rock-star

یکی از بهترین بازی های ورزشی این نسل که هر سال بازیکنان زیادی را به سمت خودش جذب می کند، نسخه های جدید سری بازی های FIFA هستند. استودیوی کانادایی EA Sports هر سال با عرضه نسخه های جدیدتر این عنوان، هیجان این ورزش بسیار محبوب را به خانه ها می آورد. جدا از اینکه این عنوان در سرتاسر دنیا طرفدار دارد، تیم سازنده نیز هر سال سعی کرده تغییراتی را در بازی ایجاد کند تا نسخه های جدید در مقایسه با گذشته حرفی برای گفتن داشته باشند. گرافیک اولین تغییری که در FIFA 13 به چشم می خورد، بهبود طراحی صورت بازیکنان و ستاره های فوتبال است. در این نسخه، شاهد هستیم که طراحی ها بهتر از نسخه های قبلی به نظر می رسند و نمایش های بهتری را از خود نشان داده اند. دلیل بهتر شدن این قسمت، استفاده از تکنولوژی ای به نام Dimensional Imaging است که در Mo-Cap صورت در برنامه های مختلف به کار می رود. FIFA 13 نیز از این تکنولوژی استفاده کرده و نتیجه، این شده که صورت های بهتر و بازیکنان بیشتری را مشاهده می کنید که چهره آن ها در بازی Mo-Cap شده اند. بعد از این موضوع، اضافه شدن انیمیشن های بیشتر، باعث شده که حرکات بازیکنان بسیار طبیعی و زیباتر به نظر برسند. بسیاری از این انیمیشن ها را در مکان های شلوغ و در درگیری های تن به تن مشاهده می کنید. تعداد آن ها آنقدر زیاد است که در هر لحظه ممکن است که شما را غافلگیر کنند. بهبود Impact Engine نیز باعث شده که برخوردها طبیعی تر و انیمیشن ها روان تر و زیباتر اجرا شوند. اصلاحاتی که در IE صورت گرفته، باعث شده که شاهد اجرای انیمیشن های بی مورد و حرکاتی نباشیم که با بدن و اندام بازیکنان تناسبی ندارند. نورپردازی و طراحی کلی بازیکنان و استادیوم ها نیز همچنان در سطح خوبی قرار دارد، اما تغییر محسوسی نسبت به سال گذشته نداشته اند. موسیقی/صداگذاری قسمت گزارشگری همچنان در این نسخه نیز جلب توجه می کند و گزارشگران معروف این سری، به شکل بسیار خوبی در این بازی گزارشگری کرده اند. دیالوگ ها بسیار زیاد، تفسیرهای بسیار جالب و اطلاعات مختلفی که آن ها از بازیکنان، سابقه بازی های صورت گرفته بین تیم ها و... می دهند، از نکات جالب توجه این قسمت به حساب می آیند. صداسازی صورت گرفته در استادیوم ها نیز هیجان مورد نیاز را به بازی منتقل می کند و شما را در قلب یک مسابقه فوتبال قرار می دهند. تشویق ها برای تیم های مطرح، متفاوت هستند و این موضوع نیز می تواند برای دوستداران تیم های مختلف هیجان انگیز باشد. موسیقی های متنوع و خوبی هم برای منوها لایسنس شده اند که باعث می شوند زمانی که در منوها قرار دارید، دچار افسردگی نشوید! گیم پلی:FIFA 13 در قسمت گیم پلی همچنان پیشرفت های قابل توجهی را پیش روی شما قرار می دهد. یکی از این تغییرات، اضافه شدن سیستمی به نام First Touch Control است. با این سیستم، بازیکنان می توانند پاس های ارسالی برای آن ها را بهتر کنترل کنند و به نوعی توپ را با پا نگه دارند و بعد با آن حرکت کنند. این حالت بسته به قدرت، فاصله توپ و شکل ارسال آن، متفاوت عمل می کند و باعث می شود که بازیکن مورد نظر کنترل بهتری روی توپ داشته باشد. تغییر در سیستم دریبل ها و ضربه های آزاد نیز از دیگر قسمت های جالب توجه به حساب می آید. دریبل های بیشتری برای بازی طراحی شده و همین طور اجرا کردن آن ها نیز نیاز به مهارت خاصی دارد که اگر در آنجام آن ها استاد شوید، بازی برای شما هیجان دیگری خواهد داشت. همچنین در ضربه های آزاد نیز می توانید 3 بازیکن را پشت توپ قرار دهید و حتی بازیکنی از تیم خود را در خط دفاعی حریف قرار دهید. بهبود هوش مصنوعی در زمان حمله و دفاع نیز باعث شده که شاهد اشتباهات کمتر بازیکنان در این صحنه ها باشیم. از دیگر المان های جدید اضافه شده به FIFA 13 می توان به بخشی به نام Catalog اشاره کرد که مضامین بسیار جالبی را در اختیار شما قرار می دهد. در هر مسابقه ای که در FIFA 13 انجام می دهید، میزان مشخصی XP بدست می آورید. حتی در زمان قبل ورود به مسابقات نیز، بجای آنکه با بازیکن خود حرکات نمایشی انجام دهید، چالش هایی پیش روی شما می گیرند که انجام دادن آن ها نیز به شما XP مشخصی می دهد. با بدست آوردن این XPها می توانید به قسمت Catalog بروید و برای خود مضامین جدیدی را آزاد و از آن ها استفاده کنید. به طور مثال، می توانید حرکات خوشحالی پس از گل بیشتری از این قسمت بدست بیاورید و در طول بازی از آن ها استفاده کنید. هر چه قدر میزان XP و Level شما در این قسمت بیشتر شوند، آیتم ها و مضامین بهتری را در اختیار خواهید داشت. قسمت Career Mode نیز از بخش های جدید بازی به حساب می آید. در این بخش، حالتی را مشاهده می کنید که در آن می توانید به عنوان مربی در تیم های مختلف فعالیت کنید. در ابتدا، شما کنترل یک تیم معمولی را در اختیار دارید و با قسمت های مختلفی روبرو می شوید که کارهای کلی یک مربی را برای شما شرح می دهد. خرید و فروش بازیکنان، استفاده از ارنج های مختلف برای بازی کردن، ترتیب دادن بازی های تدارکاتی و سایر موارد، از جمله مسائلی هستند که شما به عنوان یک مربی باید در بازی انجام دهید. میزان دستمزد بازیکنان، هزینه انتقال آن ها، جذب بازیکنان مطرح دنیا و بدست آوردن نتایج خوب نیز بخش دیگری از کارهای شما در بازی خواهند بود. اگر عملکرد شما در تیم خوب باشد و بتوانید به مقام های بالا برسید، کم کم تیم های بهتری خواهان شما خواهند شد و حتی پیشنهاد مربی گری در تیم های ملی نیز به شما داده می شود. این قسمت در نوع خودش بسیار هیجان انگیز و جالب است و چالش های بسیار زیادی را پیش روی شما قرار می دهد. در این بخش می توانید بازیکنی که خودتان ساخته اید را نیز به تیم خود دعوت کنید و از او به عنوان یکی از بازیکنانتان استفاده کنید. نتیجه گیری FIFA هنوز آن فرمول برنده خود را در اختیار دارد و FIFA 13 نیز با استفاده از آن توانسته به موفقیت بسیار خوبی دست پیدا کند. این بازی دارای یک گیم پلی سریع و روان به همراه مدهای جدید برای بازی کردن است که باعث می شود بازیکنان لذت بیشتری از این عنوان ببرند. منبع:پردیس گیم

چشم دوستان عزیز

اره راست میگیا....خب شرمنده دفعه بعد یه چیزی میزارم کسی نخونده باشه.

از سال 2011 زمزمه هایی از عرضه سری 7XXX AMD و 6XX NVIDIA به گوش می رسید تا اینکه در تاریخ 9 ژانویه اولین کارت گرافیک از AMD با تأخیر به بازار ارائه شد و گوی سبقت را از رقیب دیرینه خود یعنی NVIDIA ربود. این مدل که Radeon HD 7970 نام دارد، به عنوان قوی ترین کارت گرافیک تک هسته ای دنیا لقب گرفت. بعد از آن مدل 7950 در 31 ژانویه منتشر شد و کم کم مدل های دیگر این شرکت از قبیل 7870 و 7850 هم وارد بازار شدند تا اینکه در 22 مارچ کارت گرافیک قوی NVIDIA با نام GTX 680 وارد بازار شد تا عنوان قوی ترین کارت گرافیک تک هسته ای دنیا را از 7970 پس گرفته و به صدر نشینی 2 ماهه AMD پایان دهد. چندی بعد هم، یعنی 29 آپریل کارت گرافیک 2 هسته ای NVIDIA یعنی GTX 690 به بازار آمد که از دو تراشه GTX 680 بهره می برد، ولی این پایان کار نبود و NVIDIA با ارائه GTX 670 در 10 می که با اختلاف زیادی از مدل همسان خود یعنی 7950 بهتر بود، از رقیبش پیش تر افتاد. حال تنها برگ برنده AMD کارت گرافیک 7990 خواهد بود که از 2 تراشه 7970 بهره می برد، ولی هنوز تاریخ انتشار دقیقی برای آن تعیین نشده است. هر چند که به احتمال زیاد در چند روز آینده شاهد رونمایی از آن خواهیم بود. باید ببینیم که آیا بهترین کارت گرافیک دنیا در دست NVIDIA خواهد ماند یا اینکه AMD با کارت 7990 خود GTX 690 را شکست خواهد داد. قابل ذکر است که تمام کارت های بالا از DirectX 11.1 پشتیبانی می کنند و دارای درگاه PCI-Express 3.0 هستند و مصرف برق، دما و صدای کمتر و کارایی و Overclock پذیری بالاتری نسبت به نسل قبل دارند. حال به بررسی دقیق تری از کارت های مذکور می پردازیم: Radeon HD 7950 این کارت نیز مانند 7970 در خانواده تراشه های 28 نانومتری با اسم رمز Tahiti قرار می گیرد و دارای 3GB حافظه GDDR5 و 1792 عدد پردازنده Shader با فرکانس 800 است و از یک رابط حافظه 384 بیتی بهره می برد. فرکانس حافظه در این قطعه روی 5 GHz تنظیم شده که پهنای باند را به 240 GB/S می رساند. میزان مصرف برق این کارت 180 وات و قیمت آن در هنگام انتشار 450 دلار است و همچنین دارای 4.3 میلیارد ترانزیستور است که در مقایسه با نسل قبلی خودش یعنی 6950 که دارای 2.6 میلیارد ترانزیستور بود، پیشرفت شگرفی داشته است. Radeon HD 7970 این کارت در خانواده تراشه های 28 نانومتری با اسم رمز Tahiti قرار می گیرد و دارای 3GB حافظه GDDR5 و 2048 عدد پردازنده Shader با فرکانس 925 است و از یک رابط حافظه 384 بیتی بهره می برد. فرکانس حافظه در این قطعه روی 5.5 GHz تنظیم شده که پهنای باند را به 264 GB/S می رساند. میزان مصرف برق این کارت 230 وات و قیمت آن در هنگام انتشار 550 دلار است و همچنین دارای 4.3 میلیارد ترانزیستور است که واقعاً رقم درشتی محسوب می شود. شاید یکی از جالب ترین قسمت های این 2 کارت جدید، حافظه 3 گیگابایتی و پهنای باند بسیار بالای این کارت ها باشد که به منظور استفاده از چند مانیتور در حالت Landscape با وضوح تصویر 1920x1080 و یا حتی 2560x1600 در این کارت تعبیه شده که این امر از طریق Eyefinity 2 که در این کارت های جدید قرار گرفته، قابل اجرا است. نکته قابل تأمل دیگر در این کارت، استفاده از نسل جدید Tessellator است که قادر است عملکرد سیستم برای Tessellation را در بعضی مواقع حتی تا 4 برابر همتای نسل قبلی خود یعنی 6970 بهبود بخشد و بازی را روانتر کند که باعث می شود این کارت در بازی هایی که به اصطلاح Full Tessellation هستند، مثل METRO 2033 عملکرد چشمگیری داشته باشد و حتی از رقیب خود یعنی GTX 680 عبور کند. همانطوری که در شکل پایین ملاحظه می فرمایید، هر چقدر فاکتور Tessellation در بازی بیشتر شود، اختلاف این نسل با نسل قبل بیشتر می شود. مثال بارز این امر را در 2 بازی METRO 2033 و Battlefield: Bad Company 2 ملاحظه می فرمایید. هر دو بازی از DX11 بهره می برند، ولی چون METRO 2033 دارای Tessellation سنگین تری است و از انواع تکنیک های DX11 استفاده می کند، پس 7950 حدود 60 درصد بهتر از 6950 است. ولی در Battlefield: Bad Company 2 این اختلاف به 26 درصد کاهش می یابد. البته باید به این موضوع نیز اشاره کرد که این اختلاف زیاد، تنها مربوط به Tessellation و DX11 نیست، بلکه به خاطر پهنای باند زیادی است که METRO 2033 نیاز دارد. حال به سراغ کارت های NVIDIA می رویم که از چند قابلیت جدید پشتیبانی می کنند که به 2 نمونه از آن ها اشاره می کنیم. یکی GPU Boost است که مثل Turbo Boost در پردازنده های Intel فرکانس هسته های کارت را در وقت نیاز بالا می برد. مثلاً کارت گرافیک GTX 680 در حالت معمولی دارای فرکانس 1006 است، ولی هنگام نیاز، فرکانس بالا رفته و به 1058 می رسد و دومی FXAA نام دارد که عمل Anti-Aliasing را بر اساس Shader انجام می دهد که دارای کیفیتی مثل MSAA 8x است، ولی تنها به اندازه MSAA 2x روی سیستم فشار می آورد و با این کار NVIDIA که قدرت Shading بیشتری نسبت به AMD دارد، می تواند از این تکنیک سود بیشتری ببرد. مثلاً در بازی F.3.A.R اگر MSAA 4x را فعال کنیم، مقدار فریم ما به حدود نصف حالت عادی می رسد، ولی اگر از FXAA که کیفیتی برابر و یا حتی بهتر از MSAA 4x دارد، استفاده کنیم، تنها 8 درصد کمتر از حالت عادی فریم خواهیم داشت و یا مثلاً این تکنیک در بازی Max Payne 3 در حالت DX11 بسیار مفید است. بطوری که اگر آن را فعال کنیم، تنها 10 درصد از فریم کم می کند، در حالیکه MSAA 4x فریم را به نصف کاهش می دهد. سیستم جدید دیگری که در این کارت ها موجود است، توانایی تغییر Power این کارت ها است که می تواند کمک زیادی به Overclock بهتر کارت بکند. GTX 680 این کارت در خانواده تراشه های 28 نانومتری با اسم رمز GK104 قرار می گیرد و دارای 2GB حافظه GDDR5 و 1536 عدد پردازنده Shader با فرکانس 1006 در حالت طبیعی و فرکانس 1058 در حالت Boost است و از یک رابط حافظه 256 بیتی بهره می برد. فرکانس حافظه در این قطعه روی 6008MHz تنظیم شده که پهنای باند را به 192.256 GB/S می رساند. میزان مصرف برق این کارت 195 وات و قیمت آن در هنگام انتشار 500 دلار است و همچنین از 3.5 میلیارد ترانزیستور بهره می برد. GTX 690 این کارت در خانواده تراشه های 28 نانومتری با اسم رمز GK104 x2 قرار می گیرد. این کارت از دو تراشه کارت گرافیک GTX 680 بهره می برد و دارای 4GB حافظه GDDR5 و 3072 عدد پردازنده Shader با فرکانس 915 در حالت طبیعی و فرکانس 1019 در حالت Boost است که نسبت به GTX 680 کاهش یافته و از دو رابط حافظه 256 بیتی بهره می برد. فرکانس حافظه در این قطعه روی 6008 MHz تنظیم شده که پهنای باند را به 384.512 GB/S می رساند. میزان مصرف برق این کارت 300 وات و قیمت آن در هنگام انتشار 1000 دلار است و همچنین دارای حدود 7 میلیارد ترانزیستور است. نکته جالب توجه در این کارت، این است که نسبت به کارت نسل قبلی خود یعنی GTX 590 حدود 40 تا 70 درصد قوی تر شده که آمار بسیار قابل توجهی است و نشان از پیشرفت NVIDIA در سیستم های تهویه و خنک کننده کارت است، زیرا فرکانس هسته ها از 607 در 590 به 1019 در 690 رسیده که واقعاً عدد خارق العاده ای است و تنها ضعفی که در کارت های 680 و 690 مشاهده می شود، این است که قدرت Shading این کارت ها بیشتر از پهنای باندشان است و در بازی هایی که خیلی شدید به پهنای باند وابسته اند، ممکن است از کارت های AMD عقب بمانند. GTX 670 این کارت در خانواده تراشه های 28 نانومتری با اسم رمز GK104 قرار می گیرد و دارای 2GB حافظه GDDR5 و 1344 عدد پردازنده Shader با فرکانس 915 در حالت طبیعی و فرکانس 980 در حالت Boost است و از یک رابط حافظه 256 بیتی بهره می برد. فرکانس حافظه در این قطعه روی 6000MHz تنظیم شده که پهنای باند را به 192.2 GB/S می رساند. میزان مصرف برق این کارت 170 وات و قیمت آن در هنگام انتشار 400 دلار است. نکته جالب در مورد این کارت، این است که دارای Bandwidth یا پهنای باندی برابر با GTX 680 است که باعث می شود این کارت عمل تقریباً مشابهی مثل GTX 680 در بازی هایی که نیاز به پهنای باند بالا دارند را داشته باشد. با این خصوصیات و قیمت پایین تر، این کارت را به شکل خاصی برتر شده و در آینده باعث فروش زیاد و محبوبیت آن خواهد شد. همچنین این کارت از همتای AMD خود یعنی 7950 به مقدار قابل توجهی قوی تر است و بر خلاف نسل قبل قابلیت 3-way sli دارد و همچنین دارای 3540 میلیون ترانسیستور و 112 واحد Texture و 32 واحد ROP است. منبع:پردیس گیم.

منبع :رایان گیم

با نقد یکی دیگر از بازی ها خدمتتون رسیدیم آن هم بازی Call of Duty Black Ops II که بی شک یکی از عناوین برتر Call of Duty می باشد در این مقاله تمام جهات بازی مورد بررسی قرار گرفته و می تواند تا حدی مقاله کاملی در رابطه این بازی باشد امیدوارم تا آخر این مطلب با ما همراه باشید سازنده: Treyarch ناشر: Activision سری: Call of Duty نویسنده: David S. Goyer پلتفرم: Microsoft Windows, Xbox 360, PlayStation 3 موتور: IW Engine تاریخ انتشار: November 13, 2012 ژانر: First-person shooter Real-time strategy مود: Single-player Multiplayer Treyarch بازی Call of Duty: Black Ops II را رونمایی کرد! Cod:BOII به عنوان حمله هواپیماهای بدون سرنشین نیز شناخته می شود! استودیو Treyarch از شماره دوم بازی Cod: Black Ops پرده برداری کرد . در این شماره از فن آوری های پیشرفته درون بازی استفاده شده ! که عبارت اند از هواپیماهای بدون سرنشین و ربات. که ممکن است گیمرها را متعجب کند. داستان بازی بین جنگ سرد اول در سال۱۹۸۰ و جنگ سرد دوم در سال ۲۰۲۵ است.Black Ops II خط داستانی متفاوتی دارد و از سلاح های با فن آوری پیشرفته مثل روبات ها و هواپیما های جاسوسی بدون سرنشن و..این بازی علمی تخیلی نیست و Treyarch در یه جلسه گفته که بازی ریشه در حقیقت دارد.با مد جدید Strike Force می توانید تیم رو هدایت کنید و این مد در مرحله ی دوم در سنگاپور به شما امکان می دهد تیمتوتن رو از بالا هدایت کنید (توسط هواپیما ها و سنسور ها ) این کار تا حالا انجام نشده است! با توجه به جدیدترین نشانه های موجود ،Treyarch در زیر فشار زیاد و در کانون توجه قرار گرفته.این استدیو ریسک های بزرگی را انجام داده که می تواند باعث شکست و یا یک فروش بی سابقه برای سری Call Of Duty شود چرا که این بازی بزرگترین فرانچایز در صنعت بازیهای ویدئویی است که سالانه بیشترین فروش را به خود اختصاص می دهد.هر COD جدید رکوردهای فروش بازیها در سال را می شکند. Lamia گفت:”آنچه ما در اینجا ساخته ایم بهترین راز نگه داشته شده در بازیهای رایانه ای است ، زیرا من فکر نمی کنم که آن چیزی بوده باشد که هرکسی انتظار دیدن آن را داشت.ما متوجه شدیم که با داستانی که برای بازی اول ساختیم تنها یک مورد سطحی ایجاد کردیم.ما می خواستیم سبک کار خود را با داستانهای تاریخی به مرحله بعدی کار ببریم.” Lamia میگوید : شما میتوانید یکی از امتیازات بازی را در داستان ان یعنی اینده دور و دومین جنگ سرد در تاریخ را در این بازی بدانید. شما در بخش چمپین بازی میتوانید از یک منطقه به جایی دیگری بروید شما برای رفتن فقط یک انتخاب خواهید داشت از داستان میتوانید بفهمید که شما فقط یک انتخاب خواهید داشت ان هم یا شکست است یا پیروزی. با توجه به تغییراتی که در بازی و گیم پلی رخ داده شما میتوانید یک ماموریت را برگردید و تکرار کنید ان هم به صورت Sandbox. شما توانایی ان را دارید که بازی را به عنوان فرمانده به پایان برسانید .یا نقش یک تیرانداز را داشته باشید که روی زمین دراز کشیده و منتظر است یا یک هواپیمای بدون سرنشین ۴ rotor را هدایت کنید و از بالای سر دشمنان را از پای در بیاورید همچنین سوار بر روباتهای بزرگ شده .نبردها به صورت real-time است و گیم پلی نیز روان هست. قابلیت سویچ کردن و تعویض هم در بازی است شما میتوانید سربازی را انتخاب کنید که وسط خط اتش است و با سرباز دیگر از سوی دیگر به دشمن حمله کرده .قدرت ان را دارید که به عنوان فرمانده دستور حمله هوایی و پرتاب بمب را دهید و با هواپیماهای بدون سرنشین تماس گرفته و تعادل را بین نیروهای خود برقرار سازید. سری Black Ops و Call of Duty های دیگر موفقیت خود را از شبیه بودنشان به یک فیلم و داشتن جلوه های ویژه جذاب دارند؛ برای مثال : در Cod Black Ops شما باید از یک صخره بپرید و از یک بهمن فرار کنید ! این موضوع شما را در استرس شدید و واقعی قرار داده که هرچه سریعتر راه خود را برای زنده ماندن باز کنید. و طرفداران از این هیجان که در دنیای نیمه مدرن بازی قرار داده شده است لذت میبرند” این بازی طبق گفته Mark Lamia دارای بخش سینگل پلیر و زامبی و مولتی پلیر وco-op است .همچنین با ۶۰ فریم در ثانیه انجام می شود و موتور بازی هم از موتور های قیلی بهتراست.رفتن داستان بازی به سال ۲۰۲۵ : این حق cod هستش و این تغیر زمان باعث تغیر در روند بازی می شود. اهداف تهاجمی، چالش های دشواری را حتی برای یک تیم با تجربه رقم می زند که چنین موقعیت هایی را فقط یک سازنده ی بازی Call of Duty برایتان رقم میزند. هر شماره ی جدیدی از بازی که منتشر میشود با آزمون پیشی گرفتن از شماره ی قبلی خود مواجه می شود و شرکت Treyarch نیز مطمئناً به دنبال چنین چیزی می باشد. از همان لحظه ی اولی که من دمو را مشاهده کردم، اهداف Treyarch مشخص بودند: آن ها در حال بالا بردن تنش در بازی هستند. اولین صحنه ای که من از بازی Black Ops 2 در حین نبرد دیدم یک ماشین زره ای بود که رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا را اسکورت می کرد. کاروان موتوری همراه آنان زیر فشار سنگینی وارد لُس آنجلس شدند. به سمت مرکز شهر که نگاه کردم، آسمان پوشیده از هواپیماهای بی سرنشین آمریکایی بود که حملات سایبریشان متوجه ما شده بود. با وجود اشتیاق بالای تیم سازنده برای داستان سرایی، آن ها تایید کردند بخش جند نفره بازی، مورد توجه گروه زیادی از طرفداران می باشد. و زمانی که تمرکزمان بر روی بخش تک نفره بازی بود، ما نگران انتظارات دیگران بودیم. بخش چندنفره به طور اختصاصی در ۲۰۲۵ بازه ی زمانی اتفاق میافتد. رسانه ی جمعی (نحوه برقراری ارتباط) به منظور آسان کردن برقرای ارتباط افراد در بازی و به اشتراک گذاری دستاوردها و امتیازها نیز در چهارچوب بازی گنجانده خواهد شد.. حضور زامبی ها در بازی مطمئناً وجود خواهد داشت – و یا وجود داشتن مودهای مختلف بیشتری نسبت به بازی های قبلی- این دمو با رعایت کردن تمامی مشخصه های بازی، خود را به طور شایسته ای یک بازی مناسب معرفی کرده و رو به جلو در حال حرکت است. آزمون اصلی در پاییز امسال خواهد بود، جاییکه بازی باید با رسیدن به استانداردهای خود تمام مرزها و محدویت ها رو برداشته و خود واقعیش را آشکار کند. آنتونی گفت: ما می خواستیم روشهایی را که با آن روایت داستان را در ندای وظیفه پیاده سازی می کنیم باز نویسی کنیم، همراه داشتن دیوید از ابتدای این کار به من برای انجام آن اطمینان خاطر داد. در کنار قهرمانان داستان، نویسندگان بازی شخصیت جدید و بیادماندنی بدذاتی را در Mendenez خلق کردند. آنتونی می گوید که شما می بینید که این هیولا چگونه در طول جنگ سرد اول خلق می شود و سپس چیزهای بیشتری در مورد شرارت او می آموزید و حتی تا حد همدردی کردن با او پیش می روید. در سال ۲۰۲۵ هم خواهید دید که این هیولا قادر به انجام چه کارهایست. آنتونی گفت: “به Raul Mendenez در Black Ops II خوش آمدید” چیزی که در این بازی بیشتر اهمیت خواهد داشت انتخاب گیمر است. شما می توانید تصمیم بگیرید که کدام قهرمانان و دشمنان زنده بمانند یا بمیرند. بر اساس انتخاب های شما، ممکن است به ماموریتهای خاصی هدایت شوید، اما نتیجه آنها، ماموریتهای جدیدی را که برای شما در دسترس خواهد بود تغییر می دهد. انتخابهای شما بعنوان سرباز مسیر تحول جغرافیای سیاسی را تحت تاثیر قرار می دهد. این فقط یک داستان خطی با مراحل خطی نیست. داستان در مسیرهای متفاوتی منشعب می شود و با نتایج متفاوتی هم قابل بازی کردن مجدد خواهد بود. Multi Player avid Vonderhaar طراح و سازنده بخش چند نفر میگوید : تیم ما میخواد یک جنگ آنلاین را برای بازیکنان با دیگر بازیکنان طراحی کند.جزئیاتی در مورد این بخش وحود دارد که میگوید شما باید اینده را با توجه به حوادث نجات دهید.و حالت مبارزه با زامبی ها هم وجود خواهد داشت .

دوشت عزیز کاش میتونستم کمکت کنم :( ولی میخواستم بگم این عکس justin از رو پاک کن اخ این چیهه؟؟ 8-X

منبع:رایان گیم

برای نمایش بزرگتر تصاویر بر روی آن ها کلیک کنید

رفیق موضوغ رو اضافه کردم تا همون اول بدونن که این بازی در کشور های زیادی مننوع فروش بوده.صرفا جهت اطلاع B)

چشم اقای عزیز :)

منبع :پردیس گیم

در جدیدترین پیش نمایش های منتشر شده از بازی Dead Space 3 خیلی ها متوجه شدند که این بازی چیزهایی را از دو نسخه قبلی در خودش دارد. محیط های برفی و فضای بیکرانی که در این بازی با آن ها روبرو هستید، اولین چیزی است که نظر شما را به خودش جلب می کند. حالت Co-op بازی هم که قبلاً معرفی شده بود و حرف و حدیث های زیادی را به خودش اختصاص داده بود. اما همین موارد باعث شده که خیلی ها ماجراجویی جدید آیزک کلارک (Isaac Clark) را همانند برخی مراحل Black Ops II بدانند که ابتدا از اتاق های کنفرانس NATO شروع می شود! در این نسخه دشمنان سریع تر به شما حمله می کنند و فرصت کمتری برای قطع کردن دست و پای آن ها خواهید داشت، اما برخی از آن ها هم آنقدر آرام حرکت می کنند که می توانید با حوصله روی آن ها تمرکز کنید. همچنین باید به این موضوع اشاره کرد که آن ها همانند نسخه های قبلی ترسناک هستند و حتی محیط Tau Volantis هم به شکلی طراحی شده که دارای هیولاهای جدید و ترسناک تری باشد. در DS3 فرصت های بیشتری در اختیار خواهید داشت تا بتوانید از قابلیت های جدید بازی استفاده کنید. همچنین محیط های بیشتری برای جستجو وجود دارند که البته رفتن به سمت آن ها برای شما دردسر ساز خواهد شد. می توانید به راحتی درهای قفل را باز کرده و از آن ها عبور کنید. تمام این کارها را با Telekinesis که در اختیار دارید، انجام خواهید داد. در نسخه های قبلی هم قابلیت های زیادی در اختیار داشتید، اما به راحتی می شد آن ها را نادیده گرفت و بازی را ادامه داد. اما در این نسخه نه تنها حتماً باید از آن ها استفاده کنید، بلکه باید آن ها را تقویت کنید. همچنین باید مدت زمان بیشتری را هم در تقویت سلاح ها و مهمات خود سپری کنید. زمانی که به معماهای جاذبه صفر بازی می رسید، این توانایی ها بسیار مهم خواهند شد و باید از تمام آن ها استفاده کنید تا بتوانید معماها را حل کنید. محیط ها به شکلی طراحی شده اند که بازیکنان در فواصل کم با Set-Pieceهای مختلف غافلگیر نمی شوند و همان تجربه دقیقه به دقیقه نسخه های قبل در بازی وجود دارد و در مکان خاصی به یکباره سورپرایز خواهید شد. این موضوع باعث شده که صحنه ها تأثیرگذار از کار دربیایند. معماها نیز شامل قسمت های کوچک نخواهد شد و باید برای حل کردن آن ها دست به کارهای مختلفی بزنید. در بسیاری از اتاق ها یک ژنراتور وجود دارد که برق تولید می کند. می توانید آن را از کار بیندازید تا برخی از درها باز شوند و در برخی مبارزه ها برتری داشته باشید. این کار را هم می توانید با Telekinetic انجام دهید. استودیوی Visceral همیشه به این موضوع اشاره می کنند که این قسمت ها بسیار عالی از کار درآمده اند، اما تا زمانی که کسی با چشم های خودش آن ها را مشاهده نکرده باشد، نمی تواند این موضوع را درک کند. بیشتر قسمت های بازی به شکلی طراحی شده که همان فضای نسخه های قبلی را داشته باشد، اما حضور در یک سیاره یخ زده و هوای آن شما را منجمد می کند. بخش Co-op بازی از جمله قسمت هایی است که خیلی ها نظر خوبی روی آن ندارند و به نظر آن ها این قسمت باعث می شود که از حالت ترسناک بازی کاسته شود و بیشتر به حالت اکشن بازی افزوده شود. زمانی که بازی Dead Space 3 را بازی می کنید، متوجه می شوید تاکتیک هایی که در نسخه های قبلی از آن ها استفاده می کردید، در این بازی نیز کارساز خواهند بود. بازی دارای المان های جدیدی در گیم پلی است که روند بازی را جذاب کرده و هم فاکتورهای موفق در نسخه های قبلی را حفظ کرده تا بازیکنان قدیمی احساس متفاوتی نسبت به این نسخه نداشته باشند.

Konami و سری بازی های PES نامی که هر سال بازیکنان بسیار زیادی را به سمت خود می کشاند تا اوقات فراغت آن ها را پر کند. PES 2013 نیز آمده تا دوستدارانش را در طول یک سال پیش رو، وارد مسابقات، کل کل ها و برد و باخت های متعدد کند. اما آیا این نسخه از سری PES توانسته برای یک بازی سال 2012-2013 موفق ظاهر شود یا خیر؟ گرافیک در قسمت گرافیک بازی PES 2013 تغییر قابل ملاحظه ای با نسخه قبلی نداشته و حتی می توان گفت که گرافیک بازی دقیقاً همان چیزی است که در نسخه سال گذشته مشاهده کرده بودیم. طراحی بازیکنان و مخصوصاً ستاره ها تفاوتی با نسخه قبلی نمی کند و این موضوع در طراحی استادیوم ها نیز دیده می شود. در زمان صحنه های آهسته، بازی دارای افکت بلور نه چندان جالبی می شود. انیمیشن های بازیکنان همچنان روان به نظر نمی رسند و این موضوع تأثیر زیادی روی گیم پلی بازی گذاشته است. طراحی صورت بازیکنان مطرح فوتبال همانند نسخه های قبلی خوب انجام شده و شاید تنها بخش مثبت گرافیک بازی همین باشد. در کل، بازی PES 2013 از نظر گرافیک، بازی ای نیست که بتواند نسبت به نسخه قبلی نظر شما را آن طور که باید و شاید به خودش جلب کند. موسیقی/صداگذاری در قسمت گزارشگری، بازی دارای پیشرفت های بسیار خوبی بوده و اضافه شدن گزارشگرهای جدید توانسته این قسمت را جذاب تر از نسخه های قبل کند. اما همچنان گزارشگرها نمی توانند هیجان لازم را در زمان مسابقه ها به وجود بیاورند و در لحظه های حساس می توانستند نمایش های بهتری از خود نشان دهند و صحنه ها را با حالت های هیجان انگیز و جذاب تری گزارش کنند. گزارشگرها اطلاعات نسبتاً خوبی را به شما خواهند داد که بیشتر آن ها قبل از شروع بازی روی صفحه نوشته می شوند و در زمان بازی نیز سعی می کنند با صحبت ها و تفسیرهای مختلف روند بازی را جالب تر کنند. موسیقی های لایسنس شده بسیار خوبی برای PES 2013 انتخاب شده که تنوع و ریتم بسیار خوبی دارند. گیم پلی انتظارها از یک بازی فوتبال بسیار بالا است و علاقه مندان این عنوان ها دوست دارند که نسخه های جدید شاهد تغییرات خوبی حداقل در قسمت گیم پلی باشند. PES در سال هایی نه چندان دور در قسمت گیم پلی بی رقیب بود و آنچنان با گیم پلی زیبایش بازیکنان را جادو می کرد که کسی نمی توانست به راحتی از آن دل بکند. اما این روند در سال های گذشته رفته رفته حالت نزولی به خودش گرفت و باعث شد که علاقه مندان به این سری از این قسمت دل خوشی نداشته باشند. هر سال شاهد هستیم که وعده های زیادی برای بهبود گیم پلی داده می شود، اما در نهایت هیچ تفاوتی دیده و حس نمی شود. از نظر تکنیکی و روند گیم پلی این عنوان همچنان نمی تواند خودش را به سری FIFA نزدیک کند و شاید این موضوع آزار دهنده ترین قسمت آن باشد. از معدود تغییراتی که در گیم پلی بازی صورت گرفته، بهبود یافتن نسبی قدرت دفاع کردن بازیکنان است، چون در این نسخه اشتباهات دفاعی کمتری را مشاهده خواهید کرد. اما برای جبران این مشکل، بازی برای شما حرکات بسیار سختی را در نظر گرفته که شاید انجام دادن آن ها برای بسیاری از بازیکنان کار آسانی نباشد و بجای اینکه آن ها احساس کنند که این قسمت بهتر شده، با چالش های بیشتری روبرو می شوند و وقت آن ها را بسیار خواهد گرفت. هنوز هم بهترین راه دفاع کردن نگه داشتن دکمه و نزدیک شدن به بازیکن حریف و تکل کردن است! با تغییرات به وجود آمده باز هم سیستم های قدیمی بهتر جوابگو هستند. سرعت بازی همچنان زیاد نیست و نوع انیمیشن بازیکنان و حرکاتی که انجام می دهند، به شکلی است که احساس سرعت در بازی به وجود نمی آید. تیم PES باید در این قسمت تغییرات بهتری را به وجود می آورد و انیمیشن ها و روند بازی را سریع تر می کرد تا هیجان یک بازی فوتبال به خوبی در آن حس شود. در سیستم دریبل ها و سایر قسمت های بازی نیز با چالش خاصی روبرو نخواهید شد و همانند نسخه های قبلی با استانداردهای یکسانی مواجه خواهید شد. اما با نگه داشتن دکمه RT (در نسخه Xbox 360) می توانید جهت حرکت بازیکن و توپ را مشاهده کنید. این کار می تواند شما را از جهت ارسال توپ آگاه سازد، اما آیا این تغییری است که در این بازی باید به وجود بیاید؟ مسلماً کسانی که PES بازی می کنند، می توانند جهت حرکت توپ و بازیکنان را به خوبی تشخیص دهند! اضافه شدن تیم های جدید و لایسنس شدن آن ها و باشگاه های بیشتر یکی از معدود قسمت هایی است که در این بازی واقعاً به چشم می آید. لایسنس شدن باشگاه های معروف و استفاده از نام های درست باعث شده که دیگر شاهد مشکل نسخه های قبلی نباشید و حس بهتری در زمان بازی کردن داشته باشید. داوری نیز روند بهتری به خودش گرفته و در مقایسه با نسخه قبل که بسیاری از برخوردها را خطا اعلام می کرد، نمایش بهتری دارد و بازی سرعت بیشتری به خودش گرفته و پی در پی با سوت داور قطع نمی شود. از مشکلات دیگری که در گیم پلی بازی دیده می شود، وجود باگ هایی است که بازی را واقعاً از هیجان می اندازد. درست است که همیشه این مشکلات برطرف می شوند، اما دیدن آن ها در نسخه های جدیدتر جای تعجب دارد. نبود مدهای جدید برای بازی کردن نیز از قسمت هایی آزار دهنده PES 2013 است. حتی در نسخه سال پیش نیز این موضوع وجود داشت و امیدوار بودیم که در این نسخه شاهد اضافه شدن مدهای جدید به قسمت های تک نفره و چندنفره باشیم. اما در این نسخه نیز خبری از این تغییر نیست و باید به این موضوع اشاره کنیم که قسمت های تک نفره و چندنفره بازی دیگر المان هیجان انگیزی را در بر ندارند و همیشه با مدها و حالت یکسانی روبرو هستید که در نسخه های قبلی نیز وجود داشت. تنها قسمت جالب بازی این است که در این نسخه تیم های حاضر در جام باشگاه های اروپا نیز حضور دارند! قسمت پرطرفدار این سری از بازی ها که Master League نام دارد نیز تغییری را شاهد نبوده و باز هم با همان حالت قدیمی روبرو است. نتیجه گیری بازی PES 2013 بیشتر از آنکه پیشرفت را در خودش شاهد باشد، پسرفت و درجا زدن را پیش روی شما قرار می دهد. نبود مدهای جدید برای بازی کردن، تغییرات نه چندان جالب توجه در گیم پلی و گرافیک یکسان با نسخه قبل باعث می شود که این بازی با نسخه سال گذشته تنها در نام متفاوت باشند. بازی Pro Evolution Soccer 2013 بر خلاف نامش که بیانگر یک فوتبال انقلابی و برتر در سال 2013 است، چیزی خاصی را در خودش نمایش نداده منبع:پردیس گیم

اخه اینا واسه جنگ و ازین حرفا هستن اخه حالت خوبه؟؟؟

تازه ترین تریلرهای منتشر شده از بازی Dishonored باز هم قمست های جالبی از این بازی به نمایش درآمدند. کاملاً مشخص است که در آن آزادی عمل زیادی خواهید داشت و بازی همیشه می تواند شما را سورپرایز کند. راه های مختلفی برای رسیدن به هدف وجود دارند که باعث می شوند روند بازی جالب و هیجان انگیز شوند. روند Dishonored به شکلی است که تمام بازیکنان یک تجربه منحصر به فرد را بدست می آورند و شکل بازی کردن هر بازیکن با دیگری متفاوت خواهد بود. همین موضوع باعث می شود که در هر بار بازی کردن این عنوان، دست به کارهای جدیدی بزنید و بازی حالت یکنواخت و خطی پیدا نکند. گیم پلی Dishonored به شکلی طراحی شده که در لحظه باید تصمیم بگیرید که دست به چه کاری بزنید و به شما اجازه داده نمی شود که بازی را برای خود پیش بینی کنید. چرا که محیط های باز و راه های گوناگونی که در بازی وجود دارند، این اجازه را به شما نمی دهند. ممکن است در یک لحظه کار خاصی انجام دهید و بمیرید و دوباره همان کار را به شکل دیگری انجام دهید و زنده بمانید. در دموی به نمایش درآمده، دقیقاً می شد به این موضوع پی برد. در کنار اینکه به قدرت های نادری دسترسی دارید، بازی به شما اجازه می دهد که به هر شکل که خواستید از این قدرت ها استفاده کنید، اما همیشه راهی وجود دارد که بهترین راه است و پیدا کردن آن چندان کار سختی نخواهد بود. در مأموریت های مختلفی که انجام می دهید، انتخاب های متعددی را انجام می دهید و تصمیم می گیرید که به چه شکل بازی را ادامه بدهید. کارهای مختلفی را در هر مرحله باید انجام دهید که با استفاده از قدرت های بی نظیر شخصیت بازی انجام می شوند. برخی از آن ها با کنترل ذهن افراد انجام می شوند و حتی مراحلی وجود دارند که بدون انجام دادن این کار نمی توان آن ها را پشت سر گذاشت. در جدیدترین قسمت های به نمایش درآمده، شخصیت اصلی بازی باید خودش را با لباسی مبدل به هدف نزدیک می کرد. اما برای رسیدن به هدف راه های زیادی وجود دارند و اگر قدرت تخیل و فکر کردن بالایی دارید، با کمی بررسی محیط می توانید راه های مختلفی پیدا کنید. می توانید با قدرت هایی که در اختیار دارید، لشکری از موش ها را فرابخوانید تا هدف را تکه پاره کنند یا می توانید او را با ماهی از بین ببرید! اگر کمی خلاقیت داشته باشید، می توانید با استفاده از قدرت هایی که در اختیار دارید، کارهای بسیار جالبی انجام دهید که شاید کمتر کسی به فکر انجام دادن آن ها بیفتد. تنها برای این بخش راه های مختلفی طراحی شده و با هر بار بازی کردن می توانید یکی از آن ها را امتحان کنید. حتی می توانید مأموریت ها را به صورت مخفی-کاری پشت سر بگذارید و به شکلی در بازی حرکت کنید که نگهبان ها شما را مشاهده نکنند. یا حتی می توانید خود را به قسمت های مختلف Teleport کنید. در این دمو، شخصیت اصلی خودش را مخفیانه به قسمت های مختلف می رساند و به جایی می رسد که در آن می تواند از ماسک مخصوصش استفاده کند. اما در همین لحظه توجه برخی نگهبان ها به سمت او جلب می شود و از او درخواست می کنند که برگه هایی را نشان دهد. با کمی گردش در اطراف می توانید این برگه ها را پیدا کنید که روی زمین افتاده اند. پس از آن می توانید بار دیگر به بررسی محیط بپردازید تا بتوانید راهی تازه برای انجام مأموریت خود بدست بیاورید. مرحله به نمایش درآمده از Dishonored بسیار جالب بود و در کنار هدف اصلی ای که به شما داده می شود، کارهای جانبی بسیار زیادی نیز می توانید انجام دهید. می توانید در یک دوئل شرکت کنید و شانس خود را در این کار امتحان کنید. در این مرحله مهمانی بزرگی بر پا شده که شما با لباس مبدل در آن حضور دارید و در بیشتر موارد باید با سایر مهمانان صحبت کنید تا بتوانید سرنخ های بیشتری بدست بیاورید و اطلاعات بیشتری درباره مأموریت خود کسب کنید. می توانید نیروهای امنیتی را به دنبال نخود سیاه بفرستید که برای این کار باید با صحبت کردن با افراد داخل مهمانی دلیلی پیدا کنید که نیروهای امنیتی را به قسمت دیگری بفرستید. قرار داشتن چنین المان هایی باعث می شود که روند بازی برای شما هیجان انگیزتر و چالش برانگیز باشد، چرا که بازی شما را باید روند کاملاً اکشن روبرو نمی کند و کاری می کند که بیشتر فکر کنید تا اینکه دشمنان را از بین ببرید. خیلی ها با تجربه این مرحله، بیش از پیش نسبت به Dishonored هیجان زده شدند. این قسمت از بازی حتی از نمایش های E3 این عنوان نیز بهتر بود و چیزهای بسیار جدیدی از آن به نمایش درآمدند.منبع:پردیس گیم منبع :پردیس گیم

اره واقعا گوشی خوبی هست و موفق هم میشه.

نقد و بررسی گوشی قدرتمند و جدید LG Optimus G احتمالاً از مدت‌ها قبل در مورد گوشی قدرتمند LG به نام Optimus G مقالات و اخبار مختلفی مطالعه کرده‌اید و حالا زمان آن فرارسیده که در کره‌ی جنوبی شاهد عرضه‌ی این گوشی باشیم. ۴ هسته‌ی قدرمتند Krait یا به عبارت دیگر چیپ‌ست Snapdragon S4 Pro محصول کمپانی Qualcomm در این گوشی به کار رفته تا قدرت پردازشی فوق‌العاده بالایی داشته باشد. پیش از این گوشی‌های ۲ هسته‌ای زیادی با هسته‌های Krait در بازار دیده بودیم، این مدل‌ها با گوشی‌های چهار هسته‌ای که از هسته‌های Cortex-A9 استفاده می‌کردند، رقابت جالبی داشتند. اما ۴ هسته‌ی Krait توان پردازشی بسیار بالایی دارد و به سختی می‌توان گوشی‌های موجود را با محصول جدید LG مقایسه کرد. اما صفحه نمایش و سایر امکانات آن هم در خور توجه است و به بررسی کلی آن می‌پردازیم. در صورت علاقه به وب‌سایت منبع مراجعه کنید و جزئیات را به دقت مطالعه بفرمائید. مشخصات اصلی Optimus G اتصال اینترنتی: نسل دو، سه و چهار یا LTE پشتیبانی می‌شود ابعاد: ۱۳۱٫۹ در ۶۸٫۹ در ۸٫۴۵ میلی متر وزن: ۱۴۵ گرم صفحه نمایش: ۴٫۷ اینچ، True HD IPS Plus با رزولوشن ۱۲۸۰ در ۷۶۸، لمسی خازنی، شیشه‌ی محافظ Gorilla Glass، چگالی پیکسل صفحه نمایش ۳۱۸ پیکسل در اینچ (ppi) است. چیپ‌ست: Snapdragon S4 Pro پردازنده‌ی گرافیکی: Adreno 320 CPU: چهار هسته‌ی Krait با سرعت کلاک ۱٫۵ گیگاهرتز حافظه‌ی رم: ۲ گیگابایت سیستم عامل: اندروئید ۴٫۰٫۴ (بستنی حصیری) فضای ذخیره‌سازی (مموری): ۳۲ گیگابایت دوربین:دوربین اصلی ۸ و ۱۳ مگاپیکسل با فوکوس خودکار، عکاسی زمانی و شاتر هوشمند و دوربین جلو ۱٫۳ مگاپیکسل. دوربین فیلم‌برداری: Full-HD با سرعت ۳۰ فریم بر ثانیه و فلش LED اتصالات: Wi-Fi a/b/g/n، Wi-Fi Hotspot، A-GPS، خروجی ۳٫۵ میلی‌متری هدفون، NFC، microUSB MHL نسخه ۲٫۰ باتری: ۲۱۰۰ میلی آمپر ساعتی سایر امکانات: شتاب‌سنج داخلی، Optimus U، نمایش‌گر چند لمسی (مالتی تاچ)، حسگر ژیروسکوپ و مجاورت، قابلیت QSlide، اسلات کارت microSD تا ۳۲ گیگابایت، تکنولوژی Dolby mobile برای بهبود کیفیت صدا بررسی بدنه و ظاهر گوشی جلو و پشت گوشی از شیشه پوشیده شده و سطح کناری از پلاستیکی ساخته شده که طی فرآیند خاصی با به کار گیری لیزر ۶ محوره، بسیار با کیفیت و بادوام تولید شده است. البته سطح پشت گوشی اثر انگشت را جذب می‌کند و از این مسأله چندان راضی نیستیم. از نظر مقدار بازتاب نور خورشید هم صفحه نمایش در حد iPhone 4 است اما در کل مشکل خاصی با آن نداریم. زاویه دید صفحه نمایش IPS بسیار خوب است، از کناره که به آن نگاه می‌کنیم، بسیار عالی به نظر می‌رسد اما از زاویه‌ی ۴۵ درجه دچار جابجایی رنگ می‌شود و کنتراست (تضاد) آن کاهش می‌یابد. سیستم عامل درست است که از نسخه‌ی جدید اندروئید (Jelly Bean) و پروژه‌ی کَره (Project Butter) استفاده نشده، اما با وجود قدرت پردازشی بسیار بالا، کار با گوشی بسیار نرم و سریع است. اگر سیستم عامل به روز شود و شتاب‌دهی گرافیکی به صورت کامل فعال شود، سرعت پاسخگویی سیستم عامل باز هم سریع‌تر خواهد شد. دوربین عکاسی با لنز ۵ المانی و حسگر ۱۳ مگاپیکسلی که اندازه‌ی آن ۱/۳٫۲ اینچ است، در نور کم خیلی جالب نبود اما در محیطی که نور آن عادی باشد، کیفیت عکس‌ها خوب بود. توجه کنید که دوربین‌های عکاسی معمولی (مثلاً مدل‌های ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار تومانی) حسگر ۱/۲٫۳ اینچی دارند و به مراتب از بهترین دوربین‌های گوشی‌ها بهتر عمل می‌کنند. به دو نمونه از عکس‌های این گوشی توجه کنید: اندازه ی اصلی ۵ مگابایت، برای بزرگنمایی کلیک کنید اندازه ی اصلی ۵ مگابایت، برای بزرگنمایی کلیک کنید مدلی که با دوربین ۸ مگاپیکسل و لنز ۴ المانی عرضه می‌شود، کیفیت کمتری و سنسور کوچک‌تری دارد. نمونه کیفیت فیل‌برداری گوشی را در YouTube ببینید. عکس‌ها تگ‌گذاری مکانی (geotagging) می‌شوند، لرزش‌گیر نیز از قابلیت‌های معمولی دوربین است که این گوشی نیز از آن برخوردار است. تست‌ها و بنچ‌مارک‌ها اولین تست Benchmark Pi است، زمان کمتر یعنی سرعت بیشتر: دومین تست Linpack است، در این بنچ‌مارک تمام هسته‌ها به خوبی مورد استفاده قرار می‌گیرد و نتیجه برتری عجیب Optimus G است: تست همه‌جانبه‌ی بعدی Quadrant است، در این همه چیز از حافظه گرفته تا قدرت پردازنده‌ی گرافیکی مورد بررسی قرار می‌گیرد و در نهایت امتیازات به صورت زیر است: http://www.gooyait.com/uploads/11170.png تست پردازنده‌ی گرافیکی یا GLBenchmark در حالت offscreen که خروجی تمام مدل‌ها با یک رزولوشن است و سرعت اجرا مقایسه می‌شود نیز نتیجه‌ای به صورت زیر دارد و برتری پردازنده‌ی گرافیکی Adreno 320 مشخص است: http://www.gooyait.com/uploads/12144.png باتری باتری ۲۱۰۰ میلی آمپر ساعتی در این گوشی به کار رفته و بر اساس صفحه‌ی مشخصات می‌توان تا ۱۵ ساعت با آن مکالمه کرد. البته اطلاعات این صفحه قطعی نبوده و در عمل باید آن را تست کرد. بررسی دیگری نیز توسط Anandtech صورت گرفته که در صورت علاقه می‌توانید مطالعه کنید. منبع: gsmarena

بازی Sleeping Dog که از خاکستر True Crime : Hong Kong برخواست با حضور خود در سبک Open World که مورد علاقه ی بسیاری از بازی بازهاست به دنبال رقابتی نفس گیر با عناوین مطرح این سبک دارد . البته این بازی از تعداد زیادی بازی دیگر به نوعی کپی شده است و با کنار هم قرار دادن عناصر محبوب آن‌ها در کنار یکدیگر ، عنوانی درخور توجه شده است . به گزارش پایگاه خبری برسام، و به نقل از پی سی گیمز، بازیی که در ابتدا قرار بود Activision آن را منتشر کند تا مرز سقوط رفت ، Square Enix آن را خرید و پس از مدتی با انتشار تصاویر و تریلرها و همچنین تغییر نام آن ، همه را غافلگیر کرد . بازی توسط استودیوی United Front Games که از اعضای سابق استودیوهای بزرگی همچون EA Black Box , Rockstar Vancouver , Radical Entertainment و Volition ساخته شده است . نام بازی : Sleeping Dogs سازنده : United Front Games ناشر : Square Enix سبک : Open World درجه سنی : + ۱۸ پلتفرم : PC , PS3 , Xbox 360 داستان بازی Wei Shen که متولد هنگ کنک و بزرگ شده ی ایالات متحده است پس از سال‌ها به زادگاهش برگشته تا در پی انتقام باشد . او که افسر پلیس بوده به محض ورود به هنگ کنک داوطلب نفوذ در باند بزرگ Sun On Yee می‌شود تا هم انتقامش را گرفته و هم آن را از درون نابود سازد . در این راه ابتدا از طریق یکی از دوستان قدیمی‌خود Jakie Mah که به عنوان یکی از اعضای این باند است وارد می‌شود و پس از انجام ماموریت‌های مختلف خود را به سطوح بالاتر می‌رساند . او با استفاده از راهنمایی‌های Thomas Pendrew که افسر مافوقش هست مراحل بازی را پشت سر میگذارد تا جایی که به رئیس این باند یعنی Uncle Po نزدیک و به یکی از افراد مورد اعتمادش تبدیل می شود گیم پلی بازی‌های Open World معمولا دارای گیم پلی متفاوت و بزرگ تری نسبت به سایر سبک‌ها می‌باشند که بیان کردن تمام نکات موجود در آن کاری دشوار است . به همین منظور به تعدادی از مسائل مهم موجود در آن می‌پردازیم . در بازی Sleeping Dogs‌شاهد ۲ نوع ماموریت می‌باشیم که مانند دیگر عناوین به دو دسته ی ماموریت‌های اصلی و فرعی تقسیم بندی می‌شوند . ماموریت‌های اصلی هم در کل به دو گروه ماموریت‌های پلیسی و ماموریت‌های تبهکارانه تقسیم می‌شوند . از آن جایی که Wei به عنوان پلیس مخفی فعالیت می‌کند باید نظر هر دو گروه را به خود جلب کند و باید این دو حالت را به موازات یکدیگر به سرانجام برساند . اما ماموریت‌های فرعی که تعدادشان واقعا زیاد هست شامل کمک به مردم ،‌ تعقیب و گریز ، باج گرفتن از تجار ، دزدیدن ماشین و … می‌باشند . با انجام هریک از ماموریت‌ها Level شخصیت افزایش پیدا می‌کند که با افزایش هر درجه ی آن شاهد ارتقاء‌هایی در شخصیت خواهیم بود . این ارتقاء‌ها که شامل حرکات جدید رزمی‌و یا کنترل بهتر اتومبیل و دقت در تیراندازی می‌باشد در طول بازی تاثیر اندکی دارند چرا که بدون آن هم قابلیت انجام کارهای مختلف را خواهید داشت . البته با انجام ماموریت‌های فرعی چهره ی خود را بین مردم شهر محبوب تر خواهید کرد که با استفاده از این محبوبیت میتوانید در خرید از مغازه‌های بسیار زیادی که در شهر وجود دارد تخفیف بگیرید . ماموریت‌های بازی اکثرا با استفاده از حرکات رزمی و سلاح سرد به پیش می رود که یکی از دلایل جذاب بودن بازی هم می باشد . البته مراحل تعقیب و گریز ، جاسوسی و البته درگیری‌هایی با سلاح گرم هم باعث متنوع شدن مراحل شده و آن را از حالت یکنواخت بودن بیرون آورده است . تعقیب و گریزهایی هم که با پای پیاده صورت میگیرد جذابت خاصی دارد طوری که با اسفاده از عناصر مختلف ورزش پارکور شاهد حرکات جالب و مهیجی در این قسمت می باشیم . این بخش شاید به خوبی حرکات Assassin’s Creed نباشد ولی در بین عناوین دیگر بسیار عالی کار کرده است . نقشه ی بازی بسیار بزرگ و با جزئیات بالایی طراحی شده است . هنگ کنگ به قسمت‌های مختلف تقسیم شده که هریک دارای خصوصیات منحصر به فردی می باشد . قسمت‌هایی که مردم عادی زندگی میکنند دارای ساختمان‌ها و مغازه‌های معمولی و دستفروش‌های بسیار و حتی اتومبیل‌های ارزان قیمت تر می باشد ولی بالعکس در بخش دیگر شهر شاهد اتومبیل‌های اسپرت ، مناز ویلایی ، آسمان خراش‌های بلند و مغازه‌هایی بزرگ و مجلل می باشیم . قسمت‌هایی از شهر هم مانند بنادر و یا مناصق صنعتی شاهد کارگران و کامیون‌های باری هستیم . در گوشه گوشه ی شهر شاهد معابدی کوچک هستیم که با رفتن و عبادت کردن در تعداد خاصی از آن‌ها میزان سلامتی Wei افزایش پیدا کرده و آپگرید می شود . HUD بازی هم جمع و جور و کارآمد ساخته شده است . در گوشه ی سمت چپ شاهد یک نقشه ی کوچک که مغازه‌ها ، مراحل باصلی و فرعی بازی و … را می شود دیده می شود که کارآمدی خوبی درد . در کنار این نقشه ی کوچک میزان سلامتی و میزان Face XP هم قرار داده شده است . در صورت برداشتن سلاح سرد و یا اسلحه در سمت راست و بالای تصویر می توانید سلاح مورد نظرتان را ببینید . بهترین قسمت این بخش هم گوشی همراه Wei می باشد که در مقایسه با GTA IV کارایی بسیار بالاتری دارد . با استفاده از این گوشی می توانید با دوستانتان تماس بگیرید و یا به آن‌ها پیام دهید . گزارش‌های خود را بخوانید و حتی عکس بگیرید و به اشتراک بگذارید . کنترل در بازی هم از عناصر خوب آن به شمار می رود . حرکات رزمی را می توانید به راحتی انجام دهید و با استفاده از ترکیبی از دکمه‌ها حرکات جدید خلق کنید . می توانید با دفاع به موقع ، یک حرکت ماهرانه ی زیبا را انجام دهید و دشمن را از پای درآورید . کنترل وسایل نقلیه هم خوب از کار درآمده که علت آن را می توان در حضور افرادی که از استودیوی EA Black Box به این بازی آمده اند دانست . کنترل وسایل نقلیه به صورت Arcade هست و جذابیت خوبی دارد . می توانید با یک حرکت سریع خود را به اتومبیل دیگر بزنید و او را از مسیر منحرف کنید . قابلیت تیر اندازی در حین رانندگی هم در بازی گنجانده شده است که البته به دلیل اینکه در اتومبیل Wei خود را از پنجره ماشین بیرون می آورد کنترل آن را هم تقریبا از دست می دهد . نکته جالب در این قسمت این است که در هنگام قرار گرفتن نشانه بر روی هدف مورد نظر شاهد صحنه آهسته شدن بازی می باشیم . قابلیت پرش از روی اتومبیل به روی وسیله ی دیگر هم وجود دارد که باعث سرگرمی بیشتری در این بخش می شود . در بازی کنترل انواع مختلفی از قایق‌ها هم وجود دارد ولی شاهد هلی کوپتر و یا هواپیما در بازی نیستیم . یکی از نکات خوب بازی هم نحوه رانندگی در خیابان‌های هنگ کنگ است . جهت حرکت اتومبیل‌ها در هنگ کنگ بر خلاف آمریکاست و باید از سمت چپ رانندگی کنید . این موضوع در ابتدای بازی کمی چالش برامگیز و مشکل است ولی بعد از مدتی کوتاه به آن عادت خواهید کرد . پلیس هم مانند دیگر بازی‌های Open World در بازی حضور دارد و امنیت را به طور نسبی فراهم کرده است . نیروهای پلیس به صورت پیاده و سواره در شهر اقدام به گشت زنی می کنند که در صورت ایجاد خلاف در محدوده ی آن‌ها شاهد حضورشان خواهید بود . اگر در هر صورتی پلیس به دنبال شما بیفتد کمی برایتان دردسر ایجاد خواهد کرد و نمی توانید به راحتی از دستشان فرار کنید و باید با استفاده از مهارت رانندگی خود و عبور از کوچه‌های تنگ و تغییر مسیر ، آن‌ها را گمراه کنید . در صورتیکه پیاده باشید و پلیس به سمتتان بیاید ، در هنگامی که می خواهد به شما دستبند بزند می توانید با یک حرکت زیبا دستبند را به دست خودش بزنید و از مهلکه فرار کنید . استفاده از سلاح گرم هر چند که به دیگر عنواین مطرح در سبک خود نمی رسد اما با قابلیت‌های مختلف و کاربردی ، سعی در پوشیدن ضعف‌هایش دارد . در بازی سلاح گرم و اسلحه بسیار نایاب هست و حتی در شهر شاهد فروشگاه‌های اسلحه فروشی نمی باشیم . هدف گیری در بازی با برخی سلاح‌ها به صورت چالشی بزرگ پدیدار می شود که این مشکل در اکثر اسلحه‌ها رفع شده است . قابلیت کاورگیری هم در مراحل تیراندازی یک اصل به شمار می آید . در حالت کاور می توانید بدون بیرون آمدن از پوشش خود شروع به تیراندازی کنید و حتی در یک لحظه و با Slow Motion شدن تصویر می توانید از کاور بیرون بیایید و تمام دشمنان را از بین ببرید . حتی می توانید با دست خالی به دشمن نزدیک شوید و در یک حرکت سریع دشمن را خلع سلاح کنید و سپس از او به عنوان سپر انسانی استفاده کنید و دیگر افراد را از بین ببرید . منبع: برسام

اره میشه بازی کرد ولی بیشتر عشق گیم پد بازیهایی مثلfifa و nba و oesهست :D

دوست عزیز بستگی به ارز داره ولی حدود 110 تومن هست :)

همه ما می دانیم که ماوس و کیبورد رایانه ها بهترین ابزار برای بازی های اول شخص و استراتژیک سوم شخص است . اما با این حال بعضی از بازی ها واقعا جذابیت دو چندانی خواهند داشت وقتی که با دسته های بازی انها را انجام داد . مثلا فوتبال یا بازی های مبارزه ای Street Fighter با دسته خیلی دلچسب تر خواهند بود . اما با این حال با دسته ها می توانید حتی بازیهای شوتر اول شخص را نیز انجام داد و از انها لذت برد . اما این لذت زمانی واقعی خواهد بود که یک دسته بازی مناسب بای رایانه خود پیدا کنید . معمولا دسته های موجود در بازار از کیفیت پایینی برخوردار هستند و در بعضی از بازیهای نیز اصلا شناسایی نمی شوند اما با خرید دسته بازیهای مرغوب نه تنها به راحتی می توانید از انها استفاده کنید بلکه می توانید سرعت عمل خود را در بازی ها را به شدت ارتقاع بدهید، چرا که حالت قرار گرفتن دست روی ماوس و کی بورد در مدت زمانی طولانی باعث خستگی کمر و مچ دست و شانه ها خواهد شد در حالی که دسته های بازی را می توان در هر حالت و فرم بدن استفاده کرد . در اینجا برای شما لیستی از دسته بازیهای مرغوب با قیمت آنها و قابلیت برنامه ریزی بودن آنها تهیه شده است ( می توان دکمه های انها را برای بازی های مختلف تغییر داد ) قیمت این دسته ها در بازار داخلی در صورت یافت ممکن است با قیمت نوشته شده در اینجا مغایرت داشته باشد این تغییر به علت نوسانات قیمت ارز است . 1-Logitech Wireless Game pad F710 Connection: Wireless (USB port needed for receiver Programmable: Yes Vibration: Yes این دسته با قابلیت برنامه ریزی بالا و تاخیر در حد هزارم ثانیه یکی از بهترین گزنه های موجود در دنیا است که با کمی جست جو می توان در بازار داخلی نیز ان را پیدا کرد . قیمت دقیق این دسته در بازار داخل نامشخص است.اما در بازار خارجی با قیمت ۴۹٫۹۹ دلار امریکا به فروش می رسد. 2-The Logitech Cordless Rumblepad 2 Connection: Wireless Programmable: Yes Vibration: Yes با توجه به ساختار و مقاومت بالایش ، همچنین دقت دکمه های آن به یکی از بی رقیب ترین دسته بازی ها برای بازیهای شوتر اول شخص تبدیل شده است .قیمت این دسته چیزی حدود ۵۵ الی ۶۰ هزار تومان است. ۳- Saitek P3600 Cyborg Force Rumble Pad Connection: Wired Programmable: Yes Vibration: Yes تنها ایراد این دسته سیم دار بودن ان است .تمام دکمه های ان قابلیت برنامه ریزی را دارا می باشد و حتی می توان به راحتی دکمه های ترکیبی را نیز در ان پیاده سازی کرد.ویژگی جالب ان حالت چرخشی دکمه های سمت چپ ان است . قیمت این دسته در بازار داخلی چیزی بین ۶۵ الی ۷۵ هزار تومان است. ۴-Logitech Rumble Gamepad F510 Connection: Wired Programmable: Yes Vibration: Yes در واقع نوع سیم دار دسته معرفی شده در بالا می باشد ولی از نظر دقت و کارایی چیزی کمتر از او ندارد .قیمت این دسته بین ۶۰ الی ۶۵ هزار تومان است. ۵-Xbox 360 Controller for Windows Connection: Wireless Programmable: No Vibration: Yes یکی از محبوب ترین دسته بازیهای موجود که تقریبا همه بازیهای رایانه ای با ان سازگاری دارند .در واقع این دسته هم به کنسول ۳۶۰ قابل اتصال است و هم به رایانه . در زمان اتصال به رایانه یکی از پورت های USB شما توسط مبدل گیرنده این دسته بازی اشغال خواهد شد.تنها ایراد این دسته این است و فقط در داخل بازی می توان تنظیمات رو تغییر داد و فقط تغییراتی که بازی اجازه ان را می دهد و نمی شود در خارج از فضای بازی ان را برنامه ریزی کرد .قیمت ان بین ۹۰ الی ۱۱۰ هزار تومان است . 6- Logitech Gamepad F310 Connection: Wired Programmable: Yes Vibration: No این دسته بازی نیز مانند برادر های بزرگ تر خود دقت بالایی دارد تنها ایراد ان نبود شوک در داخل ان است . قیمت ان بین ۴۳ الی ۵۰ هزار تومان است. ۷- SNES Retro USB Super Nintendo Controller Connection: Wired Programmable: No Vibration: No یک دسته رویایی و خاطره انگیز با دقتی بالا برای بازیهای امروزی ، این دسته با دکمه های جهتی با دقت بالا و ۴ دکمه سمت راست به همراه ۲ دکمه در جلوی دسته به راحتی می تواند نیاز های شما را در بازی های امروزی برآورده سازد و حس نوستالژی خاصی نیز به شما بدهد .این دسته در بازر داخلی پیدا نشده است اما در بازار خارجی چیزی حدود ۲۰ دلار امریکا قیمت دارد . در ادامه تعدادی از دسته بازیهای خوب دیگر را می توانید مشاهده کنید ویژگی این دسته ها نه دقت بالا بلکه شکل و شمایل عجیب انهاست ! منبع:بازینما

نه این نظر شخصی منه هرکی نظرش قابل احترامه ولی تغییرات رو توی فروش و امار خواهید دید :)

فقط باید گفت نابودییییمممممم :(

به نظر من گوشی اشغالیه به چند دلیل :یه سوال گوشی که bluetooth نداره به چه درد میخوره وقتی که یک اهنگ نمیتونی بریزی روش همه اهنگ ها رو باید بخری !!!!و به هزار دلیل دیگه......iphone4 با iphone4sهیچ تفاوتی نداشت فقط یه اپدیت کوچیک شده بود.apple حرف زیادی برای گفتن نداره. به نظر من lumia 920 خیلی حرف برای گفتن داره و سر تر از iphone5 هست.