farhadii

گرفتاری این دنیا از این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست.

گرفتاری این دنیا از این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست.

گرفتاری این دنیا از این است که نادان از کار خود اطمینان دارد و دانا از کار خود مطمئن نیست.

فردی با استعدادهای والا و نادرِ ذهنی، که به حرفه‌ای صرفا مفید گمارده شود؛ مانند یک ظرف باارزش تزئین شده با زیباترین نقش‌هاست که به جای دیگ آشپزخانه استفاده شود.

هیچ چیز محترم تر از یک قلب شاکر و سپاسگزار نیست.

هیچ چیز محترم تر از یک قلب شاکر و سپاسگزار نیست.

هیچ چیز محترم تر از یک قلب شاکر و سپاسگزار نیست.

صبح را [برای خود] با دیر بیدارشدن کوتاه نکنید؛ به‌صبح مانند پنجمین عنصر حیات بنگرید که قدری نیز مقدس است.

مشکل وقتی بروز می کند که عادت می کنیم، به جای تدبیر و اصلاح مدیریت و کار، همه چیز را رها کنیم تا شرایط به وضع بحرانی برسد و بعد بخواهیم با تحریک حس از خودگذشتگی، افراد را قانع کنیم که چاه بحران را پر کنند.

هنگامی که کار خوبی می کنم احساس خوبی دارم و هنگامی که کار بدی می کنم احساس بدی دارم این مذهب من است.

واژه "بحران" در زبان چینی از دو حرف تشکیل شده است. اولی به معنی خطر است و دومی به معنی فرصت.

توجه داشته باشید که نتیجه حاصل از یک سخن کوتاه و یک گفتار بلند، برابر است.

کسی که ترس از حقیقت ندارد، از دروغ نیز ترسی نخواهد داشت.

من در حضور خدای متعال  سوگند خورده‌ام که دشمن همیشگی هرگونه خودکامگی در اندیشه بشر باشم.

من دوست دارم فقیر زندگی کنم[...]ولی با پول فراوان.

هیچ مشکلی را، از سطح تفکری که آن را باعث شده است نمی توان حل کرد.

کسی که روح شادی دارد، همیشه وسیله خوبی برای شادمانی و خنده پیدا می کند.

من دوست دارم فقیر زندگی کنم[...]ولی با پول فراوان.

ما درمانگران بخشی از سنتی هستیم که قدمتش نه فقط به نیاکان بلافصل روان درمانگرمان ( نسلی که با فروید، یونگ و همه نیاکان آنها - نیچه، شوپنهاور، کی یر کگور- آغاز می شود)، بلکه بس دورتر، به عیسی، بودا، افلاطون، سقراط، جالینوس، بقراط و تمامی رهبران بزرگ مذهبی، فلاسفه و اطبایی باز می گردد که از آغاز زمان، انسان را هنگام ناامیدی هایش یاری داده اند.