رفتن به مطلب

rock-star

کاربر سایت
  • پست

    76
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • بازخورد

    0%

تمامی مطالب نوشته شده توسط rock-star

  1. حادثه دلخراشی که مدتی پیش در یکی از مدارس آمریکا رخ داد و به سبب آن کودکان زیادی کشته شدند، باز هم بحث خشونت در دنیای بازی های کامپیوتری را به میان آورد که امروزه به عنوان یک رسانه خشن شناخته می شوند و به همین دلیل برخی از سناتورهای آمریکا قصد دارند که درباره این موضوع دست به اقداماتی بزنند. با این حال سازمان هایی مانند Entertainment Software Association و Entertainment Consumers Association سعی می کنند تا انتقادها به این صنعت را کاهش داده و کاری کنند تا هر اتفاقی در دنیا افتاد، پای بازی های کامپیوتری به میان نیاید. اما مسئله خشونت در بازی های کامپیوتری چیز جدیدی نیست و هر چند وقت یکبار نیز انتقادهایی به آن می شود. این موضوع فرصتی شد تا روئسای کمپانی های برتر بازیسازی دنیا درباره خشونت این صنعت صحبت کنند. ایو گیلموت، رئیس کمپانی Ubisoft در دنیای دیجیتال، قبول کردن این موضوع بسیار دشوار است. سخت است که وقتی به کسی تیراندازی می کنید، احساسات خود را کنترل کنید. به همین دلیل است که افراد زیادی این موضوع را بسیار بزرگ می کنند. این حس طبیعی ای است که در زمان بازی کردن به همه منتقل می شود، اما ما نباید فراموش کنیم که این اتفاقات در دنیای دیجیتالی رخ می دهد و به همین دلیل نباید آن را با دنیای واقعی یکی کنیم. درست است که ما در دنیای دیجیتال دست به کارهای زیادی می زنیم. شاید در God of War کارهای بسیار خشنی انجام می دهیم، اما این ها واقعی نیستند. پس مهمترین موضوع، این است که مرز این دو دنیای مختلف را بشناسیم و آن ها را با هم ترکیب نکنیم. جک ترتون، رئیس SCEA این موضوع کاملاً در یک دایره قرار دارد. زمانی که مردم از یک بازی خوششان می آید، نظر آن ها به آن سبک جلب می شود. بازی های تیراندازی در این چند سال بسیار پرطرفدار شده اند. بازی ها متفاوت هستند و داستان های مختلفی دارند، اما یک تجربه را منتقل می کنند. بعضی وقت ها بازی های رانندگی بسیار مورد توجه قرار می گیرند و بعضی وقت ها هم خیر. این موضوع برای بازی های ورزشی و نقش آفرینی نیز رخ می دهد. به نظر من صنعت بازی های کامپیوتری تفاوت چندانی با صنعت سرگرمی های دیگر ندارد. شما به سمتی حرکت می کنید که مشتری آن را می خواهد. اکنون بازار، بازی های تیراندازی را دوست دارد. پس ما و سایر بازیسازان نیز از این بازی ها خلق می کنیم. این موضوع در تمام سرگرمی ها دیده می شود. من نمی خواهم بگویم که در صنعت بازی های کامپیوتری خشونت دیده می شود، بلکه این گرافیک است که خشونت را زیبا جلوه می دهد. خشونت در تلویزیون و سینما به اندازه بازی بازیکنان را تحت تأثیر قرار نمی دهد. تجربه ای که در یک بازی بدست می آید، متفاوت تر از سایر سرگرمی ها است. بازی های کامپیوتری، هنری هستند که یک اجتماع را تحت تأثیر قرار داده اند. پیتر مور، رئیس EA Sports و COO EA از زمانی که سری بازی های Mortal Kombat راهی بازار شدند، این صحبت به وجود آمد. خون سبز روبروی خون قرمز قرار می گیرد! اما آیا این موضوع تنها تأثیری است که صنعت بازی روی مردم می گذارد؟ آیا صنعت بازی های کامپیوتری جوانان را نسبت به خشونت بی احساس می کند؟ جواب من "خیر" است. به نظر من بسیاری از این انتقادها به این دلیل است که این صنعت روز به روز در حال بزرگتر شدن است و بازیسازان نیز نمی خواهند که مخاطبانشان را از دست بدهند. در هر زمان سرگرمی های خاصی مورد توجه قرار می گیرند. امروزه قرار گرفتن در لباس یک فرد نظامی بسیار هیجان انگیز است و به همین دلیل در دنیای بازی های کامپیوتری نیز این موضوع بیشتر به چشم می خورد. به نظر من این موضوع باعث می شود تا بازیکنان در تمام زندگی مشغول بازی کردن باشند. بازی هایی با درجه سنی M باعث پیشرفت صنعت بازی شده اند، چرا که این بازی ها چیزهایی را به بازیکنان می دهند که بازار خواستار آن است. استراس زلنیک، رئیس کمپانیTake-Two Interactive خشونت بیشتر به این موضوع برمی گردد که میزان تحمل مردم تا چه اندازه است. آیا بریدن گلو نهایت میزان تحمل شماست؟ اما چرا این عمل از تحمل شما خارج است؟ آیا این کار باعث بروز احساسات می شود؟ آیا انجام دادن این کارها در دنیای بازی ها باعث می شود تا شما آن را در دنیای واقعی نیز انجام دهید؟ به نظر من به دلیل اینکه خشونت در دنیای بازی ها به شکلی بسیار زیبا طراحی می شود، سریعاً مورد توجه قرار می گیرد! ما در بازی هایی که خلق می کنیم، خشونت زیادی نداریم که بتوانم درباره آن صحبت کنم و دلیل آن هم تیم های بازیسازی هستند که ما در اختیار داریم. به نظر من یک بازی تنها به دلیل وجود صحنه های خشن فروش نمی کند. برای ساخت یک بازی، باید به این موارد توجه زیادی داشت. من همیشه به این موضوع توجه می کنم، چون درباره آن باید تصمیم های سختی گرفت. ما در یک صنعت هنری هستیم و باید پشت آن بمانیم. نویسنده: مجید نوردوست
  2. rock-star

    چرا بازی می کنیم؟

    چرا بازی می کنیم؟ برای اینکه وقت خود را بگذرانیم؟ برای اینکه تجربه ورود به دنیایی تازه را کسب کنیم؟ برای اینکه می خواهیم هیجان های نامتعادل رابدست بیاوریم؟ شاید هر بازیکنی، دلیلی برای این سوال داشته باشد، اما مجله XBOX World با طرح چنین سوالی به سراغ بازیسازان مطرح دنیا رفته و از آن ها درباره این موضوع سوال کرده است. رندی پیچفورد رئیس استودیوی Gearbox Software من بازی می کنم، به این دلیل که احساس خوبی پیدا می کنم و این موضوع باعث می شود تا بتوانم از مغزم استفاده بهتری داشته باشم و چیزهای خوبی خلق کنم. با بازی کردن، احساسی را که می خواهم، به مغزم منتقل می کنم. در کودکی علاقه زیادی به بازی های نقش آفرینی Text Base داشتم. به بازی های Pac-Man و Donkey Kong علاقه مند بودم. حتی چند بازی شبیه سازی هم در آن زمان بازی کردم، اما زمانی که بازی هایی مانند Wolfenstein 3D راهی بازار شدند، دیگر مهارت برای بازی کردن مطرح شده بود. Wolfenstein اولین بازی ای بود که باعث شد تا من به بازی های اکشن احترام بگذارم. این عنوان از هر نظر من را به سمت خودش جلب کرد. از آن زمان بود که به Computer Graphics علاقه مند شدم و برنامه نویسی را یاد گرفتم. دنیای بازی ها باعث شد که سرگرمی های من به کل تغییر کنند. یوسکه هایاشی رئیس استودیوی Team Ninja در یک تعطیلات تابستانی، من و بردام به خانه یکی از اقوام رفتیم و آنجا با NES بازی کردیم. یادم هست که آنقدر جذب بازی شده بودم که نمی توانستم از تلویزیون دور شوم. وقتی متوجه گذر زمان شدم که پدر و مادرم گفتند "موقع رفتن است." اما من از آنجا تکان نخوردم. سرانجام والدینم گفتند که برای ما یک NES و هر بازی ای که ما می خواهیم را می خرند. آن ها برای من NES به همراه یک بازی Super Mario Bros خریدند. من خیلی به این بازی علاقه داشتم. فکر کنم آن لحظه، زمانی بود که آینده من تغییر کرد. در بسیاری از مشکلات زندگی، بازی ها به من کمک زیادی کردند. یادم هست که قرار بود امتحان دانشگاه بدهم و من در قسمتی از امتحانم بخشی از Policenauts که هیدئو کوجیما (Hideo Kojima) آن را ساخته بود را نوشتم! امتیاز خوبی هم آوردم و به دانشگاه وارد شدم. یوجی کورکادو تهیه کننده استودیوی Kojima Productions در دوران کودکی، هر زمان که وقت اضافی داشتم، بازی می کردم. حتی قبل از اینکه بازی ها به دنیای من بیایند، من برای هر کاری قانون های خاصی طراحی می کردم. زمانی که بازی های کامپیوتری را دیدم، از واقعی بودن آن ها خیلی لذت بردم و متوجه قانون های جالبی در آن ها شدم. من 100 درصد اطمینان داشتم که به دنیای بازی های کامپیوتری علاقه مند هستم و اکنون هم بیشتر از همه در استودیو بازی می کنم. از زمانی که کودک بودم تا الان، تغییری در من به وجود نیامده و هنوز عاشق بازی هستم. مارک لامیا رئیس استودیوی Treyarch هر کدام از ما بسیار منحصر به فرد هستیم. مهم نیست که چه اتفاقی در زندگی رخ می دهد. زمان که من پای یک بازی می نشینم، همه چیز را فراموش می کنم. چیزهای بسیار کمی در دنیا وجود دارند که من می توانم روی آن ها تمرکز کنم. هیچ احساسی مثل آن زمانی که در حال انجام یک بازی جدید هستم، نمی تواند من را عوض کند. وقتی من بازی ای را انجام می دهم، با خودم می گویم که "الان به کجا می روم؟" من هنگام بازی کردن در دنیای دیگری حضور دارم. این یکی از سرگرمی های عالی دنیا است که به شکل باور نکردنی ای می تواند تأثیرگذار باشد. دیوید وندرهار کارگردان طراحی Treyarch من بازی کردن را با کنسول Intellivision شروع کردم. در آن زمان تنها من، برادرم و پدرم با هم بازی می کردیم. مواقعی که پدرم کار خاصی نداشت، با ما بازی می کرد. من واقعاً احساس می کردم که دارم آن بازی را انجام می دهم و می توانم در آنجا برادرم را شکست دهم. من هیچ وقت تنهایی بازی نمی کردم، چرا که لذت خاصی برای من نداشت. ما بازی Baseball را به شکل بسیار حرفه ای با هم بازی می کردیم. همچنین بازی Tron: Deadly Disc را هم بازی می کردیم که بسیار زیبا بود. یک بازی به نام Utopia بود که شبیه ساز بود و ما از آن لذت می بردیم. آن دوران بهترین روزهای زندگی من بود. در آن زمان نمی دانستم که به یک طراح بازی تبدیل می شوم. الان می فهمم که آن کارها باعث شدند تا من اکنون به این کار برسم. من بازی های چندنفره را بسیار دوست دارم. بازی کردن چیزی است که خیلی ها دوست دارند درباره آن با هم صحبت کنند. این چیزی است که باعث می شود تا بخش چندنفره بسیار جذاب باشد. source:pgame
  3. اینا یه سری بودن سری های بعدی هم هست داش
  4. B) Sheldon Carter-Digital Extremes نقاشی های دستی و سبک Cel-Shaded یکی از مهارت هایی است که شلدون کارتر دارد. او علاقه زیادی به موسیقی های Heavy Metal نیز دارد. کارتر کارگردان The Darkness II بود و با هنرش توانست این بازی را هم به کتاب های کمیک نزدیک کند و هم خشونت و قدرت های ماوراء الطبیعی آن را به نمایش دربیاورد. Mariel Cartwright-Reverge Labs بازی های مبارزه ای در این روزها بسیار خوب به راه خود ادامه می دهند و همچنان طرفدار دارند، اما بازی هایی که در دهه 90 به صورت دوبعدی تولید می شدند، علاقه مندان بیشتری داشتند. شاید کمتری بازی مبارزه ای پیدا شود که در این دوره بتواند به آن شکل بازیکنان را به سمت خود جلب کند. کاری که خانم ماریل کارترایت در بازی Skullgirls انجام داد. او انیماتور ارشد این بازی بود و توانست یک حالت دوبعدی بسیار زیبا را به این بازی ببخشد. شخصیت ها به کلی به صورت دستی طراحی شده اند و تصاویر پس زمینه نیز واقعاً عالی از کار درآمده بودند. این بازی توانست استانداردهای جدیدی را به همراه بیاورد. Daniel Dociu-ArenaNet بازی Guild Wars 2 از نظر هنری بسیار عالی بود و این موضوع به دلیل حضور دنیل دوسیو بود که توانست جزئیات خوبی را در طراحی های هنری این بازی خلق و پیاده سازی کند. او سرپرست تیم هنری این بازی بود و توانست کارهای فوق العاده ای انجام دهد و سبک MMO را با یک تحول بزرگ روبرو کند. Dan Roberts-The Blast Furnace یکی از استودیوهای جدید Activision که در زمینه ساخت بازی ها برای پلتفرم های موبایل کار می کند، The Blast Furnace نام دارد که بازی Pitfall را برای iOS راهی بازار کرده است. این بازی را می توانیم یکRetro جدید بنامیم که به سرپرستی دن رابرتز در قسمت هنری ساخته شده است. Pitfall دارای یک دنیای کارتونی است و فضای آن شما را یاد بازی Super Mario 64 می اندازد. این بازی شما را در خودش زندانی می کند! Robert Nelson-Rockstar Games اگر به بازی های اخیر Rockstar دقت کرده باشید، متوجه می شوید که آن ها سعی می کنند تا بازی هایشان را بیش از پیش به فیلم نزدیک کنند. صحنه های سینمایی موجود در بازی و شکل تدوین صحنه ها و کیفیت گرافیکی بازی های این کمپانی همه را شگفت زده کرده است. این تغییرات به این دلیل به وجود آمده که رابرت نلسون به عنوان کارگردان در برخی پروژه های Rockstar فعالیت کرده که آخرین آن ها بازی Max Payne 3 بوده است. نحوه حرکت دوربین، بیان دیالوگ ها و نمایش آن ها روی صفحه و حتی تقسیم شدن صفحه به چند بخش، از جمله کارهای زیبایی بود که نلسون در این بازی به وجود آورد. Max Payne 3 سبک گرافیکی خاص خودش را داشت و توانست یک فضای عالی را خلق کند. Vincent Perea-Disney Mobile کمپانی Disney بازی ای به نام Where’s My Water را برای پلتفرم های موبایل عرضه کرده که از نظر گرافیکی بسیار منحصر به فرد بود. طراح این بازی وینسنت پرئا نام دارد که توانسته به شکلی بسیار ساده و کارتونی بازی را جذاب کند. انیمیشن ها و طراحی شخصیت های این بازی بسیار عالی از کار درآمده اند و نظر هر بازیکنی را به خودشان جلب می کنند. Brian Provinciano-Vblank Entertainment این روزها بازی های Retro بسیاری از بازیسازان را به سمت خود جذب می کنند. همه چیز با پیکسل هایی مشخص و حالتی Vectors مانند طراحی می شوند و یا از بافت هایی با کیفیت پایین برای ساخت بازی استفاده می کنند تا فضایی کلاسیک داشته باشد. اما در برخی بازی ها، این تکنیک بسیار عالی جلوه می کند و همه چیز بسیار خوب به نظر می رسد. خالق بازی Retro City Rampage آقای برایان پرووینسیانو توانست از این تکنیک بسیار خوب استفاده کند. بازی او چیزی فراتز از پیکسل های بزرگ و حالت کلاسیک بود. Thomas Shahan-Northway Games برای پیدا کردن یک هنرمند، بد نیست که نگاهی به Wikipedia بیندازیم. آنجاست که با فرد هنرمندی به نام توماس شان آشنا می شوید. او در استودیوی Northway Games کار می کند و به تازگی بازی Jumping Spiders را ساخته است. بازی او بسیار وهم برانگیز و زیبا است. البته اگر به عنکبوت علاقه داشته باشید، می توانید از این بازی لذت ببرید. شاید کسی فکرش را نمی کرد که چنین بازی ای اینقدر درگیر کننده و عالی از کار دربیاید. Randy Smith-Tiger Style Games استودیوی Tiger Style Games با ساخت Waking Mars به رهبری رندی اسمیت توانست بازی ای با اتمسفری منحصر به فرد خلق کند. Waking Mars باعث شده تا با نگاهی دیگر به ساخت بازی برای سیستم های موبایل نگاه کنیم. اسمیت و تیمش کار عالی ای را در این بازی انجام داده اند که نتیجه بسیار خوبی را به همراه داشت. آن ها فضایی واقعی را با المان هایی غیر واقعی ترکیب کردند تا بتوانند مردم را به سمت این بازی جذب کنند. source:p.game
  5. rock-star

    سكوت، هدف، شليك!

    .
  6. rock-star

    سكوت، هدف، شليك!

    قطعاً نسل هفتم را نمی توان دوره ای ایده آل برای عناوین تیراندازی اول-شخصی که تك تیرانداز محور هستند، قلمداد كرد، زیرا این عناوین در نسل حاضر دائماً با درجا زدن و عدم موفقیت همراه بوده اند. هر چه بازی های اول-شخص موفق بوده اند، در مقابل تك تیراندازی ها نسبتاً ضعیف ظاهر شده اند. شواهد و آمار هم نشان داده كه سازندگان بازی های اول-شخص موفقی همچون Call of Duty به مراحل تك تیرانداز محور اهمیت ویژه ای می دهند که در بین آن ها اغلب سكانس های خاطره انگیزی (مانند مرحله BLOOD Brother در MW3 كه قطعاً از خاطره ها نخواهد رفت) هم وجود دارند. مراحل این چنینی در این مجموعه محبوب و یا حتی سری Medal of Honor و... كه اهمیت ویژه ای به بخش های تك تیراندازی داده اند، بسیار هستند. اما این سئوال پیش می آید كه چرا نمی توان یك اكشن مستقل با محوریت تك تیراندازی پیدا كرد كه همچون عناوین ذكر شده موفق باشند؟ در سال 2010 بازی ای منتشر شد كه گامی فراتر در این سبك نهاد. استودیوی City Interactive دست به كاری بزرگ زد كه می توان آن را با اثر Infinity Ward قیاس كرد. نسخه اول Sniper: Ghost Warrior در حالی راهی بازار شد كه مملو از مشكلات ریز و درشت بود، اما اینبار قرار است در سال 2012 ادامه ای بر این عنوان با پیشرفت های شایسته ای عرضه شود. واقعاً باید Sniper: Ghost Warrior 2 را یک بازی حماسی نامید. پیشرفت های بنیادین و ریشه ای صورت گرفته در این بازی به قدری است كه تمامی تلخی های نسخه قبل را فراموش خواهید کرد. داستانی با روایت حماسی، گرافیكی فوق العاده در مقایسه با نسخه قبلی و گیم پلی ای كه از هر نظر نمایانگر یك جنگ تمام عیار است. دلیل این ادعاها، تنها وجود موتور قدرتمند CryEngine 3 در این نسخه است، در حالیكه عنوان قبلی توسط موتور Chrome Engine 4 ساخته شده بود كه انصافاً مراتع و محیط های جنگلی را با جزئیات و پویا به تصویر كشیده بود. اما نواقص و كمبودهایش به قدری به چشم می آمدند كه لذت بردن از آن طبیعت زیبا را سخت می كردند. در Ghost Warrior 2 دیگر با آن انیمیشن ها و شخصیت های مصنوعی مواجه نخواهیم بود. سازندگان اولین قدم را برای ساخت یك بازی درخور برداشته اند كه آن هم چیزی نیست جز استفاده از موتوری به مراتب قدرتمندتر نسبت به نسخه قبلی كه بیشترین ضربه را بر پیكره آن وارد كرده بود. نتیجه این امر، بهره مندی از محیط ها و مراحل به مراتب گسترده تر و متنوع تر با جزئیاتی باورنكردنی است. مشخصه دیگر این موتور، هوش مصنوعی عالی است كه نمونه اش را كمتر می توان یافت و به هیچ وجه با نسخه قبلی قابل قیاس نیست. اینبار سربازان به راحتی برای هدف قرار گرفتن، صف آرایی نمی كنند و برای یافتن هر هدفی نیاز به چشمانی قوی خواهید داشت تا دشمنان استتار که در انتظار شما هستند را از محیط تشخیص دهید. امیدوارم تا به اینجا با بنده هم عقیده شده باشید كه این نسخه ادامه ای حماسی برای عنوانی ابتدایی است كه نواقصش به بهترین نحو در این نسخه رفع شده اند. البته تغییرات صورت گرفته تنها به همین جا ختم نمی شوند و همانطور كه گفته شد، این نسخه واقعاً ادامه ای شایسته است كه سعی شده داستان بی محتوی و ضعیف گذشته را به گونه ای حماسی تر روایت كند تا دیگر در جنگل های انبوه به دنبال دلیل برای پیشروی نباشید و تنها با آغاز مرحله ای از بازی برای پیشروی ترغیب شوید. برای نگارش داستانی حماسی از فیلم ها، داستان و خاطراتی مناسب و مطابق با حال هوای بازی استفاده شده كه اثرات آن ها در طراحی مراحل بازی به وضوح قابل مشاهده هستند. داستان در این نسخه به تخیلات و مكان های خیالی ختم نمی شود، بلكه ریشه در تاریخ دارد. دهه 90 میلادی روایتگر ماجراها و اتفاقات فراوانی است كه در غالب این بازی به آن خواهیم رسید. 1993 میلادی سالی پر از خون برای بوسنی بود. شخصیت اصلی بازی، کاپیتان کول اندرسون (Cole Anderson) از افراد نیروی دریایی است که در غالب گروهی دو نفره عازم صربستان می شود تا طبق طبیعت یك تك تیرانداز دست به خرابكاری و ترورهای مخفیانه بزند و در نهایت باعث پیروزی كشورش در مقابل مهاجمان شود. در این بین، قهرمانان ما عازم مناطقی خواهند شد كه حتی زنده ماندن در آنجا هم تقریباً غیر ممکن است. مناطق جنگلی، كوهستانی و همچنین مناطق سرد قطب جنوب خود حاكی از این هستند كه مسیری بسیار دشوار پیش روی شما قرار گرفته است. وجود اندرسون در Ghost Warrior 2 خود به خود ارتباط هایی میان داستان این بازی با نسخه قبل به وجود می آورد كه هنوز به آن پرداخته نشده و قطعاً این امر به خود مخاطب واگذار شده است. تا به اینجای كار، سازندگان دومین قدم را برای رسیدن به استانداردها برداشته اند كه سرپوشی پررنگ بر داستان مضحك و ابتدایی قسمت اول گذاشته و به داستانی حماسی و واقعی پرداخته اند كه ریشه در تاریخ دارد، نه در تخیل. اصلی ترین بخشی كه یك اكشن تك تیراندازی را از یك تیراندازی اول-شخص متمایز می سازد، گیم پلی منحصر به فرد آن است كه خوشبختانه اینبار سازندگان بهتر از گذشته به این امر واقف بوده اند. به همین دلیل پیشرفت های حاصل شده، چشمگیر هستند. پایه و اساس Ghost Warrior 2 بر مبنای حركات مخفیانه و انجام حركات مخرب و بجا گذاشتن كمترین اطلاعات و مهمات ممكن است. طراحی مراحلی كه باید از Sniper Rifle در آن ها استفاده كنید به قدری طبیعی كار شده كه احساس یك تك تیرانداز بودن در شما تداعی می شود. تمامی عوامل فیریكی و طبیعی از میزان فاصله تا هدف و زمان شلیك تا مسیر وزیدن باد و یا حتی فشار هوا و تنفس، همه و همه در امر شلیك با این اسلحه دخالت دارند. از زمانی كه گلوله شلیك می شود تا زمانی كه قرار است به هدف برسد، عوامل زیادی دخیل هستند. پس قرار نیست هر شلیكی به هدف بخورد و از حالا باید با این مشكل واقعی كنار بیایید. پیشرفت دیگر بازی، تنوع بالای اسلحه ها بر خلاف نسخه قبلی است كه شما را تنها به Sniper Rifle محدود نمی كند و این امكان را دارید كه حتی با استفاده از سلاح سرد، دشمنان را از بین ببرید. همچنین لازم به ذكر است كه هم گروهی شما در بخش هایی از مراحل، نقش پررنگی خواهد داشت. به طوری كه انجام اهداف به او وابسته خواهد بود. یكی دیگر از بخش هایی كه به بازی اضافه شده، امكان علامت گذاری دشمنان و نابودسازی در دم آن ها است كه امروزه به بسیاری عناوین دیگر هم سرایت كرده است. این فاكتور در یكی از مراحلی كه به نمایش درآمد، بسیار كاربردی به نظر می رسید. همچنین بر بالای هر دشمن نقطه ای قرمز رنگ وجود دارد كه بهتر است مبنای هدف گیری برای از پا انداختن دشمنانی كه مدام در حال جابجایی و پناه گرفتن هستند، باشد. از دیگر ابزار تك تیرانداز، یك دوربین دید در شب است كه شناسایی دشمنان را در تاریکی آسانتر می کند و آن ها را با وجود حرارتشان از محیط متمایز می سازد كه هنوز اطلاعات زیادی از كاربردهای این دوربین اعلام نشده، اما بارها نظیرش را در عناوین دیگر دیده ایم. صحنه های سینمایی ای كه به جان بسیاری از بازی های اكشن افتاده، از این عنوان هم غافل نشده و جای خود را در این سبك هم باز كرده اند. در نهایت، تصمیم با شما خواهد بود كه دریایی از خون راه بیندازید و یا اینكه بدون كشتن حتی یك دشمن به هدف رسیده و موجب خسارت شوید. دشمنانی كه تنها به سربازان محدود نمی شوند و گاه در غالب Bossها ظاهر می شوند. تمامی مراحل موجود در بازی شما را به چالش خواهند كشید و دیگر مانند گذشته ابتدایی و آسان نخواهند بود. گفتنی است که در كنار بخش تك نفره، بخش چندنفره آنلاین مفصلی هم برای Ghost Warrior در نظر گرفته شده كه از مدها و بخش های متنوعی بهره خواهد برد. آخرین قدمی كه سازندگان در راستای بهتر شدن این نسخه برداشته اند، مربوط به موزیك و صدای این بازی می شود كه باید مطابق با بخش های دیگر آن باشد. عنوانی حماسی، موزیكی حماسی هم می طلبد كه با تك تك مراحل همخوانی داشته باشد. چه هنگامی كه مخفیانه و بی سر و صدا پیشروی می كنید و چه هنگام درگیری های نفس گیر و هیجان انگیز كه بنده این نوید را به شما می دهم كه در این نسخه همه قطعات سمفونی، هارمونی عجیبی با بازی خواهند داشت. آهنگ های مهیجی كه باعث ترشح آدرنالین می شوند و هیجان بازی را بالا می برند و یا قطعاتی كه شما را به آرامش و مخفی-کاری دعوت می كنند، هر دو مطابق با نحوه پیشروی در بازی ساخته شده اند. همچنین صدگذاری اسلحه ها و افكت های افنجار، همه از روی مدل های واقعی خود شبیه سازی شده اند. صدای هیچ اسلحه ای برای شما تكراری نخواهد بود و در جنگلی پویا و زنده كه در آن اكوسیستم حاكم است، از هر گوشه و كنار صدایی شنیده می شود. نباید این نكته را در نظر گرفت كه گروهی این تغییرات را در بازی اعمال كرده اند كه در سال 2010 عنوانی پر از نقص را راهی بازار كرده بودند، اما باید دید که آیا همه چیز در زمان انتشار بازی هم همانطور زیبا جلوه خواهد كرد یا خیر؟ منبع:pardis game
  7. من از شاتل سرویس گرفتم ولی پار انلاین خیلی بهتره...چون تحت پوشش نبود مجبور شدم از شاتل بگیرم
  8. rock-star

    شتاب در شهر

    دوستان عزیز با توجه به اینکه خیلی وقت نیست ما شروع به بازی سازی کردیم و اینکه موتور بازی اختصاصی نداریم این بازی ها که حتی ضعیف هستند ولی یه پیشرفت حساب میشوند.....به امید بازی خوب .....
  9. شما کرک بازیتون مشکل داره...بایدکرک SKIDROWاین بازی رو دانلود کنید منم این مشکل رو داشتم...ولی حل شد.امیدوارم مشکل شما هم حل بشه.
  10. rock-star

    شتاب در شهر

    sOUrce:GAME FA
  11. rock-star

    شتاب در شهر

  12. rock-star

    شتاب در شهر

  13. rock-star

    شتاب در شهر

    بازی رایانه ای شتاب در شهر که از آن با عنوان بازی Need For Speed ایرانی یاد می کنند به زودی رونمایی خواهد شد این بازی از تولیدات مشترک بنیاد ملی بازیهای رایانه ای و شرکت آروین تک است و دارای مسیر و اتومبیل های کاملا ایرانی است رونمایی از بازی رایانهای شتاب در شهر با حمایت بنیاد ملی بازی های رایانه ای در اهواز انجام می شود. از ویژگی های این بازی می توان به ۱ بازی به صورت Open World و Sand box میباشد: بازیکن میتواند هر طور که میخواهد بازی را تمام کند. بنابراین بازیکن مجبور نیست یک مسیر ثابت را طی کند بلکه طبق سلیقه و علاقه خود میتواند بازی را جلو ببرد. نقشه بازی نیز خیلی بزرگ است (حدود ۱۰۰ کیلومتر مربع) . بازیکن اصلا حس خستگی به خاطر بسته بودن در یک محیط کوچک مشابه سایر بازی ها پیدا نخواهد کرد! ۲بازی علاوه بر Game-Play حرفه ای Immediate Game-play نیز دارد : تنها ویژگی که باعث میشود قشر غیر حرفه گیمرها (سنین زیر ۷ سال و یا کسانی که با مکانیک های بازیها آشنایی کمی دارند) نیز از بازی لذت ببرند! رانندگی آزادانه با ماشین های ایرانی و خارجی در شهر بسیار جذاب است و هر کسی میتواند در زمان کوتاه (حتی به مدت ۲ دقیقه) از بازی لذت ببرد . در صورتی که در سایر بازیها (خصوصا ژانرهای Action-adventure, Adventure, RPG, Strategy, Simulation ,…) بازیکن میبایست علاوه بر داشتن مهارت کافی چندین ساعت بازی کند تا بتواند از بازی لذت ببرد. ۳ Game-Play بازی عالیست! بازیکن به هیچ عنوان خسته نمیشود. بارها دیده شده است که تستر ها گذر زمان را متوجه نشده اند. المان ها و مکانیکهای با دقت و طراحی کامل پیاده سازی شده اند. ۴قابلیت اسپورت کردن ماشین از جمله تعویض لاستیک و رنگ ، Level up شدن بازیکن با توجه به Experience بدست آمده پس از انجام موفقیت آمیز مراحل ، کارتهای ستاره ، نگهداشتن و مالکیت چند ماشین برای بازیکن در گاراج، تخریب پذیری محیط و ماشین ها و … از نکات قابل توجه و ارزش ده به بازی هستند. ۵شهر شامل چندین گاراج است که طی مراحل بازی باز میشود. برخی فقط تعمیرگاه ماشین هستند و برخی علاوه بر تعمیر امکان اسپورت کردن را نیز برای بازیکن فراهم میکنند. ۶المانهای مسابقه از جمله تله نیتروژن، توقف زمان، تعمیر و … همه باعث جذابیت بیشتر بازی شده اند. ۷ماشینهای رقیب (سایر رانندگان شهر) از هوش مصنوعی خوبی برخوردار هستند که متناسب با درجه سختی بازی برای بازیکن همواره چالشی در مسابقات هستند. همه بازیکنان شهر(حتی بازیکن اصلی) با ماشین پراید بازی را شروع میکنند (زدن کلید F2 در بازی لیست آنها را نمایش میدهد) . همانطور که بازیکن اصلی خودش را ارتقاء میدهد و در بازی پیشرفت میکند سایر بازیکنان شهر نیز در حال ارتقاء خود و انجام مراحل بازی هستند. بنابراین بازیکن هیچ وقت حس نمیکند در شهر تنها است و در اصل رقیبان زیادی دارد. ۸محیط بازی کاملا داینامیک میباشد. تعجب نکنید اگر با درخت تصادف کردید و برگهای درخت بر روی ماشین ریخت یا به دریچه آب زدید و فشار آب قسمتی از ماشین شما را به بالا فرستاد! منظور ما از داینامیک بودن بازی فقط فیزیک اشیاء ،پارتیکل ها، آب و … نیست بلکه حتی سایه هاو نورپردازی بازی هم کاملا Dynamic است و شما گردش شب و روز ، خورشید ، ماه و ستاره ها را در بازی خواهید دید. نقشه بازی در دو حالت شب و روز طراحی شده است و بازیکن میتواند بازی کردن در هر دوحالت شب و روز را در بازی تجربه کند. اشاره نمود در این بازی شما می توانید از بین خودروهای موجود در جدول مانند پراید ، پژو ۲۰۶ ، سمند ، پژو پارس ، زانتیا و سایر خودرو های موجود برای انجام بازی یک خودرو را انتخاب نمود
  14. rock-star

    GTA V

    یه سوال خیلی مهم که ذهن منو بد جوری مشغول کرده.....تو خبر گذاری rock-starنسخه این بازی رو واسه کامپیوتر هنوز تاید نکردن....به نظر شما واسه pc میاد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  15. rock-star

    افتخار شما چیست ؟

    ایران.ایران و ایران
  16. rock-star

    مسابقه ای در افق

    اره بازی زیاد قوی نیست ولی بین این همه یازی میشه روش یه حساب خوب باز کرد...اینده موفقی داره ;)
  17. rock-star

    مسابقه ای در افق

    sorce:pardis game
  18. rock-star

    مسابقه ای در افق

    سری بازی های Forza از جمله بازی های بسیار خوب و باکیفیت سبک شبیه ساز رانندگی به شمار می آیند که در این چند ساله توانسته اند به یکی از مدعیان این سبک تبدیل شوند. این سری که به طور معمول هر 2 سال یکبار راهی بازار می شوند، علاقه مندان زیادی دارند. اما امسال شاهد یک سنت شکنی در این سری هستیم و آن هم عرضه بازی Forza Horizon توسط استودیوی PlayGround و Turn 10 است. داستان بازی داستان خاصی ندارد، اما برای اینکه انگیزه ای برای بازی کردن داشته باشید، شما به عنوان یک راننده به فستیوال افق می آیید تا در آن با افراد دیگر در مسابقات رانندگی مختلف شرکت کنید. بازی در کلورادو اتفاق می افتد و محیطی بسیار بزرگ را برای مسابقه پیش روی شما قرار می دهد. همین سوژه ساده شما را راهی این بازی می کند و کاری می کند که از مسابقات آن لذت بسیار زیادی ببرید. گرافیک اگر سری بازی های Forza را بازی کرده باشید، حتماً می دانید که این عنوان از گرافیک بسیار خوبی برخوردار است. Forza Horizon نیز مانند نسخه های قبلی است و در این قسمت بسیار خوب عمل کرده و نظر شما را به خوبی به سمت خودش جلب می کند. طراحی کلورادو بسیار عالی صورت گرفته است. محیط هایی که از دشت ها، کوهستان ها و طبیعت بی نظیری تشکیل شده و آنقدر زیبا هستند که در بسیاری از مواقع ممکن است دست از رانندگی بکشید و محیط بازی را تماشا کنید. طراحی درختان، گیاهان، محیط های کوهستانی و... بسیار عالی صورت گرفته است. نورپردازی خیره کننده و دیدن هاله های نور که از درختان عبور می کنند، مناظر بسیار زیبایی را به وجود آورده اند. استفاده از تکنیک Image Based Lighting که در Forza 4 باعث خلق Draw to Distanceهای بسیار واقعی شد، در Horizon نیز دیده می شود. طراحی اتومبیل ها نیز بسیار عالی صورت گرفته است. استفاده از چندضلعی های (Polygon) بسیار زیاد باعث شده که اتومبیل ها بدون لبه، بسیار پرجزئیات و شبیه به نمونه های واقعی به نظر برسند. از طرف دیگر، در این سری از بازی ها برای اولین بار شاهد چرخه روز و شب در بازی هستیم. فیزیک طراحی شده برای اتومبیل ها نیز در سطح مطلوبی قرار دارد و می توانید آثار تخریب و صدمه دیدگی را روی آن ها مشاهده کنید. در این نسخه، فریم بازی به دلیل ترافیک موجود در جاده ها از 60 به 30 کاهش پیدا کرده است. موسیقی/صداگذاری هدف این بازی، تجربه یک مسابقه رانندگی به دور از صحنه های سینمایی مانند سری Burnout است و به همین دلیل موسیقی ها زمانی که با محیط های بسیار زیبای بازی ترکیب می شوند، شرایط بسیار خوبی را به وجود می آورند. در کنار موسیقی های ساخته شده برای بازی، آهنگ های لایسنس شده نیز وجود دارند. صدای اتومبیل ها بسیار خوب شبیه سازی شده و هر کدام صدای مخصوص خودش را دارد. صداگذاری در این عنوان بسیار عالی صورت گرفته و نمی توان مشکل خاصی در آن پیدا کرد. گیم پلی Forza Horizon بر خلاف نسخه های قبلی این سری که شبیه سازی بودند، یک بازی Arcade به حساب می آید. این موضوع می تواند افراد جدیدی را به سمت این سری از بازی ها جذب کند و از طرف دیگر، طرفداران قدیمی را نیز با یک بازی هیجان انگیز مواجه کند. کنترل بسیار خوب اتومبیل ها باعث شده که لذت رانندگی در یک عنوان Arcade به خوبی به بازیکنان منتقل شود. محیط های بزرگ، متنوع و انواع و اقسام مسابقات باعث شده اند که روند بازی بسیار زیبا و بدور از تکرار باشد. حضور در یک دنیای Open-World از دیگر المان هایی است که باعث زیبایی گیم پلی شده است. در Horizon نباید به دنبال یک شبیه سازی کامل باشید. هدف این بازی این است که شما لذت رانندگی و سرعت را به حالت Arcade تجربه کنید و مسابقات مختلف را در شرایط گوناگون پشت سر بگذارید. فیزیک بازی نسبت به Forza 4 با تغییرات خوبی همراه بوده که برای یک بازی Open-World طراحی شده و باعث شده تا اتومبیل ها در شرایط مختلف و برخوردهای گوناگون آسیب ببینند. در Horizon می توانید تا هر جایی که بازی طراحی شده و به شما اجازه می دهد، رانندگی کنید. هیچ محدودیتی برای حضور در جاده ها و یا مسیرهای خارج از جاده وجود ندارد. مسابقات مختلفی را در این بازی پیش روی خواهید داشت که از بین آن ها می توان به Drift و Point to Point اشاره کرد. هوش مصنوعی طراحی شده برای اتومبیل هایی که در جاده ها دیده می شوند نیز خوب از کار درآمده و یک سیستم کاملاً داینامیک برای آن ها طراحی شده تا نسبت به شکل بازی، بازیکنان از خود واکنش نشان دهند. مسابقات بازی به شکل Random پیش روی شما قرار می گیرند و در هر ساعت از شبانه روز، بازی شما را با مسابقه ای جدید مواجه می کند. تله های سرعت نیز در بازی وجود دارند. با ورود به این قسمت ها باید تا نقطه ای که مشخص می شود، با سرعت برانید. پس از عبور از این نقطه، متوسط سرعت شما به نمایش درمی آید. هر چقدر که بتوانید سرعت خود را در این قسمت ها بالا ببرید، اعتبار بیشتری بدست می آورید. نتیجه گیری Horizon یک Spin-off بسیار خوب برای سری بازی های Forza به حساب می آید و مسیر تازه ای را در آن ها به وجود آورده است. این بازی می تواند برای علاقه مندان به بازی های رانندگی یک عنوان بسیار قابل قبول و لذت بخش باشد.
  19. rock-star

    خاموشی یک افسانه

    منبع: پردیس گیم
  20. rock-star

    خاموشی یک افسانه

    Assassin's Creed III : 9/10 سبک: Action/Adventure/Historic سازنده: Ubisoft ناشر: Ubisoft پلتفرم: x360 PS3 PC وقتي قرار است يكي از موفق ترين و برترين عناوين نسل حاضر را مورد بررسي قرار دهيم قطعا بايد با ديد و نگرشي گسترده تر به نقات قوت و ضعف آن عنوان نگاه كرد زيرا كوچكترين ايرادي در آن نقد موجب زير سئوال رفتن يكي از بزرگرتين نام ها خواهد شد !!!يكي از اين گونه بازي ها كه نقد كردن كار آساني نيست آخرين نسخه از سري بازي فرقه آدمكش ها مي باشد كه از نسخه هاي شماره دار و اصلي اين سري محسوب مي شود كه مانور زيادي روي آن داده شد و همچنين هزينه ي زيادي بر روي Ubisoft گذاشت تا بتواند موفقيت هاي نسخه هاي شماره دار سري را بار ديگر به شكلي عظيم تر تكرار كند.اكنون مدت كوتاهي از انتشار بازي يا بهتر است بگوييم 1 روز از تاريخ انتشار بازي بصورت رسمي مي گذرد اما ما در ايران مطابق معمول زودتر از موعد مقرر بازي ها را تجربه مي كنيم پس اينكه نقد و بررسي هاي بازي توسط سايت ها و نويسندگان منتشر گرديده زياد تعجب آور نيست زيرا بازي چند روزي هست كه در دسترس بوده هرچند به اتمام رساندن آن كار بسيار سخت و طاقت فرسايي بوده است در عين حال لذت بخش.عنواني كه آن را مورد نقد قرار مي دهيم آن زمان كه در اوايل نسل هفتم توسط خالقان سري شاهزاده ي ايراني خلق شد شايد كسي فكرش را هم نمي كرد كه حتي اين نام بزرگ و سابقه دار را كنار بگذارد و به تنهايي به عنوان بزرگ ترين و پرسودترين پروژه Ubisoft مبدل گردد با آنكه آن همه نام و عناوين بزرك ديگر در اختيار اين كمپاني بزرگ بازيسازي بود.اما اين اتفاق افتاد و سري Assassin's Creed عنوان پرفروش ترين بازي يوبيسافت را به خود اختصاص داد و توانست بسياري را سوي خود جلب كند.اولين نسخه از اين بازي در اوايل نسل حاضر از مشكلات زيادي در عذاب بود اما اكنون پس از عرضه شدن نسخه دوم در اواسط و چند عنوان فرعي در حد و اندازه هاي متوسط حالا نوبت به سومين شماره از اين سري بازي ها آن هم در انتهاي نسل هفتم رسيده است تا تمامي نواقص و كمبودهاي گذشته را رفع كند و به قولي يك IP جديد و مستقل و بدون كليشه باشد تا بتواند حسن ختامي براي فرقه ي آدمكش ها در انتهاي نسل هفتم باشد.آيا Assassin's Creed III توانسته است به همچين مهمي دست پيدا كند يا خير ؟؟ براي رسيدن به جواب اين مطلب را تا پايان ادامه دهيد . . . * * * اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید. نگاهي به گذشته : عرضه اولين نسخه از اين سري از بازي ها در ابتداي نسل هفتم يك ايده ي نو و به دور از كليشه هاي موجود در آن زمان بود .هرچند Assassin's Creed در آن سالها از مشكلات ريز و درشتي برخوردار بود اما در نهايت توانست نظرات بسياري از بزرگان و مخاطبان را به سوي خود جلب كند و جوايز زيادي دريافت كند.همين امر كافي بود تا يوبي سافت تصميم به ادامه ي اين بازي بگيرد و در كمترين زمان باز هم بتواند موفقيت هاي بدست آمده را دوباره تكرار كند و به قول معروف دخل و خرج خود را جبران كند.در همين راستا گروهي متشكل از بيش از 400 نفر براي پروژه ي جديد در نظر گرفته شد در كنار بودجه و امكانات كافي كه در نهايت نتيجه ي كار به عقيده ي خيلي ها بهترين اثر در بين سري شد Assassin's Creed II كه توانست همه رقمه از برادر بزرگتر خود جلو بزند و اعداد و ارقام جديدي را براي Ubisoft رقم بزند.اين بازي بيش از 10 ميليون نسخه فروش كرد و به ميانگين نمرات 91 دست پيدا كرد كه يك عدد قابل توجه براي اين بازي بود .تكرار موفقيت ها كافي بود تا حس شير دوشي يوبيسافت گل كند و سياست هر سال جديد يك فرقه ي آدمكش جديد را در پيش بگيرد .نسخه هاي فرعي و بعدي اين سري با وجود تمام شايستگي هايي كه داشتند هرگز نتوانستند در خور نام بازي قرار بگيرند و به عنوان مثال Brotherhood با تمام جذابيت هايش و با وجود پشتوانه ي محكمي همچون نسخه ي دوم نتوانست به ميزان فروش آن برسد كه اين امر آب سردي بود بر پيكر داغ سازندگان كه آن روزه ها از به به و چه چه مخاطبان و كارشناسان به ذوق آمده بودند .در نهايت تصميم بر اين شد كه با وارد كردن قهرمان محبوب سري يا به قولي محبوب ترين آدمكش سري يعني الطائر در نسخه اي جديد آن را در كنار اتزيويي قرار دهند كه در نسخه دوم خوش درخشيده بود و در برادري به اوج رسيده بود.در همين راستا گروه و بودجه اي به مراتب گسترده تر از قبل تشكيل شد كه نتيجه ي كار آنها چيزي نشد به جز افشاگري ( Revelations ) كه نه تنها نتوانست ناكامي هاي نسخه قبل را جبران كند بلكه از نمرات و نقدهاي به مراتب پايين تري نسبت به نسخه قبلي دست يافت ( باور كردني نيست درسته ؟؟؟؟؟) .اين سير نزولي باعث شد كه يوبي سافت براي ادامه دادن اين سري به ترديد بيافتد زيرا هيچگونه تضميني براي موفقيت نسخه بعدي وجود نداشت.تا به اينجاي كار خبري از نسخه سوم نبود اما در عين ناباوري و پس از گذشت زماني كوتاه شايعاتي مبتني بر در دست ساخت بودن نسخه سوم به گوش رسيد و گفته شد كه پروژه ي ساخت بازي بلافاصله بعد از نسخه دوم زده شده است و به طور جداگانه در دست ساخت بوده است.يوبي سافت با ادعاي خويش توانست پيش زمينه ي مناسبي را براي معرفي نسخه سوم فراهم كند زيرا بر طبق اين ادعاها Assassin's Creed III بيش از 3 سال در دست ساخت بوده است و سازندگان آن از تمام اتفاقات و اشكالات نسخه هاي فرعي درس گرفته اند و آن را در كنار سيل عظيمي از تغييرات در نسخه سوم رفع كرده اند .همين ها كافي بود كه همه ي رسانه ها سخت منتظر معرفي اين نسخه از سوي يوبي سافت باشند كه سرانجام پس از همه حرف و حديث ها و وجود همه ي شايعات در رابطه با عوض شدن قهرمان و برهه ي زماني در بازي اولين تريلر بازي موسوم به موهاك نمايش داده شد كه آتش بر جان همگان انداخت زيرا از سويي خيلي ها با عوض شدن قهرمان و لوكيشن هاي بازي هاي قبلي رابطه برقرار نكردند و از طرفي گروهي تغييرات به وجود آمده را ستودند.به طور كلي به تمام اين نكات و درخشش هاي متعدد بازي در نمايشگاه ها و رسانه ها در نهايت Assassin's Creed III چندي پيش منتشر شد و نقات ضعف و قوت آن نيز مشخص شد كه بررسي آنها در ادامه خواهيم پرداخت . . . * * * اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید. داستان : داستان بازي در بازه 1850 تا 1858 دنبال مي شود .اين دوران مربوط به انقلاب آمريكا و قبل از آن مي شود .در آن زمان كه آمريكا يك كشور اشغال شده از از مستعمرات اروپاييان به ويژه انگليس به شمار مي آمد.ظلم و ستم زيادي به ساكنين اين كشور شده كه اتقاقا قهرمان ما از جمله همين مردم ستمديده است كه در اين بين همه چيز حتي خانواده خود را از دست داده است . نسخه ي سوم روايتگر داستان انتقام گيري شخصيت جديدي به نام Conner Kenway مي باشد كه يك دو رگه محسوب مي شود (يك رگه ي سرخپوستي از قبيله ي موهاك ) .اين قهرمان جديد را مي توان تلفيقي از دو قاتل قبلي يعني اتزيو و الطائر دانست در كنار ويژگي هاي منحصر به فرد خود.كانر مانند اتزيو درگير حس انتقام جويي از قاتلان خانواده ي خويش است كه براي دست يابي به هدفش حاضر است جانش را هم فدا كند.او كه از زمين و زمان ترد شده است پيش زمينه ي كافي براي يك قاتل تنها شدن را از پيش دارد.او از پدري امريكايي و مادري سرخپوست كه در ابتداي بازي بيشتر با آنها آشنا خواهيد شد زاده شده است.او به دليل زداه شدن از مادري سرخپوست از قبايل موهاك زير نظر جنگجويان و شكارچيان بزرگي تعليم ديده و اكنون يك شكارچي قاتل جسور و شكست ناپذير است.نفرت عجيبي نسبت به انگليسي ها با خود در دل دارد زيرا آنها در حمله اي گسترده محل زندگي او و قبله اش را تصاحب كرده و افراد و نزديكان قبيله اش را به قتل رسانده اند.همين امر باعث مي شود كه او براي انتقام گرفتن از انگليسي ها به فرقه ي بزرگ و قدرتمند اساسين ها بپيوندد تا بتواند از آنها انتقام بگيرد.تمامي نكات گفته شده حول شخصيت جديد بوده تا خصوصيات اخلاقي و ذاتي او در كنار مهات ها و دلاوري هايش و همچنين انگيزه ي او براي مبارزه با انگليسي ها براي شما روشن شود.اين حس انتقام شخصي موجود در كانر بعدها به حس مبارزه در برابر سياست هاي استعمار جويانه كت قرمزها و هدف ارزشمند دفاع از مضلوم در مقابل ظالم تبديل مي گردد.در طول داستان و حول نبردها و اتفاقاتي كه براي كانر پيش مي آيد او را بيش از پيش كاركشته و قوي مي كند همچنين تمامي تعليماتي كه در فرقه ي آدمكش ها و گروه برادري مي بيند او را قوي تر از قبل مي كند و حس مبارزه در مقابل استكبار و ظالم ارزش هاي اخلاقي و قهرمامانه و حماسي او را پرورش مي دهد تا در نهايت كانر در طول داستان بازي به يك شحصيت كامل و قهرماني مردمي و دوست داشتني مبدل مي گردد كه هرگز نمي گذارد جاي خالي اتزيو را احساس كنيد.درگيري او با تمپلارها كه اكنون قوي تر از هر زماني شده اند و همچنين صحنه هاي بزرگ نبرد نيز از چالش هاي داستان بازي مي باشد كه به طور زيبايي با تاريخ در هم آميخته شده است.حضور شخصيت هاي تاريخي مانند جرج واشنگتون نيز از نكات قابل توجه در طول داستان بازي است.همانطور كه گفته شد ويژگي ها و قابليت هاي منحصر به فرد كانر باعث شده كه او يك قاتل به مراتب حرفه اي تر از اجدادش تبديل شود .تمامي اسلحه ها و توانايي هاي جديد او هرگز در گذشته تكرار نشده است.البته داستان بازي اطلاعات زيادي را در رابطه با دزموند مايلز نيز در اختيار مخاطب قرار مي دهد و به قول سازندگان پرونده ي كار او را در اين نسخه حواهد بست و ديگر سئوال بي پاسخي براي مخاطب باقي مي گذارد.دزموند كه به طور معجزه آسايي از اتفاقات پايان افشاگري جان سالم به در برده است اين بار نيز با استفاده از انيموس معروف بار ديگر غرق در خاطرات اجدادش مي شود تا پاسخ سئوالات خود را در غالب آنها پيدا كند.او نيز از لحاظ شخصيتي ارتقا يافته است كه اين موضوع حتي در چهره ي او مشحص است . . .( در رابطه با داستان بيش از اين توضيح داده نمي شود زيرا هنوز خيلي ها بازي را تجربه نكرده اند ) * * * اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید. گيم پلي : گيم پلي در Assassin's Creed III را بايد از ابعاد مختلفي مورد بررسي قرار داد.يك بعد همان ويژگي هايي هستند كه قبلا در غالب قهرمان هاي پيشين در اختيار مخاطب گذاشته شده اند .به طور مثال تمامي حركات هاي سريع و سكوبازي ها و جابخ جايي بين موانع و يا حتي اسب سواري ( در Brotherhood ) و كلي بخش ديگر كه قبلا هم از آنها لذت برده ايم اينجا نيز در نسخه سودم به طور گسترده تري پياده سازي شده اند و در اختيار قهرمان هستند.اما بعد ديگر گيم پلي مربوط با ويژگي ها و فاكتورهاي جديدي است كه به تازگي به سري اضافه شده است و تنها مختص به كانر و نسخه ي سوم است كه به طور مفصل به آنها خواهيم پرداخت.و در نهايت آخرين بعد گيم پلي مربوط به فاكتورهايي هستند كه ارتقايافته اند و به شكل زيباتري قابل استفاده هستند مانند مبارزات تن به تن و يا استفاده از ديد محصوصي كه در افشاگري با آن پرداخته شد و موارد ديگري كه به آنها خواهيم پرداخت. طراحي مراحل و لوكيشن ها كه از مشخه هاي اين سري هستند نيز در اين نسخه بسيار وسيع تر گسترده تر و بسيار بازتر از پيش هستند.قبلا شهرهايي همچون اورشليم و رم و فلورانس و قستنطنيه و . . .را در اين سري از بازي ها تجربه كرده بوديم كه اين بار در نسخه سوم از سه لوكيشن اصلي : بوستون و نيويورك و منطقه ي مرزي را تجربه خواهيم كرديم.همانند سابق طراحي محيط ها بسيار عالي و پر از نكات ريز و درشت مي باشد. خانه های بلند آجری, مناره های کلیساها و لنگر گاه های کشتی ها موقعیت های به مراتب بیشتری را نسبت به بازی های قبلی برای کانر ایجاد می کند تا از آنها بالا برود و در ميان آنها جابه جا شود.طراحي محيط ها كاملا بر روي گيم پلي و ر روند ادامه بازي تاثير گذار هستند. اين هم از نكات مثبت گيم پلي هستش كه تمامي بخش ها را در اختيار خود قرار داده است. همچنین شکل بازی به گونه ای است که بازیکنان می توانند معماهای آن را حل کنند، چون المان های آشنایی برای حل کردن آن ها در نظر گرفته شده اند.شخصیت بازی می تواند از بین درختان عبور کند و یا در بوته ها پنهان شود. او از طبیعت وحشتی ندارد و خودش را بخشی از آن می داند. در یکی از مراحل، کانر به شکلی مخفیانه وارد کمپ نیروهای انگلیسی می شود. او از مسیرهای کوهستانی و آبی، راه خودش را به این کمپ باز می کند و به شکلی حرکت می کند که کسی متوجه او نشود. کانر کمپ را بررسی می کند.همانگونه كه گفته شد از قابليت هاي اضافه شده به گيم پلي جابه جايي بين شاخ و برگ درختان است كه قبلا هرگز در سري ديده نشده بود .بخش مهم اين فاكتور پياده سازي آن به بهترين نحو است پس اين نتيجه را مي توان گرفت كه نه تنها فاكنورهاي جديدي به گيم پلي افزوده شده است بلكه اين فاكتورها به بهترين نحو نيز پياده سازي شده و در اخيار گيم پلي بازي هستند.اين بار مخاطب مي تواند چند ماموريت را به طور همزمان در دست بگيرد و آنها را انجام دهد.تنوع و تعداد ماموريتها نيز پيشترفت چشمگيري داشته اند.حضور در ميدان هاي جنگ كامل و ماموريت هايي كه احتياج به تك روي و مخفي كاري دارند همه و همه در گيم پلي بازي گنجانده شده اند و به جرات مي توان گفت ماموريت هاي تكراري در بازي وجود ندارد.ماموريت هاي فرعي نيز از اهميت بيشتري برخوردار شده اند كه بسياري از آنها مربوط به ويژكي جديد شكار كردن مي شوند.شكار كردن از قابليت هاي جديدي هستند كه با بازي اضافه شده اند .همچنين درگيري با حيوانات وحشي نيز از نكات و بخش هاي اضافه شده و جالب بازي در اين نسخه هستند.ديگر بخش تغييرات مربوط به سيستم ارتقا و خريد از مغازه ها مي باشد كه با آن شكل و شمايل كلاسيك شباهتي ندارد و به گونه اي جديد طراحي شده است.براي درآمد زايي امكانات و راه هايي زيادي پيش روي مخاطب مي باشد كه از بهترين آنها جيب بري هست كه هنوز در بازي وجود دارد.در رابطه با سيستم مبارزه اي بازي بايد گفت كم نقص است و بسيار لذت بخش تر و وسيع تر از سابق شده است.همانند سابق در عين واحدي كه به شما ضربه زده مي شود با زدن يك دكمه سريع عكس العمل بايد داد تا آن ضربه از ميزان نوار سلامتي شما كم نكند.امكان استفاد از دشمن به عنوان جان پناه در مقابل شكليك گلوله و استفاده از تفنگك سرپر دشمنان كه البته براي هر بار شليك زمان زيادي طول خواهد كشيد و بخش هاي اضافي ديگري كه همه و همه به جذابيت سيستم مبارزه اي بازي كمك ويژه اي كرده اند.كانر از خنجر مخصوص آساسين ها استفاده مي كند و اين بار به آن را مي توان از جايش در آورد و در دست گرفت .تبر موهاك از سلاح هاي جديدي است كه در اختيار كانر بوده و نقش مهمي را در درگيري ها ايجاد مي كند.همچنين تپانچه اي كه بهترين هست براي درگيري هاي از راه دور البته در ميدان هاي شلوغ و پر سر و صدا زيرا در غير آن صورت تير و كماني در اختيار كانر هست كه امروزه به سلاح اصلي اكثر قهرمانان در سبك و سياق هاي مختلف گشته است !!بخش ديگر از بعد اضافه شده به درگيري ها استفاده از نوعي طناب است كه در بالاي شاخه درختان به به صورت مخفيانه و وحشيانه جان دشمنان را مي گيرد كه باعث به وجود آمدن صحنه هاي زيبايي در بازي مي شود.اين طناب Rope Dart نام دارد و به جرات مي توان گفت بي نظير است و تاكنون مانند آن مشاهده نشده است.اين طناب از يك سو به سمت دشمن و از سوي ديگر به سمت درخت پرتاب مي شود و دشمنان را مانند حيوانات شكار مي كند.اين سلاح از بخش هاي جالب و اضافه شده است كه كاربرد زيادي در جريان بازي دارد.به طور كلي مبارزات بسيار طبيعي تر و روان تر و سريع تر و البته سخت تر شده اند مخصوصا بخش دفاع كردن كه بر پايه هوش و سرعت عمل پايه ريزي شده است.ديگر بخش جديد و فوق العاده جذاب گيم پلي مربوط به درگيري هاي دريايي و بين كشتي هاي عظيم مي باشد كه به لطف زيبايي هاي گرافيكي بازي بسيار عالي و هيجان انگيز از آب درآمده است به به طوريكه احساس مي كنيد در حال هدايت كشتي در دنيايي واقعي هستيد.براي بحث در رابطه با پيشترقت هاي چشمگير در حول محور گيم پلي در اين بازي بايد يك مطلب مستقل ايجاد كرد اما به در نتيجه مي توان گفت Assassin's Creed III در هر سه بعدي كه مورد بررسي قرار گرفت عالي و كم نقص عمل كرده است زيرا بخش هايي كه قبلا در بازي هاي قبلي وود داشتند بسيار جالب تر و گسترده تر شده اند در كنار قسمت هاي جديدي كه به گيم پلي اضافه شده اند در كنار بخش هايي كه ارتقا يافته اند همه و همه در اختيار جذابتر و پرمحتوي تر شدن گيم پلي بوده و قطعا بهترين تجربه ي سري را در اين بخش براي مخاطبين جديد و قديمي رقم زده است زيرا از هر حيص برتر از ديگز عنواين سري است . . . * * * اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید. گرافيك : سري بازي هاي Assassin's Creed هميشه به خاطر حركات نرم و طبيعي در كنار انيميشن هاي روان مورد ستايش قرار گرفته اند .تمامي عنواين شماره دار و فرعي اين سري از قابليت هاي ويژه در زمان خود بهره مند برده اند.اما اين بار Ubisoft در نسخه سوم اين سري را يك گام به جلوتر برده است.بهره گيري از نسخه ي ارتقا يافته ي موتور Anvil موسوم به Anvil Next باعث شده است تا حركات شخصيت ها به ويژه شخصيت هاي اصلي و تاثير گذار پيش از پيش طبيعي به نظر برسد.سازندگان در اين نسخه حركات پاركور را به سمت جلو و با پيشترفت اساسي همراه كرده اند.انيميشن هاي بازي به قدري طبيعي ساخته شده اند و با هم همخواني دارند كه گويي تاكنون نظير آنها ساخته نشده است.تمامي تغييرات صورت گرفته در راستاي پيشترفت در گيم پلي بازي و تغيير لوكيشن ها و محيط هاي بازي صورت گرفته است .تمامي نواطق كوهستاني و طراحي شهرها همه و همه به بهترين نحو و نزديك به واقعيت كار شده اند.البته از سازندگان بازي غير از اين هم انتظار نمي رفن زيرا در نسخه هاي پيشين نيز طراحي شهر ها به ويژه شهر رم به صورت زيبايي انجام شده بود اما اينبار به اوج طراحي در سري رسيده است.گرافيك بازي در يك نگاه در يك كلام عالي است. تمامي بخش هاي نورپردازي و سايه زني بهبود يافته اند.تمامي اشياع موجود در محيط عمل و عكس والعمل هاي خاص خود را دارند كه اين به زيبايي هاي بصري بازي اضافه مي كند .سستم همخواني لب ها با ديالوگ ها بي نقص و عالي است به طوريكه گويي در حال تماشاي فيلم سينمايي هستيد.كمترين ايرادي به اين بخش ار بازي وارد نيست و سازندگان حساسيت خاصي را در اين بخش از انيميشن ها اعمال كرده اند.ديگر بخش ارتقا يافته هوش مصنوعي بازي است كه حس و حال خاص و طبيعي را به مخاطب القا مي كند.دنياي بازي كاملا زنده و پويا است و هر كس به دنبال كسب و كار خود در دنياي بازي است.البته بازي در بعضي مواقع داردي باگ هاي آزار دهنده اي نيز هست مانند اسلحه يا شاخه ي درختي كه بين زمين و هوا معلق است يا دشمني كه مدتهاست كشته شده اما باز در حال جان كندن و درجا زدن است .همچنين در صحنه هاي شلوغ كه درگيري به اوج خود مي رسد شاهد افت فريم هاي محسوسي هستيم كه گاه غير قابل تحمل مي شوند و مشكلاتي از اين قبيل كه مي توان از آن ها چشم پوشي كرد و به قول معروف نيمه ي پر ليوان را ديد.به وطر كلي گرافيك تكنيكي بازي بسيار عالي عمل كرده است و در بسياري از صحنه ها شاهد بخش هاي شلوغ و پر از جمعيت و جزييات هستيم مانند صحنه هاي نبرد كه رندر كردن آنها بسيار مشكل است اما به نحو خوبي صورت گرفته است .در يك جمله مي توان گفت Assassin's Creed III يكي از برترين بازي هاي سال 2012 از نظر گرافيكي مي موزيك و صداگذاري : يوبي سافت براي ساخت قطعات موسيقي در AC III از Lone Balfe معروف استفاده كرده است. هنوز هنرنمايي او در افشاگري را فراموش نكرده ايم.در يك جمله آهنگسازي بازي كاملا مطابق و يكپارچه با حال و هواي گيم پلي ساخته و طراحي شده است و با اتفاقات درون بازي كاملا همخواني دارد.لازمه ي يك نبرد نفس گير و قهرمانانه يك موزيك و موسيقي با تم و حال و هواي حماسي است كه اين امر به بهترين نحو در AC III پياده سازي شده است يعني موسيقي هاي پخش ده در جريان درگيريها به پرهيجان شدن و لذت بخش شدن بازي كمك مي كند و در مقابل هنگامي كه قرار است ماموريتي را با مخفي كاري به اتمام برسانيد موسيقي بازي اين امر را به شما خواهد فهماند.پس مي توان نتيجه گرفت كه بخش موزيك بازي كاملا يكپارچه و هماهنگ با گيم پلي و در اختيار لذت بخش تر شدن آن است و بار ديگر در اين بخش تم و فضاي حماسي بر Assassin's Creed III حاكم است.در رابطه با صداگذاري بازي نيز كار به كاردان سپرده شده است .صداگذاري شخصيت كانر به عهده ي Bill Rogers سپرده شده است که خود نیز از ساكنين بومي امریکایی , از قبیله ی Blackfoot است.در راطه با ديگر كاركترهاي تاثير گذار و غير تاثير گذار نيز همين گونه مي باشد.صداگذاري محيط ها و لوكيشن ها نيز به همين نحو عالي صورت گرفته است.از صداي شليك گلوله تا درآمدن شمشير از غلاف يا برخورد دو شمشير با يكديگر و حتي غرش حيوانات در محيط همه كاملا طبيعي و برگرفته شده از دنياي واقعي كار شده است و به هرچه طبيعي تر شدن دنياي بازي كمك بزرگي مي كند.در نهايت مي توان گفت در اين بخش نيز نسخه سوم آن گونه كه بايد و شايد عمل كرده و بخش موزيك و صدا نيز نشانه اهميت بالاي اين بازي براي Ubisft Montreal بوده است. * * * http://www.pardisgam...s/wol_error.gif اینجا را کلیک کنید تا این تصویر را در اندازه واقعی آن ببینید. http://media.t3.com/...or-Hero-624.jpg نتيجه گيري : در نهايت مي توان گفت عنوان توليد شده توسط Ubisoft به دور از كليشه هاي موجود در سري بوده است و دوباره توانسته موفقيت هاي عناوين شماره دار سري را تكرار كند.AC III كه لقب بيشترين پيشفروش و شايد هم پروفروشترين عنوان Ubisoft را در آينده به خود اختصاص داهد قطعا شايسته همچين لقبي است و نشانه ي اهميت ويژه اي بوده كه سازندگانش با آن داشته اند .براي AC III مي توان تعريف هاي گوناگوني را در نظر گرفت اما از نظر بنده پرواز شاهين سفيد براي اين عنوان بهترين است زيرا توانست سري Assassin's Creed را بعد از نزديك به 3 سال درجا زدن و آمدن عناوين تكراري و فرعي كه با وجود شايستگي هايشان درخور نام بازي نبودند دوباره به اوج برگرداند و همانگونه كه فرقه ي آدمكشان در ابتداي نسل با قدرت وارد شد در انتهاي نسل نيز با اقتدار خارج شود و لقب يك ادامه ي موفق و پر از ايده را به خود اختصاص دهد و نشان دهد كه ايحاد تغييرات گشترده در يك سري بزرگ هميشه نمي تواند مضر و به ضرر بازي تمام شود و گاه مي تواند به بهترين تبديل شود.پس اگر تاكنون موفق به تجربه ي عنواني از اين سري از بازي ها نشده ايد و يا حتي مانند بنده از طرفداران قديمي اين سري بوده ايد و از همان ابتدا همه را تجربه ( يا چندبار تجربه ) كرده ايد قطعا Assassin's Creed III براي شما بهترين انتخاب خواهد بود زيرا از هر نظر با پيشترفت همراه بود و به جرات مي توان گفت لايق نمرات زير مي باشد : X360 Magazine – 9/10 OXM – 8/10 B)OXM Italy – 10/10 Meristation – 8.5/10 Eurogamer – 9/10 G4 – 5/5 CVG – 8/10 Polygon – 8/10 IGN – 8.5/10 Shacknews – no score Gamespot – 8.5/10 Strategy Informer – 9/10 God is a Geek – 7/10 Edge – 8/10 Destructoid – 7.5/10 Playfront (German) – 10/10 4Gamers – 92/100 Playerslink (Spanish) – no score PS3gen (French) – 19/20 GameTrailers – 9.2/10 Game Informer – 9.5/10 PlayStation Official Magazine UK – 7/10 PS3Gen – 9/5/10 Playerslink – no score Joystiq – 3.5/5
  21. rock-star

    MOST WANTED

    اره واقعا بازی خوبی هست ولی بالاخره هر بازی نقاط ضعف و قوت خودش رو داره حتی بهترین بازی هم ضغف هایی مشاهده میشه.....ولی توقع از این بازی خیلی زیاده
  22. rock-star

    بهترین شرکت گارانتی کننده

    من دو سال پیش گیم پد rumblepad2 بیسیم رو گرفتم از اواژنگ که 1سال هم گارانتی داشت.بعد از 9 ماه دسته سوخت رفتم که عوضش کنم اول که تست کردن دیدن که مشکل از خود دسته بوده گفتن برات میفرستیم بعد از 1 ماه زنگ زدن گفتن که دیگه دسته موجود نیست!!!!بیا پولتو بگیرو برو منم با پا فشاری که یا اینو میخوام یا باید برم f710 cordless رو بدون تفاوت بدید...(چون دلار گرون شده بود)خلاصه بعد از 4 ماه بالاخره اومد.گارانتی اواژنگ بدک نیست.
  23. rock-star

    مدال های شکسته

    up
  24. rock-star

    مدال های شکسته

    source:pardisgame
×
×
  • اضافه کردن...