری حرکت کنند و طبیعتا برخورد انها با یکدیگرو دیواره افزایش میابد (تونل را نوعی گلوگاه برای مدار در نظر بگیرید) پس اگر بخواهیم جریان را افزایش دهیم الکترونها برخورد بیشتری باهم دارند و در اثر اصطکاک زیاد سیم گرم میشود و اگر جریان عبوری بیشتر از حد مجاز سیم باشد سیم ذوب میشود . هر چه مقاومت جسم بیشتر باشد میزان اتلاف انرژی در هنگام عبورجریان الکتریکی از آن بیشتر است . این حرارت یک نوع انرژی به هدر رفته حساب میشود و راندمان یک سیستم با افزایش حرارت در قطعات پایین می آید . از سویی با گرم شدن تدریجی قطعات عمرمفید آنها کاهش چشمگیری خواهد داشت . رساناهای جریان الکتریکی : اگر اتمی در لایه آخر خود یک یا دو اتم داشته باشد رسانا خواهد بود. فلزات اکثرا رسانا یا هادی و نافلزات اکثرا نارسانا یا عایقند. بهترین رساناهای الکتریسیته به ترتیب طلا ، نقره و مس هستند (در هنگام عبور جریان کمترین گرما را تولید میکنند)ولی به دلیل گرانی معمولا از مس خالص یا با ناخالصی های مختلف مانند آلومینیم استفاده میشود . جالبه بدونید که رساناهای الکتریسیته به دلیل داشتن الکترون های آزاد زیاد و سهولت انتقال حرارت بین آنها غالبا رساناهای گرمایی خوبی نیز هستند . موادی هم به نام نیمه رسانا وجود دارند که در شرایطی رسانا و در شرایطی نارسانا هستند که به دلیل مرتبط نبودن با بحث بهشون پرداخته نمیشه . خب از اینجا دیگه وارد بحث کامپیوتر ها میشویم . در جملات بالا سعی بر این بود که به ساده ترین صورت ممکن اطلاعات پایه ای که برای این مبحث ضروری بودند داده بشه تا بزرگواران در صورت فراموشی مطلبی آن را مجددا به خاطر بیاورند . سیستم های کامپیوتری و گرما شاید مسئله حرارت در سیتم های استاندارد خانگی یا سیستم های اداری موضوع چندان مهمی نباشد ولی وقتی صحبت از سیستم های گیمینگ و مهندسی با پردازنده های چند هسته ای و کارت گرافیک های حرفه ای به میان می آید موضوع کاملا جدی میشود خصوصا اگر پای اوورکلاک هم در میان باشد اهمیت این قضیه چندین برابر میشود . به طور کلی میتوان گفت حرارت تولیدی سیستم کابوس شب دارندگان قطعات حرفه ایست زیرا تاثیر مستقیم بر میزان اوورکلاک پذیری سیستم و همچنین طول عمر مفید قطعات دارد البته کارت های گرافیک ، پردازنده ها و چیپست های جدید به دلیل بهبود تکنولوژی ساخت ، استفاده از مواد مرغوب تر و صد البته درایور ها و سیستم عامل های جدیدتر( که دارای باگ های نرم افزاری کمتری هستند و همچنین میزان لود قطعات ، فرکانس و ولتاژ آنها را بر اساس نیاز سیستم کاهش یا افزایش میدهند)تا حد زیادی دارای مصرف برق پایینتری میباشند که به صورت مستقیم بر دمای لود و حالت بیکاری فطات تاثیر مثبت میگذارد ولی همچنان به کولینگ این سیستم ها باید توجه ویژه ای شود و یکی از اولویت های خرید ، قطعات کولینگ میباشد که در دراز مدت موجبات ضرر و زیان فراهم نشود. ذکر این نکته ضروریست که نحوه اسمبل صحیح و چینش فن های کیس علاوه بر زیبایی فضای داخلی در کولینگ بهتر سیستم کمک شایانی خواهد کرد . خب در یک سیستم دو نوع توان وجود دارد که در زیر توضیحات مختصری در مورد آنها داده میشود . توان تولیدی (پاور) پاور ذاتا یک اینورتورجریان متناوب به مستقیم بسیار پیشرفته است . وظیفه اصلی آن دریافت برق متناوب شهری و تبدیل آن به برق مستقیم با ولتاژ های مورد نیاز سیتم است . )این ولتاژ ها در همه سیستم ها استاندارد و یکسان هستندولی شدت جریان ها متفاوتند ) پاور های حرفه ای تر شدت جریان و ثبات ولتاژ بیشتری نسبت به پاورهای معمولی دارند پس همانگونه که قبلا در فرمول توان توضیح داده شد دارای توان خروجی بیشتری هستند . در این بین پاورکل برق ورودی را به برق مستقیم تبدیل نمیکند و مقداری انرژی تلف شده به صورت گرما تولید میشود که هر چه مقدار آن کمتر باشد بهتر است زیرا انرژی کمتری اتلاف میشود و گرمای کمتر پاور با عمر مفید آن رابطه مستقیم دارد . بنابراین استاندارد های +80 نیز به همین دلیل پا به دنیای پاور ها گذاشته اند (مثلا پاور های +80 برنز در %50 میزان لود خود %85 درصد از انرژی دریافتی خود را به برق مستقیم برای سیستم تبدیل میکنند و %15 اتلاف انرژی دارند که به صورت گرما خود را نشان میدهد). لازم به ذکر است که انتخاب یک پاور مناسب با سیستم از یک برند معتبر علاوه بر تاثیر بسیارمثبت در مصرف برق به دلیل ثبات در ولتاژ و آمپراژ به عمر مفید قطعات سیستم و خود پاور کمک شایانی خواهد کرد . خواهشمندم نقش پاور درسیستم را جدی بگیرید ! توان مصرفی (کلیه قطعات به جز پاور): کلیه قطعات دیگر سیستم از پردازنده مرکزی و رم گرفته تا رایتر و فن ها همه مصرف کننده توان تولیدی توسط پاور هستند . یکی از شروط اصلی یک سیستم خوب مناسب بودن پاور برای قطعات آن سیستم است که انشاالله مقاله ای به صورت مفصل در مورد آن نوشته میشود . قطعات دیگر سیستم هم مانند پاور در هنگام کار به دلیل عبور جریانات الکتریسیته مختلف از خود مقداری از انرژی را به صورت گرما هدر میدهند که مهمترین آنها cpu و gpu هستند (به دلیل ساختار نیمه هادی ، مقاومت الکتریکی بالا فرکانس کاری بالا و همچنین شدت جریان ورودی).زیاد چیپست های جدید که به دلیل تکنولوژی ساخت بالا در چند سال اخیر دارای افت دمای قابل توجهی بودند و مموری ها هم با ورود مموری های Low Voltage و همچنین نصب هیت سینک برروی آنها میتوان گفت عموما نیاز به نگرانی خاصی ندارند و در صورت وجود تهویه مناسب در کیس در دمای قابل قبولی کار میکنند . هارد ها و ODD ها هم به همین صورت . زیرا با بهینه شدن موتورها و بسیاری از قطعات دیگر گرمای آنها بسیار ناچیز است و نهایتا با تعبیه یک فن ورودی در پنل جلوی کیس اگر مشکلی هم وجود داشته باشد رفع میشود . با ورود SSD ها به بازارهم که کلا کار و کاسبی هارد ها بسیار خراب شده زیرا این کوچولو های دوست داشتنی علاوه بر سرعت چندین برابری هارد های قدیمی دارای مصرف برق کمتر ، گرمای تولیدی کمتر ، بدون نویز صوتی و همچنین مقاومت بالاتر در برابر ضربات نسبت به HDDها هستند . پاور ها هم که در صورت استاندارد بودن و تناسب با سیستم از عهده خنک کنندگی خود برمی آیند (یکی از مزایای مهم درکیس های جدید که دارای اسکلت معکوس هستند نصب پاور در قسمت پایین کیس است . به این صورت دمای سیستم بر دمای پاور تاثیر نگذاشته و عمر مفید پاور افزایش خواهد داشت) قطعات کولینگ در کامپیوتر ها را بهتر بشناسیم کولینگ مانند هر عمل دیگری در کامپیوتر نیاز به تجهیزاتی دارد که کمپانی های سازنده معتبری تمرکز اصلی خود را در تولید و فروش آنها دارند (معمولا کمپانی های سازنده پاور و کیس بر روی تولید این تجهیزات تمرکز میکنند) در ادامه قطعاتی که صرفا در کولینگ کامپیوتر ها نقش دارند معرفی شده و سعی میشود که هر یک از آنها به تفکیک بررسی مختصری شود . هیت سینک : هیت سینک ها قطعاتی فلزی هستند که بر روی پردازنده ها و چیپست ها قرار میگیرند و سطح تماس آنهارو با محیط اطراف بیشتر میکنن و به همین دلیل تبادل گرمایی بین قطعه مورد نظر و هوای اطراف بهتر انجام میگیرد . در بعضی مواقع هم یک یا تعدادی فن بر روی آنها تعبیه میشود که به این تبادل گرمایی کمک شایانی میکند . خب شاید بپرسید چرا فن مستقیما بر روی سطح قطعه مورد نظر کار نمیکند تا دمای آن را کاهش دهد یا به عبارت دیگر دلیل وجود هیت سینک به عنوان واسطه چیست؟ جواب خیلی ساده است . هر چه سطح تماس دو جسم با هم بیشتر باشد انتقال گرما بین آن دو بهتر انجام میگیرد . مثلا چای در لیوان خیلی دیرتر از نعلبکی خنک میشود (گرمای خود را به هوا انتقال میدهد) به این دلیل که در نعلبکی سطح تماس چای با هوا بیشتر است . خب پس نتیجه میگیریم مهمترین کار هیت سینک ها افزایش سطح تماس قطعه با هوای پیرامون است زیرا در پردازنده ها vga ها و بعضا چیپست ها به دلیل کوچک بودن قطعه ، سطح تماس قطعه با هوای پیرامون بسیار پایین است و چون آنها گرمای بسیار زیادی تولید میکنند حتی با قویترین فن ها هم نمیتوان آنها را خنک کرد و ناچارا باید از هیت سینک ها استفاده کنیم . خب پس بدون شک هیت سینک ها نقش مهمی را در خنک سازی این قبیل قطعات بازی میکند زیرا خنک کننده های بسیاری هستند که به صورت passive (بدون فن) کار میکنن وخنک کردن پردازنده ها بدون هیت سینک تقریبا غیر ممکن است ( مگر در شرایط خاص که بعدا به آنها میپردازیم ) ولی تاثیر فن روی هیت سینک در خنک سازی بیش از چندین درجه نیست . پس درسته که فن ها تاثیر بسیار زیادی در انتقال گرما دارند ولی تاثیر هیت سینک ها مهمتر و بعضا حیاتی است . هیت پایپ : هیت پایپ ها لوله هایی فلزی هستند ( بیشتر از جنس مس یا الومینیوم ) که وظیفه اصلی آنها انتقال حرارت از نقطه ای به نقطه دیگر است . معمولا هیت پایپ ها از یک طرف مستقیما به قطعه موردنظر و از طرف دیگر به هیت سینک متصل میشوند و گرما رو به هیت سینک منتقل میکنند و هیت سینک هم که گرمارو به هوای پیرامون انتقال میده . خب چرا گرما مستقیما از سطح قطعه به هیت سینک منتقل نمیکنن و آن را با هیت پایپ جابه جا میکنند ؟ این امر دلایل بسیار زیادی دارد از جمله تاثیر نگذاشتن دمای هیت سینک بر قطعات مجاور و یا در صورت این که قطعه مورد نظر در مسیر جریان هوا نباشد پس گرما را ا هیت پایپ به مسیر جریان هوا انتقال داده و هیت سینک در آنجا قرار میگیرد تا بهتر خنک شود . هیت پایپ انواع مختلفی دارد و به روش های مختلفی گرما را انتقال میدهد که به دلیل طولانی نشدن این مقاله و اینکه یدیو خیلی بهتر اطلاعات را انتقال میدهد شما را به دیدین ویدیوی زیر که دوستان زحمت ترجمه و زیرنویس آن را کشیده اند دعوت میکنم : http://forum.lioncomputer.ir/index.php?s=4ca6c4dd45066f965c6926999dc9ee4a&app=videos&do=view&id=32 خنک کننده های مایع ( water cooling ) درسال های اخیر خنک کننده های مایع از یه ابزار حرفه ای و گرون قیمت به یه ابزار با مصرف روزانه مردم و قیمت خوب تبدیل شده اند و مردم را خوشحال و اوورکلاکر ها رو خوشحال ترکرده اند :) . خب چرا مایع ؟ آیا همون هیت سینک و هیت پایپ با فن های گرون کافی نبود ؟ خب به این مسئله میتوان از دو دیدگاه کاملا متفاوت نگاه کرد . 1- عادی 2- حرفه ای برای کاربری عادی شاید این قضیه عجیب یا شاید خنده دار به نظر برسد چون یه ایر کولر قوی برای این نوع کاربری کاملا کافی و یا حتی بیش از اندازه قوی است ولی برای اوورکلاک های حرفه ای ، سیستم های گیمینک حرفه ای ، کارهای پردازشی سنگین مثل رندرینگ های طولانی مدت و یا سیستم هایی که مدت زمان زیادی باید دائما کار کنند بهترین راه واترکولینگ است . واترکولینگ چیست و چگونه کار میکند ؟ واترکولینگ از بلاک برای تماس با قطعه مورد نظر- شیلنگ برای انتقال مایع - رادیاتور برای انتقال گرما از مایع به هوا - فن برای کمک به انتقال گرما بین رادیاتور و هوا - مایع منتقل کننده گرما (coolant ) و نهایتا یک پمپ برای به حرکت در آوردن مایع در سیستم واترکولینگ ساخته شده است . گرما از قطعه مورد نظر به بلاک منتقل میشود و بلاک گرما رو به مایع درون خود انتقال میدهد . پمپ مایع رو به حرکت در آورده و به سمت رادیاتور هدایت میکند *. در رادیاتور بین مایع و هوای مجاور به صورت غیر مستقیم تبادل گرمایی انجام میشود و چون مایع گرمتر است گرما از مایع به هوای مجاور داده میشود و فن هم به این امر کمک میکند . *جریان همرفت برای به حرکت تر آوردن مایع اصلا کافی نیست و در صورت خاموش شدن پمپ ، عملکرد کولر با اختلال مواجه میشود. مواردی که در کیفیت کار واترکولینگ ها تاثیر دارند عبارتند از: 1-رسانایی گرمایی بلاک هر چه بیشتر باشد گرما بهتر از قطعه به مایع منتقل میشود 2-ظرفیت گرمایی مایع هر چه بیشتر باشد انرژِی گرمایی بیشتری از بلاک گرفته شده و به سمت رادیاتور حرکت میکند . * 3-طول رادیاتور هر چه طولانی تر باشد سطح تماس مایع با هوای پیرامون بیشتر شده و گرما بهتر به محیط منتقل میشود بنابراین مایع خنک تر شده و مایع خنک تری به سمت بلاک برمیگردد و نهایتا مایع در سری بعد گرمای بیشتری از بلاک میگیرد و ین چرخه ادامه میابد . 4-پمپ هر چه سریعتر مایع را به گردش دربیاورد این چرخه سریع تر به وقوع میپیوندد و گرمای کمتری در بلاک میماند و نهایتا قطعه خنک تر میشود . 5-فن ها هرچه سریعتر کار کنند هوای بیشتری از بین پره های رادیاتور عبور میدهند پس رادیاتور و طبعا مایع درون آن خنک تر میشود .* 6-قطر شیلنگ هر چه بیشتر باشد مایع بیشتری در یک زمان معین از آن عبور میکند و علاوه بر انتقال بهتر گرما پمپ کمتر کار میکند و نهایتا برق کمتری مصرف و صدای کمتری توسط پمپ تولید میشود . پاورقی *1-ظرفیت گرمایی ماده عبارت است از میزان انرژی گرمایی که باید به ماده داده شود تا دمای آن یک درجه افزایش پیدا کند . همه مواد ظرفیت گرمایی متفاوتی دارند . لازم به توضیح است که در خنک کننده های مایع هر چه میزان آن بیشتر باشد بهتر است زیرا مایع گرمای زیادی را از بلاک دریافت میکند ولی دمای خود افزایش چشمگیری پیدا نمیکند و آماده دریافت مقدار بیشتری انرژی گرمایی است . میتوان گفت بزرگترین دلیل برتری واترکولینگ ها نسبت به ایرکولرها ظرفیت گرمایی بسیار بیشتر آب نسبت به هواست .(آب دارای ظرفیت گرمایی بسیار بالایی است و به مقدار فراوان یافت میشود و همین دلیل استفاده آب در خنک کننده های مایع ، رادیاتور ماشین ها و .... است ) *2- ملاک ایجاد جریان هوای بیشتر توسط فن صرفا میزان چرخش آن (RPM) نیست بلکه موارد بسیار مختلفی در این امر دخیلند (مثل زاویه پره ها و اندازه فن) که در مقلات آینده به آنها پرداخته میشود . http://lioncomputer.ir/uppic/images/t3ig5puz3xtgxgsdlktk.jpg خمیر حرارتی (خمیر سیلیکون)* موادی هستند به صورت نرم که درون یک سرنگ یا ظرف کوچک فروخته میشوند . انواع با کیفیت آن دارای رنگ خاکستری و نوعی چسبندگی میباشند . در آنها مواد بسیار زیادی از قبیل اکسید الومینیوم ، اکسید روی ، نیترید آلومینیوم، کربن ، نقره ، مواد چسبنده مایع ، پودر فلز یا پودر سرامیک و بسیاری مواد دیگر تشکیل شده اند . وظیفه آنها انتقال حرارت از سطح قطعه مورد نظر به هیت پایپ یا هیت سینک است . دلیل استفاده از آن پر کردن حفره های ریز و درشتی است که در محل تماس قطعه یا هیت سینک ایجاد میشود . همانطور که میدانید هوا رسانای گرمایی خوبی نیست و وقتی هیت سینک روی سطح پردازنده یا هر قطعه دیگر قرار میگیره نقاطی هستند که کاملا با هم تماس پیدا نمیکنند و دارای فاصله کم و بعضا میکروسکوپی هستند . در صورت استفاده نکردن از این خمییر این نقاط دارای دمای بیشتری نسبت به نقاط دیگر (که با سطح هیت سینک به خوبی در تماسند) میشوند و موجب یکسان نبودن دمای سطح قطعه ، محبوس شدن گرما در برخی نقاط و نهایتا بالاتر رفتن دمای قطعه میشود . این خمیر ها انواع بسیار گوناگون دارند که دوستان قبلا در طی مقاله ای همگی آنها رو به صورت کامل معرفی کردند . http://lioncomputer.ir/article/26/ *لازم به ذکر است که واسطه های گرمایی انواع گوناگون دارند (مانند پد های انتقال دما) که به دلیل همه گیرتر بودن خمیر های حرارتی فقط به آنها پرداخته شده است . محمد خالونظری
×
×
  • اضافه کردن...