رفتن به مطلب

rezagtx

کاربر ویژه
  • پست

    4823
  • تاریخ عضویت

  • آخرین بازدید

  • روز های برد

    199
  • بازخورد

    100%

تمامی مطالب نوشته شده توسط rezagtx

  1. این آواتار عطا رو هر کسی ببینه تسلیم میشه و تمام قوانین رو رعایت میکنه!!!! :( -مبارک باشه عطا جان
  2. ممنون از دوست عزیزمان بابت تاپیک -کارتهای palit که متاسفانه وارد نمیشوند و یا خیلی کمیاب هستند یک خصوصیت دارند و اونهم زیبایی خاصشونه-اکثر کارتهای این برند ظاهر خیلی زیبایی دارند البته از کیفیت نسبی خوبی هم بهره میبرند.
  3. درود کانفیگ sli بیشتر از دو عدد کارت گرافیک رو حتی خود انویدیا هم استاندارد نمیدونه و تاکیدش روی 2 گرافیکه-با افزایش تعداد واحد ها مشکلات driver به صورت زیادی افزایش پیدا میکنند-
  4. سبک ماجراجویی اشاره کلیک-مثل بروکن سورد-سایبریا-شرلوک هولمز- و ..... ولی نمای اول شخص و حل معما
  5. درود نمره دادن ما اکثرا احساسیه من برای دقت بیشرت نمرات متاکرتیک و گیم اسپات رو میزنم این دوجا بای بازی ها خوبن چون بقه جاها رو چندین ساله زیر نظر دارم کمی تعصبی نمره میدن ضمنا متاکرتیک عالیه چون خود ش مجمموعه نمرات چندین سایت به اضافه نمره کلی کاربر و به اضافه نمره خود منتقد سایته پس خیلی قابل اطمینانه
  6. اون نقشه رو از نسخه کلکتور ادیشن گرفته عکس مپ کلی محیطه
  7. 3 تا پچ نسخه codex عرضه شده حجمشان یکم زیاده ولی حتما دانلود و نصب کنید چون مثل اینکه مهم هستند
  8. درود نمره Ign , و گیم اسپات مهمه بقیه کمی احساساتی نمره میدن شما ببینید این سبک بازی که از روی سری فیلم های پارانورمال و REC شکل گرفت از لخاظ زمانی نمیتونه مثلا مثل residetn یا dead space با هر بازی ترسناک دیگه خیلی طولانی باشه -جون سریع مخاطب رو خسته میکنه شما یک ناظرید و مرتب یک چیزی شما را میترسانه که میشه با یک تیر هم کشتش!! برای مثال بازی outlast که جند وقت پیش عرضه شده از لحاظ زمانی چیزی حدود نهاتیش 3 ساعت زمان میبرد و تمام -همون هم زیاد بود براش -14 ساعت گیم پلی که در آن کاری نکنید و وفت منتظر باشید تا یک چیزی به شما پخ کنه اصلا قشنگی نداره و من از روز اول به دلیل اینکه فقط یک دشمن توی بازی بود شک خیلی زیادی داشتم .ولی میگفتم خوب زمان بازی کوتاهه درست میشه -کاملا برعکس سازنده با زمان طولانی برای افزایش دادن گیم پلی اشتباه بزرگی کرده
  9. بازی با این پتانسیل خراب شد !!! چقدر آخه اشتباه؟؟
  10. درود گیم پلی خیلی شبیه assassins creed هاست م-شما توی محیط باز مرتب با اهداف مختلف سرگرم میشید -سیستم مبارزات هم به سبک کانتر اتک زدن در سری بتمن هاست -صد درصد تجربه کنید برای اون تکسچر ها هم تاپیک زدم اینم لینک میتونید مطالعه کنید http://lioncomputer.ir/forum/index.php?s=9133a627fc86eece6198fc422d50e093&showtopic=33849&hl=
  11. ممنون از دوستان بله بزیا عرضه شده و حتما تجربه کندی جز بازی های ساله بدون شک
  12. دوستان تمام عکسهای به کاررفته در تاپیک هم با کیفیت هستند وهم رزلوشن مناسبی دارند و برای استفاده عالی هستند چند عدد دیگر هم از این مناظر خیره کننده: نقشه کامل بازی برای علاقه مندان
  13. نگاهی بر بازی زیبای The Vanishing of Ethan Carter داستان یک پسر می خواهم مطلب را با یک داستان کوتاه آغاز کنم داستانی عجیب به نام "عصاره درخت "نوشته شده توسط ایتان کارتر: "روزگارنی پیش مرد کهنسالی هروز به قصد نوشیدن شیره درختان ،به اعماق جنگلی در مجاورت محل زندگی اش میرفت.برای رسیدن به آنجا پیرمرد باید از دل خطرات بیشماری گذر میکرد و تله های زیادی را پشت سر میگذاشت.دیگر ساکنان این آبادی دور افتاده بین خود افسانه ای ساخته بودند که این پیرمرد یک جواهر باارزش را در دل جنگل پنهان کرده است.پیرمرد از این حقیقت کذب خوشحال بود!زیرا روستاییان خیال پرداز به اوهام آن گنج باارزش در اعماق جنگل ها ،فقط به دنبال چیزی که وجود نداشت میگشتند و دیگر توجه ای به اندوخته اصلی پیرمرد یعنی شیره درختان مورد علاقه او نداشتند. یکی از شبها که خنکای نسیمی بر دل جنگل دست نوازش میکشید ،کسی در دل بیشه آتشی زد که شعله هایش تا روستای نزدیک بیشه را نیز نابود کردند. پیرمرد داستان توانست با پوشاندن خودش به شیره مورد علاقه اش از آتش وحشی بگریزد.وقتی مدتی بعد به روستای نابود شده برگشت دید که گرد مرگ پاشیده اند و فقط استخوانها و خاکسترهای اهالی روستا باقی مانده است.پیرمرد تنها بود و غمگین ، نشست و گریست و بعد بدنبال کمی شیره گشت تا بنوشد و آرام گیرد." بعضی محیط ها و داستانها و تجربه ها تا ابد در ذهن انسان حک می شوند،سفرم به "دره نهر سرخ"یکی از آن بیاد ماندنی هاست.محیط بازیی شگفت انگیز به نام "ناپدید شدن ایتان کارتر" که چون یک کارت پستال زنده شده و خودنمایی میکند گویی درختان اش و صخره هایش وبوته هایش ومادر طبیعت ،همه لب به صحبت گشوده اند و به آرامی زیر پوست مخاطبش رخنه میکنند ،گزافه نیست اگر بگویم برای مدتی بیحرکت بودم و خنکای نسیم جنگل را احساس کردم.کارت پستالی که صحبت از آن میکنم را نمی توان از فروشگاه یا جایی خرید ،این از آن کارت پستال هایی است که باید در کنار دیگر نماد های واقعیت های تلخ زندگی جلوی چشمان گذاشت و تا دهها سال به آن نگریست .دره جویبار سرخ مکانی است که خانه های د رحال زوال و راه آهن های بیجان در زیر چشم انداز خیره کننده کوهستانی بزرگ و تنها و زیر تشعشع زردرنگ و نقاشی گونه نور خورشید ،خود بخشی از جامعه فراموش شده امریکا، در نبردی در حال باخت با طبیعت است.زیبایی خاصی قطعا در این مکان خیره کننده است ولی زییایی که درونش افسردگی و پیچیدگی وهم برانگیزی دارد. ماجراجویی متفاوت بازی خیره کننده "گمشدن ایتان کارتر" در آغاز خود را به شکل یک قتل مرموز ماوراءالطبیعه معرفی میکند و بعد به آرامی لایه لایه حقایقی ملموس تر و شخصی تر را فاش میکند.قهرمان داستان پاول پراسپرو میباشد ،کاراگاهی است که بدنبال پسری گمشده میگردد و با توانایی هایی که به او اجازه میدهند به اعماق ناشناخته ها نگاه کند ،حقایقی ترسناک را درباب گمشدن ایتان کشف میکند. "مکان هایی در پهنه گیتی وجود دارند که انسان های کمی قادرند ببینند"در لحظه آغازین پاول این جمله را به زبان میاورد"ایتان ممکن است نقشه ای ترسیم کرده باشد" دید اندیشناک و شعر گونه پراسپرو در ترکیب با چشم انداز نفس گیر و خیره کننده بازی ، قطعا یکی از افراموش نشدنی ترین اتمسفر های تاریخ بازی های رایانه ایی را خلق میکند که به طور یقین در خاطر تمام مخاطبانش خواهد ماند.گمشدن در دل طبیعت در حالی که باد پاییزی برگها را به صورت انسان میزند و موسیقی که چون رودخانه د ردل تصویر جاری است ،من را به سمت چشم انداز بعدی هدایت میکرد.اما آنچه در پشت صحنه بازی ایتان کارتر وجود دارد بحثی فراتر از فقط آنچیزی است که ما در بُعد بصری بازی میبنیم، از آن چیز هایی که شما از جنازه تیکه تیکه شده کنار ریل کمی پایین تر نزدیک ساحل دریاچه میجورید! اینباربا داستانی طرفیم که با قرار دادن تضاد هایی بسیار متفاوت سعی در نمایش عواقب شوم و ترسناک انفجار خشونت در یک جامعه گمشده روستایی دارد.به عنوان کاراگاه،شما باید سرنخ ها را در صحنه های جنایت روی هم بگذارید تابه بینشی عمیق برآنچه گذشته و نهان است دست یابید.آن لکه خون جلوی واگن حمل الوار را برای اولین دار که دیدم و روی نوشته اش تمرکز کردم الگوی زیبایی از کلمات د رحال چرخش با علامتی سوالی در جلویشان که نمایانگر افکار و ایده های درون ذهن کاراگاه بود ،در مقابلم نمایان شد –دقیقا مانند زمانی که ناگهان با دیدن چیزی یا موضوعی ،طوفانی از افکار ذهن ما را درمی نوردداین چرخش افکار پراسپرو در جلوی شما خود کم کم بینش لازم برای درک حقایق را میدهد.آیا این لکه خون براثر تصادف ایجاد شده ؟اگر تصادف بوده و آن مرد با پاهای قطع شده به زیر واگن گرفته شده است پس آن طناب های پایین تر بسته به ریل چه هستند؟بازی شما را آزاد میگذارد تا هر طور میخواهدی تصور کنید –بله شما می توانید هر طور میخواهید فکر کنید ولی بدانید که نمی توانید حقیقت و قوانین بازی را عوض کنید. بازی به شما فقط نمایشی کوچک از اطلاعات را میدهد ،مردی که سلاحی را مخفی میکند برای قتل،یا مکالمه بین دو خانواده و.....شما باید با بررسی دقیق حقایق تتیب وقایع نگاری آنهارا حدث بزنید. وقتی راز فاش شد بازی شما را به مسیر بعدی هدایت میکند. /درون همین قطعات حقیقت است که " ناپدید شدن ایتان کارتر" از یک ماجراجویی ساده جمع آوری و حل معما،تبدیل به شاهکاری پیچیده و فریبنده در داستان سرایی میشود/ در ظاهر داستان مربوط به خانواده کارتر است که به کام جنون کشیده شده اند ولی با ارائه کردن دقیق جزییات به صورت لایه لایه ،فاش کردن انگیزه ها و نیت اشخاص،بازی حکایتی محسور کننده را از رازی وحشتناک و چیزی که در اعماق این مکان کمین کرده است به نمایش میگذارد و ذات داستان چون رود خانه ای بی قرار است در حالیکه سفر ما مستحکم و پابرجا اسرار درون را فاش میکند. این رازها فقط ماجرای یک سری قتل ساده نیستند.چیزی که ایتان کارتر را اینقدر ویژه میکند این است که استادانه با حدسیات مخاطب بازی کرده و موضوعی که مورد مکاشفه قرار میدهد دارای تمی جهان شمول است.لحظاتی که گویی معماهایی پیچیده هستند و عناصر ماورا اطبیعه ایی که مستقیما از اثار H.P. Lovecraft بیرون زده اند ،درون ذهن ایتان همانند ,کودکی که به عالم ادبیات خیالی پناه برده تا از رابطه پردردسرش با والدین و خانواده دوری کند.ایده های برجسته و خارق العاده ایی در دل داستان خودنمایی میکنند اایده هایی چون احساس انزوای دوران نوجوانی ،تاثیران محیط زندگی بر فرد در حال رشد و ..... محیط های بازی بسیار وسیع اند و دل انگیز-گویی با یک شبیه ساز اول شخص محیطی طرفیم داستان ایتان کارتر مرموز و غیرقابل پیش بینی است در حالی که عمیقا از بعد روایی یکپارچه به نظر میرسد.یک تم جهان شمول تمام موضوعات داستانی را به هم ربط میدهد-دیدن مناظر بازی حس کم رنگی از امید را دردل ساختمان های خرابه و در حال زوال بازی بیدار میکند وپایانی چنان قدرتمند که بلافاصله شما را برای سفردور دوم در جستجوی نکاتی که پیدا نکردید و یا حدس هایی که نزدید ترغیب خواهد کرد. نداشتن یک لاگ بوک برای ذخیره کردن دانش و پلات هایی که جسته اید کمی آذاردهنده است و گهگاهی باید مسافت های طولانی را برای به خاطر آوردن موضوعی و یا نوشتاری در دل جنگل های انبوه برگردید. شاید کمی مشکلات در ساختار بازی وجود داشته باشند ولی این مشکلات در حدی نیستند که این ماجراجویی بینظیر را خراب کنند. "ناپدید شدن ایتان کارتر"با داستانی خارق العاده که در مرزی بین انسان و ماورالطبیعه گام برمیدارد ظاهری درخشان به بازی داده که در کمتر بازی این چند سال اخیر شاهدش بودیم ،همانند آن نمای خیره کننده جنگل به محض وارد شدن به دره جویبار سرخ در آغاز بازی،خودتان خواهید فهمید که در مکانی خاص به دنبال چیز خاصی میگردید. رضا قاسمی
  14. شبح تهدید یا تهدید شبح؟ نقد و بررسی بازی رایانه ایی Alien :Isolaion اورگانیزمی تکامل نیافته! شاید برای دوست داران هیولای مخوف سینما،این بازی همان چیزی باشدکه مدتها انتظارش رامی کشیدند ،هر چند قدمی است به سوی کمال ،اما قدمی کوچک و نامطمئن بوده است.اکثر بازی های بیگانه تا به امروز نقد های نه چندان خوبی گرفته اند اما تیم سازنده Creativr Assembly موضوعی را کشف کرده است که تیم های توسعه دهنده دیگر هرگز متوجه نشدند و آن این است که بازی در جهان بیگانه بدون ترس و وحشت وتعلیق هیچ ارزشی نخواهد داشت.وجود مخلوق وحشی ماورا زمینی در کنار انسان یعنی وحشت وخطر پس نمیتوان این وحشت و تعلیق را زیر رگبار سلاح های سنگین برای یک بازی مخفی کرد. در بازی شما د رحال فرار از یک زینومورف غول پیکر هستید –خوب تا اینجا مشکلی نیست اما،خود این تعقیب و گریز کش دار و طولانی موش و گربه به دلیل طولانی بودن بیش از حد تبدیل به یک فرایند خسته کننده شده است.بخش عمده کار تیم توسعه دهنده این بوده که تعلیق بیا فرینند اما این حس خطر و مرگ قربانی تکرار ها و کارهای یکسان بی پایان شده است.مشکل بزرگ بازی اینجاست که خود بازی توانایی پشتیبانی این همه ساعت گیم پلی را ندارد و نهایتا میتوانست با چهار ساعت ایده پردازی مناسب و گیم پلی خوب سر و ته بازی را به هم بیاورد ولی 14 ساعت حتی فراتر !؟با سیستم مخفی کاری درهم برهم ،و کلیشه های فراوان و کاووشگری ناقص؟ بعضی مواقع شمافقط دستگیره ها را نمیکشید،میتوانید درها و پانل را با جوشکاری باز کنید چیزی که واقعا درباره بازی نا امید کننده است این است که بازی پتانسیل زیادی داشت،شما در نقش آماندا ریپلی دختر الن ریپلی بدنبال سرنوشت مادرتان در سفینه Sevastopl هستید ،یک ایستگاه فضایی محل زندگی بیگانه خرناس کش و لزج لزجی .بازی عناصر خود را از همان لحظه های آغازین شروع میکند و موش و گربه بازی را به عنوان الگوی گیم پچلی معرفی میکند د رحالی که شما در نقش موش ضعیف هستید!شما مخفیانه راه میروید ،از گوشه ها یواشکی به اطارف نگاه میکنید و زیر اجسام مخفی میشوید و حتی جرائت ندارید نفس بکشید!زیرا هیولای ترسناک جایی د رکمینتان است. وقتی همه چیز سرجای خود بدرستی کار کند فرار از دست بیگانه در هیجان انگیز ترین شکل ممکن ایجاد میشود.یک سری اسلحه های استاندارد و ابزار مورد نیاز در اختیار شماست ،مثل ابزارهایی که صدا ایجاد میکنند و پمپ آتشی که میتواند در حد یک مانع کوچک کمی جلوی هیولا را بگیرد.اما موشن ترکر یا ردیاب حرکتی مهم ترین وسیله شما برای بقاست.دکمه را بگیرید و موشن ترکر مکان شما و دیگر دشمنان و دوستان را نمایش خوهد داد هرچند این ردیاب به شما نمیگوید که ایا بیگانه بالای سر شماست یا زیر پای شما وفقط در مجاورت شما بودن را نشان خواهد داد.همین حرکت در لوله ها و کانال های هوا را ترسناک تر خواهد کرد.اگر از هدفون های خوبی استفاده کنید میتوانید از صدا هم کمک زیادی بگیرید و با شنیدن صدای پاهای زینومورف از ترس سر جای خود میخکوب شوید –باید از غرایز اولیه خود برای بقا کمک بگیرید و این یعنی یا جنگ یا فرار –جنگیدن مساوی است با مرگ و فرار و مخفی شدن تنها راه بقا د راین زنجیره غذایی مرگبار و اکوسیستمی که اینبار بشر در ته آن قرار دارد نه در بالای آن. دشمنان انسانی در بازی خیلی زیاد نیستند ،و اگر شما اشتباها یکی از دوستان خود را هدف قرار دهید ،تمام،بازی تمام است! دویدن و فرار کردن در صورتی که کمدی در نزدیکی باشد تا در آن مخفی شوید شاید نجاتتان دهد ولی بهترین راه مخفیانه و قوز کرده راه رفتن و مخفی شدن و آگاه ماندن از شرایط محیطی است.در این لحظات سنگین ترین فشار روحی از طرف بازی بر شما اعمال خواهد شد.وقتی در یک کمد یا هر مخفیگاه دیگری مخفی شده اید میبینید که چگونه زینومورف وارد اتاق میشود و به بوی های محیطی شک میکند اینجاست که شما نفس خود را نگه میدارید ،چه د رجهان واقعی چه در جهان بازی!اگر به موقع د رمخفی گاه خود خم نشوید یا نفس تان را حبس نکنید او شمارا از درون مخفی گاه با آرواره هایش بیرون میکشد و بعد ؟؟البته در اینجا مشکلات زیادی وجود دارند:برای مثال نگه داشتن نفس باعث میشود که میزان سلامتی شما کم شود!و بعد از چند ثانیه به طور کامل سلامتی خود را ازدست دهید.بنابراین اگر شما نزدیک مردن باشید و بیگانه نزدیک مخفی گاه شما باشد ،محتمل است که اوشما را بروباید حتی اگر تمام دستورالعمل های بازی را موبه مو انجام دهید.این مکانیزم کمی عجیب است :اصلا عقلانی نیست که با نگه داشتن نفس برای چند ثانیه آدم بمیرد؟!و عدم عقلانی بودن دیگر است که بیگانه باعث مرگ شما نخواهد بود !بازی شما را از احتمالات دیگر آگاه نمیکند بنابراین اگر این اتفاق ها برای شما پیش آمد احتمالا به خود می گویید که بازی از قوانین خود هم پیروی نمیکند.بالاخره نتیجه میشود این که بیگانه شما را از مخفی گاه شکار میکند چون شما نفستان تمام شده و سلامتیتان را ازدست داده اید (بر اثر نفس نکشیدن )و او هم باید شما را شکار کند.! به هر حال نمی توان جذابیت های گریز از دست شبح تهدید را هم نادیده گرفت،در لحظاتی فرار از دست هیولای بی رحم جذاب است و دویدن در حالی که او همچون تیرانوسوری خونخوار پشت سرتان گام برمیدارد،تیغ ریپر را بر گردن خود احساس میکنید،یا د رحالی که مخفیانه راه میروید ناگهان صدای افتادن مخلوق ازدرون کانال های هوا جلوی شما یا پشت سرتان برروی زمین ،شما را به گریه خواهد انداخت و در حالی که به سرعت واکنش فرار را انتخاب میکنید سایه های دینامیک بازی ،سایه دم مرگبار و بلند زینومروف را نشان میدهند که چون پیکانی ژست گرفته تا به سمت شما شلیک شود و بعد ناگهان به سینه خود نگاه میکنید و میبینید دم بیگانه از آن بیرون زده است!تقریبا تا فاصله 20 فوتی را می توان در ترکر اسکن کرد و آگاهانه حرکت کردن تنها راه بقا در این محیط است .اما این لحظات چقدر باید تکرار شوند؟این لحظات تعیین کننده و تعریف کننده ماهیت بازی هستند و وحتی خود بازی از همین ها هم به خوبی استفاده نمی کند و تازه فقط همین ها نیستند و مشکلات دیگر از راه میرسند.از طرفی دوستانتان مرتب در رادیو به شما میگویند عجله کن ،زود باش ،خود را به آبجکتیو بعدی برسان و لی چند دقیقه بعد شما باید تمام مدت در حالت مخفی باشید و در واقع عجله کردن یا دویدن در بازی اصلا معنی ندارد!تازه همین جاست که بازی تعدادی از ابزار های اذیت کردن شما را رو میکند تا حتی که حسابی دلخور شده و نا امید میشوید. در واقع بازی شما را تحت فشار عجله کردن قرار میدهد در حالی که در طول مرحله عملا محدودیت زمانی وجود ندارد و شما همه وقت موردنیاز برای چیریکی حرکت کردن را خواهد داشت ،واین تعجیل کمی عجیب است زیرا معلوم است که بازی میخواهد شما را با عجله کردن به سمت مخفی گاه زینومورف بکشد که احتمالا زیر یک لوله یا به سقف مخفی شده و منتظر شکار شماست! ترکر شما اینجا کمی کمک میکند اماشما میتوانید با مشاهده آب دهان بیگانه یا آن مواد مترشحه از بدن هیولا به در ودیوار و یا محیط حضور یا مسیر تقریبی حرکتش را تشخیص دهید،این ایده جالبی است اما حضور ناگهانی این مکانیزم ها اصلا حالت یک عامل تشخیص دادن و یا پیشگویی کننده را ندارد به گونه ای که اولین مرگ و مرگ های متعدد شما بعد از آن با عبارت "اِه ......الان چی شد؟؟!!! از سوی شما همراه خواهد بود.بازی علاقه دارد مرتب راه روش های جدیدی را معرفی کند و با آزمون و خطا های زیاد که چندان جالب هم نیستند تازه شما را متوجه سیستم خیلی بد ذخیره سازی وsave بازی میکند که برای مثال مجبورتان میکند 15 دقیقه آخر را که کلی به کندی و با مخفی کاری و بعضا خسته کننده رد کرده بودید و در آزمون و خطای بازی شکست خوردید مجددا آماده برای انجام دادن ببنید!! محیط های کُشنده یا کُشنده های میحطی؟ به هرحال حواستان باشد که برخورد ها ی نزدیک از نوع بیگانه ! فقط در چندین مرحله خاص اتفاق میافتد و معمولا شما یا د رحال راه رفتن ،دکمه زدن،دستگیره کشیدن و سوار اسانسور بودن هستید و یا نهایتش در حال کمی بیشتر راه رفتن!!بعضی جاها بازی در حال اتمسفر سازی است و در این لحظات بازی موفق میشود برداشت دهه 1970ای از آینده را با نمایشگر های مونوکروم و لامپ اشعه کاتدی – از خود نشان دهد.البته این از تاریخ گذشتگی عمدی شاید بدرد خود بازی هم بخورد زیراخود بازی از هم از لحاظ بصری کمی مشکل دارد.مخصوصا در مدل شخصیت ها که آرنج هاشان وقتی خم شده است می توانند از شدت تیزی شیشه را هم چون الماس ببرد!!یا چهر ه های توخالی که همیشه انگار با لایه ایی از عرق کردن های عجیب و درخشان پوشیده شده است!ای کاش دقت بیشتری میشد !وارد شدن سر بیگانه به دورن کمدی که شما در آن مخفی هستید بر اثر مشکل کلیپینگ 90 درصد استرس ایجاد شده را از بین میبرد.!!خود بیگانه زیبا طراحی شده و طراحی دو دندان تیغ مانند بلند جلویش بهترین بخش این تحسین را به خود اختصاص داده اند ،لااقل لحظه مردن در بازی زیبا خواهد بود!!البته از بعد بصری!! میتوانید بین پس زمینه و پیش زمینه ترکر فوکوس کنید-برای تمرکز بیشتر گشت و گذار در نهایت کاملا بی تنوع خواهد شد،که قربانی رفت و آمد در محیط های تکراری و شبیه هم و عناصر ساده سازی شده گیم پلی بوده و کمرنگی خلاقیت در آن موج میزند.خیلی از بازیهای رایانه ای از دروبین های امنیتی به عنوان ابزاری برای پیدا کردن شما و با خبر کردن دشمنان نتان استفاده میکنند اما در بازی بیگانه دکمه خاموش کردن دروبین ها زیر خودشان است!!شما باید وارد سیستم ایی شوید تا کد یک در قفل شده خیلی مهم را درون ایمیلی بیابید ولی ایمیل محتوی کد درون همان ترمینالی قرار دارد که که فرایند بازگشایی قفل امینتی انجام میشود!!روشهای هک کردن بخش خای مختلف سفینه هم در دسترس هستند ولی اکثرا بدون استفاده بوده و معنای خاصی برای وجود داشتن شان وجود ندارد –گویی فقط برای افزایش زمان بازی ایجاد شده اند.دوربین ها و سیستم ها در محیط بازی هستند چون خوب این کارهایی است که معمولا در یک بازی رایانه ایی انجام میدهیم!خود داستان بازی هم قربانی شده ،قربانی با خبر بودن ما از سرنوشت ها از طریق فیلم ها و اینکه شما مرتب از ایستگاهی به ایستگاه دیگر میروید و همین برای تان مشخص میکند که چه کسی غذای بیگانه خواهد بود و چه کسی زنده میماند تا در ایستگاه بعدی قربانی شود! دشمن اصلی شما در بازی اندروید هاهستند.بیشاب در بیگانه جیمز کامرون شخصیت محبوبی بود فقط در بیگانه اسکات اندروید داستان دست نشانده مادر کامپیوتر سفینه بود-و اینقدر دشمنان عمومی بازی هستند که راحت میتوانیدبا یک ضربه باتون برقی بخدمت شان برسید.سیستم اول شخص معمول درگیری ها که البته گاهگاهی در مکانهای خاصی برای مخفی شدن از دست اندروید ها احساس تعلیق ایجاد میکند ولی اکثرا مکانیزمهای جالبی ندارد.در بعضی جاها دلتان به حال آماندا میسوزد! در حالی که نا امیدانه راه خود را بدرون خطر باز میکند خیلی از ابزارهایش اصلا در مقابل سِنتَتیک ها کاربردی ندارند و شلیک شاتگان به کله این اندروید های مزاحم وقتی دیگر راهی برای فرار نیست ،بهترین انتخاب خواهد بود البته صدای شاتگان هم در ایستگاه خواهد پیچید و شکارچی بعدی از راه خواهد رسید! برخورد با دیگر گونه های اندروید واقعا مسخره است ،چند ساعت گیم پلی اضافه ،بالا و پایین رفتن از کانال های هوا و آسانسورها و دریچه ها، از بین بردن یک بیگانه؟چند اندروید در جایی ایستاده اند و شما از بالای سر یا زیر پایشان در حال نظاره کردن و نقشه کشیدن هستید ،چند جعبه در گوشه اتاق به شما میگوید مخفی کاری راهش است ولی چشمان تیزبین روبات –انسان ها مگر میگذارند؟راهای باریک و مکان های بسته اکثرا باعث ایجاد درگیرهای خنده دار شما با اندروید ها میشوند –شما باتون بدست به دنبال اندروید ها می افتید و در دایره هایی مرتب دور هم تاب میخورید تا بالاخره در یک بازی احمقانه انها را با مولوتوف هوا کنید!! موقعی که بازی Alien:isolation سعی میکند آن الگوی سرراست بازی های اکشن-مخفی کاری خیلی خوب مثل متروها یا فار کرای 3 را دور بزند و سیستم های خودش را پیاده کند مشکل ها شروع می شوند.حداقل پایان بندی بازی کمی آرام بخش است – دیگر میدانید که مخلوق و بازی را برای همیشه پست سر گذاشته اید.بیشتر ترس بازی هم ریشه در نادیده ها دارد:شما هرگز تولد یک بیگانه را ندیده اید-هرگز دستتان به آب دهان چسبناکش نخورده و هرگز در فضای کلاستروفوبیکی یک لاکر درون یک ایستگاه فضایی آرزو نکرده اید که هیولا از کمد دور شود!البته میدانید که قرار نیست باز هم صد بار در یک راهرو بروید و بیایید یا مثلا در یک کانال هوای تنگ مرتب اطراف را مراقب باشید یا به نیم ساعت پیش لود شوید بخاطر اینکه اشتباها به کله یکی از دوستان که نمیدانستید حمله میکند یا دوست است شلیک کرده اید!بازی Alien :isolation در بهترن حالت فقط گوشه چشمی از آنچه را که ما از یک بازی برای سری بیگانه همیشه میخواسته ایم نشان میدهد.بازی تا حدی به جاهایی میرسد ولی در نیمه راه............... رضا قاسمی
  15. آیا بسته ultra HD و 9 گیگابایتی سایه موردور در گرافیک تفاوتی ایجاد میکند؟ آیا 6 گیگابایت VRAM واقعا ارزشش را دارد؟ درود دوستان گیم اسپات تاپیکی زده بود گفتم با شما هم درمیان بزارم: کاربرانی با سیستم هایی هیولا میتوانند محتوی الترا HD سایه موردور رو دانلود کنندتا تکسچر های الترا فعال شوند ولی آیا ارزشش را دارد؟ دیجیتال فاندوری توضیحاتی دراین باره داده است :این خیلی محتمل است که کسی نتواند بدرستی از این بسته استفاده کند،چون درست است که بازی از لحاظ بصری زیباست ولی خیلی تفاوت خاصی بین بسته الترا و High وجود ندارد وجهش خاصی مشاهده نمیشود چون بیشتر بخش های بهینه شده را در محیط بازی بسختی میشود تشخیص داد-خود تنظیمات بازی د رحالت high فشار زیادی در بخش VRAM به گرافیک تحمیل میکنند و همین وضعیت را در حالت الترا برای شما پیشگویی خواهد کرد. این بافت های HD به سخت افزاری خنده دار برای اجرا نیاز دارند علاوه بر Cpu قوی 64 بیت-و گرافیک DX11 ویدوئو رم باید 6 گیگ باشد! وقتی دیجیتال فاندری از یکی طراحان بازی باب رابرت سوال کرده است چرا این بسته اصلا پیشنهاد شده است ؟چون سخت افزار مناسب برای خیلی ها در دسترس نیست و تاثیر آنچنانی هم ندارد؟رابرت گفته ما و تیم طراحی بازی را خیلی با گرافیکی بالا طراحی کردیم و از بعد بصری فرا تر از نسخه های کنونی بودیم منتها قبل از اینکه انرا برای کنسول ها اپتیمایز کنیم –گفتیم برای pc های high end بتوانیم آ« نسخه کمی بالاتر را هم روی pc های قوی اجرا کنیم. بعد ازاو سوال شد خوب سیستمهای قوی رندر تیم های توسعه دهنده فرق دارد با کاربر های عادی و همه که سیستم های آنچنانی ندارند؟اون گفت خوب این چیزی بوده که ایجاد شده و گفتیم حیف است ما اینهمه بازی را زیبا ایجاد کردیم بگذارید این بسته برای همه در دسترس باشد!؟ طبق گفته دیجیتال فاندری بازی روی الترا Hd با رم کمتر هم اجرا میشود ولی شما قطعا با مشکلات کلیپینگ و فریم ریت روبرو خواهید شد.البته بازی در تنظیمات امکان قرار دهی کپ فریم را روی 30 تا میدهد تا اگر روی الترا بودید فریم را روی 30 قفل کنید تا فشار روی Gpu کم شود ولی برای نهایت کیفیت قطعا همان مقدار لازم است ! البته به نظر میاد که این بسته بیشتر برای رزولوشن 1440p طراحی شده باشد نه 1080 چون توی 1080 خیلی تفاوت ایجاد نشده و هدف همان الترا HD رزولوشن بوده! چون خود گرافیک بازی خوب هست ولی نه در این حد و اندازه-خیلی از بافت ها هم د رهر شرایطی عادی به نظر میرسند پس به نظر میاد دانلود آن 9 گیگ توجیه پذیر نباشد- موفق باشید رضا
  16. rezagtx

    پر گرافیک ترین بازی!

    گرافیک بازی همش برمیگرده به موتورش: اگر از باز یهای که اومدن نام ببریم مترو هر دو نسخه مخصوصا ریداکس ها خیلی برتر بودند - موتور خوب رو میگن موتور آنریل - بایو شک اینفینت واقعا زیبا ست ارزش هنری بازی در حد بالایه - واچ داگز هم که معدن باگ بود -شما ببنید روی کنسول 8 سال پیش راک استار GTA 5 ساخته روان بدون کوچک ترین مشکلی اجرا میشه-یوبی سافت هم با این موتورهاش - برای هر بازی یک موتور میزنه بعد سخت افزارهای آنچنانی اصلا بازی هاش بهینه نیستند . - ACIII که مشکلات اساسی فریم داشت حتی روی سخت افزاری که اصلا ورای بازی بود باز هم مشکلات بود! AC بلک فلگ هم همینطور - یک گاد ری زده بودن برای AC بلک فلگ سفارش انویدیا 20 فریم کم میکرد از فریم!!!!چند شعاع نور میخواستن نشان بدن از بین درختان- برای بلک فلگ خیلی از بد اجرا شده بود !!! نمیدونم اینها کیفیت god ray رو در آنریل ندیدنند احتمالا! موتور کپکام هم خوبه برای Pc-اویل 6 خوب بودروی Pc فقط خود بازی مشکل داشت! کرایسس 3 شاهکار گرافیکی بود ولی حیف که گیم پلیش کمی از ارزش بازی کم کرده بود-کرایتک آنقدر تمرکز کرده روی موتور که داره ورشکست میشه! تمرکز زیاد و بعد بازی های فقط انحصاری ساختن همین رو هم داره موتور پیچیده که کسی بلد نباشه باهاش کار کنه بدرد نمیخوره- موتور رو میگن quake engine یا همان ID tech 4/5 عالی بینظیر هنوز شما نگاه کنید با Call of duty ghost-باورتون میشه هنوز هم موتورش همون شاخه ای از کوئک انجین 10 سال پیشه که کلی تغییرات داشته -و هنوز هم 60 فریم با جزییات مناسب اجرا میشه؟ -این رو میگن موتور - موتور برای ریسینگ هم موتور نئون کد مستر عالیه - فراست بایت 3 رو بیشـتر برای dragon Age منتظرشم- موتور دنیا انجین فار کرای از بقیه موتورهای یوبی بهتره -انویل موتور سری آدمکش هاش به اندازه دنیا خوب نیست-م وتور سیریوس سم 3 عالیه -اسمش سیریوس انجینه و بینظیره با بالاترین افکت های گرافیکی 60 فریم اجرا میشه و باز هم دستت بازه برای کلی تغییر- موتور CD پراجکت سازندگان ویچر هم در نسخه 2 خیلی بهتر شده Pc- تازه محدودیت های سخت افزاری هم خیلی نداشت واکثرا راحت اجرا میشد نسخه سه ویچر که دیگه عالیه- باید ببنیم موتور فاکس انجین کوجیما برای متال گیر 5 و سایلنت هیلز روی Pc چه میکنه- موتور گرافیکی فقط گرافیک بالا نیست باید روان باشه -تعاملی باشه-کاربر دوست باشه-کم باگ باشه و ............... مثلا این عکس بازی مس افکت 1 دارم بتازگی مجدا تجربه میکنم این سیاره یکی از سیاره های بازیه که جو محزونی داره و توانایی موتور آنریل روهم نشون میده: "اسکرین شات های روی سیستم های خودم هستن" مس افکت 2 نسخه pc -باز هم طراحی شخصیت ها بی نظیر بوده برای زمان خودش-توجه به جزییات فوق العاده بوده-Bio ware استاد Unreal انجینه! امیدوارم برای دراگون ایج هم با فراست بایت کاری کرده باشه کارستان که البته شک ندارم! مترو لست لایت ریداکس یکی از بهترین های نسل جدید که با نسخه عادیش هم حتی توان Pc رو سال پیش نشون داد و ثابت کرد احتیاجی به کنسول نسل بعد نیست چون Pc اینجاست- موتور کپکام همیشه خوبه -عکس زیر بازی اویل رولیشن رو که پورت شده از کنسول دستی 3ds به Pc نشون میده-این یعنی توان موتور که بتونه بافت 480در 480 رو به این خوبی در 1080 پورت کنه-این یعنی توانایی عالی و انعطاف پذیری موتور-دقت کنید که این بازی یک کنسول دستی بوده! موتور Doom III هنوز هم وحشتناکه و بازی 11 سال پیش!؟این عکس البته نسخه مد شده خودمه -براش تاپیک هم قبلا زده بودم-ولی منظور توانایی و انعطاف پذیری موتوره-بازی داره روان 60 فریم روی سیستم عاملی که 10 سال بعدش آمده یعنی ویندوز 8.1 اجرا میشه این یعنی شاهکار! بازی های خوب البته به گرافیک آنچنانی احتیاج ندارن و با گرافیک ساده هم میشه گیم پلی بی نظیر خلق کرد
  17. درود ممنون از شما درود من از تورنت لیچ کردم توی لیچر درحال دانلودم نه خیر ما هم شبها رایگان داریم نهایتش چند ساعت 3 گیگ بگیرم البته با دوستان تیمی دانلود میکنیم شبی تقریبا 9 گیگ میگیریم از دیروز شروع کردیم!!ا
  18. موفق باشی خواهش میکنم -شاید من هم بعدا کار کنم - الان اطلاعات خوبی دادی خسته نباشی
×
×
  • اضافه کردن...