رفتن به مطلب

farhadii

کاربر سایت
  • پست

    962
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    10
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط farhadii

  1. انسان‌ها نادان به دنیا می‌آیند، نه ابله؛ شیوه‌ی آموزش است که آن‌ها را ابله می‌سازد. برتراند راسل

  2. سلام به دوستان مهربان لیونی با آرزوی سلامتی و موفقیت برای تک تک شما خوبان درخواست معرفی نرم افزار برای تبدیل گوشی و تبلت به تاچ پد یا قلم نوری!
  3. ای بابا این لینک پولی نیس آیا ببینید راهکار ها فرواوان هست با عناوین مختلف مثل تبدیل تبلت به موس پد نرم افزار هم یه چن تای هستند من درخواستم اینه که اون نرم افزاری که دسترسیش الان رایگانه و با یه تبلت و موبایل معمولی کار میده معرفی شه برای تبدیل تبلت به تاچ پد یا قلم نوری میدونم بحث سر معرفی یه نرم افزار هس که کار را راه بندازه
  4. یه گرافیک خوب با هسته های کودا و پردازش گرافیکی خوب و مناسب ممکنه کمی حالمو خوب کنه البته ممکنه ؟!مطمئن نیستم واقعا البته ممکنه !!!!!!!🌹
  5. قبلنا به این ویدئو رسیده بودم اما حالا که وقت استفاده رسیده و لازمه نرم افزار VirtualTablet نه دانلود میشود و نه کار میدهد
  6. سلام به دوستان مهربان لیونی با آرزوی سلامتی و موفقیت برای تک تک شما خوبان تبدیل تبلت یا گوشی به قلم نوری چگونه ممکنه کسی میدونه؟
  7. سلام به دوستان مهربان لیونی با آرزوی سلامتی و موفقیت برای تک تک شما خوبان نرم افزار پیشنهادیتون برای ، ریکاوریه میکرو اس دی گوشی ، در ویندوز ، چیه ؟
  8. فک کنم خبرایی برای ریلیز نسل جدید amd باشه مثل ریلیز 32 هسته ای زیر 700 دلار قراره بنچمارک ها حسابی فضایی بشن
  9. در طبیعت قانونی نیست که آدمی را به دوست‌داشتن بشریت موظف کند، و اگر تاکنون بر روی زمین عشقی وجود داشته، مربوط به قانون طبیعی نبوده، بلکه به این دلیل بوده که آدمیان به بقا ایمان داشته‌اند.

     
     
  10. آدمیان محصول عشق را تنها بعد از غیبت یار و تلخی صبر و تیرگی یاس درو خواهند کرد.

     
  11. دانش باید توهم های متافیزیکی، پیش‌داوری ها و خرافه ها را پشت سر بگذارد، اما مفهوم عقلانیت (یعنی حقیقت، آزادی و عدالت) را به عنوان سنت از نسلی به نسلی منتقل کند.

  12. به همه عشق بورز، به معدودی اعتماد کن و در حق کسی بدی نکن.

    ویلیام شکسپیر

  13. تصور کن اگر قرار بود هر کس به اندازهٔ دانش خود حرف بزند چه سکوتی بر دنیا حاکم می‌شد.

  14. کاش موهای منم به پر پشتی موهای شما بود! عجله نکن راه حلش پیدا میشه حتما 🌹
  15. یک بدبین سختی را در هر فرصتی میبیند یک خوشبین فرصت را در سختی میبیند

  16. قانون  اول میگه زندگی با امید و تلاش معنی میده

    قانون  دوم همیشه شرایط بد و منفی رو به شرایط مثبت تبدیل کن

  17. برنامه مجرب تر دیگری نیس ایا از کجا میشه دانلودشون کرد لینک مطمئنی سراغ دارین که بدون باگ باشه
  18. سلام به دوستان مهربان لیونی امیدوارم سلامت و خوب باشین چگونه میتوان در یک کامپیوتر با دو مونیتور از دو موس مجزا برای استفاده دو کاربر بهره برد
  19. در ژانویه سال 1809 ناپلئون -بیقرار و نگران- در میانه‌ی جنگ‌های اسپانیا سراسیمه به پاریس برگشت. جاسوسان و معتمدان به گوشش رسانده بودند که تالیران، وزیر امورخارجه با همدستی فوشه، وزیر امنیت در حال توطئه چینی علیه او هستند. امپراتور که حسابی شوکه شده بود به محض رسیدن به پاریس وزرایش را به کاخ فراخواند. در کاخ، این‌سو و آن‌سو می رفت و صحبت‌های پراکنده‌ای از دسیسه علیه حکومت، تلاش سفته‌بازان برای پایین آوردن ارزش سهام، تأخیر نمایندگان مجلس در سیاست گذاری و تلاش وزرا برای تضعیف او، کرد.

    تالیران هنگام سخنرانی ناپلئون با بی‌تفاوتی کامل به سربخاری تکیه‌زده‌بود. ناپلئون به تالیران گفت:«این وزرا زمانی مرتکب خیانت شدند که به خود تردید راه دادند.» ناپلئون توقع داشت تالیران با شنیدن کلمه «خیانت» به وحشت بیفتد، اما او در همان حالت آرام و بی‌حوصله فقط لبخند زد.

    نگاه به ظاهر آرام یک زیردست در برابراتهامی که مجازاتش اعدام بود؛ ناپلئون را هیجانی‌تر کرد. او در ادامه گفت بعضی وزرا نمی‌خواهند سر به تن او باشد. ناپلئون یک قدم به تالیران نزدیک‌تر شد اما تالیران بی‌تفاوت به او نگاه می‌کرد. ناپلئون بالاخره از کوره دررفت و توی صورت تالیران داد زد:«تو بزدلی! آدمی که به هیچ چیز اعتقاد ندارد. هیچ چیز در نظرت مقدس نیست. حتی پدرت را هم می‌فروشی. این همه مال و منال به تو دادم اما برای ضربه زدن به من کاری نیست که نکرده باشی.» بقیه وزیران در کمال ناباوری به همدیگر نگاه می‌کردند. تا آن روز کسی ژنرال شجاع و فاتح بیشتر اروپا را این گونه آشفته و پریشان حال ندیده بودند.

    ناپلئون همین طور که راه می‌رفت ادامه داد: «حقت است که مثل شیشه خرد و خمیر شوی. من از عهده ی این کار برمی‌آیم اما حتی نمی‌خواهم زحمت این کار را به خودم بدهم . چرا از دروازه تویلری حلق آویزت نکردم؟ اما هنوز وقت هست.» چهره‌ی ناپلئون سرخ شده بود. نفسش بند آمده بود و چشمانش از حدقه بیرون زده بود. در اینجا گفت: «هیچ آشغالی نیستی؟ راستی همسرت چی؟ نگفته بودی سان کارلوس با همسرت رابطه دارد؟» تالیران آرام و بدون دستپاچگی گفت: «قربان! فکر نمی‌کردم این موضوع تأثیری بر عظمت جنابعالی یا من داشته باشد.» ناپلئون قدری دیگر فحاشی کرد و رفت. تالیران آهسته و لنگ‌لنگان عرض اتاق را طی کرد. همین‌طور که یکی از ملازمان زیر بغلش را گرفته بود، رو به بقیه ی وزرا (که همه می‌ترسیدند دیگر او را نبینند ) کرد و گفت: «حیف که چنین آدم بزرگی چنین رفتار بدی داشته باشد.» ناپلئون با وجود عصبانیت از بازداشت وزیرخارجه‌اش خودداری کرد. ناپلئون فقط او را برکنار و از دربار تبعید کرد. ناپلئون فکر می‌کرد همین تحقیر وزیر برای مجازاتش کافی باشد. اما خبر نداشت که داستان تندگویی‌اش خیلی زود همه جا پیچیده و همه خبردار شده‌اند که امپراتور چطور از کوره در رفته و تالیران با حفظ خونسردی و متانت عملا او را تحقیر کرده است. ورقی برگشته بود: برای اولین بار مردم دیدند که امپراتور بزرگ از عصبانت خونسردی‌اش را از دست داد. همه حس می‌کردند که او رو به افول است. چنانکه تالیران هم بعدها گفت :«این آغازی بود بر پایان.»

    {...در واقع آنگونه که ناپلئون از کوره در رفت و بقیه هم از آن خبردار شدند، تأثیر منفی عمیقی بر وجهه‌ی او داشت. این از مشکلات ناشی از واکنش در حین عصبانیت است.

    ... کافی است اندکی بددهن شوید تا مردم برای رفتنتان روزشماری کنند.

    ناپلئون در مقابل توطئه‌ی دو نفر از مهم‌ترین وزرایش حق داشت خمشگین و ناراحت باشد. اما به گونه‌ای که در جمع با عصبانیت به این موضوع واکنش نشان داد، تنها درماندگی‌اش را به نمایش گذاشت...

    یادتان باشد: خشم و اوقات تلخی نه دافعه دارد و نه جاذبه؛ صرفا حس ترید و ناخشنودی به قدرت‌تان را در پی دارد. وقتی این‌گونه خشمگین می‌شوید نقاط ضعف‌تان را عیان می‌کنید و این حاکی از سقوط حتمی شماست.}

     رابرت گرین

  20. یه قانون بزرگیه که روی همه چیز تسلط داره ، میگه زندگی با امید و تلاش معنی میده

  21. سر پیری رادیکال بودن بالاترین حد دیوانگی است.

    یوهان ولفگانگ گوته

  22. سر پیری رادیکال بودن بالاترین حد دیوانگی است.

  23. ساخت چه سالی هست این تبلت چند گیگ حافظه داره برادر مهربان
×
×
  • اضافه کردن...