SaeedEminem2

حافظه 120 گیگی واسه نصب ویندوز کمه ؟ برادر من این اطلاعات اول باید از روی هارد خونده بشه و بعد به اس اس دی منتقل. یعنی شما عملا داری با سرعت هارد کار می کنی و اس اس دی هم مجبوره با سرعت هارد کار کنه ! شما می تونی ویندوز رو روی خود اس اس دی بنصبی که هم اجرا و هم کش با سرعت اس اس دی باشه فقط بازی یا فایل های حجیم رو جای دیگه ذخیره کنی خود ویندوز خالی و درایورها که بیش از 30 - 40 گیگ فضا نمی خواد یعنی شما می مونی و حداقل 80 گیگ واسه نصب برنامه های جانبی، که واقعا کم نیست یک راه دیگه هم افزایش رمه، رندوم اکسس مموری کارش همین کشه و سرعتش بسیار بیشتر از هر هاردیه

کارت قدیمی گارانتیش هم نیست؟ یعنی نمی دونی همون چند سال پیش گارانتیش کدوم شرکت بوده؟ چون به خودشون که بدی با هزینه غیر ضمانتی تعمیر می کنن اگرهم نداشت بدنیست با آواژنگ تماس بگیری و صحبت کنی. تعمیراتشون خوبه

یک فیش خاص یا هر فیشی؟! آقا جان من بیا یه کار کن. برو کلا یه کابل و تبدیل با کیفیت بگیر اگه خدای نکرده تاثیر نداشته باشه یعنی باید کارت صدا رو بفرستی ضمانت

این روزها چرا همه دارن 1070 می فروشن؟ خبری شده؟ یکی در میون تاپیک ها شده فروش 1070

این برچسب دیپ کول رو آروم جدا کن. زیرش یه واشر پلاستیکی داره که با سوزن در میاد فقط وقتی اهرم بندازی مثل فنر می پره و غیب می شه. حتما انگشت جلوش بذار که نپره چون بره دیگه پیداش نمی کنی درضمن میله وسط فن رو رنگ نکنی

راستش جاشو نمی دونم کجا باید می بود. لطفا منتقل کنید داستان در پیج فیس بوک یکی از خبرنگاران خارج نشین نوشته شده که گفتم شاید خلاف قوانین باشه

زلزله ای که در شهر ۹۰ هزارنفری بم، در عرض ۱۱ ثانیه بیش از ۲۵هزار را کشت و بیش از ۳۰ هزار نفر را زخمی کرد. من در ویرانه های بم، شاهد چیزی بودم که هنوز یادآوری آن، مو بر تنم سیخ می کند: دفترچه خاطرات دختری دانشجو که قبل از زیر آوار ماندن، خواب تکان دهنده اش در مورد ملاقات با "مرگ" را روایت کرده بود! قهرمان این داستان، همکار سابق مطبوعاتی سرکار خانم عذرا فراهانی بود که امیدوارم اگر جایی در نقل خاطره اشتباه کنم، تصحیح کنند. بعد از زلزله، بنده به همراه خانم فراهانی و آقایان اسماعیل آزادی و سعید رضوی فقیه برای کمک به بم رفته بودیم. در محل ویرانه های خوابگاه دانشجویان دختر بم، خانم فراهانی، منقلب، دفترچه خاطرات یک دانشجوی زیر آوار مانده را پیدا کرد. در همان محل ویرانه ها، بحث حرفه ای داغی درگرفت که آیا ایشان حق بردن دفتر را دارد یا نه. نهایتا، این جمع بندی به دست آمد که دارد، و خانم فراهانی دفتر را برد. فردا صبح که ایشان را دیدیم، به هم ریخته بود. گفت در دفتر خاطرات، نمی توان اسم دختری که زیر آوار مانده بوده را پیدا کرد، ولی چیزهای عجیبی را در آن نوشته، و از همه عجیب تر در مورد خوابی که یک هفته قبل از زلزله دیده بوده. در خواب، دختر دانشجو و بقیه در اتاق خوابگاه نشسته بوده اند که ناگهان "مرگ با هیکل زردش از در وارد شده" (نقل به مضمون). دختر ادامه داده بود که ما شروع کردیم به جیغ زدن که "مرگ آمد و از سرِ ما گذشت". مو به تنمان سیخ شد. اما شوک اولیه، به سرعت تبدیل به بحث داغ دیگری شد: ایشان به عنوان یک روزنامه نگار حرفه ای، مایل بود از کشف عجیب خود در گزارشی که از زلزله می نوشت استفاده کند. این ایده، باز مخالفانی داشت که انتشار دفترچه خاطرات یک دانشجوی زیرآوار مانده را درست نمی دانستند. در نهایت، قرار بر این شد خانم فراهانی در گزارش، تنها مطالبی را نقل کنند که "احتمال نرود" نویسنده در زمان نوشتن، مایل به انتشارشان نبوده باشد. عذرا فراهانی با رعایت تمام این نکات، گزارش بسیار درخشانی نوشت؛ اگر درست یادم مانده باشد با این تیتر که "و مرگ آمد و از سر ما گذشت". اما شگفتی های دفترچه خاطرات عجیب، تمامی نداشت. چند روز بعد، خانم فراهانی دوباره منقلب آمد. گفت زنگ زد! پرسیدیم خانواده دختر؟ گفت: "نه، خودش!" خوابگاهی که ما دیده بودیم چنان با خاک یکسان شده بود که تصورش را هم نمی کردیم که ممکن است کسی از زیر آوار جان سالم به در برده باشد. اما دختر صاحب دفترچه، زنده مانده بود. خانم فراهانی گفت: در دفترچه اش هم نوشته بود که "مرگ آمد و از سر ما گذشت"؛ واقعا از سرش گذشته! اما همه خبرهای خانم فراهانی خوب نبودند: دختر دانشجو، اهل یکی از شهرهای کوچک استان کرمان بود. بعد از زلزله، خانواده او به شکرانه زنده ماندنش گوسفند قربانی کرده بودند. اما از بین رفتن وسایلی که برای زندگی دخترشان در خوابگاه تهیه کرده بودند، پول گوسفندی که برایش قربانی کرده بودند و بخشی از هزینه درمان، چنان به خانواده بسیار فقیر دختر فشار آورده بود که دیگر نمی توانستند هزینه اعزام مجدد او به بم برای تحصیل را تقبل کنند. در واقع، دختر زنده مانده بود، ولی بسیار افسرده بود که دیگر نمی تواند ادامه تحصیل بدهد. به اتفاق خانم فراهانی تصمیم گرفتیم تلاش کنیم تا بلکه بشود به آن دختر کمک کرد. قدم اول باز با ایشان بود که ماجرای زنده بودن نویسنده دفترچه یادداشت و سرگذشت او را در یک گزارش درخشان دیگر منتشر کرد. قدم بعدی، با من بود که تلاش کنم نامه را به رئیس جمهور وقت محمد خاتمی برسانم. بعد از انتشار مطبوعاتی گزارش، در نامه ای مختصر و مفید ماجرای دختردانشجو را توضیح دادم و به همراه اصل گزارش خانم فراهانی، به دفتر خاتمی فرستادم. خوشبختانه، بی نتیجه نبود! یک هفته بعد خبر رسید که رئیس جمهور روی نامه دستور داده. دستور این بود که مخارج تحصیل دخترزلزله زده در دانشگاه، به طور کلی از طرف ریاست جمهوری تامین شود و وقتی هم برای ملاقات حضوری او و خانواده اش با محمد خاتمی در نظر گرفته شود! این دیدار، مدتی بعد انجام شد و خوشبختانه دستوری که روی نامه داده شده بود هم، به مرحله اجرا درآمد. اینکه الان آن دختر دانشجو چه می کند را نمی دانم. اما اگر تحصیلش را با موفقیت به سرانجام رسانده باشد، بیش از همه مدیون عذرا فراهانی است. که این قدر پشتکار به خرج داد تا در نهایت، دختر زلزله زده ای که در حسرت ادامه تحصیل بود را، به آرزویش رساند. دختری که احتمالا وقتی آوار بر سرش خراب می شد، فکرش را هم نمی کرد که "مرگ از سرش بگذرد"، و بعد دفترچه خاطراتش به دست خانم روزنامه نگاری بیفتد که دغدغه اش، ادامه تحصیل او باشد. اسم نویسنده این متن به دلایلی اینجا ذکر نمی شه. اما داستان نقل شده واقعیه

پاک شود

https://www.youtube.com/watch?v=VUbpb23yTK8 درضمن دود اگزوز منظورم نبود ! این چیزیه که تو ایران به اشتباه شکست دیوار صوتی شناخته می شه !

حرکت هر گونه گازی منجر به یخ زدنش می شه ! هواپیمای جت هم با حرکت سریع گاز باعث یخ زدنش تو هوا می شه

ترمال پد با این قطر؟ به هیچ وجه من الوجوه همچین کاری نکنی که اگه پردازندت ای ام دی باشه تا آتیش گرفتن کل کیس هم می ره حالا باز اینتل با داغ شدن خودش دست از کار می کشه تا دما نره بالا درضمن ترمال پیست هم جدا از اینکه خودش بعد از مدتی خشک می شه و می ریزه، با کمی الکل خیلی راحت تمیز می شه برخلاف نظر اکثریت، زیاد بودنش هم هیچ مشکلی ایجاد نمی کنه

اولا که فیلترهایی دارن که واقعا شبکه شخصی انتقال داده هم ازش رد نشه. مثل سایت ویکی لیکس که ماه پیش اسناد همکاری با شیطان بزرگ در 40 سال قبل رو منتشر کرد ! دوما گفته می شه بعضی ها خودشون فروشنده "شبکه مجازی انتقال داده" هستن و سودهای میلیاردی !

یکی دو سال پیش هم یکی از مسئولین رده بالا گفته بود افراد باید "بای دیفاگ" (بای دیفالت) که پای کامپیوتر می شینن کد مدلی و مشخصاتشون رو وارد کنن !!! بیشتر از خود حرفش این بای دیفاگ سوژه شد ! اما در مورد تلگرام مشخصا برادر انقلابی حاج ولادمیر دسترسی بستن کانال ها رو به ایران داده و احتمالا به زودی این موضوع جدی می شه

شما همیشه تلاش می کنی که تقصیر رو گردن وارد کننده بندازی اما نقش خود شخص شما هم در این قضیه کمتر از وارد کننده نیست ! در برابر دستور از "بالا" هم که هیچ مخالفتی ندارید و همیشه خیلی خوشحال از این دستورات استقبال می کنید ! کارتون گیره؟ مجبورید؟ اتفاقا برعکسه و این وارد کننده ست که به شما محتاجه ! می خواد خودش بره یه دونه یه دونه قطعه بفروشه؟! اگه شما هماهنگ با مقداد و آریا و یکی دوتا پخش کننده اصلی دیگه باهم به دستور افزایش قیمت وارد کننده نه بگید، یک بار برای همیشه جلوی این دامن زدن به تورم در بخش سخت افزار گرفته می شه اما خب یک طرف این قضیه همکاره، یک طرف هم مردم، خودمون رو عشقه و مردم هم که اصلا آدم نیستن !

نه فرمول شما اشتباهه درسته که کاسبی که 90 رو فروخته 100، الان باید کل 100 رو مجدد بده جای جنس جدید اما سودش جایی نرفته، از حالت نقدی به جنس و سرمایه تبدیل شده یعنی فروشنده که با 90 شروع کرده الان در اصل 100 سرمایه داره البته این خود تورمه، من دارم می گم این تورم بده ولی شما داری سعی می کنی تورم رو قشنگ جلوه بدی ! با این فرمول شما خود این فروشنده با دست خودش داره تورم رو تشدید می کنه، خودش باعث می شه که هر بار سودش رو بابت جنس بعدی بده و هرچقدر هم بیاد سود اضافه تر بگیره و درصد تورم رو ببره بالاتر، باز خودش باید در خرید بعدی تمامش رو بده. وقتی تو گرون می کنی و تورم میاری پای خودت هم گیر میفته و بقیه هم گرون می کنن تو یک مورد سود بیشتر از فروش مثلا کامپیوتر می گیری اما فردا خودت نون می خوای لباس می خوای دکتر و درمان می خوای یک چیز (مثلا کامپیوتر) رو خودت می تونی ارزون داشته باشی اما هزارتا چیز رو هم باید با قیمتی بیشتر از دیروز بخری ! اما اگه هیچکی فرت و فرت در افزایش قیمت همکاری نکنه و به همون سود 10 قناعت کنه، سود مشخص و با ارزشش ثابت می مونه کلا کامنتت مثال مردمی بود که همه ته چاه گیر کردن و تنها راه خروج از چاه رو در کندن و عمیق تر کردن چاه می بینن !!! بکن برادر بکن. از این راه خروج دورتر می شیم اما لاقل از اون طرف زمین در میایم ! بلاخره انجام هرکاری از سخت ترین راهش باحال تره !

قیاسی از نوع مغالطه ! اینجا مسئاله زمان فاکتور اصلی بحثه و با تغییر این فاکتور بقیه آیتم ها هم دچار تغییر می شه اکثر قطعات کامپیوتر با گذشت زمان ارزش و کاراییشون رو از دست می دن، درست برعکس مثال مورد نظر شما ! در بحث ما اکثر اجناس به صورت "میانگین" کمتر از یک ماه دست فروشنده می مونن و بعد فروخته می شن اکثر سرمایه ی سرمایه گذار دائم در گردشه و قرار نیست 20 سال یه جا راکد بمونه ! پس بله با در نظر گرفتن فاکتور اصلی و میانگین یک ماهه، خونه ای هم که یک ماهه فروخته می شه باید به قیمت خرید سود بهش اضافه بشه البته خب اکثر مردم روش برعکس رو دنبال می کنن، و در نتیجه با دست خودشون به تورم دامن می زنن به ظاهر رقم بیشتری سود گیرت اومده اما از در واقع خودت به بی ارزش تر شدن پول و تمام دارایی های خودت کمک کردی ! تورم خیلی خوبه؟ دوست داری؟ خیلی خوشحال و با افتخار ازش یاد می کنی ! واقعا فکر کردی می تونی از چاهی که خودت عمیق ترش کردی بیای بیرون؟! و این می شه یه جامعه زامبی وار. یه عده حرص و طمعشون سیرایی نداره، همه چی روز به روز پسرفت می کنه، مردم همه افسرده و عصبی می شن هر سال چندتا صفر جلو واحد پولشون اضافه می شه و مردم هرچی دوندگی کنن نمی رسن اقتصاد جامعه روز به روز داغون تر می شه و میلیون ها نفر دقیقه به دقیقه بدبخت تر می شن و روز به روز هم به تعداد فقرا اضافه می شه حالا مردمی که خودشون تیشه به ریشه خودشون می زنن و پا رو سر و صورت هم می ذارن تا خودشون برن بالاتر چرا باید لیاقتشون از این جهنم بیشتر باشه؟ شما هم اگه ساندیس نباشی قطعا بارها با کشورهای دیگه مقایسه کردی و از این مملکت نالیدی، ولی بدون خودت با این طرز فکر خودخوهانه قطعا یکی از نابودگران ایرانی !

آقا بالاتر گفتم، شما 90 خریدی بده 100، 120 خریدی بده 130، 150 خریدی بده 160 (مثال) قیمت فروش رو با قیمت خرید تنظیم کن، نه اینکه چیزی که 90 خریدی رو بدی 140 بعدشم حرف اصلی این تاپیک این بود که اگه فروشنده حق داره با نوسان فرت و فرت گرون کنه، با پایین اومدن قیمت دلار هم باید به همون سرعت قیمت رو کم کنه نه اینکه واسه گرون کردن هوشیار و تند و تیز، وقت ارزون کردن خواب زمستانی

دوستانه می گم که سیستم های کاملا ندرتا فروش می ره همه اولش می گن اصلا ولی بعد از چند روز وقتی می بینن حتی یک پیشنهاد واسه سیستم کامل نیست به فروش تکی راضی می شن و بعدش به نصف روز کل قطعات فروش می ره !

پول نو گرفته و جنس خراب داده ! معامله و پرداخت پول هم حضوری و نقدی بوده؟ بد دوره ای شده. اصلا نمی شه به کسی اعتماد کرد حتی گاها کاربر با 30 تا بازخورد مثبت هم هزار جور فیلم در میاره و جنس کار کرده رو می خواد به اسم آک بفروشه چرا ما اینجوری شدیم؟ مثل زامبی داریم همو تیکه پاره می کنیم من رفتم بمیرم !

ساخت خود مدار چیز پیچیده ای نیست. تو کارگاه های درپیت هم دیدم تولید می کنن. با بوی بسیار بد محلولی که برد رو توش می ذارن قسمت سختش اون نخود لوبیاهاییه که روی این برد سوار و لحیم می شه !

من به هیچ عنوان قانع نشدم ! الان کمترین توقع ما اینه که این کاهش قیمت دلار رو همین الان تو قیمت ها اعمال کنید به همون اندازه ای که با همین مقدار افزایش دلار به اجناستون اضافه کرده بودید نمی شه که قیمت ها ساعتی بره بالا و به هزار بهانه هیچ وقت پایین نیاد

یک ماه پیش همین لیون یه ویدئو گذاشت به اسم دومینو با گرافیک های سری 1000 با یه نگاه ساده می شد دید که بیش از 200 تا جعبه چیده بودن خرید در تعداد بالا خیلی به صرفه تره و ارزون تر تموم می شه. فرت و فرت هم اون محصول تو سایت ناموجود نمی شه با این وضع تورم که دائم هم قیمت می ره بالا، هیچ منطقی تایید نمی کنه که بری دونه دونه جنس بخری

دوست عزیز وارد کننده سالی دو بار جنس میاره و می ده می ره پی کارش. دونه ای با قطره چکان که نمی ده، یک بار در ابعاد بسیار بالا حالا سالی دو بار نه سالی ده بار، بعدش دیگه این خود فروشنده ست که هر روز قیمت رو می بره بالا

قضیه زشت و تاسف آوره ! آقای حسینی شما هم؟! درصد سود باید ثابت باشه، بدون توجه به مبلغ اولیه. مثلا مثلا 10% سود و در اصل نباید فرق کنه که شما با چه قیمتی خریدی، با قیمت قدیم خریدی باید با 10% سود بدی هر جنسی رو هم که با قیمت جدید خریدی باز با 10% سود اما روش فعلی آقایون این شده که روی جنسی که قدیم خریدن گاهی دو تا سه برابر عرف سود می گیرن ! امروز قیمت دلار می ره بالا، انبارها هم که همه از دم خالی، فوری با قیمت جدید سفارش می دن و چند ساعته از امریکا می رسه دستشون !!! و این می شه که وقتی می گی همین دو ساعت پیش گرون شده، می گن ماهم همین یک ساعت پیش با قیمت جدید خریدیم ! یعنی وقت گرون کردن انبارها همه خالیه و باید با قیمت جدید جنس بیارن وقت ارزون شدن انبارها همه تا خرخره پره و چون با قیمت قدیم خریدن خبری از کاهش قیمت نیست !

دقیقا ! اکثر کسبه دزد شدن فکر و ذکر همه شده کلاه برداری و تیغ زدن