رفتن به مطلب

m.shabani

کاربر ویژه
  • پست

    814
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    23
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط m.shabani

  1. من هر کاری کردم نتونستم چند تا برنامه دانلود کردم نشد که نشد البته من میخواستم روی تین کلاینت بریزم
  2. نقاشی یک کردگدن
  3. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    فرق نگاه !!! دهقان پير، با ناله مي‌گفت: ارباب! آخر درد من يکي دو تا نيست، با وجود اين همه بدبختي، نمي‌دانم ديگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را«چپ» آفريده است؟! دخترم همه چيز را دو تا مي‌بيند. ارباب پرخاش کرد و گفت: بدبخت! چهل سال است نان مرا زهر مار مي‌کني! مگر کور هستي، نمي‌بيني که چشم دختر من هم «چپ» است؟! دهقان گفت: چرا ارباب مي‌بينم ... اما ... چيزي که هست، دختر شما همه‌ی اين خوشبختی‌ها را «دوتا» مي‌بيند ... ولي دختر من، اين همه بدبختي را دوتا میبینه
  4. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    انسان هم مانند دیگر موجودات زنده روی زمین، دارای محدودیت هایی برای زندگی کردن است. برخلاف بسیاری از موجودات، شرایط زندگی انسان بسیار محدود است و نمی توان در بسیاری از شرایط، جان سالم به دربرد. آنچه در ادامه می بینید، بخشی از محدودیت هایی است که بدن انسان را احاطه کرده است. بیشترین سرعت دویدن یک انسان چقدر است؟ شاید تا چند سال دیگر، فدراسیون جهانی دو و میدانی مجبور شود مسابقات دوی سرعت را برای همیشه لغوکند؛ چرا؟ چون ورزشکاران تنها یک دهم ثانیه با حد نهایت سرعت انسان فاصله دارند. یک انسان در سریع ترین حالت نمی تواند ۱۰۰ متر را در ۹ ثانیه طی کند. در حال حاضر، رکورد جهانی مسابقات دوی سرعت در اختیار اوساین بولت است که یکصد متر را در ۹٫۵۸ ثانیه طی کرده و کافی است کمی بیشتر تلاش کند تا سریع ترین مرد تمام تاریخ لقب بگیرد. چند ثانیه می توان در شرایط خلأ دوام آورد؟ متاسفانه پاسخ دقیقی برای این پرسش وجود ندارد. در سال ۱۹۷۱ سه کیهان نورد روسی فضاپیمای سایوز ۱۱ در حال بازگشت به زمین بودند که در ارتفاع ۱۶۸ کیلومتری از سطح زمین، دریچه کنترل فشار کابین دچار نقص فنی شد و برای ۱۱ دقیقه و ۴۰ ثانیه، فشار داخل کابین به صفر رسید. بررس مشخص کرد که فضانوردان طی ۳۰ تا ۴۰ ثانیه اول فشار، به دلیل افت شـدید اکسیژن در بافت های مغز، جان سپردند. دلیلش هم ساده است؛ برای انتقال اکسیژن به بافت های مغزی، هم باید اکسیژن وجود داشته باشد و هم فشار هوا! گنجایش مغز انسان چقدر است؟ فکر می کنید مغز انسان چه حجمی از ا طلاعات را می تواند در خود جای دهد؟ رکورد حافظه در دست یک فرد چینی است که پنج سال پیش توانست ۶۷٫۸۹۰ رقم عدد پی رابه ترتیب و از حفظ بنویسد اما دانشمندان معتقدند ظرفیت مغز ما بی انتهاست. در دهه ۱۹۸ ، توماس لندور در تحقیقی به این نتیجه رسید که یک انسان بزرگسال در طول عمر خود ۱۲۵ مگابایت اطلاعات متنی و تصویری را در ذهنش ذخیره می کند که معادل ۱۰۰ جلد کتاب قطور است اما چطور می توان اطلاعاتی مثل چند هزار رقم عدد پی را به ذهن سپرد؟ روش استاندارد این کار، این است که به هر عدد چهار رقمی، از ۰۰۰۰ تا ۹۹۹۹ ، یک شیء یا فرد را نسبت بدهید. وقتی این کار را به دقت انجام دادید، یک رشته از ا عداد به مجموعه ای از ا فراد و اشیاء تبدیل می شود و می توانید با آن یک داستان بسازید. به خاطر سپردن دقیق یک داستان به مراتب ساده تر از حفظ کردن یک عالمه عدد و رقم است! تا چه مدت می شود نخوابید؟ بدن انسان نیازهای فراوانی دارد که عدم تامین آنها به مرگ منجر می‌شود. یکی از آنها خوابیدن است که برای زنده ماندن ضروری است، اما آیا می‌دانستید بی‌خوابی زودتر از بی‌غذایی باعث مرگ انسان می‌شود!؟ فکر می‌کنید رکورددار بیدار ماندن چه کسی است و برای چه مدت بیدار مانده است؟ چنان که نیوساینتیست منتشر کرده،‌ رندی گاردنر، پسر ۱۷ ساله اهل سن دیه‌گو، در روز ۲۸ دسامبر ۱۹۶۳ ساعت ۶ صبح از خواب بیدار شده و تا صبح روز ۸ ژانویه ۱۹۶۴ نخوابیده است، یعنی ۱۱ روز کامل بیداری! تا چه ارتفاعی می توان نفس کشید؟ هر چه از سطح زمین ارتفاع می گیریم، فشار هوا هم کمتر می شود و کار اکسیژن رسانی سیستم تنفس هم سختتر. نسبت به سطح مغز انسان اکسیژن درون بدن بسیار حساس است، بنابراین با کاهش فشار هوا، سردرد و سرگیجه هم شروع می شود. با حضور طولانی در ارتفاع بالای پنج هزار متر، بافت ماهیچه ای رو به زوال می رود و احتمال جمع شدن مایعات درون شش ها و مغزها افزایش می یابد که می تواند کشنده باشد. در ارتفاع بالاتر از ۷۵۰۰ متر، افت اکسیژن آن قدر شدید است که فرد هشیاری خود را از دست می دهد و حتی ممکن است منجر به مرگ شود. بیشترین وزنه ای که می توان بلند کرد چند کیلوگرم است؟ رکورد جهانی بلند کردن وزنه متعلق به وزنه بردار انگلیسی اندی بولتون است که توانست وزنه 457.5 کیلوگرمی را از زمین بلند کند و تا ران خود بالا بیاورد. رکورد جهانی بالا بردن وزنه تا بالای سر هم متعلق به حسین رضازاده است که در حرکت دوضرب، وزنه 457.5 کیلوگرم را به بالای سر برده است. البته این وزنه برداران سنگین وزن، پنج تا شش بار قوی تر از یک آدم معمولی هستند. یک انسان معمولی به زحمت می تواند وزنه ۴۵ کیلوگرمی را به بالای سر ببرد اما یک انسان قوی حداکثر چه وزنه ای را می تواند بلند کند؟ بررسی روند رکوردزنی مسابقات وزنه برداری نشان می دهد به حد نهایی نزدیک شده ایم و بعید است کسی بتواند وزنه ۵۰۰ کیلوگرمی را از زمین بلند کند، حتی اگر از داروهای نیروزا استفاده کند. چند دقیقه می توان نفس را در سینه حبس کرد؟ خیلی ها نمی توانند بیشتر از یک دقیقه نفس نکشند، اما استفان میفسود در خرداد سال گذشته توانست ۱۱ دقیقه و ۳۵ ثانیه نفسش را در سینه حبس کند و رکورد جهانی نفس در سینه حبس کردن را به دست آورد. البته او این کار را در زیر سطح آب انجام داد. رکوردداران حرفه ای قبل از حبس کردن نفس، تنفس های عمیق و سریعی را ا نجام می دهند تا سطح اکسیژن خون را افزایش و سطح دی اکسیدکربن را کاهش دهند. مغز ما، زمان واکنش نفس نفس زدن را با سطح دی اکسیدکربن موجود در خون تنظیم می کند؛ بنابراین با تنفس عمیق و سریع، سطح دی اکسیدکربن خون آ نقدر پایین می آید که زمان قابل توجهی را در اختیار افراد قرار دهد. با تمرین های فراوان، شش های فرد هم بزرگتر می شود و دانشمندان معتقدند می توان به زمان نفس نکشیدن ۱۵ دقیقه نیز دست پیدا کرد.
  5. نقاشی با حروف لاتین
  6. یه مادربرد آکبند اینتل موجوده با یه سی پی یو 930 بکارت میاد
  7. دوست عزیز بدون فن از پاور استفاده نکنید چون 100% خراب میشه تعویض فن خیلی سخت نیست کلا 8 تا پیچ رو باید باز کنید و یه فیش فن رو دربیارید همین
  8. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    پدری یه روز خواست که به پسرش تفهیم کنه که عرق خوری کار بدیه. برای اثباتش مقداری عرق رو خواست به خورد یک خر بده. اما خر از خوردن عرق امتناع کرد. پدر رو کرد به پسرش و گفت: پسرم ببین. حتی این خر با خریه خودش این عرق رو نخورد. چطور یک انسان باید این عرق رو بخوره در حالی که خر هم نمی خوره؟ . . . . . . . . پسر گفت:پدر جان. این نشون می ده هر کی عرق نخوره، خره…! دوستان امیدوارم که جسارت نباشه نصیحت پدر هست و جواب پسر از دیدگاه خودش
  9. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    پند عابد گویند: صاحب دلى ، براى اقامه نماز به مسجدى رفت . نمازگزاران ، همه او را شناختند؛ پس ، از او خواستند که پس از نماز، بر منبر رود و پند گوید . پذیرفت . نماز جماعت تمام شد . چشم ها همه به سوى او بود. مرد صاحب دل برخاست و بر پله نخست منبر نشست . بسم الله گفت و خدا و رسولش را ستود. آن گاه خطاب به جماعت گفت : مردم !هرکس از شما که مى داند امروز تا شب خواهد زیست و نخواهد مرد، برخیزد! کسى برنخاست . گفت : حالا هرکس از شما که خود را آماده مرگ کرده است ، برخیزد! باز کسى برنخاست . گفت : شگفتا از شما که به ماندن اطمینان ندارید؛ اما براى رفتن نیز آماده نیستید!
  10. سلام دوست من میتونه از چیپ جنوبی باشه که خیلی تو این سری شایع هست البته فقط این نیست سی پی یو که خیل یبه ندرت پیش میاد که خراب بشه پاور هم میتونه یکی از دلایل باشه یا رم و یا گرافیک خواستی پیغام بده تا بگم چیکار کن
  11. با اجازه اساتید و دوستان عزیز اهم واحد مقاومت هست پس اهمتر فقط میتونه مقاومت اهمی یه قطعه رو به ما بده تو بعضی از قطعات میشه با یه اهمتر اونا رو هم تست کرد چون تو قطعات پایه ها میتونه نسبت به هم مقاومت اهمی داشته باشند اما مولتی متر میتونه در کنار اهمتر یه ولتمتر یه امپر متر هم باشه چون این دستگاه چند کار رو میتونه انجام بده اسمش رو گذاشتن مولتی متر مولتیمتر میتونه تست دیود بازر تست ترانزیستور ظرفیت سنج خازن و ..... رو با هم در یک دستگاه داشته باشه
  12. مجددا سلام خوب هارد لب تاب شما ساتا هست و مینیمش از 60 گیگ هست تا برو بالا من یه 80 گیگ دارم بدردت میخوره کارکردش هم 10-20 ساعت بیشتر نبوده
  13. سلام دوست من چه ظرفیتی و چه سوکتی ؟؟
  14. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    البته انشاا... که مصداق شما نباشه ولی اگه یه روزی برات دفتر خاطراتش خوندن ......
  15. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    عاشق شد و خدا شمشیری به او داد، که عشق شمشیربازی است. شمشیری نه برای آن که بزند و نه برای آن که بکشد و نه برای آن که زخم بگذارد و خون بریزد. شمشیری تنها برای آن که بداند عشق، بازی است. بازی ای بسیار سخت و بسیار ظریف و بسیار خطیر. خدا شمشیری به او داد تا بداند دیگر نه نشستن جایز است و نه خوابیدن و نه آسودن. زیرا آن که شمشیری دارد باید در معرکه باشد؛ هشیار در میانه میدان. اما آن شمشیر که خدا در آغاز به عاشقان می دهد، شمشیر چوبین است. زیرا که عشق در ابتدا به این و آن است و به کسان و ناکسان است. اما نه زخم شمشیرهای چوبی، چندان کاری است و نه درد شمشیرهای چوبی، چندان عمیق و نه مرگ با شمشیرهای چوبی، چندان مرگ. جهان اما میدان شمشیربازان چوبینی است. و بسیاری به زخم شمشیرهای چوبی از پا می نشینند. بسیاری به شکستن شمشیرهای چوبی شان دست از بازی می کشند. و بعضی چنان فریفته این بازی اند و چنان سرگرم، که گمان نمی برند بازی ای بزرگ تر نیز هست و حریفی قَدرتر و شمشیری بُراتر. و این زمین آکنده است از شمشیرهای چوبی شکسته و شمشیرهای موریانه خورده و شمشیرهای زینتی بی کار آویخته بر دیوار. هرچند بازی با شمشیرهای چوبی را هم لذتی است و شوری و شادی ای؛ اما چه شکوه ناچیزی دارد این بازی که شمشیرش چوبی است و حریفش این و آن میدانش به این کوچکی. اما گریزی نیست که عاشقان، بازی را به شمشیری چوبی آزموده می شوند و آماده. و آن کس که به نیکویی از عهده بازی با شمشیرهای چوبی برآید، کم کم سزاوار آن می شود که خدا شمشیری راستین به او بدهد؛ بُرنده و برهنه. و آن گاه است که خدا خود به میدان می آید تا حریف، عاشق شود و همبازی اش. و آن که با خدا شمشیربازی می کند، می داند که هرگز نخواهد برد. او برای باختن آمده است. اما چه لذتی دارد این بازی؛ بازی با خداوند. و چه شورانگیز است زخم این شمشیر و چه شیرین است درد این شمشیر و چه خوش است مرگ، زیر چکاچک رقص این شمشیر. و عاشقان می دانند که زندگی چیزی نیست جز فرصت شمشیربازی با خدا. برداشتی از این بیت مثنوی عشقی که بر انسان بُوَد، شمشیر چوبین آن بُوَد آن عشق با رحمان شود چون آخر آید ابتلا
  16. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    وقتی سر کلاس درس نشسته بودم تمام حواسم متوجه دختری بود که کنار دستم نشسته بود و اون منو "داداشی" صدا می کرد . به موهای مواج و زيبای اون خيره شده بودم و آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه . اما اون توجهی به اين مساله نميکرد . آخر کلاس پيش من اومد و جزوه جلسه پيش رو خواست . من جزومو بهش دادم .بهم گفت :"متشکرم "و از من خداحافظی کرد ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خيلی خجالتی هستم ..... علتش رو نميدونم . تلفن زنگ زد .خودش بود . گريه می کرد. دوست پسرش قلبش رو شکسته بود. از من خواست که برم پيشش. نميخواست تنها باشه. من هم اينکار رو کردم. وقتی کنارش رو کاناپه نشسته بودم. تمام فکرم متوجه اون چشمهای معصومش بود. آرزو ميکردم که عشقش متعلق به من باشه. بعد از 2 ساعت ديدن فيلم و خوردن 3 بسته چيپس ، خواست بره که بخوابه ، به من نگاه کرد و گفت : "متشکرم " و از من خداحافظی کرد ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خيلی خجالتی هستم ..... علتش رو نميدونم . روز قبل از جشن دانشگاه پيش من اومد. گفت : "قرارم بهم خورده ، اون نميخواد با من بياد" . من با کسی قرار نداشتم. ترم گذشته ما به هم قول داده بوديم که اگه زمانی هيچکدوممون برای مراسمی پارتنر نداشتيم با هم ديگه باشيم ، درست مثل يه "خواهر و برادر" . ما هم با هم به جشن رفتيم. جشن به پايان رسيد . من پشت سر اون ، کنار در خروجی ، ايستاده بودم ، تمام هوش و حواسم به اون لبخند زيبا و اون چشمان همچون کريستالش بود. آرزو می کردم که عشقش متعلق به من باشه ، اما اون مثل من فکر نمی کرد و من اين رو ميدونستم ، به من گفت :"متشکرم ، شب خيلی خوبی داشتيم " ، و از من خداحافظی کرد ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خيلی خجالتی هستم ..... علتش رو نميدونم . يه روز گذشت ، سپس يک هفته ، يک سال ... قبل از اينکه بتونم حرف دلم رو بزنم روز فارغ التحصيلی فرا رسيد ، من به اون نگاه می کردم که درست مثل فرشته ها روی صحنه رفته بود تا مدرکش رو بگيره. ميخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون به من توجهی نمی کرد ، و من اينو ميدونستم ، قبل از اينکه کسی خونه بره به سمت من اومد ، با همون لباس و کلاه فارغ التحصيلی ، با گريه منو در آغوش گرفت و سرش رو روی شونه من گذاشت و آروم گفت تو بهترين داداشی دنيا هستی ، متشکرم و از من خداحافظی کرد ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خيلی خجالتی هستم ..... علتش رو نميدونم . نشستم روی صندلی ، صندلی ساقدوش ، اون دختره حالا داره ازدواج ميکنه ، من ديدم که "بله" رو گفت و وارد زندگی جديدی شد. با مرد ديگه ای ازدواج کرد. من ميخواستم که عشقش متعلق به من باشه. اما اون اينطوری فکر نمی کرد و من اينو ميدونستم ، اما قبل از اينکه از کليسا بره رو به من کرد و گفت " تو اومدی ؟ متشکرم" ميخوام بهش بگم ، ميخوام که بدونه ، من نمی خوام فقط "داداشی" باشم . من عاشقشم . اما... من خيلی خجالتی هستم ..... علتش رو نميدونم . سالهای خيلی زيادی گذشت . به تابوتی نگاه ميکنم که دختری که من رو داداشی خودش ميدونست توی اون خوابيده ، فقط دوستان دوران تحصيلش دور تابوت هستند ، يه نفر داره دفتر خاطراتش رو ميخونه ، دختری که در دوران تحصيل اون رو نوشته. اين چيزی هست که اون نوشته بود : " تمام توجهم به اون بود. آرزو ميکردم که عشقش برای من باشه. اما اون توجهی به اين موضوع نداشت و من اينو ميدونستم. من ميخواستم بهش بگم ، ميخواستم که بدونه که نمی خوام فقط برای من يه داداشی باشه. من عاشقش هستم. اما .... من خجالتی ام ... نيمدونم ... هميشه آرزو داشتم که به من بگه دوستم داره. ای کاش اين کار رو کرده بودم ................. با خودم فکر می کردم و گريه ! اگه همديگرو دوست داريد ، به هم بگيد ، خجالت نکشيد ، عشق رو از هم دريغ نکنيد ، خودتونو پشت القاب و اسامی مخفی نکنيد ، منتظر طرف مقابل نباشيد، شايد اون از شما خجالتی تر و عاشق تر باشه.
  17. m.shabani

    خریدار ram laptop 1gig ddr2

    اگه 512 میخوای دارم دونه ائی 3500 تومن یک گیگ هم17 تومن
  18. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    دعای کوروش روزی بزرگان ایرانی ومریدان زرتشتی از کوروش بزرگ خواستند که برای ایران زمین دعای خیر کند و ایشان بعد از ایستادن در کنار اتش مقدس اینگونه دعا کردن: خداوندا اهورا مزدا ای بزرگ آفریننده آفریننده این سرزمین بزرگ،سرزمینم ومردمم راازدروغ و دروغگویی به دور بدار. بعد از اتمام دعا عده ای در فکرفرو رفتند واز شاه ایران پرسیدند که چرا این گونه دعانمودید؟ فرمودند:چه باید می گفتم؟ یکی جواب داد :برای خشکسالی دعا مینمودید؟ کوروش بزرگ فرمودند: برای جلو گیری از خوشکسالی ... انبارهای اذوقه وغلات می سازیم دیگری اینگونه سوال نمود: برای جلوگیری از هجوم بیگانگان دعا می کردید ؟ ایشان جواب دادند: قوای نظامی را قوی میسازیم واز مرزها دفاع می کنیم گفتند:برای جلوگیری از سیلهای خروشان دعا می کردید ؟ پاسخ دادند: نیرو بسیج میکنیم وسدهایی برای جلوگیری از هجوم سیل می سازیم و همینگونه سوال کردندوبه همین ترتیب جواب شنیدند... تا این که یکی پرسید: شاها منظور شما از این گونه دعا چه بود؟! وکوروش تبسمی نمودند واین گونه جواب دادند : من برای هر سوال شما جوابی قانع کننده آوردم ولی اگر روزی یکی از شما نزد من آید و دروغی گوید که به ضرر سرزمینم باشد من چگونه از آن باخبر گردم واقدام نمایم؟ پس بیاییم از کسانی شویم که به راست گویی روی آورند ودروغ را از سرزمینمان دور سازیم...که هر عمل زشتی صورت گیرد باعث اولین آن دروغ است
  19. m.shabani

    مطالب شنیدنی و آموزنده

    واقعا عالی بود دستت درد نکنه
  20. دوست عزیز اون قیمت آبدیت نیست مال موقعیه که سکه 300 تومن بود و دلار 1000 تومن قیمت جدیدش حدود 50 تومنه البته با کمی تغییرات کردنش 55 تومن
  21. بعد از در آوردن ترانزیستورها حالا پاور رو راه اندازی میکنم ببینم وضعیت مدار استند بای چطوره فیوز رو عوض میکنم و کلید برق پاور رو میزنم همونطور که در تصویر میبینید ولتاژ مدار استند بای برقراره ئ مشکلی نداره معمولا وقتی چنینی اتفاقی برای پاور میفته و ترانزیستورها اتصال کوتاه میکنند دو تا قطعه رو در مسیر هر ترانزیستور باید چک کنید اول دیودهای یک سو کننده و بعد مقاومت های 2.2 اهمی همونطور که تو شکل نشون دادم در این پاور دیودها سالمند ولی هر دو مقاومت سوختند بنابراین مقاومت ها رو تعویض میکنم نمائی از پشت برد و موقعیت مقاومت ها بعد از تعویض مقاومت ها نوبت تعویض ترانزیستورهایTT2148 هست چون من الان موجودی ندارم یک شنبه از بازار تهیه میکنم و بقیه آموزش رو ادامه میدم
  22. بخش دوم تعمیرات پاور 330 خوب امروز براتون پاوری رو انتخاب کردم که تقریبا ایراد بیشتری داره و پاوری هست که کارکرد بالائی داشته پاور کلا آف هست و خاموش و در تست فیوز هم متوجه میشم که فیوز سوخته این نمای کلی این پاور هست که در اولین نگاه میشه خازنهای باد کرده خروجی رو دید در نگاه دقیقتر دیده میشه که یکی از ترانزیستور های های ولتاژ ورودی ترکیده حالا این ترانزیستور رو از برد اصلی در میارم برای در اوردن بهتره که همه رو باهم و با هیت سینک در بیاریم همونطور که تو تصویر مشخصه یکی از ترانزیستورها ترکیده و اون یکی هم اتصال کوتاه کرده ((بعدا طرز تست این ترتنزیستورها رو میگم))
  23. متاسفانه ic کنترلرهای این پاور کاملا اختصاصی هست و معادل نداره خود گرین هم به تعداد کم از شرکت سازنده دریافت میکنه
×
×
  • اضافه کردن...