از لیون کامپیوتر قســـــــــــــــــــــــــــــــــــطی خرید کنید فروش اقساطی برای سراسر ایران
اخبار سخت افزار ، نرم افزار ، بازی و دنیای آیتی در مجله لیون کامپیوتر 🤩

AL! REZA
کاربر سایت-
پست
711 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
2 -
بازخورد
0%
نوع محتوا
نمایه ها
انجمنها
بلاگها
فروشگاه
تمامی مطالب نوشته شده توسط AL! REZA
-
خیلی ممنون واقعا کسی این تاپیک رو میخونه ؟ واقعا همین طور هست و فعلا وقتی اطلعات سخت افزاریم کم هست از این مطالب میزارم تا ببینیم چی میشه با تشکر
-
پيرمردبه من نگاه کردوپرسيد چندتادوست داري ؟ گفتم چرابگم ده يابيست تا... جواب دادم فقط چندتايي پيرمردآهسته وبه سختي برخاست ودرحاليکه سرش راتکان مي دادگفت: توآدم خوشبختي هستي که اين همه دوست داري ولي درموردآنچه که مي گويي خوب فکرکن خيلي چيزهاهست که تو نمي دوني دوست فقط اون کسي نيست که توبهش سلام مي کني دوست دستي است که توراازتاريکي ونااميدي بيرون مي کشد درست هنگامي ديگراني که توآنهارادوست مي نامي سعي دارند تورابه درون آن بکشند دوست حقيقي کسي است که نمي تونه تورارها کنه صدائيه که نام تورازنده نگه مي داره حتي زماني که ديگران تورابه فراموشي سپرده اند امابيشترازهمه دوست يک قلب است يک ديوارمحکم وقوي درژرفاي قلب انسان ها جايي که عميق ترين عشق هاازآنجامي آيد! پس به آنچه مي گويم خوب فکرکن زيراتمام حرفهايم حقيقت است وفرزندم يکبارديگرجواب بده چندتادوست داري؟ سپس ايستاد ومرانگريست درانتظارپاسخ من بامهرباني گفتم اگرخوش شانس باشم...فقط يکي بهترين دوست کسي است که شانه هايش رابه تومي سپارد درتنهائيت توراهمراهي مي کند ودرغمهاتورادلگرم مي کند کسي که اعتمادي راکه بدنبالش هستي به تو مي بخشد وقتي مشکلي داري آن راحل مي کند وهنگامي که احتياج به صحبت کردن داري
-
روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد. روزها گذشت و گنجشگ با خدا هیچ نگفت . فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید ؛ من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنود و یگانه قلبی هستم که دردهایش را در خود نگاه میدارد. و سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست. فرشتگان چشم به لب هایش دوختند، گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود : با من بگو از آن چه سنگینی سینه توست. گنجشک گفت : لانه کوچکی داشتم، آرامگاه خستگی هایم بود و سرپناه بی کسی ام. تو همان را هم از من گرفتی. این طوفان بی موقع چه بود؟ چه می خواستی؟ لانه محقرم کجای دنیا را گرفت ه بود؟ و سنگینی بغضی راه کلامش بست. سکوتی در عرش طنین انداخت فرشتگان همه سر به زیر انداختند. خدا گفت:ماری در راه لانه ات بود. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون کند. آن گاه تو از کمین مار پر گشودی. گنجشگ خیره در خدائیِ خدا مانده بود. خدا گفت: و چه بسیار بلاها که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمنی ام برخاستی! اشک در دیدگان گنجشک نشسته بود. ناگاه چیزی درونش فرو ریخت ... های های گریه هایش ملکوت خدا را پر کرد ...
-
هنگام غروب، پادشاه از شکارگاه به سوی ارگ و قصر خود روانه می شد . در راه پیرمردی دید که بارسنگینی از هیزم بر پشت حمل میکند. لنگ لنگان قدم بر میداشت و نفس نفس صدا میداد . پادشاه به پیرمرد نزدیک شد و گفت:مردک مگر تو گاری نداری که بار به این سنگینی میبری .هر چیز بهر کاری ساخته اند . گاری برای بار بردن وسلطان برای فرمان دادن و رعیت برای فرمان بردن پیرمرد خند ه ای کرد و گفت : علی حضرت، اینگونه هم که فکر میکنی فرمان در دست تو نیست. به آن طرف جاده نگاه کن. چه میبینی ؟ پادشاه: پیرمردی که بارهیزم بر گاری دارد و به سوی شهر روانه است پیرمرد: میدانی آن مرد، اولادش از من افزون تر است و فقرش از من بیشتراست؟ پادشاه: باور ندارم . از قرائن بر می آید فقر تو بیشتر باشد زیرا آن گاری دارد و تو نداری و بر فزونی اولاد باید تحقیق کرد پیرمرد:علی حضرت آن گاری مال من و آن مرد همنوع من است.او گاری نداشت و هر شب گریه ی کودکانش مرا آزار میداد.چون فقرش از من بیشتر بود گاری خود را به او دادم تا بتواند خنده به کودکانش هدیه دهد. بارسنگین هیزم ، باصدای خنده ی کودکان آن مرد، چون کاه بر من سبک میشود.آنچه به من فرمان میراند خنده ی کودکان است و آنچه تو فرمان میرانی گریه ی کودکان است.
-
انفاق پيرزنى در خانه اى بزرگ به همراه پرستارش زندگى مى كرد. پيرزن از دار دنيا فقط دو پسر داشت كه آنها هم خارج از كشور بودند. او چندين بار تصميم گرفت كه براى رفع تنهايى به خانه سالمندان برود؛ ولى خانه لبريز از خاطرات جوانى اش بود و دلش رضا نمى داد كه آنجا را ترك كند. روزى پرستارش را صدا زد و او را از تصميم جديدى كه داشت، مطلع ساخت. پيرزن از اين تصميم در پوست خود نمى گنجيد. ماه ها گذشت و بالاخره پس از رفت و آمد هاى فراوان كار بازسازى خانه به اتمام رسيد. متاسفانه عمر پيرزن كفاف نداد كه ورود ميهمانانش را به دست خودش جشن بگيرد و با تك تك آنها آشنا شود؛ ولى تا ساليان سال خانه اش مملو از پيرمرد و پيرزن هايى بود كه هر شب جمعه؛ براى شادى روحش دعا مى خواندند...
-
یاسر جان خیلی ممنون داستانهای زیبایی بود . الو ... الو... سلام کسي اونجا نيست ؟؟؟؟؟ مگه اونجا خونه ي خدا نيست؟ پس چرا کسي جواب نميده؟ يهو يه صداي مهربون! ..مثل اينکه صداي يه فرشتس .بله با کي کار داري کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم.. قول داده امشب جوابمو بده. بگو من ميشنوم .کودک متعجب پرسيد: مگه تو خدايي ؟من با خدا کار دارم ... هر چي ميخواي به من بگو قول ميدم به خدا بگم . صداي بغض آلودش آهسته گفت يعني خدام منو دوست نداره؟؟؟؟ فرشته ساکت بود .بعد از مکثي نه چندان طولاني:نه خدا خيلي دوستت داره. مگه کسي ميتونه تو رو دوست نداشته باشه؟ بلور اشکي که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست وبر روي گونه اش غلطيد وباهمان بغض گفت :اصلا اگه نگي خدا باهام حرف بزنه گريه ميکنما... بعد از چند لحظه هياهوي سکوت ؛ بگو زيبا بگو .هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگيني ميکند بگو.. ديگر بغض امانش را بريده بود بلند بلند گريه کرد وگفت: خدا جون خداي مهربون،خداي قشنگم ميخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا... چرا ؟اين مخالف تقديره .چرا دوست نداري بزرگ بشي؟ آخه خدا من خيلي تو رو دوست دارم قد مامانم ،ده تا دوستت دارم .اگه بزرگ شم نکنه مثل بقيه فراموشت کنم؟ نکنه يادم بره که يه روزي بهت زنگ زدم ؟نکنه يادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقيه که بزرگ شدن و حرف منو نمي فهمن. مثل بقيه که بزرگن و فکر ميکنن من الکي ميگم با تو دوستم . مگه ما باهم دوست نيستيم؟پس چرا کسي حرفمو باور نميکنه ؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟مگه اينطوري نمي شه باهات حرف زد... خدا پس از تمام شدن گريه هاي کودک: آدم ،محبوب ترين مخلوق من.. چه زود خاطراتش رو به ازاي بزرگ شدن فراموش ميکنه... کاش همه مثل تو به جاي خواسته هاي عجيب من رو از خودم طلب ميکردند تا تمام دنيا در دستشان جا ميگرفت. کاش همه مثل تو مرا براي خودم ونه براي خودخواهي شان ميخواستند . دنيا براي تو کوچک است ... بيا تا براي هميشه کوچک بماني وهرگز بزرگ نشوي... کودک کنار گوشي تلفن،درحالي که لبخندبرلب داشت در آغوش خدا به خواب فرو رفت
-
خانم حمیدی برای دیدن پسرش مسعود ، به محل تحصیل او یعنی لندن آمده بود. او در آنجا متوجه شد که پسرش با یک هم اتاقی دختر بنام Vikki زندگی میکند. کاری از دست خانم حمیدی بر نمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خیلی خوشگل بود. او به رابطه میان آن دو ظنین شده بود و این موضوع باعث کنجکاوی بیشتر او می شد. مسعود که فکر مادرش را خوانده بود گفت : ” من میدانم که شما چه فکری می کنید ، اما من به شما اطمینان می دهم که من و Vikki فقط هم اتاقی هستیم . ” حدود یک هفته بعد ، Vikki پیش مسعود آمد و گفت : ” از وقتی که مادرت از اینجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فکر نمی کنی که او قندان را برداشته باشد ؟ ” “خب، من شک دارم ، اما برای اطمینان به او ایمیل خواهم زد.” او در ایمیل خود نوشت : مادر عزیزم، من نمی گم که شما قندان را از خانه من برداشتید، و در ضمن نمی گم که شما آن را برنداشتید . اما در هر صورت واقعیت این است که قندان از وقتی که شما به تهران برگشتید گم شده . ” با عشق، مسعود روز بعد ، مسعود یک ایمیل به این مضمون از مادرش دریافت نمود : پسر عزیزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! ، و در ضمن نمی گم که تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعیت این است که اگر او در تختخواب خودش می خوابید ، حتما تا الان قندان را پیدا کرده بود. با عشق ، مامان
-
چطور با لیون کامپیوتر آشنا شدید؟(همه شرکت کنند)
AL! REZA پاسخی برای alireza_moghadam ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
از فرومی که خیلی بدم میاد همین فروم هست با قوانین کاملا چرتش . من در واقع از طریق خود آقای حسینی با اینجا آشنا شدم. من اون موقع که با این فروم آشنا شدم موقعی بود که میخواستم خودم یه سیستم بخرم به همین خاطر دیگه کل سایتها و فروم ها رو زیرو رو کردم البته اون موقع هنوز با لیون آشنا نشده بودم . تا اینکه در فروم سخت افزار آقای حسینی در امضای خودشون آدرس فروم رو گزاشته بودن و من اون موقع هم زده بود به سرم که یه کیس دست ساز بسازم که با آقای حسینی مشورت کردم و توی همین گیر و واگیر اومدم توی لیون ثبت نام کردم و اون موقع هنوز پیکره فروم شکل نگرفته بود و یادمه توی یه شب یک بار 20 تاپیک زدم که آقای حسینی لطف کردن یه سری هاشو پاک کردن و یک سری دیگه هم یه بلاهای سرشون اومد . ولی بیشتر به خاطر اینکه فروم تازه بود اومد و فعالیت کردم چون فروم های دیگه فعال بودن و فعال بودن توی اونها سخت بود و این شد که من به فروم لیون اومدم . -
ایران الکامپ 2008
AL! REZA پاسخی برای AL! REZA ارسال کرد در تاپیک : آخرین اخبار و اطلاعیه های انجمنها و سایت
خوب الان که همه کاربرای سایتهای دیگه دارن این کار رو میکنن چرا ما همچین کاری نکنیم . -
ایران الکامپ 2008
AL! REZA پاسخی ارسال کرد برای یک تاپیک در آخرین اخبار و اطلاعیه های انجمنها و سایت
با سلام آقا بپا نسوزی ؛ اطلاعات نمایشگاه عنوان نمایشگاه: چهاردهمین نمایشگاه بین المللی الکترونیک کامپیوتر و تجارت الکترونیک (ایران الکامپ 2008) محل برگزاری:تهران – محل دائمی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران تاریخ برگزاری: 2 الی 5 آذرماه سال 1387 ساعت بازدید:10 صبح الی17 برگزارکننده:شرکت سهامی نمایشگاههای بین المللی جمهوری اسلامی ایران که تا جایی که میدونم لیون کامپیوتر هم میخواد شرکت کنه . اینم سایتش www.iranfair.com/farsi دوستان هر اطلعاتی بدست آوردین لطفا قرار بدین با تشکر -
میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همین حالا
AL! REZA پاسخی برای AL! REZA ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
تشکر با تشکر از شما دوست عزیز ؛ من هم برای شما آرزوی موفقیت میکنم ، من هم باور نمیشه که میخوام از این فروم برم کلا این چند روزه خیلی اتفاق برام افتاده که درکشون برام سخته با تشکر از شما دوست گرامی -
سید خندان سید خندان نام ایستگاه اتوبوسی در جاده قدیم شمیران بوده است. سیدخندان پیرمردی دانا بوده که پیش گوییهای او زبانزده مردم در سی یا چهل سال پیش بوده است. دلیل نامگذاری این منطقه نیز احترام به این پیرمرد بوده است. فرمانیه در گذشته املاک زمینهای این منطقه متعلق به کامران میرزا نایبالسلطنه بوده است و بعد از مرگ وی به عبدالحسین میرزا فرمانفرما فروخته شده است. فرحزاد این منطقه به دلیل آب و هوای فرح انگیزش به همین نام معروف شده است. شهرک غرب دلیل اینکه این محله به نام شهرک غرب معروف شد ساخت مجتمع های مسکونی این منطقه با طراحی و معماری مهندسان آمریکایی و به مانند مجتمع های مسکونی آمریکایی بوده و در گذشته نیز محل اسکان بسیاری از خارجیها بوده است. آجودانیه آجودانیه در شرق نیاوران قرار دارد و تا اقدسیه ادامه پیدا میکند. آجودانیه متعلق به رضاخان اقبال السلطنه وزیر قورخانه ناصرالدین شاه بوده، او ابتدا آجودان مخصوص شاه بوده است. اقدسیه نام قبلی اقدسیه (تا قبل از 1290 قمری) حصار ملا بوده است. ناصرالدین شاه زمینهای آنجا را به باغ تبدیل و برای یکی از همسران خود به نام امینه اقدس (اقدس الدوله) کاخی ساخت و به همین دلیل این منطقه به اقدسیه معروف شد. جماران زمینهای جماران متعلق به سید محمد باقر جمارانی از روحانیان معروف در زمان ناصر الدین شاه بوده است. برخی از اهالی معتقدند که در کوههای این محله از قدیم مار فراوان بوده و مارگیران برای گرفتن مار به این ده می آمدند و دلیل نامگذاری این منطقه نیز همین بوده است و عده ای هم معتقدند که جمر و کمر به معنی سنگ بزرگ است و چون از این مکان سنگهای بزرگ به دست می آمده است، آنجا را جمران، یعنی محل بهدست آمدن جمر نامیدهاند. پل رومی پل رومی در واقع پل کوچکی بوده که دو سفارت روسیه و ترکیه را هم متصل می کرده است. عدهای هم معتقدند که نام پل از مولانا جلالالدین رومی گرفتهشده است. جوادیه (در جنوب تهران) بسیاری از زمینهای جوادیه متعلق به آقای فرد دانش بوده است که اهالی محل به او جواد آقا بزرگ لقب داده بودند. مسجد جامعی نیز توسط جواد آقا بزرگ در این منطقه بنا نهاده است که به نام مسجد فردانش هم معروف است. داودیه (بین میرداماد و ظفر) میرزا آقاخان نوری صدر اعظم این اراضی را برای پسرش، میرزا داودخان، خرید و آن را توسعه داد. این منطقه در ابتدا ارغوانیه نام داشت و بعدها به دلیل ذکر شده داودیه نام گرفت. درکه اگر چه هنوز دلیل اصلی نامگذاری این محل مشخص نیست اما برخی آنرا مرتبط به نوعی کفش برای حرکت در برف که در این منطقه استفاده می شده و به زبان اصلی «درگ» نامیده می شده است. دزاشیب (در نزدیکی تجریش) روایت شده است که قلعه بزرگی در این منطقه به نام « آشِب » وجود داشته است و در گذشته نیز به این منطقه دزآشوب و دزج سفلی و در لهجه محلی ددرشو میگفتند. زرگنده احتمالا دلیل نامگذاری این محل کشف سکه ها و اشیاء قیمتی در این محل بوده است. در گذشته این منطقه ییلاق کارکنان روسیه بوده است. قلهک کلمه قلهک از دو کلمه "قله" و "ک" تشکیل شده است که قله معرب کلمه کله، مخفف کلات به معنای قلعه است. عقیده اهالی بر این است که به دلیل اهمیت آبادی قلهک که سه راه گذرگاههای لشگرک، ونک و شمیران بوده است، به آن( قله- هک) گفته شده است. کامرانیه زمینهای این منطقه ابتدا به میرزا سعیدخان، وزیر امور خارجهتعلق داشت، و سپس کامران میرزا پسربزرگ ناصرالدین شاه، با خرید زمینهای حصاربوعلی، جماران و نیاوران، اهالی منطقه را مجبور به ترک زمینها کرد و سپس آن جا را کامرانیه نامید. محمودیه ( بین پارک وی و تجریش یا ولیعصر تا ولنجک) در این منطقه باغی بوده است که متعلق به حاج میرزا آقاسی بوده است و چون نام او عباس بوده آنرا عباسیه میگفتند. سپس علاءالدوله این باغ بزرگ را از دولت خرید و به نام پسرش، محمودخان احتشامالسلطنه، محمودیه نامید. نیاوران نام قدیم این منطقه گردوی بوده است و برخی معتقدند در زمان ناصرالدین شاه نام این ده به نیاوران تغییر کرده است به این ترتیب که نیاوران مرکب از "نیا" (حد، عظمت و قدرت) ؛"ور" (صاحب) و "ان" علامت نسبت است و در مجموع یعنی کاخ دارای عظمت. ونک نام ونک تشکیل شده است از دو حرف (ون) به نام درخت و حرف (ک)که به صورت صفت ظاهر میشود. یوسف آباد منطقه یوسف آباد را میرزا یوسف آشتیانی مستوفیالممالک در شمال غربی دارالخلافه ناصری احداث کرد و به نام خود، یوسف آباد نامید. پل چوبی قبل از این که شهر تهران به شکل امروزی خود درآید، دور شهر دروازه هایی بنا شده بود تا دفاع از شهر ممکن باشد. یکی از این دروازهها، دروازه شمیران بود با خندقهایی پر از آب در اطرافش که برای عبور از آن، از پلی چوبی استفاده میشد. امروزه از این دروازه و آن خندق پر از آب اثری نیست، اما این محل همچنان به نام پل چوبی معروف است. شمیران نظریات مختلفی درباره این نام شمیران وجود دارد. یکی از مطرح ترین دلایل عنوان شده ترکیب دو کلمه سمی یا شمی به معنای سرد و « ران » به معنای جایگاه است و در واقع شمیران به معنای جای سرد است. به همین ترتیب نیز تهران به معنای جای گرم است. همچنین دلیل دیگر مطرح شده به دلیل وجود قلعه نظامی به آن شمیران می گفتند و همچنین برخی نیز معتقدند که یکی از نه ولایت ری را شمع ایران میگفتند که بعدها به شمیران تبدیل شده است. گیشا نام گیشا که در ابتدا کیشا بوده است برگرفته از نام دو بنیانگذار این منطقه (کینژاد و شاپوری) میباشد. منیریه (در جنوب ولیعصر) منیریه در زمان قاجار یکی از محله های اعیان نشین تهران بوده و گفته شده نام آن از نام زن کامرانمیرزا، یکی از صاحبمنصبان قاجر، به نام منیر گرفته شدهاست
-
ایمان خودت تست کردی
-
میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همین حالا
AL! REZA پاسخی برای AL! REZA ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
ویرایش شد سعید جان چرا نمیشه پست رو پاک کرد گفتیم سایت رو آپ کنید نه که ... -
میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همین حالا
AL! REZA پاسخی برای AL! REZA ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
با سلام الان ویندوز رو عوض کردم کوکی ها پرید و خواستم وارد سایت بشم 4 بار زدم که میزد اشتباه است که گفتم این سعید از ما ناراحت شده زده بن کل غیر مجازمون کرده دی : ، که یادم افتاد نام کاربری رو عوض کردم و حالا وارد شدم . حسین جان خیلی ممنون از شما و دایی شدنتون رو تبریک میگم ولی اینو یادت باشه این میز بگذرد در مورد شیرینی هم چشم . و در مورد شعر هم ممنون . من الان که پستهای شما رو میبینم یاد روزهای اول خودم میفتم که یه پست که میخواستم بدم کلی مطلب میخوندم و بعد پست میدادم . انشاالله در زندگی موفق باشید در مورد نیاز باید بگم این قدر اینجا استاد هست که ما پیششون گم هستیم و اینکه جدیدا اساتیدی هم دارن اضافه میشن .و در مورد کیس هم که آقای حسینی فعلا خواستن . با تشکر -
تست و بنچمارک قطعات در ایران توسط لیون کامپیوتر
AL! REZA پاسخی برای سعید حسینی ارسال کرد در تاپیک : بنچمارک و تست قطعات
HIS Radeon HD 4850 IceQ 4 TurboX 512MB http://www.bit-tech.net/hardware/2008/10/03/his-radeon-hd-4850-iceq-4-turbox-512mb/1 -
میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همین حالا
AL! REZA پاسخی برای AL! REZA ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
با سلام تشکر من هم از شما برای زحماتی که میکشید تشکر میکنم و از دوستی با شما خوشبختم و راهی هست که باید رفت و البته هر وقت بتونم به این فروم سر خواهم زد ولی دیگه مثل قبل نمیتونم فعالیت داشته باشم . تشکر خیلی ممنونم و امیدوارم شما هم در زندگی موفق باشید . تشکر اگر ناراحتت کردم ببخشید دیگه . انشاالله موقعی که بگشتم دوباره یه انرژی مثبت بگیری . و انشاالله اگر بتونم دوباره در آینده فعالیت میکنم . و بنده هم برای شما آرزوی سلامتی و موفقیت میکنم تشکر در مورد کیس چشم سعید جان در حال تموم شدن هست ، کی خستس ؟ دشمن . البته شامل حال من نمیشه . خوب سعید جان من محدود به دست رسی اینترنت ندارم در واقع اینترنت محدودیت دست رسی به من رو داره دی: همون طور که گفتم من به اینجا سر خواهم زد فقط دیگه مثل قبل نخوام تونست فعالیت کنم و البته چند وقتی دیگه نخواهم بود چون خودم رو میخوام ببندم به میز تا ترک کنم . با تشکر از تمامی دوستانی که ابراز محبت کردن . -
میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همین حالا
AL! REZA پاسخی ارسال کرد برای یک تاپیک در گفتگوی آزاد
با سلام هر اومدنی رفتنی داره و بلاخره ما هم رفتنی شدیم . هرکسی از ما بدی دید حقش بوده و هرکسی هم خوبی دیده اشتباه شده دی : خلاصه اگر بدی خوبی دید ببخشید . میرم از خاطر و از یاد، میدونم... خداحافظ همين حالا، همين حالا که من تنهام خداحافظ به شرطي که بفهمي تر شده چشمام خداحافظ همين حالا خدا حافظ یادش بخیر تقریبا 6 ماه پیش بود که عضو این انجمن شده بودم تقریبا زیر 100 نفر عضو بودن ، فعالیت کردیم و فعالیت تا آخر عضو فعال شدیم و با مشکلاتی که پیش اومد باز فعالیت رو ادامه دادیم تا کاربر حرفه ای شدیم و حالا هم که کاربر با تجربه شدیم . در این فروم با دوستان زیادی آشنا شدم و فکر نمیکردم در فضای مجازی بشه این چنین دوستانی پیدا کرد خوب البته بعضی از دوستان هم دیدم مثل آقای حسینی ، محسن سیاح مهربانی ، علی زارع و ... در واقع کارکنان لیون کامپیوتر . و دوستانی دیگر رو هم که ندیدم مثل آقای علیرضا حسینی ، آقای مهرداد خسروی که البته میشه گفت از هم ولایتیها هستیم و ایمان حاجی حسنی که هر کاری کردم یک بار هم که شده ببینمش نشد و همیشه قرارها رو کنسل میکرد دی: و البته در حالت سایلنت هستن وگرنه پستهاش از مدیریت سایت هم بیشتر بود دی : که فکر کنم ایشون هم چند وقت دیگه ناپدید بشن و حامد کفایتی ، سيد سعيد فرزاد ، آریا فرجند ، میثم تاران ، علی رضا فروزانی ، یاسر قربانی ،سینا ، رضا ابراهیم نیا ، شایان مستقیمی ، امير ساماني ، مسعود شهبازی ، محمد زند ( که توی موبایلستان هم روئیت شد ) ، هادی احمدی ( آقا میری اما رضا علیه السلام ما رو هم یاد کن ) و دیگر دوستان که اگر اسمی ازشون نبردم از بنده حقیر ناراحت نشن و اگر اسم کسی رو یادم رفت بگین اضافه کنم میخواستم بعد از این که کیس دست ساز رو ساختم خداحافظی کنم که با شروع شدن دانشگاه دیگه نمیرسم ترم پیش هم استاد های نامردکله پامون کردن از نوع اورژانسیش که دیگه این ترم تصمیم گرفتم کل هرچی استاده بخوابونم چون توی دوره کاردانی برای خودمون بچه درس خونی بودین با اومدن به دوره کارشناسی ترم اول زدن ناکوتمون کردن که بهمون بر خورد . طور کامل نمیرم و گاها سر میزنم و امیدوارم بتونم اینترنت رو ترک کنم چون بد جور بهش معتاد شدم با تشکر از کسانی که باعث افزایش علم و آگاهی بنده شدن و امیدوارم در تمامی عمر موفق باشن . خوب فکر نکنم جناب حسینی این تاپیک رو تا فردا غروب ببینه برا همین حالا زدم تا فردا کاملا شوکه بشه البته اگر ما رو از دوستان خودشون بدونم دوستدار شما علیرضا رضائی فعلا -
با سلام ایمان وقتی میای طوفان به پا میکنی ولی ما را چه حاصل ، من که با دایل آپ سر میکنم و بیخیال این قضایا بازم ممنون
-
خانمی در زمین گلف مشغول بازی بود. ضربه ای به توپ زد که باعث پرتاب توپ به درون بیشه زار کنار زمین شد. خانم برای پیدا کردن توپ به بیشه زار رفت که ناگهان با صحنه ای روب رو شد. قورباغه ای در تله ای گرفتار بود. قورباغه حرف می زد! رو به خانم گفت؛ اگر مرا از بند آزاد کنی، سه آرزویت را برآورده می کنم. خانم ذوق زده شد و سریع قورباغه را آزاد کرد. قورباغه به او گفت؛ نذاشتی شرایط برآورده کردن آرزوها را بگویم. هر آرزویی که برایت برآورده کردم، ۱۰ برابر آنرا برای همسرت برآورده می کنم! خانم کمی تامل کرد و گفت؛ مشکلی ندارد. آرزوی اول خود را گفت؛ من می خواهم زیباترین زن دنیا شوم. منبع pcnetwork.ir قورباغه به او گفت؛ اگر زیباترین شوی شوهرت ۱۰ برابر از تو زیباتر می شود و ممکن است چشم زن های دیگر بدنبالش بیافتد و تو او را از دست دهی. خانم گفت؛ مشکلی ندارد. چون من زیباترینم، کس دیگری در چشم او بجز من نخواهم ماند. پس آرزویش برآورده شد. بعد گفت که من می خواهم ثروتمند ترین فرد دنیا شوم. قورباغه به او گفت شوهرت ۱۰ برابر ثروتمند تر می شود و ممکن است به زندگی تان لطمه بزند. خانم گفت؛ نه هر چه من دارم مال اوست و آن وقت او هم مال من است. پس ثروتمند شد. آرزوی سومش را که گفت قورباغه جا خورد و بدون چون و چرایی برآورده کرد. خانم گفت؛ می خواهم به یک حمله قلبی خفیف دچار شوم! نکته اخلاقی: خانم ها خیلی باهوش هستند. پس باهاشون درگیر نشین. قابل توجه خواننده های مونث؛ اینجا پایان این داستان بود. لطفاً ادامه مطلب را ببندید و برید حالشو ببرید. . .. . . .. . . . . . . . . . . . مرد دچار حمله قلبی ۱۰ برابر خفیف تر از همسرش شد.
-
به نظر شما کدام تیم برنده میدانه پیروزی یا استقلال?
AL! REZA پاسخی برای alireza_moghadam ارسال کرد در تاپیک : گفتگوی آزاد
نظر سنجی وجود نداره که ...........کو ...........نمیبینم -
قیمت قطعات دست دوم
AL! REZA پاسخی برای rickardo ارسال کرد در تاپیک : قیمت قطعات در بازار , اخبار بازار کامپیوتر و اخبار بازارچه لیون
با سلام قیمت یه کارت گرافیک 64mb و 4x ، هرچی باشه فقط دو ویژگی رو داشته باشه با تشکر- 1944 ارسال
-
- قیمت قطعات دست دوم
- قطعات دست دوم
-
(و 2 مورد دیگر)
برچسب زده شده با :
-
معرفی و بحث پیرامون مادربوردهای مبتنی بر Amd790 Fx
AL! REZA پاسخی برای MR PC ارسال کرد در تاپیک : بحث در مورد مادربورد وچیپستها
Overclocking برای اوور کلاک این برد میتوان با دانلود OverDrive software 2.0.13 در ویندوز اقدام به اوور کنید که در زیر امکانات و گزینه ها آورده شده . Power Consumption و امتیازی که نویسنده به این برد داده است : با تشکر www.lioncomputer.ir www.lioncomputer.ir www.lioncomputer.ir -
معرفی و بحث پیرامون مادربوردهای مبتنی بر Amd790 Fx
AL! REZA پاسخی برای MR PC ارسال کرد در تاپیک : بحث در مورد مادربورد وچیپستها
Foxconn DigitaLife A79A-S Manufacturer: Foxconn UK Price (as reviewed): £195.11 (inc. VAT) US Price (as reviewed): $214.99 (ex. Tax) به تازگی amd چیپ SB750 southbridge رو معرفی کرده که دارای امکانات حرفه ای تر برای اوور کلاک پردازنده های Phenom Black Editions میباشد که این چیپ با چیپ های پل شمالی 790GX و 790FX ارائه خواهد شد . در گذشته amd چیپ 790FX را روانه بازار کرد که هوا خواه زیادی داشت چون میتوانست استفاده از PCI-Express 2.0 x16 را برای CrossFireX میسر کند . که در گذشته همه بردهای مبتنی بر 790FX از چیپ پل جنوبی SB600 استفاده میکردن . هم اکنون برد Foxconn DigitaLife A79A-S از چیپ جنوبی SB750 بهره میبرد که امکان اوورکلاک بهتر ، استفاده از PCI-Express امن تر و سالم . Foxconn A79A-S AMD Phenom FX, Phenom, Athlon 64x2, Athlon 64, Sempron processors, Socket AM2 and AM2+ Supports HyperTransport 3.0 interface Four DIMM slots for dual channel DDR2 1066/800/667/533 for a maximum of 8GB of memory. Four PCI-Experss 2.0 x16 slots One PCI-Express 2.0 x1 slot One PCI slot Two IEEE1394a Firewire One IDE, Six SATA II, two eSATA ports Realtek ALC888SDD 7.1 channel High-Definition audio chipset with DTS connect and Dolby Digital Home Theatre audio Two Realtek RTL8111B, Dual Gigabit LAN Twelve USB 2.0 ports Board Layout Rear I/O The rear I/O features: PS2 keyboard and mouse Six USB 2.0 ports Two eSATA ports One 6-pin Firewire port Optical and RCA digital S/PDIF Two RJ45 Gigabit Ethernet ports Six 3.5mm analogue audio jacks supplying 7.1 channel High-Definition surround sound as well as microphone and line-in Test Setup: Motherboards Foxconn A79A-S (AMD 790FX, SB750)* *Asus M3A32-MVP Deluxe (AMD 790FX, SB600) *Gigabyte GA-MA790GP-DS4H (AMD 790GX, SB750) *Asus CrossHair II (nForce 780a SLI MCP) Common Components: AMD Phenom X4 9850 Black Edition (4x2.5GHz)* *2GB DDR2 1,066Hz at 5-5-5-15-2T (128-bit Ganged) *Nvidia GeForce 9800 GTX *ATI Radeon HD 4870 in CrossFireX *PC Power and Cooling Silencer 750W PSU *Seagate 7200.10 250GB SATA hard drive *Windows Vista Home Premium 64-bit SP1 *Nvidia Forceware 175.19 WHQL *ATI Catalyst 8.7 WHQL Lavalys Everest Memory Performance Website: Lavalys SiSoftware Sandra Lite XII.2008.SP2c (14.24) Website: Sisoftware SATA and eSATA Performance Website: HD Tach 3.0 USB 2.0 Performance Website: HD Tach 3.0 Paint.NET x64 Website: Paint.NET AutoMKV x264 Encoding Website: Doom9 File Compression & Encryption: Website: WinRAR File Decompression & Decryption: Crysis Publisher: Electronic Arts Enemy Territory: Quake Wars Publisher: Activision World in Conflict Publisher: Sierra به خاطر محدودیت ادامه در پست بعدی --->
-
فعالترین کاربران بازارچه
-
آمار بازخوردها
31426
مثبت15
خنثی212
منفی99%
Total Positive