از لیون کامپیوتر قســـــــــــــــــــــــــــــــــــطی خرید کنید فروش اقساطی برای سراسر ایران
اخبار سخت افزار ، نرم افزار ، بازی و دنیای آیتی در مجله لیون کامپیوتر 🤩
-
پست
962 -
تاریخ عضویت
-
آخرین بازدید
-
روز های برد
10 -
بازخورد
100%
نوع محتوا
نمایه ها
انجمنها
بلاگها
فروشگاه
تمامی مطالب نوشته شده توسط farhadii
-
نقل قول
شور و شهوت جنسی هستهی اصلی ارادهی زندگیست و در نتیجه، عصارهی همهی امیال؛ به همین دلیل اندامهای جنسی را در این متن، کانون اراده خواهم خواند.
-
آریستوتل:
"موفقیت نتیجه انجام کارهای کوچک بهطور مداوم است."
کنفوسیوس:
"بهترین راه برای پیشبینی آینده، ساختن آن است."
بنجامین فرانکلین:
"پول هرگز انسان را خوشحال نمیکند، اما تلاش برای به دست آوردنش میتواند او را به هدف برساند."
اینشتین:
"من هیچ استعداد خاصی ندارم، فقط به شدت کنجکاو هستم."
زیگ زیگلار:
"شما نمیتوانید به چیزی که نمیبینید دست یابید، اما میتوانید به چیزی که به آن باور دارید برسید."
استیو جابز:
"تنها راه برای انجام کارهای بزرگ، عشق به آن چیزی است که انجام میدهید."
هنری فورد:
"شکست تنها فرصت برای شروع دوباره با هوشمندی بیشتر است."
وینستون چرچیل:
"موفقیت نهایی نیست، شکست نیز مرگبار نیست: این شجاعت برای ادامه دادن است که اهمیت دارد."
تونی رابینز:
"تنها محدودیتهای شما آنهایی هستند که خودتان تعیین میکنید."
توماس ادیسون:
"من شکست نخوردهام. من فقط ۱۰,۰۰۰ راه پیدا کردهام که کار نمیکنند."
اپیکتتوس:
"ثروتمند نیست کسی که زیاد دارد، بلکه کسی است که کمتر نیاز دارد." -
ما ندرتأ در باره آنچه که داریم فکر میکنیم، درحالیکه پیوسته در اندیشه چیزهائی هستیم که نداریم.
-
تعریف دقیقی از خلوت.خیلیها به اشتباه این کلمه را معادل جداسازی فیزیکی میدانند؛ یعنی شاید لازم باشد تا کیلومترها دورتر از انسان های دیگر پیادهروی کنید و به کلبه ای متروک برسید. این تعریف ناقصی از جداسازی و خلوت مطرح میکند که شاید اجرا کردناش به صورت متناوب و دورهای برای خیلی ها ممکن نباشد. اما خلوت در واقع به اتفاقی مربوط است که در ذهن شما میافتد، نه در محیط اطرافتان. بر این اساس، این حالتیست که ذهن شما را از گرفتن دادههای ورودی از ذهنِ دیگران آزاد و رها میکند.شما میتوانید در یک کافی شاپ شلوغ یا حتی واگن مترو از خلوتتان لذت ببرید...اگر اجازه ورود افکار دیگران را به ذهنتان بدهید، خلوت میتواند در آرامترین مکانها هم از بین برود. علاوه بر گفت و گوی مستقیم با افراد دیگر، این اطلاعات ورودی میتواند شکلهای دیگری هم داشته باشند؛ خواندنِ کتاب، گوش دادن پادکست، تماشای تلویزیون یا انجام هر فعالیتی که ممکن است توجه شما را به صفحه نمایش یک موبایل هوشمند جلب کند. خلوت شما را وادار میکند که از واکنش نشان دادن به اطلاعات ایجاد شده توسط دیگران عبور کنید و به جای آن فقط روی افکار و تجربیاتِ خودتان تمرکز کنید؛ حالا هر جا که هستید.اما چرا خلوت ارزشمند است؟... بلز پاسکال در اواخر قرن هفدهم نوشت:«همهی مشکلاتِ بشریت از ناتوانی انسان در آرام نشستن به تنهایی در یک اتاق سرچشمه میگیرد.» نیم قرن بعد بنجامین فرانکلین در یادداشت هایش به این موضوع پرداخت:«چیزهای خوب زیادی در مورد اهمیت تنهایی خواندهام. من "خلوت" را شفای ذهنی میدانم که به شدت بیمار و مشغول است.»... خلوت مکتبِ نبوغ است.
-
«سوفسطایی» یعنی «فرد خردمند و دانا» . برای همین برخلاف سوفسطایی ها برای آموزش هایش چیزی نمی گرفت. سقراط خودش را فیلسوف می نامید. فیلسوف به معنای واقعی آن. «فیلسوف» به کسی گفته می شود که «دوستدار دانایی» باشد.
-
پریشان نمودن ِ اوضاع، مستلزم هوشمندی نیست، اما ایجاد نظم و تعادل بهنیروی عقل وابسته است.
-
اگر بخواهی به یک میش آواز خواندن یاد بدهی. هم وقت خودت رو تلف میکنی و هم میش را اذیت میکنی
-
ما، در جستجوی شکل دیگری از زندگی هستیم، چون از وضعیت کنونی خود نمیتوانیم بهره بگیریم. ازآنجائیکه استعداد درونی خویش را نمیشناسیم، بهبالاتر چنگ میاندازیم، اما از این اصل غافلیم که اگر بر شاخه ای بلند هم بهایستیم، بازهم باید باپاهای خود قدم برداریم و اگر بر بالاترین جایگاه ممکن بنشینیم، بازهم برروی نشیمنگاه خویش قرار خواهیم گرفت.
-
مشکلات حاصل از پیروزی دلنشینتر از مسایل حاصل از شکست است ولی آسانتر از آن نیست.
-
انسان ها به سه گروه تقسیم میشوند. گروه اول، رویاپردازان و سخنگویان، که پروژه هایشان را با هیاهو و شور و شوقی وصف ناپذیر آغاز میکنند؛ اما این انفجار انرژی و شور و هیجان به سرعت فروکش میکند، زیرا در دنیای واقعی، برای پایان دادن به هر پروژه، تلاشی سخت و بی وقفه لازم است. این افراد موجوداتی احساساتی هستند که اغلب در لحظهی حال زندگی میکنند و به راحتی با ورود چیزهای جدید، علاقهی خود را از دست میدهند. پروژه های ناتمام بسیاری در زندگیشان وجود دارد و حتی برخی از آنان به اندیشیدن و پروردن افکار پوچشان عادت دارند.گروه بعد، افرادی هستند که هر کاری را انجام میدهند به نتیجه میرسانند، یا به این دلیل که آنها مجبورند یا به این خاطر که توانایی انجامش را دارند، اما هنگام رسیدن به خط پایان، انرژی و قدرتی کمتر از لحظهی شروع دارند و از آنجا که مجبور به اتمام راه هستند، اغلب شتابزده و بی برنامه پروژه را به انتها میرسانند و معمولا احساس نارضایتی میکنند.در واقع هر پروژه را بدون درک دقیق از چگونگی پایان آن شروع میکند و هنگام پیشرفت و مواجهه با رخدادهای غیرقابل انتظار برنامهای خاص ندارند.گروه سوم، شامل افرادی میشود که قوانین اولیه قدرت و استراتژی را درک میکنند. پایان در هر زمینهای مانند یک پروژه، یک مبارزهی انتخاباتی یا یک گفت و گو، اهمیت فوق العاده ای برای مردم دارد. این اتفاق در ذهن ثبت میشود. یک جنگ میتواند با هیاهوی بسیار شروع شود و پیروزیهای بسیاری را به ارمغان بیاورد؛ اما اینکه چگونه به پایان میرسد، در یادها میماند و کسی به شروع پرهیاهو اهمیتی نمیدهد و تنها شاید این هیاهو برای لحظهای ذهنشان را درگیر کند.افراد گروه سوم از اهمیت به پایان رساندن آگاه هستند. آنها با تفکر منطقی، طرحی روشن ارائه میکنند. آنها نه تنها برای پایان دادن به پروژهی خود در آینده برنامه ریزی میکنند، بلکه به تمام نتایج و عواقب اجرای آن برنامه هم میاندیشند. این افراد کسانی هستند که هنر به پایان رساندن را میدانند.
-
انسان ها به سه گروه تقسیم میشوند. گروه اول، رویاپردازان و سخنگویان، که پروژه هایشان را با هیاهو و شور و شوقی وصف ناپذیر آغاز میکنند؛ اما این انفجار انرژی و شور و هیجان به سرعت فروکش میکند، زیرا در دنیای واقعی، برای پایان دادن به هر پروژه، تلاشی سخت و بی وقفه لازم است. این افراد موجوداتی احساساتی هستند که اغلب در لحظهی حال زندگی میکنند و به راحتی با ورود چیزهای جدید، علاقهی خود را از دست میدهند. پروژه های ناتمام بسیاری در زندگیشان وجود دارد و حتی برخی از آنان به اندیشیدن و پروردن افکار پوچشان عادت دارند.گروه بعد، افرادی هستند که هر کاری را انجام میدهند به نتیجه میرسانند، یا به این دلیل که آنها مجبورند یا به این خاطر که توانایی انجامش را دارند، اما هنگام رسیدن به خط پایان، انرژی و قدرتی کمتر از لحظهی شروع دارند و از آنجا که مجبور به اتمام راه هستند، اغلب شتابزده و بی برنامه پروژه را به انتها میرسانند و معمولا احساس نارضایتی میکنند.در واقع هر پروژه را بدون درک دقیق از چگونگی پایان آن شروع میکند و هنگام پیشرفت و مواجهه با رخدادهای غیرقابل انتظار برنامهای خاص ندارند.گروه سوم، شامل افرادی میشود که قوانین اولیه قدرت و استراتژی را درک میکنند. پایان در هر زمینهای مانند یک پروژه، یک مبارزهی انتخاباتی یا یک گفت و گو، اهمیت فوق العاده ای برای مردم دارد. این اتفاق در ذهن ثبت میشود. یک جنگ میتواند با هیاهوی بسیار شروع شود و پیروزیهای بسیاری را به ارمغان بیاورد؛ اما اینکه چگونه به پایان میرسد، در یادها میماند و کسی به شروع پرهیاهو اهمیتی نمیدهد و تنها شاید این هیاهو برای لحظهای ذهنشان را درگیر کند.افراد گروه سوم از اهمیت به پایان رساندن آگاه هستند. آنها با تفکر منطقی، طرحی روشن ارائه میکنند. آنها نه تنها برای پایان دادن به پروژهی خود در آینده برنامه ریزی میکنند، بلکه به تمام نتایج و عواقب اجرای آن برنامه هم میاندیشند. این افراد کسانی هستند که هنر به پایان رساندن را میدانند.
-
دو اشتباه مهم که تقریبا همیشه باعث طرد شدن شما از یک گروه میشود، این است که سعی کنید خیلی زود رهبری گروه را در دست بگیرید و ثانیا خود را با موقعیت موجود گروه هماهنگ نکنید. این دقیقا همان کاری است که بچه های نامحبوب انجام میدهندآنها به زور خودشان را داخل جمع میکنند، خیلی زود یا با قلدری سعی میکنند بازی را عوض کنند، یا عقیدهی خودشان را مطرح کنند و یا به سادگی با دیگران مخالفت کنند (تلاش آشکار برای جلب توجه) و شگفت آن که همین اعمال موجب طرد شدن یا مورد بی اعتنایی قرار گرفتن آنها می شود. برعکس بچههای محبوب و پرطرفدار، قبل از وارد شدن به گروه، مدتی را به تماشای آنها میگذرانند تا در جریان امور قرار گیرند و سپس کارهایی که مورد قبول آنهاست انجام میدهند. این بچهها قبل از آن که ابتکار عمل را در دست گیرند و به اعضای گروه فرمان دهند منتظر میشوند تا اعتبار لازم را به دست آورند.
-
محبت فعال است. عشق بالغانه دوست داشتن است، نه دوست داشته شدن. فرد عاشقانه به دیگری می بخشد، «تسلیم» دیگری نمی شود.
-
فعالترین کاربران بازارچه
-
آمار بازخوردها
31486
مثبت15
خنثی215
منفی99%
Total Positive